مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اختلال ریاضی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال ریاضی بود.
روش: از جامعه آماری دانش آموزان پسر 13 تا 15 ساله با اختلال ریاضی که در سال تحصیلی 91-1390 در مراکز اختلال یادگیری شهرستان های تهران مشغول به تحصیل بودند، 40 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و در یکی از 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 9 جلسه 50 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) در زمینه مهارت های زندگی آموزش دریافت کرد؛ ولی گروه کنترل در این جلسات شرکت نکردند. تمامی آزمودنی ها پیش و پس از مداخله آموزشی، پرسشنامه خودتوانمندسازی اجتماعی را تکمیل کردند. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهارت های زندگی اثر معناداری بر خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان با اختلال ریاضی دارد. همچنین نتایج، بیانگر اثر مثبت و معنادار آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های شناختی، رفتاری، کفایت هیجانی و آمایه انگیزشی در دانش آموزان با اختلال ریاضی بود.
نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی می تواند خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال ریاضی را بهبود بخشد.
اثربخشی برنامه رایانه یار آموزش حافظه کاری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کارکردهای اجرایی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر، ابتلا به اختلال ریاضی دانش آموزان است. پیشرفت فن آوری در حوزه آموزش این امکان را فراهم می کند که بتوان این اختلال را با استفاده از برنامه های آموزشی رایانه ای مورد ارزیابی و درمان قرار داد.
مواد و روش ها: در تحقیق نیمه آزمایشی حاضر، 10 دانش آموز دختر ابتدایی به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران و یک گروه 10 نفری از دانش آموزان عادی نیز به عنوان گروه شاهد به صورت همتاسازی (هوش و سن) انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها با استفاده از آزمون ریاضی Key math و آزمون های کارکرد اجرایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایشی در معرض آموزش رایانه یارحافظه کاری، به مدت 20 جلسه در 7 هفته قرار گرفت. پس از این مرحله تمامی آزمودنی ها دوباره از نظر کارکردهای اجرایی مورد سنجش قرار گرفتند. با فاصله یک ماه، آزمون پیگیری نیز انجام گرفت. برای مقایسه کارکردهای اجرایی دو گروه (با اختلال ریاضی و عادی) از آزمون t مستقل و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از t همبسته (اندازه تفاوت) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی و عادی وجود داشت. همچنین آموزش رایانه یارحافظه کاری تأثیر معنی داری بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی داشته است.
نتیجه گیری: کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی در اثر آموزش حافظه کاری ارتقا می یابد.
درمان شناختی- رفتاری اختلال ریاضی: مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال ریاضی یکی از مهمترین و شایع ترین اختلال های دوران کودکی است که بسیاری از روان شناسان به آن توجه ویژه نموده اند. اگرچه بسیاری از دانش آموزان در یادگیری ریاضی دچار مشکل هستند، ولی همه آنها به اختلال ریاضی مبتلا نیستند. در سال های اخیر روش های گوناگونی برای تشخیص و درمان اختلال های ریاضی به کارگرفته شده است، که فنون شناختی- رفتاری یکی از آنها به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر درمان شناختی- رفتاری بر درمان اختلال ریاضی است. مطالعه حاضر از نوع تک آزمودنی با طرح اندازه گیری مکرر بوده است.
