مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ادراک محیط
حوزه های تخصصی:
نحوه ادراک محیط یکی از مباحث و مفاهیم کلیدی در حوزه مطالعات متقابل انسان - محیط در مقیاس های کلان و خرد است. از آنجا که نظام عصبی و ادراکی انسان مسوول برقراری ارتباط بین انسان و محیط زیست اوست و امکانات و محدودیت های خاصی دارد لذا نمی توان بدون توجه و اشراف کافی به فرایندهای درک و فهم محیط از سوی مردم و سازو کارهای مرتبط با آنها، مبادرت به مداخله در محیط کرد. زیرا همین درک و فهم است که در نهایت تعبیر و تفسیر آنان را از محیط و جهان پیرامونشان شکل می دهد و اغلب به شکل رفتار در محیط بروز و ظهور پیدا می کند.از سوی دیگر، تجربیات جهانی نشان می دهد، در فرایند ادراک محیط و نتایج آن، بین زنان و مردان تفاوت هایی نیز وجود دارد. اگرچه این موضوع در کشور ما به طور مستقل کمتر مورد بررسی دقیق قرار گرفته است، اما نتایج چنین آزمایش هایی، هرچند کنترل شده و محدود، می تواند تاثیر قابل توجهی در برنامه ها و طرح های ارتقای کیفیت محیط زیست انسانی داشته باشد. از جمله روش های مرسوم برای کنکاش در چنین حوزه هایی روش های آزمایشی است. در همین راستا و در قالب یک فعالیت تجربی، از تعدادی دانشجوی دختر و پسر خواسته شد که از یک نمایشگاه عکس، که شامل بیست و دو تصویر از مناظر مختلف طبیعی و انسان ساخت بود، دیدن کرده و سپس به سوالاتی در مورد عکس ها پاسخ دهند. هدف از این آزمون، تشخیص چگونگی نحوه برداشت و ادراک محیط این تعداد از دانشجویان بوده است. و همچنین در وهله دوم سوال تحقیق این است که آیا بین دو جنس مرد و زن در این مورد اختلاف قابل توجهی وجود دارد یا خیر؟ این مقاله حاصل این فعالیت پژوهشی است که در آن، ضمن مرور ادبیات موضوع به تحلیل نتایج بدست آمده از این آزمون پرداخته شده است.
تحلیل رضایتمندی از شاخص های کیفیت محیط در شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از اهداف عمده برنامه ریزی شهرهای جدید، دستیابی به بیشترین مطلوبیت و رضایتمندی ساکنان در ابعاد گوناگون در این شهرها است. چرا که شهرهای جدید از امکانات و عوامل رشد مساوی در طول زمان برخوردار نبوده و نیستند و همین امر سبب به وجودآمدن تفاوت های آشکاری در کیفیت محیط زندگی آنها و مادرشهرها شده است. هدف از تحقیق حاضر سنجش شاخص های ذهنی و رضایتمندی از کیفیت محیط در شهر جدید پرند، به عنوان یکی از چهار شهر جدید پیرامون کلان شهر تهران و ارائه راهکارهای مناسب برای ارتقای شرایط کیفی سکونت در این شهر جدید است که تا به امروز کمترین میزان موفقیت را در جذب جمعیت کلان شهر تهران داشته است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، یک پیمایش میدانی از 370 نفر از ساکنان شهر جدید پرند انجام گرفت. شاخص های تحقیق با نگاه ذهنی به ابعاد کیفیت زندگی در 5 بعد محیط اجتماعی، محیط اقتصادی، کیفیت مسکن، ارائه خدمات شهری و کیفیت دسترسی و حمل ونقل طبقه بندی و با استفاده از آزمون T-test تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون چند متغیره، ضریب هم بستگی اسپیرمن (Spearman) و ضریب هم بستگی وی کرامر (Cramer’s V) در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت محیط سکونت از دیدگاه ساکنان شهر جدید پرند در همه شاخص ها در سطح پایینی قرار دارد. فقط شاخص دسترسی و حمل ونقل را نزدیک به متوسط ارزیابی کرده اند و از دیگر شاخص ها به طور کلی اظهار نارضایتی کرده اند. کمترین میانگین به ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شهر پرند تعلق دارد. در سطح دوم مدل، شاخص کیفیت دسترسی و حمل ونقل تأثیر بیشتری بر شاخص سطح بالاتر خود، یعنی رضایت ساکنان از کیفیت محیط و سکونت در شهر جدید پرند دارد. یافته ها همچنین نشان می دهد که ویژگی های اقتصادی و اجتماعی افراد نقش مؤثری در نحوه نگرش و ادراک آنها نسبت به مقوله کیفیت زندگی دارد. در این میان شاخص های اجتماعی و اقتصادی کیفیت زندگی بیشترین تأثیرپذیری را از ویژگی های فردی داشته است. شناخت ارتباط میان کیفیت محیط شهر جدید پرند و تأثیر آن بر سطوح مختلف رفتاری، احساسی و ادراکی ساکنان اهمیت خاصی دارد. بی تردید، جذب جمعیت در پرند هر چند بر مبنای اصولی ترین قواعد علمی پیاده شود، اگر بر مبنای درک محیطی نباشد، رضایت چندانی را کسب نخواهد کرد.
