فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷۲٬۳۸۱ تا ۱۷۲٬۴۰۰ مورد از کل ۴۹۹٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع ادبیات در تمدن اسلامی، عجایب نگاری است. نگارش اطلاعات شگفت انگیزِ سرزمین ها در متون جغرافیایی همزمان با آغاز جغرافیانگاری وصفی، سبب شد تا این گونه اطلاعات مورد توجه نویسندگان مختلف قرار گیرد. سپس با توجه به عوامل مختلف مانند اقبال عامه مردم به این گونه اطلاعات، عدم اُنس و اُلفت نویسندگان با پدیده های مختلف که خیال پردازی های آنها را نیز در پی داشت به همراه استفاده از انواع ظرافت های ادبی مانند اغراق و حقیقت نمایی سبب شد تا عجایب نگاری در سطح گسترده رایج گردد. به تدریج عجایب نگاری به متون مختلف راه پیدا کرد و سرانجام در متون مستقل (عجایب نگاری ها) انسجام یافت. پژوهش حاضر با روش تاریخی و شیوه توصفی- تحلیلی به بررسی سرچشمه ها، سیر تاریخی و مراحل تطور عجایب نگاری ها در تمدن اسلامی پرداخته است و از این طریق سه دوره آغاز و شکل گیری (قرون 3 و 4 ق)، اوج و شکوفایی (قرون 5-8 ق) و زوال و افول (قرن هشتم به بعد) را برای سیر تاریخی عجایب نگاری های اسلامی معرفی کرده است.
مدیریت سود و خوانایی گزارشگری مالی: آزمون تجربی رویکرد فرصت طلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۹
۲۱۷-۲۳۰
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های شناختی اجتماعی با بازی درمانی شناختی- رفتاری بر مهارت های اجتماعی و مقبولیت اجتماعی کودکان با اختلالات رفتار ایذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های شناختی اجتماعی با بازی درمانی شناختی- رفتاری بر مهارت های اجتماعی و مقبولیت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلالات رفتار ایذایی شهر کرج انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول و دوم ابتدایی مناطق 1، 2 و 3 شهر کرج در سال 1395 بودند. 46 کودک به شیوه نمونه گیری تصادفی و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش (دو گروه) و کنترل (یک گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه 30 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های شناختی اجتماعی و گروه آزمایش دوم، نیز 10 جلسه 30 دقیقه ای تحت آموزش بازی درمانی شناختی رفتاری قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه علائم مرضی کودکان و مقیاس مهارت های اجتماعی و مقیاس مقبولیت اجتماعی بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که دو گروه از نظر شدت تأثیر دو مداخله تفاوت معناداری باهم ندارند، ولی هر دو مداخله مهارت های شناختی اجتماعی و بازی درمانی شناختی- رفتاری، موجب تحول مهارت های اجتماعی و مقبولیت اجتماعی در دو گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش مهارت های شناختی اجتماعی و بازی درمانی شناختی اجتماعی هر دو در تحول مهارت های اجتماعی و مقبولیت اجتماعی کودکان با اختلالات رفتاری مؤثر هستند و می توان از آنها در مداخلات بالینی استفاده کرد.