روش و یافته ها: یافته های پژوهشی مبین نقش مؤثر درمان شناختی- رفتاری در درمان اختلال ریاضی است. این روش بر آموزش مهارت های شناختی مبتنی است و بیشتر به شکل آموزش خود و خود گویی برای تسهیل مهارت حل مسئله ارائه می شود. در این پژوهش تلاش شد که دانش آموز محرک هایی را که بر پاسخ او اثر می گذارد، بشناسد و آن را به گونه ای مناسب تغییر دهد. داده های این مطالعه با استفاده از آزمون و مصاحبه عمیق بالینی گردآوری شده است. در این پژوهش یک دانش آموز دختر 11 ساله دارای اختلال ریاضی با بهره گیری از فنون شناختی رفتاری مورد درمان قرار گرفته است و داده ها با استفاده از روش اندازه گیری مکرر تحلیل شده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان شناختی- رفتاری در کاهش نرخ اشتباهات دانش آموز طی 10 جلسه اثر داشته است. استلزام های نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز بر تعدیل روانسازه های ناسازگار و کاهش عواطف منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ارکان رشد و توسعه زندگی فردی و اجتماعی یادگیری است. امروزه اختلال ریاضی به عنوان مانعی مهم در راه پیشرفت تحصیلی و یادگیری افراد تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز، بر تعدیل روانسازه های ناسازگار و کاهش عواطف منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه پژوهش، شامل 40 نفر از دانش آموزان دختر 14 تا 16 ساله مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی شهرستان دلفان بودند که بعد از شناسایی به وسیله آزمون ریاضی کی مت (KMS) و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس دانش آموزان به پرسشنامه روانسازه های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن شفقت ورز دریافت کردند. سپس از هر دو گروه، پیش آزمون- پس آزمون به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن شفقت ورز، بر روانسازه های ناسازگار و عواطف منفی دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال ریاضی موثر است. بنابراین پیشنهاد می شود که این برنامه درمانی به منظور کاهش عواطف منفی و جلوگیری از شکل گیری روانسازه های ناسازگار در دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه مشکلات هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال های یادگیری خواندن و ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خاص علاوه بر مشکلات تحصیلی دارای مشکلات هیجانی- اجتماعی نیز هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه مشکلات هیجانی ، ارتباط با همسالان، و رفتار مطلوب اجتماعی در دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خاص (اختلال خواندن و اختلال ریاضی) و دانش آموزان بهنجار صورت گرفت . روش:طرح پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 95-1394 بود که برای انتخاب نمونه با مراجعه به مرکز اختلال های یادگیری شهرستان تبریز، 50 دانش آموز مبتلا به اختلال خواندن، 50 دانش آموز مبتلا به اختلال در ریاضی، و 50 نفر از میان دانش آموزان بهنجار نیز به روش در دسترس به عنوان گروه گواه انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانمندی و مشکلات (گودمن، 1997) بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کمترین تفاوت معنادار استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشکلات هیجانی، مشکل در برقراری ارتباط با همسالان، و رفتار مطلوب اجتماعی در ترکیب گروه های موردمطالعه تفاوت معناداری دارند (0/001 p< ) به طوری که دانش آموزان مبتلا به اختلال های یادگیری خواندن و ریاضی در مقایسه با دانش آموزان بهنجار از مشکلات هیجانی- اجتماعی بیشتری برخوردارند (0/001 p< ). نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد مشکلات یادگیری مانند اختلال های خواندن و ریاضی باعث ایجاد مشکلات دیگری نظیر مشکلات هیجانی و مشکل در تعاملات اجتماعی نیز می شود.
بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر تکانه های عصبی مغز و اختلال محاسباتی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیرآموزش نوروفیدبک برعملکرد تکانه های عصبی دانش آموزان و اختلال محاسباتی بود که به صورت نیمه آزمایشی انجام شد. این پژوهش شامل 10 نفر از دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی به مرکز اختلالات یادگیری شهر لردگان بود. آزمودنی ها به وسیله آزمون های عملکرد مداوم (رازولد ، مرسکی، ساراسون، برنسوم و بک، 1965) نسخه رایانه ای برج لندن (موریس، احمد، استد و تون، 1993)، آزمون استروپ (استروپ، 1935) و آزمون حافظه کاری کورنولدی (کورنولدی و وکیا، 1995) جهت سنجش کارکردهای اجرایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه به صورت گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 20 جلسه در طی 45 روز آموزش نوروفیدبک را دریافت کردند و گروه گواه نیز طی ۲۰ جلسه جلوی مانیتور می نشستند بدون اینکه آموزش نوروفیدبک دریافت کنند. پس از آزمون نیز کارکردهای اجرایی دانش آموزان هر دو گروه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بیانگر این بود که آموزش نوروفیدبک تأثیر معنی داری بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی دارد.
