مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
نظریه داده بنیان
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد به عنوان سیستمى براى شناسایى، استخدام، پرورش، ارتقاء و نگهدارى افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار، تعریف شده است هدف مطالعه حاضر دستیابی به نظریه ای در حوزه مدیریت استعدادها برای درک بهتر این پدیده صورت گرفته است. روش پژوهش به صورت ترکیبی است. پژوهش در صنعت هوایی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است. نمونه گیری در مطالعه کیفی به روش نظری و با استفاده از تکنیک گلوله برفی و نمونه گیری در مطالعه کمی به صورت نمونه گیری تصادفی انجام شده است. که بر مبنای آن، 13 نفر در مطالعه کیفی و 212 نفر در مطالعه کمی شرکت کرده اند. روایی و پایایی ابزارهای پژوهش مطلوب بود. برای دستبایی به شاخص های نگهداشت کارکنان مستعد از روش داده بنیان استفاده شده است. یافته های پژوهش کیفی حاکی از آن است که معماری سازمان استعداد محور به عنوان مقوله ی مرکزی در مدل پارادایمی قرار گرفته است. مدل مفهومی پژوهش با استفاده از داده های جمع آوری شده از مرحله کیفی، از طریق پرسشنامه محقق ساخته و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی،با استفاده از نرم افزار PLS و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت نتایج تحقیق با توجه به تفسیر آمیخته دو روش ارائه گردیده است.
بررسی روش های نوین تأمین مالی در تعاونی های ایران (رویکردی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۸
55 - 85
حوزه های تخصصی:
امروزه بقای سازمان ها و بنگاه های اقتصادی درگرو توجه به اتخاذ شیوه های مناسب تأمین مالی است. در این میان، ناکارآمدی برخی از شیوه های سنتی تأمین مالی، گرایش به انتخاب شیوه های نوین را ضروری کرده است. بر این مبنا، تعاونی های به عنوان تشکل های اقتصادی- اجتماعی از این مقوله مستثنی نبوده و نیازمند اتخاذ شیوه های مناسب تأمین مالی هستند. در این راستا، تحقیق حاضر باهدف تدوین مدلی مطلوب از روش های نوین تأمین مالی در بخش تعاونی ایران به انجام رسید. برای دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی، با تأکید بر نظریه داده بنیان، استفاده شد. با استفاده از نظریه داده بنیان، داده های استقرایی حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و ارتباط بین داده ها در قالب مدل پارادایمی تأمین مالی شکل گرفتند. جامعه آماری این مطالعه مشتمل بر صاحب نظران و کارشناسان اجرایی حوزه تعاونی بود که 23 نفر از آنان به روش نمونه گیری گلوله برفی و تا نیل به اشباع نظری انتخاب شدند. نتایج نشان داد که محدودیت های تأمین مالی تعاونی ها به روش متداول، گرایش به رویکردهای بومی و متنوع تأمین مالی را ایجاب کرده است. این موضوع، اتخاذ راهبردهای نوین تأمین مالی نظیر اوراق بدهی و منفعت و سایر شیوه های ترکیبی تأمین مالی را ضروری می نماید. همچنین نتایج حاکی از آن است که توجه به این راهبردهای نوین، مستلزم توجه به الزامات مترتب بر شیوه های تأمین مالی، چالش ها و تباین ماهیتی-عملکردی تعاونی ها می باشد.
ارایه مدل اندازه گیری دارایی های نامشهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به حرکت ایران به سوی پیاده سازی استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی از یک سو و اهمیت یافتن بیش از پیشِ نقش دارایی های نامشهود در اقتصاد از سوی دیگر، این پژوهش به تدوین مدل اندازه گیری دارایی های نامشهود مورد استفاده در ایران می پردازد. ماهیت مدل ارایه شده در این پژوهش، همانند تلاش های صورت گرفته توسط نهادهای استانداردگذار همچون هیات استانداردهای بین المللی حسابداری، مبتنی بر سازه اجتماعی بوده و درنتیجه برمبنای فرایند مشاوره و کنش های متقابل با متخصصان ساخته شد، اما برخلاف فرایند قانونگذاری استانداردگذاران، تجزیه وتحلیل های صورت گرفته در این پژوهش مبتنی بر استفاده از روش نظریه داده بنیان و با استفاده از مصاحبه های ساختارنیافته و عمیق انجام شده است. این پژوهش با انجام 15 مصاحبه به روش گلوله برفی به اشباع رسید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پدیده محوری در مدل اندازه گیری دارایی نامشهود در میان ارزیابان دارایی های نامشهود، «سودمندی در تصمیم» است که تحت شرایط علی سطح تجمیع، وضعیت سواری مجانی، قابلیت اندازه گیری و تعیین هدف از ارزیابی و راهبرد استفاده از مبنای اندازه گیری چندگانه که همسو با رویکرد کنونی استانداردهای حسابداری بین المللی می باشد، قابل تبیین است.
