فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۲۰۱ تا ۱۵٬۲۲۰ مورد از کل ۴۹۵٬۳۸۸ مورد.
بازیگران و شبکه های مختلفی متأثر از پویایی های نظم جدید بین المللی بوده و ناگزیرند شرایط کنش گری خود را با توجه به این مقتضیات در حال گذار تغییر دهند. یکی از این کنش گران مهم، شبکه محور مقاومت است که مختصات و گفتمان ضد هژمونیک در سطح منطقه ای و بین المللی دارد. در این راستا، نوشتار پیش رو درصدد پاسخ به این پرسش مهم است که الزامات کنش گری محور مقاومت با توجه به شرایط جدید نظم بین المللی چیست؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و بهره گیری از نظریه های تکثر و تحول قدرت، در چارچوب نظریه گذار بین المللی، به این فرضیه رسیده که شرایط نظم بین المللی نشان دهنده یک نوع وضعیت «پیچیدگی، فراقطبی بودن و آشوبناکی» است که این موضوع بر کنش گری محور مقاومت و جهت گیری آن تأثیر جدی دارد؛ بنابراین، با توجه به این نوع شرایط نظم بین المللی، محور مقاومت ناگزیر است الزامات ذیل را برای ارتقای کنش گری خود در پیش گیرد: تقویت عمل گرایی در پیگیری منافع و اهداف؛ توجه به اصل تفکیک و تمایز در سیاست ها و راهبردها؛ انطباق سیاست ها و راهبردها با تحولات منطقه ای و بین المللی؛ توجه به اهمیت برتر توان اقتصادی و تکنولوژیکی؛ حل و فصل مسائل و اولویت بندی آن در یک فرایند زنجیره ای؛ تنوع بخشی به رویکردهای ژئوپلیتیکی و روابط با قدرت های نوظهور؛ تقویت چندجانبه گرایی موضوعی در سطح منطقه ای و جهانی؛ و حفظ و ارتقای قدرت نرم مقاومت.
اقتصاد مرسوم یا اقتصاد رفتاری، کدام یک توضیح بهتری برای نوسانات بازار سرمایه ارائه می دهند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
200 - 234
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مرسوم بیان می کند که وجود آربیتراژ در بازارهای مالی، بازیگران این بازارها را به سوی رفتار عقلایی با هدف بیشینه نمودن سود سوق می دهد؛ فرضی که اساس مفهوم فرضیه کارایی در بازار (EMH)[1] را تشکیل می دهد. در سوی دیگر در سال های اخیر اقتصاد رفتاری با انجام مطالعاتی، فرض کارایی و رفتار عقلایی در بازارهای مالی را زیر سؤال برده و برای متغیرهای به ظاهر غیرمرتبط از جمله شرایط جوی، دمای هوا و آلودگی، تأثیر معنی داری در بازارهای مالی یافته است. در این پژوهش می خواهیم با بررسی داده های روزانه شاخص بازار سهام تهران در دو بازه زمانی اسفند 1400 تا بهمن 1401 و اسفند 1401 تا بهمن 1402 مقایسه ای میان قدرت توضیح دهندگی این دو دیدگاه ارائه دهیم. برای این منظور از داده های روزانه نرخ رشد دلار آمریکا در بازار آزاد به عنوان متغیر توضیح دهنده رشد شاخص کل بازار سرمایه در دیدگاه مرسوم اقتصاد استفاده نموده ایم و متغیرهای دمای هوا، وضعیت جوی و میزان شاخص آلودگی نیز به عنوان متغیرهای توضیح دهنده در رویکرد رفتاری وارد مدل شده اند. برای مدلسازی با توجه به ماهیت بازارهای مالی از روش EGARCH استفاده نموده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بازه اسفند 1400 تا بهمن 1401 که نرخ دلار روند صعودی قابل توجهی را تجربه نموده است، قدرت توضیح دهندگی متغیرهای رفتاری کاهش یافته و بعضی از آن ها معنی داری خود را در توضیح شاخص کل از دست داده اند درحالی که در بازه اسفند 1401 تا بهمن 1402 (ثبات نسبی نرخ ارز)، متغیرهای رفتاری تأثیر معنی داری روی شاخص کل داشته اند. [1]. Efficiency Market Hypothesis