مقایسه ی مشکلات هیجانی، بیش فعالی و سلوک در دانش آموزان مبتلا به خاص و دانش آموزان عادی اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم مهر ۱۳۹۷ شماره ۷ (پیاپی ۲۸)
231-244
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه ی مشکلات هیجانی، بیش فعالی و سلوک در دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری خاص (خواندن و ریاضی) و دانش آموزان عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای و نمونه مورد مطالعه 150 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان تبریز بود که از این بین 50 دانش آموز مبتلا به اختلال خواندن و 50 دانش آموز مبتلا به اختلال ریاضی با مراجعه به مراکز اختلالات یادگیری این شهرستان به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه اختلال خواندن و اختلال ریاضی گمارده شدند. سپس 50 دانش آموز عادی نیز به عنوان گروه گواه انتخاب شد. در نهایت پرسشنامه توانمندی و مشکلات بر روی گروه ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و تحلیل واریانس تک متغیره ( ANOVA ) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات هیجانی، بیش فعالی و اختلال سلوک در ترکیب گروه های مورد مطالعه تفاوت معنادار دارند و این تفاوت به سود دانش آموزان عادی است. به طوری که مشکلات هیجانی در دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی و بیش فعالی و اختلال سلوک در دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن بیشتر از سایر گروه ها دیده می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت شاید یکی از علت های زیربنایی اختلالات یادگیری، مشکلاتی نظیر مشکلات هیجانی،بیش فعالی ویا مشکلات رفتاری نظیر اختلال سلوک باشد که بر یادگیری این دانش آموزان تاثیر می گذارد
اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی بر افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر بهبود عملکرد درس ریاضی در دانش آموزان با اختلال ریاضی انجام شد. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پایه های اول تا ششم ابتدایی ناحیه3 شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 بود. پس از غربالگری و جداسازی، به کمک آزمون های هوشی و تحصیلی، 40نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی شناسایی شدند و پس از تمام شماری به طور تصادفی در 2گروه گواه و آزمایش (هرکدام 20نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه 45دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرار گرفتند و گروه گواه آموزش های معمول را دریافت کردند. ابزارهای اندازه گیری شامل آزمون های رایج در مراکز ناتوانی های یادگیری برای هر پایه تحصیلی بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجراشد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد گروه آزمایش در درس ریاضی، در مقایسه با گروه گواه، به طور معناداری بهبود یافته است (001/0> P ). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای خودتنظیمی به بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی کمک می کند. بر این اساس می توان به مربیان، مشاوران و روان شناسان پیشنهاد کرد که از این راهبردها برای بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی استفاده کنند.
کاربرد آموزش بسط طرحواره برای ترمیم آسیب های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
113-128
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه ارزیابی کارایی آموزش بسط طرحواره برای بهبود مهارت های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی بود. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی 8 دانش آموز دارای اختلال ریاضی (نمره برش زیر 85 در آزمون ریاضی کی مت و بالای چارک اول در 5 خرده آزمون آزمون خواندن نما و نمره بهره هوشی در دامنه نرمال (بالاتر از 85)) به صورت انفرادی در آموزش بسط طرحواره (به کمک برنامه ریاضی دزدان دریایی شرکت کردند. دانش آموزان گروه کنترل (8 دانش آموز) نیز هیچ آموزشی دریافت نکردند. برنامه ریاضی «دزدان دریایی» با هدف بهبود مهارت های حل مسئله داستانی بر مهارت های بنیادین ترکیب های عددی، محاسبات روندی و جبر تمرکز دارد. این آموزش به مدت 5 هفته و در هر هفته به صورت سه جلسه 20 تا 30 دقیقه ای به صورت انفرادی برای دانش آموزان گروه مداخله ارائه شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر کارایی آموزش بسط طرحواره را نشان داد. عملکرد دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در حل مسئله داستانی( 66/0= 2 ŋ در برابر 02/0= 2 ŋ )، محاسبات روندی (در جمع 87/0= 2 ŋ و در تفریق 97/0= 2 ŋ ) در برابر گروه کنترل ( جمع 25/0= 2 ŋ و تفریق 16/0= 2 ŋ ) و جبر (78/0= 2 ŋ در برابر 28/0= 2 ŋ ) تفاوت معناداری با عملکرد دانش آموزان گروه کنترل دارد. نتیجه گیری: آموزش بسط طرحواره اصول مداخله مؤثر برای دانش آموزان دارای اختلال ریاضی را مورد توجه قرار داده است و نتایج مطالعه کارایی آن را در بهبود آسیب های اصلی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی نشان داده است. بنابراین می تواند در آموزش ریاضی برای این گروه از دانش آموزان مورد توجه قرار بگیرد.