کاربرد آموزش بسط طرحواره برای ترمیم آسیب های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
113-128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه ارزیابی کارایی آموزش بسط طرحواره برای بهبود مهارت های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی بود. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی 8 دانش آموز دارای اختلال ریاضی (نمره برش زیر 85 در آزمون ریاضی کی مت و بالای چارک اول در 5 خرده آزمون آزمون خواندن نما و نمره بهره هوشی در دامنه نرمال (بالاتر از 85)) به صورت انفرادی در آموزش بسط طرحواره (به کمک برنامه ریاضی دزدان دریایی شرکت کردند. دانش آموزان گروه کنترل (8 دانش آموز) نیز هیچ آموزشی دریافت نکردند. برنامه ریاضی «دزدان دریایی» با هدف بهبود مهارت های حل مسئله داستانی بر مهارت های بنیادین ترکیب های عددی، محاسبات روندی و جبر تمرکز دارد. این آموزش به مدت 5 هفته و در هر هفته به صورت سه جلسه 20 تا 30 دقیقه ای به صورت انفرادی برای دانش آموزان گروه مداخله ارائه شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر کارایی آموزش بسط طرحواره را نشان داد. عملکرد دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در حل مسئله داستانی( 66/0= 2 ŋ در برابر 02/0= 2 ŋ )، محاسبات روندی (در جمع 87/0= 2 ŋ و در تفریق 97/0= 2 ŋ ) در برابر گروه کنترل ( جمع 25/0= 2 ŋ و تفریق 16/0= 2 ŋ ) و جبر (78/0= 2 ŋ در برابر 28/0= 2 ŋ ) تفاوت معناداری با عملکرد دانش آموزان گروه کنترل دارد. نتیجه گیری: آموزش بسط طرحواره اصول مداخله مؤثر برای دانش آموزان دارای اختلال ریاضی را مورد توجه قرار داده است و نتایج مطالعه کارایی آن را در بهبود آسیب های اصلی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی نشان داده است. بنابراین می تواند در آموزش ریاضی برای این گروه از دانش آموزان مورد توجه قرار بگیرد.
عوامل بیتفاوتی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و ضرورت بحث ، دربارة عوامل بی تفاوتی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر به جایگاه و نقش مردم در جامعه جهت نهادینه نمودن این دو فریضه بزرگ الهی و ارزش ها باز می گردد. که از دیدگاه اسلام عمل به آن ها محافظت کنندة انسان از انحراف است. زیرا این ارزش ها برخاسته از دین است که برترین تکیه گاه آدمی است. بنابراین دراجرای این دوفریضه مهم شاهد نابسامانی و عدم موفقیت ها هستیم که خود ناشی از عوامل متعدد است از جمله مهم ترین آنها بی تفاوتی مردم نسبت به امر به معروف و نهی از منکر است، که این امر موجب شده گروهی امر به معروف ونهی ازمنکر را رها کنند و برای کار خود عذرها آورند. تا اینکه توجیه نمایند. وچهره های منافع طلب و خائن برای اینکه منکرات طاغوت ها را زیبا جلوه دهند، دست به توجیه کارهای خلاف آنان می زنند تا به این وسیله مردم را آرام کنند؛ با این اوصاف نگارندگان به واکاوی عوامل بی تفاوتی این دوفریضه مهم اجتماعی خواهند پرداخت.
تمثیل هویّة التابع فی الروایة العربیة الجدیدة روایة "شیکاجو" أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قد تتجلّى الهویّة الثقافیة فی مجموعة خصائص لجماعة بشریة تربط بینهم أواصر عدّة کالتاریخ المشترک، والمیزات الاجتماعیة، والدین، واللغة.. إلخ. ولیس هناک ثقافة إلّا وهی تمثّل هویّتها بأدوات وأسالیب مختلفة. والتمثیل هو الذی یعطی لجماعة ما صورة عن نفسها وعن غیرها، وهو الذی یصنع لهذه الجماعة معادلاً لما یسمی فی علم السرد ب "الهویّة السردیّة". ولقد اقتضت تجربة آداب ما بعد الحقبة الاستعماریّة، وجودَ علاقة فعّالة بین المستعمِر و المستعمَر، تقوم علی مبدأ الخضوع ثمّ التبعیّة، وإنّها عبارة عن تشویه ثقافی یرید قمع الهویّة علی وعی أو من دون وعی لها. وقد انشغل الکاتب العربی الذی کابد هذه التجربة، انشغالاً إبداعیاً وجمالیاً، حاول عبر الکتابة والتفکیر والتخیّل أن یقدّم مختلف أوجه هذه التجربة بکل قسوتها. وحاول تمثیلها فی إطار الظاهرة الاستعماریّة التی استمرت فی صورة ما بعد الاستعمار، وهی الصورة التی أرادت من الهویّة القطیعة مع ماضیها وإدراجها فی سباق عالمی مُعَولم یقوم علی منافسة ثقافیّة قبل أن یقوم علی منافسة عسکریة أو اقتصادیة. وقد جاءت روایة"شیکاجو"، لعلاء الأسوانی آخذة ظاهرة الاغتراب والهجرة أفقاً للاطلاع علی جملة من هذه التجارب التی عاشتها أو رصدتها شخصیّات الروایة. فوجدناها تتحدّث عن المفارقة الغریبة واللاأخلاقیّة بین الأنا الشرقی والآخر الغربی، وذلک عبر عملیات وسیاسات الهویّة التی تنتج جدلیّة شبیهة بعلاقة العبد والسید، ذلک لکی تبرز لنا کیف یمکن للشخصیّة السردیّة أن تتحوّل من کائن فاعل إلی کیان مفعول به.
