فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
107 - 113
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مباحث مورد نظر اندیشمندان زیبایی شناس بررسی رابطه صورت و معنا در آثار هنری است. در وهله اول، این موضوع، اشاره به جدایی زیبایی اثر هنری از عالم پیرامونی دارد. اما در بررسی های دقیق وجوه زیبایی شناسی آثارهنری، با نمونه هایی مواجه می شویم که نشانگر پیوند عناصر بصری و صوری با مفاهیم عمیق معنایی است. پژوهش حاضر، با گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی (کتابخانه ای) و روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی، به بررسی رابطه متقابل صورت و معنا در زیبایی شناسی آثار هنری از منظر توماس آکوئیناس و اریک نیوتن می پردازد. این پژوهش با تمرکز بر آراء توماس آکوئیناس و اریک نیوتن درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه صورت و معنا بعنوان دو اصل بنیادین، در زیبایی شناختی آثار هنری نقش ایفا می کنند، یافته های پژوهش نشان می دهد، اگرچه این دو فیلسوف با نگرش های متفاوت صورت و معنا را مورد بررسی قرار داده اند، اما در این اصل مشترک اند که صورت و معنا رابطه متقابل و جدایی ناپذیری دارند، صورت اثر هنری به عنوان اصل بنیادین، سایراجزای اثر بر اساس آن نمود می یابد و از سویی معنا به عنوان محتوای درونی اثر وابسته به صورت است. در این اصل مشترک اند که صورت و معنا رابطه متقابل و جدایی ناپذیری دارند، صورت اثر هنری به عنوان اصل بنیادین، سایراجزای اثر بر اساس آن نمود می یابد و از سویی معنا به عنوان محتوای درونی اثر وابسته به صورت است.
تأثیر جانمایی حیاط بر آسایش حرارتی بیرونی در ساختمان های مسکونی میان مرتبه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جانمایی حیاط در ساختمان های مسکونی، به ویژه در ارتباط با آسایش حرارتی فضاهای بیرونی، اهمیت بسیاری دارد. با وجود هشدارهای روزافزون درباره گرمایش جهانی، این موضوع همچنان در طراحی های معماری مورد غفلت قرار می گیرد. این پژوهش در راستای پر کردن این شکاف، با استفاده از سامانه پسا اثبات گرا و ترکیب راهبردهای شبیه سازی، مطالعات میدانی و استدلال منطقی، بهینه سازی جانمایی حیاط در خانه های یک تا هفت طبقه شهر شیراز را بررسی کرده است. متغیرهای مستقل شامل نوع و تناسبات ابعادی حیاط، جهت گیری ساختمان و تعداد طبقات و متغیرهای وابسته، درصد ساعات آسایش حرارتی در حیاط و پیاده رو بودند. بدین منظور، گونه های مختلف جانمایی حیاط با نرم افزار راینو و پلاگین گرس هاپر تولید و شبیه سازی های حرارتی با افزونه ابزارهای لیدی باگ انجام شد. فرایند بهینه یابی نیز با افزونه اختاپوس صورت گرفت. نتایج نشان داد که جانمایی حیاط، در میان توده گذاری و در شرایطی که محور طولی آن، زاویه ۱۰۰ درجه نسبت به خط افق داشته باشد، بیشترین درصد ساعات آسایش حرارتی بیرونی را فراهم می کند. در ساختمان های یک طبقه، زاویه ۱۱۰ درجه مناسب تر بود. همچنین حیاط سراسری باید به نحوی قرار گیرد که عرض بخشی از توده در نزدیکی خیابان، حدود 22 % و عرض بخش دیگرش، حدود 38% طول زمین باشد.
