فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
131-138
حوزههای تخصصی:
حرکت پیاده طبیعی ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان در محیط است. پیاده روی دارای اهمیت اساسی در ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیت های محیطی است. چهره شهر بیشتر از طریق گام زدن در فضای شهری احساس می شود. اما یکی از نواقص عمده شهرسازی معاصر جهان، سرسپردگی بیش از حد آن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از حفظ و ساماندهی فضاهای پیاده و حرکت پیاده است. هجوم اتومبیلها به سطح شهر بافت های شهری را از هم دریده و با ایجاد مشکلات فراوانی از قبیل ازدحام، ترافیک، آلودگی هوا، کاهش ایمنی و امنیت و آسیب های بصری، تأثیرات نامطلوبی بر روح و روان ساکنان جامعه گذاشته است که از عوامل کاهش کیفیت محیط شهری و افول ارزش های اجتماعی، فرهنگی و بصری در فضاهای شهری محسوب می شود. به عنوان واکنش و چاره جویی در برابر این وضع در طول دو سه دهه گذشته، گرایش ها و دیدگاه های جدیدی به وجود آمد که به پیدایش جنبش «پیاده گستری» منجرگشت. اما این موضوع در روال رایج شهرسازی های ایران با غفلت و بی توجهی نسبت به موضوع حرکت پیاده، هم در عرصه عملی و هم در عرصه نظری مشاهده می شود. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از منابع کتابخانه ای نظریات و عقاید صاحب نظران در رابطه با پیاده راه را بررسی کرده و در ادامه با بررسی و شناسایی نقاط ضعف و قوت در نمونه های اجرا شده پیاده راه های داخلی و خارجی، به روش تحلیلی- توصیفی، به ارائه پاسخ و بیان راهکارهایی مدون پیرامون طراحی پیاده راه مطابق با شاخصهای کیفی محیط بپردازد به گونه ای که طراح با بکارگیری این راهکارها، اهداف بیان شده برای یک پیاده راه کارا را در طرح خود تحقق بخشیده و باعث افزایش کیفیت محیطی شود.
بررسی نقش مولفه های سرزندگی پارکهای شهری بر احساس تعلق محله ای (نمونه موردی: پارک شهدای هادی آباد قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
35-48
حوزههای تخصصی:
پارکها می تواند در ایجاد و تقویت احساس تعلق محله ای نقش مهمی داشته باشند. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر مولفه های سرزندگی پارکهای شهری بر احساس تعلق محله ای بود. این پژوهش برای مشخص شدن همبستگی بین مولفه های سرزندگی پارکهای شهری و احساس تعلق محله ای در بین ساکنین محله هادی آباد شهر قزوین انجام شد. همچنین نمونه آماری تحقیق به وسیله فرمول کوکران با خطای 5% و سطح اطمینان۹۵ % محاسبه گردید که حجم نمونه ۳50 به دست آمد و از تعداد ۳50 پرسشنامه که بطور تصادفی میان اهالی محل و مراجعه کنندگان به پارک هادی آباد توزیع شده 306 پرسشنامه دریافت شد. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه با 36 گزینه و 8 مولفه استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss با روش آماری همبستگی اسپیرمن و رگرسیون استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که همبستگی میان مولفه های سرزندگی پارک با احساس تعلق محله ای در سطح 0.1 معنی دار بوده و مولفه های سرزندگی پارک در زمینه های کالبدی، عملکردی، اجتماعی و زیست محیطی به ترتیب با 0.541 ، 0.480 ، 0.4620و 0.398 بیشترین تاثیر را بر با احساس تعلق محله ای داشتند. با توجه به نقش مولفه های سرزندگی پارکهای شهری و میزان تاثیرگذاری هر یک از آنها بر ایجاد و تقویت احساس تعلق محله ای و تلاش برای حفظ آنها در محله های شهری بویژه محله مورد مطالعه باعث بالا رفتن کیفیت محیطی و توسعه اجتماعی و کالبدی محدوده مورد مطالعه خواهد شد.
نقش الگوی چیدمان بلوک های مجتمع مسکونی بر جریان باد فضای باز و نور روز دریافتی ساختمان ها؛ نمونه موردی: مجتمع های مسکونی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
67-92
حوزههای تخصصی:
اهداف: جریان باد ناکافی در فضای باز مجتمع های مسکونی یکی از مهم ترین مسائلی است که آسایش اقلیمی و به تبع آن تمایل به حضور در این فضاها را به شدت کاهش داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان و چگونگی تاثیر آرایش بلوک های یک مجتمع مسکونی در شهر تهران بر سرعت باد در فضای باز مجتمع و جریان باد حاصل از آن و نیز نور دریافتی توسط ساختمان ها در چارچوب نظریه معماری سرآمد می باشد. روش ها: روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی در چارچوب نظریه معماری سرآمد است که در آن به کمک نرم افزارهای انرژی رایانشی برای بررسی تاثیر تغییر چیدمان بلوک های مسکونی بر الگوی جریان باد در پیرامون ساختمان ها و میزان روشنایی طبیعی دریافتی ساختمان استفاده شده است. یافته ها: تحلیل شبیه سازی ها نشان داد تغییر فاصله و چیدمان در راستای محور افقی در بهترین حالت موجب افزایش7.10 درصدی سرعت باد و افزایش 2.35 درصدی در میزان نور روز دریافتی نسبت به مدل مبنا شده است. جابجایی در راستای عمودی نیز در حالت بهینه سبب افزایش3.55 درصدی سرعت باد و 2.48 درصدی میزان روشنایی طبیعی دریافتی نسبت به حالت مبنا گشته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشانگر آن است که جابجایی تک محوری بلوک ها می تواند تاثیرات مثبت یا منفی بر جریان باد فضای باز داشته باشد اما جابجایی ترکیبی باعث انسداد جریان باد و کاهش سرعت آن می شود. جابجایی تک محوری و ترکیبی در تمامی حالات میزان نور دریافتی بالاتری نسبت به حالت مبنا دارند.
