مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
هنر شهری
حوزه های تخصصی:
میزان موفقیت یک عنصر هنر شهری به زمینه گرایی اثر و هم خوانی آن با فرصت های ارایه شده محیطی وابسته است. ارتباط بین مجسمه با فضا و نسبت حاکم میان شاخصه های فیزیکی (ابعاد، جنسیت) و غیر فیزیکی (موضوع، سبک، کارکرد) مجسمه ـ که در فرایند خلق اثر منجر به ایجاد شاخصه های ذهنی منظر شهر از جمله ایجاد هویت و خاطره ذهنی مشترک و حس تعلق می شودـ با مکان نصب اثر که شامل سه رکن، محیط، معماری و مخاطب است؛ از عوامل تأثیر گذار در قابلیت پذیرش مجسمه به عنوان یک مصداق هنر شهری است. تعیین نحوه ارزش گذاری و پررنگ کردن تعدادی از شاخص های ساختاری نسبت به دیگر شاخص ها، نقشی مشارکتی است که میان آفریننده اثر و منظرساز به عنوان عنصر هماهنگ کننده، مشترک است. این نوشتار با بررسی ویژگی های مجسمه و فضا به عنوان دو عامل اصلی شکل گیری هنر شهری، با ارایة چند نمونه از مجسمه های شهری دوره های مختلف شهر تهران، به بررسی این ارتباط پرداخته و دلایل رد یا پذیرش این آثار را در زمینة شهری عنوان می کند.
گونه شناسی هنر شهری در منظر شهری هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر شهری، سبک هنری مستقلی است که توسط هنرمندان در زندگی شهری در سطح شهر اجرا میشود. این هنر خیابانی با بیان فرهنگ یک ملت، در حوزه هنرهای تجسمی، معماری و شهرسازی استفاده میشود. هنر شهری در هند با مکان یا همان فضای عمومی شهر مشخص می شود. به نظر میرسد که هنر شهری در فضاهای عمومی هند، تابع زمینه بومی و مذهبی آن است و این هماهنگی سبب هویت بخشی به آن شده است. آمیزش ادیان مختلف و نیز رفتارها و آیینهای متفاوت، بخش اعظم و اصلی تشکیل دهنده زندگی اجتماعی در هند به شمار میروند. شاخصترین سمبل گروههای مذهبی، که تجلی باورهای مردم است؛ مجسمه و نوع چیدمان و آرایش فضایی است که به آنها معنایی فراتر از زیبایی کمی و تزیینی میدهد. این هنرها ، هر کدام معرف آیین خاصی در هند و پاسخگوی بخشی از نیازهای فرهنگی و آیینی جامعه خود است.
هدف اصلی در پژوهش حاضر، بیان مبانی ومفاهیم مذهبی و آیینی متبلور در هنر شهری هند است که در دوران حیات خود، تفکرات آیینی متفاوتی در آن جلوهگر بوده است. در این مقاله سعی بر آن است که با بررسی نمونههای مشاهده شده و منتخب در هند و بررسی مصادیق فرهنگی-آیینی در آن، بدین مفهوم تأکید شود که هدف اصلی و میراث موجود در هنر شهری، ریشه در تفکرات آیینی مردم این سرزمین دارد. پیوند گسترده مردم هند با مذهب و فرهنگهای برآمده از آن، نیازهای روحی و فیزیکی ساکنان آن را برآورده میسازد و همین امر باعث بقا و تداوم آن در طول زمان و شاخص شدن آن به صورت مجموعهای وحدت یافته از هنر شهری شده است. به کمک بازشناسی ساختار هنری هند در منظر شهری میتوان به دسته بندی درستی از جنبههای کارکردی و زیبایی این هنر در منطقه شهری هند دست پیدا کرد.