تأثیر بازی های شناختی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی های شناختی (بازی های مبتنی بر کارکردهای اجرایی) بر توجه و بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی است. روش: در این پژوهش که از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد، 20 نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی که از طریق نمونه گیری هدف مند انتخاب شده بودند، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 10 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طیّ 12 جلسه 60 دقیقه ای به مدت یک ماه و نیم (شش هفته) در دوره درمانی بازی های شناختی شرکت کردند. برای سنجش عملکرد توجه، از خرده مقیاس خطای حذف آزمون عملکرد پیوسته TOVA ، و برای ارزیابی عملکرد بازداری پاسخ از خرده مقیاس خطای ارتکاب آزمون عملکرد پیوسته TOVA استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش نیز با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده های حاصل از خرده مقیاس خطای حذف و خطای ارتکاب آزمون عملکرد پیوسته TOVA نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، پس از شرکت در مداخله، در نتایج آزمون از نظر آماری تفاوت معناداری دارد. نتیجه گیری: بازی های شناختی منجر به بهبود عملکرد توجه و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال ریاضی می شود.
اثربخشی نوروفیدبک بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
173 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیرآموزش نوروفیدبک بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی بود، که به صورت نیمه آزمایشی انجام شد، این پژوهش شامل 10 نفر از دانش آموزان با اختلال ریاضی دختر مرکز اختلالات یادگیری شهر تهران بود. آزمودنی ها به وسیله آزمون های عملکرد مداوم (رازولد ، مرسکی، ساراسون، برنسوم و بک، 1965) نسخه رایانه ای برج لندن (موریس، احمد، استد و تون، 1993)، آزمون استروپ (استروپ، 1935) و آزمون حافظه کاری کورنولدی (کورنولدی و وکیا، 1995) جهت سنجش کارکردهای اجرایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه به صورت گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 20 جلسه در طی 45 روز آموزش نوروفیدبک را دریافت کردند و گروه گواه نیز طی ۲۰ جلسه جلوی مانیتور می نشستند بدون اینکه آموزش نوروفیدبک دریافت کنند.پس آزمون نیز کارکردهای اجرایی دانش آموزان هر دو گروه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بیانگر این بود که آموزش نوروفیدبک تأثیر معنی داری بر کارکرد اجرایی دانش آموزان با اختلال ریاضی دارد.<br />د.
تاثیرآموزش مهارتهای حرکتی ظریف بر توجه انتخابی و ادراک دیداری دانش-آموزان دارای اختلال ریاضی دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های حرکتی ظریف بر توجه انتخابی و ادراک دیداری دانش آموزان دارای اختلال ریاضی دوره اول ابتدایی شهر سبزوار در سال 1396 انجام شد. این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 34 نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در دوره اول ابتدایی سبزوار به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و در دو گروه آزمایش(17 نفر) و گروه کنترل(17 نفر) جایگزین شدند. پرسشنامه های رنگ – کلمه استروپ (1935) و ادراک دیداری فراستیگ (1963) به عنوان پیش آزمون اجرا شد. دانش آموزان گروه آزمایشی 15جلسه 40 دقیقه ای( هر هفته دو جلسه) دربرنامه آموزش مهارت-های حرکتی ظریف شرکت کردند و آن گاه پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهارت های حرکتی ظریف موجب افزایش توجه انتخابی و ادراک دیداری در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی شد. براین اساس آموزش مهارت های حرکتی ظریف یک برنامه مداخله ای موثر برای کمک به دانش آموزان دارای اختلال ریاضی می باشد.
