مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آموزش دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
"هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه مهارت نوشتن دانشجویان و عوامل مرتبط با آن در دو نظام آموزش حضوری و آموزش از راه دور در مولفه های املا، نگارش، به کار گیری صحیح قواعد دستوری، نگارشی، علایم سجاوندی، کاربرد صحیح خط و میزان نوشته دانشجویان انجام شده است.
روش: جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان سال های سوم و چهارم دوره کارشناسی دانشگاههای شهید باهنر و پیام نور مرکز کرمان به عنوان نمونه ای از دو نظام آموزش حضوری و آموزش از راه دور بود. برای نمونه گیری، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری گزینشی، 10 رشته مشترک تحصیلی در دو دانشگاه مورد بررسی انتخاب شد. سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 400 دانشجو (200 دانشجو در هر یک از دو نظام آموزشی) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطّلاعات آزمون سنجش عملکرد تحصیلی بود، که پس از سنجش روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون T مستقل، برای مقایسه نمرات دانشجویان دو دانشگاه و رگرسیون چند متغیره، برای بررسی رابطه ها (تاثیر) تحلیل شدند.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که بین نمرات دانشجویان دو نظام آموزشی در زمینه های نوشتن (p<0.000)، املا (p<0.000)، به کارگیری صحیح قواعد دستوری (p<0.041) و بیان عقاید و افکار متناسب با موضوع (p<0.049) تفاوت معنی دار وجود دارد؛ یعنی دانشجویان دانشگاه پیام نور (آموزش از راه دور) در هریک از مولفه های یاد شده، نسبت به دانشجویان دانشگاه شهید باهنر (آموزش حضوری) عملکرد ضعیف تری داشته اند. افزون بر آن، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره، برای بررسی رابطه بین متغیرها نشان داد که متغیرهای دانشگاه و رشته تحصیلی بر متغیر املا، متغیرهای دانشگاه و جنسیت بر متغیرهای نگارش و قواعد دستوری، متغیر جنسیت بر متغیرهای کاربرد هنجار خط، علایم سجاوندی و میزان نوشته، متغیرهای دانشگاه و جنسیت و رشته تحصیلی بر بیان اندیشه و افکار متناسب با موضوع، تاثیر می گذارند. اما هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی بر متغیر قواعد نگارشی تاثیری نمی گذارد.
"
ارزشیابیِ میزان دانش پژوهانه گی در فرایند هایِ پذیرش، آموزش و پژوهش در دوره هایِ کارآزمایی(دکتری) دانشگاه الزهرا(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آموزش شناسی و از دیدگاه سازایی گریی گروهی، ارزشیابی از فرایندهای آموزشی کاری بایسته و در راستای به سازیِ فرایندها و فرآورده ها است. پایین بودن چون بود(کیفیّت) آموزش دشواری ای است که پی آمدهای آسیب زای بسیاری می تواند داشته باشد. ارزشیابی راهی برای شناسایی دشواری ها و راه های گره گشایی برای آن ها است. گواهی های چندی در دست اند که می توانند گویای پایین بودن چون بود دوره های کارآزمایی باشند. با پشت بانی معاونت پژوهشی دانشگاه الزهرا(س) در راستای پی بردن به این چون بود و شناساییِ کاستی هایی که می توانند زمینه ساز دشواری یادشده در دانشگاه الزهراء(س) باشند، از میان دوره های کارآزمایی در این دانشگاه چهار دوره برگزیده شدند و برنامه ها، آزمون ها و پایان نامه های آن ها از روزن دانش پژوهانه گی ارزشیابی و از استادان و دانشجویان آنها در همین باره پندارپرسی شد. یافته ها گویای آن هستند که دانش پژوهانه گیِ چشم گیری در هیچ یک از دوره های بررسی شده دیده نمی شود و میان گروه ها از این روزن ناهمانندی چندانی نیست. با نیم نگاهی به فرهنگ چیره بر سامانه آموزشی/پژوهشیِ کشور و نبود بازخورد دانش پژوهانه، چنین یافته هایی نباید شگفت آور باشند. شاید تنها راه برون رفت از این گرداب آموزشی/پژوهشی استوارسازی بازخورد دانش پژوهانه و گسترش فرهنگ دانش پژوهی باشد تا برنامه سازی ها و برنامه گزاری ها دانش پژوهانه تر شوند وفرآورده ها از چون بودی والا برخوردار شوند.
