مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
شیخ فضل الله نوری
تأملی در مبانی نظری و ضرروت های تاریخی نظریه مشروطه مشروعه شیخ فضل الله نوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی قانون گذاری در آراء «شیخ فضل الله نوری» و «میرزای نائینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون گذاری از مفاهیم و موضوعات مورد بحث میان جریان های سیاسی و مذهبی مختلف در دوران مشروطه بوده است که متناسب با تعریفی که هر یک از جریان ها از قانون گذاری و حیطه آن در اسلام ارائه داده اند مواضع مختلفی در برابر نهضت مشروطیت که یکی از اصول اصلی آن قانون و قانون گذاری است اتخاذ کرده اند. آراء شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی به عنوان نمایندگان دو جریان مهم که در تقابل با یکدیگر بودند در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است و در پاسخ به سؤال از «جواز و عدم جواز قانون گذاری و قلمرو آن در آراء این دو عالم عصر مشروطه»؛ مسائلی چون تفاوت رأی در حداقلی و حداکثری بودن محدوده قانون گذاری بشر (عرفیات و غیر منصوصات)، تفاوت اجتهادی در فهم متفاوت از متون دینی (فهم متفاوت از نظام سیاسی شیعه در عصر غیبت)، اختلاف در مبانی و چگونگی استفاده از ادله استنباط احکام و اختلاف در دیدگاه انسان شناسانه و دین شناسانه؛ به عنوان دلایل اختلاف برشمرده می شود.
در نتیجه در هر دو دیدگاه امکان قانون گذاری برای جامعه بشری وجود دارد که این قانون گذاری با استناد به دلایل شرعی و به کمک اجتهاد از سوی «سلطان صاحب شوکت» یا «مجلس شورای ملی» در قلمرو مشخص و با شروط خاصی (عدم تغایر با اسلام یا مطابقت با اسلام) صورت می گیرد.
شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری غرب گرایان و غربیان با نگاهی به شخصیت ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سیاست های استعمار برای به استثمار کشیدن ملت ها، تخریب ذهنیت جامعه نسبت به رهبران قیام ها و مبارزانی است که در راه استقلال کشور پایداری کرده اند. چنین سیاستی نیز در ایران، بسیار نمود دارد ازجمله کسانی که به تخریب شخصیت وی پرداخته شده، آیت الله شیخ فضل الله نوری است که در مواجهه با نفوذ استعمار در دوران مشروطه بسیار مبارزه نمود و نماد مقاومت انگاشته می شد. مسئله پژوهش حاضر، عمدتاً به نوع ادبیات تاریخ نگاری غربی ها و جریان همسو با غرب به شیخ فضل الله و شیوه مبارزات ایشان در جنبش مشروطه می پردازد. یافته های تحقیق نمایانگر آن است که هجمه های این گونه از مورخین نسبت به شیخ فضل الله با اتهام به رشوه گیری، محافظه کاری و استبدادخواهی به دنبال نفی رهبری ایشان در مبارزه با جریان استعمار در تاریخ است. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی، بر پایه نگاهی بر منابع نوشته شده به وسیله این جریان تاریخ نگار، به بررسی شخصیت شیخ فضل الله در آثار آنها بپردازد.
بازنمایی شخصیت شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری گفتمان اسلام گرای دوره جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
91-108
حوزه های تخصصی:
شیخ فضل الله نوری در تاریخ نگاری گفتمان مشروطه خواه به عنوان شخصیتی منفی بازنمایی شد که در آغاز به طرفداری از مشروطه پرداخت اما در نهایت اختلافاتش با دو رهبر روحانی دیگر مشروطه خواه، سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، موجب شد به صف مخالفان مشروطه و طرفداران استبداد بپیوندد و به همکاری با محمدعلی شاه بپردازد، امری که از یک سو باعث دلگرمی شاه در کشتار و سرکوب مشروطه خواهان و از دیگر سو باعث محاکمه و اعدام شیخ شد. اما در دوره جمهوری اسلامی در تقابل با این بازنمایی، بازنمایی های دیگری ارائه گردید. مساله این پژوهش این است که در دوره جمهوری اسلامی چرا و چه بازنمایی های از شخصیت شیخ فضل الله نوری جایگزین بازنمایی یاد شده در تاریخ نگاری گفتمان مشروطه خواه گردید؟ در این راستا از روش تحلیل گفتمان انتقادی، به ویژه رویکرد گفتمانی-تاریخی وداک، استفاده خواهد شد. یافته های این پژوهش نشان خواهد داد در دوره جمهوری اسلامی متاثر از بافت سیاسی-اجتماعی که ویژگی ضد شاهنشاهی، ضد غرب و غربزدگی، ضد امپریالیسم و ضد روشنفکری داشت، شیخ فضل الله نوری به عنوان شخصیتی بزرگ و مثبت بازنمایی گردید که مستقل و طرفدار ولایت فقیه و حکومت اسلامی و طبیعتا مخالفت سلطنت و غربزدگی بود، همانند همه روحانیون به مبارزه بی امان با استعمار و استبداد پرداخت و به اشاره استعمار در این راه به شهادت رسید.
