فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: از تحولات کالبدی دوره ایلخانی در شهرسازی پدیده ابواب البر است.که در تنوع ،سازمان و عظمت همتایی نداشت. ابواب البر، شامل دو قسمت کلی«هسته مرکزی»و «شهرستان»بودند که با یک ساختار هندسی منظم و طرحی از پیش اندیشیده شده، شکل گرفتند.از آنجایی که شهرسازی ایلخانی در امتداد سنت شهرسازی در ایران است، نوآوری شهری در آن دوره نیز در همان امتداد قابل بررسی است. پیشرفت معماری ،نه در گسستن از گذشته بلکه در کاوش و جستجو و اعتنا به سنت های مطمئن ، اصول و فن شناسی نهفته در آن است . هدف :کریستوفر الکساندر در کتاب سرشت نظم 15 ویژگی یک ساختار زنده که بر مبنای اصول "کلی ت" استوار است را شرح می دهد. معتقد است پانزده ویژگی در ایجاد ساختارهای منظم و زنده موثر می باشد. در این پژوهش کوشش بر آن است با کاوش به اصول طراحی شهری نهفته در سازمان فضایی «غازانیه»و«ربع رشیدی»به عنوان نمونه های متعالی ابواب البر دست یابد. سوال : اصول طراحی شهری الکساندر تا چه میزان بر ساختار شهر از پیش طراحی شده ابواب البر متعالی ایلخانی(ربع رشیدی و غازانیه) تعمیم پذیر است؟ روش تحقیق: در راستای پاسخ به سوال و نیل به هدف راهبرد انتخابی پژوهش تاریخی –تفسیری می باشد و فرآیند پژوهش در دو گام می باشد:یکم به مطالعه سازمان فضایی ابواب البری در بستر اسناد تاریخی می پردازد و دوم تعمیم پذیری اصول نظریه «ساختار زنده»بر«سازمان فضایی ابواب البر» را ارزیابی می کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد سازمان فضایی «شنب غازان» و «ربع رشیدی» ،منطبق براصول پانزدگانه «مقیاس های مختلف»،«مراکز نیرومند»، «مرزها»، «تکرار متناوب»، «فضای معین»،«شکل خوب»، «تقارن موضعی»، «انسجام و ابهام عمیق»،«تضاد»، «درجه بندی»، «ناهمگونی»، «پژواک »، «فضای خالی»، «سادگی و آرامش درونی»، «جدایی ناپذیری» اصول پانزده گانه نظریه ساختار زنده می باشد و این می تواند به عنوان یک رهیافت برای طراحی و سازماندهی شهرهای فاقد نظم امروزی باشد.
قیاس تطبیقی خوانش ساکنین از شهر (منظر شهری) با طرح های توسعه شهری بررسی انتقال منظر شهر سنتی به شهر معاصر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
45 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از دوره رضاشاه پهلوی تا کنون، توسعه و اقدام در شهر در پی «تعامل شهر با قوانین» و از طریق «وضع قوانین متمرکز» و تدوین ضوابط و مقررات یکپارچه، در قالب طرح های توسعه و طرح های جامع و تفصیلی، صورت گرفته است. بر این اساس، توسعه فضاهای شهری و مداخله در آن ها برمبنای ادراک ساکنین بیش از آنکه به عنوان امری کیفی صورت پذیرد، تابعی از اصول ریاضی و معطوف به معیارهای کمّی بوده و آنچه مربوط به کیفیت منظر شهری است، در قالب طرح های موضعی و موضوعی، ضمیمه طرح جامع و طرح تفصیلی می شود.هدف پژوهش: این تحقیق در پی آن است که کاستی موجود در طرح ها و برنامه های توسعه را، که منجر به فروکاهی کیفی منظر شهر در دوران انتقال از شهر سنتی به شهر معاصر شده است، با توجه به مدل مفهومی منظر شهری، با قیاس تطبیقی برنامه های توسعه و خوانش ساکنین از شهر، بررسی کند.روش پژوهش: این پژوهش با روش تحقیق کیفی و با تکیه بر پارادایم پدیدارشناسی در چهار گام صورت گرفته است. در گام اول سازمان فضایی شیراز و چرخش های صورت گرفته در شهر در دوره های مختلف، با تکیه بر اسناد دست اول و دوم، به شیوه تفسیری-تاریخی بررسی شده است؛ در گام دوم طرح ها و برنامه های توسعه در دوره های تاریخی مورد بررسی قرار گرفته اند؛ در گام سوم قیاس تطبیقی بین خوانش ساکنین از شهر، مبتنی بر مدل مفهومی منظر شهری، و شیوه نگرش به منظر شهر در برنامه های توسعه انجام شده است؛ و در گام چهارم منظر شهرهای معاصر و معضلات پیش رو به روش تحقیق علّی (پس رویدادی) بررسی شده و علت ها و عوامل بروز آشوب در منظر شهرها مورد مطالعه قرار گرفته است؛ گام چهارم تحقیق با بررسی وضعیت دوره گذار منظر شهر شیراز و تأثیر دیدگاه حاکم بر شکل گیری آن صورت پذیرفته است.