مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
ترکیب اتحادی
حوزه های تخصصی:
ارسطو، مبدع نظریه ترکیب انضمامی اجسام از ماده و صورت، و همفکران وی ادعا می کنند: اجسام فراورده ترکیب دو جوهر جدا از هم می باشند. ایشان برای اثبات مدعای خویش، دو برهان «قوه و فعل» و «وصل و فصل» را به دست می دهند. اشراقیان، به رهبری شیخ اشراق، با اعتراف به وجود خاصیت بالقوگی در اجسام، منکر وجود جوهری جدا به نام «ماده» در ازای این خاصیت هستند و به تعبیری، ترکیب انضمامی ماده و صورت را نمی پذیرند. صدرالمتالهین نیز علاوه بر نفی ترکیب انضمامی، براساس حرکت اشتدادی در جوهر، دیدگاه منحصر به فردی را عرضه می کند که نظریه «ترکیب اتحادی ماده و صورت» نامیده می شود. وی گذشته از اثبات مدعای خود، به اشکالات وارد بر این نظریه نیز پاسخ می دهد
ماده ابداع در صورت برهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی یکی از ابداعات فلسفی شهید مطهری می پردازد. ایشان دعوی کرده بودند که اثبات ماده بدون حرکت جوهری و ترکیب اتحادی ممکن نیست. نیز برهان فصل و وصل در اثبات هیولا معتبر نیست و پذیرش آن از سوی صدرا خطا بوده است. در این مقاله دعوی اول بیان و اثبات شده است و مدعای دوم ابطال گردیده است.
پژوهشی پیرامون اندیشه های فلسفی صدرالدین دشتکی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاصله میان خواجه نصیرالدین طوسی تا ملاصدرا را میتوان دوره «فترت» در تاریخ فلسفة اسلامی نامید. در این دوره هرچند تفکر فلسفی هرگز متوقف نشد لیکن کار جدیدی نیز در فلسفه صورت نگرفت و مباحث فلسفی تحت الشعاع عرفان نظری و کلام قرار داشت و فیلسوفان این دوره بیشتر حاشیه نویس بودند تا مؤلف و مصنف. ظهور مکتب شیراز نقطة امیدی بود تا بذر آن در مکتب اصفهان به شکوفایی و ثمر نشیند و چنین نیز شد. شناخت مکتب اصفهان و بخصوص «حکمت صدرایی» بدون شناخت مکتب شیراز امکانپذیر نیست. صدرالدین دشتکی از جمله فیلسوفان و متکلمان دورة فترت و تربیت شدة مکتب شیراز است که در شکلگیری شخصیت ملاصدرا نقش اساسی داشته است. شناخت دشتکی و معاصرانش به ما کمک میکند تا هم سیر تاریخی اندیشه های فلسفی در جهان اسلام و هم اثرپذیری ملاصدرا و پیروانش را بهتر بشناسیم. دشتکی فیلسوف و متکلمی خلّاق، مبدع، مبتکر، پرتلاش و خستگیناپذیر بود؛ گفتگوهای وی با معاصر نامدارش- جلال الدین دوانی- و نیز حواشی متعددی که بر کتاب تجرید الاعتقاد علامه محقق طوسی نوشته است، گواه بر این ادعاست. علاوه بر این، او فیلسوف و متکلمی نقّاد بود و در مسائل عمده فلسفی-کلامی آراء و اندیشه های متفکران پیش از خود را مورد نقد قرار داده است و از طریق همین روش نقادی مسائل جدیدی را وارد حوزه فلسفه اسلامی کرده است، از جمله: 1)اتحاد صورت با هیولی؛ 2)اتحاد نفس و بدن؛ 3)عدم بقای عناصر در مرکبات؛ 4) در مرکبات، اجزاء بصورت بالقوه اند؛ 5)اتحاد نفس با بدن در خارج، منافی و متضّاد با تجرّد آن نمیباشد. میتوان گفت ملاصدرا در طرح مسائل اصلی و زیر بنایی فلسفه خود از قبیل: اصالت وجود، حرکت جوهری، نظریه تشکیک و اتحاد نفس با قوای خود، متـأثر از آراء و اندیشه های صدرالدین دشتکی بوده است.
در این مقاله تلاش شده تا برخی از اندیشه های فلسفی دشتکی که در آثار حکمای پس از وی مورد بحث و مناقشه قرار گرفته، مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد و میزان تأثیر وی بر اندیشه های فیلسوفان بعدی معلوم گردد.
