مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
شهر تاریخی
حوزه های تخصصی:
نارین قلعه ها یا کهن دژها به عنوان اولین هسته های زیست- دفاعی، دارای هویت مستقل و منفردی بودند که به مرور زمان گسترش یافته و با عناصر دیگری چون شارستان و ربض گره خورده و مورد بحث قرار می گیرند. با مطالعه شهرهای دارای کهن دژ نتایج جالب توجهی به دست آمده که طرح کلی واحدی را برای آن ها مطرح می-کند که با همان مفهوم به سرزمین های دیگر نیز کشیده شده است. آخرین کاوش های باستان شناسی نارین قلعه میبد پیشینه سکونت در منطقه را به تاریخ اواخر هزاره چهارم تا اواسط هزاره سوم ق.م می رساند که این یافته ها تا کنون کهن ترین نشانه های استقرار در استان یزد هستند. با یافته شدن سفال های متعلق به عصر آهن و دوره ماد در قلعه، استمرار استقرار تا این دوره پیش بینی می شود؛ لذا می توان نارین قلعه را یک دژ مادی به حساب آورد که در دوره ساسانی متحول شده و گسترش یافته است و بار دیگر در دوره آل مظفر با قدرت به حیات خود ادامه داده و با حمله تیمور سقوط کرده و دیگر اهمیت خود را نتوانسته به دست آورد. این شهر با در برگرفتن تمامی عناصری که یک شهر تاریخی را شکل می دهد، یک الگوی زنده از ساخت شهرهای کهن ایران ارائه می-نماید که در این میان نارین قلعه به عنوان کهن دژ همچنان بر پهنه این شهر خودنمایی می کند. حتی پس از تخریب هایی که در سال 1340ه .ش و پس از آن صورت گرفت؛ هنوز هم بیانگر عناصر مختلف یک قلعه تاریخی و هسته اولیه شهر میبد است. در این مقاله به بررسی اجمالی ساختار شهر میبد و شناخت اجزای کالبدی نارین قلعه در راستای معرفی و شناخت یک کهن دژ تاریخی پرداخته خواهد شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق حضور در محل، مشاهده میدانی، عکس برداری و رولوه بنا به علاوه بررسی منابع کتابخانه ای و مصاحبه گرد آوری شده اند.
مبانی شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی بر اساس بیانیه ها و منشورهای بین المللی
حوزه های تخصصی:
ساخت و سازهای جدید در راستای تداوم حیات در بافت های تاریخی، ضرورتی گریزناپذیر هستند، اما امروزه به ویژه در کشورهایی مانند ایران به دلیل فقدان هدایت لازم، به نوبه خود به یکی از تهدیدهای جدی فرا روی بافت های کهن مبدل گردیده اند. با توجه به حساسیت و اهمیت حفاظت از بناها، بافت ها و شهرهای تاریخی، بیانیه ها و منشورهایی در مقیاس بین المللی شکل گرفته اند که به منظور جهت دهی به انواع مداخلات در بافت های کهن، قابل رجوع هستند. پرسش اولیه اینست که آیا این اسناد بین المللی، به مقوله ساخت بناهای میان افزا توجهی داشته اند؟ در این صورت، چه رهنمودهایی در راستای هدایت ساخت و سازهای جدید میان افزا در اسناد یاد شده قابل جستجوست؟ این نوشتار با رویکرد پژوهش در متن و تحلیل و تفسیر محتوایی آن شکل گرفته است و در آن با هدف پاسخ به پرسش های فوق و در جهت دستیابی به رهنمودهای یاد شده، ضمن بررسی و کاوش در متون تعدادی از مهم ترین اسناد منتخب بین المللی، گزاره های مؤثر و مرتبط با هدایت بناهای میان افزا در بافت های تاریخی استخراج شده اند. سپس از طریق بررسی و تحلیل گزاره ها در چارچوب دانش مرمت و به عبارت دقیق تر با نگاه مرمت و طراحی شهری، مبانی و معیارهای شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی، تبیین و ارائه گردیده اند. دستاوردهای این پژوهش نشان از افزایش روزافزون توجه اسناد و مصوبات بین المللی به مقوله بافت و شهر تاریخی داشته و اهتمام نسبت به «زمینه»، تلاش در جهت «تداوم» الگوهای کهن، «انسجام» و هم پیوندی اجزای جدید و قدیم در جهت ارتقای جذابیت سکونت در بافت های تاریخی و حفظ کلیت یکپارچه آنها را به عنوان مهم ترین مبانی و معیارهای شکل گیری ساخت و سازهای جدید در شهرهای تاریخی ارائه می نماید.
