فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۱۰۱ تا ۱۵٬۱۲۰ مورد از کل ۴۹۵٬۶۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: خودکشی، اقدام به رفتاری خود آسیب رسان است که باهدف مرگ انجام می شود و همواره تبعات بسیاری برای جوامع داشته است. این مطالعه باهدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل مجدد به خودکشی در بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون، همراه با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل بیماران طیف سنی 18 تا 40 سال، مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان شهر تهران باسابقه حداقل یک بار اقدام به خودکشی در سال 1402 بود، حجم نمونه این پژوهش برابر با 44 نفر با گمارش تصادفی در 2 گروه 22 نفری کنترل و آزمایش بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل به خودکشی مجدّد بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تأثیر معناداری داشته است ( 05/0 P=). نتیجه: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه با استفاده از آموزش آگاهی هیجانی، بازشناسی هیجان ها، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و ارزیابی مجدد شناختی منجر به کاهش تمایل به خودکشی در بیماران باسابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان می شود.
پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بر اساس مهارت حل مسئله و ادراک از جو مدرسه در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بر اساس مهارت حل مسئله و ادراک از جو مدرسه در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول انجام شد. روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. تمامی دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه اول مدارس دولتی شهر اصفهان در سال 1402 جمعیت آماری این پژوهش را تشکیل دادند، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 150 انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی، پرسش نامه حل مسئله و پرسش نامه ادراک جو مدرسه بود. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین حل مسئله با خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و 18 درصد از واریانس مربوط به خودکارآمدی تحصیلی به وسیله اعتماد به حل مسئله، اعتماد به خود و کنترل شخصی تبیین شد. همچنین، بین متغیرهای ادراک جو مدرسه با خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و 17 درصد از واریانس مربوط به خودکارآمدی تحصیلی از طریق روابط دانش آموز- دانش آموز، روابط دانش آموز- کارکنان، تأکید آموزشی و ارزش ها و باورهای مشترک تبیین شد. نتیجه گیری: از این نتایج چنین استنباط می شود که با تمرکز شیوه های آموزشی و پرورشی بر حل مسئله و ادراک جو مدرسه می توان امکان رشد و بهبود خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را فراهم ساخت.
بررسی فقهی محاربه با تأکید بر ماده ی 279 قانون جدید مجازات اسلامی
منبع:
رسائل سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
7 - 37
حوزههای تخصصی:
محاربه در ماده 279 قانون مجازات اسلامی جدید مصوب سال 1392 عبارت است از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها، به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد.این مقاله بر آن است اقوال و ادله فقهای شیعه را ناظر به قیود این ماده قانونی به صورتی منظم و دسته بندی شده بیان نماید تا با توضیح و تفسیر ارکان و قیود آن، اجرای قانون در امر قضاوت را تسهیل نماید. از جمله مهمترین ادله نقلی برای اثبات موضوع و حکم محاربه، آیه 33 سوره مائده، صحیحه محمد بن مسلم و صحیحه ضریس است. در نهایت نیز اثبات خواهد شد که سلاح در تحقق عنوان محاربه، موضوعیت دارد و مطابق رأی مشهور، توسعه معنای سلاح صحیح نیست؛ بلکه مراد از سلاح، معنای عرفی آن، یعنی ابزار جنگی است؛ نه هر چه بتوان با آن نزاع نمود. معیار به کارگیری سلاح نیز تلقی عرفی است و حالت و کاربرد خاصی، مورد نظر نیست؛ بلکه ممکن است اخافه در شرایط مختلف، از طریق حمل، تجهیز یا کشیدن سلاح محقق شود. هدف محارب، سوء استفاده از جان، مال یا ناموس مردم است و شخص او این امر را از طریق ترساندن آنها محقق می کند. اخافه، فعلی قصدی و موضوعی عرفی بوده و زمانی محقق می شود که بعد از اعمال آن، خوف نیز در میان مردم محقق شود و بدون قصد چنین فعلی، محقق نخواهد شد.
رتبه بندی نواحی شهری از حیث برخورداری از شاخص های کمی – کیفی مسکن (مورد مطالعه: نواحی 22گانه شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
115 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف رتبه بندی نواحی 22گانه شهر اراک از حیث برخورداری از شاخص های کمی - کیفی مسکن و شناسایی الگوی فضایی توزیع شاخص های کمی– کیفی بر پیکره فضایی شهر اراک انجام شد.
