مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شبکه شهری
حوزه های تخصصی:
سیر تحول نظم فضایی شهرهای منطقه آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظم فضایی پدیده ای تاریخی است که در نتیجه عوامل متعددی از جمله محیط طبیعی ، اقتصادی ، سیاسی و عوامل متعدد دیگر به وجود می آید . نظم فضایی تا اوایل قرن بیستم در مطالعات جغرافیایی کمتر مطالعه شده بود یا اگر مطالعه ای صورت گرفته بود بیشتر به صورت توصیفی بود . از اوایل قرن بیستم مطالعه نظم فضایی بر اساس روش شناختی کمی ، نظر جغرافیدانان را به سوی خود جلب کرد . از این دوره به بعد نظریه ها و الگوهای مختلفی برای تبین نظم فضایی به وجود آمد . از اهم بحث های نظم فضایی ، مطالعه سلسله مراتب شهری و شبکه شهری می باشد که مطالعات متنوعی در این زمینه انجام گرفته است .
بررسی کارکردهای شهرهای کوچک در توسعة منطقه ای (مورد: خوزستان)
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی توسعه ای یک کشور که همة مناطق جدا از متروپل اصلی را شامل گردد، بگونه ای که علاوه بر نقاط شهری، تمامی نواحی روستایی را در برگیرد، یکی از مهمترین و مؤثرترین تلاشها، عطف توجهات و مطالعات بر کانونهای کوچک شهری و به نوعی تعیین و ارزیابی نقش و کارکردهای آنها در توسعة منطقه ای است. در تحقیق حاضر، با توجه به برخی فرضیات و دیدگاههای مطرح در این زمینه، به ارائه و بررسی چند پرسش پرداخته شده است. همچنین با استفاده از انواع مدلها و روشهای آماری و اقتصادی سنجی، به تجزیه و تحلیل یافته ها و در نهایت حصول نتایج، نائل آمده است. برخی از این نتایج عبارتند از : 1- بین نقاط و کانونهای شهری و روستایی منطقة خوزستان، بدون در نظر گرفتن مادر شهر اهواز، ارتباط و همگونی شبکه ای برقرار است. بعبارت دیگر در شبکة شهری – روستایی منطقه،سکونتگاهها از حیث اداری، جمعیتی و کارکردی دارای ارتباط و تعاملات سلسله مراتبی و نظم نسبی فضایی هستند. 2- شهرهای کوچک در منطقة مورد مطالعه می توانند به توزیع ارائه کارکردهای اقتصادی (خدماتی، کشاورزی و صنعتی) متناسب با ساختار شهری و جمعیتی خود اقدام کنند و لذا در بهبود و توسعة کل منطقه از یکطرف و حوزة نفوذ روستایی خود از طرف دیگر، تأثیر گذار باشند. 3- شهرهای کوچک می توانند در جذب و اسکان سرریز جمعیتی و از اینرو در بسامان سازی و تعادل نظام استقرار جمعیت مؤثر واقع گردند.
توسعه استراتژیک شهرهای میانی ایران با تأکید بررویکرد CDS راهی به سوی توسعه منطقهای
حوزه های تخصصی:
امروزه اداره امور یک شهر بدون برخورداری از دانش برنامهریزی شهری امکانپذیر نیست.گسترش شهرها ، برنامهریزان، طراحان و کارشناسان امور شهری را به مطالعه بیشتر در ابعاد گوناگون توسعه مناطق شهری و تجزیه و تحلیل آن، به منظور ارایه راهکارهای نوین واداشته است. شهرهای بزرگ از یک سو، به نسبت جمعیت و تراکمشان دارای پیچیدگیهای خاصی در مدیریت و اداره شهر هستند، و از سوی دیگر، شهرهای کوچک و میانی نیز با معضلات و مشکلات و مسایلی مواجهاند. لذا اگر با برنامهریزی و هدفمند در جهت حل این مسایل اقدام نشود، در آینده مشکل برنامهریزی شهری کشور در سطح ملی و منطقهای و محلی بیشتر خواهد شد. برای کمک به ایجاد فرآیندهای تصمیمسازی مشارکتی در شهرهای میانی کشورهای در حال توسعه و به منظور کاستن از سطح فقر شهری و تأمین توسعه پایدار، سازمان همکاری شهرها، راهبرد توسعه شهر را به عنوان ابزار مؤثری ترویج مینماید. این پژوهش با روش "کمّی ـ تحلیلی" انجام گرفته است. هدف از این مقاله به کارگیری راهبرد توسعه شهر در توسعه استراتژیک شهرهای میانی برای از میان برداشتن بحرانها، چالشها و مسایل شهری کشورهای در حال توسعه از جمله ایران است.