Urban art, Landscape phenomenon, Citizens, Social space («هنر شهری» به مثابه پدیده ای منظرین در جامعة امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروز در ادبیات «هنر شهری» کشورمان یا اهداف آثار هنر شهری را در تأثیرات آن بر ارتقای کیفیت منظر شهر مبنای تعریف قرار می دهند و یا انواع آثار هنری حاضر در شهر را به عنوان هنر شهری قلمداد می کنند. اما نکته قابل تأمل این است که در پژوهش های صورت گرفته مشخص نیست هنر شهری چیست؟ چگونه بر کیفیت منظر شهر اثر می گذارد؟ و آیا همه آثار هنری موجود در شهر موجد چنین کیفیاتی می شوند؟
با گسترش حضور آثار هنری در سطح شهرهای کشور و عدم موفقیت حداکثری آنها در حصول اهداف تعیین شده به نظر می رسد هنر شهری از جوهره اصلی خود فاصله گرفته و مقهور اعمال سلیقه هایی شده است که گاه آنها را تا حد تزیین و بزک شهر تقلیل داده است. از این رو نه تنها حضورش در شهر هدفمند نبوده، بلکه منجر به اغتشاشاتی نیز شده است.
این مقاله پیشنهاد می کند امروز برای دستیابی به اهداف مورد نظر لازم است به «هنر شهری» به عنوان یک پدیده منظرین نگریست. زیرا به دو مؤلفه شهروند (انسان) به عنوان «مخاطب هدف» که آثار هنر شهری برای او خلق می شود و «فضای جمعی» به عنوان محیط شکل گیری ادراکات و تعاملات اجتماعی و نه صرفاً بستر حضور آثار وابسته است. در آخر نتیجه می گیرد در دوران معاصر، مناسب ترین بستر برای هنر شهری نه هر فضای شهری و فضای عمومی که فضای جمعی است تا ضمن برقرارساختن ارتباطات اجتماعی به عنوان والاترین هدف حیات مدنی بتواند مخاطبان هدفمند را به درک آثار هنری دعوت کند و در این فراخوانندگی به کیفیات شهری مورد نظر نایل شود.
مدل مفهومی ارتباط معنایی هنر و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
5 - 16
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش : ارتباط هنر و فضای شهری در طول تاریخ موجب انتفاع هر دو پدیده بوده است. اما شتاب تحولات سده گذشته موجب چالش هایی در زمینه ارتباط هنر با فضاهای شهری در کشور ما شده، به گونه ای که هنر به کارگرفته شده در شهر بیش از هر چیز ماهیتی فرمایشی و الصاقی دارد و نه مردمی، واجد معنا و همخوان با ویژگی های فضا. در ارتباط با ارتقای کیفی فضاهای شهری دو نگاه اصلی به پدیده هنر شهری وجود دارد : «هنر به منزله وسیله ای برای زیباسازی فضا» و «هنر به منزله وسیله ای برای تقویت ارتباط ذهنی مخاطب با فضای شهری». در دیدگاه دوم، تأکید اصلی بر ارتقای معنای فضای شهری از طریق هنر است. ارتباط هنر و فضای شهری در لایه عمیق تر ذهنی و معنایی، مستلزم کشف سازوکار ارتباط مخاطب/کنشگر با فضا و هنر شهری است که دغدغه اصلی این پژوهش است. هدف پژوهش : این پژوهش به دنبال ارایه چارچوبی مفهومی به منظور توضیح ارتباط بهینه دو پدیده هنر و فضاست. با این هدف، پس از بررسی بعد معنایی فضای شهری از خلال آرای صاحبنظران، نیز بررسی سازوکار انتقال معانی توسط هنر، مدلی برای نحوه همکاری هنر در ساخت، تقویت و بازیابی معنای فضای شهری ارایه شده است. روش پژوهش : روش مورد استفاده در پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. در مرحله اول، از طریق تحلیل مقایسه ای سازوکار انتقال معانی هنر و فضای شهری، مدل اولیه پژوهش ارایه شده است. مضامین ارتباطی در قالب «هنرمند و قدرت ها/کالبد»، «مخاطب جمعی/اجتماع»، «مخاطب فردی/شخص» از مدل، استخراج شده و سپس با بررسی این مضامین از طریق تحلیل محتوای پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، ابرهنجارها و هنجارهای معطوف به هنر و فضای شهری استنتاج شده است. نتیجه گیری : ابر هنجارها، سه مفهوم اصلی «زمینه گرایی فرهنگی»، «دموکراسی» و «تجربه زندگی روزمره» هستند که خود به هنجارهایی هم در ارتباط با به کارگیری هنر در فضا و هم در ارتباط با نحوه انطباق فضای شهری با هنر مشتق می شوند. همچنین به تأثیراتی که این هنجارها از طریق معنابخشی به فضای شهری بر کیفیت آن می گذارند نیز پرداخته شده است.