طراحی الگویی از چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران: یک نظریه داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
97 - 123
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیان، چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران در قالب رویکردی استقرایی شناسایی و تحلیل شد؛ و مشارکت کنندگان در تحقیق متشکل از خبرگان در حوزه برنامه ریزی و توسعه روستایی بودند که از آن میان، 28 نفر بر اساس معیار اشباع نظری و با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که فقدان پارادایم و نظریه توسعه روستایی به عدم یکپارچگی نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی روستایی انجامیده، که خود بر تقویت نگرش ها و باورهای تک بعدی و ناسازگار با نواحی روستایی و رویکردهای غیرمشارکتی تأثیر داشته است.
نظریه نوآوری هم بافتی سازمانی و فناورانه: تلاقی کنش گران نوآوری جهت تداوم کسب وکار نوآورانه دفاعی (مطالعه موردی: دو سازمان بزرگ صنعت دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
29 - 78
حوزه های تخصصی:
پاسخگویی مستمر به نیازهای متنوع بخش هوایی و فضایی نیروهای مسلح، مستلزم استمرار کسب وکار نوآورانه دفاعی می باشد. این امر باعث گردیده است تا مدیران مربوطه نسبت به تحقق نوآوری سازمانی جهت بهینه سازی ویا تولید محصولات نظامی جدید اهتمام ورزند؛ لذا هدف این پژوهش، ارایه نظریه نوآوری هم بافتی سازمانی و فناورانه مبتنی بر تلاقی کنش گران نوآوری به منظور حل مسئله: ضعف کنش متقابل و پایدار متولیان نوآوری جهت استمرار نظام مند کسب وکار نوآورانه در سازمان های بزرگ صنعتی دفاعی با محصولات هوایی و موشکی بوده است؛ که برای تحقق هدف مذکور، روش کیفی «نظریۀ داده بنیان سیستماتیک» دربازه زمانی 1394 تا 1398 مورداستفاده قرارگرفت. داده ها، حاصل انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از خبرگان و صاحب نظران دارای تجربه زیسته در سازمان های موردمطالعه بوده است. برای جمع آوری داده ها، درابتدا براساس نمونه گیری هدف مند با جانشینان، معاونان پژوهش ونوآوری، معاونان طرح وبرنامه و بعضی از مدیران میانی مرتبط هر دو سازمان مصاحبه به عمل آمد؛ و در ادامه با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، مشارکت کنندگان بعدی انتخاب و داده های بیشتری گردآوری شدند. طی مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، نتایج تحلیل داده ها در قالب 12 مقوله شامل: گستردگی تغییرات و میزان تحولات، تنوع نیازها و انتظارات ذینفعان دفاعی، یادگیری مستمر سازمانی، ظرفیت های ملی وفراملی، پیچیدگی های عوامل محیطی، قابلیت ها و محدودیت های سازمان های دفاعی، تداوم کسب وکار نوآورانه دفاعی، اعتلای نوآوری های غیرفناورانه، ارتقاء نوآوری های فناورانه دفاعی، بهبود اقتصاد دفاعی و ارتقاء قدرت بازدارندگی انتزاع شدند و با نگارش خط داستان مربوطه، درنهایت «نظریه نوآوری هم بافتی و12 فرضیه مرتبط» برساخت گردیدند؛ به طوری که به کارگیری جامع آنها می تواند زمینه را برای ایجاد هم فهمی بهتر و ارتقاء ادبیات مشترک ذینفعان دفاعی فراهم تر نماید.