سازِکارهای استقرار مدرسه صالح در نظام آموزش وپرورش مبتنی بر سیاست های کلی نظام و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
452 - 482
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه سازِکارهای استقرار مدرسه صالح در نظام آموزش وپرورش مبتنی بر سیاست های کلی نظام و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش انجام شده است. این پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نظر شیوه اجرا، کیفی است. در این پژوهش، با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون، ابعاد و مؤلفه های استقرار مدرسه صالح به وسیله هفده نفر از استادان و متخصصان مدیریت آموزشی به شکل هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری شناسایی و انتخاب شد. سپس با استفاده از روش کیفی، سازِکارهایی به منظور استقرار مدرسه صالح مبتنی بر سیاست های کلی نظام و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش بیان شد. ابزار اندازه گیری تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته و سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود. داده های اسنادی به شیوه کیفی با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیل مضمون و به روش کدگذاری با رویکرد تفسیری تحلیل شد. برای تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش نرم افزارهای اسمارت پی ال اس (نسخه 3) و اس پی اس اس (نسخه 22) به کار رفت. یافته های پژوهش نشان می دهد چارچوب ها و سیاست های مفهوم سازی و کاربست استقرار مدرسه صالح در راستای سیاست های کلی نظام آموزش وپرورش را می توان براساس مدارک و مستندات مرتبط در 13 چارچوب و سیاست کلان و 167 خرده چارچوب، سیاست و زیرمؤلفه های آن تدوین کرد. طبق نتایج پژوهش، مدل به دست آمده از اعتبار کافی و مناسب برخوردار است و می توان از آن برای آموزش وپرورش مطلوب بهره گرفت.
بررسی اثرات آستانه ای پیچیدگی صادرات بر توزیع برابر درآمد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
67 - 104
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی اثرات آستانه ای پیچیدگی صادرات بر توزیع درآمد درکشور، با استفاده از دو مدل غیرخطی طی دوره 1371 تا 1402 پرداخته شده است. تخمین در دو مدل، که هر مدل شامل دو رژیم آستانه ای هست، انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد متغیر پیچیدگی صادرات دارای یک رابطه U شکل با توزیع درآمد است. هم چنین متغیر پیچیدگی صادرات دارای دو مقدار آستانه ای است. در مدل اول رژیم اول، میزان پیچیدگی صادرات (Kd)، 14658/35 برآورد گردید که تاثیر آن بر توزیع درآمد، منفی و معادل 20/0 درصد است. در مدل اول رژیم دوم، میزان پیچیدگی صادرات Kd > 14658/35 بدست آمد و تاثیر آن بر توزیع درآمد، مثبت و معادل 99/0 درصد است. هم چنین، متغیر پیچیدگی تنوع مقصد صادراتی در مدل دوم رژیم اول (Kr)، معادل 98/17 برآورد شد و تاثیر آن بر پیچیدگی تنوع مقصد صادراتی منفی و معادل 08/0 درصد است. در مدل دوم رژیم دوم، میزان متغیر پیچیدگی تنوع مقصد صادراتی Kr> 98/17 برآورد گردید و تاثیر آن بر توزیع درآمد مثبت و معادل 62/0 درصد است و انتظار می رود توزیع درآمد به همین میزان بهبود یابد.