روش و داده: با دعوت از ۱۹ کارشناس، شاخص های کمی و کیفی، جمع بندی و مورد اشباع نظری قرار گرفت. سپس با استفاده از روش وزن دهی Shannon’s Entropy و روش های تصمیم گیری چندمعیاره Saw, Moora, Copras، 31 شاخص های کمی– کیفی، وزن دهی و در نواحی سطح شهر اراک مورد ارزیابی قرار گرفتند؛ در مرحله نهایی با استفاده از روش تجمیعی Copland رتبه بندی نهایی شاخص ها انجام و با فراخوانی داده ها در نرم افزار Arc-GIS اقدام به تولید نقشه نهایی شد. همچنین از مدل موران جهانی برای شناسایی الگوی فضایی شاخص های کمی- کیفی مسکن استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی توزیع شاخص های کمی– کیفی مسکن در شهر اراک، یک الگوی «تصادفی» است که عوامل متعددی بر «تصادفی» بودن الگوی توزیع شاخص ها مؤثرند؛ وجود بافت های فرسوده، سکونتگاه های غیررسمی و مرکز شهر ضمن آن که باعث شده اند تا الگوی فضایی توزیع شاخص های کمی – کیفی «تصادفی» باشد، مهم ترین عوامل در عدم برخورداری نواحی از شاخص های کمی– کیفی مسکن به شمار می روند. از طرفی، نواحی برنامه ریزی شده ای نظیر نواحی 3، 5، 18، 20، 10 و 7 دارای وضعیت مناسبی از حیث برخورداری از شاخص های کمی - کیفی هستند.
نتیجه گیری: به صورت کلی نتایج این مطالعه نشان داد که وجود بافت فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی در کنار فرسودگی، تراکم جمعیت و گرانی زمین نواحی مرکزی شهر، عمده ترین دلایل در بروز نابرابری فضایی در برخورداری از شاخص های کمی و کیفی مسکن در سطح نواحی شهر اراک است. همچنین مطابق با الگوی توسعه ادواری، نواحی برنامه ریزی شده و جدید، با اهمیت به مسائلی نظیر کیفیت مسکن، دسترسی و سرانه، در وضعیت مناسب تری از حیث برخورداری از شاخص های کمی و کیفی مسکن قرار دارند.
نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی پژوهش می توان به استفاده از گروه کارشناسان در پایش شاخص ها، استفاده از مدل تجمیعی کوپلند در فرایند پژوهش اشاره کرد. لازم به ذکر است که این مطالعه می تواند شکاف موجود در پژوهش های حوزه مسکن در شهر اراک را تا حد قابل توجهی تعدیل بخشد.
تأملی بر مبانی اصول بنیادین حاکم بر دادرسی های کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ماهیت و ویژگی های اصول بنیادین دادرسی کیفری با توجه به تنوع اصول و محتوای آن ها و تفاسیر گوناگونی که در بستر رویکردهای مختلف نظری مطرح شده است، مستلزم شناخت مبانی مختلف این اصول است. سئوال مهم در این رابطه، این است که مهم ترین مبانی اصول بنیادین حاکم بر دادرسی های کیفری کدام است وآیا می توان مبنایی واحد برای توجیه این اصول یافت؟ افراط گرایی دیدگاه های مختلف در توجیه مبانی اصول بنیادین و توجه آن ها تنها به بخشی از واقعیات موجود موجب می گردد که نتوان به یک مبنا در توجیه اصول اکتفا کرد. این مبانی گاه جنبه اخلاقی و فلسفی به خود گرفته و توجیه خود را در رویکردهای اخلاقی – فلسفی دنبال می نماید و گاه جنبه حقوقی و اجتماعی یافته و به دنبال مشروعیت بخشی به خود از طریق مبانی حقوق بشری و یا دیدگاه های مصلحت اندیشانه یا امنیت گرایانه است. در این مقاله با رویکردی تحلیلی – توصیفی، با روش کتابخانه ای و با استفاده از ابزار فیش برداری به دنبال توجیه اصول مبانی اصول بنیادین دادرسی های کیفری است.