نتیجه گیری: علی رغم تأثیرات دستگاه حکومتی در توسعه شهر تا اواخر قاجار، اقدامات و توسعه های مردم و حاکمیت در فضاهای انضمامی صورت می گرفت که اقداماتی مبتنی بر تجربه-ادراک ساکنین بود. انتقال از منظر شهر سنتی به شهر معاصر در شیراز از دوران رضاشاه روی می دهد که تمایل به نظم حداکثری و استانداردسازی علی رغم ارتقای مؤلفه های کمّی شهر، منجر به تبدیل فضاهای انضمامی سه بعدی مبتنی بر تجربه-ادراک ساکنین به فضاهای انتزاعی دوبعدی و آزمایشگاهی شد. در خوانش وضع موجود، شناخت ابژه ها (اشیا) در شهر، برمبنای علوم طبیعی و عدم اهتمام به تأویل ها که فهم ساکنین از شهر را شکل می دهند، منجر به تقلیل گرایی در شناخت شهر و در نتیجه اقدامات شهری شده و به نظر می رسد علت العلل بروز بحران در ادراک ساکنین از شهر است.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر افزایش رضایت مندی گردشگران در فرآیند مسیریابی (مطالعه موردی: محله پایین خیابان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
51 - 64
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان دومین صنعت پردرآمد جهان، نقش مهمی در اقتصاد و رونق شهرها بر عهده دارد و افزایش رضایت مندی از چگونگی انتخاب مسیر برای رسیدن به نقاط جاذب، جلوگیری از سردرگمی در مسیریابی، نحوه دسترسی به خدمات و تسهیلات و تأمین انتظارات و توقعات گردشگران می تواند باعث افزایش تمایل به بازگشت به مقصد شود. هدف این پژوهش ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار برافزایش رضایت مندی گردشگران در فرایند مسیریابی است. روش تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ماهیت پیمایشی و مبتنی بر روش کمی است. به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی و روش همبستگی آزمون پیرسون تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رضایتمندی گردشگران وابسته به عوامل کالبدی- بصری و عوامل ذهنی- شناختی است و مسیریابی گردشگران و تعیین موقعیت میان مبدأ و مقصد با استفاده از عوامل کالبدی، الگوی شبکه معابر و ترجیحاً به صورت ذهنی در محیط های آشنا باعث افزایش رضایت مندی می گردد
اولویت بندی سیستم های ساختمانی نوین اسکان موقت پس از وقوع زلزله بر اساس شرایط بومی کشور ایران (مطالعه موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای معیارهای اصلی و زیر معیارهای مؤثر در اسکان موقت تعیین و با بررسی تطبیقی سیستم های ساختمانی نوین اسکان در مناطق مختلف جهان، پس از تدوین عوامل مهم در انتخاب سیستم های مذکور و اخذ نظر خبرگان، سیستم ها تعیین و تأیید گردیدند. اولویت بندی و وزن دهی معیارها براساس روش تجزیه وتحلیل سلسله مراتبی و روش ترکیب خطی صورت گرفته است. با توجه به گستردگی جغرافیایی و همچنین تنوع در شرایط آب و هوایی در یک بازه زمانی مشخص و تنوع فرهنگی کشورمان، انتخاب یک سازه مشخص را بسیار مشکل ساخته است. با تعیین معیارهای اسکان موقت و بررسی سیستم های مختلف در این پژوهش برای هر معیار، سیستم های ساختمانی اولویت بندی شدند تا مدیران با توجه به شرایط بومی و اولویت ها بتوانند سازه مناسب را انتخاب و در اختیار آسیب دیدگان قرار بدهند. درنهایت با ترکیب خطی وزن تعیین شده، سازه برتر تعیین گردید. چارچوب انتخابی برای سیستم اسکان موقت به صورت مناسبت ترین سازه برای هر کدام از معیارها و همچنین مناسب ترین سازه براساس تمامی معیارها تعیین شد. سیستم ساختمانی «سازه گابیون و پارچه ضد آب» با ضریب اهمیت 290/0 به عنوان مناسب ترین سیستم ساختمانی از نظر کارشناسان تعین شده است و پس ازآن به ترتیب سیستم های ساختمانی «سازه ابر خشت» با ضریب اهمیت 183/0 و «سازه ترکیبی کانکس و چادر» با ضریب اهمیت 160/0 مناسب ترین سیستم ساختمانی می باشند. نتایج نشان داد؛ «زمان راه اندازی» با ضریب نسبی 112/0 به عنوان مهم ترین شاخص تأثیرگذار بر شناسایی و رتبه بندی تعیین معیارهای (مؤلفه های) انتخاب سیستم ساختمانی برای اسکان موقت از نظر کارشناسان تعین شده است و پس ازآن به ترتیب شاخص های «استحکام ساختاری» با ضریب اهمیت 110/0 و «مشارکت» با ضریب اهمیت 103/ 0 و «تولید انبوه» با ضریب اهمیت 078/0 و «قابلیت استفاده مجدد یا قرارگیری سازه در مسیر توسعه» با ضریب اهمیت 055/0 و «مطابقت با استاندارد ساخت وساز» با ضریب اهمیت 050/0 مهم ترین معیار می باشند.