بازنمایی سیر تحولات میدان وقت و ساعت یزد از ابتدا تا انتهای دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: میدان وقت و ساعت از میدان های تاریخی و مهم شهر یزد است. در اوایل قرن هشتم ه. ق. در محدوده مکان این میدان، مجموعه مدرسه رکنیه بوده و به دلیل رصد مشهور وقت و ساعت، این نام بر روی این میدان باقی مانده است. به همین دلیل عمده تحقیقاتی که پیرامون میدان وقت و ساعت صورت گرفته متمرکز بر پیشینه مکانی این میدان در قرن هشتم ه. ق. است و این در حالی است که در وضع کنونی هیچ کدام از عناصر محصورکننده میدان مربوط به قرن هشتم ه. ق. نبوده و متعلق به بازه های زمانی معاصرتر است. هدف پژوهش : پژوهش سعی در شناساندن لایه ها و تحولات معاصر میدان دارد. روش پژوهش : به منظور تحقق این هدف رجوع به منابع مختلف ضرورت داشت. به همین منظور در بخش گردآوری اطلاعات، با استفاده از روش ترکیبی و رجوع به منابع مختلف شامل تاریخ محلی، پژوهش های تاریخی معاصر، شواهد میدانی، گزارش های باستان شناسی، آرشیو عکس های تاریخی، عکس های هوایی و به ویژه استفاده از منابع شفاهی تلاش شده تا اطلاعات جامعی در ارتباط با تاریخ میدان گردآوری شود. در بخش تحلیل با استفاده از روش توصیفی_ تحلیلی و با اتکا بر تفسیر متون و اسناد تاریخی، تاریخچه و تحولات میدان وقت و ساعت از ابتدا تا دوره معاصر و با تأکید بر بازه زمانی تا انتهای دوره پهلوی مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشان می دهد که قدیمی ترین عنصر محصورکننده میدان در وضع کنونی، بنای آب انبار وقت و ساعت است. همچنین عمده بناهای محصورکننده میدان مربوط به دوره قاجار هستند. در دوره پهلوی نیز شاهد تحولات مهمی در میدان بودیم که عبارت اند از: 1) ساخت دو بنا در دوره پهلوی اول در ضلع شمالی و جنوبی، 2) ساخت یک بنا در دوره پهلوی دوم در ضلع جنوبی، 3) بازسازی مدرسه افشار 4) مداخلات خانه مسگرنژاد، 5) مرمت بقعه سید رکن الدین، 7) کشف پایاب قنات زارچ و دفن مجدد آن و 8) تغییر بدنه سازی کلک.
جایگاه ورودی در معماری بناهای بومی بندرلنگه
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
21 - 39
حوزههای تخصصی:
آنچه که از معماری ایران قابل فهم می باشد عناصر، فضاها و ساختارهایی از معماری بومی است که بواسطه درک معماران قدیم در بناها ساخته و پرداخته شده و از آنجاییکه ورودی یک بنا ارتباط دهنده فضای اندورنی و بیرونی می باشد، در جهت بررسی این موضوع بصورت کیفی با شناخت عناصر(روزن ها، المان ها، کوبه زنانه و مردانه و سردر ورودی)، فضاهای معماری(جلوخان، دالان ورودی و خواجه نشین یا پیر نشین) و ساختارهای معماری بومی ( رنگ جداره ها، تناسبات و ارتباطات فضایی ورودی در بناهای بومی) و بصورت کمی جهت اثبات پایداری و شناخت عملکردی بودن یا نبودن ورودی بناها به تحلیل نور و سرعت جریان باد جذبی در بین بناهای بومی در خیابان شهید بهشتی شهر بندر لنگه که مجموعه ای از 168 بنای سنتی با قدمت بالای 70 سال پرداخته شده است، بطوریکه در این پژوهش با بهره گیری از دقیق ترین دستگاه های اندازه گیری به ارزیابی داده هایی از جمله نورسنجی و سرعت سنجی جریان باد جذبی ورودی بناها در تیرماه(ماه اوج گرمای حاکم) در منطقه بندرلنگه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایجی که براساس بررسی متغییرها بر روی فضای ورودی بناها صورت گرفته بیان کننده محیطی است که توانسته با بهره گیری از عوامل پایدار با شناخت عناصر، فضاها و ساختارها در معماری بومی به شرایطی از معماری دست یابد که در آن توجه خاصی به عامل عملکردی یعنی آسایش و حفظ حریم ها در پهنه اقلیمی گرم و مرطوب بندرلنگه شده است.
