مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
سنجه های سیمای سرزمین
حوزههای تخصصی:
وضعیت سیمای سرزمین، یکی از عوامل کلیدی انتخاب محل سکونت و فعالیت و رضایت مندی مردم است. کاربریِ/پوششِ زمین در سال های گذشته به واسطه رشد جمعیت و تغییر نگرش مردم تغییرات زیادی داشته است. این تغییرات در استان گیلان به علت شرایط اقلیمی، مرز دریایی، نرخ به طور نسبی بالای رشد جمعیت، مهاجرپذیری و در نهایت تراکم جمعیت و تراکم ساخت وساز بسیار محسوس و مستمر است. تغییرپوشش سرزمین منجربه ایجاد پهروشدگی، سوراخ شدگی، بریدگی، فرورفتگی، سائیدگی و به همآمیختگی سیما شده است. روند تغییرات محیطی با افزایش پراکنش جوامع انسانی و تسلط بیشتر بر محیط زیست در مقیاس وسیع تر و سرعت بیشتری صورت می گیرد. بنابراین داده های سیمای سرزمین برای مدیریت و برنامه ریزی و برقراری نظم طبیعی پایدار اکوسیستم ها ضروری است. سنجه های سیمای سرزمین به عنوان ابزار کمّی، می تواند خصوصیات ترکیب و پیکره بندی سیمای سرزمین را مشخص کنند.
در این تحقیق، سنجه های توزیع مکانی و ترکیب بندی تکه ها، در سطح کلاس و سیمای سرزمین استفاده شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ساختار سیمای سرزمین و تفسیر شرایط موجود منطقه است؛ بنابراین، ابتدا نقشه های پوشش زمین ارائه و طبقه بندی شده اند، آنگاه 16 سنجه، از سنجه های ترکیب و پیکره بندی سیمای سرزمین بر اساس تجربیات و مطالعات پیشین انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج نشان داده است که در اثر دخل و تصرف انسان، ساختار سیمای سرزمین ریزدانه شده ؛ تعداد تکه های انسان ساخت مصنوعی و نیمه طبیعی افزایش یافته و عوامل مزبور منجر به هضم کاربری جنگل و بیشه زار متراکم شده است. اتصال و پیوستگی سیمای سرزمین نیز به واسطه افزایش تکه های کاربری های متنوع، کاهش پیدا کرده و چشم انداز منطقه با هضم تکه های جنگل در میان پوشش های انسان ساخت، به ویژه یکپارچه سازی زمین های کشاورزی دچار تحول شده است.
به کارگیری سنجه های سیمای سرزمین در تخصیص کاربری اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد و حفظ لکه های بزرگ تر در چیدمان کاربری ها یا کاربرد مفهوم تراکم در چینش آن ها، معیار الهام گرفته ای از طبیعت است که می تواند به نحوی شایسته تر در به گزینی کاربری ها لحاظ شود. همزمانی معیار تراکم و پیوستگی در به گزینی کاربری اراضی، بیشتر، اتخاذ رویکردی پیشگیرانه است تا برآورد شدت تغییرات پس از وقوع حادثه. در این مطالعه به منظور چگونگی لحاظ تراکم و پیوستگی در به گزینی کاربری اراضی، منطقة مورد مطالعه مانند ماتریسی در نظر گرفته شد که هر سلول آن رنگ یا ارزشی دارد که نوع کاربری اختصاص یافته به آن را نشان می دهد. در چنین شرایطی چیدمان متراکم و پیوسته زمانی پیش می آید که همة پیکسل ها و نیز لکه های همرنگ (هم ویژگی) در مجاورت هم قرار گیرند. با این فرض، مجموعه ای از معادلات برای دستیابی به تراکم و پیوستگی در تخصیص کاربری اراضی معرفی شده است. در نهایت، معادلات پیشنهادی در نمونة کاربردی از برنامه ریزی سرزمین در بخشی از شهرستان گرگان آزمون شدند. برای آزمون روش پیشنهادی الگوریتم هیبرید برنامه ریزی خطی و الگوریتم کلونی مورچگان به کار گرفته شد. نتایج نشان داد روش و معادلات یادشده توانسته است در دستیابی به این معیارها موفق عمل کنند.
