مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
محیط کالبدی
حوزه های تخصصی:
حس مکان که از عوامل تعلّق به یک مکان و به ادراک کنشگران از محیط، اشاره دارد، از جمله مفاهیم مهم و کلیدی در جغرافیای انسانی به ویژه جغرافیای فرهنگی محسوب می شود. این پژوهش به بررسی وتحلیل کیفیت محیط کالبدی وحس مکان دانشجویان می پردازد. روش تحقیق از سنخ توصیفی–تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق تعداد 5644 نفر از دانشجویان دانشکده های زیر مجموعه گروه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی تهران می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر پایه مطالعات اسنادی است و در بخش عملی نیزتعداد 400 نفراز دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برگزیده شدند. یافته های تحقیق نشان داد، متغیر موقعیت دانشگاه با میانگین وزنی 06/4 و وزن نسبی 27/0 در بین متغیرهای پانزده گانه تحقیق بیشترین ﺗﺄثیر را بر حس مکان دانشجویان داشته و بالاترین رتبه را به خوداختصاص داده است. عناصر محیط کالبدی مانند فضای مناسب جهت پیاده روی و فضای سبزﻣﺸﺠﺮنیز بعد از موقعیت دانشگاه بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده اند.
منظر فرهنگی باغستان سنتی قزوین : بررسی مفاهیم پایه و تحلیل عناصر و خصیصه ها در حوزة کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظر فرهنگی مفاهیم مختلفی را در تعامل انسان با محیط زیست، تداوم تاریخی، مظاهر فرهنگی و سنت های بومی منتقل می کند. واژة فرهنگ در تعاریف پایه بیان کنندة رابطة مردم با محیط به منظور آبادانی و حضور ارزش های ملموس و غیر ملموس بوده و وجه مشترک میان مفهوم منظر و دارایی های فرهنگی است. هدف از این مقاله بررسی یکی از آثار ثبت شدة میراث فرهنگی یعنی باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی است. فرضیة پژوهش طرح مفاهیم مشترک منظر فرهنگی و باغستان یعنی تعامل خردمندانة مردم با محیط طبیعی و مدیریت هوشمندانة آب برای امرار معاش در طول تاریخ است که بر پایة تعاریف پایه و مراجع جهانی تبیین می شود. برای اثبات این فرضیه شواهد موجود از رابطة میان انسان و محیط در باغستان تحلیل می شود. به طور مثال باغستان به روش کشت مختلط به شیوة غرقابی در فصل بهار توانسته است موانع محیطی همانند سیلاب رودخانه های فصلی را به منابع جهت آبیاری تبدیل کند و با گونه های درختان بومی مقاوم در برابر اقلیم سخت در طول تاریخ محصولات با ارزشی همانند پسته و بادام، انگور و زردآلو تولید کند. دو خصوصیت بارز باغستان سنتی قزوین یعنی تداوم تاریخی و بروز خصوصیات بوم شناختی فرضیة پژوهش را تقویت می کنند. بدین ترتیب در دسته بندی های ارایه شده در مراجع جهانی باغستان زیر مجموعة منظر متداوم یا منظر بومی تاریخی قرار می گیرد. سهم اصلی پژوهش تحلیل خصیصه ها و عناصر منظر فرهنگی باغستان با کمک مراجع جهانی همانند مرکز میراث جهانی یا بنگاه بوستان های ملی است. این عناصر به شکل چند جانبه در سه دستة کلی طبیعی، پوشش گیاهی و سیستم های اکولوژیکی، مصنوع شامل سازماندهی فضایی، مسیرهای حرکت، سیستم های آبیاری، و ساختارها و اشیا و خصیصه های انسانی و مدیریتی، شواهدی برای رابطة مستقیم میان مردم و بستر طبیعی باغستان ارایه داده و به هم پیوستگی هوشمندانه ای را میان یکدیگر به نمایش می گذارند. به عنوان مقاله ای در حوزة معماری این پژوهش عناصر محیط مصنوع را با جزییات بیشتری ارایه کرده است. در نتیجه گیری بر لزوم حفاظت از باغستان سنتی قزوین با رویکرد منظر فرهنگی به شکل نگهداری از کلیة عناصر شاکلة به هم پیوسته و همچنین ضرورت نظارت دراز مدت بر سلامت عناصر معرفی شده در این مقاله تأکید شده است. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ نحوة گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- تحلیلی محسوب شده و به لحاظ نوع داده ها از نوع کیفی است.