الگوی طراحی پوسته تلفیقی بهینه در تولید برق خورشیدی با بهره گیری از الگوریتم ژنتیک در اقلیم سرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
83 - 101
حوزههای تخصصی:
تأمین انرژی الکتریکی مورد نیاز در ساختمان های انرژی کارا توسط خودِ بنا یکی از راهبردهای توصیه شده در کاهش سهم عمده بخش ساختمان در کل سرانه مصرف انرژی است؛ در این بین سامانه های پیل خورشیدی یکپارچه با پوسته بنا به دلیل قرارگیری در سطح بیرونی ساختمان موقعیت ممتازی در تولید الکتریسیته دارند اما تغییرات زیاد شدت و جهت تابش نور خورشید در طی فصول و در طول روز باعث کاهش بازده این سامانه ها می شود. این پژوهش که بستر مطالعاتی آن اقلیم سرد ایران است، نشان می دهد که طراحی الگوریتمیک یک پوسته تلفیقی از ترکیب بازتابنده تخت و پیل خورشیدی بر اساس الگوی تابش راهکاری کارآمد درافزایش بازده الکتریکی پوسته به ویژه در فصل تابستان است. پژوهش از منظر ماهیت در دسته تحقیقات کمّی از بُعد هدف، کاربردی و از جهت روش در زمره پژوهش های توصیفی- شبیه سازی قرار دارد. در این تحقیق از افزونه گرس هاپر برای پیاده سازی الگوی مولد پوسته و از الگوریتم ژنتیک درروند بهینه سازی استفاده شده و روند رسیدن از سؤال به جواب با روش استدلال منطقی انجام شده است. در این پژوهش افزایش بازده سامانه پیشنهادی به میزان 87.38 درصد در ابتدای فصل تابستان، 33/63 درصد در شروع فصل بهار و 17.83 درصد در آغاز فصل زمستان با میانگین 46.44 درصد در طول سال محاسبه شد. یافته های پژوهش شش مؤلفه اصلی سازنده پوسته تلفیقی را در تعیین بازده آن مؤثر دانست که به ترتیب تأثیر عبارت اند از زاویه شیب عرضی بازتابنده های طرفینی، زاویه شیب عرضی بازتابنده های زیرین، عمق افقی بازتابنده های کناری، تعداد تقسیمات پوسته در امتداد قائم، شیب طولی بازتابنده های کناری و درنهایت کمترین تأثیر که مربوط به شیب طولی بازتابنده های زیرین است؛ به طوری که درصد تأثیر مهم ترین مؤلفه بر افزایش شدت تابش 64.14 درصد و بر افزایش سطح بازتابش 62.21 درصد به دست آمد و برای کم اثرترین مؤلفه بر بازده این مقادیر به ترتیب 15.85 و 15.90 درصد محاسبه گردید.
اصول طراحی داخلی ساختمان های مسکونی در چهارچوب پارادایم انعطاف پذیری
حوزههای تخصصی:
امروزه بیش از نیمی از عمر انسان شهرنشین در خانه می گذرد؛ لذا کیفیت فضای داخلی بر شیوه رفتار،عواطف و بسیاری دیگر از جنبه های فیزیکی و روحی ساکنان اثرگذار است. از دیگرسو به واسطه شرایط اقتصادی و تغییرات در شیوه زندگی انسان معاصر شاهد حداقلی شدن مساحت مسکن و نیاز به بهره بردن حداکثری از آن هستیم. در طول تاریخ پاسخ گویی به شرایط متغیر و نیازهای جدید همواره ضرورتی جدایی ناپذیر از معماری بوده است. ضروریست، کیفیتی که محیط های معماری و طراحی داخلی را به عنوان عناصری تلفیقی، در جهت تأمین منافع چندگانه کاربران و افزایش منفعت همه جانبه «مدیریت» می کند، «انعطاف پذیری» می نامیم. برای دست یابی به کیفیت «انعطاف پذیری» معماری و طراحی داخلی «پر محتوا» و « چند عملکردی » باید به مفاهیم ساده و پیچیده در طراحی داخلی توجه نمود و در نهایت ویژگی های بصری قابل ملاحظه ای را خلق نمود که ما را به سوی اهدافی چون «تأمین نیازهای عملکردی فضا با حداکثر کارایی»، «صرفه جویی هزینه های ساخت در دراز مدت» و «تأمین نیازهای عاطفی انسان» و ... هدایت کنند. هدف از این پژوهش بازشناسی اصول طراحی داخلی انعطافپذیر در مسکن می باشد که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای رابطه ی انعطاف پذیری و طراحی داخلی و چگونگی تأثیر آن در ارتقاء کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند، پارادایم انعطاف پذیری با طراحی داخلی در ارتباطی مستقیم بودم و ار طریق انعطاف پذیری عملکردی و اثرات نور، رنگ، گیاه، مصالح و اصول روانشناسی محیطی امکان ارتقا کیفیت فضای داخلی را خواهد داشت.
تأثیر الگوی حیاط مرکزی در تعدیل شرایط اقلیم گرم و خشک خانه های کاشان (نمونه موردی: خانه های طباطبایی ها و بروجردی ها)
حوزههای تخصصی:
مناطق گرم و خشک دارای ویژگی های محیطی و اقلیمی خاص بوده و زیست بوم ها، آبادی ها و شهرهای سنتی این گونه مناطق بر اساس اصول خاص و متناسب با شرایط محیطی و اقلیمی ساخته شده اند. خانه های ساخته شده در اقلیم گرم و خشک نیز از اصول و روش های متعددی از جمله حیاط مرکزی، جهت رسیدن به شرایط آسایش استفاده نموده اند. حیاط مرکزی نقش ویژه ای در سازماندهی فضاهای اطراف خود و همچنین در شرایط اقلیمی خانه ها دارد. شهر کاشان یکی از شهرهای اقلیم گرم و خشک و دارای خانه های سنتی متعدد است. لذا در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای به بررسی تأثیرات الگوی حیاط مرکزی در تعدیل شرایط اقلیم گرم و خشک شهر کاشان، در دو خانه بروجردی ها و طباطبایی ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در حیاط مرکزی خانه های سنتی کاشان (دو خانه بروجردی ها و طباطبایی ها) درصد قابل توجهی از مساحت حیاط به حوض آب و پوشش گیاهی اختصاص یافته است؛ این بدان معناست که عامل آب و پوشش گیاهی به همراه سایه اندازی جداره های بنا در حیاط مرکزی، نقش بسزایی در ایجاد رطوبت و تعدیل اقلیمی خانه های سنتی کاشان ایفا می کنند.
