مقالات
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از صنایع با درآمد بالا به شمار می رود که نقش مهمی در رشد اقتصادی کشورها ایفا می نماید. در این راستا، با وجود مطرح شدن شاخص های فرهنگی (حجاب و پوشش اجباری، مذهب، زبان مشترک) به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر جریان گردشگری، کمتر پژوهشی در رابطه با اثر شاخص های فرهنگی بر جریان گردشگری انجام گرفته است. لذا در این مطالعه به بررسی اثرات شاخص های فرهنگی بر جریان گردشگری کشور های خاورمیانه شامل بحرین، قبرس، مصر، ایران، عراق، اسرائیل، اردن، لبنان، قطر، کویت، امارات متحده ی عربی، سوریه، عربستان سعودی، یمن، ترکیه و عمان پرداخته می شود. در این پژوهش از روش گشتاور تعمیم یافته سیستمی جهت بررسی اثر شاخص های فرهنگی در جذب گردشگران خارجی کشورهای خاورمیانه طی سال های 2013-1993 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های فرهنگی مذهب و زبان مشترک اثر مثبت و معنی دار بر جریان گردشگری خارجی داشته و شاخص فرهنگی حجاب و پوشش اجباری اثر منفی و معنی دار بر جریان ورود گردشگری خارجی دارد. همچنین در رابطه با اثر سایر متغیرهای توضیحی وارد شده در مدل بر جریان گردشگری می توان اذعان نمود که رژیم ارزی ثابت، مستعمره بودن، تجارت، تولید ناخالص داخلی، مسافت، جمعیت اثر مثبت و معنی دار بر جریان ورود گردشگری بین المللی کشورهای خاورمیانه داشته و متغیرهای نرخ ارز مؤثر و نرخ ارز، اثر منفی و معنی دار بر جریان ورود گردشگری کشورهای مورد مطالعه داشته است.
ارزیابی روابط درونی بین توانمندسازهای گردشگری پزشکی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری پزشکی باعث بهبود اشتغال زایی و موجب افزایش جذب بیماران در سطح ملی و بین المللی می گردد. براساس آمار، ایران با وجود مزیت ها وتوانمندی ها در زمینه گردشگری پزشکی، به دلیل عدم شناخت و توجه به عوامل موثر بر توسعه ی گردشگری پزشکی (توانمندسازها)، نتوانسته از جایگاه مناسبی در این صنعت برخوردار شود. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی روابط بین توانمندسازهای گردشگری پزشکی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری است.جامعه پژوهش را خبرگان گردشگری پزشکی به تعداد 15 نفر تشکیل می دهند. پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر نتایج کاربردی است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است.با مرور جامع پیشینه پژوهش و نظرخواهی از خبرگان، تعداد ۱۵ توانمندساز گردشگری پزشکی در ایران شناسایی و سپس روابط درونی بین این توانمندسازها با استفاده از روش ISM، بررسی گردید. پس از تحلیل داده ها، این توانمندسازها در6 سطح مختلف طبقهبندی شدند. توانمندساز سیاست سلامت ملی در سطح زیرین (سطح6) قرارگرفت،که اساسی ترین و مهم ترین توانمندساز در مدلتوسعه یگردشگری پزشکی ایران میباشد،که به طور مستقیمو غیرمستقیم بر سایر توانمندسازها تاثیرمی گذارد، از این رو ضروری است مورد توجه جدی مدیران این صنعت قرارگیرد. نتایج این پژوهش به سیاستگذاران کمک میکند تا بتوانند جهت توسعه ی گردشگری پزشکی،تصمیمات هوشمندانه تری اتخاذ و مسیر مناسب تری را جهت توسعه این صنعت در ایران، انتخاب نمایند.