بررسی رابطه متقابل انسان و شهر به مثابه رابطه عروسک و عروسک گردان با تکیه بر نظریات نوین پیرامون ماهیت عروسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۹)
9 - 23
حوزههای تخصصی:
تئاتر عروسکی معاصر به یکی از غنی ترین و چندوجهی ترین فرم های هنری تبدیل شده است و در نظریه و عمل نوعی دگردیسی را تجربه می کند. بر اساس تئوری های نوین در تئاتر عروسکی، عروسک دیگر به عنوان یک شئ ثابت و معین تعریف نمی شود و می تواند حاصل نوعی تعامل و ارتعاش باشد. بر همین اساس، پرسش «عروسک چیست؟» جای خود را به پرسش «عروسک کجاست؟» می دهد و ایده هایی چون «عروسک بی جسم»، «حرکت دهی بی حرکت» و «لحظه عروسکی» توسط افرادی مانند کلودیا اورنشتاین و جولی پستل مطرح می شود. مقاله حاضر پیرامون این ایده ها و آرای این دو صاحب نظر تئاتر عروسکی شکل گرفته است. در این نگاه تازه به تئاتر عروسکی، مخاطب و فرایند تماشا، جایگاهی اساسی در تعیین ماهیت و معنای عروسک پیدا می کنند. با توجه به این رویکرد، عرصه حیات عروسک و تئاتر عروسکی به «صحنه» هایی فراتر از صحنه تئاتر کشیده می شود. شهر یکی از این صحنه هاست. شهر به عنوان یک بستر «اجرایی» و «تئاتریکال» دارای ظرفیت های فراوانی است و در زندگی روزمره بر اثر تعامل شهروندان و مکان های شهری، اجراهای مختلفی در شهر شکل می گیرد. در پژوهش حاضر پس از بررسی تعاریف نوین تئاتر عروسکی، مشخص می شود رابطه انسان با شهر نسبتی آشکار و قابل توجه با رابطه عروسک و عروسک گردان دارد. خیابان، میدان، اتوبوس، ورزشگاه و مراکز تجاری ازجمله مکان های شهریِ آکنده از اجراهای عروسکی هستند و تلاش نگارندگان در پژوهش حاضر بر آن بوده است تا روایتی از این اجراها را به ثبت برسانند. این اجراهای عروسکی، بازتاب دهنده گفتمان های شهری و تعاملات انسانی اند. در اینجا انسان شهری به عروسکی معاصر تبدیل می شود که هویت خود را در تنش میان اشیاء، مکان ها و سایر حضورهای انسانی به دست می آورد.
تحلیل نشانه شناسانه پیکرنگاری حضرت علی (ع) در منتخبی از نگاره های احسن الکبار کاخ گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
39 - 53
حوزههای تخصصی:
عصر صفوی دوران اقتدار سیاسی ایران و حاکمیت مذهب تشیع است. این موضوع موجب ظهور مضامین شیعی در آثار فرهنگی و هنری شد. احسن الکبار از نسخ قابل توجه شیعی است که با نثری روان، رویدادهایی از تاریخ اسلام و زندگی ائمه(ع) را بیان می کند. بخش هایی از این نسخه به شرح صفات و ویژگی های اخلاقی حضرت علی(ع) در قالب روایات مختلف پرداخته؛ صفاتی که بیانگر علم، فصاحت، شجاعت، قهرمانی و فداکاری ایشان و نشان دهنده جایگاه معنوی آن حضرت در دین اسلام است. اهداف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های پیکرنگاری حضرت علی(ع) در نگاره های احسن الکبار بر اساس رویکرد نشانه شناسی تصویری و کشف لایه های پنهان در نشانه های بصری به کاررفته در شمایل ایشان است. سؤالات این پژوهش عبارت اند از: 1. نگارگر جهت پیکرنگاری حضرت علی(ع) از چه نشانه های بصری استفاده کرده است؟ 2. نشانه های تصویری به کاررفته در پیکرنگاری حضرت علی(ع) بر چه مفاهیم ضمنی دلالت می کنند؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی_تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی است. یافته ها نشان می دهد، نگارگر به مدد تمهیدات تجسمی و گزینش مناسب عناصر بصری نظیر قاب، ترکیب بندی و رنگ، فضایی متناسب با مضامین مجالس به وجود آورده و آن ها را به عناصری معنا رسان تبدیل کرده است. افزون بر آن، نظام های نشانه ای و رمزگان های به کاررفته در این نگاره ها متأثر از زمینه های فرهنگی و ارزش های حاکم در تفکر شیعی است که در ارتباطی منسجم و هماهنگ و زنجیره ای از روابط هم نشینی بر وجوهی از ابعاد شخصیتی امیرالمؤمنین(ع) دلالت می کنند.