بررسی شیوه های ساخت سازه های گنبدی با مصالح پایدار در معماری دوره ساسانی (نمونه موردی: آتشکده کوشک قیفر)
حوزههای تخصصی:
معماری و پایداری سازه در ایران پیشینه ای چند هزارساله دارد معماری ایرانی، بناهای تاریخی بیشماری را در سرزمینی پهناور و در طی قرن ها بوجود آورده است و توانسته مسائل سازه ای پیچیده ای را حل نموده و شاهکارهای باشکوهی از معماری را خلق کند ساختار تاقها و گنبدهای مساجد و مدارس و ... همگی نشانه هایی از تعامل مناسب میان اصول معماری و رفتار سازه ای در این گونه بناها است. معماری اسلامی ایران تداوم طبیعی معماری دوره ساسانی است و شناخت و مطالعه این معماری میتواند راهگشای ما در شناخت معماری دوره اسلامی و جنبه های مختلف آن باشد. معماران ساسانی توانایی بسیاری در برپایی پوشش های طاق و گنبد بر زیربنای چهارگوش داشتند و شیوه آنها در برپایی گنبد در مناطق مختلفی گسترش و تداوم یافت. همچنین تاثیر مذهب در معماری این دوره و وجود آیین زرتشتی سبب ایجاد آتشکده های گوناگونی شده که بقایای آن ها در استان های فارس، کرمانشاه، ایلام، کرمان، خراسان و ... یافت شده است که در این تحقیق به عنوان نمونه آتشکده کوشک قیفر در شهرستان ملکشاهی مورد بررسی قرار گرفت. یکی از مسائل مهم در طاق ها و گنبدها شیوه ساخت و نحوه پایداری سازه ای این بناها می باشد. بنابراین این تحقیق با هدف بررسی پایداری سازه ای و نحوه ساخت چهارطاقی و گنبد در دوره ساسانی با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای و همچنین با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی و مطالعات میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد استفاده از مصالح پایدار از قبیل سنگ و ساروج و گچ و همچنین شیوه های ساخت چهارطاقی و استفاده از قوس و انتقال نیرو بر روی چهار پایه از جمله دلایل پایداری سازه ای در آتشکده کوشک قیفر می باشد.
داده کاوی هندسی و گرامر شکلی رابطه ساختار فضایی مسکن و سبک زندگی اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1-14
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری های نوین معماری، درک از مسکن ایرانی را متحول کرده اند. اصل مجموعیت در دستگاه نظریه معماری سرآمد نشان می دهد که اجزاء مسکن ایرانی در عین کثرت به عنوان واحد کلی در نظر گرفته می شود که همه اجزا در خدمت این کل می باشند. هدف از پژوهش شناخت و معرفی مفهوم شاخصه های اصلی شکل دهنده ساختار مسکن ایرانی مبتنی بر سبک زندگی ایرانی اسلامی از دیدگاه کل نگر است. روش ها: نمونه ها به صورت غیراحتمالی هدفمند با پیمون بندی و مساحت و دوره ساخت متفاوت از فلات مرکزی ایران و شهرهای اصفهان، کاشان، یزد و اردکان انتخاب شده اند. ابزار گردآوری شامل منابع مکتوب و میدانی؛ شیوه تحلیل داده ها مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر یک فرآیند علی براساس روابط ریاضی نحو فضا می باشد. یافته ها: مقایسه اصول در نظر گرفته شده در نمونه های انتخابی بوسیله ابزارهای نحوی فضا، نشان داد که این اصول در ساختار فضایی مسکن ایرانی همواره جاری و ساری بوده است. یافته های پژوهش بر چهار شاخصه اصلی نظریه معماری سرآمد شامل 1- سلسله مراتب فضایی، 2- درونگرایی، 3- شفافیت، 4- مرکزگرایی اشاره دارد. نتیجه گیری: ساختار فضایی مسکن ایرانی ساختاری کاملا یکپارچه است، و دارای ساختار فضایی مشخص با یک حیاط مرکزی. البته مفهوم مسکن ایرانی با توجه به اقلیم متفاوت، نمود متفاوتی نیز در نقاط مختلف کشور ایران داشته است. مسکن ایرانی تفسیری فنی-اقلیمی از سبک زندگی ایرانی است.
مفهوم شهرسازی استعماری در ایران نمونه موردی: آبادان در دوره استعمار نفتی بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کشف نفت و حضور بریتانیا تحت لوای شرکت نفت بریتانیا- پارس در فرایندهای اکتشاف و استخراج نفت در منطقه جنوب غرب ایران و به طور ویژه خوزستان در ابتدای قرن بیستم میلادی، تجربه ای استعماری را در این منطقه رقم می زند که در کنار تمام جنبه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن، الگویی از شهرسازی استعماری را در ایران پدید می آورد که در آبادان به عنوان مرکز فعالیت های مرتبط با استعمار نفتی بریتانیا بروز می یابد.هدف پژوهش: مطالعه چگونگی تأثیرات دیدگاه های استعماری بر ساختار شهری آبادان به عنوان نمونه ای از شهرسازی استعماری در بستر جغرافیایی ایران هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است و با روش تحقیقی تفسیری-تاریخی تلاش می کند به سؤالات مطرح شده در راستای اهداف این پژوهش پاسخ دهد. روش جمع آوری اطلاعات در فرایند مطالعاتی، عمدتاً بر روش کتابخانه ای متکی است که شامل منابع نوشتاری، نظیر کتب، مقالات و همچنین منابع تصویری مانند عکس های تاریخی و نقشه شهرسازی می شود. همچنین از طرف دیگر، نویسندگان از تجربه زیستی خود در آبادان، در فرایند مطالعاتی و تحلیلی مقاله بهره گرفته اند.نتیجه گیری: استفاده از اصول زون بندی شهری، کمربند سبز جداکننده در قالب اصول باغ شهر، بلوک بندی منتظم شهری و استفاده از میادین شهری به عنوان مفصل گاه شهری از جمله اقدامات اصلی شهرسازی استعماری در آبادان بوده است که عمدتاً با هدف افزایش سطح کنترل و نظارت بر بخش های مختلف شهری اتخاذ شدند. همچنین این پژوهش مشخص نمود که شهر استعماری آبادان از یک طرف به مثابه شهری «پانوپتیک» (سراسرنما) و از طرف دیگر به مثابه شهری دوگانه از نظر کالبدی، فضایی-اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی قابل تفسیر است.