تحلیل جایگاه و نقش شهر میانی همدان در توسعه ی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان برخورداری از عوامل مختلف طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نابرابری های منطقه ای را ایجاد نموده و یا آن را تشدید می سازد . از بیست و شش نقطه ی شهری استان همدان در سال 1385، شهر همدان حدود 49 درصد و روستا - شهرها یعنی شهرهای کمتر از 25 هزار تن( بیست نقطه ی شهری )، 15 درصدجمعیت شهری را دربرگرفته اند . از طرف دیگر استان همدان دارای دو کلان ناحیه شمالی و جنوبی است که براساس وضعیت نظام شهری در نیمه ی شمالی استان، از چهارده شهر موجود در این حوزه، شهر همدان به تنهایی بیش از 77 درصد از کل جمعیت شهری را دراختیار داشته و در سیزده شهر دیگرفقط 22 درصد از کل جامعه ی شهری ساکن بوده اند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، نقش شهر میانی بزرگ همدان در توسعه ی منطقه ای با استفاده از روش ها و الگوهای کمی به لحاظ متغیرهای جمعیتی، امکانات آموزشی، بهداشتی و فرهنگی و تاثیر آن بر منطقه، مورد ارزشیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که این شهر نقش مؤثری در توسعه ی فضایی داشته است. چنان که عمده ی توان های اقتصادی و خدماتی استان در این شهر متمرکز شده است. مهمترین دلایل آن، تعداد کم شهرهای میانی و نیز موقعیت نامناسب آنها در فضای زیر منطقه ای است. بنابراین توسعه و تقویت شهرهای میانی می تواند با عملکرد مطلوب به انسجام توسعه ی فضایی شهرهای منطقه کمک کند.
انتظام فضایی شبکه شهری و برنامه ریزی جمعیتی در افق 1400؛ مطالعه موردی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه شهرها به عنوان اصلی ترین مکان استقرار جمعیت و مؤثرترین مکان در جابه جایی های جمعیت، از اهمیت زیادی در برنامه ریزیها برخوردار است. پرسش اصلی این مقاله این است که اندازه بهینه جمعیت در شهرها کدام است وچگونه می توان تعادل جمعیتی را در یک محدوده جغرافیایی ایجاد کرد؟ نویسنده با پیش بینی جمعیت شهرهای منطقه آذربایجان تا افق 1400 و برنامه ریزی برای آن بر اساس مدل رتبه ـ اندازه تعدیلی متناسب با میزان کشش پذیری و درجه آنتروپی شبکه شهری، جمعیت بهینه افق 1400 را ارائه و سیاست های لازم را برای افزایش یا کاهش نرخ رشد جمعیت شهرها در جهت ایجاد تعادل فضایی جمعیت آذربایجان در افق مورد نظر، مطرح نموده است.
