مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
روستاهای کوهستانی
حوزه های تخصصی:
فقر از مهم ترین چالش هایی است که جوامع به ویژه جوامع روستایی با آن مواجه بوده و ازاین رو رویکردهای مختلفی برای کاهش و ریشه کن کردن فقر مطرح شده است. از رویکردهای مشهور در این رابطه، رویکرد معیشت پایدار است که در دهه 1980 مطرح شد. ابزارهای مختلفی برای دستیابی به اهداف این رویکرد مدنظر بوده که گردشگری به عنوان جدیدترین این ابزارها توجه زیادی را به خود جلب نموده است. در این مقاله بُعد سرمایه های معیشتی یعنی سرمایه های انسانی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی در ارتباط با فعالیت های مرتبط با گردشگری بررسی شده است. برخی از نواحی روستایی با توجه به قابلیت های طبیعی که دارد، توانسته به عنوان جامعه میزبان گردشگران عمل نموده و از این طریق در وضعیت معیشتی خود تغییرات زیادی را به وجود آورد. جامعه ی مورد مطالعه در این مقاله، 10 روستای گردشگرپذیر دهستان بالا طالقان در شهرستان طالقان است که از این تعداد روستا، تعداد 297 نفر که سرپرست خانوار نیز بودند، به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای دستیابی به اهداف از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و روش میدانی در چارچوب پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات 20 نفر از متخصصین که در زمینه برنامه ریزی روستایی، گردشگری، گردشگری روستایی و توسعه ی روستایی فعالیت داشته اند، تأیید و پایایی ابزار نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که مقدار آن برابر با 0.83 به دست آمده است. همچنین برای وزن دهی به شاخص ها از مدل فولر سلسله مراتبی و برای رتبه بندی و تعیین وضعیت روستاها از مدل ORESTEاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وضعیت سرمایه های معیشتی روستائیان ناشی از فعالیت های گردشگری در روستاهای مورد مطالعه مساعد نیست، با این وجود روستای گلیرد نسبت به سایر روستاها وضعیت مناسب تری را دارا بوده است.
واکاوی مشکلات توسعه کالبدی - فیزیکی در روستاهای کوهستانی (منطقه مطالعه: شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط توپوگرافی و ژئومورفولوژی حاکم بر مناطق کوهستانی، محدودیت های خاصی برای توسعة کالبدی - فیزیکی روستاها ایجاد می کند که توجه به این شرایط در مدیریت و توسعة روستایی الزامی است. بر اساس این، هدف این تحقیق، تحلیل مشکلات توسعه کالبدی - فیزیکی در روستاهای کوهستانی شهرستان کامیاران است. تحقیق حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بر پایة مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی انجام شده است. جامعة آماری تحقیق، روستاهای کوهستانی واقع در این شهرستان و حجم نمونه نیز روستاهایی است که حداقل 100 خانوار ساکن داشته باشد. بر این اساس در این پژوهش، 22 روستا بررسی شده اند که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در آن و استفاده از رابطه کوکران، 355 خانوار به عنوان خانوارهای نمونه، برای تکمیل پرسش نامه ها تعیین شدند. برای تکمیل پرسش نامه های روستا در هر یک از روستاهای مطالعه شده به حداقل 3 نفر از خبرگان محلی، اعضای شورای اسلامی یا دهیار توجه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از م دل تحلیل سلسله مراتب ی (AHP)، تحلیل های آماری و فضای ی و نرم اف زارهای Expert Choice، SPSS و ArcGIS انجام شده است. نتایج تحقیق تأیید می کند که روستاهای مطالعه شده از نظر شدت مشکلات کالبدی - فیزیکی توسعه، اختلاف معناداری با یکدیگر دارند. همچنین بر اساس نتیجه تحلیل رگرسیون چندمتغیره، شبکه معابر با ضریب 1761/0 و بهداشت محیط با ضریب 0160/0 به ترتیب بیشترین و کمترین سطح تأثی رگذاری را در ب روز و تش دید مشکلات کالبدی - فیزیکی دارند.