رویکرد رضا والی به چندصدایی و مقایسه آن با نگرش های خوشنویسی مدرن (مطالعه موردی: خوشنویسی شماره 13)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
25 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برقراری ارتباط بین عناصرِ بصری و عناصرِ موسیقی، محل چالشی جدی است. تأثیرگذاری موسیقی بر هنرهای تجسمی و بالعکس از لحاظ فرمال همواره وجود دارد، اما نشان دادن تأثیرپذیری در هر جنبه آن نیازمند بررسی اثر از لحاظ تکنیکی است. هدف پژوهش: این نوشته به دنبال یافتن ارتباطی بین عنوان اثر «خوشنویسی» و جنبه های تکنیکی در چندصداییِ رضا والی است. پرسش اصلی اثر بدین شرح است که والی چه رویکردی در به کارگیریِ مصالح داشته و ارتباط آن رویکرد با خوشنویسیِ مدرن چیست؟ روش پژوهش: این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی یا تحلیلی-مقایسه ای و مبتنی بر مدل یان لارو انجام شده است. اجزای این مدل عبارت اند از الف) کیفیت نغمگی: عوامل تمبر، ارکستراسیون و سیستم کوک را در بر می گیرد؛ ب) هارمونی: سازماندهی عمودی صداها، ساختار آکوردی و شیوه توالی ساختارهای عمودی را در بر می گیرد؛ ج) ملودی: دربردانده توالیِ مصالح صوتی در راستای افقی است که شنونده آن را به عنوان یک کلیت واحد درک می کند. در حوزه ملودی به مسائلی همچون نمایِ کلی و گردش مدال نیز می توان پرداخت؛ د) ریتم: دربردارنده سازماندهی کشش نت ها و دیدگاه متریک است؛ ه) فرایند: عوامل شکل دهنده فرم قطعه همچون تضاد بین قسمت ها و شیوه گسترش را در بر می گیرد. نتیجه گیری: با بررسی تکنیکی اثر می توان نتیجه گرفت که ایده اصلی والی «گسترش عناصر سنتی و سنتز آن با هنر مدرن» است. در واقع، او تکنیک های چندصداییِ سنتی همچون جواب آواز و نت واخوان را گسترش داده و از راه اشتراکات با هنر مدرن ترکیب می کند. این فرایند را می توان مشابه آثار خوشنویسانه دانست که ریشه هایی در سنت خط هایِ تفننی همچون متعاکس، توامان و شیوه گلزار دارند. هنرمندان با گرایش خوشنویسانه مدرن مأب و سنتیِ نو شیوه های خوشنویسی قدیم را در آثارشان به کار می گیرند. بازتاب تفکر والی را در طرح جلد آلبوم مجموعه خوشنویسی می توان یافت که برگرفته از اثری خوشنویسانه و مدرن مأب از نصرالله افجه ای است.
شناسایی و تبیین مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر بازخوانی آرامستان های تاریخی: رویکردی پدیدارشناسانه به تجربیات زیسته مراجعه کنندگان؛ مطالعه موردی، آرامستان وادی السلام قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
77-59
حوزههای تخصصی:
اهداف: این پژوهش با هدف حفاظت از منظر آرامستان های تاریخی شهر از دریچه شناخت ابعاد، لایه ها و مؤلفه های آشکار و پنهان در سطوح عمیق ادراک به آشکارسازی ظرافت ها و پیچیدگی های دشوار در بازآفرینی این مکان های ارزشمند تاریخی در خلال مرور تجارب زیسته مراجعه کنندگان می پردازد. روش ها: این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه و با روش ابداعی کوشنباخ از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته حول پنج محور اصلی و همچنین توزیع پرسش نامه های تکمیلی، ثبت و دریافت معانی تجارب زیسته مراجعین به منظر و تحلیلی کیفی، صورت پذیرفته است. یافته ها: بررسی تجارب زیسته پیرامون منظر آرامستان های تاریخی در شش محور «مراجعه، تصویر ایده آل، فعالیت، بهبود و ابعاد ذهنی» نشان می دهد گورستان های تاریخی دارای کیفیت های چندبعدی و تنوع، تکثر و پیچیدگی بسیار شگرفی در لایه های ادراکی برخوردار است . نتیجه گیری : فروکاست نقش گورستان ها به یک زیرساخت ضروری برای شهر و محلی برای دفن اموات منجر به قطع ارتباط میان دنیای زندگان و مردگان گشته، آن را بدل به زمینی جهت دفن پسماند شهری در خارج شهر می نماید. حفاظت از منظر تاریخی به دلیل دارا بودن ساختارها و عناصر ارزشمند، اصالت و ارزش های نهفته که نشان دهنده ی تعامل فرهنگ و طبیعت در طول زمان است، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه این ارزش ها حافظ هویت و خاطرات جمعی و حافظه تاریخی جامعه هستند. لذا بدون بررسی لایه های عمیق ادراکی نهفته در روح این مکان امکان خوانش مجدد این ویژگی ها در بازآفرینی آرامستان ها آن میسر نیست.