نقش اخلاق در حسابداری و چالش های پیش روی آموزش دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
سیستم آموزش دانشگاهی فعلی به گونه ای است که موجب پرورش حسابدارانی دارای مهارت استدلال قاعده محور می شود . دانش آموختگان حاضر، از مهارت تفکر انتقادی و استدلال تحلیلی برخوردار نیستند و در مواجهه با رویدادهایی که در پوشش قوانین ، استانداردها و آیین رفتار حرفه ای موضوعه قرار نمی گیرند، با مشکلات عدیده روبرو می شوند. رسوایی های مالی سال های اخیر نشان داد ، توجه به تقویت مهارت استدلال اخلاقی در کنار مهارت های فنی(تخصصی) نقش مهمی در محیط تجاری کنونی بر عهده دارد. بنابراین شایسته است دانشگاه ها وموسسات آموزش عالی به منظور ایفای رسالت خود جهت تربیت نیروی انسانی متخصص متناسب با نیازهای بازار کار ، تدابیر مناسبی را اتخاذ نمایند. این مقاله بر آن است تا ضمن تشریح نقش اخلاق و استدلال اخلاقی در حسابداری ، به چالش هایی اشاره نماید که در حرکت به سمت پوشش دروس اخلاقی در برنامه آموزشی، پیش روی دانشگاه ها قرار دارد.
ارزیابی تأثیرآموزش حسابداری (آموزش دانشگاهی و دوره های ضمن خدمت) و تجربه بر قضاوت های حرفه ای حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به ارزیابی تاثیر تعاملی مدرک تحصیلی و آموزش ضمن خدمت و تجربه بر قضاوت های حرفه ای حسابرسان در سطوح مختلف پیچیدگی کار پرداخته می شود؛ برای این منظور از پرسشنامه براساس مدل سیمون (1960) استفاده شده که وی قضاوت ها را به مثابه طیفی از قضاوت های برنامه ریزی شده تا قضاوت های برنامه ریزی نشده طبقه بندی نموده است. برای آزمون فرضیه ها از آزمونTوU من-ویتنی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل اساتید و دانشجویان و شاغلین در حرفه حسابرسی می باشد. نتایج نشان می دهد که در وظایف پیچیده تر، آموزش ضمن خدمت به تنهایی و مدرک تحصیلی همراه با تجربه تاثیر بسزایی بر قضاوت حسابرسان دارد. همچنین، نتایج نشان می دهد که حسابرسان دارای مدرک تحصیلی پایین وکم تجربه در وظایف پیچیده مخصوصا در مورد وظایف ساختار نیافته جانشین های مطمئنی برای حسابرسان محسوب نمی شوند، بنابراین بنظر می رسد که بهتر است کار حسابرسی در این موارد بیشتر به حسابرسانی که آموزش ضمن خدمت بیشتری گذرانده اند و یا دارای مدرک تحصیلی بالا همراه با تجربه بالا هستند واگذار شود.
«انسان دانشگاهی» ایرانی و مشکل زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ما یکی از بزرگترین نسبت های دانشجویان و دانش آموختگان را در سطح عالی، به نسبت کل جمعیت در جهان دارد. با وجود این، اکثریت قریب به اتفاق کنشگران آموزش عالی معتقد به آن نیستند که «جماعت دانشگاهی» در مفهوم متعارف این واژه در ایران به وجود آمده باشد. در این مقاله ضمن تبیین این موضوع و رابطه و مباحث آن در همین حوزه از علوم، به نسبت آن با مفهوم بوردیویی «انسان دانشگاهی» و به طور خاص به اهمیت زبان و تاثیر آن در این فرایند، اشاره خواهیم کرد. پرسش اصلی مقاله بنابراین، در کنار تشریح وضعیت موجود، آن است که آیا ما با کمبود یا نبود یک «زبان دانشگاهی» نیز سروکار داریم؟ اگر آری چرا؟ و رابطه این زبان با آنچه شاید بتوان زبان متعارف اجتماعی نامید در شرایطی که انحصار علم به شدت در حال بیرون رفتن از دست دانشگاهیان است و در کشوری که از خصوصیات بارز آن چند زبانه بودن و چند فرهنگی بودن هویت هایش است، چه می تواند باشد و چگونه باید این روابط را تحلیل کرد؟ مقاله در تحلیل های اصلی خود، لزوم بازنگری ای اساسی در شیوه های تدریس، پژوهش و کنش دانشگاهی را در ساختارها و در فرایندها نشان می دهد و زبان را به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارها در این راه معرفی می کند که باید «ساخته شود.
ارائه و ارزیابی اثربخشی چند شیوه تدریس در آموزش رشته علوم تربیتی
حوزه های تخصصی:
یادگیری غیر مؤثر، علاوه بر زیانهای اقتصادی، کاهش اعتماد به نفس، احساس حقارت، افسردگی و در نتیجه عدم شکوفایی استعداد ها و توانایی های فرد شکست خورده در تحصیل را در پی خواهد داشت. با پیشرفت علوم نیازهای فردی و اجتماعی نیز گسترده تر شده است؛ بنابراین روشهای سنتی آموزش دیگر قادر نخواهند بود که یادگیری را به نحو مطلوب در فراگیر تسهیل نمایند. روش های تدریس راه هایی برای تحقق یادگیری، آموش و تربیت هستند. در شیوه های جدیدتر تدریس، تلاش شده است تا اصول روانشناسی، نظیر توجه به علایق و استعدادها، فعالیت فراگیران و شرکت آنان در فرآیند تدریس، مورد توجه قرار گیرد. بنابراین اخیراً بر روش های فراگیر محور، تجربه مدار و مبتنی بر هم فکری و پژوهش تأکید شده است. پژوهش حاضر، با هدف جستجوی روش هایی متناسب، برای تدریس مطالب پیچیده انتزاعی صورت گرفته است. پژوهشگر با مطالعه و بررسی روش های گذشته و با تکیه بر تجربه تدریس خود، در جهت ارتقای بیشتر و بهتر تدریس مفاهیم انتزاعی، به ارائه روش هایی پرداخته است. شیوه های پیشنهادی در تحقیق حاضر عبارتند از: روش مفاهیم کلیدی، روش آموزش کلیات، روش مثال آوری و روش ترکیبی.