گونه شناسی خانه های تاریخی بافت قدیم شهر مشهد، از اوایل قاجار تا اواخر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
۹۷-۱۱۶
حوزه های تخصصی:
مشهد شهری است با محله های تاریخی که روزگاری بسیاری از خانه های ارزشمند را در خود جای داده بود، اما به واسطه تغییر شیوه زندگی، طرح های توسعه، مهاجرت و تغییرات اقتصادی، بخش وسیعی از بافت ارزشمند شهر در طی زمان دچار تغییر شده است. صرف نظر از جنبه های مثبت و منفی این تحولات، لزوم معرفی و بازشناسی خانه های مشهد به عنوان یک شهر تاریخی، امری ضروری و مسجل است. در این نوشتار سعی شده است تا قابلیت گونه شناسی و دسته بندی درخصوص خانه های تاریخی شهر مشهد مورد بررسی قرار گیرد. در این مطالعه با بررسی و تدقیق مفاهیم «گونه شناسی» و «مسکن» بر اساس اسناد و مدارک، به بررسی تاریخچه سکونت و ویژگی های بافت و معماری مسکونی گذشته هسته تاریخی مشهد اقدام شده است. در ادامه، ویژگی های شکلی و جهت گیری واحدهای مسکونی متأثر از اقلیم منطقه مورد توجه قرار گرفته و با معرفی تعدادی از خانه های تاریخی بر پایه دوره زمانی ساخت، به بررسی عناصر کالبدی و اجزای آن اقدام شده است. برآیند این مطالعه بیانگر امکان تفکیک و دسته بندی خانه های تاریخی شهر بر اساس ویژگی شکل و فرم عناصر، مانند سردر، هشتی، دالان، حیاط، ایوان و همچنین بافت، تزیینات نماها و فضاهای داخلی است که به سه دسته شامل دو گونه قاجاری (نیمه اول و نیمه دوم) با معماری درون گرا و گونه سوم پهلوی اول با فرم برونگرا قابل تمایز است که متأثر از شرایط زمانی و تغییرات ناشی از دگرگونی الگوی معماری ایران، تحت تأثیر معماری غرب و تحول در ساختارهای اجتماعی فرهنگی جامعه ایرانی در این دوران می توان برشمرد.
مطالعه و تبیین چارچوب و راهبردهای حفاظت از بازار تاریخی نراق و محدوده شهری پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نراق که برای دوران طولانی بر سر یک راه تاریخی مهم قرار داشته، زیستگاهی برخوردار از محیط طبیعی مناسب و آب کافی بوده است. لذا شهر برای دوره ای طولانی از درآمدهای قابل توجه تجارت منطقه ای و کشاورزی بهره مند بوده است. اقتصاد شهر در اثر پیامدهای ناشی از تغییر در راه های منطقه ای به شدت آسیب دیده که دامنه آن تا بازار گسترش یافته است. دور شدن شهر از راه های اصلی منطقه ای باعث شده تا بازار جایگاه منطقه ای و شهری خود را از دست بدهد. این مسئله و گسترش شهر در اثر احداث خیابان موسوم به امام خمینی در مجاورت بازار (دهه 50) و شهرک جدید به انزوایی منجر شده است که بازار را همچون سایر بخش های شهر تاریخی درگیر کرده است. احداث خیابان افزون بر تغییرات ناشی از تخریب مستقیم بخش هایی از بازار و بستر شهری آن، منجر به انتقال فعالیت ها و پیشه ها از درون بازار و محله ها شده و خیابان را به رقیب پرقدرت بازار تبدیل کرده است. لذا شهری که اقتصاد نسبتاً غنی خود را از دست داده است، علاوه بر تخریب برخی بخش ها با عنصر جدید خیابان نیز مواجه شده که از دو نقطه نظر تجاری و دسترسی، رقیب اصلی بازار بوده و ملزومات خود را به شهر تاریخی تحمیل کرده است؛ از جمله اینکه گذر بازار به حاشیه رانده شده و محور تجاری جدیدی در امتداد خیابان شکل گرفته است. با وجود این، بازار هنوز از ارزش های قابل توجهی برخوردار است و شهر تاریخی نیازمند حفاظت است. این مقاله که روش پژوهشی آن تفسیری تاریخی است و انجام آن بر تکنیک سوات استوار است، در پی پاسخ دادن به این پرسش هاست که چالش های بازار تاریخی نراق از نگاه معیارهای حفاظت از شهرهای تاریخی چیست؟ و راهبردهای حفاظت از بازار در بستر بافت تاریخی و به تفکیک زیرناحیه های آن، چه می تواند باشد؟ هدف مقاله تعریف و تبیین چارچوب و راهبردهای حفاظت از بازار تاریخی نراق است. یافته های مقاله نشان می دهد که هر گونه راهبرد در جهت حفاظت از بازار باید با توجه به بستر شهری آن و در نسبت با عناصر مهم شهر امروز یعنی خیابان و میدان طرح شود. علاوه بر این، ارتقای بازار نیازمند راهبردهایی همچون احیای مجموعه های بازار، تعریف و تقویت مرکزیت تجاری، بازتعریف ارتباط میان بازار و خیابان و تقویت رابطه میان گذر بازار و میدان است.