ولایت فقیهان از دیدگاه شیخ فضل الله نوری (بررسی دیدگاه های مخالف و مختار)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۷۹)
123-142
حوزه های تخصصی:
شیخ فضل الله نوری قائل به «ولایت فقیهان» بود، نه معتقد به «ظل اللهیِ» شاه. به عبارتی، مجتهد نوری، حکومت را از آن فقهای مبسوط الید می دانست، نه سلطان صاحب قدرت؛ چون به اعتقاد او فقهاء، «نواب عام» امام عصر(عج) هستند. این اعتقاد مجتهد نوری را می توان در آثار و اسناد به جای مانده از ایشان دید. با این وصف، عده ای مدعی هستند که مجتهد نوری، نظری درباره «ولایت فقیه» ندارد و «اصلاً سخنی از ولایت فقیه در هیچ یک از آثار او وجود ندارد، بلکه مدافع سلطنت اسلامیه است و سلطان صاحب شوکت!». هدف این مقاله، بیان این واقعیت است که مسأله مذکور(هم ولایت فقهیان از دیدگاه مجتهد نوری و هم مدعای مخالفان) را بازخوانی و واکاوی کند و با تکیه بر سخنان و اسناد به جای مانده از خود ایشان، اندیشه او را درباره این مسأله بررسی و بیان نماید تا صحت و سقم مدعای مخالفان دیدگاه وی نیز مشخص شود.
تحلیل ساختار نشانه شناسی گفتمان سیاسی علمای مشروعه خواه با کاربست کلام جدید
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
54 - 76
حوزه های تخصصی:
سامانه مفصل بند ی گفتمان سیاسی علمای مشروعه خواهان عصر مشروطیت به گرد نشانه مرکزی «شریعت» سامان یافته است. این گفتمان، کل گرا، نخبه گرا، امنیت محور، دگرسازانه و محافظه کار است. مشروعه خواهان نمایندگان اخباری گری در این عصر بوده و روش شناسی آنان در چارچوب علم کلام، به ویژه کلام جدید، خوانش پذیر است. در کلام جدید، کوشیده می شود تا در درجه نخست بی اعتباری گفتمان های رقیب اثبات گردد و از سوی دیگر سامانه ای معناشناسانه، استوار بر هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی ویژه به دست داده شود. کلام جدید، دیگرسان از کلام سنتی که استوار بر وجهی غالبا تخریبی و سلبی بود، رهیافتی موسس و موجد است. نوشتار پیش رو بر آن است تا با واکاوی سامانه نشانه شناختی این علما، با محوریت شیخ فضل الله نوری، در کنار نمایش نشانگان گفتمانی آنان، مرزهای اندیشگی و هویتی شان را نیز بازنمایی کند. برپایه فرضیه این مقاله، این علما، هرچند ناآگاهانه، به سیاق متکلمین جدید با کاربست خوانشی حداکثری از دین و باور به اصالت نصوص در عین کاربرد عقل ملتزم به اصول، در پی آن بودند تا در برابر امواج فکری و فناورانه تمدن غرب، به استوارسازی جایگاه شریعت در ساختار نظام سیاسی- اجتماعی بپردازند. علمای مشروعه خواه عصر مشروطیت، با بهره گیری از این اسلوب، به دگرسازی و خصومت سازی با علمای مشروطه خواه و متجددین پرداخته و از رهگذر این امر افزون بر حاشیه رانی آن ها، سامانه ای از ایستارها و معانی را تحت عنوان «حکومت مشروعه» مفصل بندی نمودند.