سنجش سرمایه های معیشتی روستاهای مناطق کوهستانی با رویکرد معیشت پایدار (مورد مطالعه: دهستان کوه شاه، بخش احمدی - هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مسئله فقر در جوامع بشری حاکی از آن است که روستاییان از فقیرترین و آسیب پذیرین گروه های انسانی هستند و عدم توجه به وضعیت معیشتی آنان می تواند عدم توسعه یافتگی در سکونتگاه های انسانی را دو چندان نماید. به عبارتی، سرمایه های معیشتی اساس توانمندی و دخالت روستائیان در سرنوشت فردی و اجتماعی آنها است و شالوده اصلی توسعه جوامع را شکل می دهد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت دارایی ها و سرمایه های معیشتی روستاهای دهستان کوهشاه بخش احمدی با رویکرد معیشت پایدار طراحی شد. بدین منظور با روش توصیفی – تحلیلی و با ابزار پرسشنامه اطلاعات جامعه محلی گردآوری و مورد بررسی قرار گرفت. در مقاله حاضر، براساس چارچوب معیشت پایدار، سرمایه های معیشتی روستاهای کوهستانی منطقه کوهشاه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر آن بود که میزان دارایی و سرمایه معیشتی در زمینه های مختلف انسانی، مالی، فیزیکی، طبیعی، اجتماعی، در روستاهای مورد مطالعه متفاوت است و به دلیل آسیب پذیری در زمینه های مختلف در طی سال های اخیر از میزان دارایی های فیزیکی، مالی و طبیعی کاسته شده و بر میزان دارایی های اجتماعی و انسانی افزوده شده است.نتایج نشان داده که پایداری سرمایه های معیشتی یکسان نیست، سرمایه مالی و فیزیکی با میانگین 1.41 و 2.46 جزو ناپایدارترین سرمایه، و سرمایه اجتماعیو انسانی با میانگین3.68 و 3.25 پایدارترین بعد معیشت در روستاهای مورد مطالعه است. با توجه به نتایج مشخص گردید که وضعیت پایداری در سرمایه های معیشتی کل نیز مناسب نیست و این امر زمینه ناپایداری را در روستاهای منطقه فراهم نموده است. نگارندگان در این مقاله به دنبال بیان این نکته هستند که برای خروج ساکنین از چرخه فقر و آسیب پذیری و ایجاد پایداری در منطقه و توانمندسازی جامعه محلی، تنها نمی توان با توجه به یک بعد (بعد اقتصادی) از زندگی موفق بود و باید به دارایی و آسیبپذیری آنها از زوایای مختلف انسانی، مالی، فیزیکی، و زیست محیطی توجه نمود. چرا که در این توانمندسازی جامعه محلی در طرح توان افزایی فقط به بعد اقتصادی آن توجه شده است.
پویایی شناسی بنیان های جغرافیایی در چشم اندازهای روستایی (مطالعه موردی دهستان های شیوه سر، گواور و دینور استان کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوم بهار ۱۳۸۴ شماره ۱ (پیاپی ۵)
38 - 52
حوزه های تخصصی:
چشم اندازهای روستایی در ایران، علاوه بر این که حدود 40 درصد از کل جمعیت کشور را در خود جای داده اند، پهنه وسیعی از سرزمین ایران را در بر می گیرند. بدین علت در راستای توسعه و برنامه ریزی آمایش سرزمین، چشم اندازهای روستایی از ارزش و اهمیت خاصی برخوردارند . توسعه روستاها، توسعه شهرها را در پی خواهد داشت و در کشورهای در حال توسعه، توسعه بخش صنعت و خدمات منوط به توسعه بخش کشاورزی است و توسعه کشاورزی در پناه توسعه روستایی تحقق پذیر خواهد بود. روستاهای ایران به عنوان مهمترین عرصه فعالیت، با نابسامانی و نظام نیافتگی خاصی روبرو هستند و شواهد دال برآمایش نیافتگی عرصه های روستایی است . این نابسامانی در ابعاد مختلف طبیعی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و کالبدی وجود دارد و در تیپ های مختلف روستاهای کوهستانی، تپه ای و دشتی این نابسامانی شدت و ضعف داشته و دلایل آن از تیپی به تیپ دیگر، متفاوت است. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه مهم ترین دلیل نابسامانی و توسعه نیافتگی روستاها، عدم تحول و پویایی برخی از اجزا و عناصر ( بنیان های جغرافیایی) در چشم اندازروستایی و در ارتباط با زمان و مکان است. در هر تیپ از روستاها ( کوهستانی، تپه ای و دشتی )، اجزا و عناصر متفاوتی، عدم تحول و پویایی دارند و عدم تحول و پویایی آن ها باعث ناکارآمدی کلیت سیستم (چشم انداز) شده است. شناسایی این اجزا و عناصر ناکارآمد و ایجاد تحول، نوسازی و بازساخت آن ها در راستای توسعه چشم انداز روستایی از مواردی است که پژوهش حاضر بر آن تأکید دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فقدان تنوع فعالیت ها، عدم تنوع شغلی، پایین بودن سطح درآمد در روستاها، فقدان صنایع مکمل بخش کشاورزی و خدمات پشتیبان تولید، عدم تحول اساسی در شیوه های کاشت، داشت و برداشت محصول، آشفتگی و در هم ریختگی بافت روستاها، فقدان بهداشت محیط در سکونتگاه های روستایی، الگوی معماری نامناسب مسکن روستایی، و ضعیف بودن تأسیسات فرهنگی مذهبی و ورزشی در راستای گذران اوقات فراغت جوانان روستایی از مهم ترین تنگناهای موجود در چشم اندازهای روستایی هستند که لازم است در برنامه ریزی های توسعه روستایی مدنظر قرار گیرند.
بررسی تطبیقی چشم اندازهای فرهنگی روستاهای کوهستانی و جلگه ای (مطالعه موردی: شهرستان رودسر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوم پاییز ۱۳۸۴ شماره ۳ (پیاپی ۷)
48 - 63
حوزه های تخصصی:
در بررسی چشم اندازهای روستایی می توان دریافت که در یک سکونتگاه انسانی عناصر مختلف در بستر طبیعی با استفاده از فرهنگ انسانی (خصوصیات جمعیتی، اقتصادی و کالبدی ) به زیست خود ادامه داده و در کنش های متقابل با یکدیگر گسترش یافته اند. در این مطالعه با توجه به این سؤال اصلی که چشم اندازهای فرهنگی در روستاهای کوهستانی و جلگه ای چه تفاوت ها و تشابهاتی دارند؟ اهداف عمده ای همچون بررسی عناصر سازنده چشم اندازهای فرهنگی در روستاهای کوهستانی و جلگه ای و تحلیل تاثیرات متقابل این عناصر بر هم و بر محیط روستا باعنوان زنجیره های تعاملی و تاثیرگذار، مد نظر قرار گرفته است . در راستای تحلیل این اهداف، شیوه مطالعه به روش توصیفی و تحلیلی به دو صورت مطالعات اسنادی کتابخانه ای و مطالعات میدانی بوده و با بررسی تحلیلی چشم اندازهای فرهنگی روستاهای موردمطالعه شهرستان رودسر به آزمون فرضیه ها، نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات پرداخته شده است . ازجمله این نتایج عبارتند از : نوع معیشت عامل مهمی درتبیین تفاوت های چشم اندازهای فرهنگی روستاها می باشد، ارائه خدمات زیربنایی و روبنایی در روستاهای کوهستانی و جلگه ای در تغییرات چشم اندازهای فرهنگی روستاها مؤثر است .
