ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۴۱ تا ۷٬۴۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
۷۴۴۱.

مطالعه عوامل موثر بر توسعه اجتماعی در شهرها (مورد مطالعه: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه اجتماعی حکمرانی خوب احساس آنومی سرمایه فرهنگی سرمایه روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
بیان مسئله: غفلت از مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه، زندگی شهری را با مسائل و چالش های پیچیده ای مواجه می سازد. لذا به منظور ارتقا کیفیت زندگی شهری مسائل اجتماعی و فرهنگی همانند: سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و... (توسعه اجتماعی) شهروندان در شهرها مورد مطالعه قرار می گیرد.هدف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه رابطه سرمایه فرهنگی، سرمایه روان شناختی، احساس آنومی و حکمرانی مطلوب با توسعه اجتماعی شهروندان استروش: روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات، از روش های اسنادی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه شهروندان شهر تبریز شامل 1593373 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos و آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گردید.یافته ها: بین سرمایه فرهنگی، سرمایه روان شناختی و حکمرانی مطلوب با توسعه اجتماعی همبستگی معنی دار مستقیمی وجود دارد؛ به طوری که با افزایش سرمایه فرهنگی، سرمایه روان شناختی و حکمرانی خوب، میزان توسعه اجتماعی شهروندان افزایش می یابد. اما بین احساس آنومی و توسعه اجتماعی همبستگی معنی دار معکوسی وجود دارد؛ این بدین معنا است که با افزایش میزان احساس آنومی در بین شهروندان، میزان توسعه اجتماعی آن ها کاهش می یابد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از مدل معادلات ساختاری، سرمایه فرهنگی بر توسعه اجتماعی (39/0) تاثیر دارد و با افزایش میزان سرمایه فرهنگی، میزان توسعه اجتماعی نیز افزایش می یابد. سرمایه روان شناختی (31/0) و حکمرانی خوب (30/0) نیز بر توسعه اجتماعی تاثیر دارند. تاثیر احساس آنومی بر توسعه اجتماعی (24/0-) منفی است و با افزایش میزان احساس آنومی از میزان توسعه اجتماعی کاسته می شود.
۷۴۴۲.

تأثیر فرهنگ غرب بر معماری خانه از دیدگاه جلال آل احمد، نمونه موردی: خانه های دوره پهلوی شهر ارومیه

کلیدواژه‌ها: فرهنگ غرب معماری دوره پهلوی معماری خانه ارومیه جلال ال احمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۴
معماری مسکونی دوره پهلوی در ایران تحت تأثیر سیاست های مدرنیزاسیون و نفوذ فرهنگ غرب دچار تغییرات اساسی شد. بررسی تأثیر فرهنگ غرب بر معماری خانه های این دوره، به ویژه در شهر ارومیه، می تواند به درک بهتر پیامدهای این تغییرات کمک کند. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر فرهنگ غرب بر معماری خانه های دوره پهلوی در ارومیه، بر اساس دیدگاه های جلال آل احمد انجام شده است. تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها از طریق مشاهده میدانی، بررسی مستندات تاریخی و مصاحبه با ساکنان و کارشناسان جمع آوری شده است. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده و ۲۴ خانه متعلق به دوره پهلوی که تغییرات معماری ناشی از فرهنگ غرب در آن ها مشهود است، بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در این دوره، حذف عناصر اجتماعی مانند حیاط، استفاده از مصالح غیربومی و تقلید از فرم های وارداتی، موجب تغییرات اساسی در ساختار معماری شده است. این تغییرات علاوه بر تضعیف هویت معماری ایرانی، باعث یکسان سازی طراحی ها و کاهش خلاقیت در ساخت بناها شدند. همچنین، ناسازگاری برخی ساختمان ها با اقلیم منطقه و تمرکز بیش ازحد بر ظاهر بناها، نشان دهنده گسترش معماری مصرف گرا و کمرنگ شدن توجه به اصول سنتی و بومی است. در مجموع، این تحولات منجر به کاهش پیوند میان معماری و فرهنگ بومی ایران شده است.
۷۴۴۳.

ارزیابی تأثیرات محیط های انسان ساخت بر میزان افسردگی شهروندان مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط انسان ساخت محیط کالبدی سلامت روانی افسردگی اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۳
امروزه سلامت روان، به عنوان یکی از مخاطرات جدی، در نواحی سکونتی کشورهای در حال توسعه اهمیت ویژه یافته است. مسئله اصلی پژوهش، کاهش سلامت‌روان و شیوع انواع اختلالات روانی در میان شهروندان با تأکید بر شاخص افسردگی بود. پژوهش­های پیشین موضوع افسردگی را از ابعاد شخصیتی و اجتماعی ـ اقتصادی مورد بررسی قرار داده­اند. امّا تعداد کمی از پژوهش­ها در داخل کشور ایران به ارزیابی تأثیرات محیط‌های انسان ساخت بر افسردگی پرداخته‌اند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط معنادار و میان متغیرهای کالبدی با شاخص افسردگی و همچنین شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بود. با توجه به ماهیت مسئله پژوهش که در کلانشهرها بیشتر نمود دارد، کلانشهر اصفهان به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. برای دستیابی به نتایج بهتر، دو محله از کلانشهر اصفهان (مفت آباد و مرداویج) که در سال‌های اخیر تغییرات کالبدی زیادی را تجربه کرده و در عین حال از تنوع محیطی بالایی برخوردار هستند، انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه کیفیت محیطی محقق ساخته براساس شاخص­های محیطی (زیبایی و نظم بصری، جذابیت عملکردی، فرم کالبدی و آسایش محیطی) و همچنین ویرایش دوم پرسشنامه استاندارد افسردگی بک و همکاران (1996) استفاده شد. در مجموع 203 نفر از ساکنان محله مفت­آباد و 231 نفر از ساکنان محله­مرداویج در تکمیل پرسشنامه­ها همکاری کردند. تحلیل اطلاعات نیز با استفاده از ضریب همبستگی معمولی و جزئی و رگرسیون خطی چند متغیره انجام شد. براساس یافته‌های پژوهش نمره میانگین افسردگی در محله مفت‌آباد برابر با 06/2 و در محله مرداویج برابر با 98/0 و در نمونه آماری پژوهش برابر با 49/1 حاصل شد. طبق نتایج ضریب همبستگی پیرسون، در هر دو محله مورد مطالعه، تمام متغیرهای مستقل با متغیر وابسته پژوهش، رابطه معنادار و معکوس داشتند. به این معنا که با بهبود شاخص‌های محیط انسان ساخت، افسردگی شهروندان کاهش پیدا می‌کند. تحلیل رگرسیون نشان داد که در محله مفت‌آباد، تنها متغیر آسایش محیطی قادر به پیش‌بینی تغییرات متغیر وابسته بود. در این زمینه متغیر آسایش محیطی در محله مفت‌آباد حدود 31 درصد از تغییرات افسردگی ساکنان محله را پیش‌بینی می­کند. در محله مرداویج متغیرهای جذابیت عملکردی و همچنین آسایش محیطی به ترتیب بیشترین توانایی برای پیش‌بینی متغیر وابسته را داشتند. در این رابطه متغیر جذابیت عملکردی 3/43 درصد و آسایش محیطی 8/18 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تعیین می­کنند. نتیجه آنکه رابطه میان برنامه‌ریزان شهری و روانشناسان باید تقویت شود تا سیاست‌هایی اتخاذ شود که از طریق برنامه­ریزی و طراحی محیط‌های انسان ساخت، بتوان شاخص­های سلامت‌روانی شهروندان را بهبود بخشید.
۷۴۴۴.