تحلیل میزان دسترس پذیری بوستان های شهر تهران برای افراد دارای محدودیت جسمی - حرکتی با تأکید بر مفهوم طراحی فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
35 - 46
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بوستان های شهری نقش مهمی بر سلامت فیزیکی و روانی شهروندان دارند. امروزه علی رغم اهمیت موضوع جهانی طراحی فراگیر و وجود پژوهش های کاربردی و مقررات مرتبط در ایران، افراد دارای محدودیت حرکت در بوستان ها حضور کم و محدودی دارند که این امر ناشی از عدم دسترس پذیری بوستان ها برای همه افراد جامعه است. به نظر می رسد این موضوع به دلیل عدم دانش فنی کافی طراحان، ناظران طراحان شهری و عمرانی، عدم توجه به ضوابط و نیز عدم آگاهی از شرایط فیزیکی افراد دارای محدودیت حرکت است.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی میزان دسترس پذیری بوستان های شهر تهران برای افراد دارای محدودیت جسمی–حرکتی با تأکید بر مفهوم طراحی فراگیر است تا همه افراد فارغ از میزان توانایی های فیزیکی شان بتوانند از امکانات و تجهیزات موجود در بوستان ها بهره مند شوند.روش پژوهش: به منظور رسیدن به اهداف پژوهش، ابتدا از طریق مطالعات نظری به شناخت ویژگی ها و محدودیت های حرکتی طیف های مختلف جامعه و نیز بررسی اصول کالبدی و غیرکالبدی مفهوم طراحی فراگیر پرداخته شده است؛ سپس ضمن شناسایی امکانات و تجهیزات موجود در بوستان ها و با کمک کارشناسان متخصص در زمینه امر مناسب سازی، نسبت به استخراج شاخص های دسترس پذیری اقدام شد. در مرحله سوم چک لیست ارزیابی بوستان های منتخب تهیه و از طریق پیمایش تکمیل شد. تحلیل داده ها از طریق روش دلفی و نتایج حاصله، پس از استخراج امتیاز و وزن دهی گزینه ها با کمک نرم افزار Excel، به صورت نمودار ترسیم و تحلیل شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد، عوامل متعددی در عدم دسترس پذیری بوستان ها دخالت دارند که در مراحل طراحی، اجرا و بهره برداری نقش ایفا می کنند. بی توجهی به اصول طراحی فراگیر، عدم آگاهی نسبت به ضوابط طراحی مناسب افراد دارای محدودیت جسمی-حرکتی، عدم آگاهی و دانش فنی کافی پیمانکاران و مجریان در اجرای صحیح طرح ها و ایجاد موانع ثانویه پس از اجرا به دلیل مدیریت نامناسب و عدم توانایی حفظ امنیت بهره برداران، از مهم ترین عوامل به شمار می روند.
راهبردی برای افزایش اعتبار ارزیابی های کیفی در مداخلات حفاظتی آثار تاریخی نمونه موردی: مقبره خواجه اتابک کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ارزیابی مداخلات حفاظتی انجام شده بر روی آثار تاریخی زمینه ساز تبادل تجارب، اصلاح رویکردها در انتخاب شیوه مداخله و جلوگیری از تکرار خطاهای جبران ناپذیر در حفاظت آنهاست. نظر به پیچیدگی فرایند ارزیابی و نیز عدم ارائه راهبردهایی که بتوانند با بالابردن قابلیت اعتبار این ارزیابی، نتایج آن را قابل اعتماد و استناد کنند، در ایران، مداخلات حفاظتی یا مورد ارزیابی قرار نمی گیرند و یا بدون داشتن راهبردی معین، اغلب به صورت سلیقه ای ارزیابی می شوند. هدف پژوهش: استخراج مؤلفه های تأثیرگذار بر اعتمادپذیری ارزیابی هایی که با رویکرد تعیین سطح اعتبار علمی مداخلات انجام می شود و دستیابی به راهبردی برای افزایش اعتبارپذیریِ فرایند ارزیابی و صحتِ نتایج حاصل از آن و کاربست آن بر روی یک نمونه موردی برای آزمون راهبرد ارائه شده هدف این پژوهش است. روش پژوهش: در این تحقیق کاربردی، ابتدا مؤلفه های تأثیرگذار بر اعتمادپذیرکردن ارزیابی، با استفاده از مطالعات اسنادی و تحلیل توصیفی، از متون و منشورهای حفاظتی استخراج شده و سپس از طریق تحلیل کیفی و با روش استدلال منطقی، راهبردی برای ارزیابی تدوین شده است. برای انجام ارزیابی بر روی اثرِ نمونه و با هدف آزمونِ راهبرد، ارزش های هویت یافته اثر و اولویت ها و اهداف حفاظت گر در زمان مداخله، در جریان یک مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق در اختیار متخصصین حفاظت گر محلی قرار داده شد. در نهایت، نتایج نظرسنجی که با استفاده از پرسشنامه انجام شد، به صورت کیفی تحلیل و ارائه شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که برای ارزیابی کیفی مداخلات حفاظتی، می توان از راهبردی مبتنی بر میزان توجه به اصل فهم مشارکتی اثر، ارجاع به اصول پنجگانه حفاظت و نیز ارتقای آگاهی ارزیاب از اصول پنجگانه و ارزش های اثر استفاده کرد. همچنین کاربستِ راهبرد حاصل بر روی مقبره خواجه اتابک نشان داد که درجه اعتبار و مقبولیت علمی مداخله، در حوزه حفاظت تزئینات گچبری، از برتری نسبت به مداخله مهار تاق برخوردار است.