Risk Analysis of Round Fandoghi Pistachio Contracts in the Iran Mercantile Exchange Market(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
411 - 393
حوزههای تخصصی:
Iran Mercantile Exchange is striving to become a regional hub for price discovery of essential commodities and raw materials, providing producers with financial instruments and risk management tools. This study investigates the optimal hedge ratio in future and commodity deposit receipts (spot) contracts for Round Fandoghi pistachios. Using the BEKK-VAR-TARCH model, the impact of seasonal and daily volatility on returns and hedge ratios was assessed over the period from 19 October 2018 to 18 January 2022. The results showed that volatility on specific days of the week and during different seasons affect speculative and investment decisions in the commodity exchange. Particularly, sharp volatility during certain periods can lead to significant changes in returns and hedge ratios. These findings suggest that investors should update their investment strategies based on seasonal and daily volatilities. Additionally, the importance of utilizing financial instruments suited to market conditions for managing existing risks was confirmed. Ultimately, investors, speculators, and policymakers in the commodity exchange are advised to pay special attention to temporal changes and existing volatilities when composing their investment portfolios and adjusting hedge strategies. Furthermore, the use of futures contracts and derivative instruments is recommended as risk management approaches. This study contributes to a better understanding of volatility behavior and offers strategies for improved risk management in the Round Fandoghi pistachio market.
رویکرد اقتصاد سیاسی به ساخت و کارکرد طبقه متوسط در ایران پساانقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
آمارهای موجود نشان می دهد که کشورها در طی سه دهه گذشته به سوی ادغام هرچه بیشتر در جهانی شدن اقتصاد پیش رفته اند ولی روند این حرکت برای همه به یک میزان نیست و همین نشان از ادغام نامتقارن در جهانی شدن دارد. این پژوهش نشان دهنده این امر است که اقتصاد ایران اقتصادی بسته و غیر آزاد است و حرکتی آهسته به سوی اقتصادی باز و ادغام بیشتر در جهانی شدن اقتصاد دارد. علت این حرکت آهسته این است که ساختار رانتیر زمینه گسست اقتصاد ایران از ساختارهای جهانی اقتصاد را به وجود آورده؛ بنابراین تنزل کیفیت توسعه اقتصادی و سیاسی را منجر شده است. درنتیجه تکیه بر درآمدهای بادآورده حاصل از رانت به ویژه نفت باعث شده است این موضوع برساخت و کارکرد طبقه متوسط پس از انقلاب تأثیر بگذارد و این طبقه را با چالش های سیاسی/اقتصادی روبه رو نماید. نوشتار پیش رو بر این پرسش متمرکز شده است که ساختار رانتیر و ادغام نامتقارن در جهانی شدن اقتصاد چه تأثیری بر ساخت و کارکرد طبقه متوسط در ایران داشته است؟ فرضیه پژوهش نیز بر این اساس استوار است که به نظر می رسد ساختار رانتیر و ادغام نامتقارن جهانی شدن اقتصاد باعث زوال تدریجی طبقه متوسط در ایران پساانقلاب شده است؛ بنابراین هدف اصلی این مقاله تشریح چالش های سیاسی/اقتصادی طبقه متوسط در دولت رانتیر است که شناسایی و کمک به حل و فصل این چالش ها می تواند منجر به پویایی و نقش آفرینی طبقه متوسط در راستای توسعه سیاسی/اقتصادی ایران شود. این پژوهش از جهت روش تحقیق اسنادی و رویکرد توصیفی/تحلیلی دارد.