مطالعه و بازنمایی محله تاریخی پنجه شاه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر تاریخی کاشان محله پنجه شاه محدوده شهری تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۸
ساختار کالبدی و کارکردی محله پنجه شاه به عنوان یکی از قدیمی ترین محله های کاشان، تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است؛ محله ای که در بستری قابل توجه در شرق محله میدان کهنه، غرب محله طمقاچی ها و شمال بازار شکل گرفته و دارای عناصر شاخصی مانند بقعه پنجه شاه است. در این مقاله سعی شده است چارچوبی نظری و مدلی برای مطالعه محله پنجه شاه تعریف شود. بر این اساس، مطالعات پیشین در مورد ساخت شهر و تحولات آن و همچنین منشورها و اسناد بین المللی مورد بررسی کامل قرار گرفته اند. روش این پژوهش، تاریخی-تفسیری است و بررسی اسناد تصویری، متون تاریخی و پیمایش های میدانی مورد توجه بوده است. مطالعه دقیق ویژگی های محله به ویژه بر مبنای نقشه هایی است که از روی تصاویر دهه های 1330 و 1390 تهیه شده اند. محله بر مبنای چهار محورِ گذرهای اصلی و مرکزمحله ها، بافت تاریخی محله در تصاویر دهه 1330، عناصر شاخص و نقش کارکردی آن ها، همسایگی ها و عناصر شاخص پیرامون، مطالعه شده و در کنار شکل اصیل، تحولات آن نیز بررسی شده اند. پژوهش نشان می دهد چگونه ساختار تاریخی محله با احداث خیابان هایی مانند باباافضل و باب الحوائج در شکلی گسترده دگرگون شده است. بدون مطالعه نقشه های فوق، درک شکل تاریخی محله و گذرها، مرکزمحله ها، بناها و بافت این محله و یکپارچگی و پیوستگی آن با شهر ممکن نیست؛ درحالی که هنوز بخش هایی از مرکزمحله مانند بقعه پنجه شاه و آب انبار، بخش هایی از بافت محله در جنوب گذر پنجه شاه و پیرامون معبر شیشه و همچنین بازار و ویژگی های کالبدی کارکردی آن در جنوب محله باقی مانده و واجد اهمیت و ارزش اند.
۷۴۴۵.

اولویت بندی عملکردهای طراحی شهری مؤثر بر عناصر فرم شهری به منظور افزایش اجتماع پذیری فضاهای عمومی (نمونه موردی: فضاهای عمومی کلان شهر شیراز)

کلیدواژه‌ها: عملکردهای طراحی شهری عناصر فرم شهری فضاهای عمومی کلان شهر شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۹
جمعیت شهرهای جهان با روندی غیرقابل پیش بینی در حال افزایش است و این امر موجب شده تا فضاهای عمومی شهری، کیفیت خود را در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی و غیره، به قیمت افزایش صنعتی شدن درازای بهبود شرایط اقتصادی، از دست بدهند. در پی بروز کاهش کیفیت، شهروندان به جای حضور در فضاهای عمومی شهری، رسانه های اجتماعی برای ایجاد و پرورش ارتباطات برمی گزینند و یا صرفاً برای حضور اجباری از محیط های شهری عبور می کنند که این عوامل تبعات جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت. در این راستا، پژوهش پیش رو در نظر دارد تا ضمن معرفی عملکردهای طراحی شهری مؤثر بر عناصر فرم شهری، آن ها را در راستای افزایش اجتماع پذیری فضاهای عمومی اولویت بندی نماید. این تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد و با رویکرد کمی-کیفی صورت پذیرفت. شیوه ی جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انتخاب گردید و یافته ها با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه به دست آمد. نتایج آزمون تی حاکی از آن بود که در حال حاضر، حضور شهروندان به طور میانگین هفتگی با عدد 2.71، کمتر از حد متوسط است و مشخص نمود که نیازمند بهبود شرایط حاکم بر فضاهای عمومی می باشیم. همچنین این آزمون نشان داد که شهروندان شاخص های نوع دسترسی، ترافیک و کیفیت پیاده روها را به عنوان مهم ترین عامل حضور خود در فضاهای عمومی انتخاب نمودند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که سایت ها با میزان همبستگی 0.612 و بتای 0.287 به دست آمده از آزمون رگرسیون، بیشترین میزان همبستگی و پیش بینی را به جهت افزایش اجتماع پذیری فضاهای عمومی شهری دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، خلاصه ای از پیشنهادهای این پژوهش در راستای بهبود شرایط حاکم شامل؛ بهبود شبکه های حمل ونقل عمومی، بهبود کیفیت پیاده روها، افزایش سبزینگی محیط، بهره گیری از درختان مطابق با شرایط آب و هوایی منطقه، نماهای ساختمان ها مطابق بافرهنگ هر شهر، ایجاد سایه بان های متحرک و دیگر عوامل می باشد.
۷۴۴۶.