ارزیابی کیفی ابعاد حسی فضا در بازارهای تاریخی از منظر استفاده کنندگان (مطالعه موردی: بازار قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
15 - 30
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ادراک عبارت است از تجربه حسی ما از دنیای پیرامون، که مستلزم شناخت محرک های محیطی و اقدامات واکنشی به این محرک هاست. معماری قلمرو چندگانه از تجارب حسی است که متقابلاً روی یکدیگر تأثیر می گذارند و درون هم آمیخته می شوند و زمینه ادراک از یک فضا را فراهم می آورند. در طول تاریخ، -بازارهای سنتی ایران- با مجموعه ای وسیع از کاربری ها و بناهای جنبی، مرکز جنب وجوش شهرها و تعاملات اجتماعی بودند. این بازارهای سرپوشیده که یادگار باارزشی از دوران قبل از مدرنیته هستند را می توان برخلاف پاساژها و مراکز خرید معاصر، فضاهایی چند حسی دانست که موجب ایجاد حس تعلق مکان در استفاده کنندگان از خود می شدند. اهداف پژوهش: پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ادراک فضایی و نقشی که این ادراک می تواند بر فرآیند شناخت و رفتار بگذارد، به بررسی کیفی ابعاد حسی فضا از منظر مخاطبان در بازار قزوین می پردازد. روش پژوهش: جهت دستیابی به هدف تحقیق در جمع آوری داده ها از روش تاریخی-توصیفی و در تحلیل آن ها از روش تحلیلی-تطبیقی استفاده شده است. همچنین گرداوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی حاصل گشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که پاسخگویی مناسب به ابعاد مختلف نظام حسی در بازارهای تاریخی باعث خلق محیطی چند حسی در عین حفظ تداخل دامنه حسی شده است. شناخت کیفی ابعاد حسی فضا در این تحقیق مشخص کرد که منظر بصری بیشترین نقش را در ادراک محیط داشته و به همراه منظر لمسی در طول روز تقریباً ثابت می باشند. از سوی دیگر منظر صوتی و منظر شیمیایی به عنوان دو محرک تأثیرگذار در غنای حسی محیط مطرح هستند که نسبت به سایر محرک های محیطی تغییرات بیشتری در طول روز دارند.
ارزیابی تأثیرات مؤلفه های فضا بر سازماندهی رفتار محیطی شهروندان در فضاهای ورودی شهرها (نمونه موردی: دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
46 - 57
حوزه های تخصصی:
فضاهای ورودی شهرها علاوه بر معرفی یک شهر و ایجاد اولین تصویر ذهنی مخاطبان از آن، به دلیل داشتن پتانسیل های مختلفی که باعث بروز فعالیت های متنوعی می شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند؛ به همین جهت یافتن مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار در الگوهای رفتاری کاربران و همچنین راه حلی مناسب جهت معیارهای تأثیرگذار در طراحی فضاهای ورودی شهرها، یکی از مهمترین مسائلی است که امروزه طراحان شهری به دنبال آن هستند. درواقع سؤال اصلی پژوهش، درباره نحوه و نوع ارتباط ابعاد مختلف ادراکی، کالبدی، اجتماعی و غیره در فضاهای ورودی شهر با شکل گیری الگوهای رفتاری است. در همین راستا دروازه قرآن شیراز به عنوان یکی از نمونه های شاخص که دارای مؤلفه های مختلف فضایی و ادراکی در ابعاد گوناگون و همچنین یک فضای شهری با سطح کنش گری بالا و فعالیت های متنوع است، انتخاب و مورد تحلیل جامع الگوهای رفتاری قرار گرفته است. روش تحقیق پیشِ رو از نوع ترکیبی کمی و کیفی است و براساس هدف از نوع ارزیابی خصوصیات فیزیکی، فرهنگی، هویتی و ادراکی است. مشاهده و تحلیل کیفی با استفاده از تکنیک های نقشه برداری رفتاری، پرسش نامه، مصاحبه و تحلیل عکس است. مهمترین مؤلفه های محیطی تأثیرگذار بر رفتار کاربران در فضاهای ورودی شهرها، براساس دیدگاه های نظریه پردازانی نظیر لنگ، بارکر و کانتر در سه دسته عوامل فیزیکی و کالبدی محیط، عوامل فرهنگی، هویتی، اجتماعی و عوامل روانی و ادراکی محیط تقسیم بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های هویتی و کیفیت مطلوب بصری بیشترین نقش را در جذب کاربران به فضای ورودی شهرها داشته و کیفیت بصری مناظر و چشم اندازهای اطراف ارتباط مستقیمی با میزان حضورپذیری و آرامش فضایی دارد و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه بیشتر از مؤلفه هایی نظیر حریم خصوصی و چیدمان فضایی است.
ارزیابی ادراک بصری فضایی میدان امام حسین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
75 - 84
حوزه های تخصصی:
پرداختن به محیط از جنبه کالبدی _ زیباشناختی یعنی پرداختن به مباحثی که حس بینایی را مدنظر قرار داده و سبب ساز پیوند شناختی _ ادراکی شهروندان از فضاهای شهری است. در تحلیل این جنبه از محیط، ارزیابی پیام های بصری، ویژگی های مؤثر در نحوه ادراک، سازوکار دستگاه بینایی، ویژگی های فردی و محیطی نقش بسزایی دارند. این مقاله نیز به ارزیابی کیفیت بصری میدان امام حسین (ع) و تأثیر آن بر چگونگی ادراک ناظران، بر پایه پارامترهایی که به طور همزمان، هر دو بعد بصری و ادراکی را تحت شعاع خود قرار می دهند، پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع، از نوع کیفی و بر اساس هدف از نوع ارزیابی بوده و رویکرد آن ارزیابی وضع موجود بر پایه تحلیل محتوای داده های به دست آمده از دو روش مشاهده و مصاحبه است. با توجه به معیارهای ارزیابی در نظر گرفته شده، نتایج پژوهش نشان می دهد ادراک فضایی افراد، عموماً از نظر مادی و احساسی، تشابهات بسیاری با یکدیگر دارند اما ادراک معنایی یعنی تفسیر و ارزیابی آنها متفاوت خواهد بود. همچنین طرح ساماندهی میدان، توانایی برقراری ارتباط مناسب بین فرم و عملکرد فضایی آن را نداشته و در واقع میدان با وجود داشتن یک طرح از پیش اندیشیده شده و نیز کاراکتر خاص و متمایز کالبدی، موفق به برقراری ارتباط معنی دار بین عناصر الحاقی با زمینه کالبدی نبوده و در نتیجه موجب ادراک نامطلوب بصری _ فضایی شهروندان شده است. به اعتقاد محقق، این ارتباط ناموفق، مهم ترین نقطه ضعف میدان بوده و منجر به شکل گیری طرح واره ها و تصویر ذهنی نامطلوب از میدان در ذهن شهروندان شده است.
