مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
هنجارگریزی معنایی
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای گوناگون امروزه به آثار ادبی، همزمان متن و محتوا را در نظر می گیرد و از افراط و تفریط های پیروان فرمالیسم و محتواگرایان دوری می جوید. کسانی چون باختین و گلدمن، شیوه تحقیقاتی خود را بر چنین رویکردی بنیان نهاده بودند. در این رویکرد اعتقاد بر این است که میان محتوای اثر و جهان بینی نهفته در آن با متن اثر، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. بررسی شعر سهراب سپهری می تواند گواهی بر درستی چنین رویکردی باشد؛ چرا که می توان میان اندیشه عادت ستیز سپهری و زبان هنجارگریزش ارتباط برقرار کرد.
مطالعه شعر سپهری نشان می دهد که اندیشه عادت ستیز او بر زبانش نیز تاثیر گذاشته است. نمونه های فراوان هنجارگریزی و هنجارشکنی در شعر او موکد این امر است. نکته قابل تامل اینکه سپهری از بین انواع هنجارگریزیها (= معنایی، واژگانی، زمانی) بیشتر از هنجارگریزی معنایی مانند تشخیص، پارادوکس، کاربرد تصاویر و ترکیبات تازه، نماد و حس آمیزی و ... استفاده کرده و از انواع دیگر هنجارگریزی، کمتر بهره جسته است. دلیل این امر را باید در اندیشه و نظام خاص فکری سهراب جستجو کرد که از سویی بیشتر در پی توجه به معنا و ارایه مضامین و اندیشه های عرفانی است و از سویی دیگر هر گونه رویکرد به گذشته را نفی می کند و همواره در پی تازگی و غبارروبی از هستی است. بنابراین نمی توان انتظار داشت از هنجارگریزی زمانی (باستانگرایی)- که مخالف دیدگاه فکری وی است- استفاده کند.
مقاله به زبان عربی: هنجارگریزی و دلالت های خیال آمیز آن در شعر مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسفر رسی تطبیقی تصاویر دگرگون شده در شعر دو شاعر) ((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی و دلالت های خیال آمیز آن در شعر مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف (بررسی تطبیقی تصاویر دگرگون شده در شعر دو شاعر) علی سلیمی* رضا کیانی** حواس پنجگانه نقشی مهم و متمایز در تشکیل تصاویر بلاغی دارند و ابعادی فنی وهنری به شعر می افزایند که در تعمیق نگرشی که شاعر سعی در انتقال آن دارد، سهیم است. در این راستا، از بین رفتن موانع نفسی و معنوی میان حواس، به شاعر این مجال را می دهد که از دو یا چند حس بهره گیرد، و به او اجازه می دهد که احساساتش را از سطح آشنا و متعارف به سطحی هنجارگریز و نامتعارف انتقال دهد؛ یعنی حواس پنجگانه گاهی وظایف معهود خود را رها کرده، به وظایفی ناآشنا که از نظر منطقی، جزء وظایف متعارفشان نیست، روی می آورند تا بدین وسیله به اهدافی دست یابند که ترکیبات عادی از رسیدن به آن اغراض عاجزند. این مقاله درصدد آن است که «حس آمیزی» یا «کاربرد مجازی حواس» را به عنوان ابزاری ساختاری در استحکام دنیای شعر شاعر ایرانی، مهدی اخوان ثالث، و شاعر عراقی، سعدی یوسف، بررسی نماید. سؤالاتی که در اینجا مطرح می شود، عبارتند از: 1- مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف چگونه مکانیسم حس آمیزی را در شعرشان به کار برداه اند؟ 2- میزان تکامل حواس پنجگانه در توجیه معنا ضمن تجربه ی این دو شاعر تا چه حدّ است؟ نتیجه این پژوهش گویای آن است که عدول از زبان معیار و گرایش به هنجارگریزی معنایی در نزد این دو شاعر، توانایی خیالی شان را در کاربرد توان تعبیری نهفته در لغات عادی به منصه ی ظهور می رساند، و از این جهت ترکیبات از کاربرد واقعی و منطقی شان دور می شوند و سیاق متعارف شان را در هم می شکنند. کلید واژگان: هنجارگریزی معنایی، حس آمیزی، تصاویر تغییر یافته، مهدی اخوان ثالث، سعدی یوسف.