تحلیل محتوای تجارب و سیاست های موفق جهانی در راستای شناسایی و حمایت از کارآفرینان برتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اقتصادی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰
509-532
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی در هر جامعه با ارتقا کیفیت وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن جامعه همراه خواهد بود. کارآفرینان موتور حرکت و رشد اقتصادی یک جامعه هستند که در یک محیط رقابتی و شرایط عدم تعادل، جامعه را به حرکت درمی آورند و توسعه می بخشند. هدف از این مقاله شناسایی مؤلفه های کلیدی مؤثر بر انتخاب کارآفرین برتر مبتنی بر مطالعات تطبیقی و بررسی رویدادهای ملی و بین المللی مرتبط با این موضوع می باشد. روش شناسی تحقیق، تحلیل محتوا می باشد. با تحلیل محتوای 23 رویداد ملی و بین المللی انتخاب کارآفرین برتر از بیش از 20 کشور که برخی از این رویدادها مورد استقبال بیش از 60 کشور قرار گرفته است؛ فرایند 7 مرحله ای شامل تعیین شرایط ورود به رویداد، طراحی نحوه احصا داده های کارآفرینان، معیارهای شناسایی کارآفرینان، طراحی مدل ارزیابی کارآفرینان برتر، تعیین ترکیب هیئت داوران، ارزیابی کارآفرینان متقاضی بر اساس مدل طراحی شده و نحوه حمایت در نظر گرفته شده از کارآفرینان برتر تدوین گردید. در ادامه مؤلفه های کلیدی هرکدام از این مراحل نیز احصاء گردید. نتایج حاصله حاکی از وجود 89 مؤلفه در کل فرایند می باشد. نهادهای تصمیم گیر در حوزه کارآفرینی می توانند مبتنی بر این نتایج فرایند رشد و تعالی کارآفرینان و همچنین ارزیابی و انتخاب کارآفرین برتر را دنبال نمایند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۲۰۴-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر خرم آباد در سال 1402 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرارگرفتند. شرکت کنندگان هردو گروه پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان مبتنی پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دوگروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش خودکارآمدی ترک و بهزیستی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. بنابراین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در جهت کاهش وابستگی به مواد مخدر مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای مخاطرات رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی دانش آموزان دارای مخاطرات رفتاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه دانش آموزان پسر دارای رفتارهای مخاطره آمیز دامنه سنی بین 14 تا 18 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روانشناسی شهر کرج در سال 1402 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر (2004DERS, ) و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمون و گاهر (2008DTS, ) استفاده شد و آموزش ذهن آگاهی در طی 10 جلسه و هفته ای یک بار به مدت 60 دقیقه اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (۰۰۰۱/0>P) وجود داشت. در نتیجه آموزش ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای کاهش دشواری تنظیم هیجانی و بهبود تحمل پریشانی در نوجوانان دارای مشکلات رفتاری مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و نوموفوبیا در دانشجویان بزرگسال نوظهور: نقش واسطه ای کمال گرایی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و نوموفوبیا در دانشجویان بزرگسال نوظهور با نقش واسطه ای کمال گرایی منفی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 1402 – 1403 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 417 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان – تجدیدنظرشده (RAAS) (1990)، پرسش نامه نوموفوبیا (NMP-Q) (2015) و پرسش نامه چندبعدی کمال گرایی فراست (FMPS) (1990) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مدل معادلات ساختاری بود. مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم سبک های دلبستگی ناایمن بر نوموفوبیا مثبت و معنادار بود (001/0 P =) و اثر مستقیم دلبستگی های ناایمن بر کمال گرایی منفی نیز مثبت و معنادار بود (001/0 P =). همچنین اثر غیرمستقیم سبک های دلبستگی با میانجی گری کمال گرایی منفی بر نوموفوبیا نیز مثبت و معنادار بود (008/0= P). این یافته ها نشان می دهد که کمال گرایی منفی نقش واسطه ای معناداری در رابطه دلبستگی های ناایمن و نوموفوبیا در دانشجویان بزرگسال نوظهور دارد.
امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بعد از انتخاب یک مدرسه به صورت در دسترس و تکمیل فرم خود سنجی نوجوان (YSR، آخنباخ، 1991) و مقیاس ذهنیت رشد اخلاقی (MGM، هان و همکاران، 2020)، تعداد 30 دانش آموز که با نشانگان مشکلات رفتاری برونی سازی شده و ذهنیت ثابت اخلاقی طبقه بندی شده بودند به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر رویکرد ذهنیت رشد دوئک قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی (SSRS، گرشام و الیوت، 1990) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری بر مؤلفه های خودکنترلی، همدلی و همکاری گروه آزمایش داشته است (05/0p<) اما در مؤلفه ابراز وجود بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک می تواند بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان نوجوان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده مؤثر باشد.