تبیین ویژگی های محیط کالبدی و عصب روان شناختی در ادراک محیطی مبتلایان به دمانس از نوع آلزایمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف این مطالعه، ویژگی های محیط کالبدی و تبیین آن را در الگوی معماری مبتنی بر عصب روان شناختی بررسی می کند تا بتواند پاسخ گوی نیازهای مرتبط با فرایندهای ذهنی (احساس، ادراک، حافظه و سازمان بندی رفتار هدفمند و تطابقی با محیط) مبتلایان به دمانس از نوع آلزایمر باشد. مواد و روش ها مطالعه حاضر با نمونه گیری هدفمند از مبتلایان به آلزایمر با روش پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه تحلیل محتوای کیفی (استقرایی) از ۹ مصاحبه نیمه ساختار یافته و متون پژوهشی مرتبط انجام شده است. از میان ۶ بیمار انتخاب شده، پس از آزمون های تعیین سطح بیماری، ۴ نفر انتخاب شدند. برای تکمیل مفاهیم، با ۵ نفر از مراقبان بیماران نیز مصاحبه شد. یافته ها تحلیل محتوای مصاحبه ها شامل ۲۸ کد استخراج شده اولیه، ۳ زیرطبقه شامل بی تفاوتی به عناصر محیطی، تمایل حضور در مکان های آشنا و استرس زا بودن محیط های نا آشنا و طبقه مرکزی با مفهوم «ادراک محیطی» استخراج شد. نتیجه گیری تبیین ویژگی های محیط کالبدی و عصب روان شناختی به صورت همزمان می تواند نقش بسزایی در ایجاد محیط سکونتی، مراقبتی و درمانی این مبتلایان داشته باشد. ازاین رو، به کارگیری نشانه های حسی محیط در کاهش اختلالات رفتاری اثربخش است. بنابراین، ادراک محیطی قوی تر به معنای وجود برهم کنش بیشتر میان ابعاد مختلف محیط (کالبدی و عصب روان شناختی) است.
تحلیلی بر اثرگذاری کیفیت محیط کالبدی بر الگوهای رفتاری شهروندان (نمونه موردی: میدان بابا طاهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
144 - 156
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ فضاهای شهری به تدریج با نزول کیفیت محیط کالبدی رو برو بوده اند و به جای صحنه های گفتگو تبدیل به فضاهایی برای خیره شدن و مخصوص حرکت سواره شده اند. این پژوهش با هدف ش ناخت کیفیت محیط کالبدی و تأثیر آن بر الگوهای رفتاری افراد در میدان آرامگاه باباطاهر همدان صورت گرفته است که با استخراج شاخص ها و با بکارگیری از پرسشنامه و نقشه های رفتاری اطلاعات لازم را جمع آوری و برای تبدیل یافته ها به مؤلفه های کمی از نرم افزار SPSS و برای اولویت بندی محدوده های اطراف میدان جهت مداخله در بهبود الگوهای رفتاری باروش TOPSIS به تحلیل اطلاعات می پردازد. یافته های تحلیل نشان می دهد که نحوه استفاده از فضا به گونه ای است که محدوده شرقی با فعالیت های انتخابی (5%/11) ،فعالیت های اجتماعی (15%)و سپس در محدوده جنوبی با فعالیت های انتخابی (5%/15)، فعالیت های اجتماعی (5%/6) از امتیازات بالاتری نسبت به دیگر محدوده ها برخوردار هستند و به ترتیب معیارهای اجتماعی، ویژگی بصری، کیفیت زندگی شهری ایمنی و امنیت رابطه مستقیمی با رخداد فعالیت های انتخابی و فعالیت های اجتماعی دارند نکته حائز اهمیت مدت زمان رویداد این فعالیت هاست که در بازه زمانی کوتاه اتفاق می افتد، که ارتقا این امر علاوه بر ارتقا کیفیت محیط کالبدی با ایجاد قرارگاه های رفتاری مطلوب و غالب کردن آنها این امر میسر می شود.
واکاوی ظرفیت های محیط کالبدی و اجتماعی محلات تاریخی در شکل گیری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه های مختلف علوم، با طرح مفاهیمی مانند سرمایه اجتماعی در پی بیان ملموس و تحلیل پذیر پدیده های غامض اجتماعی هستند. یکی از کارکردهای متنوع سرمایه اجتماعی، در سطح محلات و حوزه سکونت بوده و تلاش برای حفظ و یا افزایش آن، راهکاری برای مقابله با برخی ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی محلات، دانسته شده است. محلات تاریخی ایران، واجد الگوهایی کالبدی و نیز قالب های اجتماعی تائید شده و مشخصی هستند. این پژوهش، از یک سو، مفهوم سرمایه اجتماعی را بر اساس مدلی به بحث می گذارد که آن را در سه جزء رفتاری، شناختی، و روان شناسانه برای محلات مسکونی تعریف کرده است. از سوی دیگر، شاخص هایی برای محیط اجتماعی (نظام اداری، ترکیب اجتماعی) و محیط کالبدی (تنوع و کارکرد اجزاء، ترکیب و ساختار، معماری و طراحی اجزاء) محلات تاریخی طرح کرده است و درنهایت، با تکیه بر تحلیل و اسناد به جستجوی رابطه میان آن ها با مؤلفه های سرمایه اجتماعی در مدل مذکور، می پردازد و در این میان، به مصادیقی عینی از محلات تاریخی نیز اشاراتی می شود. بررسی ها ضمن تأکید بر توجه به پیچیدگی مفهوم سرمایه اجتماعی، نشان دادند شاخص های محیط اجتماعی محلات تاریخی با جزء شناختی سرمایه اجتماعی (توانمندسازی و حس اجتماعی) رابطه دارند و می توانند بر جزء رفتاری آن نیز اثرگذار باشند. شاخص های محیط کالبدی بر جزء رفتاری (همسایه داری)، روان شناسانه (تعلق به مکان)، و شناختی (حس اجتماعی) تأثیرگذار هستند، همچنین انطباق و همخوانی محیط اجتماعی و محیط کالبدی محله، عاملی ضروری و مؤثر برای افزایش سرمایه اجتماعی ساکنان بوده است.