بررسی و تحلیل وضعیت شبکه شهری در استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت شبکه شهری در جغرافیای سیاسی و اقتصادی و به طور کلی پویش شهرنشینی یک منطقه به اندازه ای است که نیاز به تاکید خاصی در این زمینه نیست. از آن جا که شبکه شهری هم به مفهوم فضایی آن، یعنی نحوه استقرار و توزیع شهرهای مختلف (اندازه، جمعیت و ...) و هم به مفهوم اقتصادی آن، یعنی نظام مبادله و داد و ستد بین شهرها بر اساس عملکردهای پایه ای آنها، هم حاصل و هم علت بسیاری از مسایل و پدیده های شهرنشینی معاصر است، لذا شناخت چگونگی این شبکه و تغییرات آن در یک منطقه می تواند روشنگر حداقل بخشی از این مسایل گردد. برنامه ریزی بر پایه نظام شهری و کارکردی و سلسله مراتب آن در ارایه خدمات و ارتباطات داد و ستدی برون و درون منطقه ای، تمرکززدایی، کاهش نابرابری های موجود و توسعه موزون ساختار فضایی کل سرزمین، نقش پراهمیتی دارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل وضعیت شبکه شهری در استان بوشهر با استفاده از الگوهای تمرکز شهری، مرتبه - اندازه و مرتبه - اندازه تعدیل شده، منحنی لورنز، ضریب جینی، ضریب آنتروپی و ضریب کشش پذیری است. نوع تحقیق کاربردی - توسعه ای و روش تحقیق، اسنادی و تحلیلی - علی می باشد. همچنین برای تحلیل کمی و کیفی داده های آماری از نرم افزارهای Excel و GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده نیمه متعادل بودن توزیع فضایی تعداد شهرهای استان بوشهر طی سال های 1335 تا 1385 بوده، ولی در سال 1385 به متعادلترین سطح خود طی این شش دهه می رسد، همچنین سال 1365 بهترین حالت تعادل توزیع فضایی جمعیت شهرهای استان بوشهر و سال 1335 بدترین حالت آن بوده و این روند در سال 85 نسبت به سال 75،%20 کاهش پیدا کرده که بیانگر توزیع نامناسب امکانات و خدمات در سطح استان بوده است. در مجموع توزیع فضایی جمعیت شهرهای استان بوشهر نیمه متعادل بوده است.
مدیریت سرزمین و تحلیل شبکه شهری استان اردبیل طی دوره زمانی 1345 تا 1385
حوزه های تخصصی:
با توجه به انقلاب عظیمی که طی دهه های 60-1950 در علم جغرافیا بوجود آمد، این علم به مبدا تازه ای کشانده شد که با گذشته آن تفاوت های زیادی داشت. این انقلاب شامل انقلاب کمی و آماری و ریاضی بود که به دنبال آن تکنیک ها و مدل های مختلفی برای بررسی فضای جغرافیایی و عناصر آن وارد حوزه جغرافیا و رشته های مربوطه گردید. بی تردید بکارگیری مدل ها و تکنیک های کمی و ریاضی در پژوهش های جغرافیایی بخصوص در بررسی های شهری و منطقه-ای می تواند در تثبیت جایگاه این رشته در بین رشته های دیگر و همچنین تحلیل و نتیجه گیری درست از وضعیت موجود و به دنبال آن برنامه ریزی و مدیریت برای آینده سرزمین بسیار موثر باشد. شهرها مهم ترین پدیده های انسان ساخت موجود در پهنه سرزمین هستند که نقش عمده ای در توسعه و یا عدم توسعه مناطق و نواحی دارند. به همین دلیل یکی از حوزه هایی که در آن از روش ها و مدل های کمی استفاده می شود، حوزه تحلیل نظام شهری و ساختار سلسله مراتبی شهرها می باشد. تحقیق حاضر بر اساس روش و رویکرد تحلیلی- توصیفی و بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و داده های آماری سه دوره سرشماری 1345، 1365، 1385 و با استفاده از مدل های تحلیل فضایی به تحلیل شبکه شهری استان اردبیل پرداخته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که به همراه تغییرات اجتماعی٬ اقتصادی و سیاسی در استان اردبیل طی دهه های گذشته نظام سکونتگاهی استان اردبیل و سلسله مراتب شهری آن نیز دچار تغییر و تحول گردیده است. همچنین با توجه به مدل های استفاده شده می توان عنوان کرد که با وجود تسلط نخست شهری در نظام سلسله مراتب شهری استان اردبیل٬ در کل این نظام بسوی عدم تمرکز و تعادل در حرکت است و به مرور زمان از میزان تمرکزگرایی در استان کاسته شده است.
پروژه نظام الدین بستی، شبکه یکپارچه فضاهای تاریخی و روز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شهرهای هند و در ادامه سنت شهرسازی دوره استعمار، شاهد وجود فضاهای باز شهری به صورت مستقل هستیم که از نگاه موزه ای به فضاهای شهری، قطع ارتباط این فضاها با زندگی مردم و در نتیجه قطع ارتباط آنها با شهر حکایت می کند.