تعامل هنرهای تجسمی شهری با مخاطب: مطالعه موردی: سالانه هنرهای شهری بهارستان تهران سال 1395
منبع:
پیکره دوره هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
51 - 72
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مؤلفه های مؤثر در ایجاد تعامل بین هنر شهری و مخاطبان عام جوامع شهری به چرایی و چگونگی نقش آثار هنری ارائه شده در مناسبت های ملی، مذهبی یا شرایط روزمره با توجه به درک مخاطب بپرد ازد. مطالعه موردی این مقاله شهر تهران است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و منابع آن اسناد کتابخانه ای است. از آن جایی که توجه مخاطبان فضای شهری در ورود به توجهی سطحی و بدون تحلیل است؛ در این مقاله تلاش شده تا به دو سؤال اصلی در راستای اهداف تعیین شده پاسخ داده شود که تعامل هنر شهری با مخاطب چگونه تعریف می شود و سهم مخاطب در ایجاد تعامل مؤثر با سالانه هنرهای شهری تهران در چه مولفه هایی مشخص است؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که وجه فرهنگی، سمبلیک، تعاملی و زیست محیطی آثار و تصورات فرهنگی و فعالیت های اجتماعی شهر تهران در بازتعریف مفاهیم ارزشی به جهت ایجاد شادابی، ترویج صلح طلبی و آگاهی از توسعه پایدار زیست محیطی مؤثر بوده و با ادراک و آموزش اطلاعات مخاطبان رابطه مستقیم دارد.
تأثیر آرارات بر شکل گیری منظر فرهنگی ارمنستان
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۴
20 - 29
حوزه های تخصصی:
ارامنه کوه آرارات را مادر ارمنستان می دانند. تاریخ ارمنستان از آغاز با این کوه پیوندی عمیق داشته است. تمامی اساطیر ارمن به گونه ای با این کوه در ارتباط بوده و هویت بومی ارمنستان با آن تعریف می شود. آرارات، نماد دوپارگی ارمنستان بزرگ و الگوی پیوند دوباره تکه های این قوم به شمار می آید. در ذهن ارامنه، آرارات مسیری را از طبیعت به اسطوره، از اسطوره به فرهنگ، و از فرهنگ به منظر پیموده است. جایگاه آن به عنوان شاخص ترین عنصر منظر طبیعی ارمنستان، حاصل گزینش ذهنی ارامنه از طبیعت پیرامون بوده، که به دلیل پیوند با فرهنگ و اساطیر ملت ارمن، خود به یک عنصر فرهنگی ارتقا پیدا کرده است. در عین حال آرارات در شکل گیری بافت منظرین ارمنستان نقشی یگانه داشته و مهم ترین مناظر آیینی کلیساهای دامنه آرارات و زیستی ایروان مستقیماً تحت تأثیر حضور هویتمند این کوه ساخته شدند. در منظر شهری نیز، آرارات در چشم انداز، گرافیک شهری و هنر خیابانی به صورت مکرر ظاهر شده؛ این تکرار که میزان آن بیش از هر عنصر دیگری در محیط مشهود بوده، بیانگر آن است که این کوه همچنان که در منظر طبیعی تمرکزگرا بود، در منظر فرهنگی نیز نقش وحدت بخش خود را حفظ کرده است.