محله سلطان میراحمد کاشان (ساخت محله و مطالعه تغییر و تحولات آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
112 - 139
محله سلطان میراحمد بخشی از محدوده تاریخی کاشان است که خصوصیات منحصربه فردی دارد. قرارگیری در مجاورت عناصر ارزشمندی از شهر سلجوقی و وجود خانه های باارزش که از نمونه های مهم در ایران به شمار می آیند، ازجمله این خصوصیات است. باوجوداین، محله یادشده همچون دیگر بخش های محدوده تاریخی کاشان دستخوش تغییر و تحولات ناشی از توسعه شهری و ساخت وسازهای جدید شده است؛ ساخت وسازهای ناشی از طرح های جامع و تفصیلی که بنا بر سنت شهرسازی چند دهه اخیر، علاقه و توجهی به شناخت و درک صحیح از یک محدوده تاریخی شهری ندارند. ازاین رو با وجود برخی تلاش های صورت گرفته در جهت حفظ نسبی، محله سلطان میراحمد از تغییرات حاصل از تحولات شهری دهه های اخیر بی نصیب نبوده است. حفظ یک محدوده شهری تاریخی به میزان قابل توجهی به شناخت آن مربوط است. بدین سبب این مقاله در پی مطالعه و معرفی خصوصیات اصلی و عناصر مهم تر بافت شهری محله و همچنین بررسی و مطالعه آسیب های وارد بر آن است. در این پژوهش که بیشتر بر مطالعات میدانی استوار بوده، به مطالعه عناصر مهم بافت و نقش آن ها در محدوده شهری مورد نظر پرداخته شده است. همچنین تلاش شده تا وضعیت فعلی بافت با آخرین وضعیت ثبت شده اصیل که در تصویرها و عکس های هوایی قابل مشاهده است، مقایسه شود. این مقایسه تفاوت ساختار و الگوی شهری محله در گذشته و حال حاضر را آشکار می کند و همچنین اثرات ثانوی این تغییرات و دگرگونی ها را که موجب بروز اثراتی چون حذف و الحاق اندام های شهری و آشفتگی بصری شده است، به تصویر می کشد.
زیارتگاه گلچقانه کاشان، مطالعه ویژگی های معماری و سیر تحول تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
81 - 114
گلچقانه بنایی زیارتگاهی است که هنوز هم به واسطه انجام آیین های عزاداری مورد توجه است. بنای اصلی و مجموعه پیرامونش در کوچه گلچقانه منشعب از خیابان فاضل نراقی قرار گرفته است. این بنا در سال 1382 به شماره 9032 در فهرست آثار ملی ثبت شده است. بنای اولیه شامل بقعه و شبستان مجاور بقعه و حسینیه مردانه است. مجموعه بخش های جدیدتری از جمله بخش های خدماتی متأخری دارد که سابقه ساخت آن ها به دهه 1370 خورشیدی بازمی گردد و هم اکنون نیز بخش های دیگری از جمله یک حسینیه جدید در حال ساخت است. تغییرات ایجادشده در بافت شهریِ این مرکز محله و همچنین مداخلات در بنا، شکل اولیه و اصیل آن را تغییر داده است. این در صورتی است که تاکنون نیز مطالعه ای در خصوص شکل گیری و سیرتحول بنا صورت نگرفته است. لذا بیم آن می رود که تغییرات ایجادشده درک ما را از بنا و جایگاه شهری آن فروبکاهد. این مقاله در پی مطالعه خصوصیات معماری و تاریخی بنا و از جمله شکل گیری و تغییر و تحولات آن است. روش تحقیق به کارگرفته شده توصیفی تاریخی است و جمع آوری اطلاعات از طرق مصاحبه، پیمایش میدانی و رجوع به اسناد و مدارک و متون تاریخی صورت می گیرد. براساس این مطالعه، بنای گلچقانه از نوع زیارتگاه های پیش از دوران قاجار است که کاربرد آرامگاهی نیز داشته و در پیوند با محیط شهری، به یک کانون برگزاری مراسم آیینی تبدیل شده است.
آسیب شناسی و ارزیابی اصالت و یکپارچگی در محله طمقاچی های کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
محله طمقاچی ها یکی از محله های تاریخی کاشان است که به دلیل قرارگیری در کنار عناصر مهمی از شهر همچون دروازه سوق و بازار و همچنین به سبب وجود بناهای باارزش، جایگاهی ویژه در شهر تاریخی دارد. این محله به دلیل تغییرات شهری نظیر توسعه شهر، ساخت وسازهای جدید و احداث خیابان ها، به ویژه احداث خیابان باب الحوائج، دچار آسیب ها و مشکلات فراوانی شده است. لذا این پرسش ها قابل طرح است که ساخت خیابان یادشده و تبعات ایجادشده در پی آن، به چه تغییراتی در این محله منجر شده، دامنه این تغییرات و مداخلات چیست و چه آسیب های ثانوی به ویژه بر اصالت و یکپارچگی محدوده شهری در پی داشته اند. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و عمده اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی حاصل شده اند. هدف این مقاله نیز واکاوی و بازنمایی تأثیرات مخرب تحولات شهری یادشده بر روی محله طمقاچی هاست. مطالعات صورت گرفته در این تحقیق که بر مبنای منشور حفاظت شهری صورت گرفته، گویای از بین رفتن یکپارچگی و شخصیت اصیل این محله تاریخی است. این موضوع به ویژه با مقایسه وضعیت کنونی محله با آخرین وضعیت اصیل مندرج در تصویرهای هوایی آشکار می شود. این مقایسه نشان می دهد که چگونه تغییرات ایجادشده در ترکیب عناصری که به یک محدوده شهری شکل می بخشیده اند و همچنین دگرگونی در عناصری که معرف هویت یک منطقه تاریخی هستند، در نهایت بر اصالت محله طمقاچی ها تأثیر گذاشته و آن را به شدت تضعیف کرده است. از جمله با از بین رفتن ارزش های اصیل، محله امروزی فاقد ویژگی های برجسته و شاخصی است که به آن اهمیت و شخصیت می بخشیده است. علاوه بر این مطالعات نشان می دهد که در اثر تغییرات ایجادشده و با وجود ساخت خیابان باب الحوائج، یکپارچگی محدوده شهری مورد نظر تضعیف شده، به طوری که محله جایگاه خود را در ساخت فضایی شهر از دست داده و منزوی شده است. شهر تاریخی، کاشان، محله طمقاچی ها، اصالت، یکپارچگی.