هنجارگریزی معنایی در داستان های بیژن نجدی
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی معنایی، یکی از شیوه هایی است که شاعران و نویسندگان، با بهره گیری به جا و هنرمندانه از آن، سطح ادبی آثارشان را ارتقا می بخشند. بیژن نجدی از جمله نویسندگانی است که در ساخت و پرداخت داستان های خود، تمایل زیادی به استفاده از این شیوه داشته است. از آن جا که هنجارگریزی معنایی بیشتر خاص شعر است، بهره گیری از آن در آثار منثور، زبان این آثار را شعرگونه می نماید. فرضیة پژوهش حاضر آن است که یکی از مهم ترین عواملی که زبان داستان های نجدی را از منطق عادی گفتار خارج کرده و آن را به سوی زبان شاعرانه سوق داده، نمود انواع هنجارگریزی معنایی در این داستان هاست. به منظور اثبات فرضیة پژوهش، انواع هنجارگریزی معنایی در داستان های نجدی با استفاده از شیوة استقرایی مشخص و پربسامدترین و مؤثرترین آن ها از حیث شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی بررسی شده است. نتیجة پژوهش بیان گر آن است که از بین انواع ترفندهای ادبی که در چهارچوب هنجارگریزی معنایی قرار دارد تشبیه، تشخیص، مجاز، حس آمیزی، بزرگ نمایی و متناقض نما، بیش ترین نقش را در شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی داشته است.
هنجارگریزی معنایی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی، بحثی در نقد صورتگرا و یکی از نظریّه های ادبی معاصر است که مبنای آن بر پایة علم بلاغت استوار می باشد. در رویکردهای جدید زبان شناختی، نظریّه پردازان معاصر هنجارگریزی را ابزار شعرآفرینی معرّفی کرده اند و برای آن انواع گوناگونی برشمرده اند. در این میان، هنجارگریزی معنایی بیش از همه در عرصة شعر بازخورد دارد. شاعر با به کارگیری این صنعت و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، پیام هنری خویش را به وی عرضه می کند، چراکه در این نوع از هنجارگریزی، بازی دال ها، گریز و سیلان معنا را به دنبال دارد که باعث تعویق معنا و ایجاد خوانش های متعدّد در ذهن مخاطب می شود. گذری بر شعر سیّاب، گرایش وی به کاربرد رمز و اسطوره را در بازپرداخت مفاهیم شعری خویش، آشکار می سازد. وی با چنین رویکردی، عناصر زیباشناختی کلام خویش را افزوده، کارکرد واژگان زبانی را رنگی مجازی بخشیده است. نمودهای بیانی علم بلاغت در شعر سیّاب، جلوه هایی از هنجارگریزی معنایی هستند که نگارندگان به بررسی این عناصر در قالب دو محور جانشینی و همنشینی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» و کارکرد آنها در بازتاب پیام شعری وی پرداخته اند و از این رهگذر، تبیین نموده اند که بسامد بهره مندی وی از عناصر بلاغی و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، تأثیر شگرفی بر همراهی مخاطب با معانی شعری وی دارد.
بررسی هنجارگریزی معنایی در غزلیات حافظ
حوزه های تخصصی:
جایگاه بنیادین زبان در ادبیات به عنوان عمده ترین وسیله خلق اثر هنری حقیقتی انکارناپذیر است. زبان در آثار ادبی تا آن اندازه متفاوت و دگرگون می گردد که همچون زبانی منحصر به فرد مورد مطالعه قرار می گیرد. در این میان، یکتایی زبان غزلیات حافظ و شعریت منحصر به فرد آنها قرن هاست که خوانندگان را متحیر کرده است. منتقدان ادبی بسیاری کوشیده اند با استفاده از شیوه های مختلفِ نقد این یکتایی را توضیح دهند. در همین راستا، در بخش رویکردهای زبان شناختی باور بر این است که عامل اصلی ”شعرآفرینی“ به طور کلی هنجارگریزی معنایی است. در این پژوهش غزلیات حافظ مورد بررسی قرار گرفت و مصادیق هنجارگریزی های معنایی در آنها مشخص شد. تلاش شد تأثیر و اهمیت هنجارگریزی های به کار رفته در اشعار حافظ و سبک شعری او مورد تحلیل قرار گیرد.داده های به دست آمده مشخص کرد هنجارگریزی های معنایی بیشتر از نوع انسان پنداری و گیاه پنداری هستند. نتیجه گیری دیگر تحقیق تأیید این دیدگاه بود که هنجارگریزی معنایی از نوع تجسم گرایی عامل اصلی ایجاد کلام شاعرانه و رهایی دال ها از قوائد زبان هنجار است.