توجه به پویایی فضاهای باز شهری در بافت های قدیمی و ارتباط با سایر جریان های زنده شهر و محله، برخوردهای متنوعی را در مداخله بافت های تاریخی شهری سبب می شود. امروزه این رویکردها از حوزه مداخله تک بنایی به کل شهر سوق پیدا کرده است و نه تنها حفاظت مجموعه های میراثی در بافت های تاریخی را مدنظر قرار می دهد؛ بلکه هدف اصلی در مداخله، ترکیبی از اهداف حفاظتی، احیای فرهنگی، توسعه اجتماعی- اقتصادی، توسعه زیست محیطی و توسعه شهری است.
بافت شهری دهلی و سایر شهرهای هندوستان را مجموعه ای از این فضاها، بناهای تاریخی و جریان های زندگی محلی در کنار هم تشکیل می دهد. در این میان، «محمد شهیر»، معمار منظر هندی، ایده توسعه شبکه به هم پیوسته از فضاهای باز را برای شهرهای هند پیشنهاد می دهد و همین ایده را در پروژه نوسازی نظام الدین با سه مجموعه میراثی مستقل شامل ""مقبره همایون""، ""باغ سوندر نرسری"" و ""محله نظام الدین بستی"" و توانمندسازی محلی در بافت تاریخی، مورد آزمایش قرار داده است. وی با تعریف شبکه ای به هم پیوسته از فضاها و فعالیت های شهری در بستری تاریخی، زیرساخت جدیدی را در توسعه شهر دهلی جهت حضور پایدار انسان در بافت تاریخی به عنوان رمز پایداری فضا فراهم آورده است. این نوشتار رویکرد ویژه شهیر را در پروژه احیای یکپارچه مقبره همایون، سوندر نرسری و نظام الدین بستی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
ارزیابی کنش متقابل حوزه های نفوذ شهری در شبکه شهری استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین شهر و منطقه پیرامون آن پیوندهایی ناگسستنی برقرار و شکل این روابط مختلف و گوناگون است. مجموعه این روابط، حوزه نفوذی را تشکیل داده که به صورت های گوناگون روابط بین شهر و نقاط پیرامون را تعیین می کند. این روابط یکسان نبوده، از شدت و تراکم واحدی برخوردار نیستند؛ بلکه به شرایط جمعیتی، جغرافیایی و نقش شهر در ساختار فضایی منطقه بستگی دارند. در شبکه شهری استان آذربایجان شرقی نیز فرض بر آن است که سکونتگاه های شهری تحت تاثیر همین شرایط از حوزه نفوذ متفاوتی برخوردارند. مقاله با روش توصیفی-تحلیلی تحقیق شده و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به آمارنامه ها و نقشه ها بوده است. در همین راستا، سعی شده است تا با تکیه بر روش های کمّی، آماری( قانون جاذبه) و جغرافیایی(تحلیل جریان ها)، حوزه نفوذ شهرهای استان آذربایجان شرقی بررسی گردد. نتایج حاصل از این بررسی در سطح فرامنطقه ای؛ بین مراکز استان های همجوار با تبریز، نشان دهنده آن است که حوزه نفوذ شهر تبریز به غیر از شهر ارومیه تا نزدیکی مراکز شهری دیگر(اردبیل، زنجان و سنندج) پیش رفته، به آن شهرها اجازه گسترش و ارائه خدمات به حوزه نفوذ خود را نمی دهد. در سطح درون منطقه ای؛ از پنج شهر بالای پنجاه هزار نفری استان مرند و بناب تا حدی حوزه نفوذ خود را وسعت بخشیده اند و حوزه نفوذ شهرهای مراغه، میانه و اهر به نفع تبریز بوده و در پنجاه و یک شهر دیگر استان، با جمعیت کمتر از پنجاه هزار نفر، حوزه نفوذ به نفع تبریز و به زیان آنهاست. همچنین، توجه به خطوط هم پتانسیل در شهرهای استان، نشان می دهد که شهرهای تبریز، مراغه، بناب، مرند، میانه، اهر و سراب دارای پتانسیل بالا و ضریب جاذبه بیشتری نسبت به شهرهای دیگر استان هستند. در روش تحلیل جریان ها نیز همان نتیجه به دست آمد؛ چنان که حوزه نفوذ تبریز کل منطقه را تحت تاثیر خود دارد و شهرهای ناحیه ای استان(مراغه، مرند، میانه، اهر و بناب) نیز برای خود حوزه نفوذی گسترانده اند. در کل، می توان گفت که حوزه نفوذ نظری و تجربی نتیجه ای یکسان به دست می دهند.