مطالعه مرکز محله پنجه شاه کاشان با تأکید بر نقش زیارتگاه و عناصر معماری و شهری پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
بقعه امامزاده هارون بن موسی بن جعفر(ع) معروف به زیارتگاه پنجه شاه، در محله ای به همین نام در خیابان باباافضل کاشان واقع شده است. این بقعه در گذشته بخشی از مرکز محله پنجه شاه را تشکیل می داده است؛ مرکز محله ای که علاوه بر بقعه، عناصری چون آب انبار، کاروان سرا، عصارخانه، حمام آقاشاه، گذر یا بازارچه، مسجد و گورستان قدیمی را نیز شامل می شده است. مجموعه مرکز محله در سال ۱۳۸0 و با شماره ۵۹۳۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. قدیمی ترین تاریخی که در بنای بقعه دیده می شود، به سال 956ق بازمی گردد که بر دو قطعه کاشی محراب مانند نقش بسته و نشان از پیشینه کهن این محدوده شهری دارد. این مرکز شهری به دلیل احداث خیابان باباافضل و دگرگونی های ناشی از توسعه نامتوازن شهری دچار آسیب های جدی شده است؛ از جمله پاره ای از عناصر کهن مجموعه تخریب شده اند. در حال حاضر، بخش های باقی مانده نیز در وضعیت نابسامانی قرار دارند. این تغییرات، نقشِ مرکز محله در بستر شهری امروزی را مخدوش و درکِ وضعیت اصیل آن را نیز دشوار کرده است. هدف این مقاله، بازیابی آخرین وضعیت اصیل این مرکز شهری پیش از مداخلات دهه های اخیر است و مقاله در پی پاسخ دادن به این پرسش است که پیش از دگرگونی های وسیع ناشی از ساخت خیابان، مجموعه مرکز محله پنجه شاه چه طرح و ترکیبی داشته است. آگاهی از این وضعیت، درک ما را از یک مرکز محله کهن کاشان افزایش می دهد و امکان مطالعات تکمیلی در جهت حفاظت از ارزش های شهری این محدوده و مرمت آن را فراهم می کند. در این مقاله با روشی توصیفی تاریخی، عناصر و شواهد شهری و همچنین منابع مکتوب مطالعه و بررسی می شوند و از مقایسه آن ها با تصویرهای باقی مانده تلاش می شود طرح اولیه مرکز شهری یادشده بازیابی و ترسیم شود. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد بنای اولیه و اصلیِ بقعه در درون گورستانی قدیمی شکل گرفته است. در دوره صفویه و قاجار، مجموعه مرکز محله و عناصر شهری آن تکمیل شده و این وضعیت تا ابتدای دهه 1330 باقی مانده است. پس از تغییرات و توسعه های شهری سده اخیر، گورستان به تدریج به بخش کوچکی در جوار بقعه تقلیل یافته و بخش هایی از مرکز محله نیز تخریب شده و یا راه زوال را پیش گرفته اند.