موسیقی خیابانی، از گذشته تاکنون؛ جایگاه موسیقی خیابانی در منظر شهر تهران
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول چهارم ۱۳۹۵ شماره ۱۳
23 - 32
حوزه های تخصصی:
شهر، تنها مجموعه ای از کالبدهای مصنوع نیست. شهر، به معنای صحیح تر، منظری است متشکل از عناصری متعدد که به واسطه ادراک شهروندان از آنها شکل می گیرد. در واقع مفهوم منظر شهری بدان معناست که موجودیت و هویت شهر تنها با عناصر عینی تعریف نشده و ذهنیت نیز نقش موثری در آن ایفا می کند؛ به گونه ای که نمی توان آن را جدا از عینیات دید. بخشی از ذهنیت های انسان نیز به واسطه رویدادهای سیال در شهر شکل می گیرد. موسیقی خیابانی، هنری شهری و رویدادی سیال است که به دلیل ارتباط بی واسطه و مستقیم با مخاطب، ذهنیت های قوی و عمیقی را برای او رقم می زند و چهره شهر را تغییر می دهد.این هنر شهری از قرون اولیه میلادی در غرب وجود داشته و در ایران نیز از دوران پیش از اسلام حیات خود را آغاز کرده است. بنابراین، موسیقی خیابانی، هنری غربی و وارداتی نیست و از دیرباز در فرهنگ شرقی و ایرانی- اسلامی جایگاهی ویژه داشته است. به علاوه، نکته مهم درباره این هنر آن است که در هر دوره با صورتی متناسب با همان دوره در شهر ظاهر شده و به فراخور نیاز جامعه و ذائقه مخاطبان تغییر کرده است. چنان که مراسم آیینی، ملی و فرهنگی در ایران و خصوصاً تهران، با نوای موسیقی در ذهنیت شهروندان ماندگار شده است. موسیقی خیابانی در تهران معاصر نیز پس از گذر از دوره ها و پذیرفتن صورت ها و نام های متعدد، اکنون به دو صورت آیینی- تاریخی و موسیقی نوین و تخصصی در شهر اجرا می شود. در واقع این هنر، طی دهه های اخیر با محدودیت ها و ممنوعیت های بسیاری همراه بوده اما هنرمندان این عرصه همچنان به حیات خود ادامه دادند و طی دو دهه گذشته، به پررنگ و تخصصی شدن این هنر در شهر کمک کردند.از این رو مقاله حاضر به بررسی و معرفی موسیقی خیابانی به شکل مدرن و امروزی خود در تهران معاصر، در بازه زمانی پس از انقلاب تا به امروز، می پردازد.
کارکرد فرهنگی مدیریت شهری در ارتقای فرهنگ مشارکت شهروندی برای اداره امور محلی( مطالعه موردی: منطقه4 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندی مؤلفه اصلی در نیل به اهداف توسعه پایدار و حکمرانی خوب شهری اس ت . از این رو مدیریت شهری تهران دو رویکرد اصلی محله محوری و تبدیل شهردا ر ی از سازمان صرفا خدماتی به نهاد خدماتی - اجتماعی را در رأس برنام ه هایش قرار داده اس ت . در این پژوهش که با عنوا ن کارکرد فرهنگی مدیریت شهری در ارتقاء فرهنگ مشارکت شهروندی در اداره امور محلی، نام دارد، به بررسی تأثیر فعالیت های فرهنگی شهرداری تهران بر افزایش ف رهنگ مشارکت شهروندی پرداخته ش د . الگوی مفهومی و تحلیلی این تحقیق براساس الگوی کنش موجه آیزن و فیش باین طراحی شده اس ت . این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است و به روش توصیفی – پیمایشی انجام گرفته اس ت . برای جمع آوری داد ه ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و پ س از سنجش روایی و پایایی آن، بر طبق فرمول جامعه نامحدود 385 پرسشنامه به روش خوش ه ای تصادفی بین افرادی که د ر 4 سرای محله منطقه 4 شهرداری تهران فعالیت داشتند پخش و جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده ش د . نتایج تحقیق حاکی از آ ن است که از نظر شهروندانی که در سرای SPSS از نرم افزار محلات مذکور ارائه دهنده و گیرنده خدمات آن مراکز هستند، فعالی ت های فرهنگی مدیریت شهری در تهران بر افزایش گرایش به مشارکت، هنجاری شدن مشارکت، اعتماد به نهاد شهرداری و ایجاد راه ارتباطی مناسب تأثیر مثبتی داشته اس ت . از بین ش اخص های سه گانه فرضیه اول به ترتیب؛ تصور فرد از پیامد های مشارکت، اطلاعات فرد در مورد مشارکت و ارزیابی فرد از پیامدهای مشارکت بیشترین تأثیر را بر متغیر گرایش به مشارکت داشته اس ت . شاخص های فرضیه دوم به ترتیب اثرگذاری بر متغیر هنجاری شدن مشارکت ؛ انگیزه فرد برای برآوردن توقعات دیگران، تصور فرد از قضاوت دیگران در مورد مشارکت و سوابق فرد در زمینه مشارکت م ی باشد. شاخص های فرضیه سوم به ترتیب اثرگذاری بر متغیر اعتماد به نهاد شهرداری؛ تغییر ذهنیت بد گذشته و رضایت از عملکرد نهاد شهرداری می باشد. از بین شاخ ص های فرضی ه چهارم نیز به ترتیب؛ پایداری، دو جانبه بودن، نهادی و همه گیر بودن، بیشترین تأثیر را بر متغیر راه ارتباطی مناسب داشته است.