نقش میانجی گر دل بستگی به هم سال ها در رابطه بین دل بستگی به پدر و مادر و نمویافتگی هیجانی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
215-235
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین میزان رابطه بین دل بستگی به پدر و مادر و هم سال ها با نمویافتگی هیجانی نوجوانان و نقش میانجی گر دل بستگی به هم سال ها بود. روش : روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری 3553 دانش آموز دختر و پسر 18-16 ساله در 96 دبیرستان دولتی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 94-93 بود. بر اساس جدول کرجسی-مورگان 1970 حجم نمونه 500 نفر برآورد و با روش نمونه گیری در دسترس، دبیرستان پسرانه شهید مطهری و رضایی راد و دخترانه نظر و خدیجه کبری و از هر دبیرستان 6 کلاس انتخاب شد. داده ها با سیاهه تجدیدنظر شده دل بستگی پدر و مادر و هم سال های آرمسدن و گرنبرگ 1987 و سنجه نمویافتگی هیجانی سینک و بهارگاوا 1974 که نمره گذاری آن وارونه و نمره کم در آن به معنای نمویافتگی بیش تر است گردآوری و پس از حذف داده های مخدوش 159 نفر و پرت 7 نفر، داده های 334 نفر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد دل بستگی به مادر (292/0- = r، 004/0=P)، به پدر (337/0- = r، 004/0=P) و هم سال ها (292/0- = r، 008/0=P) با نمویافتگی هیجانی نوجوانان رابطه دارد. دل بستگی به پدر و هم سال ها در مجموع تبیین کننده 14 درصد از پراکنش نمویافتگی هیجانی نوجوانان بود (001/0=P) و در رابطه بین دل بستگی به پدر و مادر و نمویافتگی هیجانی، دل بستگی به هم سال ها نقش میانجی گر را داشت ( 181/0- =β، (005/0P=). نتیجه گیری : برای پیشگیری و درمان مشکلات روانی-اجتماعی نوجوانان توجه بیش تر به تأثیر دل بستگی نوجوانان به هم سال ها در سلامت هیجانی آن ها بایسته است.
اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان شهر تهران در سال 1399-1398 بود. روش مطالعه حاضر نیمه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به سرطان پستان شهر تهران بود. 30 نفر از این زنان که شرایط ورود به پژوهش را داشتند، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی مداخله شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و آزمودنی های گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری مداخله ای دریافت نکردند. ابزار گردآوردی داده ها مقیاس امید به زندگی بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه توسط آزمودنی ها تکمیل شدند. داده های پژوهش با از استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری انجام شد. نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان در گروه آزمایش در پایان درمان و بعد از پیگیری یک ماهه مؤثر واقع شدند. نتایج این مطالعه حمایت تجربی مناسبی را برای مداخلات شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن فراهم آورد. پیشنهاد می شود از این رویکرد در جهت امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان بهره بگیرند.
مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا پیرامون رابطه نفس و بدن و سنجش کارآمدی مبانی هریک در نیل به مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موارد اختلاف نظر میان ابن سینا و ملاصدرا در بحث انسان شناسی، نوع نگرش هریک به رابطه میان نفس و بدن است که این اختلاف ، از مبانی نظام فلسفی ایشان ناشی میشود. رابطه نفس و بدن در نگاه ملاصدرا، رابطه یی ذاتی و وجودی است و قول به علیّت (مادی) بدن عنصری برای مرتبه طبیعی نفس، ناشی از همین موضعگیری است، در حالیکه مطابق مبانی ابن سینا، نفس صرفاً در کسب کمالات وجودی و نه در اصل وجود، نیازمند بدن است و علیّت ذاتی میان این دو برقرار نیست. مسئله دیگر اینست که شیخ الرئیس، ترکیب نفس و بدن را اتحادی میداند و صدرالمتألهین در اتحادی بودن ترکیب با او هم رأی است اما معتقد است که تنها با قبول برخی مبانی حکمت متعالیه میتوان اتحادی بودن ترکیب مذکور را موجه کرد. مسئله مهم بعدی اینست که اگر نفس و بدن، رابطه وجودی دارند نه رابطه عارضی و اضافی، آیا تعلق نفس به بدن قطع شدنی است؟ و اگر ذو مراتب بودن نفس مسجّل و مسلّم است، آیا نباید بدن را نیز ذومراتب دانست تا همراهی با نفس در مراتب مختلف برای آن امکانپذیر باشد؟ بسبب تفاوت مبنا، پاسخ شیخ الرئیس و ملاصدرا به این قبیل پرسشهای زیربنایی، تفاوتهایی دارد و این مقاله قصد دارد به جستجو و تحلیل آنها و سنجش کارآمدی مبانی ایشان در نیل به مطلوب بپردازد.
تحلیل نقش عوامل رانشی و کششی در توسعه گردشگری مذهبی در شهر مقدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
58 - 79
حوزههای تخصصی:
انگیزش اصلی ترین مفهوم در شناخت رفتار مصرف کننده و انتخاب مقصد گردشگری معرفی می شود. در حقیقت با شناخت نظام رفتاری و تقاضای گردشگری که برگرفته از عوامل انگیزشی سفر و یا همان عوامل رانشی و کششی است، می توان نظام فضایی گردشگری را منطبق بر تقاضای موجود برنامه ریزی نمود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر عوامل انگیزشی رانشی و کششی و اولویت بندی آن ها در توسعه گردشگری شهر مقدس قم می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از شاخه ی میدانی می باشد. جامعه آماری پژوهش گردشگران سفر کرده به شهر قم در محدوده زمانی بهار و تابستان 95 بوده است؛ با توجه به نامحدود بودن جامعه، نمونه آماری 384 نفر مشخص شد. داده ها و اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون Tتک نمونه ای، آزمون فریدمن و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بعد رانشی تاثیر بیشتری نسبت به بعد کششی در توسعه صنعت گردشگری شهر قم دارد. همچنین یافته های تحلیل عاملی اکتشافی مولفه جدیدی به نام «ایمان جو خودشکوفایی» را برای بعد رانشی و مولفه «جاذبه های مذهبی فرهنگی» را برای بعد کششی معرفی کرده است. نهایتاً مشخص شد مولفه های «ایمان جو خودشکوفایی»، «بودن با خانواده» و «گریز و استراحت» در بعد رانشی و «دسترسی» و «جاذبه های مذهبی فرهنگی» در بعد کششی، در اولویت نیازهای انگیزشی گردشگران قرار دارند.