تبیین نقش بساطت در معماری و رابط آن با نفس و بسیط الحقیقه از منظر حکمت متعالیه و کاربرد آن در فرآیندطراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش و معرفت معماری همچون دیگر دانش های بشری، بر پایه های معین هستی شناختی و معرفت شناختی استوار است که به عنوان مبانی اصلی مباحث فلسفی عصر جدید محسوب می شوند. پیش فرض تحقیق پیشِ رو این است که بساطت در معماری می تواند هماهنگی بین عرصه محیط زندگی انسان (معماری)، عرصه درون و نفس انسان (عرصه انسان شناختی و خودشناسی) و عرصه هستی و واقعیت (عرصه هستی شناختی) را برقرار کند و این مهم، در بستر قاعده بسیط الحقیقه ملاصدرا ساری و جاری است. هدف این پژوهش آن است که با تکیه برقاعده مذکور، دیدگاهی وجودشناسانه و وحدت گرایانه در معرفت معماری پدیدار گردد و رابطه «حقیقت» با «اشیاء» در معماری معاصر دقیق تر و بهتر تبیین شود. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از متدولوژی استدلال منطقی و تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر قواعد فلسفی و مطالعه اسناد کتابخانه ای، است. در گام نخست، با بررسی پیشینه های مرتبط در حوزه های معماری و فلسفه و تبیین قاعده «کل القُوی بودن نفس» و قاعده «بسیط الحقیقه»، به تعریف دقیق بساطت در معماری پرداخته شده است. سپس با مروری بر مبانی حکمت متعالیه، تلاش شده است تا اندیشه صدرایی به طور جامع تری شناخته شود. در گام دیگر جهت مشخص نمودن کاربرد بساطت در معماری، به بررسی فرآیندطراحی معماری در قالب تقسیم بندیِ نسل ها و مفاهیم دوگانه موجود در خلال بحث های آن ها و استخراج مؤلفه های مربوطه و انتساب با مؤلفه های صدرایی پرداخته شده است. در نهایت، چنین نتیجه گیری می شود که طراحی معماری جلوه ای از بساطتِ معماری، بساطت معماری جلوه ای از بساطت نفسانی و بساطت نفسانی جلوه ای از بساطت الهی است؛ چنین بساطتی که زائیده «کثرت در وحدت» و «وحدت در کثرت» در بستر قاعده بسیط الحقیقه ملاصدرا است می تواند طریقتی جهت ارتباط کثرات معماری معاصر با وحدت حقیقی بنمایاند.
جایگاه تفکر هندسی در ارتقای قابلیت های دانشجویان معماری در دروس پایه در مقطع کارشناسی (نمونه موردی: درس مقدمات طراحی معماری 2)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری، به عنوان یکی از شاخه های تأثیرگذار در چهره شهر و خلاقیت، به گسترش توانایی ابتکاری نیاز دارد. آموزش درس مقدمات طراحی در رشته معماری، یکی از مهم ترین قسمت های آموزش در دوران تحصیلی برای دانشجویان معماری به شمار می آید. هدف از این پژوهش، بررسی اصول آموزش مطلوب طراحی در رشته معماری در دروس پایه به دانشجویان در جهت ارتقای کیفیت هرچه بیشتر آموزش هست.این پژوهش با روش کمی- کیفی انجام شده است. برای انجام این پژوهش در درس مقدمات معماری2، در دانشگاه ارومیه، در نیمسال98-97، دو گروه 25 نفرِ به عنوان گروه آزمایش و گواه انتخاب گردید. در هر دو گروه موضوع طراحی، محدودیت ها و شرایط و سایت یکسان بودند. در گروه گواه تدریس درس به شیوه سنتی و در گروه آزمایش شیوه طراحی مبتنی بر تفکر هندسی، آموزش داده شد. در بخش کیفی، گردآوری اطلاعات با ابزار مصاحبه عمیق انجام شد .در بخش کمی، نمرات هر دو گروه توسط 4 استاد خبره دانشگاه تحلیل گردید.نتایج نشان داد، اصول هندسی بکار گرفته شده در معماری سنتی، اگر در بناهای معماری معاصر به صورت اصولی و با تناسبات و متناسب با زمینه بکار گرفته شود سبب افزایش کار آیی بنا، آسایش و آرامش کاربران، حس تعلق و سرزندگی بنا، تعادل و هویت را نیز تا حدودی بهبود می بخشد.