تحلیل بینامتنی معماری: نقد اسطوره شناختی ساختمان مرکزی CCTV و میدان یادبود World Trade Center بر اساس نظریه دیوید بیدنی

کلیدواژه‌ها: نقد اسطوره ای نشانه شناختی CCTV رم کولهاس پیتر آیزنمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۹
در دهه های اخیر، معماری معاصر شاهد تحولاتی بوده که فراتر از طراحی سنتی حرکت کرده و به مفاهیم فرهنگی و اجتماعی پاسخ می دهد. دو نمونه برجسته این تحولات، ساختمان CCTV در پکن و میدان یادبود World Trade Center در نیویورک هستند. ساختمان CCTV با طراحی ساختارشکن و هندسه پیچیده خود نمادی از معماری آینده نگر چین است و تأثیرات رسانه ای و پیشرفت های تکنولوژیک این کشور را بازتاب می دهد. میدان یادبود World Trade Center نیز با استفاده از فضای خالی، به بازنمایی فقدان و تأثیرات عاطفی حملات 11 سپتامبر پرداخته است. این پژوهش با تحلیل این دو پروژه از منظر نظریه دیوید بیدنی، به بررسی اسطوره ها و نمادهای فرهنگی در معماری معاصر می پردازد. روش تحقیق به صورت کیفی و با استفاده از تحلیل توصیفی و تطبیقی است و هدف آن درک ارتباط میان معماری، فرهنگ و تاریخ است. نتایج نشان می دهند که این دو اثر، با استفاده از نمادگرایی و اسطوره پردازی، قادرند مفاهیم فرهنگی و اجتماعی را در بطن معماری مدرن بازآفرینی کنند و به عنوان اسطوره های نوظهور در جوامع خود عمل کنند.
۷۴۴۷.

تبیین عوامل موثر بر حس تعلق به مکان در محلات برنامه ریزی شده شهری با استفاده از معادلات ساختاری (مطالعه موردی: محله جاهد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جاهد شهر حس تعلق به مکان محله برنامه ریزی شده معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۱
در جوامع امروزی که بحران هویت یکی از مشکلات پیش روی شهرنشینی در توسعه های جدید است؛ احساس تعلق به مکان با گسترش روح مشارکت و تعامل با مکان به ایجاد دغدغه های مشترک میان ساکنین و افزایش میزان پایداری اجتماعی می انجامد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی وضعیت میانگین شاخص های حس تعلق به مکان در محله جاهد شهر مشهد و تبیین روابط علی میان مولفه های آن است. این پژوهش مبتنی بر پارادایم اثبات گرایی، منطبق بر ملاحظات روش شناسی کمی از نوع توصیفی تحلیلی است که با روش پیمایش و ابزار پرسش نامه انجام شده است. به وسیله مدل سازی معادلات ساختاری میزان تاثیر هریک از مولفه ها بر حس تعلق به مکان مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که مولفه ادراکی معنایی، بیشترین میزان تاثیر گذاری بر حس تعلق به مکان در محله جاهد شهر را دارد و در درجات بعدی مولفه های فردی-اجتماعی، کالبدی-زمینه ای و فعالیتی-عملکردی قرار گرفته اند.
۷۴۴۸.

ادراک فرا بصری: مطابقت های بین حسی در طراحی معماری با رویکرد شناختی

کلیدواژه‌ها: معماری حسی طراحی چندحسی علوم شناختی ادراک فضایی تعاملات حسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۴
معماری، فراتر از ساخت وساز، فرآیندی چندوجهی است که فرم، عملکرد، و زیبایی شناسی را در هم می آمیزد و بر ادراک فضایی و تعاملات حسی انسان تأثیر می گذارد. برخلاف رویکردهای سنتی که بر حس بینایی متمرکز بودند، پژوهش های معاصر نقش حواس دیگر (شنوایی، لامسه، بویایی) را در تجربه فضایی برجسته می کنند. این تغییر پارادایم، متأثر از عصب شناسی شناختی، بر ادراک چندحسی و تعاملات بین حسی در درک محیط تأکید دارد. برای مثال، همبستگی نور محیط و آسایش حرارتی یا تأثیر آکوستیک بر ادراک ایمنی، اهمیت طراحی چندحسی را نشان می دهد. این مطالعه تأثیر هماهنگی بین حسی میان نورپردازی و آکوستیک در طراحی معماری را با رویکردی دوگانه (مرور سیستماتیک ادبیات و آزمایش تجربی) بررسی می کند. در بخش تجربی، 40 شرکت کننده در اتاقی 4×4 متری تحت دو شرایط قرار گرفتند: 1) هماهنگ (نورگرم 2700 کلوین، صدای طبیعت 50 دسی بل)؛ 2) ناهماهنگ (نور سرد 6500 کلوین، صدای ترافیک 50 دسی بل). پاسخ ها با پرسشنامه لیکرت (آسایش، ابعاد، امنیت، نور، صدا، راحتی) و ضربان قلب سنجیده شد. یافته ها نشان داد شرایط هماهنگ به طور معناداری آسایش (4.1 در مقابل 2.7)، خوشایندی نور (4.2 در مقابل 2.6)، دلپذیری صدا (4.3 در مقابل 2.5)، و راحتی (4.1 در مقابل 2.8) را بهبود بخشید، فضا را بزرگ تر نشان داد (65% در مقابل 30%)، و استرس را کاهش داد. نتایج بر لزوم بازنگری چارچوب های همگرایی حسی در طراحی چندحسی تأکید دارند و نشان می دهند توجه به ادراک چندحسی، کیفیت تجربه فضایی و رشد شناختی، عاطفی، و اجتماعی کاربران را ارتقا می دهد و به خلق فضاهایی برای بهبود کیفیت زندگی منجر می شود
۷۴۴۹.

