مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نگاره
حوزه های تخصصی:
رزم افزارهای ایرانی دارای قدمتی دیرینه و مزین کننده موزه های ایران و جهان هستند. محور اصلی این پژوهش بررسی رزم افزارهای ایران در دوران اسلامی با استناد به داده های گنجینه اسلامی موزه ملی ایران است. عمده مطالب نیز در سه محور تجهیزات نظامی، تشکیلات نظامی و فلزکاری ایران گنجانده شده است. سؤالات پژوهش مبتنی بر آن است که رزم افزارهای ایران در دوران اسلامی چه روندی داشته است و ارتباط آثار هنری گنجینه اسلامی موزه ملی با رزم افزارها چگونه قابل تبیین است؟ فرضیه موجود بیانگر تحولات تکنولوژیکی و ساختاری ادوات و ابزارهای رزم در دوران اسلامی است. آثار هنری گنجینه اسلامی موزه ملی، شواهد مادی و مدارک مستند و سند پژوهانه ای از طرح و شکل ابزارهای رزم در گونه های متعدد در ادوار مختلف ایران در دوران اسلامی هستند. تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی و همراه با بازدید میدانی، نتیجه نشان می دهد رزم افزارها گنجینه اسلامی نمایانگر دو مرحله متفاوت، قبل و بعد از دوره صفویه در تاریخ رزم افزارهاست. تشکیلات نظامی را می توان از نسخه های خطی مرتبط و متون اسلامی باقی مانده استنتاج کرد اما آثار هنری نمی تواند بازگوکننده این تشکیلات باشد.
تحلیل ترانشانه ای دگردیسی و آیین تشرّف در شاهنامه به روایت تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگردیسی از مهم ترین عناصر ادبیات، به ویژه ادبیات حماسی و اسطوره ای، به شمار می رود. یکی از انواع آن، «دگردیسی تشرّفی» است که در شاهنامه جلوه های مختلفی دارد. داستان «اندر آزمون کردن شاه آفریدون پسران را به ناشناس» جلوه بارزی از این نوع دگردیسی است که در آن، فریدون به هیئت «اژدها» درمی آید. در این مقاله این داستان از منظر ادبیات تطبیقی و پیوند شعر و نگارگری تحلیل می شود. مصوّرسازی دگردیسی تشرّفی، ازخلّاقانه ترین الهامات تصویری برگرفته از متن شاهنامه است که در این پژوهش به تحلیل نگاره هایی از روایت یاد شده می پردازیم. به منظور تحلیل متون تصویری منتخب، پس از اشاره به متن کلامی روایت و چرایی دگردیسی موقتی فریدون به اژدها، به تحلیلریخت شناسانه نگاره ها در مکتب های مختلف نگارگری و نیز بررسی دخل وتصرف نگارگر در انتقال روایت از نظام کلامی به تصویری اشاره شده است. روش انجام پژوهش، روش توصیفی ـ تحلیلی و پژوهش بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که دگردیسی در نگاره های منتخب، دارای کارکرد آزمونی و درجهت تشرّف به مقام شهریاری، مردانگی و همسرداری با درون مایه اژدهاکشی صورت پذیرفته و جلوه پیوند آیین تشرّف و دگردیسی است که با نشانه هایی در نگاره مبنی بر مجازی بودن اژدها و برگزاری آیین تشرّف نیز قابل اثبات است، امّا درک دگردیسی تنها با رجوع به پیش متن کلامی ممکن است.
گزارش علمی: نقاشی ایرانی در مقام منبع تاریخ معماری ایران
حوزه های تخصصی:
مدارک تصویری ازجمله مهم ترین مدارک در مطالعه تاریخ و به خصوص تاریخ معماری است. مدارک تصویری انواع مختلفی دارد که نقاشی نوعی مهم در میان آن هاست که ظرفیت های آن چندان شناخته شده نیست و کمتر در تحقیقات معماری مورد استفاده قرار گرفته است. این مقاله به شناخت این ظرفیت ها و نکات لازم در استفاده از آن ها می پردازد. این نکات از مرور جامع ادبیات این موضوع، شناخت پیشینه و منابع نقاشی ایرانی و تأمل بر وجوه مختلف آن استخراج شده است. در نهایت، این مقاله مشخص می کند جایگاه انواع نگاره در مطالعه تاریخ معماری چیست و چگونه می توان آن ها را دست مایه تحقیق در معماری ایرانی قرار داد.