نقش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی خلاقیت دانشجویان معماری: (نمونه پژوهی: دانشکده ی معماری دانشگاه محقق اردبیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی خلاقیتِ دانشجویان معماری در طراحی فضاهای درمانی است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن را تمامی دانشجویان ترم هفت معماری دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل داده اند که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 دانشجو انتخاب شدند. برای اندازه گیری خودکارآمدی تحصیلی، انگیزش تحصیلی و خلاقیت به ترتیب از خرده مقیاس های خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی برگرفته از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383) و مقیاس خلاقیت برگرفته از پرسشنامه خلاقیت چارلز شیفر استفاده شد. ارتباط میان سه ریز معیار انگیزش، خودکارآمدی و خلاقیت با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. این ضریب میان انگیزش تحصیلی و خلاقیت دانشجویان برابر 433/0 بوده که بیانگر ارتباط مستقیم میان این دو گویه به صورت متوسط می باشد. سطح معنی داری این مقایسه، ارتباط معنی دار را میان این دو متغیر بیان می دارد (014/0= P). همچنین نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد از بین دو زیر مقیاس خودکارآمدی و انگیزش، تنها انگیزش است که به صورت معنی داری خلاقیت دانشجویان معماری را پیش بینی می کند. با یک واحد افزایش در میزان انگیزش، 45/0 واحد افزایش در میزان خلاقیت اتفاق خواهد افتاد.
امکان سنجی بروز مکان سوم ری اولدنبرگ در معماری داخلی کافه
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
71 - 84
حوزههای تخصصی:
در نگاه غیر تفکیک پذیر بر ادبیات معاصر، مکان های عمومی شهر در ساختمان ها و عملکردهای منعطف بسط می یابند. بر این اساس فضاهای اجتماع پذیر مانند کافه ها به عنوان فضاهایی نیمه عمومی می توانند کیفیاتی اجتماعی را در خود زمینه سازی نمایند. حال ایده مکان های سوم اولدنبرگ که جهت تحقق یافتن به بستری خنثی برای گردهمایی و تعاملات اجتماعی نیاز دارد را می توان با استفاده از تدابیری در این فضا بسط داد. نگارندگان در این مقاله بر آن هستند تا ضمن شناسایی ارکان تأثیرگذار بر محتوای فیزیکی و اجتماعی مکان سوم، هر یک را جهت امکان دهی فضای کافه با ارائه راهبردهایی متناسب سازند. ازاین رو، این مقاله تحت پارادایم کیفی و مبتنی بر راهبرد علّی و استدلالی سعی نموده تا با ارائه مدلی مفهومی به ارتباط ویژگی های مشترک این دو مقوله بپردازد. درنهایت چنین استنباط گردید که تقویت انعطاف پذیری مبلمان و چینش آن، ارائه قوانین و استانداردهایی مطابق با هنجارهای جامعه، فراهم آوردن امکانات اولیه جهت دعوت مخاطبین با شرایط خاص، دسترسی آسان به لحاظ زمانی و مکانی، خاطره سازی فضا برای دعوت مشتریان آتی، پرهیز از تجمل گرایی، جو مرتبط با بستر اجتماعی پیرامون و درنهایت ایجاد محیطی صمیمی به مانند خانه، می تواند در این هم آوایی مشارکت نماید.
مؤلفه های معماری مؤثر بر کاهش آسیب پذیری ساختمان در برابر حریق (نمونه موردی: بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
79 - 89
حوزههای تخصصی:
ایمنی در برابر حریق تقریباً غیر ممکن است. تأمین امنیت در بناهای تاریخی به علت طرح معماری، همجواری ها، ساختار و مصالح مصرفی و احیاناً مداخلات انسانی و همچنین قوانین مربوط به مرمت، دارای چالش های متعددی است. این بناها با تکنولوژی و امکانات زمان خود احداث گردیده اند. و ممکن است با کدهای استاندارد امروز مطابقت نداشته باشند. آتش سوزی های متعدد عمدی و غیر عمدی در سال های اخیر نشان دهنده ضعف این بناها در برابر حریق می باشد. بازار تاریخی تبریز بزرگترین بازار سرپوشیده خاورمیانه و یکی از بازارهای مهم ایران است. مراجعات زیاد، شرایط ساختمانی، تنوع کالاو ارزش اقتصادی آنها، این بازار را به حوزه ای پراهمیت از نظر ایمنی تبدیل کرده است. حوادث اخیر نشان دهنده آسیب پذیری مجموعه در برابر حریق می باشد. آخرین آتش سوزی در 18اردیبهشت 1398 به وقوع پیوست و به تعداد زیادی از مغازه ها خسارت وارد شد. ضمناً علاوه بر خسارت حریق، بخش هایی از ساختمان نیز در حین اطفاء بر اثر استفاده از آب آسیب دید. این پژوهش در نظر دارد با مطالعه آتش سوزی های گذشته و بررسی چالش های موجود، و شناخت نقاط قوت و ضعف مجموعه و با بهره گیری از آرای متخصصین، بهینه ترین راه حل برای پاسخ به سوال اصلی پژوهش، یعنی کاهش آسیب پذیری در برابر حریق، را ارائه نماید. این پژوهش به صورت تلفیقی (کیفی-کمی) صورت پذیرفته است. محقق در ابتدا به کمک جامعه متخصصین رشته معماری و شهرسازی و با استفاده از روش نمونه گیری شبکه ای (گلوله برفی) و همچنین پس از مصاحبه با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری و به روش پیمایش اکتشافی دلفی (اعضای هیات علمی معماری و شهرسازی دانشگاه های کشور) اقدام به تهیه جدول هدف- محتوی نموده است. سپس جدول مربوطه به پرسشنامه تبدیل و طی 2 مرحله، پرسشنامه توزیع شده است. سپس به کمک نرم افزار26 SPSS داده ها تحلیل شده اند. بر اساس تحلیل عامل Q نتایج استخراج و در نهایت تاثیرگذارترین عوامل مؤثر بر کاهش آسیب پذیری در برابر حریق در بازار تبریز مشخص شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که دسترسی پذیربودن، محفوظ و تخلیه پذیر بودن، خود ایمنی و اشتعال ناپذیر بودن در برابر آتش و تولیدات آن، و سیستم های تاسیساتی پاسخگو، بیشترین تاثیر را در کاهش آسیب پذیری در برابر حریق در بازار تبریز برعهده دارند.