ارزیابی تغییرات فضایی- زمانی شکل شهرهای ساحلی استان خوزستان با به کارگیری سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش شهرها و روستاها سبب تسلط بیشتر انسان بر محیط زیست شده است، این امر سبب وقوع تغییرات محیطی بسیاری شده است. هدف از این پژوهش بررسی تغییر زمانی و فضایی چهار شهر ساحلی استان خوزستان (بندر امام خمینی (ره)، بندر ماهشهر، آبادان و خرمشهر) با به کارگیری سنجه های آمایش سرزمین طی دوره 20 ساله 2018-1998 برای تعیین دقیق الگوی مکانی –زمانی تغییرات می باشد. روش تحقیق حاضر کمی بوده و منطق حاکم بر آن استقرایی است. برای استخراج نقشه پوشش اراضی داده ها از طریق تصاویر ماهواره ای حاصل از ماهواره لندست متعلق به دوسال 2018 و 1998 که توسط سنجنده های OLI و MSS5 برداشت شده است، تصاویر در چهار طبقه اصلی مسکونی (شهر)، مناطق دارای پوشش گیاهی، زمین های مرطوب (رودخانه) و بایر دسته بندی شدند. پس از تهیه نقشه های پوشش سرزمین از نرم اف زار Fragstats و TerrSat جهت استخراج سنجه های سیمای س رزمین در دو س طح ک لاس و س یما اس تفاده ش د. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر آبادان در سیمای سرزمین دارای الگوی Aggregation, Attrition و Dissection در شهر بندر امام خمینی (ره) Aggregation, Attrition خرمشهر دارای Creation, Attrition و Dissection و در بندر ماهشهر سه شاخص Creation, Attrition و Aggregation مشاهده می شود. همچنین در هر چهار شهر مورد بر مساحت مناطق مسکونی در بازه زمانی افزوده شده است.
بررسی تأثیرات کاربری زمین و پوشش گیاهی بر جزایر گرمایی شهری با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی به طور بی سابقه در سراسر جهان درحال رشد و توسعه است. یکی از تأثیرات کلیدی و مهم رشد سریع شهرنشینی در محیط طبیعی که توسط انسان تغییر یافته، جزایر گرمایی شهری است. تأثیرات ترکیب پوشش زمین بر روی دمای سطح زمین به طور گسترده بررسی شده است. اما در مطالعات محدودی به رابطه بین دمای سطح زمین و سنجه های سیمای سرزمین در کاربری های مختلف پرداخته شده است. به این منظور، در پژوهش حاضر، برای بررسی اثرهای کاربری زمین و پوشش زمین بر دمای سطح زمین از تصاویر لندست 8 و لایه های کاربری زمین مربوط به منطقه 6 تهران استفاده شده است که شامل پنج نوع کاربری مسکونی قدیمی، مسکونی جدید، بایر، صنعتی، و سازمانی است و از انواع پوشش زمین، پوشش گیاهی درنظر گرفته شده است. ارتباط زیاد دمای سطح زمین و سنجه های سیمای سرزمین نشان می دهد سیمای سرزمین نیز در ایجاد جزایر گرمایی شهری مؤثر است. براساس نتایج به دست آمده بعد از زمین های صنعتی، زمین های سازمانی بزرگ ترین عامل در ایجاد جزایر گرمایی شهری است. این نتایج نشان دهنده آن است که در عوامل کلیدی مؤثر بر دمای سطح زمین شهری نه تنها الگوی پوشش زمین و کاربری زمین، بلکه تأثیر عوامل انسانی نیز باید مورد توجه واقع شده و درنظر گرفته شود.بنابراین، توضیح جزایر گرمایی شهری توسط پوشش زمین (پوشش گیاهی) به تنهایی کافی نیست. این یافته ها برای درک بهتر محیط زیست شهری و همچنین برنامه ریزی برای نحوه استفاده از زمین به منظور به حداقل رساندن اثرهای محیط زیست شهری مفید است.
