
کتابداری و اطلاع رسانی
کتابداری و اطلاع رسانی دوره 27 پاییز 1403 شماره 3 (پیاپی 107) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارزیابی مؤلفه های کتابخانه سبز در کتابخانه های آستان قدس صورت پذیرفته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر، از نوع کاربردی به روش پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری 201 نفر از مسئولین و کارشناسان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی شامل کتابخانه مرکزی و 59 کتابخانه وابسته است و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که وضعیت ساختمان و تجهیزات کتابخانه ها با میانگین 2.75 در سطح متوسط است و وضعیت مناسبی ندارد. وضعیت مدیریت و برنامه ریزی سبز در کتابخانه آستان قدس با میانگین 3.48 در سطح مطلوب و وضعیت آموزش آگاهی رسانی و فرهنگ سازی مسائل زیست محیطی به جامعه و کارکنان در کتابخانه آستان قدس به ترتیب با میانگین 3.49 و 3.45 در سطح مطلوبی قرار دارند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، کتابخانه ها را از وضعیت فعلی آگاه می کند. کتابخانه ها می توانند با پذیرش طرح های ساختمان سبز، شیوه های سبز، برنامه های سوادآموزی و استفاده از فناوری های سبز، به پایداری دست یابند. کتابخانه ها باید نقطه کانونی حرکت سبز باشند. با توجه به این که پایه مهم برای رسیدن به توسعه پایدار و ایجاد فرهنگ و تفکر سبز در جامعه هستند. از این رو، کتابخانه ها می توانند به طور مداوم برنامه های خود را گسترش دهند و به عنوان الگوهایی برای محیط زیست سازگار و پایدار عمل کنند.
استقرار نظام کسب دانش ضمنی در سازمان های پروژه محور بر اساس معماری سازمانی توگف: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به دنبال بررسی چگونگی استقرار نظام کسب دانش ضمنی در سازمان های پروژه محور بر اساس معماری سازمانی توگف است.
روش پژوهش: به دلیل تعداد اندک پژوهش های چگونگی پیاده سازی معماری سازمانی در چارچوب توگف به منظور کسب دانش ضمنی در سازمان های پروژه محور و همچنین عدم تصویری جامع از این پژوهش ها و روش های به کار گرفته شده، لازم بود در جهت تصمیم آگاهانه و جمع بندی در راستای اهداف مطالعه، نتایج آن ها به صورت جامع مورد بررسی قرار گیرند که مطابق با پروتکل کیچنهام و چارترز، 12 مقاله جهت مرور یافته ها انتخاب شد.
یافته ها: شواهد نشان داد، جهت کسب دانش ضمنی، چارچوب های «معماری سازمانی توگف» به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش سازمانی بوده و آن را مدلی ضروری برای انتقال دانش آشکار و ضمنی دانسته اند. آنان در رابطه با مفیدترین اجزای توگف نشان دادند که چرخه «روش توسعه معماری» مفیدترین روش است و می تواند فعالیت های مدیریت دانش را در بر گیرد؛ هر چند حفظ و استفاده از دانش به طور مستقیم مورد توجه قرار نگرفته است و هیچکدام تمام گام های این چرخه را به صورت بالفعل پیاده سازی نکرده اند.
نتیجه گیری: بنابر مرور، چارچوب معماری سازمانی توگف در سطح جهانی برجسته تر است و برای پیاده سازی مدیریت اّشکال دانش و درس آموخته های پروژه ها در نظر گرفته شده، اما با توجه شکاف های پژوهشی موجود، توأم سازی دانش ضمنی و آشکار در فرایندهای سازمانی و چگونگی ذخیره به منظور بازیابی آن به طور مستقیم مورد توجه قرار نگرفته و به صورت بالقوه بوده و پیاده سازی نشده است. از طرف دیگر، در پژوهش ها سایر ذینفعان دانشی در نظر گرفته نشده و اساس دانش ضمنی پروژه ها دچار نقصان شده است.