بررسی هنجارگریزی معنایی در لالایی ایرانی و اله تاجیکی بر اساس نظریة لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لالایی و اله سروده هایی با نرما و نازکای مادرانه از گونة ادب عامه است که مخاطب آن کودکان هستند و نیز هنجارگریزی از موثرترین شگردهای برجسته سازی و آشنایی زدایی است که رویکردی مؤثر و کارکردی ویژه در شعر دارد و سرایندگان لالایی های ایرانی و اله های تاجیکی از آن بهره برده و از سروده های خود آشنایی زدایی کرده اند تا ذهن شنونده را با برجستگی منظومة فکری و هنری نهفته در این گونه سروده ها بیشتر به کاوش وادارند و لذّت آن ها دوچندان گردد. این پژوهش با هدف تبیین شگردهای هنجارگریزی معنایی در لالایی ایرانی و تاجیکی با رویکردی توصیفی- تحلیلی با تکیه بر ادبیات تطبیقی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ انجام شده و مهم ترین صورت فراهنجاری؛ یعنی هنجارگریزی معنایی را در لالایی ایران و اله تاجیکستان بررسی کرده است. گزینش جامعه آماری پژوهش حاضر بر اساس 700 مصراع پرکاربرد از لالایی های ایرانی و نیز 700 مصراع پرکاربرد از اله های تاجیکی است که بررسی ها نشان می دهد، انواع هنجارگریزی معنایی مانند جسم پنداری، سیال پنداری، حیوان پنداری، تجریدگرایی و گیاه پنداری در این سروده های مادرانه کاربرد داشته که گیاه پنداری بیش از دیگر موارد هنجارگریزی معنایی خودنمایی می کند. کاربرد انواع هنجارگریزی معنایی در این سروده ها در انتقال احساس مادرانه، عاطفة شعری و در نهایت پذیرش مخاطب کارکردی مؤثر و پربار داشته تا ذهن شنونده، به ویژه کودک بیشتر درگیر زیبایی شعری و عاطفه معنایی آن ها گردد.
بررسی روابط معنایی وابسته های خاص عددی و معدود در اشعار بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سطح فرم اشعار بیدل دهلوی، عناصر متعددی زبان را نامألوف کرده و منجر به هنجارگریزی شده است. «وابسته های خاص عددی» از مهم ترین این عناصر است که دریافت معنی را نیز دشوار کرده است. وابسته های خاص عددی کلماتی هستند که در محور همنشینی زبان، هنگامی که با معدود رابطه معنایی برقرار می کنند، از هنجار عادی و متعارف زبان خارج می شوند. در زبان اشعار بیدل دهلوی، برجسته ترین و نامدارترین شاعر سبک هندی، وابسته های خاص عددی با بسامد بالا و به صورت گسترده تبلور یافته است. در این مقاله، روابط معنایی وابسته های خاص عددی و معدود در زبان اشعار بیدل با توجه به «هنجارگریزی معنایی» بررسی و تبیین شده است. وابسته های خاص ابتدا در چهار الگوی «عدد، وابسته مادی و معدود مادی»، «عدد، وابسته مادی و معدود انتزاعی»، «عدد، وابسته انتزاعی و معدود مادی» و «عدد، وابسته انتزاعی و معدود انتزاعی»، طبقه بندی شده، سپس انواع روابط معنایی در هر الگو به طور مجزا بیان شده است. نتیجه پژوهش بیانگر این است که میان وابسته های خاص و معدود انواع روابط معناییِ ظرف، تشبیه، تضاد، زمان و ... وجود دارد وابسته های عددی، برای بیان اندیشه ای خاص و ایجاد تخیل بیشتر، برخلاف هنجار معمول در محور همنشینی زبان به کار رفته اند.