ارزیابی عوامل جذب گردشگران درمانی با رویکرد تصمیم گیری چند معیاره ترکیبی فازی (مورد مطالعه: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر جذب گردشگران درمانی در استان آذربایجان شرقی است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق، مدیران و کارشناسان خبره در گردشگری سلامت و درمان بود. تعداد 10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. عوامل جذب گردشگران درمانی عبارتند از: شاخص های هزینه، کیفیت، مقصد و زیرساخت های فنی و تخصصی. این شاخص ها ابتدا به تایید خبرگان و کارشناسان رسید، سپس با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره DEMATEL و ANP فازی، ماتریس ارتباطات درونی بین شاخص ها و اهمیت آنها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق بیانگر این است که از میان 24 شاخص شناسایی شده، تعداد 12 زیرشاخص به عنوان شاخص های موثر بر جذب گردشگران درمانی شناسایی و ارزیابی گردید. همچنین شاخص مربوط به مقصد دارای کمترین تاثیرگذاری و بیشترین تاثیرپذیری می باشد و تحت تاثیر سایر شاخص ها قرار دارد. نتایج نشان می دهد زیرشاخص های هزینه پایین درمان، مناسب بودن قیمت خدمات، هزینه های پایین سفر و حمل و نقل، هزینه پایین مراقبت های بهداشتی، هزینه پایین محل اقامت، اعتبار و شهرت پزشکان متخصص، توصیه اقوام و دوستان از کیفیت پزشکان، کیفیت بالای درمان، بازاریابی، تبلیغات و برند خدمات بهداشتی و درمانی منطقه، وجود امکانات برای مشاوره پزشکی با بیمار خارجی قبل و بعد از درمان، وجود استانداردهای بین المللی بیمارستان ها و مدرن بودن تجهیزات پزشکی منطقه، بیش از 60 درصد از وزن و اهمیت عوامل جذب گردشگران درمانی را دارا می باشند.
تحلیل نقش عوامل رانشی و کششی در توسعه گردشگری مذهبی در شهر مقدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگیزش اصلی ترین مفهوم در شناخت رفتار مصرف کننده و انتخاب مقصد گردشگری معرفی می شود. در حقیقت با شناخت نظام رفتاری و تقاضای گردشگری که برگرفته از عوامل انگیزشی سفر و یا همان عوامل رانشی و کششی است، می توان نظام فضایی گردشگری را منطبق بر تقاضای موجود برنامه ریزی نمود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر عوامل انگیزشی رانشی و کششی و اولویت بندی آن ها در توسعه گردشگری شهر مقدس قم می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از شاخه ی میدانی می باشد. جامعه آماری پژوهش گردشگران سفر کرده به شهر قم در محدوده زمانی بهار و تابستان 95 بوده است؛ با توجه به نامحدود بودن جامعه، نمونه آماری 384 نفر مشخص شد. داده ها و اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون Tتک نمونه ای، آزمون فریدمن و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بعد رانشی تاثیر بیشتری نسبت به بعد کششی در توسعه صنعت گردشگری شهر قم دارد. همچنین یافته های تحلیل عاملی اکتشافی مولفه جدیدی به نام «ایمان جو خودشکوفایی» را برای بعد رانشی و مولفه «جاذبه های مذهبی فرهنگی» را برای بعد کششی معرفی کرده است. نهایتاً مشخص شد مولفه های «ایمان جو خودشکوفایی»، «بودن با خانواده» و «گریز و استراحت» در بعد رانشی و «دسترسی» و «جاذبه های مذهبی فرهنگی» در بعد کششی، در اولویت نیازهای انگیزشی گردشگران قرار دارند.
تأثیر برندسازی داخلی بر عملکرد برند در صنعت هتلداری (مورد مطالعه: هتل های بین المللی لاله و پارسیان استقلال در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت نقش کارکنان در انتقال پیمان برند سازمان به مشتریان به ویژه در سازمان های خدماتی این پژوهش با هدف بررسی تأثیر برندسازی داخلی بر عملکرد برند با تبیین نقش هویت، تعهد و وفاداری به برند انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان هتل های بین المللی لاله و پارسیان استقلال در شهر تهران و در سه ماهه اول سال 1396 بوده و برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران استفاده شده است. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی به کار گرفته شده است. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی سازه و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که برندسازی داخلی به صورتی مثبت جنبه های نگرشی و رفتاری کارکنان در تحویل و تحقق وعده های برند به مشتریان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. از آنجایی که تعهد کارکنان به برند، ارتباط معناداری با عملکرد برند کارکنان دارد، به عنوان عامل میانجی موثر بر ارتباط بین برندسازی داخلی و عملکرد برند کارکنان تایید شد. علاوه بر این، بر طبق نتایج این مطالعه، هویت برند پیشران تعهد به برند، و تعهد به برند زمینه ساز وفادارای کارکنان به برند می باشد.