مدل ساختاری خود-خاموشی در زنان بر اساس پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی با نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی با خود-خاموشی در زنان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان شهر ری در سال 1403 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 300 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس خود خاموشی (STSS، جک و دیل، 1992)، مقیاس پریشانی روان شناختی (K10، کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ، ثنایی، 1379) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS، گرتز و روئمر، 2004) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که تعارض زناشویی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی خود-خاموشی بود (۰01/۰p‹). همچنین پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی از طریق دشواری در تنظیم هیجان توانستند خود-خاموشی زنان را به صورت غیرمستقیم پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی با توجه به نقش مهم دشواری در تنظیم هیجان می توانند تبیین کننده خود-خاموشی در زنان باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش مشکلات زناشویی ضروری است.
نقش میانجی حساسیت بین فردی در رابطه بین خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب-رسان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی حساسیت بین فردی در رابطه بین خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در نیمسال دوم سال تحصیلی 1403-1402 بود. 419 نفر به روش دردسترس در این مطالعه مشارکت داشتند و به سنجه حساسیت بین فردی (IPSM؛ بایس و پارکر، 1989)، مقیاس خودشناسی انسجامی (ISKS؛ قربانی و همکاران، 2008) و پرسشنامه اظهارات مربوط به خودآسیبی (ISAS؛ کلونسکی و گلن، 2009) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود. نتایج نشان داد که اثرمستقیم خودشناسی انسجامی بر رفتارهای خودآسیب رسان به طور منفی معنادار بود؛ در مقابل حساسیت بین فردی به طور مثبت بر رفتارهای خودآسیب رسان اثر مستقیم داشت. همچنین نتایج نشان داد که خودشناسی انسجامی به طور منفی بر حساسیت بین فردی اثر مستقیم داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که حساسیت بین فردی بین خودشناسی انسجامی و رفتارهای خودآسیب رسان به طور معنادار نقش میانجی داشت (05/0>P). نتایج این مطالعه دلالت بر این دارد که خودشناسی انسجامی به صورت مستقیم و با میانجی گری حساسیت بین فردی بر رفتارهای خودآسیب رسان اثر دارد.
مدلی به منظور افزایش امنیت سیستم های مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی با تلفیق فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، تقاضا برای مراقبت های بهداشتی و درمانی روبه افزایش است. رشد سریع جمعیت جهان و محدود شدن منابع و توسعه اطلاعات، انجام مناسب خدمات را پرهزینه و دچار چالش نموده است، خصوصاً بروز نقض و خطاهای بهداشتی و درمانی، لذا تحقیق حاضر با توجه به موارد فوق الذکر و با هدف تعیین مدلی به منظور افزایش امنیت دستگاه های مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی با تلفیق فناوری بلاک چین انجام شده است. این مطالعه به صورت تحقیق توصیفی و با روش کیفی و کمی و به وسیله پرسشنامه با دو نوع سؤال گزینه ای و تشریحی انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان و تعداد آن ها، 3 نفر از داخل کشور و 15 نفر از خارج از کشور، مجموعاً 18 نفر بوده اند. پس از جمع آوری اطلاعات، تجزیه وتحلیل آن با نرم افزارهای SPSS27 و PLS4 انجام شده است. یافته های نشان داده است بروز نقض و خطاهای بهداشتی و درمانی، ایمنی و امنیت ارائه خدمات بهداشتی و درمانی را برای بیماران پرمخاطره نموده است. فناوری بلاک چین می تواند با قابلیت های خود، نسبت به کاهش نقض و خطاها، به افزایش ایمنی و امنیت بیماران کمک نموده و بر کیفیت ارائه خدمات بهداشتی و درمانی تأثیرگذار باشد.