بررسی تأثیر بازی های شناختی بر انعطاف شناختی کودکان دارای اختلال ریاضی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بازی درمانی در بهبود مشکلات شناختی کودکان دارای اختلالات یادگیری اثربخش می باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی های شناختی (بازی های مبتنی بر کارکردهای اجرایی) بر انعطاف شناختی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی بود. روش: در این پژوهش که از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد، ۲۰ نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه ۱۰ نفر) تقسیم شدند. به منظور سنجش عملکرد عملکرد انعطاف شناختی از آزمون کارکردهای اجرایی ویسکانسین (گرانت و برگ، ۱۹۴۸) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش نیز با آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، پس از شرکت در مداخله، در نتایج آزمون از نظر آماری تفاوت معناداری دارند. نتیجه گیری: بازی های شناختی منجر به بهبود عملکرد انغطاف شناختی کودکان دارای اختلال ریاضی می شود.
مطالعه سرعت پردازش عددی، حافظه آشکار و نهان، فعال و منفعل، توانایی نگهداری ذهنی، و مهارت های دیداری– فضایی دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال یادگیری یکی از اختلال های شایع در دانش آموزان است که موجب بروز مشکلات تحصیلی و اختلال های ثانوی در آنها می شود . اختلال یادگیری ریاضی بر طبق ملاک های آسیب شناسی روانی یکی از زیرمجموعه های ناتوانی یادگیری است. کودکان مبتلا به این اختلال مشکلاتی در روابط فضایی و توانایی های مختلف ادراکی دارند. بدین ترتیب هدف از پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شناختی-ادراکی مانند سرعت پردازش عددی، حافظه آشکار و نهان، فعال و منفعل، توانایی نگهداری ذهنی، و مهارت های دیداری - فضایی در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی و بهنجار است. روش: طرح پژوهش، توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است . به همین منظور از مراکز اختلال های یادگیری شهرکرج و قزوین 70 دانش آموز دارای اختلال یادگیری به شکل در دسترس و 80 دانش آموز فاقد این اختلال نیز به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از آزمون هوش وکسلر، آزمون حافظه دیداری- فضایی (کورنولدی 1995)، آزمون حافظه فعال و منفعل (کورنولدی 1995)، آزمون حافظه آشکار و نهان (اسنودگراس و ویندرورت 1980)، آزمون تشخیصی ایران کی مت (کورنولی و همکاران 1976)، آزمون سرعت پردازش عددی (کاپلتی و همکاران 2007) و تکلیف نگهداری ذهنی مایع به روش بوگاردو و روس (1991) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه ها در مؤلفه های نگهداری ذهنی مایع، حافظه آشکار، حافظه فعال، سرعت پردازش عددی، و مهارت دیداری - فضایی به لحاظ آماری تفاوت معنادار وجود دارد (0/001> p )، اما بین گروه ها در دو مؤلفه حافظه نهان و منفعل (0/05< p ) تفاوت وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان چنین استنباط کرد که توانایی نگهداری ذهنی، مهارت دیداری – فضایی، و سرعت پردازش عددی از مؤلفه هایی هستند که بیشتر در گروه های دارای اختلال ریاضی با اشکال روبه رو هستند. این ضعف ها مرتبط به هوش افراد نیست که مربوط به نارسایی در کنش های اجرایی به طور خاص حافظه فعال است. بنابراین می توان بیان کرد این مؤلفه ها از ویژگی های متمایزکننده این گروه از دانش آموزان دارای نارسایی ویژه در یادگیری هستند که باید در هنگام شناسایی و برنامه ریزی جهت درمان به آنها توجه خاص داشت.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی است. این پژوهش از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی مراجعه کننده به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر به تعداد 143 نفر در سال تحصیلی 98-1397 بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر که ویژگی های لازم بر اساس آزمون تشخیص اختلال ریاضی ملک پور (۱۳۷۳)، آزمون وکسلر و ملاک های ویرایش پنجم کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی را داشتند فهرست شدند و سپس در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. برای سنجش عملکرد توجه، از خرده مقیاس خطای حذف آزمون عملکرد پیوسته TOVA (رازولد، میرسکی، ساراسون، برانسوم و بک، ۱۹۵۶) و برای ارزیابی عملکرد بازداری پاسخ از خرده مقیاس خطای ارتکاب آزمون TOVA (رازولد، و