بررسی الگوی توزیع مکانی پارک ها و فضای سبز شهر خمین با استفاده از رویکرد سیمای سرزمین و تصاویر ماهواره ای سنتینل2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۸
203 - 216
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع شهرنشینی در کشور، الگوهای ساختاری در محیط های شهری به شدت دستخوش تغییر است و فضای سبز شهری نیز مصون از چنین تغییراتی نیست . بنابراین مطالعه در زمینه الگوی فضایی و پراکنش فضاهای سبز به منظور شناسایی ضعف ها و کمبودها امری ضروری محسوب می شود . در این مطالعه به منظور بررسی الگوی توزیع مکانی پارک ها و فضای سبز رویکرد سیمای سرزمین وسنجه های سیمای سرزمین استفاده شد . از این رو ابتدا با استفاده از تصاویر سنتینل2 نقشه کاربری سرزمین در چهار کلاس شامل: اراضی بایر، سکونتگاه، پارک شهری و اراضی کشاورزی تهیه و لایه پارک شهری استخراج و بالایه نواحی 4گانه شهر خمین تلفیق و سپس سنجه های سیمای سرزمین شامل سنجه ENN ، LSI ، PARA ، Shapeindex ، MPS ، NP و LPI با استفاده از نرم افزار FRAGSTATS محاسبه و تعیین شد . نتایج نشان داد ناحیه 3 در جنوب شرقی شهر، دارای کمترین میزان سنجه تعداد لکه، کمترین میزان سنجه شکل و بیشترین عدد سنجه میانگین فاصله اقلیدسی بین لکه ها هم در این ناحیه دیده می شود؛ لذا این ناحیه دارای توزیع نامناسب و نامتوازن فضای سبز می باشد. همچنین بیشترین مقدار سنجه تعداد لکه و شاخص نسبت محیط به مساحت مربوط به ناحیه 1 شهری بود. به طور کلی نتایج حاصل از تحلیل سنجه های سیمای سرزمین نشان داد که شهر خمین، از لحاظ وسعت، پیوستگی، ماهیت،ترکیب وتوزیع فضای سبز دچارعدم تناسب شدیدی می باشد . نتایج این بررسی منعکس کننده سیاست غلط برنامه ریزان شهری برای مکانیابی و احداث پوشش های فضای سبز در محدوده مورد مطالعه می باشد .
ارزیابی ژئودایورسیتی حوضه های آبریز مشرف به دریاچه نمک و حوض سلطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفاهیم و رویکرد مطالعات ژئودایورسیتی به سرعت در بین محققین علوم زمین رواج یافته است از این رو گسترش مطالعات مرتبط با ژئودایورسیتی به خصوص در ایران که از غنای زمین شناختی و ژئومورفولوژیکی فراوانی برخوردار است، می تواند دریچه ای جدید را در زمینه شناخت پتانسیل های طبیعی مناطق مختلف کشور، بگشاید. هدف این تحقیق بررسی ژئودایورسیتی در حوضه های آبریز مشرف به دریاچه نمک و حوض سلطان است که با توجه به قرار گیری در منطقه ای با تنوع زمین شناختی و ژئومورفولوژی، از اهمیت طبیعی ممتازی برخوردار است. ارزیابی