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و محیط کالبدی محلات مسکونی با تاکید بر فضاهای باز و عمومی (نمونه موردی: دو محله متعلق به شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محلات مسکونی با چالش ها و ناهنجاری هایی در وجه اجتماعی خود روبه رو هستند و طراحان در حوزه معماری و شهرسازی تلاش می کنند با ارجاع به مفاهیمی برآمده از جامعه شناسی، روان شناسی، و ... ، نظیر مفهوم سرمایه اجتماعی، سهمی در ارتقاء محیط اجتماعی و کالبدی محلات داشته باشند. این پژوهش در پی کشف رابطه سرمایه اجتماعی و محیط کالبدی محلات (با تأکید بر فضاهای باز و عمومی) و یافتن مؤلفه ها یا شاخص های کالبدی مؤثر است و به این منظور با ارائه چارچوبی مشخص از سرمایه اجتماعی به بررسی آن در دو نمونه موردی در شهر تبریز که به لحاظ کالبدی با یکدیگر متفاوت هستند؛ می پردازد. در این پژوهش برای نیل به هدف، از روش سه وجهی و ترکیبی از داده های برآمده از پیمایش، مشاهده و ساختار عینی نمونه ها استفاده شده است. بررسی مجموعه داده ها نشان می دهند که میان سرمایه اجتماعی و شاخص های کالبدی فضاهای باز و عمومی رابطه وجود دارد اما شدت رابطه، کمتر از میزان انتظار است و به عبارتی نمی توان انتظار داشت که با تغییر در محیط کالبدی، تغییری متوازن و متعادل در الگوهای رفتاری ساکنان ایجاد شود. فارغ از این نتیجه کلی، رابطه شاخص فضای سبز و معابر پیاده با سرمایه اجتماعی تأیید شد و برای اهمیت پارک محلی و مؤلفه جذابیت در ارتقاء سرمایه اجتماعی نیز شواهدی به دست آمد.
شناسایی واعتباریابی ویژگی های فضای کالبدی مدارس بر اساس معماری اسلامی و از دیدگاه مربیان پرورشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های محیط کالبدی مدارس در تربیت دینی بود. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی-متوالی بود. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی شامل دو گروه بود. دسته اول متون و مقالات معماری اسلامی بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. گروه دوم مربیان پرورشی مدارس بودند که 9 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب و بر اساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی نیز 118 نفر از مربیان پرورشی با استفاده از روش سرشماری در پژوهش شرکت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه بود که روایی و پایایی هر دو مورد تایید قرار گرفت. یافته های پژوهش در بخش تحلیل محتوایی نشان می داد که تنوع فضایی ، بهره گیری از هنر و جذابیت بصری ، توجه به جامعه پیرامونی (پایگاه عبادی مشترک)، طراحی فضای نیایشی (تأکید بر محراب و گنبد)، توجه به مرکزیت حیاط، تأکید بر عناصر طبیعی و دسترسی آسان به امکانات (وضوخانه) از مواردی هستند که در طراحی محیط فیزیکی مدارس در تربیت اسلامی باید رعایت شوند. در بخش مصاحبه نیز مربیان پرورشی به زیبایی مکان نیایش، امکانات رفاهی ، طراحی انعطاف پذیر و چند عملکردی ، محوریت داشتن فضای نیایشی، نمایان و دعوت کننده بودن، اشاره کردند. در نهایت نتایج تحلیل عامل تاییدی، پنج ویژگی تنوع فضایی، زیبایی و جذابیت بصری، توجه به جامعه پیرامونی، فضای نیایشی مطلوب،مرکزیت حیاط و توجه به طبیعت را به عنوان ویژگی های فضای کالبدی مدارس در تربیت دینی نشان داد.
بازخوانی تأثیر محیط یادگیری بر فرایند ادراک و شناخت کودکان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل کالبدی محیط و شناخت عناصر محیطی تأثیرگذار بر فرایند ادراک و شناخت کودکان در محیط های یادگیری به معرفی مؤلفه هایی کیفی برای طراحی این نوع فضاها پرداخته است و با مطالعه و بررسی پتانسیل های موجود در محیط در جهت پیشبرد این نوع ساختارها و سازماندهی عوامل کالبدی محیط در کالبد فضاهای آموزشی گام برداشته است. بنابراین با نگاهی به روان شناسی محیط و تأمل بر اینکه محیط در رشد و پیشرفت فرد از راه های مختلف تأثیر می گذارد و نوع عادات و مهارت هایی که فرد کسب می کند مربوط به شرایط و اوضاع و احوال محیطی است که او در آن زندگی می کند، مشخص می شود که وضع تربیتی و زندگی اجتماعی فرد نیز تابع محیط است و تجربه هر فرد در زندگی محصول تأثیر متقابل میان آن فرد و محیط اوست. بنابراین محیط با ایجاد فرصت و تحریک و تشویق فرد، در فرایند ادراکی و شناخت او تأثیر می گذارد. در این مطالعه با تأکید بر عوامل اجتماعی و کالبدی فضاها و نقش ادراک و شناخت از محیط به بررسی مؤلفه های سازنده فضاهای آموزشی پرداخته شده است.