بررسی سلسله مراتب شهری و پدیده نخست شهری در استان کرمانشاه در طی سال های 1355 تا 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش شدید جمعیت شهری در جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه در طی دهه های اخیر باعث به وجود آمدن پدیده نخست شهری در آنها شده است. کشور ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه، در طی دهه های اخیر به ویژه از سال 1345 به بعد از روند متعادل خود خارج و افزایش شدید جمعیت شهری در نقاط معدودی از آن مشاهده می شود. این مطالعه به بررسی سلسله مراتب شهری و تعیین نخست شهری در استان کرمانشاه طی سال های 1355 تا 1385 می پردازد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از داده های سرشماری سال های 1355 تا 1385 بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر کرمانشاه به عنوان اولین شهر در این سلسله مراتب از شهر دوم (اسلام آباد غرب) تقریباً 9.5 برابر بزرگتر بوده است و این نسبت در سال 1385 به 8.8 برابر رسیده است. شهرهای قصرشیرین و سرپل ذهاب که در سرشماری سال 1355 در رده های سوم و پنجم قرار داشته بودند در سرشماری سال 1365 به دلیل جنگ تحمیلی خالی از سکنه بوده اند. در مجموع سلسله مراتب شهری در استان کرمانشاه دارای ساختاری کاملاً نامتعادل است و شهر کرمانشاه به عنوان نخستین شهر در شبکه شهری استان خودنمایی می کند و این مهم بر اساس فرمول های گوناگون بررسی نخست شهری به اثبات رسیده است. با تقویت شهرهای کوچک و میانی می توان تا حدودی این شبکه کاملاً نامتعادل را بهبود بخشید.
ویژگی شهر میانی ابهر، نقش و عملکرد آن در توسعه فضایی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عملکرد شهر ابهر بعنوان یک شهر میانی در ساختار توسعه فضایی استان زنجان است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. برای بررسی نقش شهر و حوزه نفوذ آن از روشها و مدلهای کمی استفاده شده است. مدلهای اقتصادی نشان می دهد، این شهر در بخش دوم و سوم اقتصاد دارای شرایط پایه ای بوده و نقش خدماتی داشته است. در بخش صنعت نیز از رشد مناسبی برخوردار می باشد. بررسی حوزه نفوذ شهر ابهر، بیانگر اختصاص بخش زیادی از خدمات، به حوزه نفوذ خود است. در بررسی ساختار فضایی نیز بدون در نظر گرفتن نقش این شهر، عدم تعادل فضایی در شبکه شهری استان محسوس می باشد. مدلهای جمعیتی نشان می دهد شهر ابهر از توان کشش پذیری جمعیتی بالایی در سطح استان برخوردار بوده ، لذا این شهر با توجه به نقاط قوت و داشتن فرصتهای مناسب می تواند در سطح بندی منطقه ای به عنوان مرکزیت خدماتی و صنعتی سکونتگاههای بخش شرقی و جنوب شرقی استان نقش اساسی داشته باشد.
ارزیابی تطبیقی شبکه شهری استانهای خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با تاکید بر مراکز شهری
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر وضعیت شبکه شهری در استانهای خراسان شامل خراسان شمالی، رضوی و جنوبی مورد بررسی قرار گرفته و میزان تعادل یا عدم تعادل حاکم برآن ارزیابی و تعیین گردیده است . هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی و ارزیابی شبکه شهری استانهای خراسان و ارتباط فضایی شهرهای این استانها باهم است. روش بکار گرفته شده در پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است . نتایج حاصله بیانگر این است که در سطح استان خراسان شمالی حاکمیت با شهرهای کوچک و میانی است و این امر منجر به تعادل نسبی در ساختار فضایی استان شده است. در حالی که درسطح استان خراسان رضوی حاکمیت از آن نخست شهر مشهد است. شبکه شهری استان خراسان جنوبی براساس روش آنتروپی نسبتاً متعادل است. دلیل این امر عدم وجود کلانشهری نظیر مشهد در این استان می باشد، به گونه ای که نخست شهر این استان در رده شهرهای میانی قرار دارد. راهکار اجرائی این پژوهش جهت نیل به شبکه شهری متعادل گسترش سرمایه گذاری های زیر بنایی در شهرهای متوسط و کوچک و اجرای سیاست های مناسب برای جذب جمعیت به آنها ست با اجرائی شدن این برنامه می توان اختلاف موجود در اندازه شهرها ی بزرگ و شهرهای رتبه پایین در سیستم شهری را کاهش داد و این خود گامی مؤثر در راستای متعادل سازی شبکه شهری و کاهش شکاف توسعه بین شهرهای بزرگ و شهرهای میانی و کوچک استان محسوب می گردد.