مطالعه جایگاه بازار در فرآیند تغییر ساختار فضایی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
77 - 108
حوزه های تخصصی:
بازار از دیرباز ازنظر اقتصادی و فرهنگی اجتماعی، مهم ترین بخش و هسته اصلی شهر کاشان بوده است. در طی یک صد سال اخیر با وقوع توسعه شهری، کاشان دچار دگرگونی های ساختاری مهمی شده که نتیجه آن گسستگی بازار از بستر شهری، به حاشیه رانده شدن آن و درنتیجه عدم رونق کسب و کار است. این تغییرات که به طور عمده با ساخت خیابان همراه بوده اند، باعث شده تا بخش هایی همچون بازار نو مسگرها تخریب شود و یا مانند بازار پانخل راه انزوا پیش بگیرد. هدف مشخص کردن تأثیر تغییرات ایجادشده ناشی از ساخت خیابان ها بر ساختار فضایی شهر و نقش بازار در آن ساختار است؛ لذا پژوهشی توصیفی تبیینی و ازنظر کاربست، کاربردی است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله که بر مطالعه ساختار فضایی شهر استوار است و ترکیبی از روش های کمی و کیفی است، شامل سنجش پیکره بندی شهر بر اساس روش نحو فضا و همچنین مطالعه کارکردی بازار که نتایج آن در قالب رویکردی کل نگر و تفسیری و بر پایه خصوصیات تاریخی و نقش بازار و اجزاء آن در ساخت کلی شهر توصیف و تبیین می شوند. برای نیل به هدف، وضعیت ساخت فضایی شهر در سه دوره مختلف در طی سده حاضر بازسازی و مطالعه خواهد شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از دهه 1300 تا دهه 1340 و با ساخت مجموعه ای از خیابان ها، جایگاه بازار در ساخت شهر منسجم، در آغاز این سده تضعیف شده است و مجموعه ای از خیابان های یادشده ساخت فضایی شطرنجی شکل جدیدی را شکل داده اند که نقش بازار در آن کم رنگ شده است. با ادامه تغییرات، هم توسعه شهر و ساخت فضایی جدید که به سوی غرب و جنوب غربی رشد یافته سبب شده بازار در نسبت با شهر تاریخی در انزوا قرار گیرد و هم بازار تحت تأثیر خیابان های پیرامون خود تغییرات وسیعی کرده است. به نظر می رسد تحت تأثیر چنین خیابان هایی، بازار از بافت شهری پیرامون خود منفک شده و عناصر و اجزاء بازار یکپارچگی اولیه خود را از دست داده اند.
بازشناسی و بازخوانی صحه، فضای فراموش شده شهری در شهر تاریخی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صحه ، فضای شهری اصیل و کانون جذاب فعالیت های اجتماعی درون محله، یکی از عناصر سازمان فضایی و از واژگان شهرسازی کهن اصفهان بوده است که امروز به طور کلی فراموش شده و توسط طراحان و برنامه ریزان شهری نادیده گرفته شده و مدفون در لایه های تاریخی است. این فضای بازِ عمومی، به واسطه مداخلات نسنجیده و فاقد پشتوانه علمی، رفته رفته رو به نابودی گرائیده و درون بافت استحاله گردیده و بدین ترتیب، نقش تاریخی خود را به مثابه کانون تبلور حیات مدنی از دست داده است. هدف از این مقاله، بازشناسی صَحِه های تاریخی به قصد بازتعریف و تقویت نقش آن در ساختار شهر است. روش تحقیق مقاله حاضر مبتنی بر روش های توصیفی-تحلیلی، مقایسه تطبیقی و تاریخی بنا شده است. روش کار این پژوهش بر پایه بررسی های میدانی و جستجوی دگرگونی های آن بر اساس مطالعه اسناد تصویری، تحلیل مورفولوژیک و همچنین مطالعات اسناد و مدارک مستند کتابخانه ای، کتیبه های تاریخی منصوب در بناهای تاریخی و تاریخ شفاهی برگرفته از مصاحبه با ساکنین قدیمی و بومی بافت استوار شده است. نتایج حاصل از این پژوهش ضمن بازشناسی و باز خوانی نقش و اهمیت این فضای شهری، نشان می دهد که صَحِه، فضای باز سرگشاده، انعطاف پذیر و انطباق پذیر در گذر زمان، با گستره ای از نقش ها و عملکردهای متنوع، پدیده ای پویا و زنده در طول تاریخ بوده، هر چند که دگرگونی های نیم قرن اخیر مقدمات نابودی و محو شدن آن ها را فراهم ساخته است.
شناسایی ساختار محلات و ارزش های کالبدی مرکز شهر تاریخی شیراز پیش از اسلام تا دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۹)
239-216
حوزه های تخصصی:
شهر شیراز از پیشینه تاریخی غنی ای برخوردار است و در طول تاریخی همواره به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای فلات مرکزی ایران به شمار رفته است. همچنین این شهر به دلیل قرارگیری در مجاورت دشت مرودشت یکی از زیستگاه های مهم ایران در دوران هخامنشیان و ساسانیان به شمار می رفت و در دوره پس از اسلام نیز یکی از شهرهای مهم ایران محسوب می شد. این نقش و جایگاه بعد از حمله مغول ویژگی ممتازی به خود گرفت و شیراز به عنوان قطب فرهنگ و ادب ایران محسوب می شد. اهمیت سیاسی این شهر در دوره های مختلفی که به عنوان پایتخت مدنظر بود و قرارگیری آن در مرز شمالی دشت شوش، آن را تبدیل به دروازه جنوب به شمال ایران کرده است. این اهمیت و جایگاه و تأثیر آن بر ویژگی های شکلی این شهر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در فقدان مستندات قابل اتکا از شکل شهر در دوره های تاریخی، به ویژه تا طلوع حکومت صفویه، نیاز به بازنمایی تصویری روشن از سیر تحولات کالبدی این شهر بیش از پیش احساس می شود. در این مقاله با توجه به موضوعیت تاریخی آن، جمع آوری داده ها به روش توصیفی با رویکرد تاریخی- اسنادی و با بهره گیری از متون و منابع انجام شد. همچنین تحلیل داده ها و نتایج حاصل از مطالعات به روش تحلیلی- تطبیقی بود. درنهایت می توان تغییرات معماری بناها و فضاهای شهری شیراز در دوره های پیش از اسلام و بعد از اسلام تا ظهور حکومت صفویه و بعد از آن تا دوره زندیه و قاجاریه را تقسیم بندی کرد و به کمک نقشه های ارائه شده ویژگی های معماری بناها و فضاهای شهری شیراز را هر دوره به نمایش گذاشت.