بررسی تطبیقی شایستگی های حرفه ای صنایع دستی در چند کشور و تبیین وجوه مغفول آن در برنامه درسی دوره کارشناسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اهمیت و لزوم توسعه صنایع دستی به عنوان یک مؤلفه فرهنگی- اقتصادی، نیاز است در تمامی ابعاد مؤثر بر آن مطالعاتی صورت گیرد و راهکاری در این خصوص تبین شود. آموزش عالی این رشته در مقطع کارشناسی از سال 1362 اقدام به جذب دانشجو کرده و تاکنون از یک برنامه درسی ثابت و با رویکردی یکسان تبعیت کرده است. از آنجایی که شایستگی ها و لزوم توجه به آنها به عنوان یک امر توسعه دهنده در برنامه های درسی ضروری است؛ باید در هر رشته ای به طور پیاپی و با توجه به شرایط موجود مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که شایستگی های حرفه ای صنایع دستی مقطع کارشناسی ایران که در برنامه درسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، کدامند؟ این مطالعه می تواند مقدمه و راهکاری بر لزوم توجه و بازنگری برنامه درسی این رشته محسوب شود. هدف پژوهش: شناسایی وجوه مغفول شایستگی های حرفه ای در برنامه درسی دوره کارشناسی صنایع دستی ایران، هدف اصلی این مطالعه است. روش پژوهش: تحقیق پیش رو از نوع کیفی و با روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. استفاده از رویکرد تطبیقی در این پژوهش نیز، با هدفِ بررسی شایستگی های حرفه ای صنایع دستی در آموزش عالی کشورهای ایران، ترکیه، مالزی، هند و انگلیس در سه بٌعد دانش، مهارت و نگرش انجام شده است. نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان می دهد که در راستای ارتقای رشته صنایع دستی در ایران علاوه بر تأکید برنامه درسی بر مهارت های فنی و دانش فرهنگی و تاریخی-که خود از اهمیت بسیاری برخوردارند- لازم است سایر شایستگی های ضروری، با رویکردهای کارآفرینی، اقتصادی و اجتماعی نیز مورد توجه جدی قرار گیرند.
مدل سازی آسیب پذیری دارایی های کلیدی شهرها با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
14 - 22
حوزههای تخصصی:
جذابیت دارایی برای دشمن، تخمینی از ارزش هدف برای متخاصم است. تجارب نشان داده است که خصوصاً در حملات نظامی، نشان ها یا هدف ها، اهداف متخاصمان را بهتر از دیگر امور برآورده می کنند. ازآنجاکه برای دشمن همه دارایی ها ارزش یکسانی ندارند، یک فرض اساسی آن است که ارزش یک دارایی از منظر دشمن عاملی است که احتمال وقوع یک حادثه امنیتی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این تحقیق مدل سازی شعاع آسیب پذیری کاربری های با درجه اهمیت حیاتی و خیلی زیاد منطقه 6 شهر تهران به عنوان نمونه موردی است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و روش تجزیه تحلیل اطلاعات روش فازی ممدانی است. برای شعاع آسیب پذیری دارایی های با درجه اهمیت حیاتی، بمب هایی با قدرت سرجنگی 4200 پوند تی ان تی و برای دارایی های با درجه اهمیت خیلی زیاد، بمب هایی با قدرت سرجنگی 2100 پوند تی ان تی بر طبق دستورالعمل فما 325 انتخاب شده است و در ادامه شعاع آسیب پذیری در محیط GIS مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در صورت اصابت موشک با سرجنگی 4200 پوند تی ان تی از مساحت 2120 هکتاری منطقه 833.27 هکتار، معادل 39.3 درصد و از تعداد کل قطعات کاربری های منطقه نیز 11869 قطعه، معادل 40.84 درصد تحت تأثیر انفجار و همچنین در صورت اصابت موشک با سرجنگی 2100 پوند تی ان تی از مساحت کل منطقه 906.87 هکتار معادل، 42.75 درصد و از تعداد کل قطعات، 12864 معادل، 44.26 درصد تحت تأثیر انفجار خواهد بود. در پایان نیز پیشنهاد هایی برای کاهش آسیب پذیری ارائه شده است.