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار در خروجی های انکوباتورهای دانشگاهی و نقش آن در ایجاد شرکت های زایشی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انکوباتورها در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، ابزار مهمی برای توسعه کارآفرینی و نوآوری فنّاورانه، خصوصاً در سطح شرکت های کوچک و متوسط، به شمار می روند. یکی از خروجی های انکوباتورها ایجاد فرصت های شغلی است. یک دانشگاه اگر به فعالیت های کارآفرینی بپردازد به عنوان یک منبع توسعه فناوری شناخته می شود. امروزه با پیشرفت فناوری، دانشگاه ها تغییر ماهیت داده اند. در این دانشگاه ها آموزش، پژوهش و فناوری باهم همراه است. شرکت های زایشی صنعتی که با یک دانشگاه کارآفرین در ارتباط هستند از مزایای فناوری آن نیز بهره می جویند، به این جهت فرایندهای علمی و صنعتی دانشگاه ها تکمیل شده و ایجاد این شرکت ها از دل پژوهش های دانشگاهی رخ می دهد. لذا این پژوهش به ارائه الگو جهت شناسایی مؤلفه های اثرگذار در خروجی های انکوباتورهای دانشگاهی و نقش آن در ایجاد شرکت های زایشی دانشگاه ها پرداخت. روش پژوهش از نوع کیفی و کمی بود. 13 نفر در بخش کیفی (مصاحبه) و 170 نفر در بخش کمی به عنوان نمونه در این پژوهش مشارکت داشتند. یافته ها در بخش کیفی بیانگر آن بود که در ایجاد شرکت های زایشی دانشگاهی، 13 مؤلفه در بعد خروجی شناسایی شد. در بخش کمّی پژوهش، یافته ها نشان داد که در بعد خروجی، مؤلفه مشارکت با جامعه محلی با بار عاملی (92/0) بیشترین و مؤلفه هماهنگ نمودن آموزش های دانشگاهی با نیازهای بازار کار با بار عاملی (42/0) کمترین میزان تأثیرگذاری را در تبیین بعد خروجی های موجود در انکوباتورهای دانشگاهی در ایجاد شرکت های زایشی دانشگاه دارند.
تحلیل حکایت های گلستان و بوستان بر اساس نظریة تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایت پردازی در آثار سعدی جایگاه ویژه ای دارد؛ به همین سبب معرفی و تحلیل گونه های حکایت های گلستانو بوستانسعدی، هدف اصلی این پژوهش است. بررسی حکایت های این دو اثر برپایة دیدگاه تزوتان تودوروف از منظر نوع شناسی، هم چنین شناخت و معرفی قواعد و قوانین حاکم بر ساخت این حکایات، هدف دیگر این جستار است. این بررسی نشان می دهد به سبب وجود ویژگی هایی، بیشتر حکایت های این دو اثر با نظریه روایتی تودوروف مطابقت دارد؛ این ویژگی ها عبارت است از: حادثه محوربودن حکایات، اصل علّیّت بی واسطه، تأکید بر کنش شخصیت ها، نبود روان شناسی، وجود زمان و مکان فرضی، حضور شخصیت های نمونه وار، مطلق بودن برخی از شخصیت ها و... . درواقع با یافتن مشابهت های داستانی بین نظریه تودوروف و حکایت های گلستانو بوستان،این حکایات را در سه گونه اسطوره ای، معرفت شناختی و ایدئولوژیک می توان طبقه بندی کرد. باتوجه به بررسی حکایت ها، درمجموع و به ترتیبِ فراوانی، بیشترین حکایات گلستاندر گونه اسطوره ای، با تعداد 39 حکایت (48 درصد) و کم ترین آن با تعداد 12 حکایت (حدود 15 درصد) در گونه ایدئولوژیک قرار می گیرند. بیشترین و کم ترین گونه های حکایات بوستاننیز به ترتیب، گونه معرفت شناختی با 25 حکایت (52/59 درصد) و گونه ایدئولوژیک با 3 حکایت (15/7 درصد) است. بنابراین، کمترین تعداد حکایت های هر دو اثر از گونه ایدئولوژیک است؛ البته بیشترین گونه های حکایات در این دو اثر متفاوت است و از یک نوع نیست.