بررسی تطبیقی نگارة «در راه اورشلیم» و نگارة «معراج»، اثر سلطان محمد (با تأکید بر پیامبر(ص)، جبرئیل و براق)
روایت قرآنی معراج پیامبر(ص) رایج ترین مضمون شیعی در حوزه نگارگری ایرانی- اسلامی است که همواره بستری مناسب برای خلاقیت هنرمندان نگارگر ایرانی را فراهم نموده است. نگاره در راه اورشلیم از معراج نامه شاهرخی که در دوره ی تیموری مصور شده و نگاره ی معراج اثر سلطان محمد،که در دوره ی صفوی منقوش شده، رقعه هایی بی نظیر در عرصه هنرهای دینی محسوب می شوند،که ضمن بهره مندی از اسلوب نگارگری زمانه ی خود، دارای عناصر تصویری شامل: پیامبر(ص)، جبرئیل و بُراق می باشند. لذا در این مقاله سعی در پاسخ دادن به این مسئله است که هر دو نگاره دارای چه عناصر ساختاری مشترک و عوامل شیعی تأثیر گذار بر ساختارهای مشترک این دو نگاره کدامند. ابتدا طبق تحقیقات اسنادی و کتابخانه ای، دو نگاره از دو دوره متفاوت انتخاب و از حیث ساختار و ترکیب بندی و سپس عوامل شیعی تأثیرگذار بر این ساختارهای مشترک همچون بینش نگارگر در مورد نور محمدی و انسان کامل بررسی شد. مقاله ی حاضر به روش توصیفی - تحلیلی در پی دست یابی به وجوه اشتراک و افتراق ساختاری و عوامل شیعی تأثیرگذار در هر دو نگاره است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در هر دو نگاره، نور محمدی است که در بینش شیعی فیض مطلوب انسان کامل است و این انسان کامل در وجود پیامبر(ص) به یک شکل، اما در دو اثر متبلور شده است.
آیکونوگرافی نگارة ظاهرشدن فرشتة جبرییل در اندازة واقعی خود (با تأکید بر پیامبر(ص) ، جبرئیل و براق)
آیکون، یا آیکونوگرافی امروزه یکی از روش های تحقیقاتی معتبر در زمینه ی مطالعات تصویری قلمداد می شود. در قرن بیستم این مطالعات نظام مند به صورت یک دانش مستقل و آکادمیک ارائه می شود. این جریان که در قرن شانزدهم توسط سزار ریپا آغاز شد، با شخصیت هایی همچون دیدرو، دیدرون، مال، واربورگ و پانوفسکی تداوم و تکمیل شد. آیکونوگرافی شاخه ای از علم آیکونولوژی است که در آن مطالعات بر روی یک نمونه تصویری در بستر گسترده ای از تاریخ، فرهنگ، هنر و مناسبات اجتماعی صورت می پذیرد. در این مقاله بر اساس رویکرد پانوفسکی به بررسی نگاره ای از معراج نامه شاهرخی متعلق به مکتب هرات(قرن 9 ه .ق) با عنوان ظاهر شدن فرشته ی جبرئیل در اندازه ی واقعی خود می پردازیم. در آیکونوگرافی، نگارگری ایرانی اسلامی در عصر شاهرخ شاهد تحولاتی جدی در نگارگری با موضوعات هنری در حوزه ی دینی و مذهبی هستیم. مضامین دینی، در نگارگری ایرانی جان تازه ای به خود می گیرد، که توسط رویکرد آیکونوگرافی قابل ادراک می باشد؛ چرا که نگارگر دینی دوره ی شاهرخ عمدتاَ به ارائه ی تصاویر حسی و با مفاهیمی دینی، عقیدتی و به سفارش حاکمان وقت ارائه می دهد. برای درک بهتر نگاره های معراج نامه ی شاهرخی کاربست سه مرحله ای پانوفسکی که شامل رویکرد توصیفی(فرمی)، تحلیلی و تفسیری است به خوبی مؤثر واقع شده. در این مقاله با بررسی این نگاره از نسخه ی معراج نامه ی شاهرخی به مدد همین سه رویکرد و روند تفسیری، سعی در پاسخ به این مسئله است که، در این نگاره چه بیان های تصویری از دیدگاه آیکونوگرافی وجود دارد؟ تا ضمن درک موضوع و مضمون اثر و همچنین پی بردن به معنی لایه های درونی یک اثر، به طور علمی و صحیح به شناخت درستی از شکل گیری یک اثر هنری و مقصود خالق اثر، در یک دوره ی تاریخی، دست یافت.