بررسی اثرات اجتماعی هدفمند کردن یارانه ها در پایداری روستاهای جلگه ای و کوهستانی شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی گذرا بر روستاهای کشور مؤید آن است که این مناطق طی دهه های اخیر، همواره با چالش های اساسی چون نابرابری، فقر، کمبود زیرساخت ها، کاهش شدید جمعیت در اثر مهاجرت و سایر مسائل اجتماعی مواجه بوده اند تا آنجا که حتی نتوانسته گاهی به بقای خود ادامه دهند. لذا از گذشته تاکنون سیاست های اقتصادی مختلفی از جمله پرداخت یارانه جهت بهبود وضعیت خصوصا در جوامع روستایی اتخاذ گردیده است. هدف از مطالعه حاضر آگاهی از اثرات اجتماعی هدفمندی یارانه ها در پایداری روستاهای جلگه ای و کوهستانی شهرستان رامسر واقع در غرب مازندران و مقایسه آن در این دو ناحیه بود. جامعه آماری، شامل 26 روستا به صورت تصادفی انتخاب شد. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 317 پرسش نامه تعیین گردید. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار های GIS، SPSS و Excel استفاده شد. نتایج ارزیابی شاخص های پایداری روستا از نظر اجتماعی و وضعیت مسکن در روستاهای مورد مطالعه قبل و بعد از هدفمندی یارانه ها تفاوت معنی داری نداشت. بعلاوه نتایج نشان داد که روستاییان با پرداخت یارانه بصورت نقدی موافق بودند. نتایج حاصل از جدول توافقی دو طرفه نشان داد که از نظر کلیه شاخص های اجتماعی و مسکن در این مطالعه، بعد از هدفمندی یارانه ها نیز بین نواحی جلگه ای و کوهستانی شهرستان رامسر تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بنابراین نتیجه گیری می شود که اجرای هدفمندی یارانه ها تا این مرحله در پایداری روستاهای نواحی جلگه ای و کوهستانی شهرستان رامسر تاثیر نداشته است.
عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل در روستاهای کوهستانی مستعد طغیان سیل شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
117 - 139
حوزه های تخصصی:
مدیریت مخاطرات شامل کلیه اقداماتی است که از طریق آن ها بتوان از بروز حوادث ناگوار، پیشگیری نمود یا در صورت بروز آن حادثه، بتوان اثرات آن را کاهش داده و آمادگی لازم را برای امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع فراهم نمود. از اقدامات مهم مدیریت مخاطرات، توجه به افزایش آمادگی فردی در مواجهه با مخاطرات است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل پرداخته است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری پژوهش 3861 خانوار ساکن در روستاهای کوهستانی در معرض طغیان سیل شهرستان پلدختر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 360 خانوار از 30 روستای سیل گیر به عنوان نمونه انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل رگرسیون لجستیک باینری و تحلیل کیفی صورت گرفت. یافته های پژوهش در زمینه عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل حاکی است که از بین چهار عامل مدنظر در این پژوهش به ترتیب عوامل: جامعه شناختی فردی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده، تأثیر جامعه و سازگاری با خطر بیشترین نقش را در آمادگی فردی برابر سیل داشته اند. بررسی الزامات و اقدامات آمادگی در مواجهه با سیل نیز نشان داد که به ترتیب: توسعه اقتصاد محلی، توسعه زیرساخت های محلی، اعطای اعتبار خرد برای افزایش آمادگی، کمک های دولتی و افزایش استراتژی های تنوع معیشت خانوارها برجسته ترین الزامات و اقدامات مهم برای افزایش آمادگی در مواجهه با رخداد سیل می باشند.