تولید نظریه معماری براساس الگوهای رفتاری اسلامی با رجوع به منابع اصلی سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت نظریه کالبدی منطبق با اسلام با تکیه بر الگوهای رفتاری اسلامی در قیاس با محتوای معرفتی، کمتر مورد نظر متخصصان بوده است. با توجه به خطر تأثیرپذیری از نمونه های غیردینی در ضمن رویکردهای نظری جدید، این نوشتار در کنار مطرح کردن یک بحث منطقی و تفسیری در مورد نظریات موجود و متون اسلامی اصیل، سعی دارد قابلیتهای متون اصلی سنّت اسلامی (قرآن و روایات) را بررسی و برای ارایه نظریه، مسیر رسیدن به یک نظریه اسلامی را بازیابی و ترسیم کند و در خلال مدل های ارائه شده، تفاوت ماهوی نظریه پردازی رفتاری - کالبدی منطبق با اسلام را با گونه های پوزیتیویستی به نمایش بگذارد. به این منظور، ساختار نظری دو نمونه از تئوریهای رفتاری - اجتماعی (نحو فضا به عنوان گونه ابژکتیو و مدل رفتار اجتماعی آلتمن به عنوان نمونه سوبژکتیو) با مبانی سنّت اسلامی مقایسه و ناسازی های اساسی بین آنها و مبانی مزبور ارائه شده است. یک ویژگی بنیادی رویکرد اسلام در رابطه رفتار اجتماعی با محیط کالبدی، این است که در این نگاه، نه مانند روانشناسان محیطی، متناسب کردن محیط با الگوهای رفتاری موجود، به عنوان ایدهآل تلقی می شود، نه تحقق هم پیوندی های فضای اجتماعی کشف شده از وضع موجود (در نحو فضا) و نه مانند مدرنیست ها، رویکرد اتوپیایی انسان محور پذیرفته می شود. سپس نیاز به واسطه مکان-رفتاری در متون اسلامی برای امکانپذیری ساخت نظریه، مورد بحث قرار گرفته و براساس آن، مفهوم «موقعیت تکلیفی» به عنوان واسط تئوریسازی رفتار- کالبد در اسلام، معرفی شده است؛ درنهایت مدلی خاص برای نظریه معماری منطبق با تعلیمات رفتاری اسلام بر پایه منابع اصلی سنّت اسلامی، ارائه شده است.
ارزیابی عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان در مجموعه های مسکونی (نمونه موردی: مجموعه های 512 و 600 دستگاه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 74
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بر پایه سنجش میزان تأثیر عوامل محیطی بر سلامت روان انجام گرفته تا نتایج آن راهگشایی برای طراحی محیط های مسکونی سالم باشد. جهت سنجش سلامت روان افراد از پرسشنامه GHQ-12 استفاده شد و ابزار بررسی کیفیت های محیطی شامل سه مؤلفه: محیط کالبدی، محیط اجتماعی و محیط زیست است. جامعه آماری شامل ساکنان دو مجموعه مسکونی 600 دستگاه و 512 دستگاه مشهد است که از بین آن ها نمونه ای 351 نفره موردبررسی قرار گرفت. جهت انجام محاسبات و پردازش اطلاعات از دو نرم افزار spss و LISREL استفاده شده است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که از میان تمام عوامل محیطی مؤثر بر سلامت روان، محیط کالبدی دارای بیشترین نارضایتی و درنتیجه بیشترین تأثیر منفی بر سلامت ساکنان است؛ بنابراین لازم است تا با اصلاح کیفیت فیزیکی محیط مسکونی، سطح رضایت افراد را از محل زندگی بالا برده تا زمینه بهبود کیفیت روابط اجتماعی ساکنان فراهم شود.