تطبیق و تحلیل بن مایه های فکری داستان های عاشقانة فارسی ایران و هند در دورة صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دورة صفویه، ارتباطات ایران و هند به واسطة زبان رسمی مشترک، بیشتر و عمیق تر از گذشته شد. دراین دوره ازجمله آثارپدیدآمده در هردو سرزمین، داستان عاشقانة فارسی است. پرسش این است که «آیا داستان های عاشقانة فارسی در دورة صفویه در ایران و هند، به علت هم زمانی، هم زبانی و وجود ساختارهای مشابه، شبیه اند یا به دلیل محیط فرهنگی متفاوت، از هم تمایز دارند؟» درباره داستانسرایی دردوره صفویه تحقیقاتی انجام شده است، ولی تاکنون پژوهشی درزمینه تأثیر بن مایه های فکری بر داستانهای عاشقانه فارسی ایران و هند دراین دوره انجام نشده است. در این پژوهش کوشش شده، ضمن تحلیل محتوای داستان ها به این پرسش پاسخ داده شود. البته فرض این پژوهش براین است که در داستان های عاشقانة فارسی در ایران و هند، شباهت های فراوانی در زبان، ساختار، پیرفت های داستانی و خویش کاری شخصیت ها به چشم می خورد؛ ولی باهمه این شباهت ها، جهان بینی و نگرش متفاوت به شخصیت ها و حوادث داستانی وجود دارد. این تفاوت ها عبارتند از: «مرگ عشاق در پایان داستان»، «آزادی دختران در انتخاب همسر»، «نقش آفرینی عناصر ماورایی»، «حضور عرفان و تصوف»، «تأثیر جانوران در داستان»، «حضور شخصیت های هندی» و «استقلال منبع» که به شناخت داستان های تألیف شده در هند وتفاوت آن با داستانهای تألیف شده در ایران کمک می کند.
ترسیم و تحلیل شبکه های ارتباطی میان ذی نفعان صیادی و نقش آن در توسعه گردشگری روستایی: مطالعه موردی روستای سلخ، جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل شبکه های ارتباطی میان ذی نفعان صیادی اعم از مردمی و دولتی در روستای سلخ به منظور بررسی علل عدم توسعه گردشگری روستایی با رویکرد صیادی انجام شد. بر این اساس، داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه از افراد و ادارات ذی نفع صیادی جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار Visone ، شاخص های مرکزیت درجه درونی، جایگاه و گروه بندی بر اساس هم ارزی ساختاری ترسیم و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در شبکه ارتباطی میان ذی نفعان صیادی، اعم از مردمی و دولتی، نقصی وجود ندارد و علت عدم توسعه گردشگری روستایی با رویکرد صیادی در این روستا عدم شناخت صیادان و ادارات مرتبط با فعالیت صیادی در روستای سلخ در زمینه گردشگری روستایی و نیز به دلیل مشکلات اقتصادی صیادان است، تا جایی که به دلیل وضعیت بد اقتصادی، حدود 67 درصد آنها تمایلی به ادامه فعالیت صیادی ندارند. از این رو، پیشنهاد می شود که بر ای توسعه گردشگری روستایی با رویکرد صیادی در این روستا، فعالیت های صیادان و ادارات مرتبط با بخش صیادی در این راستا هماهنگ شود و معرفی و تبلیغات مناسب در خصوص قابلیت های گردشگری این روستا و جذب گردشگر صورت گیرد.