نقش صحن آفتابگیر در ایجاد خرداقلیم مطلوب در خانه های روستایی مناطق کوهستانی نمونه موردی: روستاهای شمیرانات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
81 - 94
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : بحران انرژی و ضرورت صرفه جویی در مصرف آن، لزوم تجدیدنظر در نحوه ساخت وساز را به یکی از مهمترین اهداف برنامه ریزی و طراحی تبدیل کرده است. این مسئله در روستاها که از منابع کمتری برخوردارند حیاتی تر است. ضرورت بهره مندی از تابش خورشید به عنوان یک راهکار اقلیمی مناسب در روستاهای سرد و کوهستانی، اهمیت فضاهای آفتاب گیر را دوچندان می کند. عنوان «صحن آفتاب گیر» که در این پژوهش معرفی شده است، می تواند بخشی از فضای باز یا نیمه باز در خانه های روستایی باشد که موجب تغییر در خرداقلیم می شود. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش بررسی اهمیت صحن آفتاب گیر و چگونگی ایجاد خرداقلیم در خانه های روستاهای کوهستانی است. مهم ترین سؤال این پژوهش این است که نقش صحن آفتاب گیر در خرداقلیم خانه های روستایی کوهستانی چیست؟ و ساخت و سازهای جدید چه عملکردی در این زمینه دارند؟ روش پژوهش : این پژوهش به روش تحلیلی و بر پایه مطالعات میدانی صورت گرفته، جامعه نمونه روستاهای شمیرانات تهران است. به منظور پاسخگویی به مسئله، چند بنای بومی که دارای صحن آفتاب گیر هستند انتخاب شد. ابتدا جهت استفاده از تجربیات ساکنین در مورد اهمیت صحن آفتاب گیر به روش میدانی به گفتگو با آنها پرداخته شد که در این مرحله رضایتمندی و دلایل نارضایتی افراد شناخته شد و در مرحله بعد، راستی آزمایی نتایج به کمک نرم افزار تحلیل و بررسی شد. نتیجه گیری : صحن های آفتاب گیر در جبهه رو به جنوب با هندسه ای محفوظ از سوزبادهای زمستانی نقش بسیار مهمی در ایجاد خرداقلیم مطلوب و صرفه جویی در مصرف انرژی دارند و باید در ساخت و سازهای جدید به حفظ لفاف خورشیدی و پرهیز از ایجاد سایه های ناخواسته توجه شود.
گونه شناسی صحن آفتاب گیر در خانه های روستایی کوهستانی (موردپژوهی: روستاهای شمیرانات تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۹
49 - 58
معماری بومی روستا روایت کم نظیری از پیوند با طبیعت و منظر است که ضمن هویت بخشی و همسازی با محیط، بحران های زیستی را به پویایی حیات بدل کرده است. بحران انرژی و لزوم استفاده از انرژی های تجدیدپذیر خورشیدی در روستاهای سرد و کوهستانی، زمینه ساز بازشناخت واژه ای است با عنوان «صحن آفتاب گیر». صحن آفتاب گیر فضای باز و یا نیمه بازی است که می تواند در ایجاد خرد اقلیم مطلوب مؤثر باشد". این پژوهش ضمن معرفی صحن آفتاب گیر به گونه شناسی و معرفی گونه غالب از آن در روستاهای کوهستانی شمیرانات می پردازد. این پژوهش به روش کیفی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و گستره وسیعی از پژوهش های میدانی انجام شده است و بر اساس معیارهای مشخص ۱۰ روستا انتخاب و از آن میان حدود 40 خانه مورد بازدید میدانی قرار گرفتند. در راستای پاسخ به مسئله ضمن برداشت و تهیه مدارک کامل از هر بنا، گفتگو و مصاحبه های کیفی با ساکنین و اهالی نیز انجام شده است. بر اساس نتایج این پژوهش صحن آفتاب گیر در روستاهای مورد بررسی شامل ۴ گونه متفاوت است که صحن آفتاب گیر گونه غالب، صحن و محوطه ای است که رو به جبهه جنوب دارد، بالاتر از سطح زمین و روی فضای طویله و انبار قرار گرفته است و در ارتباط و تعامل با دهلیز و اتاق های اصلی خانه است که با ایجاد یک فضای کنترل نشده باعث کاهش هدر رفت گرما و در نتیجه افزایش آسایش حرارتی اتاق های مجاور میشود. توجه به صحن آفتاب گیر در خانه های روستایی اگرچه معطوف به معماری گذشته است؛ اما توجه به انرژی خورشیدی محدود به زمان نیست و پیوند متقابل و اجتناب ناپذیر بافت بومی و ساخت وسازهای جدید بیانگر این حقیقت است که برای حفظ خویشاوندی بین ساختارها و بهینه سازی مصرف انرژی، تأمل در الگوهای بومی و ایجاد پیوند در قالب معماری جدید برای روستا حیاتی و ارزشمند است.