معیارهای موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی زنان از فضای شهری مطلوب مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
3 - 16
حوزه های تخصصی:
رابطه فرد_محیط در سطوح فردی مرتبط با احساس، ادراک، ارزش ها و تجربیات ذهنی و... و در سطوح اجتماعی مانند گروه های مختلف اجتماع و یا گروه هایی که به لحاظ سن وجنس مشابهند، شکل گرفته است؛ بنابراین ویژگی های هر گروه و قشر باید در هر سطح مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی جنسیت مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی_اقتصادی، قومیت، سطح درآمد بر ادراک و شناخت محیط تأثیر می گذارد. بنابراین پرداختن به مفاهیم ذهنی فرد و شکل گیری تصویر ذهنی از محیط و تأثیر آن در رفتار و همچنین قضاوت نسبت به انتخاب مکان مطلوب، برای زنان ضرورت می یابد. این مقاله با بررسی عوامل تأثیرگذار در شکل گیری تصویر ذهنی زنان، به منظور امکان به وجود آمدن محیطی مطلوب از دید این گروه اجتماعی، ترجیحات فضایی آنان را ارزیابی نموده است. آنچه اهمیت دارد، شناسایی و ارزیابی معیارهای اصلی انتخاب زنان در تعیین مکان مطلوب با توجه به معانی بر گرفته از تصاویر ذهنی ارزیابانه است. هدف این پژوهش، بازیابی معیارهای مؤثر بر مطلوبیت مکان از دید زنان و ارزیابی تصویر ذهنی شکل گرفته آنها از فضاهای عمومی شهر تهران است. رویکرد تفسیر گرایانه پدیدارشناسی برای توصیف معانی ضمنی و احساسات و عواطف بازنمایی شده از تصویر ذهنی زنان در تجربه فضاهای شهری مطلوب شهر تهران انجام گرفته و ماهیتی توسعه ای دارد. به این منظور 15 مصاحبه عمیق به صورت نمونه گیری هدف مند صورت گرفت. مصاحبه ها ضبط شده و داده های به دست آمده از آن به صورت جداول مکتوب شده و با آنالیز تکرار پذیری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج گویای آن است که انتخاب مکانی که از دریچه تصویر ذهنی زنان مطلوب ارزیابی شده است، به معانی مشترکی مرتبط با مفاهیم آزادی، عدالت، امنیت، منزلت مکان، دارای وجهه اجتماعی_فرهنگی، هویت تاریخی، زیبایی، شیک و پر از جزئیات، آرام و دنج، دارای حریم در عین وسعت، سرسبزی، روحیه شاد و سلامت تمایل دارد.
الگویی نظری برای تطابق سازمان با شرایط گسست محیطی با تاکید بر سازمان های پلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هشتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
378 - 407
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تغییرات مستمر محیط پیرامون سازمان ها از جمله عواملی است که بر عملکرد سازمان ها اثر می گذارد. گاه این تغییرات چنان غیر مترقبه و عمیق است که نمی توان میان آنها پیوستگی و ارتباطی یافت. با توجه به آثار دگرگونی های محیطی و قواعد رقابتی منتج از آن بر دوام و بقاء سازمان ها، مطالعه این تغییرات و شناخت الگوی پاسخگویی سازمان ها به آنها از اهمیتی خاص برخوردار است. با توجه به پیچیدگی های روز افزون محیط سازمان های پلیسی در کنار اهمیت محوری این سازمان ها در تحقق امنیت عمومی و رفاه اجتماعی، مقاله حاضر به طور خاص به نحوه تطابق سازمان های پلیسی با ابهامات محیطی پرداخته است.
روش: مقاله حاضر مقاله ای مروری است که بر پایه پژوهشی کتابخانه ای، تبیین گردیده.
یافته و نتیجه گیری: بر پایه نتایج این پژوهش، ادراک سازمان از محیط جهت دهنده راهبردهای سازمان برای تطابق با محیط است. بنابراین کسب یک ادراک دقیق و درست از محیط کلید موفقیت سازمان های پلیسی در برخورد با گسست ها به شمار می آید. در شرایط گسست ها محیطی، وجود یک سیستم کنترل راهبردی کارآمد، ابزاری کلیدی برای دستیابی به ادراکی درست از محیط است که تاثیری بسزا در شکل گیری استراتژی های سازمان در پاسخ به تغییرات محیطی ایفا می نماید. بعلاوه، این پژوهش نشانگر آن است که اثربخشی سیستم کنترل راهبردی سازمان های پلیسی در کنار بهره گیری از ظرفیت های ساختاری، سیستم انگیزیشی مناسب و سامانه های اطلاعاتی و مدیریت دانش، مستلزم آن است که فرماندهان نیز نقش راهبردی خود در توسعه ارتباطات سازمان با محیط و حمایت از دانش آفرینی و یادگیری سازمانی را مورد توجه قرار دهند.