تحلیلی بر سیستم شهری استان آذربایجان غربی طی سالهای 1335 تا 1385
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی و تحلیل نظام شهری استان آذربایجان غربی و نحوه پراکندگی جمعیت شهرهای این استان با استفاده از مدلها و تکنیکهای مناسب در زمینه تحلیل نظام شهری بر اساس داده های آماری در شش دوره و طی 60 سال گذشته می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و برای تحلیل کمی و کیفی داده های آماری از نرم افزارهای Excel و ArcGIS استفاده شده است. بررسی های بعمل آمده در این پژوهش نشان می دهد، در سطوح مختلف شهری استان، ناهماهنگی وجود دارد. حل مشکل عدم تعادل در شبکه شهری استان با برنامه ریزی دقیق و متناسب با هر طبقه شهری و استفاده از روشهای مختلف بصورت مستمر و هماهنگ و اجرای فرصت برابر برای همه شهرهای استان و توزیع متعادل خدمات امکان پذیر است که در نتایج پژوهش به آن اشاره شده است.
تحلیلی بر پراکنش جمعیت در نظام شبکه شهری استان یزد طی سا لهای 1335 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل شبکه شهری کلان منطقه ی جنوبغرب با تأکید بر بعد اقتصادی (مورد: استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر اخیر، عصر پیدایش و گسترشِ شهرها است؛ شهرنشینی و تمایل به سکونت در شهرها در اکثر کشورهای جهان بالأخص کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر شده است. این افزایش جمعیت بیشتر در شهرهای بزرگ متراکم شده اند، از ویژگی های عمده شهرنشینی در کشورهای کمتر توسعه یافته علاوه بر تقدم شهرنشینی بر شهرگرایی و مشکلات اجتماعی- فرهنگی درون شهری، توزیع فضایی نامناسب شهرها در نظام شبکه شهری می باشد. بطوری که بروز پدیده ی ماکروسفالی در نظامِ شهری بیشتر کشورهای کمتر توسعه یافته نمایان است و اندازه شهر بزرگ در این کشورها 5 تا 10 برابرِ اندازه جمعیت شهرِ دوم است. تجمع و تمرکز فعالیت های اداری - سیاسی و متعاقبِ آن فعالیت های بازرگانی- اجتماعی و ... در شهرِ اول به عنوان عاملِ بازدارنده توسعه، در سایر مناطق، عمل می کند. هدف از این مقاله، بررسی و تحلیل شبکه شهری در کلان منطقه ی خوزستان (مشتمل بر استان های خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد) می باشد. نوع تحقیق به لحاظ هدف، شناختی و روشِ تحقیق ترکیبی از روش های کمی- تحلیلی است و در آن با بکارگیری مدل های قانونِ رتبه – اندازه زیپف، مرتبه- اندازه تعدیل شده، ضریبِ آنتروپی، شاخصِ تمرکزِ شهری، منحنیِ لورنز و ضریبِ جینی به تحلیلِ شبکه شهریِ مناطق مورد مطالعه، پرداخته شده است و نقش اقتصادی کلان منطقه طی دهه های اخیر مورد بررسی واقع شده است. نتایجِ نشان می دهد: که نظام شهری کلان منطقه ی خوزستان از قانون رتبه - اندازه پیروی نمی کند. تعادلِ فضایی نسبتاً مناسبی بین تعداد جمعیت و تعداد شهرها در سطحِ کلان منطقه، برقرار است. توزیع جمعیت شهرها و گروه های شهری نیمه متعادل، است. و در نهایت در سطحِ کلان منطقه، نخست شهری (اهواز)، آن چنان شدت دارد که منجر به تشکیل پدیده ماکروسفالی در سطح کلان منطقه شده است. اما جهت جلوگیری از شکل گیریِ نخست شهری، در سطح کلان منطقه باید ضمن تمرکززدایی و جلوگیری از مهاجرت های درون استانی، شهرهای کوچک و میانی را تقویت کرد.