ضرورت بهره گیری از دیوارهای کاذب در دیوارنگاری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۹
56 - 66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: دیوارنگاری به عنوان رسانه ای کهن با بهره گیری از رشد تکنولوژی و قابلیت های بیانی مواد و متریال های جدید می تواند در بهتر شدن و هدفمندی فضای شهر نقش اساسی داشته باشد. در این میان توسعه روش های خلاق در طراحی دیوار کاذب به عنوان بستری برای دیوارنگاره های هماهنگ با محیط و معماری حاکم بر آن، ایجاب می کند که مطالعه جامعی در خصوص ضرورت این امر، یعنی استفاده از دیوارهای کاذب، در دیوارنگاری شهری به عنوان رابط بصری (دیوارنگاره)، میان کالبد شهر و شهروندان انجام گیرد. با توجه به این ضرورت،چیستی دیوارهای کاذب شهری و چگونگی اجرای آن در فضای شهری مسئله این تحقیق است. هدف: شناخت قابلیت های دیوار نگاری های کاذب شهری در راستای توسعه این فضاها در محیط شهری ست. روش پژوهش: این پژوهش کیفی و از نظر هدف کاربردی است که به شیوه و توصیف تحیل با استناد به منابع کتابخانه ای وتصویری که برخی از آن ها به صورت میدانی تهیه شده است، ارائه می شود. یافته ها: دیوارکاذب شهری، دیواری مستقل از معماری و محیط، در عین حال به لحاظ کیفی وابسته به آن است که ریشه آن را می توان در اقلیم ها و فرهنگ های کهن و بومی مناطق مختلف مانند زندگی بدوی قبیله ها و حتی عشایر کنونی جست؛ ضرورت وجود این دیوارها در زندگی امروز، حاصل رشد تکنولوژی و صنعت در زندگی شهری است.
دغدغه های زیست محیطی در قالب هنر محیطی و شهری
منبع:
فرهنگ یزد سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
48 - 68
حوزه های تخصصی:
مشکلات زیست محیطی یکی از دغدغه های جهان معاصر است، در سال های اخیر در ایران برخی از هنرمندان با استفاده از رسانه های هنری نوین و با هدف به چالش کشیدن مخاطب، به بیان و شناخت این مشکلات پرداخته اند. هنر شهری علاوه بر ارائه جنبه های زیبایی شناسانه، به واسطه نزدیکی ماهیت خود به هنر تعاملی و با در نظر گرفتن مخاطبان شهروند به عنوان مخاطب اصلی چنین اثر هنری، می تواند نقش مؤثّرتری در ارتقاء سطح آگاهی مردم نسبت به مسأله حفظ محیط زیست داشته باشد. در این پژوهش با مطالعه و بررسی توصیفی تحلیلی با رویکرد زیست محیطی،دلایل توجه هنرمندان به رسانه های نوین در فضاهای شهری ایران بررسی شده است تا میزان حضوراین رسانه ها در بستر شهری و چگونگی موفّقیت آنها در انتقال مفاهیم زیست محیطی ارزیابی گردد. به نظر می رسد وجوه مشترک فراوان میان رسانه های هنری جدید با هنر شهری موجب شده است که هنرمندان با استفاده از این رسانهها در شهر، بتوانند بیش از پیش با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. همچنین مطالعه و شناخت آثار هنری زیست محیطی در فضاهای شهری ایران نشان گر آن است که در میان رسانه های جدید، هنر محیطی به دلیل برقراری ارتباط سریع و آسان با محیط و مخاطب، با اهداف هنرمند و بیان دغدغه های زیست محیطی در شهر، هم سوتر بوده و نسبت به رسانه های دیگر مورد اقبال هنرمندان قرار گرفته است.