بازنمایی ابعاد حقوقی مخاصمه اکتبر 2023 غزه در صفحات اینستاگرام بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
355 - 390
حوزههای تخصصی:
به موازات عملیات طوفان الاقصی و شروع مخاصمه حماس و اسرائیل در اکتبر سال 2023 میلادی، رسانه های مختلف ازجمله بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال به صورت برجسته، فعالیت های خبری/ تحلیلی خود را در شبکه های تلویزیونی و نیز بستر سکوهای اینترنتی نظیر اینستاگرام آغاز کردند و با این نگرش که دنبال کنندگان صفحات آن ها میلیونی هستند، سعی کردند از طریق آن، بخش مهمی از هدایت افکار عمومی مخاطبان خود را در خصوص تحولات غزه در اختیار بگیرند. با توجه به همین مسئله، این پژوهش با رویکردی توصیفی/ تحلیلی به دنبال بررسی این مسئله اساسی است که بازنمایی حقوقی مخاصمه غزه در صفحات اینستاگرامی رسانه های فوق از شروع عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر تا پایان ماه اکتبر 2023 به چه صورت بوده است؟ یافته های پژوهش که بر مبنای شگرد بازنمایی رسانه ای استوارت هال تحلیل خواهد شد، نشانگر آن است که عمدتاً صفحات اینستاگرامی رسانه های فوق، از منظر حقوقی و در واکنش به عملیات طوفان الاقصی، سعی بر آن کرده اند که حمله اسرائیل به نوار غزه را در چارچوب دفاع مشروع بازنمایی کرده و حتی حماس را گروهی تروریستی و مسئول بروز کشتار مردم غزه معرفی کنند. ضمن اینکه تأکید بر مداخله ایران و جبهه مقاومت در معادلات غزه، بخش مهم دیگر بازنمایی مخاصمه غزه به ویژه در صفحه اینستاگرام ایران اینترنشنال بوده است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی رفتار مصرف کننده مبتنی بر محتوای کاربر ساخته (UGC) در صنعت بانکداری می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر استراتژی اجرای پژوهش توصیفی- اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان نظام بانکداری و دانشگاهی فعال در حوزه بازاریابی محتوایی و به روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی و جامعه آماری در بخش کمی شامل 384 نفر از کلیه مشتریان بانک سپه شهر تهران که با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده شامل محتوای کاربرساخته در شبکه های اجتماعی و پرسشنامه خبره مبنا برای مدلسازی و پرسشنامه با طیف لیکرت پنج تایی برای اعتبارسنجی بودند. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون و از نرم افزار MICMAC و در بخش کمی از نرم افزارSPSS و PLS استفاده شد. ترکیب نتایج تحلیل مضمون و مدلسازی ساختاری- تفسیری، منتج به ارائه الگوی رفتار مصرف کننده برمبنای محتوای کاربر ساخته گردید. مضامین اصلی الگو شامل محتوای کاربر ساخته، احساسات و نگرش مشتریان، انتظارات مشتریان، کنش های مشتریان نسبت به محتواهای کاربرساخته و توسعه برند بر مبنای محتوای کاربرساخته است. نتایج تحلیل مضمون و مدلسازی ساختاری-تفسیری، به تأیید اعتبار الگو و تأیید تمامی فرضیه ها (به غیر از اثر تعدیل گری انتظارات مشتریان مبتنی بر محتوای کاربرساخته) منجر شده است.
Presentation and Validation of Brand-Customer Communication Model in Social Media Platform: A Case Study: Cosmetics Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۵, No. ۹, Summer & Fall ۲۰۲۴
110 - 138
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research was to provide a model for Validating and Presenting Brand-Customer Interaction Model in Digital Platform in the Cosmetics Industry.Method: This research was applied in its purpose and utilized a mixed approach (qualitative and quantitative). In this regard, this study was conducted with the aim of presenting and validating the brand-customer interaction model in Instagram Platform. The present study is a descriptive survey in terms of its practical-developmental purpose and data collection method. The statistical population in the qualitative section includes marketing professors and cosmetics industry managers, 20 of whom were selected by purposive sampling. The statistical population in the quantitative section also includes customers of cosmetics and health products, 384 participants were selected using the convenience sampling. The data collection tools were a semi-structured interview and a researcher-made questionnaire. First, thematic analysis method was used to analyze the expert interviews. Next, the identified pattern was validated using partial least squares method. Thematic analysis and partial least squares were done with MaxQDA software and Smart PLS software, respectively.Findings: The criterion to achieve data saturation has been to achieve repetition in extracting codes. 235 codes were identified in the open coding stage. Finally, three overarching themes, eight organizing themes, and 49 basic themes were obtained through axial coding. Based on the structural equation model, the proposed model was fitted and confirmed.Conclusion: Based on the results, effective marketing and digital content marketing are the basic elements of the model, which increase brand recognition and brand identity among customers by increasing interaction with customers. Brand recognition and identity contribute to positive word-of-mouth marketing, which in turn affects brand positioning on Instagram. Finally, in this way, it is possible to create a constructive and interactive brand-customer relationship.