ژئودایورسیتی واحد های مورد مطالعه با استفاده از دو شاخص ژئودایورسیتی و سنجه های سیمای سرزمین، انجام گرفت. به منظور ارزیابی دقیق تر منطقه مورد مطالعه، در قالب چهار ناحیه و 9 واحد مجزا طبقه بندی و ویژگی های ژئودایورسیتی آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از 6 متغییر زمین شناسی، گسل، لندفرم، شبکه آبراهه، کاربری اراضی و خاک استفاده گریدد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بیشینه ارزش در شاخص ژئودایورسیتی در بین محدوده های مورد مطالعه مربوط به ناحیه 4 با میانگین ارزش ژئودایورسیتی 55/2 است. از دید گاه سنجه های سیمای سرزمین ناحیه 2 با ثبت بالاترین مقادیر در سنجه های RPR، SHDI، SIDI و MSIDI، بیشترین تعداد سنجه های سیمای سرزمین را در به خود اختصاص داده است و بعد از آن ناحیه 3 با دو سنجه SHDI و MSIEI و ناحیه 1 در سنجه PRD و ناحیه 4 در سنجه SIEI هر کدام با یک سنجه در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
شبیه سازی یک الگوی مناسب پوشش گیاهی برای حفاظت و احیاء حوزه آبخیز تجن با استفاده ازTOPSIS و AHP(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
89 - 101
حوزههای تخصصی:
ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺨﺮﯾﺐ ﻃﺒﯿﻌﺖ تحت تأثیر فعالیتهای اﻧﺴان اﻓﺰاﯾﺶ یافته اﺳﺖ که از ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻋﻤﺪه آن می توان به ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺳﯿﻤﺎی ﺳﺮزﻣﯿﻦ اشاره کرد. اﯾﻦ تحقیق با هدف تعیین بهترین سناریو حفاظتی و احیا تغییرات کاربری اراضی آینده با تاکید بر اتصال لکه های پوشش گیاهی طبیعی در حوزه تجن انجام شد. پیش بینی اﺛﺮات اکولوژیکی ﻫﺮ ﯾﮏ از سناریوهای ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻘﺎدﯾﺮ سنجه ها تعیین و سپس بهترین سناریو بر اساس راه حل عکس ایده آل (TOPSIS) اﻧﺘﺨﺎب گردید. ﻧﺘﺎﯾﺞ سنجه های سیمای سرزمین نشان داد اجرای بهترین سناریوی حفاظتی و احیا در آﺑﺨﯿﺰ تجن ﺑﺎﻋﺚ کاهش ﺗﻌﺪاد ﻟﮑﻪ از 9900 لکه به 4657 لکه در ﭘﻮﺷﺶ ﮔﯿﺎﻫﯽ طبیعی گردیده است که نشانه ای از کاهش تجزیه و تکه تکه شدن سیمای سرزمین است. روﯾﮑﺮد ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﻣﮑﺎن ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﺘﺎﯾﺞ اﮐﻮﻟﻮژﯾﮏ تغییرات کاربری اراضی جهت دستیابی به اﻫﺪاف ارزﯾﺎﺑﯽ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ مناسب تر در آﺑﺨﯿﺰ را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ.
ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین(نمونه موردی: شهر پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
ام روزه برنام ه ری زی و م دیریت فضاهای شهری و روستایی نیازمند دست یابی به اطلاعات دقیق فضایی در زمان های متوالی در خصوص تغییرات کاربری های اراضی می باش د. هدف اصلی این پژوهش ،مطالعه وبررسی تغییرات کاربری اراضی در اثر توسعه فیزیکی با توجه به 4 کاربری اراضی بایر، اراضی کشاورزی ، پهنه آبی و اراضی ساخته شده دست انسان در شهر پاکدشت اجرا می شود. داده ها از طریق تصاویر ماهواره ای حاصل از ماهواره لندست متعلق به سال های 2019و 1989 میلادی که توسط سنجنده های OLIو MSS5 برداشت شده است، با توان تفکیک30 متر جمع آوری شد که تصویر ماهواره ای لندست 8 و 7 به توان 15 متر در نرم افزار ENVI 5.3 تبدیل شد. این تصاویر در نرم افزار ENVI 5.3 براساس الگوریتم حداکثر احتمال طبقه بندی شدند. سپس دقت نقشه های به دست آمده از الگوریتم حداکثر احتمال برآورد گردید. پس از تهیه نقشه های پوشش سرزمین از نرم اف زار Fragstats جهت استخراج سنجه های سیمای س رزمین در دو س طح ک لاس و س یما اس تفاده ش د. در مجم وع 15 س نجه جه ت کم ی س ازی س یمای س رزمین در س ال ه ای 1989 تا 2019 م (1368-1398 ش) اندازه گیری ش دند. با توجه به نتایج به دست آمده مساحت اراضی مسکونی در طی سال های مورد مطالعه در منطقه افزایش یافته است به طوری که سهم آن از 1/7 درصد در منطقه به 5/19 درصد رسیده است. شماره ی مقاله: ۸
آشکارسازی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی شهر جدید پردیس با سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
461 - 476
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وضعیت سیمای سرزمین، یکی از عوامل کلیدی انتخاب محل سکونت، فعالیت و رضایت مندی مردم است. با توجه به آثار منفی ناشی از استفاده نامناسب از سرزمین و تغییر کاربری اراضی، آگاهی و شناخت روند تغییرپذیری، در ارزیابی آثار زیست محیطی ناشی از توسعه به منظور طرح و مدیریت پایدار سرزمین ضروری است.هدف: این مقاله کوشیده است تا تغییرات پوشش اراضی شهر جدید پردیس را با استفاده از روش سنجه های سیمای سرزمین طی سال های 2000-2020 مورد بررسی و این تغییرات را برای سال 2040 آشکارسازی و شبیه سازی کند.روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف گذاری کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری داده ها به صورت میدانی و با بهره گیری از سایت های مرجع تصاویر ماهواره ای می باشد. در مطالعه حاضر از تصاویر ماهواره لندست سنجنده TM و OLI برای بررسی تغییرات و تحولات فضایی (کاربری اراضی) ایجاد شده از مدل زنجیره ای Markov و سلول های خودکار ca Markov و از نرم افزارهای Arc/Gis، Envi 5.3 و Fragstats 2.4 استفاده گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو این پژوهش شهر جدید پردیس براساس تقسیمات سیاسی سال 1395 است.یافته ها و بحث: نتایج حاصل از پیش بینی تغییرات در سال 2040 نشان می دهد که مناطق بایر شهر جدید پردیس نسبت به سال سال 2020 کاهش چشمگیر نزدیک به 130 هکتار دارد. مناطق انسان ساخت در سال 2040 نیز افزایش تقریباً 5 درصدی نسبت به سال 2020 دارد و این میزان به 1113 هکتار می رسد که نسبت به سال 2020 افزایش تقریباً 75 هکتاری را دارد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تکه تکه شدگی سیمای سرزمین شهر جدید پردیس در سال 2020 به بیشترین مقدار خود رسیده است که نشان دهنده نامطلوب ترین سال در بین سال های مورد بررسی قرار دارد و بهترین حالت در سال 2040 است. میزان بررسی شاخص تراکم شانون نشان می دهد که این میزان از سال 2000 تا سال 2040 کاهش پیدا کرده است و این میزان در سال 2040 دارای تراکم بیشتری نسبت به سال های دیگر است.