سنجش ظرفیت بازتوسعه اراضی متروکه در اراضی صنعتی - کارگاهی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهرها و شهرنشینی مدیران و نظریه پردازان شهری را در پی راه حل های درست توسعه شهری سوق داده است. در دو دهه 1980و 1990میلادی بازتوسعه اراضی متروکه در زیرمجموعه سیاست توسعه درون زا مطرح شد. این سیاست به بازتوسعه پهنه های درون شهرها که آلوده، روبه زوال، متروکه و دارای پتانسیل هایی نظیر تأسیسات - تجهیزات شهری هستند، می پردازد. این مقاله بر محور سنجش ظرفیت بازتوسعه اراضی متروکه (نمونه موردی: اراضی صنعتی - کارگاهی شهر یزد) شکل گرفته است. روش آن توصیفی - تحلیلی می باشد. ابتدا معیارها و شاخص های مناسب از مبانی نظری استخراج شده اند. سپس معیارها و شاخص ها با استفاده از تکنیک دلفی و فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در نرم افزار Super Desition وزن دهی شده اند. در گام بعدی نمونه ها بر اساس وزن معیارها در نرم افزار ARC GIS مورد بررسی و در آخر ظرفیت باز توسعه اراضی در 5 دسته (قابلیت بسیار بالا، قابلیت بالا، قابلیت متوسط، قابلیت پایین و قابلیت بسیار پایین) حاصل شده است. نتایج نشان می دهد که قطعه های زمین موجود در بافت میانی و مرکزی شهر یزد دارای قابلیت توسعه بسیار بالا و بالا می باشند. در بین این قطعه های زمین، قطعه هایی با دسترسی مناسب به معابر و متروکه از قابلیت توسعه بسیار بالا برخوردار می باشند. بنابراین به ترتیب موقعیت در شهر، آمادگی مالک (وضعیت فعالیت)، دسترسی به معابر و مساحت دارای اهمیت هستند. همچنین نسبت پایین مساحت اراضی با قابلیت توسعه بسیار بالا و بالا به کل اراضی (%35.8)، نشان دهنده ظرفیت پایین باز توسعه می باشد؛ در حالی که توسعه مجدد این اراضی می تواند سرزندگی و پویایی دوباره بافت پیرامون را به دنبال داشته باشد.
ارتباط مؤلفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
67 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان می باشد. این مطالعه مقطعی بر روی زنان سرپرست خانوار شهردوگنبدان (200 نفر) در مدت 6 ماه انجام شد. ابزار مطالعه شامل: پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL)- گونه ایرانی و پرسشنامه سرمایه اجتماعی بانک جهانی (SC-IQ) بود. آنالیز نتایج به کمک نرم افزار آماری SPSS با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی زنان سرپرست خانوار کاملا به هم وابسته بوده و روی همدیگر اثر مثبت دارند و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر دوگنبدان در سطح پایین تری از کیفیت زندگی عموم مردم این شهر قرار دارد و از طرفی دیگر سرمایه اجتماعی در این زنان نسبتا پایین است و نیاز به توجه جدی و برنامه ریزی درازمدت مسئولین امر بر اساس رویکردهای پژوهشی مبتنی بر جامعه، در راستای بهبود کیفیت زندگی و تغییرات اساسی در جهت افزایش سرمایه اجتماعی و مشارکت جمعی این قشر آسیب پذیر است.
تحلیل میزات تطبیق فضای باز مجتمع های مسکونی با رویکرد «شهر دوستدار کودک» و ارتقا آن از طریق مشارکت کودکان؛ نمونه مطالعاتی: مجتمع امین شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درگذشته فضای باز و حیاط در خانه های ویلایی، امکان بازی، فعالیت و ارتباط کودکان با طبیعت را فراهم کرده بود؛ اما تغییر سبک زندگی و رواج آپارتمان نشینی، چالش هایی همانند انزوای اجتماعی، بی تحرکی و قطع ارتباط با طبیعت را پیش روی سلامت جسمی و روحی کودکان قرار داده است. دراین شرایط طراحی مناسب فضاهای باز در مجتمع های مسکونی می تواند جایگزین حیاط و فضای باز در گذشته باشد. هدف: با توجه به اهمیت فضای باز مجتمع های مسکونی در رشد سالم جسمی و روان شناختی کودکان، این مقاله به دنبال بررسی میزان بهره مندی فضای باز مجتمع های مسکونی امین شهر یزد از رویکرد شهر دوستدار کودک و ارتقای آن با مشارکت کودکان می باشد. روش: این پژوهش کاربردی و از روش تحلیل محتوای 30 مصاحبه با والدین و کودکان و 30 نقاشی ترسیم شده توسط کودکان در بازه سنی 7-12 سال استفاده شده است. مصاحبه های انجام شده بر مبنای مدل مفهومی منتج از مبانی نظری و پیشینه پژوهش صورت گرفته است. یافته ها: در نمونه مطالعاتی به مقوله های ایمنی و فضا و کاربری بیشترین توجه و فعالیت و مشارکت کودک کمترین توجه شده است. همچنین مفاهیم ارتباط با طبیعت، فضای سبز و فضای بازی جهت بازی های گروهی دارای بیشترین توجه و علاقه در بین کودکان می باشد. نتیجه گیری: بنابر تحلیل یافته ها و مشارکت کودکان، توسعه فضاهای بازی سبز و یاد دهنده در فضای باز مجتمع ها به عنوان فضای بالقوه و منعطف، طراحی مسیرهای عبور و مرور کودکان، توسعه فعالیت های مشارکت محور بین بزرگسالان و کودکان و تامین خدمات پایه و مورد نیاز کودکان در مجتمع های مسکونی می تواند فضاهای باز دوستدار کودک را توسعه و بهبود بخشد.