رستاخیز معنا در غزل «عُرفی شیرازی» بر پایه هنجارگریزی معنایی «لیچ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراهنجاری یا هنجارگریزی از وجوه «رستاخیز واژگان» بر مبنای زبان شناسی و از نظریّه های نقد ادبی جدید است که در چارچوب مکتب فرمالیسم روسی بیان شده است. عُرفی شیرازی، سراینده سبک هندی، زبان غزل آغازین این سبک را فراتر از نُرم زمان پدید آورده و گاه سبکی فردی و نُرمی تازه در زبان غزل آفریده است. بنابراین واژگان، رستاخیزی پُرنوسان در تصویرسازی و معناآفرینی غزل آغازین سبک هندی دارند و عُرفی شیرازی به عنوان یکی از غزل سرایان آغازین سبک هندی، پدیده ها را در پهنۀ تخیّل به گونه ای دیگرگون آفریده و ذهن مخاطب را در رویارویی با فراز و فرودهای تصویری غزل به چالش کشیده است. این پژوهش با هدف تبیین شگردهای نوین تصویرسازی و معناپردازی در غزل عُرفی شیرازی با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر هنجارگریزی معنایی «لیچ» انجام شده و نشان داده است که عُرفی شیرازی، شگردهای هنجارگریزی معنایی را با تصویرهای بلاغی و معناساز در غزل آفریده است. بر این اساس تبیین هنجارگریزی معنایی بر گسترۀ تصویرپردازی عرفی در غزل و تبیین چگونگی کاربرد واژگان در ساختار تصویرهای تازه، دستاورد اصلی پژوهش است.
جمالیّه الإنزیاح البیانیّ فی المفارقه القرآنیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۹ سال ۱۴۳۳ شماره ۳
133-148
تمثّل المفارقه إحدی المقوّمات الأدبیه والسمات الأسلوبیه للخطاب القرآنی؛ إذ تُخرِج اللغهَ المألوفه إلی المستوی الأدبی بالانزیاح الدلالی، فتعطیها زخماً دلالیاً، ودفقاً جمالیاً، وبُعداً إیحائیاً؛ إذ إنّ المفارقه أسلوب یعبّر عن معنیً ما بشکل یخالف ظاهره السطحیّ ذلک المعنی؛ فالقارئ یجد التباین والخلاف بین السطح والعمق. بعباره أخری یوجد فی التعبیر الواحد مستویان للمعنی: مستوی سطحی، ومستوی کامن، والقارئ بإدراک التعارض بینهما یتوصّل إلی المعنی المنشود. هذه المقاله تستجلی بمنهج وصفی تحلیلی الملامح الجمالیه للمفارقات القرآنیّه التی تصوّر الکفّار فی مواقفهم المختلفه. وتفادیاً لأیّ إساءه فهم، أو سوء تفاهم، نلفت بادئ ذی بدء، انتباه القارئ الکریم إلی أنّنا نرید المفارقه بوصفها إحدی روافد أدبیه الخطاب، وأدوات التصویر الفنّی. تؤدّی المفارقه دورها فی جمالیّه القرآن بمؤثّرات جمالیّه، هی: التغریب، والإیجاز، وإبراز اللفظ والمعنی فی ضدهما، والصدق، والتهویل، والتهکّم.