ارائه الگوی ارزیابی شاخص های کمی و کیفی فضای سبز در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
1 - 19
حوزههای تخصصی:
وجود پارک و فضای سبز از عناصر اکولوژیکی کلیدی در جهت بهبود کیفیت زندگی شهری محسوب میشوند. با این وجود، فضاهای سبز در بین مناطق شهر در ابعاد کمی و کیفی به دلیل عوامل مختلف اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی غالبا نامتوازن توزیع شده اند. از این رو، برنامه ریزان شهری به ابزارهای مؤثر برای ارزیابی و تحلیل فضاهای سبز در میان مناطق شهر نیاز دارند. رایج ترین شاخص مورد استفاده در ارزیابی فضای سبز، شاخص مساحت کل فضای سبز به جمعیت کل می باشد، با این حال این شاخص، اطلاعاتی در مورد نحوه توزیع فضای سبز در سطح شهر یا مناطق شهری و همچنین اثرات اکوسیستمی و اکولوژیکی آن به صورت کاملی ارائه نمی دهد که نیازمند بررسی ابعاد جامع تر با استفاده از سنجه های جدید می باشد. هدف این مطالعه ارائه ابزارهایی برای ارزیابی جامع تر فضای سبز در یک چارچوب چند بعدی درکلان شهر مشهد است. بدین منظور ابتدا به شناسایی یک مجموعه شاخص در سه بعد کمی(سرانه، درصد فضای سبز)، کیفی(میانگین اندازه، درصد فضای سبز بیشتر از 0.5 هکتار، تراکم، میانگین فاصله اقلیدسی نزدیک ترین همسایه) و دسترسی(شاخص تجمع، شاخص شکل هندسی، درصد جمعیت با فاصله 100 و 300 به فضای سبز) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار فرگستس جهت ارزیابی وضعیت فضای سبز در مناطق 17 گانه شهر مشهد می پردازد. نتایج نشان می دهد منطقه 17، 6 و 7 به ترتیب دارای وضعیت مطلوبی به لحاظ شاخص های مورد بررسی دارند و مناطق کم برخوردار 15 و 16 که بدون برنامه رشد کرده اند، بدترین وضعیت توزیع فضایی پارک ها را در میان مناطق شهر مشهد داشته اند.
کاربرد سنجه های سیمای سرزمین در ارزیابی ژئومورفودایورسیتی مناطق بیابانی مطالعه موردی-پلایای مسیله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
85 - 102
حوزههای تخصصی:
مناطق هموار بیابانی همانند پلایاها، به دلیل تنوع فراوان اشکال ژئومورفولوژی و پتانسیل زیادی که جهت توسعه ژئوتوریسم دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. ارزیابی این مناطق با استفاده از مدل های آماری و کمی جهت تعیین پهنه هایی که ارزش ژئومورفودایورسیتی بالایی دارند، می تواند رویکرد جدیدی را جهت توسعه پایدار این مناطق در اختیار برنامه ریزان سرزمین قرار دهد. این تحقیق باهدف ارزیابی ژئومورفودایورسیتی در پلایای مسیله در محدوده دریاچه نمک و حوض سلطان انجام گرفت. اشکال ژئومورفولوژی در این منطقه با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای و مطالعات میدانی استخراج گردید و از شاخص های کمی سنجه های سیمای سرزمین شامل هشت شاخص تراکم ناهمواری هر قطعه، غنای نسبی هر قطعه، شاخص ناهمواری سیمپسن، شاخص ناهمواری شانون، شاخص دایورسیتی شانون، شاخص دایورسیتی سیمپسن، شاخص دایورسیتی اصلاح شده سیمپسون و شاخص اصلاح شده ضریب ناهمواری سیمپسون، در نرم افزار Fragstats به منظور ارزیابی غنای واحدهای ژئومورفولوژی در پلایای مسیله استفاده شد. نتایج نشان می دهد که واحدهای ژئومورفولوژی مخروط افکنه، کفه نمکی و کفه های گلی نمکی و تپه های ماسه ای به ترتیب بیشترین ارزش را در بین سنجه های سیمای سرزمین به خود اختصاص داده اند. علاوه بر آن از دیدگاه سنجه های سیمای سرزمین منطقه شمال غرب کاشان و ابوزیدآباد بیشترین تنوع ژئومورفولوژی را دارا هستند. این پژوهش نشان داد که استفاده از واحدهای ژئومورفولوژی می تواند به عنوان شاخصه مناسبی در ارزیابی تنوع سیمای سرزمین به خصوص در مناطق هموار که تنوع مورفومتری و زمین شناختی دارند، مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل نقش تغییرات زیرساخت سبز شهری در تاب آوری اکولوژیک منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