تحقیقی بر تفاوت عملکرد مترجمان دانشگاهی و تجربی ایرانی بر پایه ترجمه جملات مرکب وابسته انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
741 - 762
حوزه های تخصصی:
همواره نظریه پردازان و مترجمان حرفه ای بین دانشگاه یا تجربه شخصی برای امر ترجمه اختلاف نظر داشته اند؛ خصوصاً که دانشگاه برخلاف برنامه ها ی آموزشی نسبتاً جامعش، جوابگوی نیازهای بازار کار نبوده است. هدف این تحقیق، بررسی تفاوت های ممکن بین عملکرد مترجمان دانشگاهی و تجربی ایرانی در ترجمه ی «جملات مرکب وابستگی» انگلیسی و شناسایی تکنیک های بکار رفته بوده است. بنابراین، از شش رمانِ ترجمه شده ی انگلیسیِ سه مترجم دانشگاهی و سه مترجم تجربی، منتخبی از چالش برانگیزترین جملات به «روشC ودینگتون» مقابله و مقایسه شد و نمره داده شد. طبق نتایج، بویژه آزمون «یو مان-ویتنی»، محقق گردید برخلاف باور عموم یعنی ترجمه ی بهتر مترجمان تجربی، عملکرد هردو گروه تقریباً یکسان بوده است؛ بعلاوه، تکنیکی خاص نیز یافت نشد، اما نتایج ثانویه این تحقیق را حائزاهمیت نمود. بعنوان مهمترین دستاورد، می توان به تأثیر آشکار «مهارت ویراستاری» بر روی کیفیت ترجمه اشاره کرد که می تواند در جهت طراحی برنامه های آموزشی کاربردی تر مفید واقع شود.
ضرورت بازاندیشی در الگوهای آموزش دانشگاهی رشته های علوم انسانی با تأکید بر رویکرد سازنده گرایی اجتماعی: ارائه یک الگوی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
87 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف : علوم انسانی نقش مهمی در پیشرفت و حفظ و ارتقای ارزش های اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد. تأکید و تلاشی که در سال های اخیر متوجه تولید دانش، بومی سازی دانش موجود و اهمیت پرورش نیروهای متخصص در این دسته از علوم شده، گویای این اهمیت است. این در حالی است که شواهد پژوهشی نشان می دهند در دانشگاه های ایران الگوهای آموزشی مناسبی برای پرورش دانش آموختگان شایسته در علوم انسانی وجود ندارد. آن چه برای رویارویی با چنین وضعیتی لازم است طراحی آموزشی براساس شایستگی های مورد نیاز دانشجویان این دسته از رشته ها است. بنابراین در پژوهش حاضر به این پرسش پرداخته شده است که الگوی آموزشی مناسب برای رشته های علوم انسانی چه الگویی است؟ روش : این پژوهش، از نوع پژوهش های بنیادی نظری است و برای پاسخ گویی به پرسش موردنظر از روش استدلال عقلانی بر پایه مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های انجام شده استفاده شده است. یافته ها : براساس استدلال انجام شده، در علوم انسانی نیاز به تربیت دانش آموختگانی است که به سه دسته از شایستگی های شناختی، اجتماعی و عاطفی مجهز باشند. رویکردی که بتواند این مهم را برآورده سازد و امکان پرورش هر سه دسته شایستگی را فراهم آورد، سازنده گرایی اجتماعی است؛ زیرا در این رویکرد رشد شناختی در بافت اجتماعی و در جریان تعامل و مشارکت انسان ها با یکدیگر شکل می گیرد. بنابراین الگوی آموزشی مبتنی بر شایستگی که برآمده از رویکرد سازنده گرایی اجتماعی است می تواند الگوی پیشنهادی مناسبی برای استفاده در رشته های علوم انسانی باشد.