نشانه های هنر مهاجرت در هنر شهری تهران دوره پهلوی: مطالعه موردی آثار مجسمه سازان و معماران پناهنده قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۷)
264-248
حوزه های تخصصی:
تهران به عنوان پایتخت تجلی گاه سیاست حافظه ی دوران پهلوی است. به سبب این سیاست، حافظه ی شهری تهران خود همه ی منازعات نشانگان هویتی را بازگو می کند. این منازعات حتی در میان معماران و تندیس گران مطرح آن دوران هم برقرار بوده است، اما معماران و تندیس گران پناهنده ی قفقاز فرصت بی سابقه ای در دوران پهلوی برای آفرینش هنر شهری پیدا کردند. این هنرمندان خیلی پیشتر به دلیل سکونت در امپراتوری تزاری و عثمانی با مظاهر نوآوری 1 غربی آشنا شدند و تعداد بسیاری از آنان در اروپا تحصیل کرده بودند. این هنرمندان با این پیشینه ی فرهنگی توسط هنرمندان سنتی پذیرفته نشدند و از طرفی فشار نوسازی پهلوی تهدید و فرصت همزمان برای آنان شد. معماران ارمنی با ساخت بناهای عمومی در جنبش نوآوری معماری پیشتاز شدند و تندیس گران آذری با ساخت مجسمه های شهری به هنر دوران هخامنشی و ساسانی بازگشتند. حافظه ی شهری تهران تلفیقی از نمادهای بصری ارمنی، آشوری، نوین 2 و ایران باستان شد. در این مقاله با روش نشانه شناسی عناصر بصری پانزده اثر (ازجمله بنا و تندیس) دوران پهلوی بررسی شد. سیاست حافظه ی پهلوی تلفیقی از حافظه ی هویتی ارمنی و آذری با باستان گرایی 3 در حافظه ی شهری به یادگار گذاشته است. این تلفیق دارای نمادهای مسیحی و ارمنی بسیاری است که میراثی فرهنگی و نمونه ای از تجدد ایرانی در هنر است. امید است که این دست پژوهش ها باعث بازنگری جدی در سیاست های حفاظت و بهسازی بافت های میراث فرهنگی ایجاد کند.
واکاوی معنا و کارکردهای تعاملی هنر در فضاهای عمومی شهر موردپژوهی: دیوارنگاره های کلیسایی سده های میانه، رومانسک و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
31 - 44
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : دیوارنگاره های سده های میانه همواره تحت گفتمان دینی مسلط بر این دوره بازخوانی می شوند. در این میان، کمتر به بینامتن های ارجاعی آن در معنای هنر و شهر و هویت های بینامتنی آثار در نسبت با تحولات منطقه ای آن اشاره شده است.
هدف پژوهش : هدف از این پژوهش واکاوی معنایی بصری مضامینی است که با حضور در فضاهای عمومی شهر جهت اعتباربخشی گفتمان های اندیشه ای عمل می کنند و با بینامتن های هویتی و بافتارهای بومی، روایت تصویری هدفمند جهت حضور در فضای عمومی شهر می سازند. لذا چیستی معنا و چگونگی دست یابی به آن در هنر شهرهای پیشامدرن در دو سؤال: چیستی معنایی هنر و شهر و کارکردهای تعاملی هنر در شهر، در نسبت با این اندیشه واکاوی می شود.
روش پژوهش : روش تحقیق به لحاظ هدف بنیادین-نظری است و با جستجوی معنایی در متون تاریخی شهر و هنر آغاز و بر محوریت تاریخ و مصادیق تصویری دیوارنگاره های کلیسایی با روش توصیفی و بعدتر تفسیری-تبیینی بنا شده است.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهند معنای هنر در شهر سده میانه بر ساختاری قدرتمند در نسبت شهر با هنر، ذیل نیروی ماورایی، با روابط جانشینی: خدا (پادشاه، پاپ)، شهر (قلعه، شهر خدا) و هنر (فن، راز) تعریف می شود. لذا، کارکردهای تعاملی آن در نسبت میان شهر و هنر با نیروی برتر بنیان گذارده شده و مخاطب که ماهیتی ذیل اندیشه خدای گون دارد، تنها در نسبت خواننده پیام هویت می یابد.