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر مه مغزی مبتلایان به کووید-19 طولانی: مطالعه مبتنی بر الکتروانسفالوگرافی کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بر مه مغزی مبتلایان به کووید-19 طولانی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمام بیماران مبتلا به مه مغزی ناشی از کووید-19 طولانی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و روانشناسی شهر کرمان در سال 1402 تشکیل دادند. از بین آن ها 30 بیمار (19 زن و 11 مرد) به شیوه هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه شامل 15 نفر) گمارده شدند. در گروه آزمایش، شرکت کنندگان به مدت 15 جلسه (3 جلسه در هفته و هر جلسه 40 دقیقه)، تحت درمان tDCS قرار گرفتند و گروه کنترل تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای شم را دریافت کردند. به منظور بررسی امواج مغزی دخیل در مه مغزی شرکت کنندگان، قبل و پس از درمان، الکتروانسفالوگرافی کمی (QEEG) از 19 مکان مغز آن ها ثبت و داده ها با استفاده از t تست وابسته و تحلیل کوواریانس یک راهه در نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده از بررسی تغییرات امواج مغزی نشان داد که tDCS باعث کاهش امواج دلتا و تتا در مناطق پیشین (Fz، Fp1، Fp2، F3 و F4) و میانی مغز ( Cz، C3 و C4) و بهبودی مه مغزی در سطح معنی داری می شود (0.05p<). این نتایج بر اثربخشی tDCS جهت کاهش فزون کنشی امواج آهسته در نواحی قدامی و مرکزی مغز و بهبود مه مغزی بیماران مبتلا به کرونا تأکید دارد.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار جانسون و گرینبرگ بر غنی سازی صمیمیت و جلوگیری از سرخوردگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار جانسون و گرینبرگ بر غنی سازی صمیمیت و جلوگیری از سرخوردگی زناشویی زوجین بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 5 و 6 شهر اصفهان در سال 1402 بود. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و 16 زوج به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (8 زوج) و گواه (8 زوج) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 9 جلسه 60 دقیقه ای مداخله زوج درمانی هیجان مدار را دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی (MIQ؛ اولیاء و همکاران، 1385) و پرسشنامه سرخوردگی زناشویی (MDS؛ کایزر، 1993) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و کنترل در صمیمت زناشویی و سرخودگی زناشویی وجود داشت. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت زوج درمانی هیجان مدار، یک درمان موثر بر کاهش سرخوردگی زناشویی و افزایش صمیمیت زناشویی می باشد.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روان شناختی بر بهبود مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر بهبود مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان نابارور گیرنده تخمک اهدایی مراجعه کننده و تحت درمان در مرکز درمان ناباروری مام شهر تهران در سال 1402 بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. همه آنها قبل از اجرای مداخله پرسشنامه شناخت مثبت خودکار اینگرام و همکاران (1988، APAC) و رضامندی همسران افروز (1390، AMSS) را تکمیل کردند. پس از آن گروه آزمایش مداخله برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی را در 8 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار دریافت کردند. داده های پژوهش به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون در بین گروه ها تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). همچنین نتایج نشان داد در متغیرهای مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). بر این اساس می توان گفت استفاده از برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی می تواند در افزایش مثبت اندیشی و رضامندی زوجیت در زنان نابارور موثر باشد.
نقش میانجی عشق ورزی متعهدانه در رابطه بین نیازهای روانشناختی و رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی عشق ورزی متعهدانه در رابطه بین نیازهای روانشناختی و رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متاهل پرداخته شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال 1403 بودند که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس مثلت عشق استرنبرگ (STLS؛ استرنبرگ، 1997)، پرسشنامه ارضاء نیازهای روانشناختی پایه (PNSS؛ دسی و رایان، ۲۰۰۰) و مقیاس رضایت زناشویی انریچ (EMS؛ اولسون، 1989) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخودار است. همچنین نتایج نشان داد اثرات مستقیم نیازهای روانشناختی و عشق ورزی متعهدانه بر رضایت مندی زناشویی معنادار بود؛ همچنین اثر مستقیم نیازهای روانشناختی بر عشق ورزی متعهدانه معنادار بود (05/0>P). علاوه براین، نتیجه آزمون بوت استرپ نشان داد که عشق ورزی متعهدانه در رابطه بین نیازهای روانشناختی و رضایتمندی زناشویی نقش میانجی داشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که نیازهای روانشناختی (خودمختاری، ارتباط و شایستگی) به صورت مستقیم و با نقش میانجی عشق ورزی متعهدانه بر رضایت مندی زناشویی اثر دارند.