بررسی ثنویت نفس و بدن از دیدگاه دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی انتقادات ملاصدرا بر سهروردی در بحث حقیقت جسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
بحث از جوهر، و جسم بعنوان یکی از انواع جوهری، از مباحث مهم و مطرح در فلسفه است. اغلب فلاسفه مشا قائل به جواهر خمسه: عقل و نفس و جسم و ماده و صورت هستند و حقیقت جسم را مرکب از ماده و صورت می دانند و مدعی اند که ترکیب ماده و صورت انضمامی است. سهروردی نیز، در برخی از آثارش جسم را به عنوان یکی از جواهر خمسه و مرکب از ماده و صورت می داند، اما در برخی دیگر تنها به سه نوع جوهری عقل و نفس و جسم قائل شده و جسم را بسیط گفته است. ملاصدرا برخلاف پیشینیان دیدگاه متفاوتی اتخاذ کرده است. او ضمن اینکه برخلاف سهروردی جسم را به عنوان یکی از اقسام پنج گانه جوهری می پذیرد، برخلاف مشائیان نیز، ترکیب جسم از ماده و صورت را اتحادی می داند. نوشتار حاضر ضمن طرح و تبیین دیدگاه سهروردی و نقدهای ملاصدرا بر او به بررسی و تحلیل موارد اختلاف آن ها پرداخته است.
پدیدارشناسی زمان و فضای مثالی در حکمت متعالیه و فیزیک نسبیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس تصور رایج، تحولات در نظریه های علمی و فیزیکی در مواضع فلسفی تأثیر گذار بوده و اما در برخی مسائل، فلسفه پیشگام بوده است. یکی از موارد تقدم فلسفه بر علم، بحث حرکت جوهری و نتایج آن است. ملاصدرا (سده15م) حرکت جوهری در درون اشیاء را در زمانی به اثبات رساند که هنوز آشکار سازها اتم و ذرات زیر اتم را آشکار نکرده و انواع اتم و تبدیل آن ها به یکدیگر در فیزیک کوانتوم به اثبات نرسیده بود. صدرا، با اثبات حرکت جوهری نتیجه گرفت که زمان، موجود مستقلی نیست، بلکه وجودش در حرکت است و هریک از اشیاء با حرکت جوهری خود، زمان مخصوص به خود دارند. از آنجایی که هدف حکمت متعالیه و فلسفه بیان کمّی نبود در همین جا متوقف ماند. بیش از چهار سده گذشت تا ساختار فیزیک کلاسیک مبنی بر زمان و مکان مطلق فروپاشید و در فیزیک نسبیت، نسبت زمان و ابعاد با سرعت حرکت محاسبه شد. این پژوهش، از دستاوردهای فیزیک نسبیت در ادامه بحث زمان و ابعاد در عالم مثال استفاده کرده و از انبساط زمان و انقباض ابعاد (انقباض لورنتس) در متحرک های سریع، برای تبیین کندی زمان در عالم مثال و انبساط ابعاد زمینی برای موجودات مثالی بهره جسته است و نتایج آن را همسو با منابع نقلی و روایی یافته است.
بایسته های تحقق اتحاد عقل و عاقل و معقول در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده اتحاد عقل و عاقل و معقول از مهمترین قواعد حکمت متعالیه است. این قاعده هر چند مدتها قبل از آغاز فلسفه اسلامی جزء مسائل فلسفی بوده است، اما فیلسوفان مسلمان رویکردهای مختلفی را نسبت به آن داشته اند. صدرالمتألهین علاوه بر پذیرش این قاعده، در جهت برهانی کردن آن تلاشهای فراوانی نمود و در این راه از عنایات الهی نیز بهره جست. او همچنین با استفاده از مبانی نظام فلسفی خود، رویکردی نوین در تبیین این قاعده در دو مقام پایه گذاری کرد و ثمرات مهمی را بر آن متفرع ساخت. پذیرش اینکه نفسِ عاقل هنگام مطلق تعقل بخواهد با معقولات خود یکی گردد، در ابتدا امری مستبعد است و ذهن انسان بدون تمهیدات و مقدمات لازم از قبول برهان قطعی بر آن ابا دارد. به همین دلیل به بررسی ادله این قاعده نپرداخته ایم، بلکه یازده مقدمه لازم و بایسته را قبل از اثبات این قاعده بیان کرده ایم بطوریکه در هر بخش، مراد و مدعای فیلسوفان صدرایی قائل به اتحاد عاقل و معقول را توضیح دادهایم. در نتیجه پس از بررسی این مقدمات و بایسته ها، ذهن آماده پذیرش برهانی است که بتواند مدعا را اثبات کند.
مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا پیرامون رابطه نفس و بدن و سنجش کارآمدی مبانی هریک در نیل به مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موارد اختلاف نظر میان ابن سینا و ملاصدرا در بحث انسان شناسی، نوع نگرش هریک به رابطه میان نفس و بدن است که این اختلاف ، از مبانی نظام فلسفی ایشان ناشی میشود. رابطه نفس و بدن در نگاه ملاصدرا، رابطه یی ذاتی و وجودی است و قول به علیّت (مادی) بدن عنصری برای مرتبه طبیعی نفس، ناشی از همین موضعگیری است، در حالیکه مطابق مبانی ابن سینا، نفس صرفاً در کسب کمالات وجودی و نه در اصل وجود، نیازمند بدن است و علیّت ذاتی میان این دو برقرار نیست. مسئله دیگر اینست که شیخ الرئیس، ترکیب نفس و بدن را اتحادی میداند و صدرالمتألهین در اتحادی بودن ترکیب با او هم رأی است اما معتقد است که تنها با قبول برخی مبانی حکمت متعالیه میتوان اتحادی بودن ترکیب مذکور را موجه کرد. مسئله مهم بعدی اینست که اگر نفس و بدن، رابطه وجودی دارند نه رابطه عارضی و اضافی، آیا تعلق نفس به بدن قطع شدنی است؟ و اگر ذو مراتب بودن نفس مسجّل و مسلّم است، آیا نباید بدن را نیز ذومراتب دانست تا همراهی با نفس در مراتب مختلف برای آن امکانپذیر باشد؟ بسبب تفاوت مبنا، پاسخ شیخ الرئیس و ملاصدرا به این قبیل پرسشهای زیربنایی، تفاوتهایی دارد و این مقاله قصد دارد به جستجو و تحلیل آنها و سنجش کارآمدی مبانی ایشان در نیل به مطلوب بپردازد.
ترکیب اتحادی از منظر صدرالدین دشتکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
123 - 149
حوزه های تخصصی:
صدرالدین دشتکی، مبدع نظریه ترکیب اتحادی، معتقد است که هر ترکیب حقیقی اتحادی است. در این مقاله نخست بر پایه حاشیه قدیم و حاشیه جدید وی بر شرح تجرید قوشچی، دیدگاه او را درباره چیستی و ویژگی های ترکیب اتحادی تقریر کرده ایم. او معتقد است در ترکیب اتحادی اجزای مرکب وجود بالفعلی ندارند و کثرت آنها تنها تحلیلی عقلی است. در گام بعد دو استدلال وی را به سود اتحادی بودن برخی ترکیب ها صورت بندی کرده ایم. در استدلال نخست، وی از حقیقی بودن ترکیب در موالید ثلاث و بالقوه بودن اجزای آنها اتحادی بودن را نتیجه گرفته است. استدلال دوم مبتنی بر صحت حمل میان اجزا و مرکب است. سپس سه اشکال بر این نظریه و پاسخ دشتکی بدان ها را بیان کرده ایم. در ضمن پاسخ به اشکال ها، دشتکی علیت صورت برای ماده را علیت تحلیلی و اجزای مرکب اتحادی را غیرمستقل الوجود معرفی می کند. در بخش پایانی، عباراتی از بهمنیار را، که دشتکی بدان استشهاد کرده و می تواند از پیشینه های نظریه ترکیب اتحادی باشد، بررسیده ایم.