استحکام بخشی اسناد کاغذی با استفاده از نانو ذرات کتیرا
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوآوری، ارزیابی نانو ذرات صمغ کتیرا، بهینه سازی جهت استحکام بخشی و بازگرداندن قوای مکانیکی و پایداری به اسناد کاغذی تاریخی است. روش و رویکرد پژوهش، کاربردی بوده و به روش تحلیلی- مقایسه ای است که شامل یافته اندوزی و گردآوری اطلاعات از طریق آزمایش های مرتبط با موضوع پژوهش چون آزمون های pH سنجی، مقاومت مکانیکی، آنالیز SEM، آنالیز پتانسیل زتا جهت بررسی عمق نفوذ و پایداری بالا و رنگ سنجی روی نمونه ها بوده است. نانو ذرات کتیرا با درصدهای وزنی مختلف استحصال شده و جهت بالابردن میزان pH آن، هیدرواکسیدکلسیم و جهت افزایش انعطاف پذیری، گلیسرول به آن افزوده شد. تیمار حاصل روی نمونه های کاغذی اسپری شده و سپس تحت پیرسازی رطوبت- دما به شماره استاندارد 4706- ISIRI به مدت 12 روز کامل و پیرسازی نور به شماره استاندارد 3e02-6819 ASTM Dبه مدت 6 روز کامل قرار داده شد. نتایج نشان داد که در آزمونpH سنجی، pH نمونه های تیمار شده قبل و بعد از پیرسازی نسبت به نمونه شاهد افزایش یافته و در محدوده قلیایی قرار گرفته و به عبارتی تا 40% افزایش داشته است. آنالیز SEM، پیوند فیزیکی الیاف شکسته را گزارش داد. آنالیز مقاومت مکانیکی نمونه ها قبل و بعد از پیرسازی، در نمونه های روزنامه، افزایش نیروی 3 تا 15% بسته به میزان صمغ مصرفی را نشان داد. نتیجه آنالیز رنگ سنجی، عدم تغییرات رنگ و کدورت ماده استحکام بخش را اعلام نموده است. در آنالیز پتانسیل زتا، اندازه ذرات ماده، 4.5 تا 5 نانومتر به دست آمده که عمق نفوذ بالا و پایداری را در جهت استحکام بخشی نشان می دهد.
نقش زمین بر فرم و پلان ساختمان های بافت قدیم روستای هجیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
38 - 49
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر با دگرگونی منطبق با برنامه های نوسازی روستاها در چهارچوب طرح های هادی بر ساختار آبادی های کشورمان، قسمت اعظمی از بافت های ارزشمند ویران شده و بیش از هر چیز سیمای قریه ها را به چهره شهرها نزدیک کرده است. از این میان روستای هجیج شهرستان پاوه با سیمای پلکانی، نمونه های متفاوت و ارزشمندی از الگوهای مسکن بومی را در بافت خود دارد اما تبدیل شدن به دهکده توریستی و احداث بناهای جدید سبب شده تا ساختاری متضاد با معماری محلی نمایان گردد به نحوی که طی سالیان آینده، شکل کلی روستا تغییر می کند.شناخت و حفظ شیوه ها و رویکردهای مفید ساخت بنا که در تقابل یا همراهی با طبیعت در معماری بومی و پلکانی روستای هجیج شکل گرفته، از ضروریات نگارش این پژوهش است. تا نتایج آن در طراحی و ساخت بناهای جدید روستا به عنوان گزینه ای تأثیرگذار بررسی شود. لذا این پژوهش به دنبال ارائه پاسخ هایی به رابطه بین معماری و طبیعت و هم چنین شناسایی نقش توپوگرافی بر چگونگی فرم بناهای مسکونی روستای هجیج است.این پژوهش در بستر مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی شکل گرفته است.نتایج نشان داد که فرم کوه (نحوه گسترش از دامنه تا قله)، شیب و جنس زمین محل احداث بناها باعث شکل گیری سه گونه بنا از لحاظ نحوه استقرار بر روی دامنه کوه و چگونگی ارتباط با زمین در این روستا شود و زمینه ساز شکل گیری معماری پلکانی باشند. به طوری که می توان از لحاظ ارتباطی، تاثیرگذاری طبیعت بر معماری را به عنوان ویژگی شاخص معماری بومی این منطقه از کشور عنوان کرد.