اشاعه دانش مبتنی بر شبکه های اجتماعی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شبکه های اجتماعی به یک پلت فرم ارزشمند برای تسهیل اشتراک دانش و ارتباطات، نه تنها در سطح شخصی یا فردی، بلکه برای سازمان ها تبدیل شده است. با این وجود، رشد مهم و سریع پژوهش ها در این زمینه، تلاش های کمی برای بررسی نظام مند و ترکیب یافته های بررسی های قبلی و ارزیابی وضعیت فعلی پژوهش ها در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی در اشاعه دانش صورت گرفته است. هدف اصلی این مقاله ارائه درک بهتر و بررسی دقیق وضعیت فعلی پژوهش ها در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی برای اشاعه دانش است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش مرور نظام مند ادبیات برای جمع آوری و مرور مطالعات با پیروی از یک روش مرور از پیش تعریف شده، ادغام استراتژی های جستجوی خودکار و دستی، به منظور پوشش دادن همه مقالات پژوهشی مرتبط منتشر شده در این بازه زمانی استفاده شده است. جستجوی نظام مند با توجه به کلمات کلیدی به 253 برونداد پژوهشی رسید که در نهایت 37 برونداد پژوهشی منطبق با معیارها جهت تحلیل عمیق تعیین شدند.یافته ها: پس از فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج حاصل از مطالعات اولیه منتخب، یک نمای کلی روشن و جامع از پژوهش فعلی را نشان می دهد که بر اشاعه دانش از طریق شبکه های اجتماعی متمرکز است و سه فعالیت اصلی کاربرد شبکه های اجتماعی را شناسایی می کند که شامل فرآیندهای جستجوی دانش، اشاعه دانش و تعامل اجتماعی است. علاوه بر این، عواملی شامل دسترسی، واقعی بودن و ماندگاری، شبکه های اجتماعی را به فضایی برای اشاعه دانش در همه زمینه ها تبدیل می کند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که جو سازمانی، فقدان رهبری، هزینه های تدوین دانش، ترس از دست دادن قدرت دانش و فقدان منفعت شخصی از جمله چالش های اشاعه دانش در شبکه های اجتماعی است.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که شبکه های اجتماعی برای اجرای اشتراک دانش با اشکال مختلف رفتار مرتبط هستند و پتانسیل غلبه بر چالش های مرتبط با استفاده از آن را دارند.
کتابخانه های عصر صفوی: تداوم و تحول در رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی و تحلیل کارکرد و نقش کتابخانه ها در دوران حکومت صفویان.
روش پژوهش: با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش کتابخانه ای مبتنی بر بررسی کتاب ها، نسخ خطی و اسناد دست اول استفاده شده است.
یافته ها: پژوهش حاضر نشان می دهد که دو دوره متمایز در حیات و کارکرد کتابخانه های عصر صفوی قابل بررسی است. دوره نخست که مربوط به سده دهم هجری و زمان حکومت شاه اسماعیل و بخشی از زمان شاه طهماسب می شود، امتداد نقش و کارکرد کتابخانه های قرن نهم و به ویژه کتابخانه های تیموریان در خراسان است که در آن، وظیفه اصلی کتابخانه ها، تولید و آفرینش نسخ نفیس با بهره گیری از عالی ترین سطح هنرهای کتاب آرایی است.
در دوره دوم که زمان شاه عباس و پس از آن را در بر می گیرد، به دلایلی چند و از جمله لزوم تدوین آثار دینی – فقهی مذهب تشیع که در جامعه ایران آن روزگار با کمبود مواجه بوده، کتابخانه ها و مجموعه منابعشان عمدتاً به سمت گردآوری این گروه از آثار سوق پیدا می کند. تحول دیگری که در این مرحله رخ می دهد، مطرح شدن زبان فارسی به عنوان زبان نگارش متون مذهبی برای استفاده عموم افراد جامعه ایران است.
نتیجه گیری: کارکرد و جایگاه کتابخانه ها در دو قرن حکومت صفویان را در دو مرحله متفاوت می توان مشاهده کرد. در مرحله نخست، تداوم کارکرد کتابخانه ها بسان دوره گذشته بود که در آن وظیفه اصلی کتابخانه ها، آفرینش نسخه های خطی نفیس با بهره گیری از سرآمدان عرصه های نگارگری و خوشنویسی و کتاب آرایی بود. در مرحله دوم توجه به کتابخانه ها بیشتر به عنوان جایگاه حفظ و نگهداری آثار مکتوب علما و فقهای شیعه بود که تحولی محسوس در نقش و عملکرد کتابخانه های مهم این دوره به شمار می آید.
مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی-کمی و جهت گیری اکتشافی انجام شده است. در این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته که برای بررسی دیدگاه های مدیران کتابخانه های عمومی کل کشور طراحی شده، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی از 20 نفر از خبرگان مدیریت راهبردی و علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، از 31 نفر از مدیرکل های کتابخانه های عمومی ایران تشکیل شده است که به روش هدفمند انتخاب شدند. جهت تأیید عوامل و فاکتورهای استخراج شده، از روش تحلیل عاملی تأییدی (مرتبه اول) و از آزمون تی (t) تک نمونه ای جهت بررسی میانگین وضعیت مطلوب در عوامل مرتبط با فرآیندهای مدیریت راهبردی استفاده شد. همچنین از نرم افزار اس پی اس اس (SPSS) و نرم افزار اموس (AMOS) استفاده شده است.
یافته ها: با توجه به میانگین های به دست آمده، مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران، عدم توجه به عواملی همچون رشد و تعالی فرهنگ سازمان، عوامل سیاسی، قانونی و دولتی و پیش بینی اثرات آن ها، عدم نظارت و اعمال کنترل به وسیله مدیران، عدم استفاده از نرم افزارهای تخصصی، عدم حمایت راهبردها از محصولات فرهنگی خاص جامعه، عدم برخورداری راهبردها از چارچوب یکپارچه و منسجم، عدم توجه به تقسیم بندی کاربران در کتابخانه عمومی بر اساس نیازها، عدم توجه به ارتقای سیستم های اطلاعاتی و فناوری پیشرفته هستند.
نتیجه گیری: ارزیابی و تحلیل شکاف راهبردی کتابخانه های عمومی می تواند ما را از اشتباهات و مسائل پیش رو آگاه کند. همچنین، اطلاعات ضروری برای تصمیم گیری اثربخش و تخصیص مؤثر منابع که یکی از کلیدی ترین فعالیت های مدیریت است را فراهم سازد. لازم است مدیران ارشد با توجه بیشتر به نیازهای جامعه، تدابیر متفاوت تری در حوزه مدیریت راهبردی خصوصاً در فرآیند تدوین راهبردها داشته باشند.
معرفی روش Iconclass و قابلیت های آن در مستند نگاری آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش معرفی روش Iconclass و چگونگی استفاده از آن برای طبقه بندی آثار هنری است.
روش پژوهش: روش گردآوری اطلاعات در بخش نخست پژوهش حاضر، روش کتابخانه ای استنادی است. جستار حاضر سپس به تبیین ابعاد کارآمدی روش Iconclass در مستندنگاری و طبقه بندی آثار هنری پرداخته است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که روش مذکور در سه بخش اصلی دارای قابلیت های اساسی است: نخست آن که این روش برخلاف روش هایی که بر طبقه بندی فرمی و ظاهری آثار هنری تمرکز دارند، درک محتوای آثار هنری را ورای فرم ظاهری میسر می سازد. دوم این که با استفاده از این روش، مستندنگاری و طبقه بندی آثار هنری -بر اساس محتوای آثار شکل می گیرد و امکان معرفی و تحلیل نقوش و مضامین پیچیده و روابط متقابل آن ها- برای مستندنگار فراهم می شود. سوم این که پژوهشگر به مجموعه ای از منابع مرتبط با موضوع دسترسی می یابد که موجب سرعت و غنای بیشتر پژوهش می شود.
نتیجه گیری: روش فوق الذکر مشکلات دسترسی به منابع مرتبط با اثر هنری را مرتفع ساخته و به پژوهشگران در بازیابی هرچه ساده تر تصاویر کمک می کند. با استفاده از این روش، موزه ها و مجموعه های هنری می توانند اقلام موجود در مجموعه خود را طبقه بندی کرده و به تولید فهرست ها و کاتالوگ های کارآمد و در نتیجه توسعه پژوهش های تاریخ هنر نیز کمک شایانی خواهد کرد.