پیوند زیبایی و زیباسازی و زیباشوندگی درون شور و شرّ شهر
حوزه های تخصصی:
آنچه این مقاله دنبال می کند، برنامه ریزیِ زیباسازی شهری است. در واقع، نگاهی فرآیندی و زمینه ای و موقعیت مند به عملِ زیباسازی شده است. فرآیندی که محتوا و مبنا و معنا را در خود (و با خود) حمل می کند و زمینه ای که عمل زیباسازی را از حالت بصریِ صِرف خارج کرده و آن را در جریان های درهم تنیده و پیچیده شده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تحلیل و بازشناسانی می کند و موقعیت مندی که زیبایی را با عمل زیباسازی به یک وضعیت زیباشوندگیِ مستمر و دربرگیرنده تبدیل می گردد. پس با در برنامه ریزی بالا به پایین زیباسازی، با مبنایی وجودی- پویشی از زیبایی، زیباسازی با مردم و درونِ مردم را در حالتی پویا و تمام نشدنی مطرح می کند. این تلاش را می توان به مثابه رویکردی نو در حذف نا-زیبایی شهری قلمداد کرد که می خواهد این گونه زیباسازی را برنامه ریزی کند.
ایموجی سازی شهر، نقدی بر ظهور نشانه های زبانی نامأنوس در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
58 - 63
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان محصول تاریخی هر جغرافیای فرهنگی، بخش جدایی ناپذیر هر منظر سرزمینی است. علائم زبانی به عنوان یکی از مهم ترین نمودهای منظر شهر، به مخاطبان توانایی می دهد که با خوانش مستقیم مفاهیم، به سهولت با شهر ارتباط گیرند. براین اساس نشانه های زبان فارسی یکی از عناصر هویتی منظر سرزمینی ایران محسوب می شود که افراد با خوانش آنها متوجه هویت مکانی شان می شوند. بااین حال در سال های اخیر موضع متناقض مسئولین شهری در گسترش زبان فارسی، موجب شده منظر شهری سرشار از نشانه های زبان های بیگانه شود. خاصه آنکه برخی از این نشانه های شهری که به صورت مجسمه های بزرگ مقیاس تهیه می شوند، در تأثیرگذارترین اندام های شهری مانند ورودی شهرها، فضاهای جمعی و... به نمایش درآمده اند. این مجسمه های شهری که عموماً با توجیه گسترش زیرساخت های توریستی توسعه گردشگری ارائه می شوند، به نظر می رسد بیش از آنکه وامدار حضور گردشگران غیرفارسی زبان باشد، ناشی از تعبیر زیبایی شناسانه ترویج شده توسط رسانه از مظاهر شهرهای غربی است. چنان که بیش از آنکه بر ترجمه علائم راهنمای فارسی تمرکز شود، هدف تکرار مقلدانه برندسازی های شهرهای اروپایی و آمریکایی است که در طی دهه ها توسط رسانه اشاعه شده یا تبلیغ نشانه های زبانی مانند ایموجی است که توسط رسانه های اجتماعی ترویج شده اند. به عبارتی سنت سده های پیشین معماری در ایران که با ارائه عناصر متنی در مقیاس شهر همراه بود که غالباً محتوای زبانی پیچیده تری بودند در زیبایی شناسی جدید جای خود را به عبارات زبانی پرتکرارتر در رسانه اما ساده تر در محتوا مانند صورتک های لبخند، قلب قرمز و... شده اند. ازآنجاکه این تحولات می تواند با قرارگیری در فضای عمومی شهر بر عمیق ترین خاطرات جمعی شهروندان اثر گذارد، این نوشتار بر آن است تا با موضعی نقادانه و رویکردی آسیب شناسانه به ریشه های شکل گیری و گسترش این نشانه ها بپردازد تا از طریق آن بتواند ابعاد گسترده تری از این پدیده را برای ارزیابی چنین اقداماتی به دست دهد؟
واکاوی نقش موسیقی خیابانی در سرزندگی فضای شهری (مطالعه موردی؛ خیابان خیام ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 13
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: هنر شهری، به عنوان رویدادی سیال درصدد کاهش تبعات ناشی از زندگی صنعتی و ایجاد رفتارهای مناسب اجتماعی و فرهنگی است. در فضای شهری انواع مختلف هنرها دیده می شوند؛ که از این بین موسیقی کمتر مورد توجه واقع شده است؛ به گونه ای که صحنه ی کالبدی- فضایی شهر اصولا" جایگاهی مناسب برای اجرای موسیقی خیابانی ندارد. در این تحقیق بررسی خواهیم کرد که آیا علت کم توجهی به این هنر ناشی از کم اثر بودن آن در ارتقا کیفیت فضای شهری است یا اینکه علت را باید در عدم وجود زمینه مناسب جهت قدرت نمایی و نمایش آن جستجو کنیم؟
هدف: هدف پژوهش حاضر، توجه بر ایجاد حس تعلق مکان و سرزندگی به فضای شهری و تاثیر موسیقی خیابانی بر حضار در فضای شهری می باشد.