همکاران، ۱۹۵۶) استفاده شد. گروه آزمایش به مدت یازده جلسه 60 دقیقه ای و به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفت. داده های حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد آموزش کارکردهای اجرایی در گروه آزمایش موجب بهبود عملکرد توجه و بازداری پاسخ شده است و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند (۰۵/0˂P). با توجه به یافته های به دست آمده از مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که آموزش کارکردهای اجرایی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بازداری و بهبود عملکرد توجه دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی استفاده شود
نقد و بررسی ابزارها و روشهای تشخیص اختلال ریاضی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
98 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلال ریاضی از اختلال های شایع در دانش آموزان است. اولین گام در جهت درمان این اختلال، تشخیص درست و بهنگام آن می باشد،بنابراین در این پژوهش به نقد و بررسی ابزارها و روش های تشخیص اختلال ریاضی پرداخته شده است.روش بررسی: روش این پژوهش توصیفی-علی مقایسه ای بود که از روش کتابخانه ای برای جمع آوری داده هاو اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پژوهش های صورت گرفته در زمینه اختلال ریاضی بود که تعداد 58 پژوهش معتبر از سایتهای معتبر داخلی ِنمایه کننده دستاوردهای علمی و پژوهشی به عنوان نمونه به روش هدفمند انتخاب شد. روشهای تشخیصی و ابزارهای مرتبط با اختلال ریاضی در این پژوهش ها استخراج شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نتایج به دست آمده پرداخته شد.یافته ها: نتایج نشان داد 6/46 درصد از پژوهش های داخلی صورت گرفته مرتبط با اختلال ریاضی از تشخیص ملاکم حوری برای تشخیص اختلال ریاضی استفاده کرده اند) 27تشخیص از مجموع 58 تشخیص( که بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (5) معتبر شناخته نشده است، زیرا مؤلفه های دقیق اختلال در این تشخیص روشن نمیگردد . همچنین سطح و میزان اختلال به هنجار جامعه معلوم نمیگردد. همچنین نتایج نشان داد ضعف دیگر ملاک محوری آن است که در به کاربردن ملاکهای واحد و معتبر نیز توافق معناداری مشاهده نمیشود. نتیجه گیری: تشخیص های صورت گرفته تأمل برانگیز است.در تشخیص اختلال بر اساس ملاک های به کار رفته تشتت زیادی مشاهده می شود؛ بنابراین ساخت ابزارهای استاندارد برای تشخیص اختلال ریاضی اهمیت فراوان دارد.
طراحی برنامه آموزش مفاهیم ریاضی مبتنی بر رایانه به منظور بهبود ادراک دیداری فضایی دانش آموزان و مقایسه ی اثربخشی آن با روش آموزش سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
1 - 18
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر طراحی برنامه آموزش مفاهیم ریاضی مبتنی بر رایانه به منظور بهبود ادراک دیداری فضایی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی و مقایسه اثربخشی آن با روش آموزش سنتی بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در دبستان های دولتی دوره اول ابتدایی منطقه پانزده شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 بوده است. حجم نمونه این پژوهش شامل 45 نفر است که به روش نمونه گیری هدفمند انجام گرفت که در این میان 15 دانش آموز در گروه آزمایش برنامه آموزشی رایانه ای،15 دانش آموز در گروه آزمایش به روش سنتی و 15 دانش آموز در گروه کنترل جای گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از آزمون کولموگروف – اسمیرنف و شاپیروویلک، تی مستقل و کواریانس استفاده شده است. ابزار پژوهش شامل آزمون ادراک دیداری فضایی فراستیگ با سطح پایایی 69/0 و برنامه آموزشی رایانه ای با سطح پایایی 71/0 بوده است. مقایسه میانگین های تعدیل شده نمرات ادراک دیداری- فضایی گروه آزمایش با کنترل اختلاف نمره 93/22 نمره ای را نشان می دهد که در سطح 001/0 معنی دار می باشد. با جمع بندی این نتایج می توان بیان نمود که آموزش از طریق برنامه آموزشی مفاهیم ریاضی مبتنی بر رایانه بر بهبود ادراک دیداری - فضایی دانش آموزان موثر بوده است. مقایسه میانگین های تعدیل شده نمرات ادراک دیداری- فضایی گروه های سنتی با برنامه آموزشی اختلاف نمره 130/11 نمره ای را نشان می دهد که در سطح 001/0 معنی دار می باشد. این تفاوت ها به شکلی است که همواره میانگین گروه برنامه آموزشی رایانه ای بیشتر از گروه سنتی است.
تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازی های شناختی بر حافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه خانواده محور مبتنی بر بازی های شناختی برحافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان دبستانی با اختلال ریاضی انجام شد. در قالب یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه، از بین دانش آموزان پسر پایه چهارم تا ششم مدارس ابتدایی منطقه شش تهران بر اساس نمره هوشبهر متوسط و کسب نمره حداقل یک و نیم انحراف استاندارد پایین تر از میانگین در آزمون ریاضی کی مت، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دانش آموز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. گروه آزمایش 12 جلسه، هفته ای 2 جلسه یک ساعته به مدت یک ماه، مداخله دریافت کردند و آزمون های ریاضی کی مت و خرده مقیاس حافظه کاری وکسلر (فراخنای ارقام) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون برای دو گروه اجرا و یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه در حافظه کاری و عملکرد ریاضی تفاوت معناداری وجود داشت. بدین معنی که حافظه کاری و عملکرد ریاضی شرکت کنندگان گروه آزمایش بعد از آموزش بازی های شناختی افزایش یافت. بنابراین، مداخلاتی که به منظور توانبخشی توانایی های شناختی به کار می روند، می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در بهبود مشکلات دانش آموزان با اختلال ریاضی به کار گرفته شوند.
اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی عصب- روان شناختی بر فراحافظه، برنامه ریزی و حل مسئله دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی عصب-روان شناختی بر فراحافظه، برنامه ریزی و حل مسئله دانش آموزان با اختلال ریاضی بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل همه ی دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی سوم تا ششم ابتدایی است که درسال 1397-1396 به مرکز آموزش مشکلات ویژه یادگیری ایثار مراجعه کرده اند. تعداد 30 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در ابتدا از نفرات هر دو گروه آزمون های هوش وکسلر و آزمون ریاضی کی مت گرفته شد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه فراحافظه و آزمون برج لندن مورد سنجش قرار گرفتند. به گروه آزمایش طی 10 جلسه به مدت 3 ماه آموزش ارائه شد، درحالی که گروه کنترل هیچ آموزش خاصی را دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر فراحافظه، برنامه ریزی و حل مسئله وجود دارد . بدین معنی که آموزش کارکردهای اجرایی توانسته است میزان توانایی فراحافظه، برنامه ریزی و حل مسئله دانش آموزان با اختلال ریاضی را افزایش دهد. از نتایج این پژوهش می توان در آموزش و درمان دانش آموزان با اختلال ریاضی استفاده نمود و همچنین کارکردهای اجرایی باید به عنوان عامل کلیدی همواره مورد توجه قرار گیرد.
بهره گیری از راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی و تعیین میزان اثربخشی آن بر یادگیری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
217 - 198
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی بهره گیری از راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی و تعیین میزان اثربخشی آن بر یادگیری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: دراین پژوهش از روش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر پایه پنجم دبستان با اختلال ریاضی در مراکز اختلال یادگیری خرم آباد در سال تحصیلی 96-97 بودند. بدین منظور از میان کلیه دانش آموزان مراکز اختلال یادگیری خرم آباد، 22 دانش آموز به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (11 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون محقق ساخته یادگیری و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) استفاده شد. در فرایند اجرا، گروه آزمایش به مدت 8 جلسه چهل وپنج دقیقه ای تحت طرح درس مبتنی بر راهبردهای تکیه گاه سازی آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS-V22 و تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که طرح درس مبتنی بر راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی بر یادگیری و انگیزه پیشرفت مؤثر است، به این صورت که منجر به افزایش یادگیری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی شده است