تحلیل ابعاد و عوامل تأثیرگذار بر فرایند صورت بندی دستورالعمل اخلاق حرفه ای برنامه ریزی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
التزام به چهارچوب های اخلاقی در همه گروهها و جوامع حرفه ای به منظور بهبود شرایط دستیابی به اهداف و ارزش های مشترک پذیرفته است. هر گروه یا جمعی که هدف مشترک دارند، در مراحل اولیه تشکیل به صورت مدون یا غیرمدون ارزش های مشترک و نظام نامه یا مرام نامه ای برای خود تهیه می کنند و خود را به آن پایبند می دانند. هدف پژوهش حاضر، کشف ابعاد، صورت بندی الگوها و روابط بین ابعاد و دستیابی به چشم انداز و روایت تبیینی فرایند تهیه دستورالعمل اخلاق حرفه ای برنامه ریزی شهری در ایران است. روش این پژوهش، نظریه داده بنیان با رویکرد تحلیل ابعاد است. تحلیل ابعاد به واسطه توجه به «همه» آنچه در پدیده یا موقعیت بررسی شده دخیل است، امکان مناسبی را برای پژوهش در این عرصه به دست می دهد. براساس یافته های حاصل از کاربست این روش و مبتنی بر قرائن و شواهد گردآمده از پژوهش، توده بحرانی شامل پنج بعد اصلی نگرش به فرهنگ عامه جامعه، نگرش به فرهنگ اداری و سازمانی، نگرش به قوانین و طرح ها، نگرش به ایجاد تغییر و نگرش به دین و اخلاق و تاریخ و تمدن ایران شناسایی شد؛ از این میان، بُعد «نگرش به نظام برنامه ریزی شهری در ایران» به مثابه بُعد مرکزی به منظور درک و شناخت فراگیر ابعاد و زیرابعاد پدید آمد و براساس این بعد مرکزی و چشم انداز و رابطه سایر ابعاد با آن، روایتی تبیینی ارائه شد.
نمودار تشکیلاتی سازمان اداری شورای اسلامی شهر با رویکرد نظریه پردازی داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شوراهای اسلامی از ارکان اساسی و تأثیرگذار نظام مدیریت شهری در ایران محسوب می شوند که مسئولیت های خطیری را بر عهده دارند. می توان پذیرفت که تحقق کامل این انتظارات و مأموریت ها مستلزم وجود بسترها و زمینه های متعددی است که در این میان، وجود سازمان اداری فعال و کارامد از اساسی ترین الزامات قلمداد می شود. این مطالعه کوشیده است تا ساختار تشکیلاتی مناسب برای بخش اداری شورای اسلامی شهر را طراحی کند. برای اجرای پژوهش حاضر که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و از دسته مطالعات موردی محسوب می شود از رویکرد کیفی و راهبرد پژوهشی «نظریه پردازی داده بنیان» استفاده شده است؛ ضمن آن که برای گردآوری داده ها از ابزارهایی چون فرم های محقق ساخته، پرسشنامه، مصاحبه، چک لیست های کنترلی و فیش برداری بهره برداری شده است. روایی و پایایی سؤالات پرسشنامه و مصاحبه توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفته است. داده های موردنیاز برای اجرای پژوهش کیفی و توصیفی حاضر از چهار منبع (شامل مطالعه اسناد حقوقی؛ مصاحبه با مطلعان؛ مطالعه سازمان های مشابه و مطالعه کارسنجی) گردآوری شده است. تحلیل این داده ها با تکنیک کدگذاری و به صورت دستی صورت گرفته است و بر مبنای این تحلیل ها ضمن ترسیم نقشه فرایندی، الگویی از نمودار تشکیلاتی مناسب برای سازمان اداری شورای اسلامی شهر طراحی گردید که دربرگیرنده 68 پست سازمانی است و بخش عمده ای از آن به صورت ماتریسی و سایر اجزای آن به شکل وظیفه ای قابل اجرا می باشد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که شورای اسلامی شهر برای تحقق اهداف و اجرای مأموریت های خود به الگویی از ساختار سازمانی ماتریسی در سازمان اداری شورا نیاز دارد.