بررسی تأثیر متقابل انسان خلاق، محیط خلاق و آموزش خلاق بر عملکرد تحصیلی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
193 - 210
حوزههای تخصصی:
یکی از انتظارهایی که از دانشجویان معماری می رود، به کارگیری «خلاقیت» در انجام کارها و فعالیت های معماری و پس از آن در انجام فعالیت های تخصصی این رشته در خارج از دانشگاه است. خلاقیت قابل آموزش دادن است و بهره گیری از خلاقیت نیازمند آموزش خلاق است. برای این مهم، یاددهندگان ناگزیر به شناخت و بررسی عوامل مؤثری هستند که بتواند خلاقیت را در یادگیرندگان شکوفا سازد. در این حیطه، تأثیر متقابل ساختار سه وجهی تشکیل شده از عوامل انسان خلاق، محیط خلاق و آموزش خلاق به عنوان چارچوب و زمینه ساز ارتقای خلاقیت اهمیت می یابد. در این مقاله، طی یک پژوهش توصیفی، پس از بررسی عوامل مؤثر بر خلاقیت و با در نظر گرفتن ساختار سه وجهی یادشده، تأثیر متقابل این ساختار در بخش محیط خلاق و آموزش خلاق با میزان رضایت دانشجویان و عملکرد تحصیلی دانشجویان معماری دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، ورودی سال های 1398 تا 1402، با استفاده از پرسش نامه بررسی شد.تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان می دهد محتوای دروس عمومی در ارتقای خلاقیت دانشجویان بی تأثیر بوده است و دروس طراحی نقش مؤثری در ارتقای خلاقیت دارند. نیمی از دانشجویان احساس رضایت از خلاقیت محیط داشته اند و احساس رضایت در روش تدریس به کمتر از نصف دانشجویان کاهش می یابد. همچنین این میزان رضایت در گروه دانشجویان با تسلط ربع چهارم مغز یا ربع D که طبق نظریه چهار ربع مغزی ند هرمان، ربع مرتبط با بروز خلاقیت بیشتر می باشد، در پایین ترین حد قرار داشته است. وجود رابطه غیرمعنادار بین رضایت از خلاقیت تدریس و میزان موفقیت نشان می دهد که آموزش معماری هنوز نتوانسته است از روش های مناسب با توانمندی های این افراد استفاده کند. همچنین غیرمعناداری رابطه خلاقیت محیطی و خلاقیت در تدریس با میزان موفقیت در گروه با تسلط ربع چهارم مغز نشان می دهد که این افراد بیشتر با تکیه بر قابلیت های فردی خود توانسته اند عملکرد تحصیلی مثبتی داشته باشند.