ارزیابی اصالت در محدوده های شهری تاریخی، بر اساس مطالعه و آسیب شناسی محله پاقپان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۰)
392-366
حوزه های تخصصی:
محله پاقپان در طی سال ها به دلیل ارتباط با بازار کاشان، وجود بقعه میرنشانه و آرامگاه محتشم، مورد توجه بوده است. امروزه این محله به مانند سایر محله های تاریخی دچار دگرگونی و تحول شده است، تحولاتی که به دلایل مختلفی نظیر احداث خیابان محتشم، ساخت و سازهای جدید و توسعه شهر حادث شده اند و به ویژگی ها و شکل اصیل این محله تاریخی آسیب وارد کرده اند. لذا این مقاله در پی یافتن پاسخ این پرسش ها ست که رخدادهایی یاد شده چه تحولاتی در محله پاقپان ایجاد کرده اند، این تحولات چگونه به کالبد و کارکرد این محله آسیب وارد آورده اند و درنهایت بر اصالت آن تأثیرگذاشته اند. روش پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی است، و برای دستیابی به اطلاعات از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است. هدف این پژوهش نیز شناخت ویژگی های محله پاقپان و نمایش تأثیرات مخربی است که تحولات بی برنامه شهری بر روی اصالت این محله گذاشته اند. بررسی های صورت گرفته در این مقاله برای شناخت و آسیب شناسی ویژگی های محله پاقپان بر اساس منشور واشنگتن شکل گرفته اند، و نشان می دهند که ویژگی های این محله که از آخرین شکل اصیل آن قابل شناسایی هستند، در مقایسه با وضع موجود، متحمل چه تغییرات و آسیب هایی شده اند. از طرفی برای ارزیابی اصالت محله پاقپان ویژگی های این محله با توجه به سند نارا و بیانیه سن آنتونیو نیز مورد داوری قرارگرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که اصالت محله پاقپان بیشتر در محدوده شمالی این محله آسیب دیده است، و همچنین مطالعه بر روی مساحت تخریب های این محله نشان می دهد که امروزه نزدیک نیمی از کالبد اصیل آن از بین رفته است. این موضوع بر کارکرد محله نیز تأثیرگذاشته و قسمت هایی از آن به صورت مخروبه و بدون کاربری رها شده اند. ادامه این روند آسیب رسان به از میان رفتن کامل ویژگی های اصیل محله پاقپان منجر خواهد شد، و شناخت و خوانش شکل اصیل آن از شرایط موجود نیز غیرممکن می شود.
برنامه ریزی حفاظت و توسعه یکپارچه فضاهای شهری بر مبنای مؤلفه های منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
39-18
حوزه های تخصصی:
رویکرد متأخر، حفاظت را به عنوان «مدیریت اندیشمندانه تغییر» تعریف می کند و یک رویکرد مبتنی بر چشم انداز را نسبت به مدیریت میراث فرهنگی توصیه می کند. توصیه یونسکو (۲۰۱۱) در ارتباط با منظر شهری تاریخی Historical Urban Landscape ( HUL ) رهنمودهایی را درخصوص رویکرد مبتنی بر چشم انداز در سطح بین المللی ارائه کرد که در حال حاضر تا حدی توسط دولت های ملی و محلی اجرا می گردد. پژوهش حاضر با هدف توسعه یک چارچوب ارزیابی نسبت به تبیین تفاوت ها و شباهت هایی بین سیاست های موجود محلی و شیوه های مدیریت و توصیه شوندگان توسط روش منظر شهری تاریخی، برای چهار متغیر تعریف شده شامل صفات (چه)، ارزش ها (چرا)، ذی نفعان (چه کسی) و استراتژی ها (چگونه) صورت گرفته است. چارچوب ارائه شده در این مقاله آشکار می کند که چگونه میراث فرهنگی در چارچوب سیاست تعریف شده، هم از جنبه میراث ملموس و ناملموس و هم در ترکیب آنها بررسی شده است و انتظار می رود تا میزان انحراف از جوانب مختلف را مانند سطح اجرا رویکرد HUL و مانند آن تبیین کند. این فرایند به منظور حفاظت و کنترل تحولات منظر شهری تاریخ در قالب اقدامات شش گانه شامل انجام بررسی های جامع و نقشه برداری از منابع شهری، رسیدن به اجماع با متصدیان، بررسی آسیب پذیری منابع شهری، یکپارچه سازی ارزش های میراث شهری، بررسی میزان آسیب پذیری آنها در چارچوب توسعه گسترده شهری، اولویت بندی اقدامات حفاظت و توسعه و ایجاد همکاری مطلوب در چارچوب های مدیریت محلی پیشنهاد شده است. این چارچوب با استفاده از روش های مطالعات موردی می تواند آزمایش شده و در مقیاس گسترده تر به عنوان یک ابزار نظارت، برای نظارت بر تغییرات در سطح برنامه ای برای مدیریت حفاظت و توسعه شهری ملاک عمل قرار گیرد.