مدل بهینه مدیریت استعداد در شرکت ملی نفت ایران براساس نظریه داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ طراحیِ مدل بهینه ی مدیریت استعداد در شرکت ملی نفت ایران انجام شد. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر ماهیتِ داده ها، کیفی از نوع داده بنیاد براساس پارادایم استراوس و کوربین است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان و متخصصان حوزه منابع انسانیِ شرکت ملی نفت ایران بودند. نمونه گیری از آن به صورت نظری(هدفمند) انجام شد که 14 نفر را شامل می گردید. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری داده ها در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی با رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل بهینه (مطلوب) مدیریت استعداد متشکل از شرایط عِلّی است که عبارتند از عوامل (درون و برون صنعتی)، شرایط زمینه ای (توسعه سازمانی)، شرایط مداخله ای (یادگیری سازمانی)، پدیده محوری (مدیریت و توسعه استعداد)، راهبرد عمل (استقرار سیستم جامع مدیریت عملکرد) و در نهایت، پیامدها از سه مقوله پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی تشکیل شده است .
مدیریت استعدادها: یک نظریه داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
133 - 151
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به نظریه ای در حوزه مدیریت استعدادها برای درک بهتر این پدیده صورت گرفته است. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیان است. پژوهش در حوزه بازار سرمایه صورت گرفته است. نمونه گیری به روش نظری و با استفاده از تکنیک گلوله برفی انجام شده که بر مبنای آن، 16 مصاحبه با مدیران سازمان ها و نهادهای بازار سرمایه صورت گرفته است. نتایج تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به زایش نظریه داده بنیان معماری دوهسته ای منابع انسانی منجر شده که بر مبنای آن، اعتقاد بر این است که سیستم های منابع انسانی باید به سمت دوهسته ای سازی حرکت کند و طی آن، از طریق جداسازی ساختاری، مدیریت استعدادها (هسته اول) از مدیریت منابع انسانی عادی (هسته دوم) مجزا شود. هریک از سیستم های مدیریت استعداد و مدیریت منابع انسانی، دربرگیرنده اقدام های منابع انسانی متمایز و خاص خود هستند.
نقش تجربه زیسته طراحان در بازنمایی کهن الگوهای معماری، نمونه موردی: آثار معماران ایرانی تحصیل کرده خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
5 - 16
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه علی رغم گسترش و بسط موضوعات بینارشته ای علوم شناختی، روانشناسی و معماری، درباره نقش آگاهی و ناآگاهی طراحان در فرآیند آفرینش اثر انگاره ای قطعی، واضح و روشن وجود ندارد. از سوی دیگر به خاطر نبود روشی برای خلق معانی مشترک، شکافی عمیق میان فضای اندیشیده شده و فضای درک شده ایجاد شده است. تغییرات بنیادین و دگرگونی های پیوسته در طراحی پژوهی و هم پیوندی آن با معماری و آموزش امروز منجر به گسست تجربه مستقیم طراحان از الگوهای فضایی ثابت و در پی آن عدم شکل گیری روند طبیعی و دگرگونی کهن الگوهای معماری برای بازنمایی مفاهیم ازلی و سرمشق ها شده است. هدف پژوهش: این مقاله به معرفی ویژگی هایی از واحدهای فضایی معماری ایرانی که در آثار طراحان ایرانی امروز تداوم داشته است می پردازد و با تبیین نحوه تأثیر تجربه مستقیم و زیسته طراحان در آفرینش فضا، بر بازنمایی کهن الگوها در فرآیند تولید معماری، از میان کهن الگوهای برگزیده می پردازد. روش پژوهش: با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا، بر مبنای نظریه داده بنیان، آثار معماران ایرانی تحصیل کرده خارج از کشور به عنوان داده جمع آوری شده است؛ این آثار به روش سیستماتیک استراوس و کوربین و بر اساس معیاره فضای مادی و معنایی به کهن الگوهای باغ ایرانی، حیاط میانی، ایوان و چارطاقی، دسته بندی می شوند. این دسته بندی شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی است. سپس از میان چهار کهن الگوی انتخابی، مواردی که معماران مورد مطالعه، تجربه مستقیم و زیسته در فضای آن را داشته اند مشخص و با نتایج دسته بندی مقایسه می شوند. نتیجه گیری : یافته ها نشان می دهد تجربه زیسته طراحان در بازنمایی کهن الگوهای معماری نقش مستقیم دارد. گرایش به شبیه سازی فضاهای کهن الگوی حیاط میانی که ایرانیان در آن تجربه زیسته و پیوسته دارند بیشتر است. تداوم عناصر معنابخش به فضای ایوان و ظهور برخی نظام ها و نقش مایه ای باغ ایرانی در مواردی نادر مشهود است.