تحلیلی بر رضایتمندی دانش آموزان از مؤلفه های کالبدی مدرسه با تأکید بر یادگیری مشارکتی بررسی موردی: مدارس پسرانه دوره اول متوسطه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
51 - 72
حوزه های تخصصی:
توجه به ویژگی های محیط کالبدی و تأثیر آن بر یادگیری در فضاهای آموزشی می تواند به یادگیری بهتر دانش آموزان و همچنین رضایت آنها از محیط کمک کند. ازاین رو، در طراحی مدارس توجه به نیاز کاربران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. هدف از تحقیق، تحلیل رضایتمندی دانش آموزان از مؤلفه های کالبدی مدرسه با تأکید بر یادگیری مشارکتی است. روش تحقیقِ پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، پیمایشی (زمینه یابی) است و برای تحلیل داده ها از نرم افزار 24 SPSS استفاده شده است. جامعه آماری آن شامل 4911 نفر دانش آموز پسرِ مقطع متوسطه (دوره اول) در شهر تبریز است که نمونه شامل 356 نفر از طریق فرمول کوکران به دست آمد. پرسش نامه بین دانش آموزان چهار مدرسه که به طور خوشه ای از مناطق ده گانه شهر انتخاب شدند، توزیع گردید. تحلیل ها مبنی بر عدم رضایت دانش آموزان از محیط کالبدی است و دانش آموزان خواستار فضاهایی با معماری بر مبنای یادگیری و فعالیت مشارکتی بودند. نتایج نشان داد که میانگین وضعیت رضایت از محیط کالبدی مدارس پایین تر از میانگین متوسط جامعه است و همچنین ساختار کالبدی مدارس برای یادگیری مشارکتی مناسب نبوده، در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. درنهایت نتایج مستخرج از پژوهش حاکی از آن است که ایجاد فضاهایی با هندسه و مبلمان انعطاف پذیر و اجتماع پذیر، توجه به رنگ، جذابیت بصری، آسایش محیطی و فضای سبز امری مهم در جهت ایجاد فضایی مطلوب و مناسب برای دانش آموزان به شمار می رود.
بررسی تأثیر طراحی داخلی بیمارستان ها بر بهبود سلامت روان بیماران
حوزه های تخصصی:
طراحی و معماری مراکز درمانی به عنوان یک ضرورت در روند درمان مطرح می شود. همچنین بر اساس چنین پژوهش هایی می توان الگویی مناسب جهت طراحی مراکز درمانی بر مبنای انعطاف پذیری بالا، صمیمیت و آرامش ارائه نمود که تضمین کننده تسریع روند درمان بیماران و ارتقای سلامتی افراد جامعه خواهد بود. عناصر کالبدی محیط بر رفتار انسان در محیط تأثیرگذار می باشند که این عناصر در محیط های بیمارستانی اهمیت بیشتری دارند. عناصری از محیط ساخته شده که می تواند حس کنترل و رفاه بیمار را بهبود بخشد، تمرکز مطالعه خواهد بود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نور، صدا، رنگ، مبلمان و دیگر عناصر تأثیرگذار در طراحی داخلی بیمارستان ها بر سلامت روان بیماران بود. روش تحقیق بکار گرفته در این نوشتار مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و رویکردی توصیفی دارد. نتایج نشان می دهد با بهره گیری از معماری داخلی فضاهای درمانی و توجه به محیط کالبدی می توان به خلق فضاهایی مناسب و واجد ارزش فضایی پرداخت تا استرس و اضطراب بیماران را که ناشی از حضور در مراکز درمانی و یا بیماری است؛ کاهش داد و بر سلامت روان افراد تأثیر مثبت گذاشت و در جهت ارتقای سلامتی افراد که مهم ترین هدف بیمارستان ها است گام برداشت.
افزایش حضورپذیری در فضاهای شهری با رویکرد همساختی رفتار و محیط کالبدی (نمونه موردی: میدان انقلاب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۸
155 - 178
حوزه های تخصصی:
نیاز مردم به مکان هایی برای تعاملات اجتماعی و رفع نیازهای روانی یکی از ملزومات زندگی شهری می باشد. با درک چگونگی ارتباط محیط و الگوهای رفتاری (همساختی) می توان معماران و طراحان شهری را در جهت طراحی فضاهای مناسب یاری نمود. بدین منظور میدان انقلاب اصفهان به عنوان گره متصل کننده دو عنصر تاریخی سی وسه پل و محور چهارباغ در حاشیه زاینده رود، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش، استفاده از روش های کمی و کیفی به صورت توأمان می باشد. در بررسی محدوده موردنظر از تکنیک های مشاهده میدانی، عکاسی، و پرسشنامه برای شناخت محدوده و از روش دلفی و نرم افزار SPSS برای تحلیل و ارزیابی معیارها و شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که چهار عامل (تعاملات اجتماعی، سیمای محیط (تصویر ذهنی)، تسهیلات و تجهیزات محیطی و کارکرد فضا) در شکل گیری قرارگاه های رفتاری مؤثرند. بر اساس تحلیل های انجام شده شاخص های تنوع فعالیتی و فعالیت های جاذب، سهولت دسترسی به فضا، امکان نشستن و گفتگو، تنوع بهره برداران و دلبازی به ترتیب با امتیاز 0909/0، 0866/0، 0823/0، 0799/0 و 0736/0 بیشترین میزان تأثیر بر همساختی رفتار و محیط کالبدی دارند.