بررسی تطبیقی عناصر بصری نگاره های «دربار جمشید» و «دربار فریدون» در شاهنامه ی طهماسبی با تأکید بر ترکیب بندی نگاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
60 - 78
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین ویژگی های یک اثر هنری که می تواند بیانگر مفاهیم به کاررفته در آن باشد، ترکیب بندی و عناصر بصری آن است. این پژوهش که در آن نگاره های دربار جمشید و دربار فریدون از شاهنامه ی طهماسبی انتخاب و موردمطالعه قرارگرفته اند، به این سؤالات پاسخ داده است که چه عناصر بصری مشترک و با چه شباهت ها و تفاوت های مفهومی، در این نگاره ها به کاررفته و هرکدام نگاره، نقاش بهتر توانسته است عظمت دربار را به تصویر بکشد؟ هدف از انجام این پژوهش، مطالعه ی ترکیب بندی و عناصر بصری خط، حرکت، ریتم، و به طور کلی یافتن ارتباط هنری میان نگاره های موردبحث بوده است. به نظر می رسد به دلیل آنکه موضوع هر دو نگاره درباری است، نقاش تلاش زیادی در جهت نمایش عظمت پادشاهی به کاررفته بسته باشد. ازآنجایی که نگاره های موردبررسی در این پژوهش مربوط به یک مکتب و دوره ی تاریخی با نگارگرانی مشترک هستند و در یک نسخه ی واحد یعنی شاهنامه ی طهماسبی و با مفهومی درباری تصویرسازی شده اند، در این پژوهش، این دونگاره برای مطالعه و تطبیق در نظر گرفته شده اند. بررسی نگاره ها نشان می دهد درمجموع نگارگر در نگاره ی دربار فریدون، به لحاظ ساختار ترکیب بندی، تجسم خطوط و مفاهیم مرتبط با آن ها، ریتم و بیان عظمت درباری در مقایسه با نگاره ی دربار جمشید موفق تر عمل کرده است و در مقابل، نگاره ی دربار جمشید به لحاظ پیکره های انسانی، تحرک و پویایی بیشتری دارد. این پژوهش به روش توصیفی- تطبیقی انجام و اطلاعات آن به شیوه ی کتابخانه ای جمع آوری گردیده است.
پژوهشی بر نگاره های نسخه خطی دیوان حافظ کتابخانه پرینستون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
88 - 103
حوزه های تخصصی:
اشعار حافظ به دلیل ابهامات پیچیده، معنای غیرصریح و امکانات تفسیری گوناگون قابلیت تصویری کمتری نسبت به شعر دیگر شاعران فارسی زبان دارند؛ از این رو نسخه های مصور کم شماری از دیوان وی در دست است و عمده نمونه های تصویرشده نیز متعلق به عصر صفوی و پس از آن می باشند. مسئله اصلی در پژوهش حاضر معرفی و مطالعه یکی از این نمونه های نفیس و مهجور است که در سال 926 ه.ق پدید آمده و هم اکنون در کتابخانه دانشگاه پرینستون آمریکا نگهداری می شود. این نسخه ارزشمند شش نگاره را در خود جای داده است که کشف تعاملات میان متن شعر و تصویر و همچنین مداقه در ویژگی های بصری آن هدف نوشتار پیش رو می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهده مستقیم صورت پذیرفته است و در پی پاسخگویی به این سوالات است که 1. نحوه تأثیر پذیری نگارگر از متن شعر به چه صورت بوده است؟ 2. مشخصه های بصری و مضمونی نگاره های این دیوان چیست؟ نتایج نشان داد هنرمند نگارگر حتی المقدور و به شیوه قراردادی مرسوم، وفاداری اش را به متن شعر نشان داده است. وی با بهره گیری از چیدمان مارپیچ عناصر انسانی، گزینش نمادین رنگ ها و فضاسازی تمثیلی، سعی در القای تصویری هماهنگ با مفاهیم عرفانی اشعار حافظ داشته و با تکرار نمادپردازی ها و صورت ها در موضوعات مشابه فضای تجسمی متناسب با مضمون را پدید آورده است.
محراب بری در نگاره های تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
133-142
حوزه های تخصصی:
نگاره های ایران منابعی هستند که ساختار و آرایه های بناهای ایران را به خوبی بازتاب می دهند. بنابراین در مقام منابع مکمل در مطالعه معماری ایران باید به آن ها رجوع و کمبودهای اطلاعاتی را جبران کرد. با چنین نگرشی، در این مقاله، آرایه (آذین) گچی که در نگاره های بهزاد و میرک ، نگارگران مکتب نقاشی هرات، بازتاب یافته، بررسی و تحلیل شده است. مقاله حاضر نشان می دهد که نه در نگاره های تیموری و نه در بناهای باقی مانده از این عصر، تنگ بری وجود نداشته، بلکه آرایه ای که در نگاره ها ترسیم و در بناهای تیموری ایجاد شده، «محراب بری» است. اگر نمای تنگ بری ها شبیه تنگ و صراحی است، شکل نمای طاقچه های محراب بری شبیه محراب است. بنابراین با در نظر گرفتن شکل محراب، این آرایه گچی را محراب بری نامیده اند. بر پایه تحلیل نگاره ها و خوانش متون تاریخی می توان گفت محراب بری آذینی برای آراستن عمارات مجلل همچون کاخ ها، کوشک ها، آرامگاه ها و نیز مکانی برای به نمایش گذاردن اشیاء نفیس در برابر دیدگان مشتاق در عصر تیموری بوده است. برخی عمارات سلطنتی را که دارای آرایه گچی محراب بری بوده اند، می توان چینی خانه نامید.