بررسی تطبیقی آزادی فرد و قدرت دولت در اندیشه سیاسی آیت الله نائینی و شیخ فضل الله نوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادی فرد و قدرت دولت از مفاهیم و موضوعات مورد بحث میان جری ان های سیاس ی و م ذهبی مختل ف در دوران مشروطه بوده است که متناسب با تعریفی که هر یک از جریان ها از آزادی و قدرت و حیط ه آن در اسلام ارائه داده اند مواضع مختلفی در برابر نهضت مشروطیت ک ه یک ی از اص ول اساسی آن آزادی فرد و قدرت دولت است اتخاذ کرده اند. شیخ فضل اﷲ نوری و میرزای نائینی به عنوان نمایندگان دو جریان مهم فکری بودند که در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند و نظرات متفاوتی را ارائه دادند. این گونه به نظر می رسد که عمده ی اختلاف ها به مبانی و اندیشه های سیاسی افراد باز می گشت، ولی در واقع، اختلاف برداشتی که میان علمای عصر مشروطه وجود داشت، عمدتاً در زمینه تجزیه و تحلیل جریان های سیاسی، اظهار نظر در مورد اشخاص و احزاب، انگیزه های آن ها و مواردی از این قبیل بود و طبیعی بود که در بحث از این گونه امور و اظهار نظر در این موارد، اختلاف نظر به وجود آید. این مقاله در یک بررسی تطبیقی و با بهره گیری از روش پژوهش تطبیقی به بیان اندیشه ها و مواضع جریان مشروطه ی مشروعه و رهبر اصلی آن، شیخ فضل الله نوری، در مقابل علمای مشروطه خواه و رهبر اصلی آن، علامه نائینی پرداخته است.
علل و عوامل سرانجام شیخ فضل الله نوری
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰ ویژه علوم سیاسی
31 - 52
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار سعی می شود تا قتل شیخ فضل الله نوری را به عنوان یک بحران بزرگ برای تاریخ معاصر ایران با توجه به چارچوب نیرو محور تحلیل و بررسی قرار بگیرد و فرضیه نگارنده این است که شکاف و اختلاف میان روحانیون و علما به عنوان یکی از چهار نیروی درگیر در مشروطیت بحران آفرینی کرد. ازآنجاکه تاریخ هر کشوری با توجه به وضعیت و اوضاع سیاسی و اجتماعی که منحصر به آن کشور است، مملو از حوادث و سرگذشت ها و اتفاقاتی است که بررسی و واکاوی آن ها و درنتیجه آگاهی پیدا کردن از علل و عوامل و چرایی و چگونگی آن ها می تواند نوعی بصیرت و توانایی تشخیص به افراد و نیروهای حاضر درصحنه سیاسی بدهد، به گونه ای که بتوانند انتخاب های صحیح و مناسبی را داشته باشند، بررسی تاریخ مشروطه ایران به ویژه نقطه افول و غروب و زوال مشروطه یعنی به دار آویخته شدن شیخ فضل الله نوری به عنوان یک چالش یا بحران اهمیت پیدا می کند، چراکه بررسی این حادثه از زوایا و جوانب مختلفی می تواند بازگوکننده خیلی از مسائل و مشکلاتی باشد که شاید هنوز هم درصحنه سیاسی، اجتماعی ایران و در میان نیروهای درگیر درصحنه سیاسی ایران وجود دارد. با توجه به شواهد تاریخی به نظر می رسد که هرچند نیروها و مؤلفه های مختلفی در جامعه آن روز فعال و صحنه گردان بودند ولی با توجه به دینی بودن جامعه آن روز و جایگاه روحانیت و مرجعیت در جامعه آن روز، اختلافِ میان مهم ترین مؤلفه و نیروی فعال آن روز یعنی روحانیت و مرجعیت که آن هم نتیجه تفرقه افکنی های جبهه مقابل به ویژه بیگانگان بود عامل اصلی این حادثه و اتفاق بود.