طراحی شهری بایوفیلیک برای ارتقاء کیفیت محیط با رویکرد ادراک محیطی (مطالعه تطبیقی شهر اسلو و رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
21-34
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش جمعیت و رشد بی رویه شهرها و پیشرفت فناوری و متعاقب آن تخریب محیط زیست، شرایط زندگی بسیاری از موجودات زنده دشوار شده است که باعث دور شدن انسان از طبیعت و عدم آسایش و آرامش شده است؛ طراحی بایوفیلیک با تسهیل و ارتقای کیفیت ارتباط انسان با طبیعت اطراف خود، با به کارگیری استراتژی های جهانی طراحی پایدار سعی بر کنترل تخریب محیط زیست دارد تا محیط هایی با شرایط اجتماعی و فرهنگی ارتقاء یافته، همراه با ایجاد قدرت درک و پردازش و بهره گیری از تجارب گذشته خلق نماید تا درنهایت کیفیت زندگی شهری بهبود یابد. پروفسور بیتلی در پژوهش های گسترده خود، شهر اسلو را شهری ایده آل برای شهرسازی بایوفیلیک معرفی کرده اند. به همین منظور در این تحقیق با مد نظر قرار دادن این شهر ب ه عنوان الگو و تطبیق این شهر با بلوار معلم در شهر رامسر به منظور ارتقای وضعیت بلوار به لحاظ شهرسازی بایوفیلیک صورت گرفته است. مقاله حاضر سعی دارد مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و سنجش ها بصورت کیفی بررسی کند و با بیان توصیف، تحلیل و تفسیر مطالب راهکار های مؤثر بر ارتقاءکیفیت محیط با رویکرد ادراک محیطی در طراحی شهری بایوفیلیک ارائه دهد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، بلوار معلم در شهر رامسر پتانسل رسیدن به طراحی شهری بایوفیلیک را بر اساس مطالعه تطبیقی با شهر اسلو دارا می باشد و با به کارگیری مؤلفه های ادراک محیطی و طراحی بایوفیلیک، پیشنهاد طرح هایی برای ارتقاء کیفیت محیط شهروندان و بازدیدکنندگان را فراهم ساخت.
بازخوانی نقش عناصر بصری ادراکی گذرهای بافت تاریخی یزد به منظور سامان دهی نظام ادراکی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گذرهای موجود در بافت های کهن، مکانی خلاق و زنده برای درک موقعیت انسان در محیط و پیوند او با گذشته است. ارتقای حس تعلق مکان در محلات بافت قدیم یزد به طریق تعامل مردم با فضاهای گذر، می تواند در مدیریت و اصلاح امور محلات، محیط مسکونی و سازمان دهی محلات، مؤثر واقع شود. این عامل به کمک عوامل ادراک محیطی، می تواند ارتباطی مستحکم و دوسویه میان سازمان ادراکی و نظم و تعیین فضای شهری ایجاد نماید. هدف مقاله حاضر، خوانش بهتر عناصر و مؤلفه های شهری، فهم روشن معنای مکان ها و تقویت هویت فردی و اجتماعی است. پرسش تحقیق پیش رو، مشخص نمودن نقش عناصر بصری گذر وقت و ساعت یزد در میزان ادراک هویتی مخاطب بر اساس عوامل ادراک محیط است. برای پاسخ به این سؤال، گذر وقت و ساعت یزد انتخاب شد و روش تحقیق در بخش اول، به صورت میدانی و توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و پژوهش های معتبر بوده و در بخش دوم، بر اساس روش پیمایشی با ابزار مشاهده، پرسش نامه و مصاحبه، به تحلیل داده ها و متغیرهای پژوهش پرداخته شده است. دیدگاه های مخاطبین گذر، طی پرسش نامه هایی با حجم آماری برگرفته از فرمول کوکران، در حیطه ادراک هویتی عناصر بصری جمع آوری شده و در قالب نرم افزار SPSS21، طی آزمون های آماری میانه مورد تحلیل قرار گرفتند. مؤلفه های مختلفی در ادراک محیط گذر وقت و ساعت توسط مخاطبان مد نظر قرار گرفته که عبارت بودند از؛ عمق ارتباط با گذر، آگاهی آنها نسبت به محیط و زمینه، اهل یزد بودن و ...؛ از سوی دیگر در نتایج تحقیق، عناصر بصری همچون؛ ساباط ها، تویزه ها، کف سازی سنگفرشی ازاره ها و ورودی برخی بناهای عمومی شاخص، اهمیت خاصی در بازخوانی عناصر بصری گذر وقت و ساعت یزد داشتند. در این راستا، ثبت گذر که حفاظت و احیای آن می تواند به تثبیت و تشدید نقش گذر در سامان نظام ادراکی ساکنان بینجامد، از جمله راهکارهای حفظ و احیای این گذر تاریخی است.