ارائه مدلی ساختاری در طراحی محیط مراکز آموزشی بر مبنای درمان و مدیریت بر رفتار کودکان اوتیسم؛ نمونه موردی: کودکان 4 تا 7 سال مرکز اوتیسم بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مراکز آموزشی ادراک محیط یکپارچگی حسی درمان و مدیریت بر رفتار اوتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۸
امروزه شناسایی الگوهای معماری اثرگذار بر ارتقاء طراحی محیط های دوستدار اوتیسم، با اهمیّت به نظر می رسد. بنابراین هدف پژوهش، ارائه مدلی ساختاری در طراحی محیط مراکز آموزشی مبتنی بر یکپارگی حسی، متناسب با وضعیّت حسی و شناختی کودکان اوتیسم بوده تا شرایط برای درمان و مدیریت بر رفتارشان تسهیل گردد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش می باشد. گردآوری اطّلاعات در دو بخش نظری (از منابع اسنادی برای تدوین مدل) و میدانی (ارزیابی مدل با اعمال تغییرات در فضای آموزشی گروه آزمایش) و جامعه آماری و حجم نمونه برای دو گروه از مربّیان و کودکان 4 تا 7 سال مرکز اوتیسم بوشهر مشخّص گردید. از 18نفر از مربّیان درباره وضعیّت پیشرفت کلّی 18 نفر از کودکان (هر گروه 9کودک) در قبل و بعد از پایان دوره آزمایشی، از طریق پرسشنامه ای نظرسنجی شد. برای تحلیل داده ها، از میانگین و آزمون کوواریانس با نرم افزار Spss 26 استفاده شد. براساس یافته ها، میانگین وضعیّت پیشرفت کودکان در پیش آزمون و پس آزمون برای گروه کنترل و آزمایش بترتیب (2/148)، (2/153) و (2/556)، (2/852) بدست آمد. در تحلیل کوواریانس، آماره آزمون (F) و سطح معناداری (Sig) گروه آزمایش به ترتیب (8/714) و (0/011) گزارش، و سطح معناداری آزمون کمتر از سطح معناداری استاندارد اعلام گردید (Sig <0.05). وجود تفاوت معنادار میان میانگین امتیازات و تایید میزان پیشرفت گروه آزمایش، نشان داد میان «طراحی محیط مراکز آموزشی مبتنی بر یکپارگی حسی» و «درمان و مدیریت بر رفتار کودکان اوتیسم» ارتباط معناداری برقرار است. همچنین، نتایج مشخّص کرد اختلالات رفتاری کودکان اوتیسم در حوزه های «حسی- حرکتی»، «ارتباطی- اجتماعی» و «شناختی-گشتالتی» طرح پذیرند؛ که به موازاتشان، الگوهای طراحی «محیط چندحسی»، «الگوسازی محیط» و «توالی فضایی» در قالب مدل ساختاری محیط، ارائه شد. این مدل با درک کردن مکانیسم ناتوانی های حسی و نیازهای کودکان اوتیسم و با تاثیر بر احساس محیط و فرآیند بهتر ادراک بر سیستم پردازش مرکزی، می تواند بر بهبود مشکلات رفتاری کودکان موثّر عمل نماید.
۷۴۵۰.

مدل آموزش مشارکتی در درس طراحی معماری؛ مطالعه موردی: درس طراحی معماری 3 در دانشگاه آزاد اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش معماری طراحی معماری حرفه معماری طراحی مشارکتی آموزش طراحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۶۴
یکی از مهارت های موردنیاز دانشجویان معماری جهت موفقیت در حرفه، مهارت در همکاری جمعی و کار گروهی است؛ اما امروزه در نظام آموزش دانشکده های معماری به این مورد کم توجهی می شود و دانشجو پس از فارغ التحصیلی و حضور در حرفه درمی یابد که طراحی یک کار انفرادی نیست و جهت پیش برد آن بایستی با افراد مختلف همکاری داشته باشد. لازمه همکاری موفق در حرفه طراحی معماری، آموزش مهارت های اجتماعی و کار گروهی به دانشجویان در دروس طراحی معماری است، بنابراین آموزش طراحی، نیازمند یک تغییر الگو در روش آموزشی به سمت یک رویکرد مشترک می باشد. در این پژوهش ابتدا به روش مرسوم در دانشکده ها، دانشجویان به طراحی انفرادی  می پردازد و سپس مدل آموزش مشارکتی طراحی و کار گروهی در کارگاه ها اجرا می شود و درنهایت این دو روش از دیدگاه اساتید و دانشجویان قیاس می شوند و مولفه های مدل آموزش مشارکتی مشخص می شود. هدف از این مقاله، شرح اجرا و ارزیابی مدل آموزش مشارکتی در درس طراحی معماری می باشد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان درس طراحی معماری سه دانشگاه آزاد اردبیل می باشد. روش پژوهش علی- مقایسه ای است. دانشجویان به دو گروه آزمون و گروه شاهد تقسیم بندی می شوند. گام گردآوری اطلاعات، با گروه بندی دانشجویان و کار روی یک موضوع طراحی و ارزیابی گروهی و نیز به کارگیری ابزارهای آموزش مشارکتی پیموده می شود. پیامدهای تجربه آموزش مشارکتی، با پاسخ گیری پرسشنامه از دانشجویان و اساتید داور ارزیابی می شود. در گام داوری و با روش استقرائی، پاسخ ها تحلیل و ارزیابی می شوند. نقاط قوت و ضعف مشخص می شود و ابزارهای «برنامه زمان بندی وظایف»، «ارزیابی هم گروه» و «مقاله انعکاسی» در جهت رفع نقاط ضعف پیشنهاد می گردد. یافته های پژوهش روشن می کند پیامد روش آموزش مشارکتی، افزایش تعامل دانشجویان و سهیم شدن آن ها درروند طراحی، افزایش ظرفیت یادگیری و انگیزه و مهارت های ارتباطی و اجتماعی و نیز آماده شدن برای رویارویی با چالش های آینده حرفه معماری است. در این پژوهش باتوجه به یافته های پژوهش، مدل آموزش مشارکتی مؤلفه های اصلی آموزش مشارکتی و ارتباط استاد، گروه و دانشجو به عنوان سه ضلع اصلی آموزش مشارکتی را نشان می دهد.
۷۴۵۱.