59 - 78
حوزههای تخصصی:
تاب آوری اکولوژیک مفهومی است که بر قابلیت بازگشت پذیری ساختارها و کارکردهای اکولوژیکی در مقابل شوک های وارده دلالت دارد. پهنه شمالی تهران به مثابه مهم ترین پشتوانه های اکولوژیک این شهر در دهه های اخیر دچار تغییرات کاربری زیادی شده است. تحقیق حاضر تحلیل نقش تغییر کاربری در تاب آوری اکولوژیک زیرساخت های سبز (به عنوان یکی از ارکان ساختاراکولوژیکی) منطقه یک شهرداری تهران پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی محسوب می شود. از داده های ماهواره ای لندست (2021-1976) برای کشف تغییرات مورد نظر و از سنجه های سیمای سرزمین برای تحلیل وضعیت تاب آب وری اکولوژیک استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، سنجه اندازه لکه ها(CA) و تعداد لکه های(NP)، سبز در طی دوره مورد بررسی، از نظر وسعت کاهش یافته و از نظر تعداد دچار افزایش چشم گیری شده اند. این تغییرات بیانگر فرایند خرددانگی و از بین رفتن انسجام ساختاری لکه های سبز است. نتایج حاصل از متریک پیوستگی(ENN و GYRATE) نیز پیوستگی کمی بین لکه های سبز منطقه را نشان می دهد. بعلاوه نتایج سنجه CONTAG، بیان می کند که درصد سرایت به خاطر پیوستگی کم، پایین است. بنابراین می توان گفت که زیرساخت های سبز منطقه در مقابل تغییرات کاربری اراضی انسجام ساختاری خود را از دست داده و در نتیجه کارکردها و خدمات اکولوژیکی مورد انتظارِ آن ها نیز دچار نارسایی شده اند. بنابراین زیرساخت های سبز منطقه مورد مطالعه در مقابل تغییرات کاربری آسیب پذیر بوده و به نحو بارزی از تاب آوری اکولوژیک آن ها کاسته شده است.
کاربرد سنجه های سیمای سرزمین در ارزیابی الگوی توزیع مکانی فضای سبز شهری در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
217 - 240
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری و پارک ها، از مناطقی هستند که به طور معمول به صورت رایگان برای شهرنشینان در دسترس می باشند و نقش کلیدی در سلامت روحی و جسمی افراد ایفا می کنند. با وجود این که بسیاری از شهرهای کشور دارای فضای سبز شهری هستند اما این فضا از نظر پراکنش و سایر پارامترهای مکانی، چه در سطح شهرهای کشور ایران و چه در سطح مناطق هر شهر، متفاوت است. مطالعه کاربردی حاضر، به ارزیابی ویژگی های مختلف فضای سبز شهر مشهد مقدس به وسیله روش پردازش تصاویر ماهواره ای و استفاده از داده های تأمین شده توسط شهرداری پرداخته است. در این تحقیق، با کمک داده های مکانی پارک های مناطق سیزده گانه شهرداری مشهد و تولید نقشه پوشش اراضی در سامانه گوگل ارث انجین، هشت سنجه سیمای سرزمین در فضای «GIS» برای هر یک از این مناطق محاسبه شده است. نتایج حاصل از این بررسی، نشان دهنده تفاوت میان پارک های هر یک از مناطق سیزده گانه سطح شهر مشهد از نظر سنجه های گوناگون می باشد. همچنین تحلیل نتایج این بررسی نشان داد که منطقه 10 شهرداری مشهد، نسبت به سایر مناطق، از وضعیت مطلوب تری چه از نظر تعداد پارک ها و چه از نظر سهولت دسترسی فضای سبز برای شهروندان، برخوردار است. نتایج این تحقیق می تواند به عنوان الگویی برای توسعه و بهبود وضعیت مکانی سایر پارک ها در مناطق سیزده گانه شهر مشهد، مورد استفاده قرار گیرد