تحلیل ادبی و هنری رؤیا در متن و نگاره داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» از منظر نقد تخیلی گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاستون باشلار معرفت شناس، فیلسوف منتقد و از ساختارگرایان نخست فرانسه، شیوه نقدی تازه را بر پایه تحلیل و تفسیر تصاویر ادبی و هنری پایه گذاری کرد. باشلار که مبنای نقد خویش را بر پایه عناصر چهارگانه قرار داده بود، برای تخیل مادی شاعر و رابطه آن با ضمیر ناخودآگاه و مسائل پدیدار شناسی نقشی گسترده قائل بود. از دیدگاه معرفت شناسانه وی، خیال و رؤیای شاعرانه به واسطه عناصر چهرگانه و در قالب کهن الگوهای اسطوره ای با دلالت های آشکار و پنهان جلوه مادی می یابند و برای پذیرش نقش ادبی و برانگیختن احساسات مخاطب با تصاویری دوگانه جلوه می نمایند که تحلیل تخیل مادی و تفسیر این دوگانگی ها، سبب گشودن عقده متن می شود. داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» یکی از ده ها روایت رؤیا در شاهنامه است که در یکی از نگاره های شاهنامه شاه طهماسبی به عنوان نمونه بی بدیلی از به تصویر کشیده شدن عالم رؤیا و خیال شاعر در نقاشی ایرانی نمود یافته است. این مقاله کوششی در جهت بازنمایی پیوند دیرینه ادبیات و هنر به ویژه نگارگری از دریچه تخیل مادی با روی کردی بر آرای باشلار در باب تخیل مادی شاعر در شعر و تطابق آن ها با نگاره است تا آشکار نماید که عناصر چهارگانه در تخیل فردوسی در این داستان چه جای گاهی داشته و چگونه در قالب کلمات و تصویرسازی ها نمود پیدا کرده و تا چه اندازه با نقد تخیلی باشلاری در شعر و نگاره قابل تطبیق است. به استناد موارد یافت شده می توان گفت شاعر و نگارگر از تخیل مادی و دوگانگی دیالکتیکی مورد نظر باشلار در خلق اثر خود بهره مند گردیده اند.
تاثیر نگارگری عصر صفوی در بازسازی داستانهای اساطیری ایران « تهمورث دیوبند به روایت شاهنامه طهماسبی »(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
296-319
حوزه های تخصصی:
بشر همواره برای بیان اسطوره هایش ازشیوه های گوناگونی چون نگارش ونقاشی سود جسته است ومتون ونگاره های بسیاری از خود به یادگارگذاشته است. آثار بیشماری که در جای، جای جهان، از کهن ترین دوران حیات بشری، به صورت نظم و نثر و نقش به جای مانده است، تلاشی برای بیان اسطوره هاست که گاه با توجه به تغییر در شیوه های بیان و نیز گذر زمان، تحولاتی را نیز بر اساطیر وارد کرده است. تاریخ اساطیری ایران نیز بازگو شده بر مبنای چنین شیوه هایی است که در طول هزاره های گذشته ؛ روایات شفاهی، متون، نگاره ها، حکاکی ها و نقاشی های بسیاری را به خود اختصاص داده است. از میان اسطوره های بیشمار ایرانی ، داستانی نیز درباره ی تهمورث است. اسطوره ی این پادشاه دیوبند ایرانی، در بسیاری از متون و گاه نقاشی های گذشته درج شده است که شاید شاخص ترین این نقوش ، نگاره تهمورث در شاهنامه طهماسبی باشد. تحلیلی بر این نگاره نشان می دهد که هر چند نحوه شکل پذیری اسطوره در این نقاشی، مبتنی بر اشعار فردوسی است، اما ساخت کلی این نقوش مفاهیمی دربر دارد که به شناخت اساطیری داستان از منظر دیگری پرداخته است و نقاش این عهد بنیان اساطیری ویژه ای را برای روایت رقم زده است.دراین پژوهش به شیوه کتابخانه ای و براساس منابع سعی شده است تا تحلیلی روشن از شناخت اسطوره ای نگارگر این نقش ارائه شود.
مطالعه پوشاک زنان ایران در سده ششم هجری و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی زنان بر اساس نگاره های سفال مینایی
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
21-36
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی چگونگی نوع پوشاک متداول زنان ایران در سده ششم هجری و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی زنان آن دوره بر اساس نگاره های سفال مینایی می باشد. جامعه تحقیق حاضر نقوش زنان بر سفالینه های مینایی است که با تکیه بر مستندات عینی از پوشش زنان مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات با کمک منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی به صورت بازدید از نقوش سفالینه های مجموعه های هنری صورت پذیرفته است. مطالعه منطقی و روشمند شواهد باستان شناختی، از جمله مشاهده چگونگی نوع پوشاک جوامع گذشته می تواند در بازسازی نظام اجتماعی و فرهنگی آنها نقش مهمی داشته باشد. شواهد باستان شناسی در دوره میانی اسلام همچون؛ نقاشی ها و نگاره های موجود بر سفالینه های مینایی و زرین فام، می تواند نقشی ارزشمند در شناخت و بازتاب نحوه نگرش و تأثیرات ساختار اجتماعی و فرهنگی بر نوع پوشاک زنان این دوره داشته باشد. برآیند مطالعه نشان می دهد که در این دوره عوامل مختلفی از جمله نوع اقلیم منطقه، الگوپذیری از سبک های کهن، سبک های بومی و نوع تقاضا بر کیفیت و چگونگی شکل ظاهری لباس تأثیرگذاربوده است. نوع پوشش زنان این دوره نیز متناسب با فضای اجتماعی و مجالسی که در آن حضور پیدا می کردند. در حقیقت مضامین و نوع نقوش روی پوشاک زنان دوره سلجوقی می تواند بیانگر بخشی از فرهنگ و جایگاه و مرتبه اجتماعی زنان آن دوره باشد.
بررسی تطبیقی داستان نگاره مجنون در میان ددان خمسه طهماسبی با نگاره پارچه مضبوط در موزه بوستون به شماره ثبت 1928.2، بر اساس نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
29 - 46
حوزه های تخصصی:
داستان لیلی و مجنون از مشهورترین آثار ادبی است که مورد توجه جمیع هنرها قرار گرفته و آثار آنان را غنا بخشیده است. از میان این هنرمندان نگارگران به خاطر همبستگی ادبیات با نگارگری، روند ساختن نسخه های مصور که همانا انتقال اندیشه سخنور بود رونق یافت. در میان ادبیات شاهنامه و خمسه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با توجه به اعمال نفوذ نقاشان عهد صفوی در کارگاه های سلطنتی و تاثیر هنر نگارگری بر سایر رشته های هنری از جمله پارچه بافی، می توان تاثیرات ادبیات را در نقوش این بافته ها نیز یافت. هدف اصلی این مقاله شناسایی و خوانش نقاط اشتراک ادبیات با نگاره و نقوش این داستان بر روی پارچه دوره صفوی و شناسایی ارتباط نگارگر با طراحان پارچه این دوره است. از یافته های این مقاله چنین مشخص می گردد که مضامین ادبیات غنایی در نقش پارچه و نگاره ها تبلور می یابد، چرا که این داستان ها مشترکات فرهنگی بوده اند و با تطبیق محتوایی شعر نظامی در نگارگری و بافندگی در این دوره نگارگران طراح پارچه نیز بوده اند.
خوانش نشانه گی و رموز تصاویر آیینی- حرکتی در نخستین سفال نگاری های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران پیش از تاریخ، پدیده های هنری_انسانی بسیاری قابل شناسایی است که با مطالعه بر روی آنها کاربست نماد در ساختار آنها مشهود می آید. از میان این پدیدارهای هنری به هنر تصویرسازی بر روی سفالینه ها باید اشاره کرد. پدیدارشناسی اینگونه از پدیدارها، نیاز به رمزگشایی نشانه های نمادین کاربردی در ساختار آنها را دارد. علم نشانه شناختی و رویکردهای وابسته آن، جهت پدیدارشناسی تبار چنین پدیده هایی و نیز رمزگشایی از این نمادها کارآمد خواهد بود. بخش قابل توجه ای از هنر مزبور به نگاره گری تصاویری انسانی در حال اجرای موزون نمادین آیینی مربوط است. این مقاله سعی بر آن دارد تا با تکیه بر مطالعات، روش ها،آراء و رویکردهای نوین علم نشانه شناسی به خوانش و رمزگشایی تصاویر باقی مانده از حرکات نمادین آیینی بر روی سفالینه ها به مثابه اثر هنری و متن تصاویرسازی شده هنری_ فرهنگی ایران در پیش از تاریخ، نائل آید. به واسطه این مطالعه،هم بخشی از تاریخ مطالعات هنرهای تجسمی ایران مورد واکاوی قرار می گیرد و هم بخش مغفول مانده باوری، فرهنگی و آیینی حرکات آیینی_نمادین موزون در گذشته ایران، به مثابه هنر آیینی و نمادین خوانش خواهد شد. نتیجه بنیادین این پژوهش آشکار خواهد کرد که بخش اعظم تصاویر ساده سفال نگاره ها پیش از تاریخ در ایران به صورت نمادگرایانه ای به تصویر در آمده اند که برای خوانش، نیاز به رمزگشایی نشانه گی دارند.