بازخوانی هستی شناسی محله های معاصرشهری با اتکا بر سویه اجتماعی محله سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله هستی شناسی عرصه اجتماعی ظرفیت های اجتماعات محلی انسجام اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۷۴
مفهوم محله سنّتی به عنوان واحدی اجتماعی در محدوده ای جغرافیایی و در نقش نظام خوداتکا، شاید به قدمت عمر بشر باشد. برای هزاران سال، محله به مثابه میراث شهری و کالبدی قابل درک با حفظ گروه بندی های اجتماعی سازمان یافته و مکان محور و تمامیت شهری چند سطحی، اجتماع را از فروپاشی نجات داده است. به نظر می رسد در جوامع امروز، برای دستیابی به ارزش های فراموش شده شهری، بازتعریف محله جایگاه ویژه ای دارد و می تواند بنیادی ترین عنصر شهری و حلقه میانجی بین شهر و شهروندان به شمار رود. مطالعه حاضر در پاسخ به چیستی مفهومی و مکانی محله سنّتی در ذیل پارادایم تفسیرگرایی و به لحاظ روش تحقیق براساس رویکرد کیفی انجام شده است. از آنجا که هدف، درک تحولات مفهومی محله و نیل به نگاهی جامع از لایه های پیدا و پنهان عرصه اجتماعی محله سنّتی بود، از مطالعات اسنادی آرا و اندیشه های نظریه پردازان در پایگاه های استنادی معتبر استفاده شد. پس از مرور نظام مند منابع، تحلیل مضمون داده های مستخرج از منابع داخلی و خارجی انجام و کدگذاری در شش مرحله و به روش جزء به کل طراحی گردید و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد که تعریف محله در گذر زمان از مفهوم کالبدی صرف به مفهوم معنایی _ادراکی و ذهنی متمایل شده است؛ با این حال در تمام تعاریف ارائه شده، چهارگانه فضا (کالبد)، زمان (تاریخ)، شهروند (افراد، گروه ها و نهادها) و فعالیت یا عملکرد ملموس است. چهارگانه گفته شده در تعامل با یکدیگر، همزمان که به تکمیل مفهوم محله به عنوان موجودیت مدنی هویت مند می پردازند، بازتولید امر شهری و شهروندی را نیز موجب می شوند. همچنین مضامین فراگیر ظرفیت های اجتماعات محلی با دربرگیرندگی مضامین سازمان دهنده دلبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی و همچنین اجتماع پذیری محله شامل تعهدات اجتماعی و خیر عمومی و توانمندسازی، مضامین اصلی هستی شناسی عرصه اجتماعی محله سنّتی را شکل می دهند که با عملیاتی سازی نمودن هریک می توان در احیای محله های پریشان یا محدوده های فاقد هویت شهری مداخله نمود.
۷۴۵۲.

بررسی عملکرد بیونیکی موریانه و مورچه، در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی

کلیدواژه‌ها: بیونیک تهویه طبیعی لانه موریانه لانه مورچه حفظ انرژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۶۸
انسان ها برای رسیدن به تعامل با طبیعت، باید انرژی و منابع طبیعی را حفظ کنند و در مصرف آن ها صرفه جویی نمایند، هدف اصلی این پژوهش، بررسی عملکرد بیونیکی موریانه و مورچه، در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی است و اهداف فرعی، بررسی لانه موریانه و مورچه و روش های عملکردی آن ها برای ایجاد تهویه طبیعی و نیز، بررسی لانه موریانه و مورچه و روش های عملکردی آن ها برای حفظ انرژی است، به نظر می رسد با استفاده از دستاوردهای مطالعه ساختارهای موجود در لانه موریانه و مورچه و با توجه به این که این حشرات اجتماعی پیچیده-ترین لانه های زیرزمینی را با عمق زیاد با سیستم شبکه ای می سازند و در تمام نقاط لانه، دمای مناسب و ثابتی را با گردش هوای خوب و رطوبت نسبی، به طور غریزی حفظ می کنند و عملکرد های بیونیکی مناسبی برای رسیدن به تهویه طبیعی و حفظ انرژی دارند، می توانند الگوی مناسبی در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی باشند، روش تحقیق به طورکلی تحلیلی بوده و با بررسی لانه موریانه و مورچه و الگوهای عملکردی آن ها و تلفیق تمام یافته ها، می توان به هدف والای حفظ و بقای انرژی دست یافت، با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی و با استفاده از کتاب ها و مقالات ترجمه شده معتبر و با بررسی عملکردهای، لانه موریانه و مورچه، در جهت تهویه طبیعی، با جمع بندی و ارزیابی یافته ها، می توان نتایج مطلوبی در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی در معماری به دست آورد، نتایج حاصل از این پژوهش، برای رسیدن به هدف والای تعامل و یکپارچگی با طبیعت و رسیدن به ایده های بیونیکی با رویکرد بهینه سازی تهویه و انرژی، با بررسی عملکردهای مورچه و موریانه در لانه سازی در جهت حفظ انرژی و بهینه سازی تهویه و الگوبرداری از قوانین عملکردی آن ها است.
۷۴۵۳.

شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی توسعه پایدار زیست پذیری پیشران های کلیدی شهر بناب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۵
رشد شتابان شهرنشینی در دهه های اخیر، منجر به گسترش بی رویه سکونتگاه های شهری و پیدایش چالش های متعدد شده است. انباشت مسائل مختلف در شهرها، از جمله؛ آلودگی های زیست محیطی، ترافیک سنگین، کمبود فضای سبز، توزیع نامتعادل امکانات و خدمات، فقر، و غیره مفهوم زیست پذیری شهری را بیش از پیش آشکار می کند زیست پذیری، مفهومی کلیدی در توسعه پایدار و ایجاد شهرهای انسان محور است. هدف این تحقیق شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر زیست پذیری شهری در بناب می باشد، نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ از میان 36 گویه 13 پیشران کلیدی شامل؛ مدیریت بحران در شهر ، تنوع در فرصت های شغلی ، اعتماد به مدیریت شهری ، امنیت در شهر ، میزان آلودگی منابع طبیعی، سرمایه گذاری (اعم از دولتی، مدیریت شهری و بخش خصوصی) ، تأثیرات اقلیمی ، مدیریت کارآمد زیرساخت ها و خدمات عمومی ، کیفیت دسترسی عادلانه به امکانات و خدمات شهری ، امکان انجام فعالیت اجتماعی، میزان تفریح و سرگرمی مردم ، درآمد و اشتغال، کاربری های منعطف و مختلط بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و کمترین وابستگی را داشته اند. برای این 13پیشران اقدام به سناریو نگاری شد و تعداد 39 سناریو برای پیشرانها نوشته و در نرم افزار سناریو ویزارد مورد تحلیل قرار گرفت و تعداد 3 سناریوی قوی، 6 سناریوی باورکردنی و 388 سناریوی ضعیف استخراج گردید
۷۴۵۴.

تأثیر رنگ آمیزی فضای آموزشی بر خلاقیت و تمرکز ذهنی هنرجویان رشته معماری (مطالعه موردی؛ هنرستان دخترانه هفده شهریور کرج)

کلیدواژه‌ها: آزمون خلاقیت تورنس رنگ آمیزی محیط آموزشی هنرجو معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۶۸
خلاقیت فردی یک توانمندی اکتسابی است و ارتقای سطح خلاقیت افراد بعنوان یکی از شاخص های کیفی یادگیری محسوب می شود. امروزه نیروی انسانی متخصص و خلاق، به عنوان مهمترین سرمایه سازمانی شناخته شده است که می تواند با اصلاح یا تغییر آگاهانه کارکردها و فرآیندهای سازمانی، موجبات ارتقا و توسعه پایدار سازمان خود را فراهم آورد. توجه به شرایط محیط آموزشی دانش آموزان یکی از مؤلفه های مؤثر بر ارتقای سطح خلاقیت آنها است. استفاده از رنگ های مناسب در فضاهای مدرسه یکی از عوامل ارتقادهنده حس تعلق به مدرسه می شود. بنابراین درک روحیه و احساس دانش آموزان و استفاده درست از رنگ های مختلف برای پاسخگویی به نیازهای روحی و روانشناختی دانش آموزان بسیار ضروری است. در این پژوهش به بررسی اثر رنگ آمیزی فضای آموزشی بر سطح خلاقیت ذهنی هنرجویان پایه دهم رشته معماری داخلی هنرستان 17 شهریور کرج پرداخته شده است. برای سنجش خلاقیت هنرجویان از آزمون خلاقیت تورنس بهره گیری شد. بدین منظور تعداد 16 نفر از مجموع 67 هنرجوی مشغول به تحصیل در هنرستان مورد نظر، به صورت کاملاً تصادفی گزینش شدند. هنرجویان به صورت دو مرحله ای (قبل و بعد از اعمال تیمار رنگ آمیزی فضای آموزشی) مورد سنجش قرار گرفتند. نمرات کسب شده هنرجویان با استفاده از آزمون آماری ناپارامتریک ویلکاکسون در سطح اعتماد 95 درصد در نرم افزار SPSS 22 مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که رنگ آمیزی فضای آموزشی تأثیر معنیداری بر سطح خلاقیت هنرجویان داشته (05/0 < p) و میانگین رتبه های افزایش یافته و کاهش یافته هنرجویان به ترتیب برابر 11 و 4 بوده است. از آنجا که رنگها دارای تأثیرات فیزیولوژیکی و روانی بر انسانها هستند، با شناخت صحیح و بهره گیری بجا از آنها می توان به رشد خلاقیت فراگیران کمک کرد. توجه به ارتقای سطح خلاقیت هنرجویان در سطوح آموزشی پایه، می تواند از طریق تربیت کارشناسان خلاق و کارآمد در آینده، بستری مناسب جهت تحقق آرمانهای توسعه پایدار کشور را در پی داشته باشد.        
۷۴۵۵.

ارزیابی و تحلیل مؤلفه های حیاتی رشد هوشمند شهری در شهرهای میانه اندام (مطالعه موردی: شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل عاملی شهر میانه اندام رشد هوشمند توسعه شهری شهر خوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
امروزه شهرها با چالش های زیادی در زمینه توسعه فضایی مواجه هستند. رشد پراکنده و افقی شهرها و عدم رعایت نظام توزیع کاربری اراضی و نیز عدم تناسب بین رشد خدمات و زیرساخت های شهری، مناطق شهری را از نظر معیارهای پایداری و کیفیت زندگی با انواع مسائل همچون حاشیه نشینی، ترافیک، کمبود مسکن و مشکلات زیست محیطی روبرو ساخته است. رشد هوشمند به عنوان پاسخی برای تداوم مشکلات توسعه پراکنده و نتایج منفی آن به وجود آمده است. رشد هوشمند گزینه هایی در حوزه حمل ونقل، مسکن، مشاغل و امکانات رفاهی (شامل خدمات فرهنگی، اجتماعی، تفریحی و آموزشی) ارائه می دهد و از برنامه ریزی های جامع برای هدایت، توسعه، طراحی، مدیریت، احیاء و ساخت جوامع استفاده می کند؛ هدف این پژوهش بررسی و شناخت شاخص های رشد هوشمند شهر خوی می باشد. این پژوهش کاربردی و آمیخته و باتوجه به ماهیت داده ها از نوع غیرتجربی است. برای شناسایی ابعاد گوناگون رشد هوشمند با استفاده پنل متخصصین و کارشناسان، 30 شاخص گوناگون در قالب 3 مؤلفه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، مطالعه و نتایج آن با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی ارزیابی شده است. در گام نخست، با استفاده از تحلیل عاملی اقدام به کاهش شاخص ها و استخراج مجموعه عوامل دخیل در میزان رشد هوشمند پرداخته و پس از آن رتبه بندی شده اند. براساس محاسبات انجام شده، داده های موجود برای تحلیل عاملی مناسب تشخیص داده شدند. باتوجه به ملاک کیسر 10 عامل دارای مقدار ویژه بالاتر از یک برای عوامل مؤثر بر رشد هوشمند شهری استخراج و در مجموع ده عامل با بار 949/5 واریانس کل رشد هوشمندی را تبیین می کنند.
۷۴۵۶.