سنجش شاخص چند مرکزیتی عملکردی شبکه شهری(نمونه موردی: شبکه شهری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پانزده سال اخیر توسعه چند مرکزی به یکی از مفاهیم جذاب و پرکاربرد برنامه ریزی فضایی تبدیل شده است. در این مقاله تلاش شده است شاخصی جهت سنجش میزان چندمرکزیتی عملکردی منطقه با در نظر داشتن هم زمان دو بعد کارکردی و مورفولوژیکی شبکه ارائه شود. این شاخص، پتانسیل و ظرفیت دستیابی به یک ساختار متعادل چند مرکزی را در یک سیستم شهری بررسی می کند. از نظر روش شناسی این پژوهش در زمره تحقیق های اثبات گرایانه و از نوع تحقیقات کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق اسنادی و کتابخانه ای استخراج شده است. عملکردهای مورد بررسی در این پژوهش جریانات مردم، کالا، سرمایه و اطلاعات و داده های یادشده از نوع جریانی و به صورت مبدا- مقصد است. در پژوهش حاضر، از روش های رابطه ای و به طور خاص از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شده است. شاخص چند مرکزیتی عملکردی به عنوان شاخصی برای تعیین آستانه زمانی و فاصله در شبکه های شهری برای تحقق نظام چند مرکزیتی عملکردی معرفی شده است. این شاخص با در نظر گرفتن شدت روابط میان شهرهای یک منطقه و فاصله میان شهرها، پتانسیل شکل گیری نظام چند مرکزی را در عمل بررسی می کند، همچنین می توان با محاسبه اندازه این شاخص در یک سری زمانی گرایش نظام فضایی- عملکردی منطقه را در طیفی از ساختارهای تک مرکزی تا چند مرکزی برآورد کرد. در نهایت بزرگی شاخص محاسبه شده نشان می دهد ساختار چند مرکزیتی استان مازندران از شدت عملکردی قابل توجهی بهره می برد و این پتانسیل وجود دارد که بتوان عملکرد شبکه را تا حد ساختاری کاملاً متعادل و با بیشینه راندمان افزایش داد. بیشینه فاصله زمانی ملاک قرارگیری نقطه ای در شبکه شهری استان، ۱۵۰ دقیقه است. این فاصله شرط لازم برای قرارگیری یک نقطه در شبکه شهری است؛ بنابراین شهرهایی که فاصله زمانی آن ها بیشتر از ۱۵۰ دقیقه از یکدیگر است نمی توانند با یکدیگر تعاملات مؤثر بر ساختار شبکه شهری استان را داشته باشند.
تحلیل تطبیقی سطح برخورداری از امکانات و توزیع جمعیت در شبکه شهری استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سه دهه اخیر به دلیل هجوم شتابان جمعیت به سمت شهرها، مشکلات متعددی برای شهرها به وجود آمده و لزوم برنامه ریزی و ارائه روش ها و مدل هایی به منظور انتظام شبکه شهری برای کاهش و ساماندهی مشکلات نوظهور، بیش از پیش احساس شده است. یافتن عوامل ناشی از این رخداد و همچنین ارائه راهکاری در راستای کاهش وضعیت نامطلوب موجود و حرکت به سمت تعادل در توزیع جمعیت و فعالیت، از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری می باشد. در این پژوهش، با ارزیابی سطح برخورداری از امکانات شهری در نقاط شهری استان یزد، چگونگی ارتباط وضعیت سطح ارائه خدمات و امکانات شهری با وضعیت جمعیتی و به تفکیک نقاط شهری، بررسی شده است. تحقیق حاضر از نظر نوع تحقیق، توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اسناد مرکز آمار ایران، سالنامه های آماری و اسناد مرتبط با آن، گردآوری شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و دستیابی به نتایج کاربردی، از مدل تاکسونومی عددی و مراحل تحلیل عددی استفاده شده است. نتایج به دست آمده، بیانگر تأثیر نسبتاً زیاد سطح برخورداری از امکانات و خدمات ارائه شده در نقاط شهری بر توزیع متوازن جمعیت است؛ به گونه ای که در تحلیل انجام شده، رتبه استنتاجی از تحلیل تاکسونومی که بیانگر سطح برخورداری از امکانات در مناطق می باشد، با رتبه توزیع جمعیتی، تناسب زیادی دارد. بر این اساس شاخص های مرتبط با امکانات و خدمات شهری، تا سطح قابل قبولی می توانند نقش مؤثری در جذب جمعیت در نقاط مختلف، جلوگیری از مهاجرت و تمرکززدایی، ایفا نمایند.