نگاره زن اشکانی بر روی آثار و یافته های باستان شناسی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
7 - 19
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی حضور، نمایش و جایگاه زن به مفهوم وسیع آن بر روی آثار و مواد فرهنگی باستان شناختی برجای مانده از دوران اشکانیان می باشد. جامعه پژوهش شامل نقش و نگار زنان بر روی آثار دوران اشکانی است. نمونه نگاره های زن بر اساس شواهد باستان شناختی می باشد. طرح تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر پایه تطبیق داده ها به صورت کیفی است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و موزه ای با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال انجام شده است. نتایج نشان می دهند که در این دوره بیشتر از ادوار پیشین به شمایل نگاری زنان توجه شده و نسبت به دوره های قبل از خود به کلی متفاوت است. محصولات هنری به شدت التقاطی هستند و هیچ سبک خاصی در آن ها به چشم نمی خورد. نوع پوشش رایج زنان دوره اشکانی در مناطق مختلف متفاوت است. وجود آثار به جا مانده از نگاره زنان و ملکه ها بر روی سکه ها، نقوش برجسته، سردیس ها، نیم تنه ها، پیکرک ها، مجسمه ها، نقاشی های دیواری، آرایه های معماری، زینت آلات، ظروف و ریتون ها بیانگر نقش و حضور سیاسی و اجتماعی زنان در این دوره می باشد. از سویی دیگر مقایسه آن ها با دوره های مختلف راه را برای شناخت هر چه بیشتر بافت اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و سیاسی در دوره اشکانی هموار می کند.
واکاوی غرائب نگاری نسخه مصور چاپ سنگی «در بیان قصه حضرت سلیمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از کتاب های چاپ سنگی مصور، «در بیان قصه حضرت سلیمان» است که ضمن روایتگری به زبان عامیانه عصر قاجار، دارای شاخصه بصری غرائب نگاری است. مقاله حاضر با رویکرد آیکونوگرافی و با روش توصیفی تبیینی بدین سؤال پاسخ می دهد: این موجودات غریب به چه نحوی در نگاره های کتاب مذکور تصویر شده اند و منشأ شکل گیری شان چیست؟ نتایج نشان می دهند در نگاره ها، موجودات غریب خیالی، در قالب نیروهای خیر و شر با سایر عناصر تجسمی ترسیم شده اند و منشأ شکل گیری شان هنرهای تمدن جیرفت، چین و نقش برجسته های هخامنشی و ساسانی است، نیز با منشأ بهره وری از اسطوره های بین النهرین، چین، هند، مصر و همچنین نمادهایی از تمدن های عیلام و لرستان، هنر اروپای قرون وسطی و پس از آن، که در تجسم بخشیدن به این نیروها دیده می شود. نمادهای مشهود در نگاره ها ازجمله موجودات با چهار دست یا دست شاخدار، تک چشم، دستکش، ستاره، زنگوله، شیپور، بعل، دلقک و پان هستند که ریشه در تفکرات هنرهای عبری و یونانی دارند و آگاهانه چه به لحاظ فرم، اصول و قواعد بصری و چه به لحاظ بار معنایی به کار گرفته شده اند تا روایتگر این کتاب باشند.