تأثیر کیفیت فضاهای پشتیبانی مجتمع های بلندمرتبه بر میزان سطح رضایت-مندی ساکنین (نمونه مورد مطالعه: مجتمع مسکونی پردیس چمران، شیراز)

کلیدواژه‌ها: مسکن فضاهای پشتیبانی رضایت مندی مجتمع مسکونی بلندمرتبه شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۲
مسکن همان طور که به عنوان یک سرپناه مورد استفاده قرار می گیرد، دارای اهداف دیگری از قبیل ارائه خدمات متعدد و تأمین نیازهای افراد ساکن در آن مکان نیز است. زمانی که تصمیم به تعیین یک محل مشخص برای سکونت گرفته می شود، تأمین سطح قابل قبولی از رضایت مندی، دارای اهمیت ویژه ای است. افراد زمانی از محل سکونت خود رضایت دارند که جوابگوی نیازهای آن ها باشد. مردم اصلی ترین عامل مؤثر در معماری هستند؛ بنابراین، طراحان و معماران باید نسبت به تأمین و ارتقاء سطح رضایت مندی ساکنین مجموعه های مسکونی، نهایت سعی خود را بکار گیرند. در این مقاله، به منظور بررسی ارتقاء رضایت مندی و عوامل تأثیرگذار بر آن در مجتمع های مسکونی بلندمرتبه، عامل فضاهای پشتیبانی موردتوجه قرار گرفته است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی و بر اساس هدف کاربردی است. روش گردآوری داده ها، روش کتابخانه ای و برای داده های اصلی پژوهش، روش میدانی در نظر گرفته شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه با ساکنان مجتمع مسکونی پردیس چمران و استفاده از پرسش نامه است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار 25SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد اولین اولویت فضای پشتیبان مربوط به فضاهای خدماتی همچون وجود آسانسور باربر ... است، پس از آن وجود فضاهای جمع آوری و شوتینگ زباله ها در مجتمع، وجود فضای بازی با ایمنی و امنیت کامل برای کودکان و وجود فضاهای فروشگاهی در جهت تأمین نیازهای مجموعه برای ساکنین دارای اهمیت بودند.
۷۴۵۷.

تحلیل رابطه ی بین مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن حداقل رابطه کمیت با کیفیت بهینه سازی کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۲
 ازآنجاکه مسکن حداقل باهدف استطاعت پذیری طراحی می شود، عموماً مؤلفه های کمی و کیفی در آن توأمان لحاظ نمی شود. لذا هدف از این پژوهش، تحلیل رابطه ی بین کمیت و کیفیت در مسکن حداقل است. ابتدا مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل و فراوانی و وزن آن ها با روش توصیفی و آنتروپی شانون استخراج شد. سپس از طریق روش پیمایشی (مصاحبه ساختاریافته) راهبرد های طراحی ذیل هر مؤلفه مشخص شد که بر اساس آن، مجموعه ی ضوابط نمره دهی در تحلیل پلان تنظیم گردید. در گام بعد، 9 تیپ پلان برگزیده در شهر جدید پرند طبق ضوابط توسط متخصصین نمره داده شدند. درنهایت، رابطه ی بین مساحت و کیفیت در پلان های برگزیده کیفی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد در واحد های یک و سه خوابه برگزیده، فضای عمومی و در واحد های دو خوابه فضای خدماتی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر فضاها برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برخلاف تصور عموم، الزاماً با افزایش مساحت، کیفیت واحد مسکونی افزایش نمی یابد.
۷۴۵۸.

امکان سنجی استفاده از تکنولوژی رف نوری در طراحی های نوین معماری و شهرسازی به منظور افزایش بهره وری انرژی تجدید پذیر (نور طبیعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره وری انرژی انرژی تجدیدپذیر نورخورشید رف نوری برج آریان همدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۸
توسعه فناوری های مدرن به دلیل مزیت های محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی، به عنوان یک زیرساخت و اولویت مشترک جهانی تبدیل شده است. با توجه به افزایش جمعیت و گسترش محیط انسان ساخت و روی آوردن به معماری و طراحی داخلی، تقاضای انرژی برای مصارف گوناگون روز به روز در حال افزایش است. لذا استفاده هوشمندانه از انرژی های تجدیدپذیر نقش مهمی در بهبود پایداری و بهره وری انرژی در طراحی معماری دارد. هدف پژوهش حاضر امکان سنجی استفاده از تکنولوژی های نوین از جمله رف نوری درطراحی معماری با تاکید بر رویکرد افزایش بهره وری انرژی های تجدیدپذیر (نور خورشید) در برج آریان همدان است. هدف تحقیق کاربردی، دارای ماهیت کمی و شیوه تحلیل داده ها به صورت ترکیبی، توصیفی-تحلیلی و شبیه سازی است. جمع آوری اطلاعات با بررسی های میدانی در فضای برج آریان و برداشت داده ها با وسایلی همچون لوکس متر است. با استفاده از نرم افزارهای دیزاین بیلدر و اکوتکت به بررسی نقش رف های نوری بر تامین روشنایی طبیعی در برج آریان پرداخته می شود. بررسی های انجام شده بر روی واحد ساختمانی نشان می دهد که، قسمت های داخلی پلان آن هیچ نور طبیعی را دریافت نمی کند و این مسئله سبب بالا رفتن مصرف انرژی به دلیل روشن شدن لامپ ها برای تامین روشنایی می باشد. با تعبیه رف نوری که یکی از روش های استفاده از انرژی های تجدیدپذیر است، تلاش به رساندن نور به عمق پلان گردید، که این سامانه در انجام وظیفه خود بخوبی عمل نمود و در گرین استار گواهینامه را دریافت نمود. درنهایت این نتیجه حاصل شد که استفاده از رف نوری تاثر بسزایی در کاهش بار سرمایی، گرمایی و مخصوصا افزایش بار روشنایی دارد.
۷۴۵۹.