مؤلفه های شکل دهنده منظر فرهنگی شهرستان عباس آباد مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۶۲-۴۳
حوزه های تخصصی:
رابطه متقابل انسان و محیط را می توان بسترساز ظهور مکان رخدادهای اجتماعی تلقی نمود. منظر فرهنگی، حاصل برآیند طبیعت، فرهنگ و تاریخ در گذر زمان، دربردارنده ارزش های فرهنگی-طبیعی است که تعامل میان انسان و طبیعت در طول تاریخ را نشان می دهد. از این رو، گسست رابطه انسان و محیط را می توان ناشی از عدم توجه کافی به منظر فرهنگی به عنوان عامل شکل دهنده ارتباط ادراکی دانست. اهداف این مطالعه به ترتیب شامل؛ شناسایی مؤلفه های شکل دهنده منظر فرهنگی مورد مطالعه و یافتن جنبه های مجهول ارزش های ماهیتی منحصر به فرد این مؤلفه ها در منطقه انتخابی هستند. پژوهش حاضر با پارادایم تفسیرگرایی، دارای ماهیت نظری-کاربردی بوده که با رویکرد کیفی و راهبردهای ترکیبی شامل؛ مطالعه موردی و مطالعات تاریخی تطبیقی، طراحی شده است. راهبرد نمونه گیری در داده های میدانی غیرتصادفی هدف دار بوده است. روش گردآوری داده ها در این مطالعه، به صورت میدانی (شامل مصاحبه با 13 نفر از متخصصان بر اساس اصل اشباع) و کتابخانه ای بوده است. یافته های حاصل از این فرآیند به انضمام تحلیل محتوای مستندات راهبرد مطالعه تاریخی-تطبیقی، منتج به استخراج یافته های پژوهش شدند. طراحی فضای شهری بر اساس منظر فرهنگی، با ایجاد تجربه ای جدید از منظر شهری، در نقش یک محرک، کنش های اجتماعی را به همراه دارد؛ بدین معنی که زندگی اجتماعی در شهر ها و درهم تنیدگی ذهنی مردم با شهر، متأثر از مناظر فرهنگی به کار گرفته شده در مکان های شهری بوده که منجر به ارتقای احساس تعلق و مانایی این حس در فرآیند تغییر نسل ها خواهد شد. از سوی دیگر، پرداختن به کیفیات فیزیکی اثرگذار در محیط مانند؛ مقیاس، فاصله، زمان و شرایط ادراک، در ایجاد ارتباط مخاطب با محیط بسیار مؤثر است. به بیان دیگر، بهره گیری از این معیارها باعث ارتقای روح مکان و تجلی زیبایی تمامی فرآیند های موجود در یک دوره زمانی با کیفیتی خاص خواهد شد، زیرا درهم تنیدگی ذهنی شهروندان زمانی شکل خواهد گرفت که احساس تعلق به شهر در جای جای آن وجود داشته باشد؛ به گونه ای که مردم با این حس در فضای شهری حضور یابند و خود را شهروندی فعال در ساخت و حیات آن شهر بدانند.
بررسی و سنجش حس مکان در محلات ارگانیک و برنامه ریزی شده؛ مورد پژوهی: محلات ساغریسازان و بلوار گیلان در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از پژوهش حاضر، سنجش عناصر موثر در حس مکان و بررسی تفاوت آن در بافت های ارگانیک و برنامه ریزی شده با مطالعه موردی در محله های ساغریسازان با بافت ارگانیک و محله بلوار گیلان با بافت برنامه ریزی شده است. مبانی نظری تحقیق برگرفته از آرای معمار پدیدارشناس، کریستین نوربرگ شولتس درباره پدیده مکان و حس مکان است. از نظر شولتس، پدیده مکان مفهومی کلی و کیفی بوده و ساختار مکان، متاثر از مرز/ قلمرو ، تمرکز/ محصوریت ، عرصه درونی/ عرصه بیرونی ، شناسایی و خوانایی است. روش تحقیق، توصیفی بر مبنای استدلال استقرایی و با استفاده از راهبرد ترکیبی(کیفی - کمی) با تمرکز بیشتر بر راهبرد کیفی است. نتایج تحقیق با استفاده از انجام مصاحبه های عمیق توام با پرسش های باز از ۴۶ نمونه هدفمند انتخاب شده و با استفاده از روش مثلث بندی، مشاهده های محقق در زمان های مختلف و نیز مقایسه جداول نتایج در دو محله، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. ارزیابی نتایج نشان میدهد که محله برنامه ریزی شده بلوار گیلان، از نظر حس مکان در وضع ضعیف تری نسبت به همتای مسن تر خود یعنی محله ساغریسازان قرار گرفته است که از جمله علل این قضیه عبارتند از : یکنواختی محیط و استاندارد شدن بافت در بلوار گیلان ، کاهش هویت بومی، ضعف در وجود ارتباطات غنی انسانی ، فقدان حس زندگی جمعی، مهاجرپذیریؤ نوساز بودن محله و فقدان خاطرات جمعی، عدم انس با محیط، تغییر ذائقه و نگرش مردم به زندگی و غیره.
ارزیابی حس مکان در معماری بازار تهران (محدوده مورد مطالعه: خیابان پانزده خرداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بازارها یکی از مهم ترین فضاها در کالبد شهرها محسوب می شوند و علاوه بر جلوه های بصری دارای ویژگی های محسوس دیگری نیز هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات گردند و به عنوان کانون هویت بخش شهرها در شکل گیری حس تعلق به مکان مؤثر باشند؛ در این میان بازار تاریخی تهران با ویژگی های منحصربه فرد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است که از دیرباز دارای محوری پویا، سرزنده و کیفیت های فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف افراد بوده است. هدف: این مقاله شناسایی شاخصه هایی است که میزان وجود هویت و حس مکان در بازار تهران را مورد بررسی قرار می دهد. روش: این مقاله با روش همبستگی به تحلیل مشاهدات منفعل اولیه به کمک نقشه برداری رفتاری در گام نخست و در گام دوم با مصاحبه و سنجش وابستگی متغیرها به کمک طیف هفت گزینه ای لیکرت پرداخته است. یافته و نتایج: شناخت کیفی ابعاد حسی فضا در این تحقیق مشخص کرد که منظر بصری بیشترین نقش را در ادراک محیط داشته و به همراه مناظر بساوایی در طول روز تقریباً ثابت می باشند. از سوی دیگر منظر صوتی و منظر شیمیایی به عنوان دو محرک تأثیرگذار در غنای حسی محیط مطرح هستند که نسبت به سایر محرکه ای محیطی تغییرات بیشتری در طول روز دارند. همچنین وجود ابنیه تاریخی به رغم علاقه مندی افراد، به خودی خود موجب تقویت حس مکان نمی گردند، و توجه به مؤلفه های هویت مکانی و میزان تأثیرگذاری هریک بر حس تعلق به مکان در بازار ضمن ارتقای کیفیت بازار، موجبات تداوم حیات و ماندگاری این میراث ارزشمند معماری می شود.