تدوین مدل فرسودگی شغلی در کلاس بر مبنای نقش هیجانی معلم( مثبت و منفی) با میانجیگری دشواری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
269 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل فرسودگی شغلی در کلاس بر مبنای نقش هیجانی معلم با میانجیگری راهبردی تنظیم شناختی هیجان صورت پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان مقطع تحصیلی ابتدایی ناحیه یک شهر سنندج در سال تحصیلی 1400-1401 بود. تعداد آنها برابر با 1028 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای و از طریق جدول مورگان 253 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ (1982)؛ پرسشنامه دشواری های تنظیم هیجان گراتز (2004) و پرسشنامه هیجان های معلمان چن (2016) بود. روایی صوری و سازه پرسشنامه ها تأیید و پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS23 و AMOS22 استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر منفی و معنی داری بین هیجان مثبت و فرسودگی شغلی وجود دارد و همچنین هیجان منفی با فرسودگی شغلی دارای اثر مثبت و معنی دار می باشد. نتایج بررسی فرضیه دیگر پژوهش نشان داد که بین هیجان مثبت با دشواری در تنظیم شناختی هیجان اثر منفی و معنی داری (P˂0/001) وجود دارد و بین هیجان منفی با دشواری در تنظیم شناختی هیجان اثر مثبت و معنی دار (P˂0/001)وجود دارد. نتایج یکی دیگر از فرضیات پژوهش نشان داد که بین دشواری در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با فرسودگی شغلی اثر مثبت و معنی داری (P˂0/01) وجود دارد. در نهایت نتایج بررسی فرضیه آخر پژوهش نشان داد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هیجان معلم و فرسودگی شغلی می تواند نقش میانجی را ایفا نماید. در نهایت باتوجه به نتایج به دست آمده می توان بیان داشت که فرسودگی شغلی مشکلی جدی برای اقتصادها، سازمان ها می باشد و تلاش برای کاهش آن به کمک متغیرهای تأثیرگذار بر آن می تواند بر کارایی افراد و سازمان ها بیفزاید. نتایج این پژوهش نشان داد یکی از عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی دشواری راهبردی تنظیم شناختی هیجان می باشد. تلاش در راستای تقویت هیجانات مثبت و کاهش هیجانات منفی بر دشواری تنظیم شناختی هیجان مؤثر است و به طبع با کاهش دشواری تنظیم هیجان موفق به کاهش فرسودگی شغلی نیز می باشم.
واکاوی نیازهای روانی بشر در شعر فروغ فرخزاد با تکیه بر الگوی اریک فروم
حوزههای تخصصی:
اریک فروم، روان کاو انسان گرا، با تأکید بر تأثیر جامعه در شکل گیری نیازهای روانی بشر، پنج نوع نیاز اساسی را برای جامعه انسانی، تعریف کرده است. پژوهش حاضر، با بهره گیری از الگوی فروم و به شیوه تحلیلی توصیفی نیازهای روانی بشر را در اشعار فروغ فرخزاد بررسی می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر پنج نیاز روانی مطرح در نظریه فروم، در اشعار فروغ فرخزاد، دارای مصادیق مشخصی هستند: نیاز به پیوستگی در قالب عشق و پیوند با طبیعت نمود یافته است؛ نیاز به خلاقیت، با گرایش فروغ نسبت به شعر و شاعری، ارتباط دارد؛ هویت ایرانی، جهت گیری نسبت به مسئله دین و توجه به ریشه های دوران کودکی از دیگر نمودهای توجه فروغ فرخزاد به نیازهای روانی انسان در اشعار خویش است. همچنین مطابق با بررسی های فرومی، نمونه هایی از منش گیرنده، بهره کش، مرده گرا و بارور در اشعار فروغ مشاهده می شود که حاکی از تأثیر جامعه بر ایجاد کنش های روانیِ متن است. نتیجه آنکه بخش ناخودآگاه شعر فروغ فرخزاد، دربرگیرنده مجموعه مشخصی از نیازهای انسانی است که در صورت تأمین و تحقق، می تواند زمینه سعادت نوع بشر را فراهم آورد.