بررسی سطوح پیچیدگی فناورانه ی فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت-های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
53 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های تحقیق و توسعه، از منابع مهم ایجاد تحوّل در حوزه های تکنولوژی و تولید دانش محسوب می شوند و بخش های تحقیق و توسعه ی شرکت های دانش بنیان نقش مهمی در نوآوری و بهبود محصولات و خدمات دارند. هر چه سطح فعالیت های تحقیقاتی شرکت های دانش بنیان پیشرفته تر و بنیادی تر باشد و میزان پیچیدگی فناورانه ی این فعالیت ها بالاتر باشد، امکان عرضه محصولات نوآورانه تر و قابل رقابت تر به بازارهای داخلی و جهانی فراهم می گردد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی سطوح پیچیدگی فناورانه ی فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت های دانش بنیان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی- توسعه ای بوده و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران عامل شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گلستان به تعداد 85 نفر بودند. حجم نمونه ها با استفاده از جدول مورگان و با لحاظ احتیاط بیشتر، 80 نفر درنظر گرفته شد و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده های پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با سنجش روایی صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 65 درصد از فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری گلستان، از نوع توسعه تجربی، 2/31 درصد از نوع تحقیق کاربردی و تنها 8/3 درصد از نوع تحقیق بنیادی است.
شناسایی چالش های انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران (مورد پژوهی: سازمان اداری- استخدامی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
64 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در نظام اداری ایران، وظیفه انتخاب و انتصاب مدیران دولتی اهمیت زیادی دارد. افرادی که این مناصب محوری به آن ها سپرده می شود، قدرت شکل دادن و تأثیرگذاری بر جهت گیری مدیریت عمومی، اجرای سیاست ها را برعهده دارند. انتخاب مدیران دولتی مناسب، فقط یک رویه معمولی نیست و تصمیمی است که می تواند پیامدهای گسترده ای برای اثربخشی و موفقیت دستگاه اداری داشته باشد. تیمی که از مدیران توانا و شایسته تشکیل شده است، تحول و دگرگونی های مثبتی را در سیستم اداری به وجود می آورد و حکمرانی کارآمد را تقویت می کند. با انتخاب مدیران توانمند، سیستم اداری ایران می تواند به طور فعال به چالش ها رسیدگی و سیاست های مؤثری را پیاده سازی کند.
روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل داده اند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از نوع گلوله برفی با ۱۷ نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار، اعتبار یافته ها تأیید شد.
یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد. ۵۳ مضمون پایه استخراج شد که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخ گویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرایندی طبقه بندی شدند. مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی»، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شد.
نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری و چشم انداز پیچیده آن را نشان می دهد. مهم ترین این چالش ها، موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبود فرایندها برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف ارتقای شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، به کارگیری روش های ارزیابی پیشرفته، استفاده از ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، توجه به دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی و رفع کمبودهای سازمانی، توصیه هایی را برای انتخاب مدیران ارائه می دهد. با پرداختن به این چالش ها و اجرای اصلاحات سازمانی هدفمند، می توان ساختار گزینش مدیران در نظام اداری ایران را به سمت انتخاب هایی مسئولانه تر و کارآمدتر سوق داد. این امر در نهایت به ارتقای سطح پاسخ گویی، کارایی و اثربخشی کلی نظام اداری در مسیر توسعه و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل دادند و با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با 17 نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA کدگذاری و سپس تجزیه و تحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار اعتبار یافته ها مورد تائید قرار گرفت. یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد و 53 مضمون پایه استخراج گردید که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخگویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرآیندی طبقه بندی و مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی» به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شدند. نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران را روشن می کند و چشم انداز پیچیده ای را آشکار می کند که با نفوذ سیاسی، روش های ارزیابی، پاسخگویی، شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای مشخص شده است. شناسایی 53 مضمون پایه بر مسائل فراگیر در این فرآیند تاکید می کند. مهمترین این چالش ها موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبودهای قابل توجه برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. این مطالعه از اصلاحات سازمانی حمایت می کند، به ویژه هدف قرار دادن شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، روش های ارزیابی پیشرفته، ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، در نظر گرفتن دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی، و اصلاح کمبودهای سازمانی برای تقویت پاسخگویی بیشتر در سیستم. با پرداختن مستقیم به این چالش ها، ساختار اداری می تواند به سمت انتخاب های مدیریتی مؤثرتر و مسئولانه تر تلاش کند و به بهبود کلی نظام اداری ایران کمک کند.