تحلیل اجتماع پذیری محیط کالبدی متأثر از ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت؛ مطالعه موردی: نمونه های مسکونی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۵
27 - 38
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا نقش ادراک طبیعت و عناصر طبیعی در محیط انسان ساخت را بر اجتماع پذیری محیط های کالبدی زندگی روزمره و اشتیاق به فعالیت در فضاها مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. در این تحقیق امکان ادراک طبیعت در فضاهای کالبدی به مثابه متغیر مستقلی است که برکیفیت اجتماع پذیری فضاهای کالبدی به عنوان متغیری وابسته مؤثر واقع می شود. به منظور تحلیل، محیط کالبدی به عنوان واحد مطالعه به عنوان مکانی جمعی – رفتاری مورد توجه قرار می گیرد که سامانه ای جمعی– فضایی را تشکیل می دهد. در این راستا مبتنی بر ادبیات روانشناسی محیط و علوم رفتاری، چارچوب اصلی در بستر مطالعات انسان– محیط تدقیق شده و مؤلفه های مؤثر بر تعامل انسان و محیط طبیعی در محیط کالبدی مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه چگونگی اجتماع پذیری محیط کالبدی در تعامل با محیط طبیعی مورد تحلیل و ارزیابی واقع می شود. این تحقیق بر اساس تاکید نظریه پردازان علوم رفتاری بر مطالع? فضاهای روزمر? زندگی، نمونه های مسکونی را به منظور تبیین دقیق نتایج مورد مطالعه قرار داده است. بخش نهایی این مقاله نشان می دهد که چگونه ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت اثر معناداری بر اجتماع پذیری فضاهای کالبدی دارد.
مولفه های کالبدی موثر بر خودآگاهی در محیط
حوزه های تخصصی:
محیط کالبدی، مجموعه ای از قابلیت ها را برای تأمین معانی ذهنی خود در جهت زندگی بهتر و رشد شخصیت افراد، به کار می گیرد. از عمیق ترین لایه های شناخت در این مسیر، خودآگاهی است(امامی نائینی،1388) که به انسان اجازه می دهد تا مسائل را از دیدگاه دیگران ببیند و به خویش، عملش و همچنین عزت نفس عمومی افتخار کند. بنابراین اهمیت موضوع خودآگاهی از یک سو و تاثیر محیط در ایجاد این مهم از سوی دیگر، موجب گردید که این پژوهش به دنبال رابطه بین کالبد محیط و خودآگاهی باشد و بر این اساس به این پرسش پاسخ دهد که «چه مؤلفه های کالبدی از محیط می تواند مؤثر بر خودآگاهی باشد؟». ساختار پژوهش حاضر ترکیبی از تحقیق بنیادی و کاربردی است که به واسطه تحقیق کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. در نهایت پژوهش اذعان دارد که محیط به سه روش شامل به واسطه شناخت قبلی، به واسطه داشتن باور و توسط مشاهده و کسب اطلاعات از آن، می تواند بر خودآگاهی افراد موثر باشد که روش اول در ارتباط با گذشته و تاریخ، بیشتر در فضاهای بینابین درون و بیرون، روش دوم در ارتباط با ابعاد معنوی انسان، هم در فضاهای مکث و هم فضاهای حرکتی و روش سوم در ارتباط با اصل تعامل است که در فضاهای جمعی، چندمنظوره و فضاهای حرکتی با قابلیت نظرگاهی، صورت می پذیرد. نکته قابل تامل در این بررسی ها این است که در دو روش اول خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، تنها در جهت نشانگی و نمادگرایی است که خودآگاهی درونی را به دنبال دارد؛ اما در روش سوم خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، علاوه بر این موارد، در جهت ایجاد تعامل بین افراد صورت می پذیرد و این امر نشان دهنده این است که این روش از سطح بالاتری از سایرین، برخوردار است که نه تنها شامل خود واقعی، آرمانی، معنوی و مادی می شود بلکه خود اجتماعی که خودآگاهی بیرونی را به دنبال دارد را شامل می گردد.