روش: روش تحقیق در این مقاله به صورت پیمایشی بوده و با تهیه پرسش نامه و انتخاب سه جامعه آماری متفاوت، تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری با انتخاب نمونه موردی (خیابان خیام ارومیه) بررسی می گردد.
یافته ها و نتیجه گیری: با بررسی دیدگاه ها، مهم ترین انتظار رهگذران و مشتریان از اجرای موسیقی خیابانی ایجاد سرزندگی و نشاط عنوان شده در حالی که کسبه خیابان بیشتر از آن که به شاد بودن فضای کسب و کار خود بیندیشند، به افزایش فروش خود اهمیت داده اند و این انتظار در نظر اساتید حفظ شان و جایگاه هنر موسیقی خیابانی، اصلاح دیدگاه از تکدی بینی به امری هنری، در کنار ایجاد راهی برای بهبود شرایط معیشت هنرمندان بوده است. لیکن با وجود این تفاوت انتظار، نظر هر سه گروه بر ارتباط و تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری بوده و لزوم تامین فضای مناسب به عنوان جزئی از فضای شهری جهت اجرای آن مورد انتظار همگان ذکر شده است. از طرف دیگر با توجه به عدم دسترسی افراد به اجرای زنده موسیقی در سایر نقاط شهری، تامین و مهیا نمودن امکان اجرای آن در سایر نقاط پرتراکم جهت سرزندگی آن فضا مورد انتظار رهگذران بوده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که، از نظر کسبه، رهگذران و اساتید موسیقی؛ بین موسیقی خیابانی و نقش آن بر فضای شهری رابطه معناداری وجود دارد و موسیقی به عنوان هنری خیابانی می تواند تاثیر مناسبی در سرزندگی فضای شهری و ارتقا حس تعلق مکان بر رهگذران و از طرفی ایجاد فضای شورانگیز و رونق کسب و کار و افزایش میل پیاده روی در افراد داشته باشد؛ به طوری که در بسیاری مواقع، انگیزه حضور مجدد رهگذران در آن مکان، از طریق خاطره انگیزی و درک غنای حسی مکان می باشد.
تحلیل آثار گرافیتی در ایران طی دهه های 1380 و 1390 شمسی از منظر نشانه شناسی اجتماعی
منبع:
فردوس هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
52 - 69
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: گرافیتی یکی از شیوه های هنری نوین است که پیوندی تنگاتنگ با تحولات اجتماعی در جوامع معاصر یافته است. . با وجود این که بسیاری از آثار گرافیتی در ایران تا حد زیادی متاثر (و یا کپی) از نمونه های خارجی به تصویر درآمده اند، در برخی آثار شاهد آن هستیم که هنرمند با ارجاع به نشانه ها و نمادهای رایج در فرهنگ ایرانی، گونه ای نقد اجتماعی را در واکنش به تحولات جامعه ایرانی در اثر خود بازتاب داده است. لذا مساله اصلی در پژوهش پیش رو چگونگی بازتاب مسائل اجتماعی در آثار گرافیتی ایجاد شده در خیابان های ایران طی دهه های ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ شمسی می باشد.هدف: هدف اصلی در این پژوهش تحلیل برخی آثار گرافیتی در ایران دوران معاصر از منظر نشانه شناسی اجتماعی است.سوال: گرافیتی در ایران از منظر نشانه شناسی اجتماعی از چه شاخص ها و ویژگی هایی برخوردار است؟روش: روش این پژوهش از نوع کیفی می باشد و با رویکردی توصیفی تحلیلی مبتنی بر نشانه شناسی اجتماعی به انجام رسیده است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و جستجو در منابع اینترنتی صورت گرفته و در انتخاب نمونه ها سعی شده بیشتر به آثاری پرداخته شود که به مضامین اجتماعی در آنها توجه بیشتری نشان داده شده است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از فرایند انجام این پژوهش نشان دهنده آن است که هنرمندان گرافیتی در ایران همچون سایر نقاط جهان به لحاظ جامعه شناختی مسائل و چالش های اجتماعی فضای زیسته خود را در آثارشان مطرح کرده و هر یک به شیوه خود به آنها واکنش نشان می دهند.