رهیافتی بر جایگاه مدیریت تغییر در حفاظت از مناظر شهری تاریخی بررسی موردی: محدوده مرکزی بافت تاریخی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
5 - 26
حوزه های تخصصی:
در یک قرن اخیر مناظر شهری تاریخی تحت تأثیر تحولات ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و البته در پی اجرای طرح های بالادستی، مداخلات و تغییرات اقلیمی، دچار تغییر شدند. در چنین شرایطی جلوگیری از چنین تغییری عملا غیرممکن شده و مدیریت این تغییرات در راستای حفاظت از شهر تاریخی ضرورت پیدا کرده است. این نوع از مدیریت به عنوان بخشی از فرآیند حفاظت شهری با تجزیه و تحلیل دقیق تغییرات و تأثیرات آن به کنترل و کاهش آثار سوء آن ها می پردازد. هدف از این پژوهش کاربست مدیریت تغییر در حفاظت از منظر شهری تاریخی قزوین است که از طریق شناخت ویژگی های بافت تاریخی و بررسی تغییرات، ارزیابی و آسیب شناسی آن تأمین شده است. همچنین تغییرات مناطق مسکونی، مناطق سبز و راه ها به طور خاص بین سال های 1335 تا 1398 با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 مورد مقایسه قرار گرفتند. تغییرات رخ داده در محدوده تحت تأثیر اجرای طرح های توسعه شهری، با افزایش قطعات بلوک های مسکونی ضمن کاهش مساحت آن ها، از بین رفتن شبکه معابر ارگانیک بافت تاریخی، و همچنین با کاهش چشمگیر و پراکندگی فضای سبز روبرو شده است.
مطالعه تطبیقی سیاست گذاری ها و تجارب حفاظت میراث فرهنگی در شهرهای تاریخی شهرهای ارومیه، ایران و تورین، ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
107 - 130
حوزه های تخصصی:
دو کشور ایران و ایتالیا دارای تاریخی بسیار کهن و به تبع آن جلوه هایی باشکوه در معماری و شهرسازی مراکز تاریخی-شهری خود هستند. حفاظت از این میراث فرهنگی غنی در مقیاس شهری، وجود و اجرای قوانین و سیاست های مرتبط را طلب می کند. این پژوهش تطبیقی به روش تحلیلی و توصیفی، بامطالعه و تحلیل اَسناد طرح های جامع و تفصیلی شهری به سه زبان فارسی، ایتالیایی و انگلیسی، بررسی های میدانی در دو شهر تاریخی ارومیه و تورین، ضمن بررسی قوانین و سیاست های دو کشور در حفاظت میراث فرهنگی در شهرهای تاریخی، به بررسی میراث های هر دو شهر و سیاست گذاری ها در حفظ آن ها می پردازد. بررسی تطبیقی این قوانین ازنظر نوع و کیفیت نظام برنامه ریزی در طرح های جامع و تفصیلی به همراه واکاوی سیاست های این دو کشور برای حفاظت کارآمدتر میراث فرهنگی در راستای مدیریت شهری پایدار از اهداف پژوهش حاضر هستند. نتایج نشان داد علاوه بر مشابهت های فرهنگی فراوان به ویژه در شناخت آثار و میراث فرهنگی، هر دو جامعه هم به لحاظ فلسفه ادراکی در بحث حفاظت میراث فرهنگی و هم در نوع مداخلات در بافت های تاریخی اشتراکاتی دارند. باوجود تشابهاتِ تکوینیِ هر دو شهر و به تبع آن برنامه های مشابه در حوزه حفاظت میراث فرهنگی، شیوه های مداخله ای در ارومیه بیشتر سنتی و بومی و در تورین مبتنی بر برنامه ریزی و سیاست گذاری های مدرنِ غیرمتمرکز استوار بوده است. تورین با بهره گیریِ هوشمندانه مدیریتِ علمی، از استراتژی پخشِ فشارِ کاربری ها و فعالیت هایِ مستهلک کننده بافت مرکزی-تاریخی به واحدهای همسایگیِ دیگر و به کارگیریِ تکنولوژی هایِ نو، ضمن حفاظت موثر از میراث فرهنگی، گردشگری خود را به عنوان منبع اصلی درآمد شهری تقویت نموده که این رویکردِ هوشمندانه، برای شهرهای ایران ازجمله ارومیه در کسب درآمدهای جایگزین نفت ازجمله گردشگری همسو با توسعه پایدار شهری است.