رابطه وجوه ادراکی انسان با عوامل هویت بخش در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴۶
۱۰۶-۹۱
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی دارد که با استفاده از یک مُدِل، ارتباط وجوه هوّیتی معماری را با وجوه انسانی بررسی نماید. در این پژوهش ابتدا تعریف فراگیری از مفهوم هوّیت و هوّیت معماری ارائه شده است، سپس ابعاد مختلف تعاریف هوّیت معماری در چارچوب این تعریف تبیین می گردد تا براساس این تعریفِ معین، بتوان عوامل هوّیت بخش معماری را شناسایی و دسته بندی کرد. نوشته حاضر در سه بخش اصلی ارائه شده است: نخست روش شناسی مواجهه با موضوع هوّیت معماری مورد بحث قرار گرفته که در آن با استفاده از ماشین های فکری گِدِس تمام روش های ممکن برای مطالعه هوّیت معماری در چهار دسته قرار داده شده است؛ سپس مفاهیم مختلفی که از تعریف هوّیت به عنوان وحدت تصور ذهنی (توقع یا انتظار ذهنی) و عینیت در مباحث نظری معماری به کار رفته بررسی شده است. معرفی هوّیت فردی یا گروهی به واسطه معماری، ابراز هوّیت اجتماعی-فرهنگی به واسطه کالبد، خودیابی انسان به واسطه ساخت محیط و بالاخره ابراز هوّیتی که از خود معماری به صورت مطلق انتظار می رود، چهارگونه مورد نظر را تشکیل می دهد. بخش اصلی مقاله به مدلسازی مفهوم هوّیت مطلق معماری براساس وجوه ادراکی انسان اختصاص دارد. پژوهش حاضر برای ساماندهی عوامل تشکیل دهنده نوع فوق از هوّیت معماری منجر به یک مدل سه محوری شده است که محورهای آن را ادراک تجربه (جسمانی، روانی، اجتماعی و روحانی)، محیط تجربه (طبیعی و مصنوعی) و زمان تجربه (آنّی، طول عمر، نسل های متوالی و ازلی) تشکیل می دهد که مجموعاً 32 گونه از عوامل هوّیت بخش را معرفی می کند که در نظام معین با هم ارتباط دارند. با این ترتیب هر موضوع مرتبط با هوّیت مطلق معماری جایگاه خاص خود را در ای ن مدل می یابد. مث ال عینی از مدل مزبور در معرفی بخشی از عوام ل هوّیت بخش، سیاه چادره ای ای لام ب رای افراد بومی ب ه کار گرفته شده است.
تدوین دستور کاری پژوهشی پیرامون ارتباط میان محیط کالبدی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
85 - 114
حوزه های تخصصی:
پس از دو دهه از تلاش متمرکز جهانی بر ارتباط میان محیط کالبدی و سلامت، در حالی که اغلب این مطالعات بر مؤلفه های عینی پیاده مداری و چاقی تمرکز کرده اند، تحقیقات اندکی هستند که به بهبود سلامت روان، به خصوص در کشور ایران پرداخته باشند. بر اساس پیمایش ملی سلامت روان، آخرین آمار اختلالات روانپزشکی در کشور در گروه سنی 15 تا 64 سال، 6/23 درصد است که بیشترین آمار مربوط به مجموع اختلالات اضطرابی و خلقی بوده ولی در کل، اختلال افسردگی اساسی با 7/12 درصد، به تنهایی بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است و نکته قابل توجه اینکه که ۶۰ درصد افرادی که دچار اختلال روانپزشکی بودند هیچ اقدامی برای درمان خودشان نکرده اند.این امر اهمیت مطالعات پیشگیرانه از جمله سیاست های شهری را دوچندان می کند. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد تا با مرور ادبیات و شواهد تجربی، و برشمردن چالش ها و ابهامات اصلی که تحقیقات با آن روبرو هستند، دستورکاری پژوهشی را برای ورود طراحان و برنامه ریزان شهری فراهم کند. برای یافتن مقالات از طیف متنوعی از پایگاه های داده ای و موتورهای جستجو مانند گوگل اسکالر، پاپ مد، اسکوپوس و وب آو ساینس استفاده شده است. مقالات برگزیده، بر اساس وابستگی به موضوع، تعداد ارجاعات و جدید بودن یافته ها انتخاب گردیدند. از بین مطالعات منتخب به ترتیب 72، 25 و 3 درصد در بازه بین سال 2010 تاکنون، سال های 2000 تا 2009 و پیش از سال 2000 انتشار یافته اند، که به ترتیب میانگین ارجاعات آن ها 151، 676 و 284 استناد بوده است. یافته ها نشان می دهد، استفاده از تعاریف و روش های متفاوت، عدم درک صحیح از مفاهیم شهری و روانشناختی، مقیاس ها و پیچیدگی متغیرها امکان مقایسه نتایج را کاهش می دهد. در نتیجه، امکان شکل گیری یافته های متقن که بتواند پشتوانه نظری محکمی برای برگردان آنها به سیاست های راهبردی فراهم کند، سخت می شود. از این رو، انجام مطالعات میان رشته ای که بتواند فهم مشترکی از مفاهیم، شاخص ها و متغیرها ایجاد کند و تحقیقات طولی و کوهورت، که بتواند در درک روابط علی کمک نماید، باید در اولویت قرار گیرند.
راهنمایی بر ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
52 - 70
حوزه های تخصصی:
اهداف: مطالعات گسترده ای در خصوص رابطه فضاهای باز و عمومی محلات از یکسو و مفاهیم اجتماعی ساکنین و نیز فعالیت های فردی و گروهی آن ها انجام شده است. علیرغم تنوع مطالعات، اجماع کاملی در خصوص جنبه های مختلف تحقیق از مبانی تئوری تا ابزارهای سنجش و ارزیابی آن وجود ندارد. پژوهش حاضر تلاش می کند برای مطالعاتی که هدف آن ها بررسی رابطه فضاهای باز و عمومی محلات و شاخص های فردی و اجتماعی ساکنین است، مسیر یا مسیر هایی را معرفی کند.