بررسی همکاری نهادی در زنجیره تأمین غذا: مطالعه ای کیفی در تعاونی های تولید دامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
139 - 171
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعاونی های بخش کشاورزی به طور عمده از کنشگران کلیدی زنجیره تأمین غذا به شمار می روند. علی رغم آنکه این کنشگران می توانند از طریق برقراری روابط همکاری در حلقه های مختلف زنجیره تأمین غذا نقش آفرینی کنند، آن ها فاقد الگوی جامع برای ترسیم نقشه راه همکاری هستند. بر این اساس، مطالعه حاضر درصدد تبیین مدل همکاری تعاونی های دامی در طول زنجیره تأمین غذا است. روش شناسی/رهیافت: این مطالعه به شیوه کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیان کلاسیک انجام شد. داده ها از طریق مصاحبة نیمه ساختاریافته و با استفاده از تکنیک های نمونه گیری گلوله برفی و نظری در بین 32 نفر از کارشناسان و مدیران عامل تعاونی های تولید دامی جمع آوری شد. فرآیند جمع آوری و تحلیل داده ها طی پنج مرحله و در قالب گروه های هم خانواده 6Cs گلیزر هدایت شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ایجاد مثلث همکاری میان تعاونی ها، اعضاء و اتحادیه بر مبنای رویکرد قراردادی، کنشگری تعاونی ها را در زنجیره تأمین هدایت می کند. این مثلث همکاری تحت تأثیر عوامل مختلفی تسهیل و یا محدود می شود که برای نمونه می توان به کنشگری مبتنی بر اعتماد اشاره کرد. به طور کلی، ساختار همکاری تعاونی ها دارای بستری بالقوه است و برای آنکه بتوان الگوی بالفعلی از این همکاری ارائه داد، لازم است اصول توافق های مبتنی بر همکاری را در سه سطح تولید، مدیریت و بازاریابی و بازار پیاده سازی کرد؛ به طوری که ظرفیت های تعاونی ها و نیازهای بازار نیز در آن لحاظ شود. در این میان، شفافیت و رسمیت بخشی به الگوی ظرفیت نیاز اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
الگوی رفتار ناکارآمد حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
91 - 115
هدف: ارائه الگوی رفتار ناکارآمد حسابرسی با توجه به ویژگی های محیطی و شرایط حاکم بر حرفه حسابرسی کشور است. روش: از آنجا که نظریه ای در زمینه رفتار ناکارآمد وجود نداشته و در کشور ما نیز پژوهش جامعی در این زمینه صورت نگرفته است و همچنین با توجه به اینکه حرفه حسابرسی در ایران از منظر اندازه مؤسسات حسابرسی، سازوکار نظارتی، سازوکار انتخاب و تعویض حسابرس و اجرای فرایندهای حسابرسی دارای ویژگی های خاص خود است، می توان از روش نظریه پردازی داده بنیان استفاده نمود. به جهت سرعت و بالابردن دقت در انجام تحلیل از نرم افزار مکس کیودی ای استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل شرکا و مدیران مؤسسات حسابرسی، مدیران سازمان حسابرسی، مدیران نهاد های ناظر بر حرفه حسابرسی و سایر صاحب نظران در زمینه کیفیت حسابرسی است. با توجه به هدف پژوهش، از روش نمونه گیری گلوله برفی برای مصاحبه عمیق استفاده شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از ارائة الگوی یکپارچه و مناسب برای شرایط حاکم بر حرفه حسابرسی ایران است. این الگو شامل شرایط علی، عوامل مداخله گر، شرایط زمینه ای و راهبردهای مربوط به رفتار ناکارآمد حسابرسی و پیامدهای آن است. نتیجه گیری: مطابق نتایج پژوهش، شرایط علی اثرگذار بر رفتار ناکارآمد حسابرسی عبارت بودند از: اخلاق حرفه ای شرکا و مدیران مسئول، دانش و تجربه شرکا و مدیران مسئول و برنامه ریزی، نظارت و سرپرستی. شرایط مداخله گر عبارت بودند از: پاسخ خواهی اثربخش از حسابرسان، کنترل کیفیت جامعه، تناسب بازار کار، فشار اقتصادی، ساختاریافتگی مؤسسه، ماندگاری در حرفه و فشار زمانی. عوامل زمینه ای نیز شامل دولتی یا خصوصی بودن اقتصاد ، فرهنگ مشارکت و توسعه یافتگی حرفه حسابرسی بودند.