نقش فرماندهی مشترک در فنون مؤثر بر پیروزی عملیات والفجر8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
129 - 152
حوزههای تخصصی:
در طی عملیات های دفاع مقدس نیروهای ج.ا.ایران با هدف جلوگیری از تکرار تهاجم و تنبیه متجاوز عملیات های خود را با هدف ورود به خاک عراق طراحی و اجرا نمودند. درهمین راستا و پس از انجام چندین عملیات درحالی که به نظر می رسید پیشروی در خاک عراق ناممکن باشد، در سال 1364 عملیات والفجر 8 با هدف بالا بردن ضریب موفقیت و غافل گیر کردن نیروهای عراقی با موفقیت به انجام رسید. لذا این تحقیق با هدف تعیین نقش فرماندهی مشترک در فنون نظامی مؤثر در پیروزی عملیات والفجر 8 پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و با رویکرد تحقیقات آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) می باشد و جامعه آماری آن در 2 بخش جامعه کیفی شامل 9 نفر از خبرگان و در بخش کمی از تعداد 34 نفر از صاحب نظران در هیئت معارف جنگ شهید سپهبد صیاد شیرازی استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا مصاحبه با صاحب نظران با روش تحلیل محتوای مصاحبه ها طبقه بندی و تفسیر و سپس فرایند تجزیه وتحلیل داده های کیفی در قالب مکتب استراوس و کوربین (1994)، بر اساس کدگذاری محوری تحلیل و نتایج پژوهش بخش کیفی در شکل ارائه مدل منعکس شدند. در نهایت نرم افزار تحلیل آماری SmartPLS برای مدل یابی معادلات ساختاری بکار گرفته شد و یافته های پژوهش نشان داد، فرماندهی مشترک در فنون مؤثر در پیروزی عملیات والفجر 8 نقش را ایفا نموده است. پژوهش حاضر ضرورت فرماندهی مشترک در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را نشان می دهد و لازم است تصمیم سازان و تصمیم گیران نیروهای مسلح زمینه سازی ارتقاء فرماندهی مشترک بر اساس شرایط کشور را فراهم نمایند.
An Analytical Approach to the Human Body from the Perspective of Transcendental Wisdom and Yoruba Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۳۸, Spring ۲۰۲۴
25 - 48
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: This research paper aims to delve into the foundational beliefs and principles of Yoruba Philosophy and Transcendental wisdom regarding the human body, including its composition, function, and significance, aiming to explore the similarities and differences in their interpretations and comparative analysis between these two philosophies.METHOD & FINDING: By utilizing library research, descriptive analysis, and analytical approaches, this study provides a comprehensive examination of the concept of the human body in the realms of Yoruba Philosophy and Transcendental Wisdom. It investigates how these philosophical perspectives influence cultural practices, rituals, and beliefs related to the human body in Yoruba and Islamic societies, critically reflecting on the implications of these varied philosophical views for understanding the nature of the human body, its connection to the soul, and its place within cosmology and metaphysics.CONCLUSION: The study conducts a comparative analysis of the human body in Yoruba Philosophy and Transcendent Wisdom, highlighting the divergent perspectives. In Yoruba Philosophy, the human body is viewed as an essential aspect of an individual's holistic existence, intricately connected to spiritual and material realms. It is considered to embody various spiritual essences and energies crucial for achieving internal equilibrium. The body also holds significant cultural and social value, representing personal and communal identities. Conversely, in Transcendental Wisdom, the human body is seen as a transient vessel facilitating the soul's pursuit of enlightenment and divine knowledge, portraying it as a means for its transcendental journey.
کاربست روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی با تحلیل یکی از پرطرفدارترین صفحات اینستاگرامی کودک محور ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
63 - 100
حوزههای تخصصی:
در اینستاگرام، بخش بزرگی از معنای برساخت شده با تصاویر و ویژ گی های بصری به مخاطب منتقل می شود و به همین دلیل نیاز است که متون اینستاگرامی با رویکردی چندوجهی تحلیل شوند. روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی، همچون سایر انواع تحلیل گفتمان انتقادی به مفاهیم قدرت و ایدئولوژی و نیز به بافت و زمینه دﺧﯿﻞ در اﻣﺮ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺘﻦ توجه دارد و در عین حال، به دلیل توجه بر چندوجهی بودن و استفاده از رویکرد نشانه شناسی اجتماعی به منظور تحلیل وجه تصویر، برای تحلیل متون اینستاگرامی مناسب است. هدف مقاله حاضر، معرفی روش تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی و بیان چگونگی کاربست آن به عنوان روشی مناسب برای انجام تحلیل گفتمان در اینستاگرام است. ساخت هویت، یک حوزه اصلی موردعلاقه برای مطالعات گفتمان انتقادی به شمار می رود. از طرفی، رسانه های اجتماعی مبتنی بر تصویر همچون اینستاگرام، توانایی تصویر برای برساخت هویت و انتقال آن به دیگران را ارتقا داده اند. به همین دلیل، مطالعه برساخت هویت کودکی، مادری و پدری در صفحات کودک محور اینستاگرامی برای مطالعه موردی انتخاب شد. برای این منظور، ابتدا الگوی تحلیلی کرس و ون لیوون در تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی و چگونگی تحلیل هر یک از فرانقش های اندیشگانی، بین فردی و ترکیبی شرح داده شد. سپس تنها صفحه کودک محور خواهربرادری که در دسته اینفلوئنسرهای سطح بالای اینستاگرام ایرانی قرار دارد، با استفاده از این روش تحلیل شد. یافته ها به تفکیک تحلیل متنی و تحلیل پیکره ای بیان شد که به دنبال آن، دو گفتمان مردسالاری و سرمایه داری در این صفحه شناسایی شدند. در ادامه، ارتباط این دو گفتمان با زمینه های اجتماعی و صنعتی شرح داده شد. یافته ها همچنین سیال شدن و هم زمانی شدن هویت ها، متأثر از ظهور رسانه های اجتماعی را نشان داد.