مقایسه رابطه نفس و بدن از دید رفتارگرایی فلسفی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
31 - 44
حوزه های تخصصی:
بحث از رابطه نفس و بدن همواره از مسائل چالش برانگیز بوده است. مهمترین مشکل در این بحث، چگونگی رابطه نفس «بمثابه وجودی مجرد» با بدن «بمثابه وجودی مادی» است. بسیاری از اندیشمندان برای پاسخ به این مسئله، نظریاتی ارائه کرده اند. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی و مقایسه دیدگاه رفتارگرایی که یکی از نظریات مهم در فلسفه» ذهن است با دیدگاه ملاصدرا بعنوان برجسته ترین فیلسوف اسلامی، پرداخته شده است. نتیجه اینست که هم رفتارگرایان و هم ملاصدرا در شمار یگانه انگاران نفس (ذهن) و بدن جای دارند، با این تفاوت که از نظر رفتارگرایان، نف س و ح الات نف سانی چیزی جز رفت ار بیرون ی ان سان نیست؛ در واقع، در این رویکرد تجرد نفس و حالات غیرمادی آن انکار میشود. اما ملاصدرا با استفاده از مبانی خاص خود، از جمله حرکت جوهری اشتدادی و جسمانیهالحدوث بودن نفس، رابطه نفس و بدن را از نوع ترکیب اتحادی میداند. در نگاه او، نفس در عین اینکه جوهری واحد است، بدلیل اشتمال بر مراتب گوناگون، هم از مرتبه مادیت و جسمانیت و هم از مراتب تجرد اعم از تجرد مثالی و عقلی برخوردار است. بعبارت دیگر، یک حقیقت واحد متصل است که در مراتب پایین، بدن و در مراتب بالا، نفس است.
بررسی تطبیقی رابطه علّی نفس و بدن از نگاه ملاصدرا و فاستر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
201 - 221
حوزه های تخصصی:
تبیین چگونگی ارتباط نفس و بدن از بحث هایی است که پس از پذیرش دوگانگی آن دو مطرح می شود. یکی از انواع ارتباط بین نفس و بدن، پذیرش علیت بین آن دو و تاثیر و تاثر بین آنهاست. ملاصدرا بدن را علت مادی نفس می داند و پس از آن به اثرگذاری متقابل نفس و بدن اشاره می کند؛ در حالیکه فاستر فقط به جهت دوم می پردازد. فاستر، از حامیان دوگانه انگاری دکارتی، راهکاری برای مشکل اختصاص علّی ارائه می کند و وحدت ذهن و بدن را تبیین می نماید. مشکل اختصاص علی یک نفس خاص به بدن خاص، در فلسفه ملاصدرا با مبانی جسمانیه الحدوث و وحدت نفس و بدن، منتفی می شود و این وجه کارآمدی دیدگاه صدرایی است. از نگاه ملاصدرا، نفس و بدن دو روی یک وجود واحدند؛ اما فاستر آرایش های نفسانی را ضامن اتحاد آنها می داند. نحوه این ارتباط در فلسفه ملاصدرا به نوعی یگانگی می رسد که بهتر می تواند تاثیر و تاثر متقابل آن دو را توضیح دهد؛ اما این مسئله همچنان برای فاستر، بی پاسخ خواهد ماند. ملاصدرا مسئله را وجودشناسانه می کاود و فاستر به تبیین معرفت شناختی اکتفا می کند. از اهداف مقاله، بررسی میزان کارآمدی راهکارهای ارائه شده از سوی این دو فیلسوف است.
ترکیب ماده و صورت از نظر مشاء؛ اتحادی یا انضمامی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
159 - 172
حوزه های تخصصی:
مشهور است در مقابل حکمت متعالیه که قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت است مشائیان، قائل به ترکیب انضمامی این دو هستند. شهرت انتساب این نظر به مشائیان به حدی است که هیچ کس شکی در قائل بودن آنان به ترکیب انضمامی ندارد، درحالی که تحقیق در این مسئله نشان می دهد که امر به این وضوح نیست و با چنین جزم و یقینی نمی توان به مشائیان چنین نسبتی داد. مسئله ترکیب اتحادی و انضمامی از ابداعات صدرالدین دشتکی در قرن نهم هجری است و پیش از آن مطرح نبوده است بنابراین در کتب ابن سینا و فارابی و بهمنیار و دیگر مشائیان پیش از دشتکی مطرح نبوده و آن ها در این مسئله بحثی نداشته اند اما بسیاری از حکمای هم زمان با صدرالدین دشتکی و پس از او که اکثراً مشائی بوده اند همچون میرداماد و فیاض لاهیجی در این مسئله با دشتکی مخالفت کرده اند. اگر این مسئله را بر مشائیان پیش از دشتکی عرضه کنیم در کلمات آنان، هم به نفع ترکیب اتحادی و هم انضمامی می توان شواهدی یافت بنابراین نمی توان یکی از این دو را به آنان نسبت داد و تنها شاید با تسامح بتوان اتباع مشائیان را قائل به ترکیب انضمامی دانست.