ارائه مدل پیچیدگی شرکت ها و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
99 - 116
توسعه های دانش محور اخیر در اقتصاد کشور و بازارها تاثیر گسترده ای بر رویه های حسابداری و اطلاعات مالی و فرآیند گزارشگری مالی توسط شرکت ها برجای نهاده است. پیچیدگی شرکت ها یکی از عوامل مهمی است که استفاده کنندگان اطلاعات مالی با آن مواجه هستند. پیچیدگی می تواند استخراج و استفاده از اطلاعات مالی مورد نیاز را مختل کند و یا اتخاذ تصمیم را با موانع و ابهاماتی رو به رو سازد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی جامع پیچیدگی شرکت ها به روش کیفی داده بنیان است. جامعه آماری پژوهش خبرگان صاحب نظر در زمینه پیچیدگی شرکت ها شامل پژوهشگران، مدیران مالی یا تهیه کنندگان اطلاعات حسابداری، حسابرسان و استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری است. نتایج پژوهش نشان داد که پیچیدگی شرکت ها می تواند پیامدهایی از قبیل قیمت گذاری نادرست سهام، افزایش عدم تقارن اطلاعاتی، دستکاری و مدیریت سود، کاهش کارایی سرمایه گذاری، ایجاد تاخیر در تصمیم گیری ها و کاهش اعتماد عمومی داشته باشد. در این مدل عوامل علّی و راهبردهای پیچیدگی شرکت ها ارائه شدند که در بستر عوامل زمینه ای و شرایط مداخله گر بیان شده بوجود می آیند.
ارائه مدل استفاده از اینترنت اشیا در شرکت های دانش بنیان ایران (رویکردی جهت ارتقای بهره وری در این شرکت ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
217 - 243
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای استفاده از اینترنت اشیا در شرکت های دانش بنیان ایران به انجام رسید. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و رویکرد پژوهش های آمیخته را دنبال کرد، روش اصلی جهت دستیابی به مدل مورد نظر در آن، نظریه داده بنیان است. در بخش کیفی با 25 نفر از مدیران و شاغلان شرکت های دانش بنیان که به نوعی در مباحث اینترنت اشیا دارای تجربه و تخصص بودند، مصاحبه شد. در بخش کمی کلیه مدیران و کارشناسان فناوری شاغل در شرکت های دانش بنیان، جزو جامعه پژوهش هستند. برای انتخاب نمونه ها از فرمول کوکران برای جوامع محدود استفاده شد. بر اساس این فرمول تعداد نمونه ها برابر 400 نفر تعیین گردید که افراد نمونه بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، بعد از استخراج نتایج شیوه داده بنیان، پرسش نامه ای برای تحلیل عاملی تأییدی و تهیه مدل نهایی آماده شد و پس از احراز روایی محتوا و بررسی شاخص بارتلت و KMO، پرسش نامه با روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تحلیل عاملی قرار گرفت. برای استفاده از اینترنت اشیا در شرکت های دانش بنیان ایران مدلی شامل 5 مقوله اصلی، 13 زیرمؤلفه و 59 مفهوم ارائه شد. الزامات مدیریتی، الزامات مشتری و اقتصاد مقاومتی سبب پیدایش اینترنت اشیا در شرکت های دانش بنیان می شود. ویژگی های حاکم بر شرکت، ویژگی های نیروی انسانی و ویژگی های مدیران می توانند زمینه مناسبی را برای استفاده از اینترنت اشیا فراهم سازند. شرایط حاکم بر کشور، فشارهای بین المللی و همکاری های بین المللی می توانند جزو عوامل واسطه ای تأثیرگذار بر استفاده از اینترنت اشیا باشند. همچنین مواد اولیه و زیرساخت ها می توانند به عنوان راهبردی اثربخش در استفاده از اینترنت اشیا باشند. می توان با استفاده از بهره مندی از اینترنت اشیا، عوامل مرتبط با مشتری، همکاری های بین المللی و نتایج مورد انتظار را در شرکت های دانش بنیان متصور شد.