تحلیلی بر نقش شهرهای میانی در تعادل بخشی به شبکه شهری، نمونه موردی: شهر ایرانشهر
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
49-64
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین راهبردهای موجود جهت ایجاد تعادل و توازن بخشیدن به شبکه شهری، تمرکززدایی از کلان شهرها و حل پدیده ی نخست شهری، توجه به تقویت شهرهای متوسط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکه شهری است؛ ازآنجایی که در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با پدیده ی نخست شهری مواجه هستیم؛ هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری این استان است. مقاله حاضر با روش توصیفی–تحلیلی و با نگرش سیستمی به بررسی نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند مرتبه-اندازه، منحنی لورنز و ضریب جینی، نخست شهری مهتا، آنتروپی، کشش پذیری و جاذبه از لحاظ متغیرهای جمعیتی و فضایی پرداخته است. نتایج مدل ها نشان می دهد که شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان دچار پدیده نخست شهری است و در این بین شهر میانی ایرانشهر بر اساس مدل های رشد و اندازه شهر توانسته است از میزان نخست شهری بکاهد به طوری که بر اساس مدل مرتبه–اندازه این شهر در رده سوم شبکه شهری قرار دارد؛ با استفاده از مدل لورنز و ضریب جینی از 45/0 در سال 1335 به 74/0 در سال 1390 رسیده است و شبکه شهری به تعادل نزدیک تر شده است. نتایج کشش پذیری نیز نشان می دهد که ضریب کشش پذیری جمعیت ایرانشهر در اکثر دوره ها بالای عدد یک بوده که خود گویای جذب جمعیت در این شهر است و بر اساس مدل های آنتروپی و نخست شهری مهتا با احتساب ایرانشهر میزان آنتروپی و نخست شهری کاهش پیداکرده است؛ بنابراین نتایج نشان دهنده ی تأثیر جایگاه مثبت شهر ایرانشهر به عنوان یکی از وزنه های جمعیتی در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان است.
تحلیل و بررسی الگوی سلسله مراتب شهری در نظام شهری استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
77 - 88
حوزه های تخصصی:
شبکه شهری را می توان به مفهوم فضایی، نحوه استقرار و توزیع شهرهای مختلف از لحاظ اندازه جمعیت و به مفهوم اقتصادی آن نظام مبادله و داد و ستد بین شهرها بر اساس عملکردهای پایه ای آنها دانست، که هم حاصل و هم علت بسیاری از مسائل و پدیده های شهرنشینی معاصر است. هدف این مقاله تحلیل و بررسی شبکه شهری استان مازندران می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک آنتروپی، مدل رتبه – اندازه و نوع تعدیل یافته آن، استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل و بررسی سلسله مراتب شهری استان مازندران، بیانگر حاکمیت عدم تعادل در نظام شهری و تمرکز جمعیّت در چهار شهر بزرگ استان است. از طرفی دیگر بررسی سلسله مراتب شهری استان نشان داد، خط رتبه – اندازه واقعی شهرهای استان هیچگاه بر الگوی تئوریک "رتبه- اندازه" منطبق نشده است. همچنین بر اساس مدل ضریب آنتروپی می توان نتیجه گرفت که توزیع فضایی تعداد شهرها در طبقات شهری استان در سه دوره 90- 1355 کمتر از 1 بوده و نشان از عدم تعادل در شبکه شهری استان مازندران دارد. به طور کلی نتایج، نشان دهنده وجود عدم تعادل در نظام سلسله مراتبی شهرهای استان می باشد.