سنتز پژوهی عوامل مؤثر در آشفتگی ورزشگاه ها در حین مسابقات: رویکرد آمیخته متوالی (فراترکیب – دیمتل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، سنتز پژوهی و تحلیل روابط ساختارهای علی – معلولی مؤثر در آشفتگی ورزشگاه ها بود. پژوهش حاضر به روش آمیخته اجرا شد. شناسایی عوامل مدنظر با روش فراترکیب و تعیین روابط میان آ نها با تکنیک دیمتل انجام شد. پایگاه های اطلاعاتی – تحقیقاتی برای تحقیقات مرتبط منتشر شده در بازه زمانی سال های 2005 تا 2021 بررسی شد. این سنتز پژوهی از پیشینه آشفتگی اجتماعی، تعداد 3113 سند مرتبط را شناسایی کرد که طی فرآیندهای استاندارد غربال گری، 59 سند با گذراندن فرآیندهای ارزیابی کیفیت، تحلیل و بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد 15 ساختار مؤثر در آشفتگی ورزشگاه ها، در حین مسابقات وجود دارد که از این 15 عامل، هفت عامل، یعنی استدلال قیاسی، وابستگی تیم ها به قومیت ها، وجودنداشتن شایسته سالاری، عوامل اثرگذار بیرونی، سیاست زدگی ورزش، قانون گذاری ضعیف و نبود ساختمندهای ضروری، جزء ساختارهای علی در بروز آشفتگی در ورزشگاه ها هستند و هفت عامل دیگر، یعنی خصوصیات فردی، توزیع ناعادلانه منابع، فقر اقتصادی، تفکر برد- باخت، توافق نکردن بر ارزش ها، همکاری نکردن نهادها، تحولات جهانی و گذار فرهنگی، جزء ساختارهای معلولی در ایجاد آشفتگی در ورزشگاه ها در حین مسابقات به حساب می آیند.
دولت بودنِ فلسطین و اعمال صلاحیت دیوان کیفری بین المللی با تأکید بر رأی شعبه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
7 - 36
حوزههای تخصصی:
اشغال بخش گسترده ای از سرزمین های فلسطین و سابقه طولانی جنگ و کشتار در قسمت هایی از سرزمین مزبور، همواره دولت بودنِ فلسطین در حقوق بین الملل را با ابهاماتی مواجه نموده است. رأی 5 فوریه 2021 شعبه مقدماتی دیوان کیفری بین المللی در مورد اعمال صلاحیت نسبت به جرایم ارتکابی مقامات اسرائیل در سرزمین های اشغالی، به ضرورت طرح مجدد موضوع در حقوق بین الملل انجامیده است. اعطای وضعیت «دولت ناظر غیرعضو» به فلسطین وفق قطعنامه 67/19 مجمع عمومی در سال 2012 و پیوستن فلسطین به اساسنامه دیوان کیفری بین المللی از 2 ژانویه 2015 از جمله مقدمات صدور رأی مزبور بود. شعبه مقدماتی دیوان در این رأی، بدون آنکه خود را ملزم به ارزیابی ماهوی دولت بودنِ فلسطین بداند، به صرف آنکه فلسطین یک دولت عضو اساسنامه است، دیوان را صالح به رسیدگی دانست. پرسش اساسی در مقاله حاضر آن است که در پرتو رأی شعبه مقدماتی دیوان، دولت بودنِ فلسطین چه نقش و جایگاهی در احراز صلاحیت دیوان دارد؟ مقاله پیشِ رو، با روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به این نتیجه نائل می شود که علی رغم تردیدهای موجود در مورد کنترل مؤثر بر سرزمین، اعطای وضعیت دولت غیرعضو ناظر در سازمان ملل متحد به فلسطین و پیوستن فلسطین به سازمان های مختلف بین المللی در پذیرش آن به عنوان دولت عضو در دیوان کیفری بین المللی و به تبع آن احراز صلاحیت دیوان تأثیر بسزایی داشته است؛ فرایندی که حکایت از تأکید ضمنی بر نظریه تأسیسی بودن شناسایی در حقوق بین الملل است.