بررسی رابطه اجزای کالبدی خانه های بومی اقلیم گرم و خشک ایران (مطالعه موردی: خانه های قاجاری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
59 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بحران انرژی و مسائل زیست محیطی از مهم ترین مشکلات انسان در جهان امروز است. برای مواجهه با این مشکل می توان از راهکارهای استفاده شده در معماری بومی اقلیم گرم و خشک ایران بهره برد. معماران خانه های بومیِ اقلیم گرم و خشک موفق شده اند، با استفاده از عناصر و مصالح کارآمد، روش ها و اصولی را برای متعادل سازی حرارتی بناها به دست آورند که امروزه می توانند در معماری مسکن در این اقلیم کارساز باشند. به منظور شناخت این اصول، این مقاله به بررسی رابطه اجزا و فضاهای ده خانه بناشده در دوره قاجار در شهر یزد می پردازد. بیشترین فراوانی در خانه های بومی اقلیم گرم و خشک در شهر یزد متعلق به خانه های دوره قاجار است، از این رو خانه های این دوره مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش: شناخت رابطه بین اجزای کالبدی خانه های قاجاری یزد و نحوه تعامل معماری این خانه ها با شرایط سخت اقلیمی هدف اصلی پژوهش حاضر است. پرسش اصلی این است که چه رابطه ای میان ابعاد و هندسه حاکم بر این فضاها و عملکرد آن ها نسبت به شرایط اقلیم گرم و خشک وجود دارد. روش پژوهش: برای یافتن رابطه فضاها با یکدیگر، و همچنین بررسی هندسه حاکم بر آن ها، روش همبستگی انتخاب شده و استنتاج و تحلیل داده ها بر اساس مقایسه و استقرا صورت گرفته است. ابعاد و اندازه ها از طریق مطالعات میدانی و جمع آوری اطلاعات به دست آمده و در جداولی دسته بندی شده اند و تحلیل اقلیمی فضاها نیز در نمونه های منتخب انجام شده است. به تبع هدفِ این پژوهشْ روشِ آن کاربردی، از نوع پیمایشی و کیفی-کمی است. در نهایت، با بررسی داده ها و جداول به دست آمده، اصول طراحی و استانداردهای حاکم بر فضاها و روابط آن ها حاصل شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نمایانگر همسازی معماری این خانه ها در کل و هم چنین سازگاری عناصر جزئی آن ها با شرایط اقلیم گرم و خشک است و درک درست معماران را از شرایط محیطی برای ایجاد آسایش در داخل بناها نشان می دهد. اعداد و نسبت های دقیق حاصل از این پژوهش نشان می دهند که اجزا و فضاهای مختلف این خانه ها مطابق اصول معماری اقلیمی طراحی شده اند که رعایت این اصول می تواند در معماری جدید مسکن و هم چنین کاهش هزینه انرژی مفید باشد.
مطالعه و تبیین راهبردهای احیای مرکز محله پنجه شاه کاشان به منظور طراحی میان افزا و حفظ اصالت تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
77 - 94
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پنجه شاه از محلات قدیمی کاشان است و اصالتی ویژه دارد، لذا هرگونه اقدام در آن باید با هدف تداوم اصالت آن باشد. احیای بافت تاریخی کاشان تاکنون به صورت متمرکز و در محدوده ای خاص صورت گرفته و سایر مناطق آن رها شده است. این رویکرد باعث انزوای سایر مناطقِ باارزش و دورشدن از شکل واقعی آن ها شده است. در گذشته، مرکز محله پنجه شاه مجموعه ای شامل بقعه «هارون بن موسی» (ع)، گرمابه آقاشاه، گذر و حجره های متعدد، کارگاه های شعربافی، ورتابی، عصارخانه، کاروانسرا و آب انبار بوده است. این مجموعه، به عنوان مرکزی مهم، نقشی بسزا برای ساکنان محله ایفا می کرده است. توسعه شهری در سال های اخیر و گسترش خیابان باباافضل باعث تخریب این مجموعه، رو به انزوا رفتن، عدم درک درست از آن و دورشدن این بافت از چهره اصیل خود شده است. امروزه از این مجموعه صرفاً بقعه، آب انبار و تعدادی از حجره های آن به صورت مجزا از هم باقی مانده است. چنین تغییراتی سبب برهم زدن ساختار منسجم محله، تخریب تدریجی بناها، کاهش جایگاه اجتماعی و کمرنگ شدن اصالت و هویت محلی آن شده است. آثار باقی مانده شواهدی تاریخی برای آیندگان و ساکنان این محله تاریخی اند، تا اصالت و هویت این منطقه را به ایشان یادآور شوند. اکنون این معدود آثار باقی مانده نیز در وضعیتی نابسامان قرار گرفته اند و از جمله بیم آن می رود که پس از چندی اثری از حجره های گذر باقی نماند.هدف پژوهش: مطالعه و شناسایی چالش های موجودِ بافت، نقاط قوت و فرصت ها، نقاط ضعف و تهدیدهای پیش روی آن، از اهداف این پژوهش بوده است.روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تاریخی است؛ ابتدا، بر اساس مطالعات کتابخانه ای، و با بهره گیری از اسناد و قوانین بین المللیِ مداخله در بافت های تاریخی و تحقیقات میدانی، به توصیف و تفسیر وضعِ موجود بافت و چالش های آن پرداخته شده است. سپس، با سنجش راهبردهای مسئله بر اساس تکنیک سوات (SWOT)، راهبردهای چندگانه حفاظتی، مدیریتی، تهاجمی و رقابتی برای مداخله در بافت ارائه شده است. و با استفاده از پلانی راهبردی، برنامه ای به عنوان چارچوب احیا و طراحی میان افزا در بافت مطرح شده است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که این بافت نیازمند سه راهکار کلیِ کیفی و سامان دهنده، حفاظت و احیا و راهکارهای پیشنهاددهنده برنامه فیزیکی و کاربری است.