اندرزهای اخلاقی و اجتماعی در نگاره های نسخه مصور قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
385 - 405
حوزه های تخصصی:
سرمایه ی اجتماعی به عنوان یکی از شاخص های رشد و توسعه جوامع مطرح شده است. پیشرفت جامعه با ایجاد روابط صمیمانه، گسترش انسجام و مشارکت اجتماعی، اعتماد چند سویه و با بالا رفتن حجم سرمایه ی اجتماعی میسّر می شود.. این از ارزش های اخلاقی بر فعالیت های اجتماعی مؤثّرند و موجب پایداری روابط اجتماعی، برقراری صلح و نهایتاً ایجاد جامعه ای سالم می شوند. آثار ادبی عاملی مؤثر در هویت یابی محیط اجتماعی اند و هیچ سخن آفرینی نمی تواند گسسته از امور اجتماعی زمانه اش باشد. تاریخ ادبیات ایران، نشان دهنده وجود آثار متعددی در حوزه اخلاق است؛ یکی از این آثار قابوس نامه است. مسئله ای که می توان اینجا طرح کرد ماهیت اندرزهای اخلاقی عنصرالمعالی در این کتاب است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که عنصرالمعالی در قابوس نامه به همه ی زوایای زندگی فردی و اجتماعی پرداخته است. او صداقت، تعهّد به پیمان، کاردانی و امانت داری را از جمله عوامل ایجاد اعتماد در روابط اجتماعی دانسته و در مقابل نفاق، دروغ، خیانت ورزی، ظلم، نادانی و افشای راز را عوامل تخریب اعتماد معرفی می نماید. همچنین رعایت اصول اخلاقی مانند حق شناسی نسبت به پروردگار و والدین، احسان، مدارا، حسن خلق، عدل و سخاوت را برای تمام افراد جامعه ضروری می داند. این معانی و مفاهیم در نسخ مصور قابوس نامه نیز تکرار شده و قابل مشاهده است. اهداف پژوهش: 1.شناخت مفاهیم اخلاقی و اجتماعی در قابوس نامه. 2.بررسی انعکاس مفاهیم اخلاقی قابوس نامه در نگاره های نسخه مصور قابوس نامه. سؤالات پژوهش: 1.عنصرالمعالی در قابوس نامه به چه اندرزهای اخلاقی و اجتماعی اشاره کرده است؟ 2.مفاهیم اخلاقی و اجتماعی قابوس نامه در نگاره های نسخه مصور قابوس نامه چه انعکاسی داشته است؟
داستان بهرام گور و کنیزک در آیینه ادب و هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از داستان های کهن ایرانی هم در آثار ادیبان و شاعران جلوه هنری یافته اند و هم با قلم نقاشان و هنرمندان نشان داده شده اند. به شکار رفتن بهرام گور با همراهی کنیزکش ازجمله حکایات مربوط به زندگی این شاه ساسانی است که در منابع گوناگون تاریخی و ادبی به اشکال گوناگون توصیف و روایت شده است و در دوره های مختلف بر آثار هنری با سبک های گوناگون نقش شده. مقایسه جزئیات نقش های مربوط به این داستان با توصیفات شاعرانی چون فردوسی و نظامی و یافتن وجوه اشتراک و اختلاف آنها می تواند ما را به تأثیر و تأثر احتمالی آثار شعری با آثار هنری رهنمون شود. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تطبیقی صورت گرفته است، پس از بررسی توصیف فردوسی و نظامی از داستان بهرام و آزاده، تصاویر مربوط به این داستان در دو بخش آثار پیش از اسلام و آثار دوره اسلامی به ویژه آثار سفالین، فلزی، کاشی ها و نگاره ها به تفکیک، بررسی شده و تطابق هریک با آثار شعری مورد توجه قرار گرفته است. همچنین، نشان داده شده که این حکایت در طی قرن ها و در گستره جغرافیایی وسیعی، از شهرت و رواج برخوردار بوده است. ضمن اینکه درباره آثار پیش از اسلام، تطابق تصاویر با جزئیات توصیفات فردوسی، احتمال خطا در تاریخ گذاری آثار یا دسترسی فردوسی به منابع تصویری مطرح شده است. درباره آثار دوره اسلامی نیز مشخص شده که روایت فردوسی بیش از دیگر روایات و ازجمله روایت معروف نظامی موردِتوجه بوده است.
بررسی مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات بخش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
۱۲۰-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
یکی از پرتکرارترین تجلی های مضمون جهانی نجات بخشی، گزارش رهایی گروهی مشخص از طوفانی نابودگر است. دقت در روایات مختلف این رویداد نشان می دهد که ضمن حفظ ارکان اصلی روایت؛ یعنی علت وقوع طوفان، نجات دهنده، وسیله نجات و نجات یافتگان، مصادیق آنها در طول زمان دگرگون شده اند. مسئله اصلی این تحقیق، چرایی و چگونگی تطور روایت و تبدیل برخی نقش مایه ها به نماد در روایات تصویری است. بدین منظور، مشهورترین روایات اساطیری، دینی و پسادینی از این واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استحاله نقش مایه ها در آیکونولوژی، تحلیل شده اند. سؤال اصلی پژوهش آن است که سیر تطور مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات چگونه بوده است و در ادامه، این پرسش مطرح می شود که سیر استحاله نقش مایه ها و تبدیل آنها به نماد در این نگاره ها چگونه پدیدار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهند که در گذر زمان، دایره نجات یافتگان گسترش یافته و مضمون نجات بخشی از نجات فردی به نجات جمعی بدل شده است. منجی که در ابتدا مقام خدایی دارد، به مقام انسان مقدس و در نهایت انسان معمولی تنزل می یابد. وسیله نجات که کشتی واقعی است، جنبه نمادین گرفته و زبان نگاره ها از بیان روایی به بیان نمادین متمایل می شود؛ تا جایی که در عصر صفوی و در نگاره کشتی شیعی، عناصری چون کلاه قزلباش صفوی، شمسه، بادبان سرخ کشتی ولایت و حضور پیکره هایی از نژادهای مختلف، برای بیان نمادین موضوع برابر نظر هنرمند به کار گرفته شده اند. در نتیجه، می توان با استفاده از نظریه تغییر نقش مایه ها به نماد در آیکونولوژی، نقش زیست جهان هنرمند و تأثیر تاریخ در بیان نمادین مضمون و قرارگیری خاندان صفوی در جایگاه نجات بخشان زمانه را بازشناسی نمود.