آخرین تحولات جنایت تجاوز در حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
37 - 68
حوزههای تخصصی:
جنایت تجاوز ارضی در زمره دهشتناک ترین جنایات بین المللی قرار دارد. پس از وقوع جنگ جهانی دوم، متفقین تصمیم به محاکمه محور مغلوب این نبرد، از جمله به اتهام جنایات علیه صلح گرفتند. پس از هفتاد سال از زمان آخرین و تنها مورد تعقیب جنایت تجاوز در یک دادگاه بین المللی کیفری، صلاحیت دیوان بین المللی کیفری در جولای سال 2018 نسبت به جنایت تجاوز فعال شد. تبیین راهکار فعال سازی صلاحیت دیوان و به ثمر نشستن آن از زمان تدوین اساسنامه، راه پرپیچ وخمی را پیمود و دو دهه به طول انجامید. شانزدهمین اجلاس مجمع عمومی دیوان، چهارم دسامبر در مقر «سازمان ملل متحد» در نیویورک با سخنان دبیر کل سازمان ملل آغاز به کار کرد و در ۱۴ دسامبر به کار خود پایان داد. مهم ترین دستاورد اجلاس شانزدهم، فعال سازی صلاحیت دیوان کیفری بین المللی نسبت به جرم «تجاوز ارضی» بود. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی به دنبال بررسی آخرین تحولات جنایت تجاوز پس از فعال سازی صلاحیت دیوان کیفری بین المللی در رسیدگی به جرم تجاوز و همچنین رویه عملی دولت ها در حقوق بین الملل است.
مسئولیت مدنی اشخاص مرتبط با انتقال خون با اختصاص بر بخش بانک خون در شرایط کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
231 - 264
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا (کووید 19) در سال 2019 میلادی، علاوه بر خسارات مختلف جسمی، مادی و معنوی، زندگی اجتماعی و اقتصادی بسیاری از مردم به ویژه مردم کشور ایران را تحت تأثیر قرار داد. با عنایت به اینکه ویروس مذکور به طرق مختلف در افراد ظاهر می شود، ممکن است باعث از دست دادن خون در بیماران مبتلا گردد و لازم باشد که از بانک خون، تأمین نیاز شود؛ بنابراین از جمله مسائل حقوقی قابل طرح در ارتباط با تأمین خون توسط بانک خون در شرایط شیوع ویروس کووید 19 (کرونا)، مسئولیت مدنی بانک خون است. به موجب این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، کارکنان بانک خون مسئول سلامت بیمار در هنگام تزریق خون یا فرآورده های آن در شرایط عادی هستند و به میزان تقصیر مؤثر در خسارت پیش آمده در حال بیمار، مسئول جبران خسارت هستند. همچنین در شرایط اورژانسی همانند شرایط غیرقابل کنترل کرونا، بانک خون هیچ گونه مسئولیتی در قبال بیماران درخواست کننده خون ندارند و در صورتی که طبق دستور پزشک، خون یا فرآورده های خونی برای بیمار درخواست و مهیا شده باشد، بسته به میزان تقصیر پزشک و عدم نظارت وی بر تزریق خون توسط پرستار، مسئولیت مدنی بر وی بار می شود، مگر اینکه تقصیر پرستار بر عملکرد نادرست وی به اثبات برسد. در نهایت، جبران خسارت اعم از مادی و معنوی بسته به مؤثر بودن عملکرد هرکدام از بخش های فوق بر آنها خواه مجزا و خواه به صورت تضامنی بار می گردد.
درنگی در بنیادهای حق و دعوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
379 - 404
حوزههای تخصصی:
تمرکز اساسی این نوشتار بر ارتباط بین حق ماهوی و دعوایی است که برای احقاق و اثبات آن اقامه می شود. چراکه حق واقعی، حق حمایت و تضمین شده است. هدف از دعوا به جریان انداختن حق مورد ادعا در مسیر اثبات است. صرف نظر از آنکه دادگاه در ماهیت، حکم به اثبات یا بی حقی ادعا صادر کند. دعوا ابزاری برای رسیدن به حق مورد ادعا و در خدمت آن است. با وجود اینکه ارتباط بین حق و دعوا همیشه مستقیم نیست، در بیشتر موارد ارتباط و پیوستگی حق و دعوا آن چنان محکم و گاه پیچیده است که تصور یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست. هم پوشانی و وابستگی حق و دعوا، همانند تجسم سکه ای دو رو است. هر رویی از یک سکه در کنار روی دیگر معنا و مفهوم پیدا می کند. هرچند در برخی موارد دعوا خالی از حق مبنا بوده و این ارتباط برقرار نمی شود، با این اوصاف ارتباط یادشده نتایج مهم نظری و عملی را در پی خواهد داشت. چنان که پذیرش یا عدم پذیرش دعوا، ارکان قانونی دعوای اقامه شده، تقسیم بندی انواع دعاوی، صلاحیت دادگاه ها و گاه نتیجه دعوای اقامه شده، بستگی به حق ماهوی منشأ ادعا دارد. در این نوشتار سعی بر آن است تا ارتباط و هم پوشانی حق و دعوا و نتایج آن به صورت مبنایی در حقوق ایران و برخی کشورها مورد بررسی و تحلیل تطبیقی قرار گیرند.