مطالعه آسیب شناختی بازار پانخل کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
۴۲۶-۴۰۰
بازار پانخل در منتهی الیه غربی بازار کاشان و در شمال میدان کمال الملک واقع شده است. با وجود قرارگیری در مرکز شهر، این بازار حیات اجتماعی و اقتصادی درخوری ندارد. در پی ساخت خیابان بابا افضل، بازار پانخل از بدنه اصلی بازار کاشان جدا شد و اهمیت خود را از دست داد. در ادامه با تخریب محدوده شهری اطراف بازار، بازار پانخل از بافت شهری پیرامون نیز منفک شد. در اثر این رخدادها بازار پانخل به یک بازار منزوی تبدیل شد که فعالیت های اقتصادی آن محدود شده بود؛ بنابراین هم بازار نقش و جایگاه خود را در شهر تاریخی از دست داد و هم به دلیل انزوا یک دوره طولانی کم رونقی و فرسودگی را طی کرده است؛ از این رو این پرسش قابل طرح است که مهم ترین خصوصیات بازار پانخل چیست و چه آسیب هایی به بازار پانخل وارد شده است؟ برای پاسخ دادن به این دو پرسش لازم است این بازار مستندسازی شود و به همراه محیط شهری پیرامونش مطالعه و آسیب های وارد آمده به آن ارزیابی شود. روش تحقیق مورد نظر ترکیبی است از مطالعات کیفی و کمی به همراه بررسی و پیمایش های میدانی و مستندسازی. مستندسازی، مطالعه و آسیب شناسی صورت گرفته نشان می دهد این بخش از بازار به دلایلی از جمله ساخت خیابان باباافضل جایگاه خود را از دست داده و توسعه های صورت گرفته در محلات پیرامون نیز به منفک شدن آن از بافت شهری منجر شده است. با وجود این، بازار یادشده هنوز جایگاه اجتماعی و نقش خود در آیین های شهری را حفظ کرده است.
ارزیابی یکپارچگی در محدوده های شهریِ تاریخی، با تکیه بر مطالعه محله سلطان امیر احمد کاشان و محدوده های پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
55 - 79
حوزه های تخصصی:
یکپارچگی یک محدوده را احتمالاً می توان با فهم آن به عنوان یک کل به هم پیوسته مترادف دانست. به نظر می رسد که در واقع حفظ ساختارهای ملموس و غیرملموس این کل به هم پیوسته در نهایت یکپارچگی یک محدوده تاریخی را تضمین می کند. در بخش های قابل توجهی از چارچوب های حفاظت به طور ضمنی به یکپارچگی و اهمیت آن اشاره شده است. برای مثال منشور ونیز متذکر شده که محوطه های یادمان ها باید به طور خاص مراقبت شوند تا یکپارچگی آن ها حفظ شود. باوجود این، دست کم روال مشخصی برای ارزیابی و احصاء یکپارچگی در محدوده های شهری تاریخی در ایران تنظیم نشده است و مشخص نیست حدود یکپارچگی چه هستند. این در صورتی است که از جمله مهم ترین آسیب ها در شهرهای تاریخی ما تداوم نیافتن یکپارچگی به آن نحوی است که در وضعیت های تاریخی قابل شناسایی است. هدف اصلی این مطالعه یافتن اصلی ترین معیارهایی است که در ارزیابی یکپارچگی یک محدوده شهری نقش دارند. در این مقاله معیارهای اولیه برای ارزیابی یکپارچگی بر اساس چارچوب های حفاظتی موجود تدوین و سپس مدل اولیه بر روی پهنه شهری دربردارنده محله سلطان امیر احمد و محدوده های شهری پیرامون به اجرا درمی آید. مقصود آن است که یافته های اولیه بر روی یک وضعیت شهری واقعی و آسیب دیده اجرا شده و معیارهای مورد نظر به صورت دقیق تری تبیین شوند. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و متون تاریخی، اسناد کتابخانه ای، مطالعات میدانی و به ویژه بررسی تصاویر تاریخی مسیر دستیابی به اطلاعات بوده است. لذا تلاش شده است تا وضعیت اولیه و تقریباً یکپارچه محدوده شهری مورد نظر بر اساس وضعیت ضبط شده در عکس های هوایی سال 1335 و همچنین اطلاعات موجود از کاربری ها و کار و زندگی مردم در گذشته بازسازی شود. مدل اولیه برای ارزیابی یگپارچگی نیز عمدتاً بر اساس تحلیل متونی چون توصیه نامه نایروبی، منشور واشنگتن، بیانیه سن آنتونیو و اصول والتا تدوین شده است. یافته های مقاله نشان می دهند که تغییر و تحولات صورت گرفته چگونه بر الگوهای کلان، بافت، بناها و ویژگی های بصری، رابطه محدوده با محیط پیرامون، کارکردها، روح و هویت مکان، فنون سنتی و سنت های فرهنگی یک محدوده شهریِ تاریخی تأثیر گذشته اند؛ و چگونه یکپارچگی آن را تحت تأثیر قرار داده اند.