بررسی داستان سرایی دیجیتال به عنوان ابزاری برای بهبود/توسعه مهارت های سواد اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: داستان سرایی دیجیتال یک ارائه چندرسانه ای از یک داستان مبتنی بر هنر توصیف شده است. این ارائه معمولاً با استفاده از یک ویدئو صورت می گیرد و به این صورت است که افراد در رابطه با موضوع خاصی روایتی را طراحی و به نمایش می گذارند. بنابراین، می تواند به عنوان یک ابزار مدرن نقش مهمی در توسعه سواد اطلاعاتی افراد داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی استفاده از داستان سرایی دیجیتال در گسترش سواد اطلاعاتی انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و از طریق تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر تمامی مقالات معتبر و مرتبط داخلی و خارجی در بازه زمانی 2024- 2000 است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 53 مقاله انتخاب شد. برای یافتن مقالات از کلمات کلیدی مانند داستان سرایی دیجیتال، سواد اطلاعاتی، آموزش الکترونیک به صورت تنهایی و ترکیبی استفاده شد. معیارهای ورودی شامل اعتبار منابع، دسترسی و سال چاپ آن ها در بازه زمانی مشخص بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه مقالات و تا رسیدن به اشباع انجام شد.یافته ها: ابتدا 53 مضمون پایه از متون استخراج شد. سپس مضامین به گروه های بزرگ تر تقسیم شدند و با عنوان مضامین سازنده مشخص شدند. در ادامه، 14 مضمون سازنده و در نهایت 7 مضمون اصلی (یادگیری-یادآوری، مهارت های کلامی–اجتماعی، مهارت های روان شناختی، انطباق پذیری فردی-فرهنگی، خلاقیت، گسترش سواد و عوامل علی) شناسایی شدند.نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که داستان سرایی دیجیتال نقش مهمی در یادگیری الکترونیک و همچنین گسترش انواع سواد دارد و می تواند به عنوان یک ابزار در گسترش سواد اطلاعاتی نقش مهمی داشته باشد.
نقش رسانه های اجتماعی و اثربخشی نشریات: مطالعه تطبیقی مجلات معتبر بر اساس طبقه بندی اُ.ای. سی. دی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله مطالعه نقش رسانه های اجتماعی در نشریات و اثربخشی نشریات بر رسانه های اجتماعی در قلمروهای موضوعی شش گانه اٌ.ای.سی.دی است. روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی است و با استفاده از شاخص ها و روش های علم سنجی، در سال 1402 انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 380 عنوان از نشریات جهان و 41 عنوان از نشریات ایران است. داده ها، با استفاده از پایگاه های وب علوم، این سایت و آلتمتریک استخراج و تحلیل گردید.یافته ها: یافته ها بیانگر این است که نشریات علوم پزشکی و علوم طبیعی به لحاظ تنوع رسانه های اجتماعی مورد استفاده و فراوانی استناد اجتماعی، رتبه بالاتری دارند. ایکس، پروانه های ثبت اختراع و خبرگزاری ها، مهمترین رسانه های اجتماعی هستند؛ در نشریات جهان میان تعداد استناد دریافتی و تعداد استناد اجتماعی نشریات علوم طبیعی، مهندسی، علوم پزشکی، علوم کشاورزی و علوم انسانی همبستگی قوی و با نشریات علوم اجتماعی همبستگی متوسط وجود دارد. در نشریات ایران بین تعداد استنادهای سنتی و اجتماعی نشریات ایرانی در حوزه های موضوعی مهندسی و علوم پزشکی همبستگی با شدت قوی وجود داشت. تنوع رسانه های مورد استفاده در نشریات ایرانی، پایین تر از نشریات جهان و فاصله میزان استنادهای اجتماعی نشریات ایران با جهان بسیار زیاد است. کاربران کشورهای آمریکا، انگلیس، بیشترین استنادکنندگان اجتماعی در شبکه های ایکس و فیس بوک هستند.نتیجه گیری: نتایج ضرورت آشناکردن پژوهشگران و سیاستگذاران پژوهشی کشور با مزیت رسانه های اجتماعی در ترویج و نمایانی بروندادهای پژوهشی و ارتقاء جایگاه علمی کشور در دراز مدت را بیش از پیش مطرح می سازد.