تبیین الگوی فرایند طراحی فردمحور و مدل آموزش طراحی معماری بر مبنای تفاوت های شناختی یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
43 - 58
حوزههای تخصصی:
بخشی از خطاهای آموزش طراحی معماری ناشی از نادیده گرفتن قابلیت های دانشجو و انجام برنامه های آموزشی هماهنگ است. این پژوهش به دنبال ارائه مدل فرایند طراحی و مدل آموزش دروس طراحی معماری بر مبنای تفاوت های فردی است. از طریق نظریه زمینه ای و با استفاده از یک پرسش نامه چند وجهی در میان مدرسان جوان دروس طراحی معماری، با کدگذاری باز از میان 472 مفهوم اولیه مستخرج از مبانی نظری و مطالعات میدانی، 83 مقوله محوری و در پی آن 9 مقوله عمده تولید گردید و در مدل پارادایمی، مقوله هسته با عنوان فرایند فرد محور طراحی حاصل شد. با استفاده از مفاهیم سازنده نظریه و پارادایم مارپیچ گونه فرایند طراحی، مدل فرایند فرد محور طراحی که کنشی است میان ویژگی های فردی تدوین گردید. رسالت یاد دهندگان شناخت این ویژگی ها و ارتقای آن در راستای اهداف طراحانه است. در انتها راهکارهای آموزشی در قالب مدل آموزش طراحی معماری بر مبنای این تفاوت ها ارائه شد.
تحولات کالبدی آرامگاه امامزاده عبدالله شوشتر نمودی از معماری ایرانی در گذر از دوره سلجوقی -خوارزمشاهی به دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
171 - 187
حوزههای تخصصی:
شوشتر با دارا بودن تعداد زیادی از بناهای آرامگاهی به گنجینه ای از معماری اسلامی بدل گشته است؛ در این میان، بنای امامزاده عبدالله به دلیل دوره زمانی ساخت(دوره انتقال از دوره سلجوقی-خوارزمشاهی به دوره ایلخانی)، ساختار شکلی، نوع گنبد، سابقه تاریخی گنبد به عنوان نمونه پیشگام در معماری ایران، ویژگی های معماری، تزیینی و تنوع کتیبه ها، جایگاه ویژه ای دارد. با در نظر گرفتن موارد یاد شده که حکایت از اهمیت بنا دارد و با این فرض که معمولاً بناهای مذهبی به علت دفعات مرمت، بازسازی و گسترش ساختمانی از کالبد اولیه خود خارج می شوند؛ پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی شکل گیری و نحوه گسترش آرامگاه را مورد مطالعه و بازنگری قرار داده و زوایای جدیدی از نحوه شکل گیری، پلان اولیه، توسعه ساختمانی و تاریخ معماری بنا را مشخص کند. نتایج پژوهش که به روشی توصیفی-تطبیقی-تحلیلی با تکیه بر اطلاعات بدست آمده از دو مرحله مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که ساختار اولیه ی مقبره، گنبدخانه ای منفرد مربوط به دوران قبل از دوره مغول بوده است. در دوره ایلخانی آرامگاه بر حسب نیاز گسترش یافت و متأثر از شیوه ی رایج گنبدسازی این دوره، گنبدخانه ای به بنای اولیه الحاق می شود. در دوره ی صفویه با وارد شدن فضاها و عناصر معماری جدیدی چون آرامگاه بی بی گزیده خاتون و فضاهای وابسته به آن و بازسازی سردر اصلی مجموعه، کالبد بنا دچار تغییر اساسی می شود. دو مناره در زمان افشاریه به بنا الحاق گردید و در دوره ی قاجاریه با وجود عدم دخالت در کالبد اصلی، برخی کتیبه ها و تزیینات به ویژه نقوش گنبدخانه اصلی ایجاد می شوند.
مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی مساجد قرن سوم با رویکرد زمینه گرایی (مطالعه موردی: مسجد جامع عتیق شیراز و مسجد جامع قرطبه کوردوبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
81 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در این پژوهش به مطالعه نقوش تزیینی مساجد موجود در قرن سوم ه. ق. در ایران و اسپانیا (مسجد عتیق در شیراز و مسجد قرطبه در کوردوبا) پرداخته می شود. این نقوش تزیینی متناسب با عقاید و باورهای مردم منطقه است که با تمامی تفاوت هایشان در گستره جهان اسلام دارای اهداف مشترک هستند و از این رهگذر سعی در انتقال مفاهیم معنوی و روحی دارند و با تبیین و تطبیق نقوش تزیینی که نمادهایی از عناصر طبیعت هستند، ریشه در هنر ایرانی-ساسانی و بیزانسی داشته و در هنر دوران اسلامی به صورت نقش مایه، تکرار شده و تداوم یافته اند. هدف پژوهش: مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی مسجد جامع عتیق شیراز و مسجد جامع قرطبه کوردوبا با رویکرد زمینه گرایی. روش پژوهش: این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و مطالعه تزیینات مسجد عتیق شیراز و مسجد قرطبه در اسپانیا پرداخته تا موارد مشابه معرفی و نمادشناسی شود. نتیجه گیری: نقوش تزیینی در هنر اسلامی برگرفته از باورها و عقاید مردم در طی قرون و اعصار است که تداوم آن در هنر اسلامی از ایران به جهان اسلام راه یافته است. مساجد عتیق و قرطبه هیچ یک زمینه گرا نیستند، زیرا با الگوی مسجد پیامبر (مسجد شبستانی ستون دار) بنا شده اند، اما به جهت تزیینات هر دو مسجد زمینه گرا و از هنر ساسانی در ایران و بیزانس در اندلس الهام گرفته اند.