بررسی هنجارگریزی معنایی در مجموعه شعر گل های شر و ترجمه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
هنجارگریزی معنایی به مفهوم تخطی از معیارهای تعیین کننده هم آیی واژگان و عدول از زبان معیار است. بر حسب آمار پژوهش، می توان گفت که هنجارگریزی معنایی عامل مهمی در آفرینش شعر است؛ بدین مفهوم که هر چه بسامد وقوع این نوع هنجارگریزی بیشتر باشد، افق های معنایی گسترده تری در شعر حاصل شده و رسیدن به معنا دیرتر اتفاق می افتد. در اشعار بودلر، ایجاد ترکیبات خاص و تازه، تصویر جزئیات، نیروی تخیل، ایجاد مناظر زیبا و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع، منجر به تجلی این نوع هنجارگریزی شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی هنجارگریزی معنایی در مجموعه شعر گل های شر اثر شارل بودلر با ارجاع به استعاره و مجاز و بازتاب آن در ترجمه های حسن هنرمندی، محمدعلی اسلامی ندوشن و محمدرضا پارسایار است تا ترجمه ها از لحاظ کیفی مقایسه شوند. برای نیل به این هدف، ابتدا هنجارگریزی معنایی که از مباحث مهم نقد صورتگرایی است، با توجه به تقسیم بندی جفری لیچ، زبان شناس صورتگرا، مورد بررسی قرار گرفته و سپس به مقابله متن اصلی و ترجمه های صورت گرفته از آن پرداخته و تفاوت های موجود در هر یک بررسی شده است.
بررسی هنجارگریزی معنایی در مثنوی های «حسن گلوسوز» و «ساقی نامه میکده شوق» رشید تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
39 - 60
حوزه های تخصصی:
در نظریه فرمالیسم وجه شعری براثر عدول از هنجار زبان برای اغراض هنری پدید می آید. از مهم ترین این شیوه ها در زبان خودکار، هنجارگریزی معنایی است که با کاربرد صورت های خیالی و ایجاد روابط معنایی بدیع به دست می آید. باتوجه به کاربرد فراوان عناصر خیال در شعر رشید تبریزی، بررسی شیوه های هنجارگریزی معنایی در شعر این شاعر در شناخت اسلوب ادبی شعر قرن یازدهم اهمیت ویژه ای دارد. در این جستار دو مثنوی «حسن گلوسوز» و «ساقی نامه» ازنظر هنجارگریزی های معنایی با روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. پس از مطالعه و بررسی، نشان داده شد که رشید تبریزی از تنوع گسترده ای از عناصر خیالی و روابط معنایی برای عدول از هنجار زبان خودکار و نرم های زبان ادبی بهره می برد. در این کار بیش از همه از ترکیب های اضافه تشبیهی و تصاویر همراه با استعاره های کنشی بهره می برد؛ بنابراین کاربرد تصاویر پویا و ترکیبات بدیع مهم ترین خصیصه شاعر در هنجارگریزی های معنایی اوست. همچنین صبغه عرفانی شعر او در کاربرد برخی صورت های نُرم شکنی او همچون متناقض نمایی و اغراق تأثیرگذار بوده است.
تحلیل بلاغی اشعارهوشنگ ابتهاج بر پایه ی هنجارگریزی معنایی با تکیه بر دفتر«سیاه مشق»
حوزه های تخصصی:
توانایی برقراری ارتباط از جمله امکاناتی است که بشر به بلندای تاریخ از آن در گفتار و نوشتار استفاده کرده است، در این میان، آرایش سخن نیز همواره مورد توجه سخن وران بوده است؛ بنابراین در تمامی آثار بزرگان پیرایگی و آراستگی کلام وجود دارد. در مراتب گوناگون زیبا سازی اثر هنری، هنجارگریزی یکی از شیوه های آشنایی زدایی و موضوعات نقد ادبی در مکتب فرمالیسم روس است. در هنجارگریزی معنایی شاعر بر اساس قواع د معنایی ح اکم ب ر زبان هنجار، از دو روش همنشینی و جانشینی کمک می گیرد. با توجه به اینکه حوزه ی معنا بیش از دیگر سطوح زبان در برجسته سازی م ورد نظر اس ت، هر شاعری که بتواند بر حسب توانایی های ذوقی و علمی خود در این زمینه موفّق باشد، از اشعار ناب تری برخوردار خواهد بود. یعنی شاعر یا نویسنده در عین بیان موضوع به دنبال زیباتر بیان کردن آن نیز می باشد. در بررسی های زبانی و پژوهش های ادبی فارسی نیز نگرش فرمالیست ها، جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. این پژوهش با بررسی هنجارگریزی معنایی و تحلیل چگونگی به کارگیری عناصر هنجارگریزی معنایی در شعر هوشنگ ابتهاج به گونه های مختلف هنجارگریزی معنایی از جمله تشبیه، استعاره، کنایه، مج از، ایهام، تض اد، پارادوکس در صد غزل هوشنگ ابتهاج می پردازد.