روش ها: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی اکتشافی بطور مشخص تئوری ها و رویکرد هایی که مطالعات این حوزه می توانند به آن ها اتکا کرده و نیز روش ها، متغیرها و مؤلفه هایی که می توانند برای ارزیابی فضاهای باز و عمومی به کار گرفته شوند را معرفی کرده و قابلیت ها و کاستی های آن ها را بیان می کند.
یافته ها: بررسی ها نشان داد ترکیبی از چند تئوری می تواند مبنای تحقیقاتی باشد که به رابطه ساکنین محلات و فضاهای باز و عمومی می پردازند و همچنین مدل هایی در جهت تفسیر رابطه بین متغیرها معرفی شد. پژوهش، متغیرهای فضاهای باز را در سه دسته تقسیم بندی کرده و شاخص هایی برای سنجش هر یک ارائه و همچنین سه روش برای سنجش این شاخص ها مطرح کرده و نشان داد این سه روش می توانند بصورت منفرد و یا ترکیبی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری: ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات می تواند با روش های متفاوت و در مسیرهای مختلفی انجام شود. انتخاب هر یک از این مسیرها که به تشریح آن ها پرداخته شده بر اساس اهداف و سوالات هر تحقیق صورت می گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان با تأکید بر محیط کالبدی کشورهای مقصد (موردمطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
163 - 208
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مهاجرت دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کاشان به کشورهای مقصد مهاجرت و سنجش اثرگذاری محیط کالبدی کشورهای مقصد در مقایسه با سایر عوامل در مهاجرت نخبگان می باشد.روش پژوهش: این مطالعه با روش توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی بوده که حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 150 نفر دانشجویان تحصیلات تکمیلی کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه کاشان محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد و محقق ساخته است که ضریب پایایی با استفاده از آلفا کرونباخ تأیید گردید.یافته ها: تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش، شاخص نظم اجتماعی و قانون گرایی بیشترین بار عاملی با وزن رگرسیونی (98/0) و پس از آن عوامل اجتماعی و فرهنگی با وزن رگرسیونی (96/0) و شاخص های سیاسی و اقتصادی به صورت مشترک با وزن رگرسیونی (88/0) رتبه بندی شدند و شاخص های علمی-آموزشی-پژوهشی، محیط کالبدی و قصد مهاجرت نیز با بارهای عاملی(78/0)، (60/0)، (54/0) در مرتبه های بعدی قرار گرفته اند و قصد مهاجرت نخبگان در رابطه با محیط کالبدی کشور مقصد با وزن عاملی 39/0 را نشان داد.نتیجه گیری: پس از تحلیل جزئی تر شاخص های مذکور رفاه و تأمین اجتماعی بهتر، رضایت شغلی، وجود آزادی در ابراز عقیده، اعتبارات و تسهیلات بالای پژوهشی و نبودن قوانین دست و پاگیر برای نخبگان، رعایت قوانین و مقررات و زیرساخت های ارتباطی کشور مقصد بیشترین عامل های تمایل مهاجرت نخبگان تشخیص داده شد و بررسی نتایج دلایل مهاجرت نخبگان بر اساس دیدگاه سیستمی و نظریه های جاذبه دافعه و محرومیت نسبی تبیین گردید.
مؤلفه های کالبدی فضاهای آموزشی و شاخص های سیالیت تفکر، بسط و اکتشاف در فرآیند خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد خلاقیت در روان شناسی تربیتی و آموزشی مورد توجه می باشد. این موضوع در کودکی به سبب تکامل شخصیت و تجربیات فرد دارای اهمیت است. خلاقیت دارای مراحل، اجزا و عناصری است که در فرآیند خلاقیت رخ می دهد. عوامل مؤثر بر خلاقیت به دو دسته فردی و محیطی (درونی و بیرونی) تقسیم می شود که این مقاله از میان عوامل بیرونی، مولفه های کالبدی محیط را مورد بررسی قرار داده است. بر اساس فرآیند رشد شناختی، ادراک کودکان از سن ۶ سالگی جنبه عملی پیدا کرده و از محیط تاثیر بیشتری می گیرد. در این دوران بیشتر زمان کودکان در فضاهای آموزشی سپری می شود. هدف پژوهش، شناسایی مولفه های کالبدی مؤثر بر فرآیند خلاقیت کودکان ۶ تا ۱۱ سال در فضاهای آموزشی و ارتباط سنجی آن ها با شاخص های خلاقیت است. روش پژوهش حاضر کیفی-کمی بوده که در بخش دیدگاه های نظری، از راهبرد تحلیلی جهت شناسایی شاخص ها و از راهبرد توصیفی جهت رابطه سنجی میان آن ها استفاده شده است. داده های حاصل از پرسشنامه محقق ساخت، به کمک نرم افزار SPSS22 و Amos24 با روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، بررسی شده است. نتایج به دست آمده، وجود رابطه معنادار میان مؤلفه های محیطی و شاخص های سیالیت، بسط و اکتشاف به عنوان شاخص های خلاقیت را نشان داده و مؤلفه طراحی فضا جهت ایجاد احساس های مختلف، بیشترین تاثیر را بر خلاقیت دارد.