ترکیب اتحادی از منظر صدرالدین دشتکی و ملاصدرای شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالدین دشتکی، مبدع نظریه ترکیب اتحادی و به تبع او، صدرالمتألهین شیرازی معتقدند که هر ترکیب حقیقی اتحادی است، اما آیا نظریه ترکیب اتحادی ملاصدرا با نظریه ترکیب اتحادی دشتکی متفاوت است؟ در این مقاله نشان داده ایم که ملاصدرا در این بحث کاملاً همراه با دشتکی و ناظر به کلمات وی حرکت کرده و در مواضعی دیدگاه دشتکی را نقد کرده و از او فاصله گرفته است. ملاصدرا معتقد است دشتکی از عهده تبیین دقیق ترکیب اتحادی بر نیامده و وجود خارجی اجزای مرکب را انکار کرده است، اما نشان داده ایم که نقد ملاصدرا بر دشتکی وارد نیست و دیدگاه این دو درباره ترکیب اتحادی تفاوتی ندارد، مگر در برخی مقدمات و جزئیات و تبیین های فلسفی مبتنی بر نظریه وجود، و اگر تفاوتی جدی در کار است، به اختلاف نظریه وجود این دو فیلسوف باز می گردد. نگاه خاص وجودی ملاصدرا البته موجب می شود که تبیین وی از این نظریه متفاوت و ویژه باشد.
ترکیب اتحادی ماده و صورت نزد سیدسند و ملاصدرا و قابلیت تبیین آن به وسیله مبانی ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
145 - 162
حوزه های تخصصی:
نحوه ترکیب ماده و صورت از مسائلی است که مورد اختلاف فلاسفه است. مشهور فلاسفه پیشین قائل به ترکیب انضمامی هستند. در این میان، سیدسند قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت شد و ملاصدرا نیز همین نظر را اختیار کرد. مباحث وی به جهت محتوا و عبارات بسیار شبیه به مباحث سیدسند است، لذا این نظریه قوت می یابد که ملاصدرا در پذیرفتن این نظریه مقلد صرف بوده است و هیچ نحو ابداعی نداشته است، اما نکته شایان توجه این است که با این حجم از تشابه در اصل نظریه، دلایل اثبات و پاسخ به شبهات، ملاصدرا نظریه خویش را غیر از نظریه سیدسند معرفی می کند. پس از بررسی نظریه و مبانی هر یک از دو فیلسوف موردنظر، این نتیجه به دست می آید که صحت ترکیب اتحادی ماده و صورت بر اصولی چون اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری مبتنی است. صرف نظر از اصالت وجود که در مورد اعتقاد سیدسند به آن، اختلاف نظر است، سیدسند به تشکیک وجود و حرکت جوهری قائل نیست و بنابراین می توان گفت: ملاصدرا با مبانی خویش تفسیر بدیعی از نظریه ترکیب اتحادی ماده و صورت ارائه داده است.
بررسی و نقد نظریه این همانی ذهن و بدن در فلسفه ذهن و مقایسه گذرای آن با دیدگاه ملاصدرا درباره رابطه نفس و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخن درباره نفس و بدن همواره مبحثی پراهمیت بوده است. مهم ترین مسأله در این زمینه، چگونگی رابطه نفس، به مثابه وجودی مجرد، با بدن، به مثابه وجودی مادی، است. اندیشمندان مختلفی به انگیزه حلّ این مسأله، نظریاتی ارائه کرده اند. در مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، به نظریه این همانی- به مثابه یکی از مهم ترین نظریات در فلسفه ذهن- و دیدگاه ملاصدرا- از برجسته ترین فیلسوفان مسلمان- پرداخته ایم. رهاورد پژوهش این است که بین این دو نظریه اشتراکاتی از جمله نفی دوگانه انگاری جوهری و نفی ترکیب موجودی مجرد با موجودی مادی و افتراقاتی از جمله قبول یا عدم قبول وجود «نفس»، قبول یا عدم قبول تجرد نفس، این همان بودن یا نبودن (اعم از این همانی نوعی یا مصداقی) هر کدام از پدیده های بدنی و ذهنی، بازگشت (تقلیل/ تحویل پذیری) یا عدم بازگشت (تقلیل/ تحویل ناپذیری) پدیده های ذهنی به پدیده های فیزیکی، نفی یا قبول علیت ذهنی، وجود دارد.