واکاوی الگوهای نظامند هنجار گریزی «معنایی» در هشت کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم برجسته مکتب « صورت گرایی» در بررسی متون ادبی، عنصر برجسته سازی است که با عناوینی چون « هنجارگریزی » و « هنجارآفرینی » (قاعده افزایی) بحث می شود. از خلاف آمده عادت ادبی یا هنجارگریزی فرنگی به سه حوزه هنجارگریزی معنایی ، واژگانی و زمانی تقسیم می شود. در میان انواع مختلف هنجارگریزی ، گونه معنایی –که مباحث علم بیان و بدیع معنوی است و جنبه تخیل را در شعر به اوج می رساند- بیش از انواع دیگر آن دیده می شود.در مقاله حاضر پس از استخراج مصادیقِ هنجار گریزی معنائی در مجموعه شعری سهراب سپهری با نام های «مرگ رنگ ، زندگی خواب ها ، آوار آفتاب ، شرق اندوه ، صدای پای آب ، مسافر ، حجم سبز و ما هیچ ، ما نگاه» به این.نتیجه رسیدیم که، سپهری از میان انواع هنجارگریزی ها، به شکل وسیعی از هنجارگریزی معنایی نظیر؛ تشخیص، نماد ، متناقض نما ، ترکیبات تازه ، و حسامیزی استفاده کرده و ازاین طریق در ایجاد حس و حال تازه، انسجام و نظامند سازی بهتر اشعار و تقویت بعد موسیقایی شعرش موفق بوده واز انواع دیگر هنجارگریزی ، کمتر بهره جسته است .بی شک دلیل این امرعرفان مسلکی و درونگرایی شاعر است. بررسی شعر سپهری می تواند گواهی بر درستی چنین رویکردی باشد ؛ چرا که می توان میان اندیشه عادت ستیز،(خلاف آمده عادت) سپهری و زبان هنجارگریزش ارتباط معنا داری برقرار کرد.روش تحقیق در این پژوهش بر مبنای تحلیل و توصیف داده ها استوار است.
هنجارگریزی معنایی اصل بنیادین ارتباطات زیبایی شناسی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا با هنر معاصر بر اساس نظریه لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
616 - 635
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی یکی از روش های کاربردی در آشنایی زدایی شعر است. شاعران زیادی از این روش، برای انتقال معانی استفاده کرده اند. شاعر هنجارگریز با هدف رستاخیز ادبی در شعر، موجب ایجاد لذت هنری می شود. بررسی میزان هنجارگریزی در شعر شاعران معاصر، میزان توانمندی آن ها در برجسته سازی کلمات را به خوبی نشان می دهد. از آنجایی که یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ، زبان است. نوع به کارگیری زبان از مهم ترین ویژگی های شاعران محسوب می شود. در این پژوهش با مرور مفاهیم مربوط به اهمیت فرمالیست های روسی و تقسیم بندی لیچ به بررسی جلوه های مختلف هنجارگریزی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا و هنر معاصر پرداخته شده است. رسالت این پژوهش در به کارگیری یافته های علم زبان شناسی و معرفی دلایل علمی برای جذّابیّت و ماندگاری آثار مورد بررسی و شناخت بیشتر شاعران معاصر و التذاذ بهتر از شعر آنها و ایجاد زمینه لازم برای تحقیقات و پژوهش های بیش تر در این حوزه، برای محقّقین و دانشجویان علاقه مند، اهمیّت پژوهش حاضر را دو چندان کرده است. این پژوهش ، بر آن است که به سوال های مطرح شده پاسخ دهد. با ژرف نگری در مبانی نظری، ویژگی های هنجارگریزی معنایی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا بررسی شده است و پس از مطالعه مبانی نظری و منطبق کردن آن ها با شعرهای معیری و اوستا، نتیجه ی مطرح شده به روش کتابخانه ای به شیوه ی تحلیلی- توصیفی بیان شده است. اهداف پژوهش: بررسی هنجارگریزی معنایی براساس نظریه لیچ در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا. بررسی هنجارگریزی در هنر معاصرِ ایران. سؤالات پژوهش: آیا رهی معیری و مهرداد اوستا از هنجارگریزی معنایی، بهره برده اند؟ کدام یک از مفاهیم هنجارگریزی معنایی (جسم پنداری، سیال پنداری، جانورپنداری، گیاه پنداری و انسان پنداری) در اشعار رهی معیری و اوستا بسامد بیشترین و کمترین بسامد را دارد؟