واکاوی آداب و اصول هنرآموزی برمبنای فتوت نامه ها و مقایسه آن با شیوه های آموزش دانشگاهی (مطالعه موردی: کارشناسی هنر اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ویژگی های هنر اسلامی و ضرورت احیاء و تقویت آنها، امروزه برنامه هایی برای آموزش و تربیت نیروهای متخصص در سطح آموزش عالی شکل گرفته که رشته کارشناسی هنر اسلامی با تجربه پانزده ساله از مهم ترین آنهاست. نقد این دوره و بررسی انطباق مولفه های آموزشی آن با آداب تربیتی هنرآموزان این هنرها در گذشته ضروری به نظر می رسد. بنابراین ضمن شناسایی آداب و ویژگی های تربیتی و آموزشی در جوامع گذشته (با استناد به فحوای فتوت نامه ها) و نیز برنامه های آموزشی دوره کارشناسی هنر اسلامی، مواردی چون: «هدف»، «اصول و مبناها»، «روش»، «شرایط استاد» و «شرایط شاگرد» در دو شیوه مورد مقایسه قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این پژوهش مشخص نمود که هر چند اهداف آموزشی در هر دو شیوه تا حدودی بر هم منطبق بوده اند، اما به علت غالب بودن ساختار و نظام آموزشی ترمی واحدی در آموزش دانشگاهی، مواردی چون اصول و روش های آموزشی و شرایط استاد و شاگرد، تفاوت بسیاری با آموزش سنتی این هنرها دارد؛ به طوری که در شیوه جدید، ماهیت و مقصد آموزش به شیوه ای دگرگون آشکار می شود.
کارآفرینی در آموزش دانشگاهی: مطالعه موردی ارزشیابی دانشگاه الزهرا با تاکید بر شبکه های تعاملی و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
259 - 297
حوزه های تخصصی:
کیفیت دوره ی دانشگاهی، شرایط و ویژگی های ارتباطی دانشگاه، ویژگی های فردی و گروهی استادان و نیز دانشجویان، مسأله ای مهم و اثرگذار بر بازدهی آموزش است. در هر دوره ای دانشگاه متناسب با جامعه و فناوری باید دگرگون شود. هدف این پژوهش ارزشیابی کیفیت آموزش دانشگاهی از راه پرداختن به زمینه سازی برای کارآفرینی و با توجه به اهمیت شبکه های ارتباطی دانشگاه الزهراء(س) بود. افزایش تعداد و درصد زنان پذیرفته شده و دانش آموخته ی دانشگاه های ایران و اهمیت توجه به کارآفرینی زنان ازجمله دلایل این مطالعه بود. این ارزش یابی با الگوی سیپ به صورت غیرآزمایشی از نوع مطالعه موردی است. جامعه ی این پژوهش برنامه ها، دانش آموختگان، دانشجویان، استادان و مدیران گروه دانشگاه الزهراء در سال آموزشی 1394-95 بود که از نمونه ای دربردارنده ی 8 برنامه، 4 مدیر گروه، 40 استاد، 140 دانشجو و 40 دانش آموخته به روش خوشه ای تصادفی از چهار گروه با به کارگیری سیاهه وارسی و پرسش نامه ی محقق ساخته داده گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد در هیچ یک از برنامه ی های آموزشیِ بررسی شده اشاره و توجهی به شبکه های ارتباطی، نوآوری و کارآفرینی وجود ندارد، و واحدهای سازمانیِ ارتباطی میان دانشگاه و جامعه-بازارکار انگشت شمار، غیرشبکه ای و ازنظر ارتباطی کم کار بوده اند. باوجود اظهار علاقمندی به نوآوری، بکارگیری روش های نوین آموزشی، عضویت و ارتباط با نهادهای برون دانشگاهی ضعیف بوده، پاسخ دهندگان زمینه سازی دانشگاه در این موارد را کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند. نتایج به کارگیری پرسش نامه میان دانشجویان، استادان، مدیران گروه و دانش آموختگان تفاوت معنادار نداشت. از جنبه ی بافتی برخی ویژگی ها و امکانات با کمبود مهارت های ارتباطی استادان و دانشجویان مرتبط بوده است.
مروری بر تاریخ آموزش معماری داخلی در ایران؛ تغییرات برنامه آموزشی در دوره تکوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
63 - 80
حوزه های تخصصی:
برای تاریخ هر چیز دو وضعیت را می توان متصور شد. اول تاریخ به معنی خود گذشته است و دوم تاریخی که مورخ می نویسد. سابقه آموزش رشته معماری داخلی در ایران از تاریخ در معنای نوشته شده آن محروم است، اما نمی توان آن را نابوده گرفت و به امر آموزش سرگرم ماند. بررسی تاریخ آموزش جنبه های متفاوتی دارد و شامل دوره های زمانی مختلفی می شود. مادامی که سیر کلی روشن نباشد، تعیین جنبه ها و دوره های زمانی ناممکن است. در این مقاله تلاش شده است با واکاوی اسناد، به دور از هرگونه نگاه انتقادی و تحلیلی روایت تاریخی منسجمی از آموزش معماری داخلی در ایران بیان و دوره های زمانی مختلف آن مشخص گردد. پس از بازیابی سابقه، برنامه آموزشی به عنوان یکی از مهم ترین ارکان آموزش در دوره تکوین بررسی شده است. منابع پژوهش ترکیبی از اسناد نوشتاری و شفاهی است. با توجه به آنکه اسناد نوشتاری محدود و پراکنده است و تصویر روشنی از گذشته به دست نمی دهد. بازیابی اطلاعات با محوریت اسناد شفاهی میسر بوده و از فنون تاریخ شفاهی بهره گرفته شده است. پس از مرور و جمع بندی اسناد مشخص می شود که براساس معیار استمرار در آموزش، آموزش معماری داخلی در ایران را می توان به دو دوره تکوین و تجدید تقسیم کرد. دوره تکوین خود شامل دو بخش ثبات و بحران می شود. برنامه آموزشی در هر یک از دوره ها تغییراتی دارد. بیشترین تغییر در زمینه درس های عمومی دوره کارشناسی صورت گرفته است.
طراحی الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر شایستگی برای رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
۱۳۱-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
اهمیت علوم انسانی در پیشرفت و ارتقای سطح کیفی جامعه از یک سو و رشد نایافتگی و بی توجهی به این علوم از سوی دیگر موجب آسیب جدی به بعد انسانی و اجتماعی جامعه شده است. این آسیب تا حد زیادی پیامد ناکارآمدی نیروی انسانی متخصص در این حوزه از علوم است. مهم ترین راهکار برای رویارویی چنین وضعیتی اصلاح و بهبود آموزش دانشگاهی است. در این پژوهش به طراحی الگوی آموزش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی پرداخته شد. به این منظور از پژوهش کیفی، روش نظریه پردازی داده بنیاد و مصاحبه عمیق استفاده شد. مشارکت کنندگان 22 نفر از خبرگان علمی در زمینه آموزش و یادگیری، طراحان آموزشی و مدیران و برنامه ریزان آموزش عالی بودند. متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شد. نتایج تحلیل داده ها قالب مدل پارادایمی عبارت اند از: شرایط زمینه ای (بررسی بنیاد نظری، بافت و یادگیرندگان)، شرایط علی (تغییر رویکرد از آموزش سنتی به آموزش مبتنی بر شایستگی)، شرایط مداخله گر (درونی سازی فرهنگ دانشگاهی برای سهولت در تغییر)، راهبردها (شناسایی شایستگی های سه گانه، طراحی برنامه آموزشی مبتنی بر شایستگی، کاربست برنامه آموزشی، ارزشیابی، بازنگری و اصلاح برنامه آموزشی)، پیامدها (دستیابی به شایستگی شناختی، اجتماعی و عاطفی).در کدگذاری گزینشی نیز «الگوی آموزش دانشگاهی مبتنی بر شایستگی» به عنوان مقوله هسته ای در نظر گرفته شد. در نهایت الگوی طراحی شده با استفاده از تکنیک توافق محور دلفی و پرسشنامه محقق ساخته اعتباریابی شد.
جایگاه فعلی آموزش مقررات ملی ساختمان در مقطع کارشناسی مهندسی معماری و ارائه راهکارهایی برای تقویت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نظر به اهمیت آگاهی دانش آموختگان معماری نسبت به مقررات ملی ساختمان، این مقاله دو هدف اصلی را پیگیری می کند: 1) بررسی شرایط حال حاضر آموزش مقررات ملی در آموزش دانشگاهی مقطع کارشناسی مهندسی معماری از نقطه نظر میزان اهمیت و ضرورت، میزان توجه به آموزش آن و نواقص و موانع پیش روی آن؛ 2) ارائه و بررسی پیشنهادات برای آینده آموزش مقررات ملی از نقطه نظر روش های مناسب تدریس، مباحث لازم آموزشی، و زمان مناسب آموزش در طول دوران تحصیل. برای دستیابی به این اهداف از روش تحقیق پیمایش کیفی و برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدرسین معماری که سابقه کار حرفه ای در ساختار نظام مهندسی ساختمان را دارند، بهره برده شده است. یافته های این مقاله ضرورت اضافه شدن یک درس دو واحدی تخصصی که به طور مستقیم به آموزش مقررات ملی بپردازد را آشکار می سازد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش بر آموزش غیرمستقیم مقررات ملی در خلال آموزش دروسی که به هر یک از مباحث 22گانه مقررات ملی ساختمان مرتبط هستند نیز تأکید دارد. از این رو پیشنهاد می گردد که در فرآیند بازنگری برنامه درسی کارشناسی مهندسی معماری، بازنگری سرفصل دروس مختلف با تأکید بر آموزش مباحث مرتبط مقررات ملی ساختمان نیز مدنظر قرار گیرد.
به سوی بازنگری و توسعه کاربردپذیری آموزش الکترونیکی دانشگاه در پساکرونا: معرفی یک مدل راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
آموزش و یادگیری دانشگاهی در جهان تحت فشار فراگیری کرونا از حضوری به الکترونیکی تغییر یافت. این تغییر در ایران با وجود تقویت آگاهی و نگرش دانشگاهیان در باب ظرفیت های این شیوه آموزشی با بروز اختلالات و کاستی های متعددی در بکارگیری آن همراه بوده است. در این مطالعه به توضیح زمینه نظری شکل گیری این وضعیت و ارائه یک مدل راهبردی برای بازنگری و توسعه کاربردپذیری آن در دانشگاه ها برای دوره پساپاندمی کرونا پرداخته شده است. این مدل که بر اساس روش نظریه داده بنیاد با تحلیل کیفی دیدگاه ها و زیست آزموده های 18 مشارکت کننده منتخب ایجاد شده، از چهار بعد مرتبط شامل؛ توسعه کمی و کیفی امکان های فنی، آموزش بهینه و چابک عوامل انسانی، عاملیت گرایی فردی و جمعی، پژوهش و مدیریت دانش در دانشگاه ها تشکیل شده که حول هسته مدل یعنی ساختارهای پویا و حمایت گر کلان تحقق و بهبود مستمر می یابد. از این رو، این مدل به هم افزایی مکمل دانشگاه ها و ساختارهای کلان آموزش عالی کشور برای بازنگری و توسعه کاربردپذیری یادگیری الکترونیکی در پساکرونا اصالت می دهد. به علاوه، بینش های سیاستی برای فعلیت یابی آن عرضه می کند. مهم ترین این بینش ها در سطح کلان بر تمرکززدایی در مدیریت و برنامه ریزی یادگیری الکترونیکی، امکان زایی گفتگو با دانشگاه ها برای ارائه فرصت های مبتنی بر زمینه، ترسیم سیاست های حمایتی مبتنی بر شواهد علمی، نظارت نظام مند و مبتنی بر زمینه بر عملکرد دانشگاه ها متمرکز است. از طرفی، در سطح دانشگاه ها بینش هایی از جمله آزادی عمل عاملان علمی در کمیت و کیفیت بکارگیری یادگیری الکترونیکی، مطالبه و مداخله هوشمند در سیاست های ساختارهای نهادی، فرصت های یادگیری بهینه و عادلانه برای توسعه سواد یادگیری الکترونیکی عوامل انسانی، مشارکت یابی فعال و انتقادی عاملان علمی در سیاست ها و برنامه های دانشگاه در مقوله یادگیری الکترونیکی و توسعه سامانه های الکترونیکی با محوریت تعامل پداگوژی و فناوری ارائه می کند. برای استنادات بعدی به این مقاله، قالب زیر به نویسندگان محترم مقالات پیشنهاد می شود: Kamali, H., Ghorban Shiroodi, A. & Rahimi, S. (2022). Toward Reviewing and Developing the Applicability of University E-Learning in the Post-Corona: Introducing a Strategic Model. Journal of Science & Technology Policy , 15(3), 13-28. {In Persian}.
آسیب شناسی برنامۀ آموزشی مقطع کارشناسی پیوسته مهندسی معماری از زاویه دید نیاز و اشتغال حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
181 - 195
حوزه های تخصصی:
یکی از معیارهای قضاوت در مورد اثربخشی آموزش معماری کشور، مناسب بودن کیفیت یادگیری افراد با توجه به محیط کاری رشته دانشگاهی آن ها است. این پژوهش درصدد فهم زمینه های اشتغال و توانمندی های متأثر از حوزه های دانشی و مهارتی است که هر جایگاه شغلی به تبع نیازهای موردنظر خود، مطالبه می نماید. بدین منظور نحوه چینش و برنامه ریزی دروس رشته معماری از منظر روابط آن ها با هر مهارت، حائز ارزش جهت بازنگری کیفی و کمی در برنامه مصوب آموزشی مقطع کارشناسی پیوسته این رشته ی دانشگاهی خواهد بود. بدین منظور نوشتار حاضر از منظر هدف یک پژوهش کاربردی و توسعه ای بوده که ماهیت توصیفی-تحلیلی دارا است و تحت روش کیفی و با رویکرد استدلال منطقی درصدد فهم ارتباط پارامترهای مؤثر در زمینه های متداول اشتغال فارغ التحصیلان معماری با دروس آموزشی مصوب رشته در مقطع کارشناسی پیوسته پیش می رود و برای این منظور از قیاس زوجی پارامترهای مهارتی - تخصصی اشتغال معماری و تحلیل سلسله مراتبی، جهت سنجش فراوانی دروس و فراوانی وزنی معیارها و درنهایت تجزیه وتحلیل آماری و استقرایی خود، بهره می برد. براین اساس برنامه آموزشی مصوب ابلاغی دارای بدنه ای صلب و غیر انعطاف پذیر بوده که ضمن عدم پاسخگویی در ایجاد زمینه های مؤثر بر تقویت توان مهارتی دانشجویان جهت ورود به حوزه های متنوع اشتغال به دلیل دید محوری خود، سبب اتلاف وقت دانشجو در حین تحصیل و یادگیری سرفصل هایی گردیده که مخاطب به میزان ارائه شده، از ایشان در محیط حرفه ای استفاده نمی نماید. از سویی دیگر فارغ التحصیلان برتر این نظام آموزشی در تشابه بسیار زیاد با یکدیگر از منظر آموخته های مشابه، رقابت زیادی در زمینه های محدودی دارند.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی در فضای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم شرایط جوامع، سازمان ها و نهادهایی مانند دانشگاه را با تحولات بنیادینی روبرو نموده است و برای دانشگاه ها ضرورت دارد با رویکرد ناشی از مبانی نظری آن آینده نگری نمایند. بر این اساس، هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران در فضای انقلاب صنعتی چهارم است. پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی-اکتشافی است که از مدل آمیخته (کیفی-کمی) برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. پس از طی مراحل انتخاب جامعه و نمونه آماری تعداد 59 سند علمی و 8 نفر خبره به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، برای شناسایی پیشران ها از ابزار داده کاوی و برای تحلیل ساختاری پیشران های شناسایی شده از تکنیک دلفی و نرم افزار میک مک استفاده گردید. در مرحله اول یافته ها، تعداد 9 پیشران شناسایی گردید و در مرحله دوم نیز، نتایج تحلیل ساختاری نشان از 2 پیشران تأثیرگذار، 3 پیشران دووجهی، 3 پیشران وابسته و 1 پیشران قابل حذف داد. نتایج پژوهش نشان داد، متغیرهای «آموزش و یادگیری شخصی سازی شده»، «کلان داده»، «رویکرد آموزشی موک » و «ادغام دانش و مهارت» به عنوان عوامل کلیدی و شکل دهنده به آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران هستند. انتظار می رود نتایج این پژوهش در ارائه تفسیری ساختارمند و سیستمی از متغیرهای اصلی اثرگذار بر آینده نظام آموزش دانشگاهی ایران و روابط بین آن ها گام اثربخشی باشد.
ویژگیهای فرایند تدریس یادگیری در آموزش عالی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۵۰
73 - 90
مؤسسات آموزش عالی برای تحول سازمانی و ارتقای کیفیت علمی با فرصتها و چالشهای زیادی رو به رو هستند. برخی از این چالشها عبارت اند از: انتظارات فزاینده در خصوص کیفیت برنامه های آموزش عالی، مرتبط کردن برنامه ها با تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تحولات تکنولوژیکی، تغییرات در جمعیتهای دانشجویی، پارادایمهای متغیر در خصوص تدریس و یادگیری کارآمد و خلاق. علاوه بر این، در جهت حرکت به سوی جامعه دانایی محور، ضرورت بازآموزی اعضای هیئت علمی و بهبود مستمر روشهای آموزش عیان است. شکی نیست که این مسائل روشهای سنتی جوامع دانشگاهی را به چالش کشانده است. در چنین محیط پویای دانشگاهی، ضرورت ارتقای عملکرد اعضای هیئت علمی آشکار می شود. هدف آموزش مهندسی برآورده کردن نیاز کسب و کار مهندسی است. بالتبع آموزش ارائه شده مستلزم توسعه مهارتهای لازم برای کاربردی کردن دانش کسب شده است. اعضای هیئت علمی به عنوان مجریان آموزش نقش کلیدی در کیفیت آموزش و به تبع آن در کیفیت کل نظامهای آموزشی ایفا می کنند. از این رو، ارتقای کیفیت آموزشی اعضای هیئت علمی اهمیت دو چندان پیدا کرده است. بهبود فعالیتهای اعضای هیئت علمی نه تنها نیازمند تخصص در رشته علمی خاص، بلکه مستلزم تقویت مهارتها و تخصصهای دیگری نظیر روانشناسی یادگیری، فنون ارزشیابی آموخته ها، مدیریت و سازماندهی فرایندهای آموزشی و گروهی است. این گونه صلاحیتها لزوماً به رشته تخصصی علمی اعضای هیئت علمی مربوط نمی شود. از اعضای هیئت علمی دانشگاهها انتظار می رود نقشهای گوناگونی را ایفا و در هر نقش در بالاترین سطح حرفه ای عمل کنند. در این مقاله سه سؤال پژوهشی به طور خاص بررسی شده است: 1- ماهیت مفهومی تدریس و یادگیری چیست؟ 2- مؤلفه های تشکیل دهنده فرایند تدریس یادگیری کدام ا ند؟ 3- میزان اهمیت هر یک از مؤلفه های تشکیل دهنده فرایند تدریس یادگیری چقدر است؟
آموزشهای مهارتی تکمیلی برای مهندسین شیمی از نگاه مهندسین مشاور
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۷۷
1 - 17
امروزه پذیرش در آزمون های رشته های مهندسی تضمینی برای ورود به بازار کار و یافتن شغل مناسب نیست و بزرگترین دغدغه دانش آموخته گان مهندسی به ویژه مهندسی شیمی، یافتن شغل متناسب با تحصیلات دانشگاهی می باشد. به نظر می رسد گسترده بودن صنعت و فاصله نیازهای صنایع با آموزشهای دانشگاهی مهمترین علت عدم آشنایی دانشجویان با زمینه های کاری است. در این بحث، ابتدا دسته بندی فرصتهای شغلی بازار کار ایران برای مهندسین شیمی معرفی شده و سپس زمینه اشتغال در شرکت های مهندسی طراح و مشاور، پروژه های طراحی و ساخت مجموعه های صنعتی به تفصیل بررسی گردیده است. با توجه به نیازهای فرآیندی طراحی یک پروژه، نقش مهندسین شیمی و مهارتهای مورد نیاز در مراحل مختلف طراحی شمرده شده است و در هر بخش پیشنهاداتی برای ارائه برخی آموزشهای اولیه در دانشکده های مهندسی ارائه گردیه است. ارائه این آموزشها، شناخت دانشجویان از فرصتهای شغلی در صنایع کشور را بالا برده و موجب انتخاب آگاهانه زمینه شغلی آینده آنها شده و به مطالعات و کسب مهارتهای جنبی دانشجویان جهت خواهد داد.
چالش ها و آسیب های آموزش تاریخ در دانشگاه
حوزه های تخصصی:
تاریخ به عنوان یک درس مستقل از دوره قاجاریه جزو برنامه درسی مدرسه ها قرار گرفت؛ لیکن ساماندهی شیوه های تدریس و تدوین متون درسی از همان آغاز آسیب هایی داشت و اکنون نیز با چالش هایی همراه است. هدف این نوشتار مرور پیشینه تأسیس رشته تاریخ در دانشگاه و شناخت روش استادان تاریخ و اشاره به آفت های تدریس تاریخ در گذشته و حال است که با رویکرد «توصیفی- تحلیلی»[1] و مراجعه به برخی آرای استادان تاریخ، به روش «کتاب خانه ای»[2] و «تاریخ شفاهی»[3] انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که آموزش تاریخ دانشگاهی از گذشته تا امروز با چه آسیب ها و چالش هایی روبه رو بوده است؟ فرض می شود: تداوم مشکلات ساختاری تعلیمات سنتی در دانشگاه ها و نداشتن ارتباط پایدار برای بهره گیری از تجربیات مؤسسات آموزشی پیشرفته جهانی از آفت های توسعه این دانش بوده است. نتیجه این تحقیق نیز نشان می دهد: درک نادرست از حیطه دانش تاریخ، حافظه گرایی، باستان گرایی افراطی و استفاده تبلیغاتی از تاریخ، جزو مهمترین موانع تدریس دانشگاهی تاریخ بوده و آشفتگی در سرفصل درس ها، کمبود متون درسی، کاهش ارتباط دوسویه استاد و دانشجو، رویکرد باستان ستیزی، رنگ باختن نقش راهنمایی استاد در تحقیقات دانشجویی و نیز نبود پیوند سازمان یافته بین پژوهش و تدریس از مهمترین چالش های کنونی تدریس دانشگاهی تاریخ است.
طراحی سیستم آموزش دانشگاهی مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
54 - 34
حوزه های تخصصی:
آموزش ابزار تعالی بخش منابع انسانی است.پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی سیستم آموزش دانشگاهی مبتنی براقتصاد دانش بنیان انجام شده است.این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-همبستگی و از لحاظ گردآوری داده ها ترکیبی(کیفی و کمی) انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه اساتید، مدیران و دانشجویان پژوهشگر حوزه دانش بنیان دانشگاه آزاد بودند.در بخش کیفی، مصاحبه از خبرگان منتخب بروش هدفمند و نمونه ها تا اشباع نظری به تعداد 15 نفر انجام گرفت. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده های کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که با روش تحلیل تم (مضمون) با بکارگیری نرم افزار Nvivo تجزیه و تحلیل گردید.در بخش کمی از جامعه مذکور 370 نفر به عنوان نمونه بروش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و مستخرج از نتایج کیفی با روایی و پایایی مناسب بود. الگوی طراحی شده، درقالب معادلات ساختاری با کمک نرم افزار Smart PLS آزمون گردید. آموزش دانشگاهی مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان با 4 تم اصلی و 19 تم فرعی تایید شد.محورهای اصلی شامل عوامل زمینه ساز؛عوامل پیشران ؛ عوامل تعدیلگر و نتایج و پیامدها می باشد همچنین موانع در تاثیر عوامل پیشران بر سرمایه انسانی نقش تعدیلگر دارد.نتایج نشان داد الگو از برازش مناسب برخوردار است و شامل پیامدهای آموزشی و پژوهشی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، فرهنگی و مدیریتی می باشد.چشم انداز اقتصاد دانش بنیان و محیط کسب وکار از عوامل زمینه سازفراسازمانی است و با کاهش عوامل آسیبزا برعوامل پیشران بویژه سرمایه انسانی میتوان به نتایج مطلوب دست یافت.