الگوی نظری مردم سالاری دینی از منظر امام خمینی (ره) با به کارگیری راهبرد نظریه پردازی داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نظام مردم سالاری دینی از دیدگاه امام خمینی می پردازد و به دنبال ارائه مدل نظری بر اساس فرمایشات و آثار ایشان می باشد. در ابتدا، پس از بیان مسئله، پیشینه نظری مردم سالاری و رابطه آن با دین اسلام از منظر صاحب نظران خارجی و داخلی بررسی شده است. سپس روش شناسی این پژوهش بر مبنای رویکرد نظریه پردازی داده بنیان توضیح داده شده و مراحل آن یعنی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در نهایت دست یابی به مدل نظری بر اساس مقوله های به دست آمده انجام گرفته است. داده کاوی این تحقیق با استفاده از نرم افزار صحیفه امام و بررسی کلیه تألیفات ایشان می باشد. مقوله های اصلی به دست آمده بر اساس تحلیل عبارت اند از: «رهبری ولایی»، «قانون گرایی»، «دولت اسلامی»، «حقوق مردم» و «آزادی های مدنی»،«سیاست جهانی» و «مصلحت سنجی». مقوله مرکزی نظام سیاسی وظیفه گرا و تکلیف مدار می باشد.
در پایان، لگوی نظری مردم سالاری دینی از منظر امام خمینی(ره) بر اساس مقولات فوق ارائه می شود.
عوامل مؤثر در چابک سازی برنامه های آموزشی دانشگاهی با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
252 - 281
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در چابک سازی برنامه های آموزشی دانشگاهی بود. روش شناسی پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) و تحلیل مضمون کتب و مقالات مرتبط با موضوعات مدیریت توسعه دانشگاهی بود. جامعه آماری را خبرگان دانشگاهی تشکیل داده اند. نمونه آماری به صورت هدفمند و بر اساس روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از فرایند کدگذاری مبتنی بر طرح نظام مند راهبرد نظریه داده بنیاد کوربین و اشتراس (2008)، انجام شد. بر اساس این طرح داده های مورد نیاز گردآوری و از طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری گزینشی مقوله ها، زیر مقوله ها احصا شدند. پس از بررسی و مطابقت این کدها و حذف کدهای تکراری، کدهای مشترک تعیین و مقولات با پیشینه و مبانی نظری به خصوص مدل های جدید سازمانی تطابق و مفاهیم مشترک بازنگری شدند. بعد از انجام عملیات کدگذاری باز، در مرحله کدگذاری محوری، مفاهیم (کدها) مشترک و مشابه ازنظر معنائی تعیین و طبقه بندی شدند. در نهایت مدل برنامه ریزی آموزشی چابک دانشگاهی طراحی و توسط خبرگان اعتبار سنجی شد. مدل مورد نظر شامل شرایط علی: ناکارآمدی برنامه های آموزشی دانشگاهی سنتی بر اساس نیاز ذینفعان، شرایط مداخله گر: کمبود اعتبارات و منافع مالی دولتی، عامل زمینه ای: اسناد بالادستی مربوط به سند تحول علم و فناوری در کشور راهبردها: هماهنگی توسعه کمی با رشد و توسعه کیفی دانشگاه، همبستگی متوازن برنامه های آموزشی با نیازهای بازار کار، انطباق برنامه های آموزشی با برنامه های توسعه پایدار، افزایش کارایی دانشگاه ها مطابق توسعه شایستگی ها و مهارت ها و توانایی های دانشجویان و پیامدها: اصلاح کارکردهای دانشگاهی، برنامه ریزی توسعه دانشگاهی، افزایش سازگاری های منابع انسانی دانشگاهی و دستیابی به عدالت آموزشی است.