هنجارگریزی مفعول ها در قرآن کریم بر اساس نظریه جان کوهن (بررسی موردی جزءهای یکم تا سوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم بلاغت و نحو در ترجمه و تفسیر دقیق قرآن نقش بسزایی دارد؛ هنجارگریزی به عنوان یکی از یافته های علم بلاغت از این تأثیر مستثنی نیست؛ از این رو برای دسترسی به مدلول دقیق آیات، ناگزیر از بررسی اسلوب هنجارگریزی یا إنزیاح هستیم. گریز از اصول زبان هنجار، دارای اهدافی است که مخاطب را برای دست یابی به مفاهیم و معانی جدید به فکر فرو می برد؛ خاصه اگر این فرآیند در متن قرآن کریم باشد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته، عوامل هنجارگریز مفعول ها در جزءهای اول تا سوم قرآن کریم بر اساس نظریه جان کوهن از دو وجه ساختاری و معنایی مورد تحلیل قرار گرفته است. هنجارگریزی معنایی شامل صنایع بیانی یعنی استعاره، مجاز، کنایه و تشبیه است و هنجارگریزی ساختاری در تقدیم، تأخیر، حذف، التفات و اطناب صورت می گیرد. نتایج برآمده از پژوهش نشان می دهد که هنجارگریز بودن کلمات و جملات دارای اعراب منصوب، به چه میزانی در زیبایی لفظی و معنایی سه جزء اول قرآن کریم اثرگذار است و از طرفی با بررسی نمونه هایی از آیات در این اجزاء نشان داده شد که با تمرکز بر روی هنجارگریزی چطور می توان به مفاهیم جدیدی از معانی مفعول ها در قرآن کریم دست یافت.
بازخوانی انواع هنجارگریزی معنایی در کلیله و دمنه
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
159 - 182
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان مهم ترین ماده ادبیات و اساسی ترین وسیله ارتباط، نقش انکارناپذیری در خلق آثار ادبی دارد. شاعران و نویسندگان برای بهره گیری از قدرت زبان و غنای اثر ادبی از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند که هنجارگریزی معنایی یکی از آن هاست که بهره گیری از آن در نثر، جلوه گری و شعرگونگی را به دنبال خواهد داشت. با توجه به کاربرد زیادِ عناصر خیال انگیزی در کلیله و دمنه نصرالله منشی بررسی شیوه های هنجارگریزی معنایی در این اثر در شناخت اسلوب زبانی و ادبی نثر قرن ششم اهمیت ویژه ای دارد که تاکنون به آن توجه شایانی نشده است. در این پژوهش با بهره گیری از شیوه توصیفی- تحلیلی و نیز مطالعات کتابخانه ای، ضمن تکیه بر الگوی ارائه شده توسط فرزان سجودی برای دسته بندی انواع هنجارگریزی معنایی، نخست به هنجارگریزی معنایی تعریف، و انواع آن توضیح داده شد، سپس بسامد تک تک آن ها از کلیله و دمنه استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که نصرالله منشی برای خیال انگیزی بیشتر و استفاده بهتر از زبان، از هنجارگریزی معنایی بهره گرفته است. هنجارگریزی معنایی به روش انسان پنداری بیشتر به کار رفته و بسامد آن در قیاس با انواع دیگر هنجارگریزی معنایی بیشتر است که در واقع یکی از ویژگی های سبکی کلیله و دمنه به شمار می رود. نصرالله منشی به همه حیوانات که شخصیت های اصلی داستان ها هستند، مشخصه ها و ویژگی های انسانی بخشیده است و این موضوع می تواند در مطالعات سبک شناسانه این اثر و مقایسه آن با سایر آثار هم دوره اش مورد توجه قرار گیرد.