بررسی نقش میانجی متغیر تاب آوری خانواده در رابطه سلامت اجتماعی با نگرش به طلاق زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری خانواده و سلامت اجتماعی، از عواملی اند که بر نگرش به طلاق تأثیر می گذارند. هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی متغیر تاب آوری خانواده در سلامت اجتماعی، با نگرش به طلاق زوجین در زوجین شهر جاجرم انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی و جامعه آماری تحقیق شامل افراد متأهل شهر جاجرم بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان[1] (1970)، 384 نفر نمونه انتخاب شدند (گرجی، 1391). افراد به پرسش نامه های نگرش به طلاق، تاب آوری و سلامت اجتماعی پاسخ دادند. یافته ها: با توجه به یافته های آماری، تاب آوری خانواده و مؤلفه های اعتماد، تحمل عواطف منفی، معنویت در افراد و شایستگی، همچنین سلامت اجتماعی و مؤلفه های شکوفایی، همبستگی و مشارکت با نگرش به طلاق زوجین، رابطه معنادار دارند. نقش میانجی تاب آوری خانواده در رابطه بین سلامت اجتماعی و نگرش به طلاق زوجین نیز تأیید شد. نتیجه: توجه به تاب آوری خانواده و سلامت اجتماعی، نگرش به طلاق را در زوجین کاهش می دهد. [1] Krejcie & Morgan
خیابان دبیراعظم کرمانشاه و تاریخی از زندگی روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر مکان جغرافیایی ای که انسان در آنجا حضور اجتماعی می یابد، به فضایی اجتماعی تبدیل می شود و در طی زمان، پیچیدگی های ساختاری می یابد. در دنیای جدید، شهرها و مشخصاً خیابان، کانونی برای زایش درهم تنیدگی های روابط اجتماعی -البته با تکیه بر معنا و بار تاریخی آن- شده است. خیابان در دنیای معاصر به مثابه صحنه ای اجتماعی-تاریخی بوده است که بسیاری از نویسندگان و شاعران (از داستایفسکی تا بودلر) در آن تأمل کرده و از آن الهام گرفته اند. عالمان اجتماعی و مشخصاً برخی جامعه شناسان نیز خیابان را چونان صحنه ای از فشردگی تاریخ و جامعه دانسته اند که تحلیل به ویژه برخی خیابان های خاص، دستاوردهای تجربی و نظری مهمی برای فهم زندگی اجتماعی فراهم آورده است.
در این مقاله، با الهام از دستاوردهای لفور، روژک و بنیامین و با تکیه بر مفاهیم «تولید فضا»، «مناسبات فراغت» و «رفتار فراغت» فهمی جامعه شناسانه از قدیمی ترین و مهم ترین کانون پرسه زنی و شاید فشرده ترین تجلی تاریخ اجتماعی شهر کرمانشاه، یعنی خیابان موسوم به دبیراعظم بیان می شود. در این مسیر، با تکیه بر بنیان هایی که از ادراک پوزیتیویستی واقعیت های اجتماعی فاصله می گیرد، مقوله های «ساختار الزام آور»، «بازتولید ساختار» و «رویه های تفسیری» در تعامل با یکدیگر درنظر گرفته شده اند و با تکیه بر روش تحلیل روایت، دبیراعظم در وجوه بازنمایی فضایی، پرسه زنان، تاریخ ها و زندگی روزمره شکل گرفته در آن -ضمن تحلیلی از سنخ های اجتماعی شکل دهنده به این فضا- به تصویر آورده شود.
یافته ها نشان داد در زیر پوست کلیت نمایان خیابان دبیراعظم، سه فضای تاریخی، مدرن و ایدئولوژیک برساخته کنشگران، در تباین با یکدیگر حضور دارند. این کلیت در بطن خود سرشار از تاریخ و ایدئولوژی است که درمجموع بازنمودهای تاریخی و مدرن دبیراعظم، فضای ایدئولوژیک آن را تهدید می کنند و در این کشاکش، بازنمودهای مدرن حتی بازنمودهای تاریخی را نیز کمرنگ می کنند.