منابع ایده پردازی معماری و سهم هر یک در فرایند طراحی دانشجویان و معماران؛ نمونه موردی: دانشجویان معماری دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
69 - 77
حوزههای تخصصی:
روشن است که هر ایده طراحی معماری از جایی نشأت می گیرد و منبعی برای ایده پردازی وجود دارد. ولی منابع ایده پردازی معماری کدامند و هر کدام چه سهمی در فرایند شکل گیری ایده ها دارند؟ پاسخدهی به پرسش یاد شده، پیشتر در مقاله ای با عنوان «منابع ایده پردازی معماری»، با تمرکز بر فرایند ایده پردازی چند تن از معماران حرفه ای، پیگیری شده است. مقاله حاضر، پرسش یاد شده را با تمرکز بر فرایند ایده پردازیِ دانشجویان معماری در مقاطع و سالهای مختلف تحصیلی، پی می گیرد. به این ترتیب هم دیدواقعی تری نسبت به منابع ایده پردازی فراهم می آید و امکان مقایسه عملکرد طراحان خبره و مبتدی ممکن می شود. در پیمایش میدانیِ پژوهش حاضر، به عنوان نمونه موردی، فرایند ایده پردازی 121 نفر از دانشجویان معماری دانشگاه شهیدبهشتی مورد بررسی قرار گرفت و منابع ایده پردازی ایشان به دو دسته "عوامل معطوف به مسئله" و "عوامل معطوف به طراح" تقسیم و سهم آنها تعیین گردید. تحلیل آماری توصیفی و استنباطی بر روی داده ها، مشخص کرد که "عوامل معطوف به مسئله" سهم بیشتری را در شکل-گیری ایده های دانشجویان داشته است. این یافته با مطالعه بر معماران حرفه ای مطابقت دارد ولی نسبت «عوامل معطوف به مسئله» به «عوامل معطوف به طراح» در منابع ایده پردازی دانشجویان، در مقایسه با طراحان خبره، بسیار بیشتر است.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با گذر از رویکرد نیازمبنا به دارایی مبنا؛ (موردکاوی محله فرحزاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای ساماندهی اسکان های غیررسمی بر نیازهای سکونت گاه ها، یعنی تفکر تأمین نیاز و خدمات متمرکز بوده و توجه کمتری به سرمایه ها و توانمندی های ساکنان این سکونت گاه ها شده است. لذا رویکردهای توسعه مبتنی بر اجتماعات محلی در بین برنامه ریزان رواج یافته است. در سیاست توسعه دارایی مبنا، توسعه بر پایه سرمایه های محلی و با کمترین دخالت های دولت صورت می گیرد. لذا هدف مقاله واکاوی رویکرد توسعه دارایی مبنا به منظور ساماندهی سکونت گاه های غیررسمی با انتخاب اسکان غیررسمی محله فرحزاد در شمال غرب تهران است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی (کمی کیفی)، به لحاظ ماهیت در دسته پژوهش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. به منظور برداشت دارایی های محله فرحزاد از روش مطالعه اسناد، پیمایش های میدانی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کنشگران محلی و ساکنین استفاده شده است. تعداد 93 خانوار برای پرسشنامه و مصاحبه به طور تصادفی انتخاب شده اند و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد وجود شبکه های نسبتاً قدرتمند غیررسمی بین نهادهای مردمی فعال، نهادهای مذهبی و ساکنان و قومیت ها، سرمایه اجتماعی بالا و روددره فرحزاد و سرمایه های کالبدی محله از دارایی های این محدوده هستند. متناسب با دارایی های مطالعه و احصا شده، برنامه های اولویت دار و نهادهای مجری مشخص شده اند تا با اجرای برنامه ها بهبود شرایط زیست و معیشت و کاهش آسیب های اجتماعی در محله فرحزاد محقق گردد.
بررسی تأثیر سایه بان های متحرک الحاقی به فضاهای نیمه باز بر مصرف انرژی سالانه ساختمان های مسکونی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
23 - 41
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای مؤثر در معماری گذشته ایران، بهره گیری از سایه بان های متحرک به عنوان یکی از سامانه های غیرفعال ساختمانی بوده است که کاربرد گسترده ای داشته و می توان در معماری امروز از آن به منظور بهبود عملکرد حرارتی فضاهای نیمه باز بهره گرفت. در این پژوهش، برای اعتبارسنجی شبیه سازی از مقایسه نتایج اندازه گیری تجربی استفاده شده است. شبیه سازی حرارتی در نرم افزار انرژی پلاس نسخه 8.9 صورت گرفت. برای شبیه سازی، عمق فضای نیمه باز، اندازه سطح بازشوی دیوار مجاور فضای نیمه باز و ضریب هدایت حرارتی آن در دو نوع بالکن و ایوان، به عنوان متغیر در نظر گرفته شدند و تأثیر الحاق سایه بان با لوورهای متحرک و پوشش شیشه ای متحرک بر عملکرد حرارتی فضای مجاور بالکن و ایوان بررسی شد. نتایج شبیه سازی حاکی از آن بود که در اوقات گرم سال، استفاده از سایه بان با لوورهای باز و در اوقات سرد سال، به کار بردن پوسته شیشه ای متحرک در جداره های باز، سبب ارتقا عملکرد حرارتی فضای مجاور فضای نیمه باز است. در اوقات گرم سال، تأثیر سایه بان الحاقی بر بهبود عملکرد حرارتی اتاق، با تغییر عمق تفاوت چندانی نمی کند ولی در اوقات سرد سال می تواند تا 30% بارهای حرارتی را کاهش دهد. در انتها نیز دستورالعملی برای طراحی سایه بان های متحرک و الحاقی به فضاهای نیمه باز ساختمان های مسکونی شهر تهران ارائه گردید.