مطالعه وضعیت سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با شکل گیری شبکه در کسب و کارهای گردشگری (مورد مطالعه: آژانس های گردشگری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه ها در جوامع مدرن امروزی بسیار فراگیرند و می توانند در موفقیت کارآفرینانه سازمان ها نقش آفرینی کنند؛ اما شکل گیری و تداوم آن ها، نیازمند بسترهای مناسب ازجمله وجود سرمایه اجتماعی است. شبکه ها اگرچه در تقویت سرمایه اجتماعی مؤثرند، اما وجود سطحی از سرمایه اجتماعی نیز، برای شکل گیری آن ها ضرورت دارد. در پژوهش حاضر، با درنظرگرفتن اهمیت سرمایه اجتماعی و تأثیر آن بر عملکرد سازمان ها و نیز، افزایش سطح عملکرد کسب وکارهای گردشگری در حالت شبکه ای، وضعیت موجود سرمایه اجتماعی و میزان شکل گیری شبکه ها در آژانس های گردشگری بررسی و تحلیل شده است. داده ها ازطریق پرسش نامه گردآوری گردیده و درمیان 200 نفر از کارکنان و مدیران آژانس ها، با روش نمونه گیری تصادفی، توزیع شده و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی پیرسون و آزمون T تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که سرمایه اجتماعی و میزان شکل گیری شبکه در بین آژانس ها از وضعیت مطلوبی برخوردار است و بین ابعاد سرمایه اجتماعی (ابعاد شناختی، ساختاری و رابطه ای) و شکل گیری شبکه رابطه معناداری وجود دارد. براساس نتایج به دست آمده، تأثیر بعد رابطه ای بر شکل گیری شبکه ها بیشتر بوده است.
ارائه مدل ارزش ویژه برند مشتری محور در مقصد گردشگری سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری، و این که مقصد گردشگری سرعین به عنوان یکی از هفت قطب گردشگری کشور معرفی شده است؛ مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری سرعین، به ارزیابی گردشگران داخلی از ارزش ویژه برند این مقصد گردشگری با استفاده از متغیرهای مدل بوو، باسر و بالاغلو (2009) پرداخته است. پژوهش از نوع بنیادی بوده و جامعه ی آماری پژوهش، گردشگران داخلی سرعین در بازه زمانی 15 اردبیهشت تا 5 خرداد ماه 1395 بوده است؛ که نظر 384 نفر از این جامعه، به عنوان نمونه ی آماری از طریق پرسش نامه ی پژوهش، با استفاده از روش معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSSو AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از تأیید تمام فرضیه های پژوهش بوده است؛ در نتیجه، آگاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، کیفیت ادراک شده برند مقصد، ارزش ادراک شده برند مقصد و وفاداری به برند مقصد بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری سرعین تأثیر داشته اند و از این میان آگاهی از برند کم ترین و وفاداری به برند بیش ترین تأثیر را بر آن دارد.