بررسی عملکرد بیونیکی موریانه و مورچه، در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی
حوزههای تخصصی:
انسان ها برای رسیدن به تعامل با طبیعت، باید انرژی و منابع طبیعی را حفظ کنند و در مصرف آن ها صرفه جویی نمایند، هدف اصلی این پژوهش، بررسی عملکرد بیونیکی موریانه و مورچه، در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی است و اهداف فرعی، بررسی لانه موریانه و مورچه و روش های عملکردی آن ها برای ایجاد تهویه طبیعی و نیز، بررسی لانه موریانه و مورچه و روش های عملکردی آن ها برای حفظ انرژی است، به نظر می رسد با استفاده از دستاوردهای مطالعه ساختارهای موجود در لانه موریانه و مورچه و با توجه به این که این حشرات اجتماعی پیچیده-ترین لانه های زیرزمینی را با عمق زیاد با سیستم شبکه ای می سازند و در تمام نقاط لانه، دمای مناسب و ثابتی را با گردش هوای خوب و رطوبت نسبی، به طور غریزی حفظ می کنند و عملکرد های بیونیکی مناسبی برای رسیدن به تهویه طبیعی و حفظ انرژی دارند، می توانند الگوی مناسبی در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی باشند، روش تحقیق به طورکلی تحلیلی بوده و با بررسی لانه موریانه و مورچه و الگوهای عملکردی آن ها و تلفیق تمام یافته ها، می توان به هدف والای حفظ و بقای انرژی دست یافت، با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی و با استفاده از کتاب ها و مقالات ترجمه شده معتبر و با بررسی عملکردهای، لانه موریانه و مورچه، در جهت تهویه طبیعی، با جمع بندی و ارزیابی یافته ها، می توان نتایج مطلوبی در جهت بهینه سازی تهویه و انرژی در معماری به دست آورد، نتایج حاصل از این پژوهش، برای رسیدن به هدف والای تعامل و یکپارچگی با طبیعت و رسیدن به ایده های بیونیکی با رویکرد بهینه سازی تهویه و انرژی، با بررسی عملکردهای مورچه و موریانه در لانه سازی در جهت حفظ انرژی و بهینه سازی تهویه و الگوبرداری از قوانین عملکردی آن ها است.
پایایی و پویایی هویت فرهنگی در فضاهای سکونتی معاصر موردپژوهی: فضاهای سکونتی کرمانشاه از سال 1360 تا کنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت فرهنگی و تحلیل ابعاد و مولفه های آن، از مهم ترین مسائل پیش روی جوامع درحال توسعه است که به مفهومی پر تناقض و پیچیده تبدیل شده است. یکی از کلان شهرهای درحال توسعه، شهر کرمانشاه است که به ویژه با بلندمرتبه سازی های دهه های اخیر، فرهنگ سکونت و معماری سکونتگاه های آن دگرگون شده است. سؤال پژوهش این است که هویت فرهنگی با معماری فضاهای مسکونی چه نسبتی دارد؟ و نسبت پایایی و پویایی هویت فرهنگی با معماری فضاهای مسکونی کرمانشاه در دهه های اخیر چگونه است؟ هدف از این پژوهش مطالعه تطبیقی پایایی و پویایی هویت فرهنگی و معماری فضاهای مسکونی شهر کرمانشاه از دهه 60 تا حال حاضر است.در این پژوهش، فضاهای سکونتی ساخته شده در بخشی از محله 22 بهمن کرمانشاه، از دهه 60 تا کنون، در چهار گونه ویلایی اولیه و متأخر و آپارتمانی اولیه و متأخر بررسی شده است. در ادامه با کمک راهبرد پس کاوی و روش تحلیل محتوای کیفی مشاهدات گونه های سکونتی و مصاحبه های ساکنین آن ها بررسی و با استفاده از استقرا و قیاس کدگذاری و طبقه بندی داده ها صورت گرفته است. کدگذاری در سه حوزه گرایش های فردی، اجتماعی و محیط زیست در ارکان ساخت فضاهای سکونتی انجام شده و میزان و نسبت پایایی و پویایی در منابع و قواعد هویت فرهنگی در گرایش های سه گانه، تحلیل و ارزیابی شده است. در نهایت شدت و ضعف پایایی و پویایی در هریک از مولفه ها در فرهنگ سکونت و معماری فضاهای سکونتی مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفته است.