تأثیر شباهت ظاهری حروف الفبای فارسی بر بازشناسی دیداری حروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی شباهت حروف الفبای فارسی و تأثیر آن بر رخ دادن خطای دیداری هنگام خواندن و استخراج ماتریس ابهام برای حروف با رویکردی واج شناختی است. ارائه دسته بندی جدیدی از الفبا مبتنی بر شباهت حروف، می تواند به کنترل خطاهای خواندن ناشی از شباهت حروف، کمک کند. با استفاده از نرم افزار ای-پرایم و روش «انتخاب اجباری تناوب دوتایی» آزمایشی متناسب با دستگاه خط و واج شناسی زبان فارسی طراحی شد. 55 جفت کمینه نوشتاری متناسب با آزمون انتخاب شد. به شرکت کنندگان رشته همخوان-واکه ابتدای محرک ثانویه به عنوان پیش نمایش و سپس کلمه هدف و پس نمایش عرضه شد. در پایان، کلمه هدف و محرک ثانویه به نمایش درآمدند تا تشخیص کلمه هدف توسط شرکت کنندگان اندازه گیری شود. با بررسیِ همزمانِ درک دیداری و واجیِ شرکت کنندگان، یافته های آماری نشان دادند که کلمات دارای حروف شبیه در مقایسه با کلمات دارای حروف غیرشبیه بیشتر اشتباه می شوند.
رازهای سر به مهر نگاره در گرمابه ها، تجلی مفهوم تطهیر در کالبد معماری براساس نگاره های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
69 - 84
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله : طهارت به عنوان هدف اساسی از اصولی است که پیوسته در معماری ایرانی به خصوص در گرمابه به کار گرفته شده و با گذر زمان روند شکوفایی و نوع نگاره ها از حیث پرداختن به جزئیات، بیشتر شده و آن را به اوج خود رسانده، این امر به خوبی در روند پیشرفت نگاره ها مشهود است. آثار ادبی گرمابه گنجینه مهمی برای پرداختن به مباحث تطهیر در آثار نگارگری ایجاد کرده و نگاره های متنوعی از گرمابه ها در کتاب های ادبی وجود دارد. هدف پژوهش : هدف این پژوهش بازشناسی و بازخوانی اصل تطهیر و نمود آن در نگاره های به جامانده در حمام های ایرانی است. روش پژوهش : روش تحقیق در این نوشتار توصیفی-تحلیلی بوده و به بررسی 10 نمونه نگاره از کتاب هفت اورنگ جامی، دیوان ترکی امیرعلیشیرنوایی، خمسه نظامی، مثنوی مهر و مشتری اثر عصار تبریزی، ظفرنامه مستوفی، شاهنامه فردوسی و مثنوی معنوی مولانا پرداخته است. نتیجه گیری : تنوع ابزارآلات و افراد در نگاره های گرمابه بیانگر آن است که از جزئیات برای نمایش هرچه بهتر اصول تطهیر بهره گرفته شده، برای سهولت در خوانایی، به ارائه کاربری های هر بخش و همچنین عملکرد اجزا و افراد، که در یک رابطه دوسویه با یکدیگر هستند پرداخته شده است. مطالعه نگاره ها نشانگر وجود بیشترین اشتراکات در آثار به جامانده از نگاره های گرمابه و وجود افتراقات در تزیینات و جزئیات آن هاست. مقایسه نگاره ها همچنین در بعد کارکردی و عملکردی شباهت های بسیاری را نسبت به بعد کالبدی نشان می دهد و اینکه در اشتراکات از راهکارها و الگوهای به خصوصی به کار رفته و هم نوآوری هایی را در نشان دادن تطهیر، ایجاد کرده است.