ارتقای ادراک محیط در بافت تاریخی شیراز درجهت پایداری اجتماعی محلات (مورد مطالعه: گذربازارچه فیل در محله اسحاق بیگ و گذربازارچه حاج زینل در محله سنگ سیاه در بافت تاریخی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
584-568
حوزه های تخصصی:
محله محیط جداگانه ای است که به دلیل مشخصات کالبدی متفاوت و خصوصیات اجتماعی سکنه متمایز شناخته می شود. به منظور دستیابی به شاخص های مؤثر پایداری اجتماعی در محله ها مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی به واسطه مشاهده بصری محیط صورت گرفته است؛ از این رو دو گذر شاخص در دو محله متفاوت در بافت تاریخی شیراز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت به صورت ترکیبی است؛ به گونه ای که ابتدا از روش تحلیل محتوا براساس منابع کتابخانه ای به منظور دستیابی به داده های اصلی تحقیق استفاده شده است. سپس به منظور پیشبرد اهداف تحقیق، روش پیمایش به صورت بازدید میدانی به صورت مشاهده استفاده شده است. همچنین یافته های تحقیق، تلفیق نتایج برگرفته از مطالعات اسنادی با نتایج مطالعات موردی و میدانی در گذر بازارچه فیل در محله اسحاق بیگ و گذر بازارچه حاج زینل در محله سنگ سیاه در بافت تاریخی شیراز است. از آنجا که هدف از این پژوهش دستیابی به ماهیت اصلی مفهوم محله، با در نظرگیری اصول پایداری اجتماعی است، شاخص های ادراک محیط و محله های بافت تاریخی دسته بندی و وجوه کیفیت ادراک محیط بررسی شده و در نهایت شاخص های این وجوه مثبت و منفی به واسطه مصادیق در نمونه ها ارائه شده است. فضاهایی که در جوار آنها بوهایی مانند بوی نان در نانوایی و بوی کارگاه شیرینی پزی استشمام می شد، به نوعی عامل حیات جمعی محسوب می شود. از سوی دیگر مکان هایی با پیشینه تاریخی دلیل هویت بخشی و ارتقای ادراک محیط می شود؛ در نتیجه به منظور ادراک محیط شهری می توان پایداری اجتماعی را به عنوان مؤلفه اصلی در محله های تاریخی شیراز در نظر گرفت.
تحلیل تأثیر رویکرد ادراک محیطی در برنامه ریزی کالبدی سکونتگاه های روستایی پیراشهری کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درگیری کامل ادراکات حسی انسان با فضا و وجود عناصر معنابخش در آن، بستر ایجاد کیفیت محیط در زمان های آینده خواهد شد و آگاهی جمعی از کیفیت کالبدی مدنظر را موجب می شود. هدف کلیدی این تحقیق، تحلیل تأثیر ادراک محیطی در برنامه ریزی کالبدی سکونتگاه های روستایی پیراشهری کلان شهر مشهد است. این پژوهش از حیث ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. جمع آوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی بوده که روش میدانی مبتنی بر توزیع پرسشنامه است. واحد تحلیل در این پژوهش خانوارهای روستایی است که در تحقیق حاضر با توجه به فرمول کوکران 193 خانوار از کل 4800 خانوار روستایی ساکن در 12 روستای پیرامون کلان شهر مشهد در بخش مرکزی این شهرستان مورد بررسی قرارگرفته اند. بر پایه نتایج تحقیق، ازنظر روستاییان سطح برنامه ریزی کالبدی سکونتگاه های روستایی در کل با مقدار آماره T 66/7- پایین تر از میانه نظری تحقیق (یعنی 3) بوده است؛ که با توجه به نتایج مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی (WASPAS)، روستاهای لقمانی، امرغان طوس و اروند دارای بالاترین سطح برنامه ریزی کالبدی روستایی می باشند. بر اساس نتایج رتبه بندی مدل GRA، روستاهای اروند و لقمانی و امرغان طوس در رتبه اول تا سوم قرارگرفته اند. نتایج نشان داد که رابطه معنادار و مستقیم بین دو متغیر برقرار است (با مقدار T برابر با 394/7 و سطح معناداری قابل قبول)؛ و ادراک یک فرد از محیط کالبدی با ضریب تأثیر برابر 487/0 به صورت مستقیم بر برنامه ریزی کالبدی روستایی تأثیر نسبتاً زیادی داشته است. این بیانگر رابطه مستقیم میان درک افراد از محیط اطراف با تصویر ذهنی آن ها از محیط است. همچنین از سویی، درک انسان از محیط بر برنامه ریزی کالبدی تأثیر می گذارد و از سوی دیگر، قابلیت برنامه ریزی محیطی، ادراک فرد را متأثر از خود می سازد. ادراک از محیط کالبدی، عوامل واکنش فرد را به محیط تعیین می کند و سبب ترجیح محیط طبیعی توسط فرد و به دنبال آن اثربخشی برنامه ریزی می شوند.