برنامه ریزی توسعه گردشگری کشاورزی جامعه محور با استفاده از چارچوب مشارکتیSOAR (مورد مطالعه: روستای دیزج شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری جامعه محور بر مشارکت بالای جوامع محلی با توجه به اصول توسعه پایدار تأکید دارد. چارچوب مشارکتی سوار (SOAR) نیز سعی در جلب مشارکت فعال همه ذی نفعان در سراسر فرایند برنامه ریزی دارد؛ بنابراین در این پژوهش سعی شد برای برنامه ریزی گردشگری کشاورزی جامعه محور از چارچوب مشارکتی سوار استفاده شود. گردآوری اطلاعات از طریق برگزاری جلسات گروه های بحث از سه گروه شش نفره ذی نفع (کشاورزان و دامداران، نخبگان و مدیران محلی و شهرستانی) به دست آمده است. درنهایت ذی نفعان به همراه مدیران گروه ها که به عنوان تسهیلگر فعالیت داشتند، در چهار مرحله به بررسی قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج اجرایی توسعه گردشگری کشاورزی پرداخته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که چارچوب سوار فرایندی علمی و جامعه محور است. درواقع این فرایند می تواند همه ذی نفعان ازجمله کشاورزان را از حالت انفعال خارج کند و با تقسیم قدرت و مسئولیت پذیر کردن آن ها بر اساس علایق، همه آن ها را توانمند نماید. بر این اساس، جامعه محلی با دیگر ذی نفعان و همراه با رویکردهای آموزشی تسهیلگران به نتایج اجرایی برای توسعه گردشگری کشاورزی در روستای دیزج دست یافتند. و نهایتا همه گروه ها ذی نفع داوطلبانه با تقسیم وظایف، موظف به اجرای این برنامه با توجه به اصول پایداری شدند.
تحلیل نقش خدمات و زیرساخت های گردشگری بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران (مورد مطالعه: مناطق روستایی شهرستان ساوجبلاغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای مدیران گردشگری، شناسایی راههای وصول به اهداف صنعت گردشگری می تواند نقطه عطفی در برنامه ریزی توسعه گردشگری باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. هدف، تحلیل اثر امکانات و زیرساختهای گردشگری بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران در مناطق روستایی شهرستان ساوجبلاغ است. جامعه آماری تحقیق گردشگران روستایی شهرستان و حجم نمونه محاسبه شده با استفاده از نرم افزار Sample power، 200 نفر است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای است که روایی آن با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به تأیید رسید. به منظور حصول به اهداف پژوهش از آزمون های آماری تی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. در راستای تشخیص متغیرها و عوامل تبیین کننده زیرساختها و امکانات گردشگری و اثر آن بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران از مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده و با توجه به مبانی تئوریکی تحقیق مدل ساختاری تنظیم شد. نتایج نشان می دهد از نگاه گردشگران امکانات و زیرساختهای گردشگری در حد مناسب و رضایتبخشی قرار ندارند. یافته های حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر آن است اثرگذاری عامل پنهان زیرساخت های گردشگری بر وفاداری و تمایل به بازدید مجدد گردشگران با بارعاملی 74/0 معنادار بوده است. سطح معناداری 002/0 برای این اثرگذاری نشانگر حمایت داده های تجربی از ارتباط بین دو شاخص مذکور در سطح اطمینان 95 درصد است.
عوامل موثر بر توسعه گردشگری روستایی از دیدگاه مردم محلی (مورد مطالعه: دهستان سردابه شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله عوامل بهبود توسعه گردشگری روستایی از دیدگاه مردم محلی دهستان سردابه از توابع شهرستان اردبیل می باشد. در مرحله نخست، عوامل بهبود توسعه گردشگری روستایی محدوده مورد مطالعه، از دیدگاه نخبگان محلی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد شناسایی قرار گرفت. برای نیل به این مقصود، با 35 نفر از ساکنان منطقه مورد مطالعه که دارای تحصیلات دانشگاهی با حداقل مدرک تحصیلی فوق دیپلم بودند، مصاحبه های جداگانه ای به عمل آمد. در مرحله دوم تحقیق، برای شناخت و تحلیل دیدگاه اجتماعات روستایی و میزان توافق نظری آنها با نتایج مرحله نخست، 33 علت شناسایی شده مبنای طراحی پرسش نامه به روش لیکرت، قرار گرفت. گفتنی است جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، شامل کل روستاییان بالای 15 سال ساکن در مناطق روستایی مهم ترین عوامل بهبود گردشگری روستایی از دیدگاه روستاییان در منطقه مورد مطالعه شامل چهار مولفه (آموزشی و تبلیغات، حمایت طرف عرضه و اقدام مداخله ای دولت، تقویت زیرساخت ها و مطلوبیت اجتماعی جمعی و سرمایه روان شناختی و تقویت مشارکت) است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل 31/48می باشد. و در نهایت، بر اساس نتایج تحقیق پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.