قانون گذاری جغرافیایی؛ با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین عامل مؤثر در امر قانون گذاری و اداره کشورها، که بر اساس آن توسعه متوازن و پایدار قلمرو ملی تحقق پذیر خواهد بود، جغرافیا است. عاملی که کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته کمتر به آن توجه نموده و با انتخاب سیستم بسیط و تک ساخت که اکثراً ناسازگار با فضای جغرافیایی آنهاست، یکسان انگاری و یکسان سازی سرزمینی را در دستور کار خود قرار داده اند. جمهوری اسلامی ایران نیز با دارا بودن چنین سیستمی، تفاوت های فضایی- جغرافیایی را در مدیریت و قانون گذاری کشور تا حدودی نادیده انگاشته است. بر همین اساس این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی بر آن است تا به بررسی قانون گذاری جغرافیایی در ایران و ارائه پیشنهاداتی برای تحقق این امر پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ایران کشوری پهناور با تنوع و تفاوت های گسترده جغرافیایی است که این گوناگونی موجب شده، بر هر یک از بخش های کشور شرایط متفاوتی حکمفرما باشد. با این وجود قوانین مصوب در جمهوری اسلامی ایران همگی در سطح ملّی تصویب شده و به رغم وجود ویژگی های جغرافیایی متنوع و مختلف کشور، برای همه مناطق کشور به طور یکسان به اجرا گذارده می شوند. این مسئله موجب شده بیشتر مناطق کشور که (به لحاظ شرایط خاص حاکم بر خود) همخوانی مناسبی با قوانین وضع شده در سطح ملّی ندارند، از توسعه لازم برخوردار نگردیده و ضمن کاهش کارایی این قوانین در این مناطق، پتانسیل های بالای جغرافیایی مناطق مذکور مورد توجه و بهره برداری مناسب قرار نگیرد. در این پژوهش سعی شده است با اشاره به نقش پژوهش در قانون گذاری، لزوم توجه به این تفاوت ها و تعریف قوانین متناسب با شرایط حاکم بر هر یک از این مناطق را بررسی کنیم که ماحصل آن ضرورت توجه به قانون گذاری جغرافیایی هست که یکی از مباحث کاربردی و مهم در قانون گذاری و حکمرانی خوب است.
سنجش توسعه یافتگی شهرهای شهرستان سقز با تاکید بر نیروی بازار کار در بازه زمانی 1345 تا 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل اصلی در سنجش درجه توسعه یافتگی مناطق، وجود فرصت های شغلی در آن منطقه و میزان عرضه و تقاضای نیروی کار می باشد که در هر منطقه با توجه به میزان عرضه و تقاضای نیروی کار، مقدار کمبود شغل محاسبه و درجه توسعه یافتگی آن بررسی می گردد. یکی از مدل هایی که وضعیت بازار نیروی کار را مورد سنجش قرار می دهد، مدل بازار کار است. هدف از مطالعه حاضر بررسی وضعیت توسعه یافتگی بازار کار نقاط شهری شهرستان سقز در طی چهار دوره سرشماری از 1345 تا 1385می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از نتایج تفضیلی سرشماری های عمومی نفوس و مسکن سال های 1345، 1355، 1365، 1375 و 1385 گردآوری شد. متغیرهای مورد بررسی در این مطالعه شامل: تعداد مهاجران به بیرون، نرخ رشد طبیعی، تعداد مهاجران وارد شده، بیکاری، اشتغال و نیروی کار است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که بازار نیروی کار در شهرستان سقز در هیچ یک از دوره ها متعادل نبوده است. این عدم تعادل در بازار کار، مهاجرپذیری در نقاط شهری و نقطه مقابل آن مهاجرفرستی شدید در نقاط روستایی و عدم وجود فرصت های شغلی یکسان در نقاط شهری و روستایی، نقل و انتقالات بی رویه جمعیت در این مناطق را موجب گردیده و نتیجه نهایی این که شهرستان سقز با یک عدم تعادل در بازار کار رو به رو است.
تأثیر انگیزش فردی-اجتماعی نظام مالکیت خصوصی در توسعه میادین نفتی ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
255 - 283
حوزههای تخصصی:
رژیم مالکیت خصوصی، زمینه ای است که نمایانگر رویکرد متکامل افکار بشر است. مالکیت خصوصی بر منابع نفتی که در کمتر کشوری مورد توجه است، در ایالات متحده امریکا، سرآمد سایر نظام های مالکیت است. این سلطه نسبتاً همه جانبه، تأثیراتی را به دنبال داشته است. محور این مقاله، بررسی کم و کیف رابطه پذیرش مالکیت خصوصی با توسعه صنعت نفت با یک نگاه ساختاری به آن و با اجتناب از جهت گیری های اقتصادی است. آشکارکردن چگونگی این رابطه، سهم بسزایی در شناخت ماهیت و ارزش این نظام دارد. پس از تشریح عنوان مالکیت خصوصی در بخش نخست، قسمت بعد به کشف عوامل مؤثر در توسعه میادین نفتی ایالات متحده به منزله عناصری که در مفهوم مالکیت خصوصی پنهان اند اختصاص یافته است. سرانجام، به تحلیل آثاری از این نظام بر میادین نفتی پرداخته شد که سرمنشأ و زاینده آثار دیگری بودند. در این نگارش، از منظر سیستم حقوقی به منزله یک خرده نظام به رابطه مالکیت خصوصی و توسعه میادین نفتی ایالات متحده امریکا نگریستیم و دریافتیم که چتر حمایتگری که مالکیت خصوصی بر سر توسعه میادین نفتی ایالات متحده امریکا افراشته است، چیزی جز روح حاکم بر نظام مالکیت خصوصی، که عبارت است از آزادی اندیشه و عمل، نیست.