ارزیابی منظر فرهنگی با تمرکز بر میراث طبیعی با ادغام روش های DEMATEL وANP ؛ مورد پژوهی: کناره ساحلی رود کارون شهر اهواز
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
73 - 53
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی مبتنی بر میراث طبیعی بر نمونه برجسته ای که دربرگیرنده ممتازترین پدیده ها، اشکال یا صورت های طبیعی و روندهای مهم جاری اکولوژیکی، تکامل بیولوژیکی و تعامل انسان با محیط طبیعی اش را به نمایش می گذارد، تکیه دارد. از این رو مسیر ساحلی رود کارون در کلاشهر اهواز در جایگاه یک میراث طبیعی غنی دربردارنده تمامی ارکان و البته پتانسیل منظر فرهنگی مطلوب می باشد که متاسفانه در دهه های اخیر مغفول مانده است. در این پژوهش با هدف دستیابی به مهمترین معیارهای مربوط به منظر فرهنگی-طبیعی به ایجاد نمودار شبکه ای روابط بین معیاری، اوزان دهی و نرمال نمودن آن ها از طریق شیوه ترکیبی تکنیک چند معیاره تصمیم گیری DEMATEL-ANP می پردازد. نتایج ابتدایی پژوهش از شیوه DEMATEL نشان می دهد، 13 مورد از 23 معیار، مهمترین معیارهای موضوع می باشند. از این میان، 8 مورد تأثیرگذار (مثبت) و 15 مورد از معیارهای تأثیرپذیر (منفی) است که 66% از خوشه " تفسیر عمیق از مناظر طبیعی" (2 از 3 معیار) دارای مقادیر مثبت هستند. همچنین مهمترین و تاثیرگذارترین معیار" ارزش زیستگاهی" از خوشه " عملکرد و بهره وری" است. در ادامه بر اساس نتایج ANP اگر چه مهمترین معیارها مربوط به خوشه " تفسیر عمیق از مناظر طبیعی" بوده اما ایجاد تمایز در خوشه " عملکرد و بهره وری" است. در پایان، یافته های ماتریس حد به دست آمده، رویکرد طبیعی در سه گانه (طبیعی، انسانی و انسان ساخت) در ایجاد منظر طبیعی مبتنی بر میراث طبیعی در نمونه موردی ساحلی رود کارون صحه می گذارد.
بهره گیری از دیوارنگاری در جه ت ارتق ای کیفی فضاهای عمومی شهری بر پایه ترجیحات مردمی (نمونه موردی: شهر قزوین)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
هنرهای عمومی یکی از کم هزینه ترین، و در عین حال مؤثرترین ابزارها برای خلق و ارتقای کیفی فضاهای شهری است. همچنین در جوامع دموکراتیک امروز هنرهای عمومی از جنبه سفارشی و زیبایی شناختی صرف فاصله گرفته است و در کنار تحولات فناورانه موجود، به عنوان ابزاری مهم برای ارتقای کیفیت فضاهای شهری مود توجه قرار دارند. در این بین، دیوارنگاره ها یکی از ملموس ترین انواع هنری عمومی است که در چرخه ای دیالکتیکی، از تمایلات و ترجیحات مردمی، یا حداقل قشر روشن فکر، اثر گرفته و در طول زمان بر ادراک و ارزش های فرهنگی آنها اثر می گذارد. هدف این پژوهش که کشف ترجیحات مردمی در حوزه دیوارنگاره های شهری و استفاده از آن برای تدوین یک چارچوب اولیه طراحی شهری برای دیوارنگاری ها در شهر قزوین است؛ را می توان ذیل رویکردهای قدرتمند مشارکتی به طراحی و ساماندهی فضاهای عمومی در شهرسازی امروز قلمداد کرد. مقاله حاضر مبتنی بر رویکردی تحلیلی-تجویزی، از روش های جمع آوری اطلاعات بر پایه مطالعات اسنادی، پیمایش میدانی و مصاحبه بهره می گیرد و می کوشد در سه گام به مرور مبانی نظری متأخر پیرامون دیوارنگاری، اخذ ترجیحات شهروندان قزوینی و در نهایت تفسیر داده ها و ارائه تجویزی راهبردی بپردازد. یافته های پژوهش بر مبنای ترجیحات مردمی نشان می دهد شهروندان قزوینی از حیث موضوع و محتوا، به گونه های طبیعت محور و حماسی- اساطیری و از حیث سبک و طرح به کاشی نگاری و دیوارنگاری های نورپردازانه تمایل دارند. هم چنین بر پایه توجه توأمان به کاستی ها و قابلیت های موجود چارچوبی راهبردی برای اقدام تدوین شده که مشتمل بر اهداف کلان سه گانه، شاخص های یازده گانه و راهبردهایی برای خلق فضاهای شهری مطلوب تر با استفاده از دیوارنگاری در قزوین است.