جستاری بر معماری واقعیت گرای مبتنی بر داده پنداری

کلیدواژه‌ها: معماری معاصر نظریه داده ها واقعیت مداری ماهیت معماری فلسفه علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۴
مسئله پیاده سازی تفکر داده بنیاد در ساحت علوم، مفهومی کلان نگر و بنیادینی است که علوم معاصر را، به صورت ضرورتی درون و برون رشته ای، مورد پژوهش قرار داده است. زمینه مهم پیدایش و ورود این شیوه از نگاه به پدیده ها، ناشی از تفاوت نگاه انسان معاصر به ساحت هستی، به عنوان اجزاء و سیستم های مختلف و مرتبط با یکدیگر تحت عنوان کلی «تفکر سیستمی» است. به دیگر سخن، پیاده سازی رویکرد داده بنیادی دارای الزماتی است که به صورت داشتنِ چارچوب علمی در هر رشته ای، و تحت عنوان اکوسیستم داده ای، در متون علمی بیان شده است. این الزامات در معماری، شامل تبیین چرخه ای درون رشته ای از داده های مبتنی بر واقعیت در معماری است که هدف و موضوع پژوهش کیفی جاری قرار دارد. بدین منظور، برای دست یابی به دیدگاهی بنیادین و بین رشته ای، پژوهش کیفی حاضر به روش تحلیل و توصیفی، نظرات موجود در منابع کتابخانه ای را، با استقراء و استفهام، برای ترکیب مقوله «داده پنداری»، با رویکرد «واقعیت گرایی» از منظر معماری معاصر، مورد استفاده قرار داده است. مهمترین یافته پژوهش حاضر در تبیین مبانی نظری داده بنیاد برای حفظ کارایی و هم زبانی بین مبانی نظری معماری با پیشرفت های فنی و پژوهشی معماری معاصر است که نیاز مبرمی بر اساس زبان مشترکی از انواع داده و اطلاعات است. کاربرد مهم این نظریه پردازی بین رشته ای در این است که بدین طریق می توان تمام داشته های نظری معماری را به دیدگاه معماری مبتنی بر داده پنداری، به شیوه پارامتریک و تولید الگوریتم های مختلف برای بیان و حل مسئله واقعیت های معماری، مدیریت کرد. دستاورد پژوهش حاضر ارائه الگویی ساختاری است تا مسیر بهره گیری از هوش مصنوعی در نرم افزارهای فناوری BIM، و به صورت کلی، امر مدیریت دانش در معماری تسهیل گردد.
۷۴۶۰.

تحقق «معماری اسلامی» از دیدگاه نظریه «علم دینی» (در جستجوی مبانی نظری برای «مکتب معماری اسلامی» به عنوان یکی از مؤلفه های «تمدن سازی نوین اسلامی-ایرانی»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم دینی معماری اسلامی حکمت اسلامی تمدن نوین اسلامی - ایرانی آموزش معماری پژوهش معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۶۸
بیان مسئله: «علم دینی» یا «علم اسلامی» دارای ریشه ای کهن بوده و تاریخ آن با شکل گیری اسلام مطابق است اما شکل امروزی آن تحت عنوان نظریه علم دینی پس از ظهور انقلاب صنعتی و علوم مدرن و شهود نتایج منفی آن، در جوامع اسلامی بیان شد. این نظریه پس از انقلاب اسلامی در ایران با هدف اسلامی کردن علوم و در پی آن اسلامی کردن دانشگاه ها و تولید علم در راستای تحقق « تمدن نوین اسلامی- ایرانی» از سوی نظام حکمرانی به عنوان مطالبه ای از سوی اندیشمندان مطرح شد و به طور جدی بررسی شد، چنان که اکنون به قوام قابل قبولی رسیده است. ازاین رو، لازم است کاربرد این نظریه در علوم مختلف بررسی شود. ازسویی، بحث معماری اسلامی و تحقق آن در معماری معاصر و آینده ایران از چالش های مهم کشور در حوزه معماری است. ازاین جهت، بررسی ارتباط این دو موضوع با این سؤال که «شاخص های معماری اسلامی از منظر نظریه علم دینی چیست؟» به عنوان پرسش اصلی و «معماری اسلامی چه هست و چه نیست؟» به عنوان پرسش فرعی مورد نظر قرار گرفت. هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین شاخصه ها، چهارچوب و اصولی برای «تحقق معماری اسلامی» با بهره گیری از مبانی «نظریه علم دینی» است.روش پژوهش: در راستای تحقق هدف پژوهش، ابتدا ملاک های علم دینی و سپس ابعاد معماری از منظر حکمت اسلامی با روش کتابخانه ای استخراج و با روش تحلیل محتوای کیفی، تحلیل شده است. سپس با داده های به دست آمده از آن و با روش استدلال منطقی، چهارچوبی مفهومی برای تحقق معماری اسلامی از دیدگاه نظریه علم دینی تبیین شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که تحقق معماری اسلامی از دیدگاه نظریه علم دینی مستلزم اسلامی بودن پنج معیار «موضوع، مبنا، منبع، روش و کاربرد» در چهار حوزه «علوم طبیعی و پایه، علوم انسانی و اجتماعی، علوم کاربردی و مهندسی، و هنر» در معماری است. از مجموع ترکیب پنج معیار علم دینی در چهار حوزه معماری به عنوان یک علم بین رشته ای، بیست شاخص برای «معماری اسلامی» به دست آمد. این بیست معیار به هم پیوسته بوده اند و یک مفهوم منسجم، یکپارچه و واحد را به صورت یک منظومه معرفتی تحت عنوان «معماری اسلامی» سامان می دهند. بدیهی است که شناخت و معرفت معماران و نیت عمل به آموزه های اسلامی، شرط لازم برای شکل گیری آثار شایسته است. شرط کافی، دارابودن مهارت تبدیل نظر به عمل و اثر است. آثار معماری حاصل این فرایند، به طور نسبی «اسلامی» هستند. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان