فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۷۲۱ تا ۴۷٬۷۴۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ظرفیت های بازار سرمایه امکان وقف جمعی برای تجمیع مبالغ خرد را فراهم می کند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی، به بررسی الگوهای صندوق وقف و تعیین الگوی مناسب آن برای بازار سرمایه جمهوری اسلامی ایران می پردازیم. بر اساس یافته های مقاله، صندوق سرمایه گذاری وقفی این امکان را فراهم می کند که سرمایه های خرد تجمیع شده و در سنت حسنه وقف به کار گرفته شود. صندوق سرمایه گذاری وقفی، اقدام به سرمایه گذاری در انواع اوراق بهادار قابل وقف و سپس وقف آنها در جهت امور خیرخواهانه می کند. در این مقاله الگوهای مختلف ممکن برای تشکیل صندوق سرمایه گذاری وقفی مبتنی بر اوراق بهادار در بازار سرمایه ایران شناسایی و اولویت بندی شد. برای دستیابی به این هدف، ابتدا با بررسی تجربه کشورهای مختلف در زمینه صندوق های سرمایه گذاری وقفی و اخذ نظر خبرگان از طریق گروه کانونی، الگوهای پیشنهادی صندوق سرمایه گذاری وقفی استخراج شد؛ سپس معیارهای مدنظر خبرگان برای انتخاب الگوی مناسب استخراج و در نهایت الگوها بر اساس معیارهای مستخرج به روش تاپسیس اولویت بندی شد. نتایج مقاله حاکی از آن است که الگوی ترکیبی صندوق سرمایه گذاری وقف - نیکوکاری مناسب ترین الگو از منظر خبرگان است.
تبارشناسی خانقاه از دیدگاه میشل فوکو
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
135 - 165
حوزههای تخصصی:
خانقاه به عنوان یک نهاد اجتماعی در تاریخ اندیشه و ادبیات فارسی نقش بسزایی داشته است و تاثیر آن در رشد و اشاعه فرهنگ و ادب ایران انکار ناشدنی است. درباره تاسیس نخستین خانقاه در جوامع اسلامی و علل ایجاد آن، در میان محققین اختلاف نظر وجود دارد. روی گردانی فقهای دنیاجو از آموزه های اسلام راستین و عمل به دستورات آن، بیزاری از زهد خشک و وجود عالمان بی عمل زمینه های شکل گیری وگسترش خانقاه را در ممالک اسلامی بیشتر کرد و همین عامل، باعث جدایی خانقاه از مسجد شد و نوعی گسست معرفتی ایجاد کرد که پیش از آن در جامعه اسلامی سابقه نداشت. این نوشتار، در پی آن است ضمن پرداختن به تاریخ و چگونگی تولد خانقاه، ضرورت، انگیزه و علل تشکیل این نهاد اجتماعی را آشکار کند و جهت روشنگری ذهن خواننده، اشاره ای به چگونگی پیدایش و تجلّی آیین تصوف در میان مسلمانان داشته باشد. سپس با در نظرگرفتن اهمیت و جایگاه خانقاه در شناساندن فرهنگ اسلامی، با نگاهی جامعه شناختی، خاستگاه، نقش و کارکرد آن را از دیدگاه اصول روش شناختی و رویکرد تبارشناسانه فوکو بررسی کند. نتایج حاکی از آن است که تقابل خانقاه با اندیشه های دینی باعث شکل گیری این نهاد شد و هر گروه برای پایبندی های خود ادلّه خود را ارائه داده اند و در نهایت، پیوستن بزرگانی مانند امام محمد غزّالی به آیین و مسلک تصوّف، شکل گیری خانقاه را رسمیّت بیشتری بخشید.
رسوم خانقاه ونمادهای آن از دیدگاه مولانا در غزلیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان بزرگ هر یک دارای زبان و نظام تصویری و نمادین خاصی هستند. آن هایی که تجربه های ناب شخصی داشته اند، تصاویر و تعابیر شخصی مختص به خود دارند . مولانا از هر چیز و هر کسی، با توجه به تداعی معانی ای که در ذهن او صورت می گرفته است، به واژگان معنی رمزی داده است. وسعت دایره رمزپردازی مولانا شامل حیوانات، گیاهان، صور فلکی، اسطوره ها، پیامبران و ... است؛ از این روی، بررسی تمام جنبه های رمزپردازی و اصطلاحات عرفانی در غزلیات مولانا نیازمند تحقیقات بسیار گسترده ای است. در پژوهش حاضر نمادهای خانقاهی در غزلیات مولانا بررسی شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که: آداب و رسوم خانقاهی و نمادهای آن در شعر مولوی چگونه بازتاب یافته است؟ نتایج نشان می دهد که مولانا در ایجاد معانی جدید رمزی از انواع واژگان و اصطلاحات استفاده کرده است. مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر نیز در این نکته است که ، با توجه به خلاقیت مولانا در رمزپردازی، غزلیات مولانا را نمی توان با توجه به اصطلاحات عرفانی ای که در کتب صوفیه آمده است، تفسیر نمود؛ زیرا اصطلاحات عرفانی وضع شده، نشان دهنده ذهن آگاه نویسندگانی است که مشرب فکری خاص خود را دارند. برخی از آداب و رسومی که در دیوان شمس معنی نمادین یافته اند ،عبارتند از : پیر، طعام ، فراشی ،سماع و ... است . هدف این پژوهش بازتاب نمادهای خانقاهی در دیوان شمس مولوی است. روش تحقیق اسنادی و کتابخانه ای است و تحلیل متن از طریق شواهد به دست آمده است.
تحلیل رابطه ساختاری هفت پیکر با نگاره های گنبد های زرد و سبز و سرخ هفت پیکر از نسخه مصوّر خمسه نظامی موجود در مدرسه عالی شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
177 - 199
حوزههای تخصصی:
سه نگاره مربوط به گنبدهای زرد و سبز و سرخ در منظومه هفت پیکر از نسخه خطی مصور خمسه نظامی موجود در کتابخانه مدرسه عالی شهید مطهری، چنان به یکدیگر شبیهند که به صورت برگردان یکدیگر دیده می شوند. هدف این پژوهش آن است که علت این شباهت را در ارتباط با متن منظومه نشان دهد. در روش نقد ساختارگرایانه، منظومه داستانی هفت پیکر، از واحد روایی واحدی برخوردار است که این ساختار روایی واحد، در کل منظومه به ویژه هفت گنبد تکرار می شود و این واحد روایی تکرارشونده، حامل پیام داستان هفت پیکر، یعنی بن مایه آزمون و تکامل معنوی بهرام گور است. با فرض این که تکرار ساختار نگاره ها و مشابهت ساختاری آن ها با تکرار بن مایه داستان در ساختار واحد متن هفت پیکر، ارتباط دارد، اجزای نگاره های مذکور با شاخصه های ساختاری منظومه هفت پیکر در داستان های هفت گنبد، مطابقت داده می شود و ارتباط نگاره های مربوط به گنبدهای زرد و سبز و سرخ در نسخه مذکور با مفهوم داستانی منظومه، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد، تا به چرایی مشابهت در ساختار این نگاره ها و منظور نگارگر از این طراحی پی ببرد و نتیجه می گیرد، نگارگر با وقوف به پیام منظومه، هم در جهت انتقال پیام منظومه و تاکید بر آن، این نگاره ها را مشابه طراحی نموده و هم برای نشان دادن عظمت دربار صفوی، مقطع آغازین هر گنبد را در سه نگاره، تکرار کرده تا شوکت دربار را تصویر نماید.
هنجارگریزی مفعول ها در قرآن کریم بر اساس نظریه جان کوهن (بررسی موردی جزءهای یکم تا سوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم بلاغت و نحو در ترجمه و تفسیر دقیق قرآن نقش بسزایی دارد؛ هنجارگریزی به عنوان یکی از یافته های علم بلاغت از این تأثیر مستثنی نیست؛ از این رو برای دسترسی به مدلول دقیق آیات، ناگزیر از بررسی اسلوب هنجارگریزی یا إنزیاح هستیم. گریز از اصول زبان هنجار، دارای اهدافی است که مخاطب را برای دست یابی به مفاهیم و معانی جدید به فکر فرو می برد؛ خاصه اگر این فرآیند در متن قرآن کریم باشد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته، عوامل هنجارگریز مفعول ها در جزءهای اول تا سوم قرآن کریم بر اساس نظریه جان کوهن از دو وجه ساختاری و معنایی مورد تحلیل قرار گرفته است. هنجارگریزی معنایی شامل صنایع بیانی یعنی استعاره، مجاز، کنایه و تشبیه است و هنجارگریزی ساختاری در تقدیم، تأخیر، حذف، التفات و اطناب صورت می گیرد. نتایج برآمده از پژوهش نشان می دهد که هنجارگریز بودن کلمات و جملات دارای اعراب منصوب، به چه میزانی در زیبایی لفظی و معنایی سه جزء اول قرآن کریم اثرگذار است و از طرفی با بررسی نمونه هایی از آیات در این اجزاء نشان داده شد که با تمرکز بر روی هنجارگریزی چطور می توان به مفاهیم جدیدی از معانی مفعول ها در قرآن کریم دست یافت.
الصعاليک؛ من النرجسيه إلي اليوتوبيا في ضوء نظريه هاينزکوهت وجورج فلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
257 - 278
حوزههای تخصصی:
تلعب النرجسیّه دوراً مهماً فی تحدید هویه المرء وتدلّ علی الخصائص المتمثلّه بحبّ الذات والتفرّد، ویری بعض الباحثین أنَّها ناجمه عن خلل نفسی أسهم المجتمع فی ظهوره وانتشاره علی نحو واسع. والیوتوبیا منسوبه إلی «طوبی» و«طوباویّه» فی الحیاه الدنیا وتدلّ علی المدینه الفاضله علی ضوء نظریه المحلّل النفسی، «جورج فلز». یتبع هذا البحث دراسه سیکولوجیّه لمعالجه النرجسیّه والیوتوبیا فی شخصیّه الصعالیک فی ضوء آراء «هاینزکوهت» و«جورج فلز» اعتمادا علی المنهج الوصفیّ- التحلیلیّ.من نتائج البحث أنّ الصعالیک کانوا نرجسیین معتدین بأنفسهم معجبین بها بإفراط وأسباب ذلک یمکن أن تکون الحقاره وطردهم من القبیله والتمییز اللونی وضیم القبیله وحیاتهم الخاصّه ولجوئهم إلی البیداء والوحوش، ولکن لا یدلّ هذا العصیان الروحیّ علی التوحّش المحض فی الصعالیک کما یری بعض الباحثین، بل إنّ أعمالهم الأدبیّه أدّت إلی نشر فکره الیوتوبیا فی المجتمع وهی تدور حول المفاهیم الّتی یؤکد الإسلام علیها کالخروج علی الظلم الاجتماعیّ وبثّ فکره الوحده الاجتماعیّه والمساواه، مقارناً بما قال جورج فلز الانجلیزیّ فی الیوتوبیا.
بناء المنظور الرّوائي في روايه «ثلاثيه غرناطه» لرضوى عاشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
279 - 302
حوزههای تخصصی:
لقد سعت هذه الدّراسه إلى تناول «بناء المنظور الرّوائی فی ثلاثیه غرناطه»، وقد شغلت «الثلاثیه» حیّزاً واسعاً فی الأعمال الرّوائیّه، ولهذا رأینا من المهم جدّاً التّرکیز على البنى الدّلالیه سیّما وأنها الأداه الرّئیسه للبحث فی الوقائع الماضیه والحاضره. بناء على ذلک سنخصّص الکلام فی «ثُلاثیّه غرناطه» على بنیه الموقع، والمستویین الإیدیولوجی والنّفسیّ، لتبیان أهمیّه البحث فی المنظور الروائی، وبنیه الموقع والدّور مع التّرکیز على المستوى الإیدیولوجی لنُظهر ما تحمله الأدیبه من فکر فذٍّ ونَفَسٍ طموح، وإظهار أهمّیّه ذلک من خلال ما تنطق به الشّخصیّات على لسان الرّواه. یتّضح لنا مما تقدم أنّ الأدیبه تُرکّز فی ثلاثیتها على راوٍ علیم مُتعدّد الظُّهور والغیاب فی الوقت نفسه، إلّا أنّ ظُهور الرّاوی هیمن على غیابه، فالمُستوى الإیدیولوجی فی الثُّلاثیّه یتمثّل بمحاور عدّه، کالدّین، السّیاسه، الاجتماع والتّاریخ، وجمیعها ارتبطت فیما بینها لتُشکّل النّصّ الرّوائی الّذی یُبلور بفکرٍ أخّاذ، فظهرت الکاتبه بوعی تام، وثقافه عمیقه لتاریخ العالم العربیّ، فالحاضر ما هو إلاّ امتداد للماضی، والبحث فی الماضی یُساعد المُتلقّی على فهم حاضره، ومُحاوله للمُحافظه على کیانه وعُروبته من أیّ اغتصاب أو اعتداء، وبالفعل هذا ما أرادته الرّوائیّه بحیث استمدّت من الأحداث التّاریخیّه رُؤیه فکریّه وفنّیّه مُعاصره لتخدم غایاتها السّیاسیّه، والاجتماعیّه والدّینیّه من ناحیه سیسیولوجیّه. وما رأینا ه فی روایه «رضوی عاشور» یُمثّل الوعی بحقیقه الأحداث والصّراع القائم فی غرناطه الّتی رُمز إلیها بفلسطین الیوم، وهنا إشاره إلى أنّ هذه القضیّه تثیر إشکالیه کبیره، سیّما وأنّ هناک إشکالیات حول القضیه، ولهذا تعدّ هذه المقارنه - فلسطین والأندلس-مرفوضه وغیر جائزه على الإطلاق؛ لأن فلسطین عربیه وهی لأبنائها العرب. أمّا الأندلس، فقد احتلها العرب وقام الإسبان باستعادتها. أمّا قضیه إعاده فلسطین إلى أهلها العرب فهو ما ترمی إلیه الأدیبه «رضوى عاشور»، ونعتقد أنّها تقصد هذه الاستعاده، وأنّ مقارنتها الأندلس بفلسطین جاءت عفواً منها على ما نظن. فقد اعتمدنا فی دراستنا هذه على المنهج البنیوی التکوینی لأنّ «ثُلاثیّه غرناطه» تحکی الوجع النّفسی والاجتماعی والفکری.
بازیابی آموزه های سیاست ایرانی در اندیشه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارابی را بنیان گذار فلسفه در جهان اسلام می دانند. وی گفتمانی آمیخته از عقل یونانی، نقل اسلامی و خرد ایرانی ارائه نمود. این نوشتار واکاوی مولفه های ایرانی این گفتمان را موضوع تامل قرار داده است. در واقع کوشش نوشتار شناسایی چندوچون حضور و امتداد حکمت ایرانی در اندیشه معلم ثانی است. به باور ما، فارابی ایرانی اندیشی را در هستی شناسی، شناخت شناسی و سیاست اندیشی ویژه اش دنبال کرده است. پژوهش در تلاش برای مشابه یابی این سه مولفه گفتمان سیاسی فارابی در گفتمان خرد سیاسی ایرانی است. در این میان می توان هستی شناسی را معادل سلسله فرشتگان به مثابه عامل پیوستگی آسمان و زمین، شناخت شناسی را در مرتبه بلند خرد و سیاست اندیشی را در جایگاه برجسته شاه آرمانی در اندیشه ایرانی سراغ گرفت. بازشناسی و بازخوانی مایه های ایرانی اندیشه سیاسی فارابی با بهره گیری از چارچوب نظری تبار شناسی و در سه بخش هستی شناسی، شناخت شناسی و سیاست اندیشی به نگارش درآمده است.
بازنگری اخلاقی سیاست مقاومت در سپهر نظریه های اخلاق هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تجزیه و تحلیل مقاومت بر اساس نظریه های سه گانه اخلاق هنجاری می پردازد. اخلاق در ترکیب با سیاست، مبانی کنش سیاسی افراد و جوامع را تشکیل می دهد؛ بنابراین «مقاومت» آنها در برابر قدرت های سلطه گر از منظر اخلاقی قابل بررسی است (ازجمله، دفاع از حق مقاومت). هر چند چنین حقی به عنوان یک اصل هنجاری در دوران مدرن مورد توجه قرار گرفته است، اما کندوکاو اخلاقی آن می تواند موضوعی جذاب در سپهر اخلاق باشد. از این رو نویسندگان با استفاده از روش توازن متأملانه تلاش دارند ضمن ایضاح ساختار مفهومی اخلاق مقاومت، تمهیدات نظری مناسبی برای جریان مقاومت سیاسی در حوزه فلسفه اخلاق و نظریه سیاسی فراهم سازند. برهمین اساس، این پژوهش نسبت حق اخلاقی مقاومت سیاسی با مقوله های اجتماع اخلاقی، مصلحت عمومی و افتخار را بحث و نشان داده است که این سه چگونه شرایط امکان و اخلاقی بودن مقاومت را فراهم می آورند.
نظریه ارسطویی امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع امنیت پیشینه ای به دیرینگی زندگی بشری دارد ولی مطالعه امنیت به عنوان مفهومی ناوابسته از این دیرپایی برخوردار نیست. بررسی علمی مقوله امنیت پس از جنگ جهانی اول در پرتو رشته های مطالعاتی دیگر و پس از جنگ جهانی دوم در چارچوب مفهوم «امنیت ملی» به نگرش درآمد. با این همه، امنیت به معنای پاسداری از هستی انسانی، نخستین دغدغه انسان و هم بودهای انسانی بوده و موضوعی چنین شایان نگرش، چیزی نیست که تا دهه های پسین به اندیشه ورزی اندیشمندان بزرگ تاریخ در نیامده باشد. از این رو پژوهش زیر تلاش می کند تا در راستای گستره افزایی به بررسی های امنیتی، یک نظریه امنیتی را برپایه اندیشه سیاسی یکی از نام دارترین فیلسوفان تاریخ، یعنی «ارسطو» واسازی کند. به سخن دیگر، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که: یک نظریه امنیتی برسازی شده برپایه آموزه ها و اندیشه سیاسی ارسطو از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ بایستگی این امر از یک سو، به تلاش برای زدایش یکی از کاستی های بررسی های امنیتی کنونی یعنی کرانمندشدن آنها به دهه های پسین و نبود نگرشی درخور به آرای فیلسوفان و اندیشمندان گذشته است و از دیگر سو، برساخت سنجه ای است که برپایه آن بتوان هم نظریه های امنیتی روزآمد و هم سیاست های امنیتی روزمره و پیامدهای شان را ارزیابی کرده و بازاندیشید.این پژوهش با به کارگیری روش هرمنوتیکی نشان می دهد که هم ساز با سویه های نظامی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امنیت، توانایی نظامی در برابر تهدیدهای بیرونی، ماندگاری سیاسی، ثبات و آرامش اجتماعی و برآوردن نیازهای اقتصادی، بن مایه های نظریه ارسطویی امنیت می باشند.
انسان شناسی مولانا و مدلول های نظری آن برای ارتقای همبستگی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 142
حوزههای تخصصی:
مواجهه با چالش های جهانی نیازمند تقویت انگاره همبستگی بین المللی است. دو ایده شناسایی و تاکید بر حقوق مبتنی بر همبستگی در چارچوب ادبیات حقوق بشری و برساخته بودن هویت در بستر نظریه های روابط بین الملل، تلاش های نظری راهگشا برای طرح انگاره همبستگی بین المللی محسوب می شوند. حقوق مبتنی بر همبستگی درصدد تقلیل تمرکز بر فرد و ترغیب همه کشنگران بین المللی برای مشارکت در تحقق این دسته از حقوق است اما در قیاس با حقوق فردی نتوانسته یک مبنای نظری جایگزین برای موجه ساختن این دسته از حقوق ارائه نماید. ایده برساخته بودن هویت نیز گرچه طبیعی انگاشتن هویت در میان کنشگران بین المللی را به مسئله بدل ساخته و تحول در هویت و متعاقب آن درک کنشگران از منفعت را ممکن می داند اما برای تقویت انگاره همبستگی کافی نیست و دستیابی به این مهم، نیازمند ارائه روایت جدید از انسان است. پرسشی که در مقاله پیش رو، قصد داریم به آن پاسخ دهیم این است که رویکرد انسان شناسانه ی مولانا به چه طریق می تواند به تقویت انگاره همبستگی بین المللی در ساحت نظری کمک کند. ادعای مقاله این است که روایت انسانشناسانه مولانا با تاکید بر وحدت ارواح بشری و تقدم این وحدت بر فردیت، شناسایی یک غایت مشترک و تقویت روحیه همدلی و مسئولیت پذیری، می تواند از یک سو مبنای توجیه حقوق و مسئولیت مشترک انسان ها قرار گیرد و از دیگر سو روایت جدید از ماهیت انسان که بیانگر انسجام و اشتراک هویتی میان انسان ها است ارائه نماید.
حکمرانی سازمانی مبتنی بر رویکرد تکامل توأمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
7 - 29
حوزههای تخصصی:
سازمان ها در جهانی پویا و سرشار از تعامل در حال رشد و تکامل می باشند که این امر رویکردهای تعاملی در بحث رشد و توسعه سازمان ها را ضروری می سازد، در واقع وجود حاکمیت سازمانی در سازمان های دولتی بسیار حیاتی است و می تواند در بهتر شدن عملکرد آنها در اجرای خط مشی و سیاست تاثیرگذارباشد. در این زمینه یکی از موضوعاتی که در سه دهه گذشته حضور خود را از مباحث زیست شناسی به مباحث سازمانی گسترده نموده و توانسته از جایگاهی درخور در زمینه مطالعات حوزه مدیریت و سازمان برخوردار گردد موضوع تکامل توأمان یا هم فرگشت می باشد. از این رو پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی حکمرانی سازمانی مبتنی بر رویکرد تکامل توأمان پرداخته است و نتایج مطالعات نشان داد که حکمرانی خوب سازمانی نتیجه تعامل همه سطوح یک سازمان است . لذا در سازمان های دولتی تعامل همه سطوح سازمان سبب می شود که حکمرانی سازمانی مطلوب برای ارتقاء هر چه بیشتر کیفیت حکمرانی معنا و مفهوم پیدا کند. پیش فرض اصلی نیز، هماهنگی بین اجزاء و عناصر مختلف سازمان با خود و با استراتژی کل سازمان است؛ به گونه ای که اگر این هماهنگی به طور کامل تحقق یابد، موفقیت و بهبود عملکرد(افزایش رشد در شاخصهای عملکردی) در سازمان رخ خواهد افتاد.
ظرفیت های حقوقی اسلامی مغفول در سندنویسی بین المللی؛ مطالعه موردی «راهبرد سازمان همکاری اسلامی در خصوص سالمندی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
713 - 746
حوزههای تخصصی:
در سال 2020 میلادی سازمان همکاری اسلامی (OIC) اقدام به تصویب سندی با عنوان «راهبردهای سازمان همکاری اسلامی درخصوص سالمندی» کرد. این سند که به بسترسازی حقوقی و مدیریتی در زمینه تحولات جمعیتی و مشکلات ناشی از آن پرداخته است، در صدد این امر بوده تا چالش های پیش روی جوامع اسلامی در این خصوص را شناسایی و راهکارهایی برای رفع آن ارائه کند. این مقاله از منظر حقوقی به این سؤال پاسخ می دهد که «آیا سند مذکور مصوّب سازمان همکاری اسلامی توانسته است از ظرفیت نظام های حقوقی کشورهای اسلامی بهره ببرد و آیا ظرفیت های موجود در سندنویسی در خدمت داشته های حقوقی کشورهای مسلمان قرار گرفته است؟» برای پاسخ به این سؤال، نوشتار پیش رو با روش تحلیلی توصیفی، کیفیت و میزان «اشراب هنجارهای حقوقی مبتنی بر شریعت اسلامی» را مورد ارزیابی قرار می دهد و تلاش سازمان برای ایجاد «همگرایی حقوقی میان کشورهای اسلامی» به واسطه این سند را بررسی می کند. هم چنین، چگونگی استفاده از ظرفیت های سندنویسی بین المللی همانند «بازتعریف مفاهیم منبطق بر فرهنگ دولت های عضو» و «کاربست اصطلاحات جدید» را به بوته نقد گذاشته شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تلاش سازمان همکاری اسلامی منجر به اصدار سندی با هویت اسلامی نشده و سازمان مذکور نتوانسته است مناسبات معناداری میان سند یادشده و اسناد حقوقی جهانی مرتبط ایجاد کند، که برای رفع این نقیصه می توان با تصویب قانونی داخلی در حوزه سالمندی، ظرفیت های دینی در عرصه هنجارسازی حقوقی را به نمایش گذاشت و به عنوان یک الگوی تقنینی (تقنین مشترک) به دیگر دولت های اسلامی و غیراسلامی معرفی کرد.
انطباق سنجی «استخراج رمز ارزها در بستر بلاک چین» با «قمار» از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
781 - 814
حوزههای تخصصی:
بی تردید در دنیای امروز، انطباق سنجی پدیده های نوظهور در حوزه تکنولوژی با قوانین و مقررات شرعی به جهت مشخص ساختن تکلیف مردمان امری ضروری است. یکی از این رویدادهای جدید، فرایند «استخراج رمزارز» در بستر بلاک چین است. در بادی امر، با توجه به شباهت احتمالی آن با قمار، ضروری می نماید که مفهوم قمار و ویژگی های آن از منظر شریعت مشخص شده، آنگاه روشن شود که آیا می توان شرعاً ماهیت استخراج رمزارزها را قمار دانست یا خیر؟ این نوشتار ضمن بازشناسی مشخصات قمار و بررسی آراء فقهای امامیه در این زمینه، با روش توصیفی تحلیلی به این نتایج دست یافته است که وجود منافع عقلایی در استخراج رمزارزها مانع صدق «لعب» بر آن شده است. همچنین پاداش اعطاء شده در این فرایند را نمی توان از باب «مُراهنه» (گروگذاری) دانست و به تبع، وجود «بردوباخت مالی» نیز در آن منتفی است. عدم موفقیت در استخراج نیز به معنای بازنده بودن استخراج کننده نیست و رقابت موجود در آن به مانند جعاله عام بوده و «مسابقه» نامشروعی اتفاق نمی افتد؛ چه اینکه، قوام مسابقه به وجود رقیب به شرط شیء است، حال آنکه در استخراج رمزارزها وجود رقیب لابشرط است. میزان «ریسک» موجود در استخراج به اندازه عمل پرخطر قمار غیرمتعارف نبوده و ازهمین روی، نمی توان آن را «شانسی» دانست. همچنین تلاش هایی که برای استخراج صورت می گیرد، معنای «مَیسر» بودن را از آن دورتر کرده است. بر اساس یافته های این پژوهش، ادعای قمار بودن استخراج رمزارزها پذیرفتنی نیست. واضح است که نتایج مذکور، به معنای مشروعیت فرایند یادشده نیست، بلکه در این خصوص، چالش های دیگری همچون «اکل مال به باطل بودن» و «مالیت نداشتن» رمزارزها وجود دارد که اهل پژوهش را به تتبع فرامی خواند.
بازخوانی انگاره های «شرع» و «قانون» نزد شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
851 - 882
حوزههای تخصصی:
نسبت «فقه» و «قانون»، به خصوص در دهه های اخیر، در کانون توجه ارباب دانش قرار گرفته است. از این روی، پی جویی تاریخی بُن مایه های فکری اندیشمندان مسلمان، به ویژه فقیهان عصر مشروطه، می تواند دراین باره راهگشا باشد. در کشاکش بحث های عصر مشروطه خواهی ایرانیان، تعیین موضع نسبت شرع و قانون، همواره نقشی مهم و مؤثر داشته و چه بسا محور اصلی نزاع اندیشمندان این دوره بوده است. به طور خاص، دور از انتظار نیست که فقیهان، به قانون از رهگذر نسبت آن با شرع بنگرند. در شمار این فقهاء، می توان از شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی به مثابه نمایندگان دو نگاه متقابل در نسبت سنجی شرع و قانون نام برد. در تحلیل های پسینی ناظر به این نزاع، شماری محققان از طیف های گوناگون دست به پژوهش برده اند و مؤلفه های مختلف معرفتی و غیرمعرفتی را به عنوان عوامل مؤثر بر اتخاذ موضع این دو فقیه نسبت به قانون برشمرده اند. با توجه به اینکه در سنجش مناسبات میان این دو امر، درک طرفین جدال از این نسبت نقش بنیادین دارد، نمی توان انکار کرد که خوانش این دو فقیه از «شریعت» و نیز تلقّی آن ها از مفهوم «قانون» در اتخاذ موضع عملی ایشان مؤثر بوده است؛ بر این اساس مقصد پژوهش حاضر، «بازخوانی آراء شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی درباره انگاره های شرع و قانون و سرانجام تبیین تفاوت انگاشت از فقه و قانون در نسبت سنجی میان این دو نهاد» خواهد بود. در نهایت نشان داده خواهد شد که می توان گرایش این دو اندیشمند به اتخاذ مواضعی متعارض نسبت به قانون را ناشی درک متفاوت آن ها از «مفهوم قانون» دانست.
بررسی تطبیقی نظام حقوقی ایران با اسناد و مقررات بین المللی در خصوص پیشگیری از آلودگی های ناشی از نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
883 - 908
حوزههای تخصصی:
آلودگی های ناشی از نفت و گاز و فرآورده های آن ها می تواند آسیب گسترده و غیرقابل جبرانی به محیط زیست وارد کند، علاوه بر آن، این آلودگی ها به دلیل خصیصه سیال بودن به راحتی به قلمرو دیگر کشورها نیز قابل سرایت خواهد بود. مبارزه علیه این آلودگی های زیست محیطی که دارای جنبه های داخلی و بین المللی می باشند، معمولاً در سه مرحله پیشگیری، تعقیب و رسیدگی صورت می پذیرد. جبران خسارات حادث شده از آلودگی های نفتی و گازی بی تردید پرهزینه، و در برخی موارد ناممکن است، به همین منظور، «اصل پیشگیری» به عنوان یک قاعده طلایی تقریباً در همه اسناد زیست محیطی بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. ماحصل اصل مذکور این است که دولت ها هنگامی مجاز به انجام فعالیتی هستند که نشان دهند آن اقدام باعث ورود ضرر به محیط زیست نخواهد شد. اگر چه اصل پیشگیری با سایر اصول مذکور در مقررات بین المللی زیست محیطی از قبیل اصل احتیاط، اصل حاکمیت، اصل استفاده صیانتی، اصل استفاده غیرزیان بار از قلمرو سرزمینی، اصل همکاری، اصل اطلاع رسانی، اصل حفاظت و حمایت از محیط زیست و اصل توسعه پایدار ارتباط تنگاتنگی دارد، امّا به دلیل اهمیت، معمولاً مقدم انگاشته می شود. نگارندگان در پژوهش حاضر، با ملاحظه اسناد بین المللی و مقررات داخلی ایران، با رویکردی تطبیقی به چگونگی تفوق این اصل بر دیگر اصول پیش گفته پرداخته اند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر کارآفرینی دانش آموزان هنرستان های تربیت بدنی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
277 - 308
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی دانش آموزان هنرستان های تربیت بدنی کشور بر پایه مدل سه شاخگی و اولویت بندی این عوامل با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی انجام شد. این تحقیق براساس نوع جهت گیری و هدف پژوهشی کاربردی، از منظر ماهیت و نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و به لحاظ نوع داده ها آمیخته کیفی- کمی بود که از طریق مطالعه و بررسی ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق و همچنین از طریق توزیع پرسش نامه خبره و نظرسنجی از 20 تن خبره حوزه مورد مطالعه که به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند، به شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی دانش آموزان هنرستان های تربیت بدنی کشور در سه شاخه عوامل رفتاری، ساختاری و زمینه ای پرداخت و جهت وزن دهی و اولویت بندی این عوامل از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی چانگ استفاده کرد. نتایج تحلیل داده های پژوهش که در نرم افزار اکسل طراحی شده برای پیاده سازی و اجرای تکنیک سلسله مراتبی فازی چانگ انجام شد، نشان می دهد عوامل زمینه ای با 4 عامل اصلی و وزن 464/0 در اولویت اول، عوامل رفتاری با 6 عامل اصلی و وزن 361/0 در اولویت دوم و عوامل ساختاری با 9 عامل اصلی و وزن 175/0 در اولویت سوم عوامل مؤثر بر کارآفرینی دانش آموزان هنرستان های تربیت بدنی کشور قرار دارند.
اثر تمرینات هوازی بر سطوح سرمی آپولیپوپروتئین M، نیم رخ لیپیدی و متابولیکی در زنان جوان چاق غیر فعال
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر دوازده هفته تمرینات هوازی بر سطح سرمی APOM، نیم رخ لیپیدی و شاخص مقاومت به انسولین در زنان چاق بود. 20 زن چاق در دو گروه تجربی و گروه کنترل (10 نفر در هر گروه) تقسیم شدند که با توجه به شاخص توده بدنی همگن شده بودند. آزمودنی ها در گروه تجربی در دوازده هفته تمرینات هوازی دویدن با شدت 75-50 درصد ضربان قلب ذخیره، 55-30 دقیقه در هر جلسه و پنج جلسه در هفته شرکت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس، تی زوجی و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P انجام شد. با استفاده از آزمون بنابر نتایج تحلیل کوواریانس بین تغییرات سطوح ApoM ، انسولین، گلوکز ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول، HDL و LDL، شاخص مقاومت به انسولین، وزن، درصد چربی بدن، محیط کمر و محیط لگن در دو گروه تجربی و کنترل تفاوتی معنی دار وجود داشت. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد اجرای 12 هفته تمرینات هوازی ضمن کاهش معنی دار سطوح ApoM و HDL، با کاهش معنی دار سطوح انسولین،گلوکز ناشتا، تری گلیسرید، کلسترول و LDL، شاخص مقاومت به انسولین، و کلیه شاخص های آنتروپومتری در گروه تجربی در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون همراه بود. با این همه، تنها بین تغییرات سطوح سرمی ApoM پس از 12 هفته تمرینات هوازی با تغییرات کلسترولارتباط مثبت معنی دار وجود داشت. چنین به نظر می رسد اجرای 12 هفته تمرینات هوازی با وجود کاهش سطوح سرمی ApoM، سبب بهبود ترکیب بدن، نیم رخ لیپیدی و مقاومت به انسولین می گردد.
تاثیر مکمل سازی رزوراترول بر تغییرات نیمرخ التهابی در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده ساز در مردان جوان غیر فعال دارای اضافه وزن
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر 14 روز مکمل سازی رزوراترول بر تغییرات سطوح سرمی اپلین و نسفاتین-1 در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده ساز در مردان جوان دارای اضافه وزن و غیر فعال بود. 20 مرد جوان دارای اضافه وزنِ غیر فعال (انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (تجربی و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی ها در هر دو گروه تجربی و کنترل، در یک وهله فعالیت ورزشی تا سرحد واماندگی (آزمون بروس) شرکت کردند. سپس، آزمودنی ها در گروه تجربی (مکمل) به مدت 14 روز و هر روز یک وعده کپسول مکمل رزوراترال 400 میلی گرمی مصرف کردند. آزمودنی ها در گروه کنترل (دارونما) نیز طی 14 روز، روزانه یک عدد کپسول 400 میلی گرمی لاکتوز مصرف کردند.اولین مرحله خونگیری قبل از شروع دوره پژوهش و دومین مرحله خونگیری بلافاصله بعد از اجرای آزمون بروس انجام گرفت. در روز پانزدهم و پس از پایان دوره 14 روزه مکمل دهی، مجددا از آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد.سپس آزمودنیها آزمون بروس را اجرا کرده و مجددا بلافاصله پس از اجرای آزمون عملی خونگیری چهارم انجام شد.بنابر نتایج آزمون تی زوجی، در گروه تجربی، تغییرات سطوح نسفاتین-1 سرم بعد از مکمل گیری در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده ساز معنی دار بود.با این حال، تفاوت معنی داری بین میانگین تغییرات سطوح سرمی اپلین در پاسخ به یک وهله فعالیت ورزشی وامانده سازبعداز مکمل گیری در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، مشاهده گردید .بنابر نتایج آزمون همبستگی پیرسون، تنها بین سطوح اولیه نسفاتین-1 سرم با ارزش های اولیه وزن ارتباط معنی داری وجود داشت.
واکنش اتحادیه کشورهای عربی و اتحادیه آفریقا به تهدیدهای ناشی از جرایم تروریستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
75 - 95
حوزههای تخصصی:
اتحادیه کشورهای عربی و اتحادیه آفریقا با بهره گیری از گفتمان های سیاسی و حقوقی و استفاده از ابزارهای عملیاتی مقابله، در قبال تهدیدها و چالش های موجود در قبال اقدام های خشونت آمیز به ویژه جرایم تروریستی پاسخ داده اند. البته بخش قابل ملاحظه ای از این پاسخ ها در قبال رفتارهای خشونت آمیز و تروریستی گروه داعش طی سال های اخیر بر پایه تحولاتی بوده که در منطقه خاورمیانه و آفریقا رخ داده است. لازم به ذکر است به رغم این که اتحادیه های کشورهای عربی به طور رسمی تمایل خود را برای مواجهه با گروه های تروریستی نظیر داعش آشکار ساخت، اما ساختارهای سازمانی، مقررات قانونی و ابزارهای عملیاتی آن بسیار ضعیف تر از اتحادیه آفریقا عمل کرد. به هر روی، اتحادیه کشورهای عربی در فرایند تقابلی با جرایم تروریستی ضمن ایجاد مشروعیت دموکراتیک، به بهره گیری عملیاتی از سازوکارها و معیاری حقوق بشری، برای تعریف و توصیف این جرایم اقدام های مؤثری صورت دهند. البته انجام راهبردهای مزبور به تنهایی موجب پیشگیری و مقابله با رشد و توسعه روزافزون جرایم تروریستی نخواهد بود، بلکه پیوستن دولت ها به مقررات سازمان های منطقه ای و حتی بین المللی و انعکاس آن ها در مقررات داخلی از اقدامات ضرورتی انکارناپذیر است. یافته های پژوهشی این مقاله حاکی از آن است که لزوم طراحی و تدوین سندی استاندارد به عنوان امری ضرورت قلمداد می شود و باید در این فرایند، سازمان های منطقه ای ضمن هم گرایی و اجماع، نسبت به اتخاذ سیاستی واحد در قبال پیشگیری و سرکوب جرایم تروریستی مبادرت نمایند. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است و داده ها نیز به شیوه اسنادی با ابزار فیش برداری جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.