مروری بر راهکارهای بهبود وضعیت آکوستیکی فضای داخلی آپارتمان های مسکونی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
72 - 87
حوزههای تخصصی:
گستردگی مطالعات نقش صوت در فضاهای داخلی، سبب تدوین آیین نامه های مربوط در بسیاری از کشورها شده است که از نتایج آن تهیه استانداردهای حوزه آسایش صوتی است. مطالعات اخیر نشان می دهد که کاهش صوت منبع الزاماً به معنی افزایش آسایش صوتی نیست و ادراک کاربر بسیار مؤثر است. عوامل مهم در ارزیابی آسایش صوتی در فضاهای مسکونی، شامل جنبه های ادراکی کاربران، جنبه های اجتماعی و فرهنگی و هم چنین ارزیابی جنبه های فیزیکی صوت است. مقاله حاضر با بررسی منابع متقن عمدتاً مقالات منتشر شده در نشریات بین المللی در بازه زمانی 10 سال اخیر و درعین حال پر استنادترین مقالات و همچنین با رویکرد انفعالی، نگاشته شده است. هدف از این مقاله ارائه گزارشی از تحقیقات موجود در این حوزه و دسته بندی آنها است. با بررسی و تحلیل منابع فوق، سه دسته پیشنهاد شده است؛ اولین دسته، پژوهش هایی هستند که رویکردی شبیه سازی داشته اند به گونه ای که در شبیه سازی، عناصر ساختمانی و یا فضاهای معماری مد نظر محقق قرار گرفته است. دسته دوم، شامل پژوهش هایی است که رویکرد شبیه سازی آنها متفاوت از شبیه سازی فرم های ساختمانی و یا فضاهای معماری است، بلکه بر روش های فعال کنترل نوفه متمرکز هستند، به طوری که بر ساختارهای صوتی صدا و تجهیزات مرتبط با آن مانند میکروفن ها مبتنی هستند. و در آخر، تمرکز اصلی دسته سوم رویکرد شبیه سازی آکوستیک بر پژوهش هایی است که بر مصالح مبتنی هستند. به عنوان مثال استفاده از ساختارهای سبز گیاهان و یا استفاده از رزین های خاص موضوع اصلی این دسته از پژوهش ها است که در واقع، بر فرم، تراکم، جنس (مصالح) تمرکز می کنند. در مقاله حاضر، پس از دسته بندی پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، این امر به بحث گذاشته شده است که کدام یک از رویکردهای یافتن حل مسئله، نسبت به سایر رویکردها، از وسعت نظری بیشتری برخوردار است و کدام یک از رویکردها، با توجه به وضعیت موجود در کشور، می تواند کاربرد داخلی مناسب تری داشته باشد.
مفهوم استعاری زمان در چیدمان های هنر تعاملی با محوریت آثار ونگوگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
121 - 136
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون چیدمان های تعاملی مبتنی بر فناوری های نوین دیجیتال، فصل جدیدی را در نمایش آثار هنری پدید آورده است. این پژوهش، به بررسی دو چیدمان واقعیت مجازی و دو چیدمان واقعیت ترکیبی با محوریت آثار ونگوگ و با رویکرد مفهوم استعاری زمان می پردازد. هدف، پی بردن به نحوه درک زمان توسط مخاطبان است و اینکه فناوری های مجازی، چگونه حرکت در زمان و همگامی با رویدادهای زمانی را در ذهن کاربر القا می کنند. بر اساس نظریه استعاره مفهومی جورج لیکاف و مارک جانسون، مفهوم انتزاعی زمان به صورت مکان و شیء در ذهن انسان ادراک می شود و گذر زمان نیز به صورت حرکت نسبی ناظر و مکان شناخته می شود.این مقاله در صدد پاسخ به این سؤال ها است که استعاره مفهومی گذر زمان به مثابه حرکت، در واقعیت مجازی و واقعیت ترکیبی چگونه تجلی یافته است؟ و چه نسبتی بین واقعیت مجازی و واقعیت ترکیبی برقرار است؟ روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و نیز تطبیقی است. ابتدا چیدمان های تعاملی به تفکیک، توصیف شده و چگونگی شکل گیری مفهوم زمان و میزان درگیری مخاطب با هر کدام تحلیل شده و نهایتاً مطالعه تطبیقی انجام شده است. گردآوری اطلاعات به صورت هدفمند و آگاهانه از بین نمایشگاه ها و رویدادهای هنری با محوریت آثار ونگوگ بوده است، باتوجه به اینکه در واقعیت مجازی، مخاطب به طور کامل در دنیای مجازی قرار می گیرد و ارتباط حس بینایی به طور کامل با دنیای واقعی قطع می شود فرض بر این بوده است که با افزایش حس غوطه وری، استعاره مفهومی گذر زمان به مثابه حرکت در این چیدمان ها به مراتب مشهودتر و مؤثرتر از چیدمان های واقعیت ترکیبی باشد. نتایج نشان می دهند که در واقعیت مجازی، مخاطب به طور کامل از زمان و مکان خود منفک می شود که این امر در واقعیت ترکیبی به طور نسبی رخ می دهد. در واقعیت مجازی، زمان به مثابه مکان درک می گردد و شاهد حرکت ناظر هستیم؛ درحالی که در واقعیت ترکیبی، زمان به مثابه شیء درک شده و شاهد حرکت زمان هستیم.