مدل ساختاری فرایند توانمند سازی منابع انسانی دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از دغدغه های اصلی مدیران، توانمند سازی منابع انسانی و به کارگیری آنها در شرکت های دانش بنیان است. هدف غایی این پژوهش، که مبتنی بر راهبرد روش های آمیخته اکتشافی انجام شده؛ خلق و آزمون نظریه ای داده بنیاد درباره فرایند مذکور است . لذا مدلی براساس مطالعات نظری و تحلیل مصاحبه های عمیق انجام شده با خبرگان حوزه ی دانش بنیان طراحی شده است. برای آزمون مدل، پرسشنامه ایی 128 سوالی از دل داده های کیفی مرحله نخست پژوهش و مبانی نظری تدوین شد. سپس با استفاده از 211 پرسشنامه تکمیل شده توسط مدیران و کارشناسان شرکت های دانش بنیان در سطح 75 شرکت به صورت کمّی آزمون شد. پس از اطمینان از پایایی و روایی پرسشنامه، معناداری هر بخش از مدل از طریق تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. شاخص های برازش داده های مدل و ضرائب رگرسیونی نشانگر روایی سازه و همگرایی در مدل بوده است. تحلیل معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزیی (pls) دلالت بر تایید همه فرضیات به جز یک فرضیه دارد . شاخص برازش کلی مدل0/372 GOF= توان پیش بینی کنندگی مدل را مثبت نشان می دهد. لذا پیشنهاد گردید سازه های مدل و روابط میان آنها رصد شده برای اتصال نقاط انقطاع، برنامه ریزی راهبردی و عملیاتی صورت پذیرد.
رابطه بین همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسب و کار با چابکی سازمانی در شرکت های نرم افزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت و گسترش به کارگیری فناوری اطلاعات، بسیاری از سازمانها شاهد بروز مشکلات و تناقضاتی در رابطه با عدم برآورده شدن نیازهای کسب وکار با توجه به حجم بالای سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات می باشند. یکی از دلایل این تناقض عدم وجود همسویی بین راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسب و کار است. از طرفی فناوری اطلاعات زیر ساختی را فراهم می کند که موجب پاسخگویی بهتر نسبت به تغییرات شده و بر چابکی تأثیرگذار است . لذا همسویی راهبرد فناوری اطلاعات و راهبرد کسب وکار با چابکی سازمانی به یکی از دغدغه های پیش روی مدیران تبدیل شده است. بدین منظور هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین همسوی راهبردی فناوری اطلاعات و راهبردکسب و کار با چابکی در شرکتهای نرم افزاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران کسب وکار، مدیران و کارشناسان بخش فناوری اطلاعات در شرکتهای نرم افزاری شهر تبریز تشکیل دادند .ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای شامل دو بخش سوالات مربوط به همسویی و سوالات مربوط به چابکی است. روش استفاده شده در این پژوهش توصیفی می باشد و داده های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از آزمون رگرسیون تحلیل شده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که همسویی عامل مؤثری برای دستیابی به چابکی می باشد. همچنین دو بعد ارتباطات و مهارتها از ابعاد همسویی دارای تأثیر مثبت روی چابکی می باشند. اما تأثیر ابعاد سطح شایستگی/ ارزش، سطح اعمال اختیار، مشارکت و حیطه عمل روی چابکی تایید نشد. ا