بررسی ادراکات طبیعت در باغ تاج آباد نطنز از منظر اکولوژیک ادراک
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی را می توان یکی از شاخص ترین و بهترین الگوهای منظرسازی در ایران دانست که حاصل تعامل میان انسان در مواجهه با طبیعت می باشد؛ زیرا که تعامل شکل گرفته بین انسان و طبیعت منجر به تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر می گردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین تحریک حواس، ادراکات و هندسه باغ ایرانی می باشد. در حقیقت سه عامل اساسی انسان، محیط و روابط بین انسان و محیط موردبررسی قرار می گیرد تا چگونگی کنش و واکنش و تأثیرگذاری هریک را بر دیگری مشخص کند. روش شناسی در پژوهش حاضر به صورت کیفی و با رویکردی قیاسی به ارائه ی ساختار کلی از یک نمونه جز که همان باغ تاج آباد نطنز است، به بیان مبانی نظری کلی برآمده از ادراکات محیط و روان شناسی مربوط به آن می پردازد. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت مشاهده میدانی و استفاده از اسناد کتابخانه ای می باشد. نتیجه ی حاصل گردیده بیان گر این موضوع است که باغ ایرانی به مثابه یک کل، محصول پیوستگی مؤلفه هایی است که هریک به تنهایی معنا و مفهوم خاصی را به مخاطب القا نمی کنند و هم نشینی این عناصر و مؤلفه ها در کنار یکدیگر مفهوم باغ ایرانی را شکل می دهد. ازاین رو در بازآفرینی باغ ایرانی در محیط کالبدی زندگی ازجمله در شهرهای معاصر باید توجه فزاینده ای به فرآیند ادراکی آن توسط انسان امروزی گردد، زیرا در این صورت می توان به نیازهای انسان معاصر پاسخ مناسبی داد که در گام نخست موجب ارتقاء بهداشت روان جامعه گردد و در گام بعدی به پیوند حیطه معنا بیانجامد و اسباب خودشکوفایی فردی را فراهم آورد.
تحلیل اجتماع پذیری محیط کالبدی متأثر از ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت؛ مطالعه موردی: نمونه های مسکونی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۵
27 - 38
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا نقش ادراک طبیعت و عناصر طبیعی در محیط انسان ساخت را بر اجتماع پذیری محیط های کالبدی زندگی روزمره و اشتیاق به فعالیت در فضاها مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. در این تحقیق امکان ادراک طبیعت در فضاهای کالبدی به مثابه متغیر مستقلی است که برکیفیت اجتماع پذیری فضاهای کالبدی به عنوان متغیری وابسته مؤثر واقع می شود. به منظور تحلیل، محیط کالبدی به عنوان واحد مطالعه به عنوان مکانی جمعی – رفتاری مورد توجه قرار می گیرد که سامانه ای جمعی– فضایی را تشکیل می دهد. در این راستا مبتنی بر ادبیات روانشناسی محیط و علوم رفتاری، چارچوب اصلی در بستر مطالعات انسان– محیط تدقیق شده و مؤلفه های مؤثر بر تعامل انسان و محیط طبیعی در محیط کالبدی مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه چگونگی اجتماع پذیری محیط کالبدی در تعامل با محیط طبیعی مورد تحلیل و ارزیابی واقع می شود. این تحقیق بر اساس تاکید نظریه پردازان علوم رفتاری بر مطالع? فضاهای روزمر? زندگی، نمونه های مسکونی را به منظور تبیین دقیق نتایج مورد مطالعه قرار داده است. بخش نهایی این مقاله نشان می دهد که چگونه ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت اثر معناداری بر اجتماع پذیری فضاهای کالبدی دارد.
عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی از مکان
حوزه های تخصصی:
تصویر ذهنی بازنمایی ذهنی یک پدیده در غیاب آن است، ما بسیاری از اطلاعات موجود در حافظه خود را به صورت تصویری به خاطر می آوریم چون آنها را به صورت تصویری ثبت نموده ایم. انسان به واسطه حضور در محیط ودریافت داده های محیطی فرآیند ادراک محیط را آغاز می کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و فهم عوامل مؤثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان، با توجه به ادراک از محیط و نقشه های شناختی پرداخته است. هدف پژوهش بررسی عوامل موثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان است، این مقاله به رابطه تصاویز ذهنی و ادارک و شناخت محیط می پردازد. روش تحقیق مقاله بصورت ﺗﻮﺻیﻔی -ﺗﺤﻠیﻠی به مطالعه ادراک و شناخت محیط، نقشه های شناختی،تصویر ذهنی و ارتباط تصویر ذهنی با مکان به گردآوری داده ها پرداخته است. بررسی ها نشان میدهد که بطور کلی عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی مکان از 2عامل تشکیل می شوند؛ که عوامل داخلی ایجاد شده در فرد، نظیر :ویژگی های شخصیتی،جنسیت وتوانایی ها و استراتژی ها و عوامل خارجی نظیر: ویژگی های محیط،دسترسی بصری،چیدمان فضایی می باشند.