خوانش تاریخی مفاهیم آزادی فرد و قدرت دولت در گفتمان سیاسی آیت الله نائینی و شیخ فضل الله نوری در مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله تبیین تفاوت های خوانش تاریخی مفاهیم آزادی فرد و قدرت دولت در گفتمان سیاسی آیت الله نائینی و شیخ فضل الله نوری است. مفاهیم آزادی فرد و قدرت دولت و ویژگی های آن برای شیعیان از مباحث اصلی فقیهان شیعه در دوره غیبت بوده است. انقلاب مشروطیت که یکی از تحولات مهم دوران معاصر کشورمان است و به دنبال آن رژیم جدید سلطنتی تأسیس شد؛ یکی از نقاط عطف تاریخی است که در آن مشروعیت رژیم جدید سیاسی در تطبیق آن با مبانی اسلامی مورد اختلاف علما قرار گرفت. گروهی انقلاب مشروطه و هدف آن را با مواضع نظری اندیشه دینی مطابق دیدند و خوانش آنان از مشروطه با تبیین مفاهیم آزادی فرد و قدرت دولت، هماهنگ بود. در مقابل گروهی مشروطیت و نهادهای آن را با مبانی نظری اندشیه سیاسی شیعی مغایر دیدند. نماینده این دو رویکرد متفاوت فقهی در مورد مبنای مشروعیت حکومت مشروطه دو فقیه بزرگ عصر مشروطه، علامه نائینی و شیخ فضل الله نوری بودند. نتایج بررسی این مقاله در مواجهه دو فقیه با مفاهیم گفتمان سیاسی جدید از یک طرف شاهد ایدئولوژی نخبه گرایانه و نظریه دو قطبی حکومت از طرف شیخ نوری برای تحقق احکام شرع بود و از طرف دیگر علامه نائینی برای نخستین بار تا حدودی آزادی و حق حاکمیت مردمی را در کنار ولایت فقیهان در بستر دین همراه نمود. این مقاله با استفاده از مفاهیم گفتمانی این متفکران با خوانش تاریخی خاص خودشان منجر به استنتاج نوع نگاه متفاوت و بعضاً متضاد این متفکران گردید.
حکومت و تمدن در اندیشه سیاسی آیت الله شیخ فضل الله نوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
27 - 43
حوزه های تخصصی:
حکومت از مباحث مهم و تمدن به مثابه وضع مطلوب، دارای جایگاه ویژه در اندیشه سیاسی همه دور ه های گذشته ایران و جهان است. در نهضت مشروطه نیز، به دلایل متعدد از جمله تأثیرپذیری ایرانیان از افکار سیاسی غرب، بازار اندیشه ورزی چنان بالا گرفت که به حکومت و تمدن بیش از گذشته پرداخته شد. در میان اندیشمندان این دوره، آیت الله شیخ فضل الله نوری از برجسته ترین فقهایی است در جدال اندیشه ها و با مقولاتی چون حکومت و تمدن به مصاف اندیشه غرب می رود، از این رو، مقاله حاضر به این سئوال که: دیدگاه آیت الله شیخ فضل الله نوری به حکومت و تمدن چه بوده است؟ به شیوه توصیف و تحلیل پاسخ می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد شیخ در چارچوب دین، حکومت و تمدنی را مفید و مؤثر می دانست که در آن استعمار، خودکامگی، فساد، بیگانه محوری و افکار و اعمال ضد شریعت، نفی گردد.
بنیادهای نظری مقاومت در برابر قدرت های استعماری در نظام اندیشگی شیخ فضل الله نوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ فضل الله نوری نماینده جریانی در ایران است که بیش از هر چیز به حفظ دیانت و استقلال کشور در تمام عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می اندیشید. از جمله مسائلی که دغدغه ایشان در ایران بود، استبداد و استعمار در کنار حفظ استقلال کشور بود؛ مسئله ای که او را از پیشروان نهضت تنباکو و جنبش مشروطه مشروعه در ایران قرار داد. شیخ فضل الله با شناخت عمیقی که از مبانی فرهنگ و تمدن غرب و اصول فکری و اندیشه سیاسی آن ها داشت، هدف اصلی مبارزات خود را صیانت از دین به عنوان عامل همبستگی، وحدت و استقلال ایرانیان و حفظ عزت مردم ایران با قطع دست اجانب از سرنوشت کشور قرار داد. دشمنان شیخ فضل الله عمدتاً دو جریان خارجی استعمار و داخلی غرب گرا بودند که شیخ را سد راه پیشبرد اهداف خویش می دیدند و درنهایت ایشان جان خود را در راه دفاع از ساحت دین و مبارزه برای استقلال ایران فدا کرد. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیف و تحلیل به مبانی اندیشگی و ابعاد مبارزات استقلال طلبانه شیخ فضل الله در رهایی ایران از سلطه استعمار می پردازد.