آموزش معماری در ایران و مشکلات پیش روی آن
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری در ایران از ابتدا تا کنون با چالش ها و مشکلات عدیده ای روبه رو بوده است. آغاز آن با تهاجم فرهنگی از سوی غرب همراه بود و استادانی برآمده از دل آموزش های مکاتب غربی و تفکرات متفاوت با فرهنگ و اقلیم ایران آموزش معماری را به دست گرفتند و نتیجه اش در سیمای شهرهای ایران و معماری بناهای آن متجلی شد. این روند ادامه داشت تا اینکه یک توزیع برنامه واحد برای تمام دانشکده های معماری در نظر گرفته شد و آموزش معماری به سرتاسر و جای جای کشور ایران در انواع دانشکده های دولتی، غیردولتی، آزاد و آموزشگاه ها راه پیدا کرد. تعدد دانشکده ها و آموزشگاه ها بستری برای ایجاد فرصت و صد البته تهدید برای معماری شدند؛ به طوری که بسیاری از معضلات به وجود آمده در معماری و شهرسازی ایران معاصر ریشه در آموزش این رشته ها دارد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی سعی داشته تا تاریخچه ای از روند آموزش معماری در ایران و مشکلات پیش روی آن را در زمان حاضر مشخص نماید و در انتها راهکارهای لازم را جهت برطرف نمودن موانع و مشکلات ارائه نماید. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای با کمک بررسی منابع موجود و مصاحبه های انجام شده با افراد برجسته در حوزه آموزش معماری انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که مشکلات آموزش معماری در ایران مربوط به یک حوزه یا یک مسئول خاص نمی شود و برای رفع مشکلات آموزش معماری باید همه برنامه ریزان، نظام مهندسی، اساتید و دانشجویان اقدام کنند.
تعیین عوامل موثر بر ارتقاء “دلبستگی مکانی” ساکنین در مراکز محلات معاصر(مورد مطالعه: محله کوی اساتید شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
93 - 110
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی حاصل پیوند انسان ها با محیط اطرافشان است و با زندگی کردن افراد در محیط به وجود می آید. مراکز محلات شاخص ترین جزء محلات محسوب شده و نقش بسزایی در زنده نگه داشتن آن ها دارند. مرکز محله کوی اساتید شهر یزد با مسائلی از قبیل افول روابط اجتماعی و امنیت در پی کاهش حضور پذیری، از بین رفتن یکپارچگی فضایی و پایین آمدن دلبستگی مکانی ساکنین به آن روبه رو است. هدف این پژوهش تعیین عامل های مؤثر بر ارتقاء دلبستگی مکانی ساکنین و میزان شدت تأثیر هر یک از این عوامل می باشد. روش پژوهش از نوع روش پیمایشی و همبستگی بوده و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و تعیین عامل های تعیین کننده از روش تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از میان عامل های مستخرج از 181 پرسشنامه، عوامل کالبدی- بصری (بار عاملی تجمعی 20/769)، ویژگی های فردی (بار عاملی تجمعی 36/645)، خاطرات و ارزش های شخصی و جمعی (بار عاملی تجمعی 45/760)، تسهیلات فضایی (بار عاملی تجمعی 54/184) و فاصله از مرکز محله (بار عاملی تجمعی 58/900) به ترتیب دارای بیشترین شدت تأثیر بر دلبستگی مکانی ساکنین کوی اساتید هستند.
بهینه سازی عملکرد حرارتی نمای دو پوسته تیپ جعبه ای با تهویه طبیعی در فصل تابستان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
155 - 175
حوزههای تخصصی:
نمای دوپوسته یکی از انواع نماها در ساختمان های اداری است که بین طراحان محبوبیت دارد. پارامتر هایی از جمله عمق حفره میانی، سطح مقطع دریچه های تهویه برای نماهای با تهویه طبیعی، جنس، موقعیت و زاویه سایه بان، جنس شیشه جداره های شفاف نما بر عملکرد حرارتی نمای دو پوسته تاثیر گذار است. نمای دوپوسته تیپ جعبه ای یکی از انواع این نماها است که با توجه به سادگی در عملکرد، نصب و بهره برداری می تواند در ایران بیشتر مورد توجه قرار گیرد. مکانیزم عملکرد نمای دو پوسته با تهویه طبیعی وابسته به رفتار حرارتی و جریان هوا در حفره میانی است. برای آنالیز رفتار حرارتی نمای دوپوسته، دینامیک سیالات محاسباتی می تواند با هدف ارتقا و بهبود عملکرد آن استفاده شود. در این مقاله، با استفاده از نرم افزار فلوئنت، بهینه سازی عملکرد حرارتی نمای دو پوسته با تغییر سطح مقطع دریچه های تهویه، تغییر عرض حفره میانی و استفاده از شیشه معمولی و کم گسیل برای جداره های شفاف، در فصل تابستان در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. راستی آزمایی روش شبیه سازی ، با مقایسه اندازه گیری های آزمایشگاهی یک نمونه نمای دو پوسته تیپ جعبه ای با تهویه طبیعی، ثبت شده در دانشگاه سالفورد منچستر انگلستان با نتایج شبیه سازی همان نمونه در نرم افزار فلوئنت انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد، افزایش عرض حفره میانی می تواند منجر به بهبود عملکرد حرارتی نما شود. افزایش سطح مقطع دریچه های تهویه ورودی و خروجی و به تبع آن افزایش نرخ حجمی جریان هوا در حفره میانی لزوما منجر به ارتقا عملکرد حرارتی نما نمی شود و استفاده از شیشه کم گسیل در قیاس با شیشه های معمولی، مخصوصا برای جداره خارجی نمای دو پوسته باعث کاهش شار گرمایی عبوری از سطح شیشه داخلی نمای دو پوسته به داخل فضای ساختمان به مقدار متوسط 23/1% می شود. در نهایت برای طراحی بهینه نمای دو پوسته توجه به تمامی متغیر های اثر گذار در عملکرد نما و انجام آنالیز های اقتصادی برای انتخاب از بین گزینه های با عملکرد حرارتی مناسب، الزامی است.