بررسی فرآیند مسیریابی در شبکه های دسترسی شهری مبتنی بر مفاهیم ادراک محیطی گشتالت ( مورد مطالعه بافت قدیم و جدید کرمان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۱۵۴-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش فضاهای شهری، رابطه انسان و محیط پیرامون و نیز ترجمه این موضوع به زبان طراحی معماری، ضرورت بسیار پیدا کرده است. یکی از مفاهیم مهم در طراحی فضاهای شهری مفهوم مسیریابی است. انسانها امروزه در محیط های شهری غالبا" با علائمی چون نشانه های شهری مسیر خود را مشخص می نمایند، بنابراین باید تصویر واضحی از محیط در ذهن فرد به واسطه قرارگیری در شهر شکل گیرد. در همین راستا انسان با حضور در محیط شهری و دریافت اطلاعات، مقایسه شواهد ثبت شده در ذهن خود نسبت به مسیریابی اقدام می نماید. از این رو تسهیل ادراک انسان از محیط پیرامون می تواند جز گامهای اولیه و ضروری طراحی فضاهای شهری باشد. شناسایی عوامل موثر بر خوانایی و مسیریابی در شبکه دسترسی شهری مبتنی بر مفاهیم ادراکی گشتالت به عنوان یکی از شهرهای تاریخی هدف اصلی این تحقیق می باشد. پژوهش فوق از نوع تحقیقات کیفی می باشد، روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده، تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه جزیی نگر )استقرایی( انجام شده و ابزار جمع آوری اطلاعات این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، برداشت های میدانی و مشاهده است. در تحلیل های انجام شده مشاهده گردید، مسیریابی در بافت قدیم شهر کرمان نسبت به بافت جدید به مراتب آسانتر و در زمانی کوتاه تر صورت می گیرد. مسیریابی در بافت قدیم به واسطه استفاده از علائم و نشانه ها در طراحی فضاهای شهری برای درک محیط توسط انسان بهتر صورت گرفته، که این خود از شاخصه های مهم بافت های ارزشمند شهرهای کویری ایران می باشد.
بررسی عوامل موثر بر ادراک کیفیت عرصه های همگانی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۴۶۴-۴۴۹
حوزه های تخصصی:
عرصه های همگانی شهری به عنوان فضاهای حضور شهروندان و مکانی برای کنش و تعاملات شهروندی و فعالیت های شهری هستند و لذا بسیاری از عملکردهای جامعه شهری در آن ها بروز می یابد. از این رو سلامت اجتماعی شهروندان وابسته به کیفیت و کارایی عرصه همگانی شهری می باشد. عرصه همگانی با کیفیت و مورد پذیرش مردم، جایی است که کاربران آن را ترجیح می دهند، انتخاب می کنند و استفاده از آن تداوم دارد. چنانچه قابلیت های عرصه همگانی درک نشود و یا متناسب با نیازها و تمایلات مردم و کاربران آن نباشد، افراد ترجیح می دهند حضور خود را در عرصه همگانی به حداقل برسانند یا دست به تغییر و انتخاب بزنند. ادراک قابلیت ها و کیفیت های عرصه همگانی فرآیند هدفمند دریافت اطلاعات ارسال شده از محیط ساخته شده توسط افراد جامعه است و بنابراین تابعی از شرایط و متغیرهای محیطی و نیز ویژگی های فرد ادراک کننده می باشد. هدف این مقاله توجه به کیفیت عرصه های همگانی شهر مشهد و درک قابلیت های آن ها در تسهیل مراودات اجتماعی می باشد. بنابراین، با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه تعامل بین انسان و محیط در درک قابلیت عرصه های همگانی و با استفاده از تئوری زمینه ای به بررسی رفتار کاربران عرصه های همگانی کلانشهر مشهد پرداخته است. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می دهد در درک کیفیت عرصه های همگانی رابطه ای قوی و معنی دار بین تمایلات متأثر از ویژگی های فردی و اجتماعی کاربران و ادراک معانی محیط ساخته شده وجود دارد. همچنین مشخص شده است متغیرهای سن، جنس، میزان آشنایی و علت مراجعه کاربران در میزان درک کیفیت عرصه های همگانی مؤثر هستند.
تبیین اجتماع پذیری و جذب مخاطب در فرآیند طراحی داخلی غرفه های نمایشگاهی با تحلیل مولفه های ادراک مکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فضای نمایشگاهی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی، افراد را در درون سازمان های فضایی گوناگون به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و غیره گرد هم می آورند. چگونگی بهره گیری از دانش معماری در تبیین ساختار کالبدی با هدف ایجاد تعاملات اجتماعی و نمود اجتماع پذیری از موارد مهم و مشترک در حوزه بین رشته ای جامعه شناختی، روانشناسی محیط و علوم رفتاری است که در ارتباط با برنامه ریزی فضاست. این تحقیق بر آن است تا نقش معماری داخلی و ادراک فضای نمایشگاهی را بر نحوه اجتماع پذیری مورد تحلیل قرار دهد و در نهایت به ارایه الگویی بهینه دست یابد. نحوه ادراک فضاهای کالبدی به مثابه متغیری مستقل بر کیفیت اجتماع پذیری (جذب مخاطب) مؤثر واقع می شود. تحلیل محیط کالبدی غرفه های نمایشگاهی به عنوان واحد مطالعه در مفهوم مکانی جمعی- رفتاری، سامانه ای جمعی- فضایی را تشکیل می دهد که عامل های اصلی با روش کیفی و کمّی جهت تبیین نتایج، مورد مطالعه قرار گرفته اند. بعد از غربال فاکتورهای اثرگذار تحلیل محتوای متون توسط پیمایشِ دلفی، ارزیابی کمّی با توجه به حرکت تعاملی کاربر در فضا توسط شبیه سازی و محاسبات با نرم افزار Mic Mac انجام گرفته و نتایج حاصله در Scenario Wizard برای سناریوی بهینه مورد سنجش قرار گرفته که موارد مهم با تأکید بر عوامل کالبدی و بصری، عوامل: شکل، ابعاد، رنگ، نور، حرکت، خوانایی و نفوذپذیری است: بیانگر شکل های منتظم در فرم کلی غرفه ها با تأکید بر نورپردازی مصنوعی، ابعاد در مقیاس داخلی با میانگین 60 تا 100 مترمربع، راهروهایی به صورت شطرنجی در حداقل عرض 8 متر با نور ملایم.