بازخوانی انگاره های «شرع» و «قانون» نزد شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
851 - 882
حوزه های تخصصی:
نسبت «فقه» و «قانون»، به خصوص در دهه های اخیر، در کانون توجه ارباب دانش قرار گرفته است. از این روی، پی جویی تاریخی بُن مایه های فکری اندیشمندان مسلمان، به ویژه فقیهان عصر مشروطه، می تواند دراین باره راهگشا باشد. در کشاکش بحث های عصر مشروطه خواهی ایرانیان، تعیین موضع نسبت شرع و قانون، همواره نقشی مهم و مؤثر داشته و چه بسا محور اصلی نزاع اندیشمندان این دوره بوده است. به طور خاص، دور از انتظار نیست که فقیهان، به قانون از رهگذر نسبت آن با شرع بنگرند. در شمار این فقهاء، می توان از شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی به مثابه نمایندگان دو نگاه متقابل در نسبت سنجی شرع و قانون نام برد. در تحلیل های پسینی ناظر به این نزاع، شماری محققان از طیف های گوناگون دست به پژوهش برده اند و مؤلفه های مختلف معرفتی و غیرمعرفتی را به عنوان عوامل مؤثر بر اتخاذ موضع این دو فقیه نسبت به قانون برشمرده اند. با توجه به اینکه در سنجش مناسبات میان این دو امر، درک طرفین جدال از این نسبت نقش بنیادین دارد، نمی توان انکار کرد که خوانش این دو فقیه از «شریعت» و نیز تلقّی آن ها از مفهوم «قانون» در اتخاذ موضع عملی ایشان مؤثر بوده است؛ بر این اساس مقصد پژوهش حاضر، «بازخوانی آراء شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی درباره انگاره های شرع و قانون و سرانجام تبیین تفاوت انگاشت از فقه و قانون در نسبت سنجی میان این دو نهاد» خواهد بود. در نهایت نشان داده خواهد شد که می توان گرایش این دو اندیشمند به اتخاذ مواضعی متعارض نسبت به قانون را ناشی درک متفاوت آن ها از «مفهوم قانون» دانست.
تجزیه و تحلیل داستان انگیزه تألیف فصل الخطاب و بازشناسی ماجرای تاریخی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
419 - 442
حوزه های تخصصی:
یکی از داستان هایی که پیرامون محدث نوری و کتاب فصل الخطاب در چند دهه اخیر مطرح شده، داستان «انگیزه انگلیسی» تألیف فصل الخطاب است؛ که گفته شده محدث نوری، فریب سیاست های ضداسلامی دولت انگلستان برای تفرقه میان مسلمین را خورده، و این کتاب را به تحریک کارمند جاسوس سفارت انگلیس نوشته است. این داستان توسط آیت الله مرعشی نجفی به نقل از سردار کابلی، توسط چند نفر از علمای معاصر همانند: شبیری زنجانی، منتظری، آصف محسنى، صادقی تهرانی، نقل شده است. در پژوهش های جدید، مشخص شده که انتساب این داستان به محدث نوری، نادرست است. اکنون برای بازشناسی ماجرای واقعی داستان، لازم است بررسی شود: 1. روایت های داستان انگیزه تألیف فصل الخطاب چگونه و دارای چه بخش های متفاوتی می باشد؟ 2. اطلاعات و داده های این داستان، چه سرنخ هایی را به ما برای کشف واقعیت داستان می دهد؟ 3. آیا اطلاعات این داستان با شواهد تاریخی دیگر و مرتبط با عصر محدث نوری و سردار کابلی، هماهنگ است؟ 4. این داستان را، می توان با چه واقعه تاریخی تطبیق داد؟ در پژوهش پیش رو، با بررسی داده های داستان و تجزیه و تحلیل اطلاعات آن، و دقت در اطلاعاتی که ناهماهنگ با تاریخ و زندگی حاجی نوری هستند، مشخص شد که که بخش اعظم داستان آیت الله مرعشی منقول از سردار کابلی، داستانی پیرامون جریانات کتاب «مسالک المحسنین» در دوره مشروطه ایران و مخالفت شیخ فضل الله نوری با این کتاب می باشد؛ و ناقل داستان، دو داستان مختلف (که پیرامون دو نوری، دو سید و دو کتاب متفاوت بوده است) را، باهم مخلوط نموده است.