تبیین الگوهای کالبدی فرم معماری بهینه با رویکرد تامین شرایط آسایشی در فضاهای باز مجموعه های مسکونی (نمونه مطالعاتی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
75 - 100
حوزههای تخصصی:
مسئله تحقیق:مسئله آسایش حرارتی کاربران در فضاهای باز موردتوجه معماران و طراحان فضاهای مسکونی بوده است. در معماری سنتی ایران با توجه به آب وهوای هر منطقه فرم، جایگیری فضاها و طراحی فضاهای باز با توجه به اقلیم هر منطقه شکل گرفته است که این تدابیر طراحی امکان تامین شرایط آسایشی مطلوب را می داده است. عملکرد بهتر این چیدمان در ارائه آسایش حرارتی در فضای باز را می توان به توزیع بلوک های ساختمانی نسبت داد که از ایجاد فضاهای باز بدون سایه بزرگ در داخل سایت جلوگیری می کند. سایه ای که توسط بلوک های ساختمانی ایجاد می شود از افزایش بیش ازحد دما در ساعات بعدازظهر تابستان جلوگیری می نماید.
هدف: هدف این پژوهش یافتن مؤلفه های طراحی فضاهای باز مجتمع های مسکونی مؤثر در تأمین آسایش حرارتی ساکنین شده است.
روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش شبیه سازی نرم افزاری و میدانی است که خروجی های نرم افزاری برای اعتبارسنجی با استفاده از دادهه ای میدانی حاصل از اندازه گیری محیطی کنترل شده اند. بدین منظور با استفاده از مطالعه متون علمی مؤلفه های فرم شهری تأثیرگذار بر آسایش حرارتی فضاهای باز شهری در سلسله مراتبی از بافت تا بنا استخراج شده سپس برای شبیه سازی و تحلیل عوامل طراحی از نرم افزار ENVI-met بهره گرفته و هر یک از بلوک های مسکونی با ارتفاع مشخص در نرم افزار شبیه سازی شده است.
نتیجه: نتایج نشان می دهد که بلوک های شهری منفرد مکعبی شکل آسایش حرارت بهتری را در فضای باز ارائه می کنند. عملکرد بهتر این چیدمان در ارائه آسایش حرارتی در فضای باز را می توان به توزیع بلوک های ساختمانی نسبت داد.
مروری نظام مند بر موانع و تسهیل کننده های تحقق مشارکت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
53 - 77
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهری به عنوان یکی از رویکردهای نوین در امر برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته و ضرورت بهره گیری از آن در طرح ها و برنامه های شهری مطرح شده است. با توجه به اهمیت این موضوع در برنامه ریزی شهری، ضرورت دارد تا موانع و تسهیل کننده های پیش رو در مسیر تحقق مشارکت مورد شناسایی قرار گیرند، علی رغم اشاره موردی به این موارد در پژوهش های مرتبط، به صورت ویژه و متمرکز به موانع و تسهیل کننده های مشارکت اشاره نشده است. در این راستا، مقاله حاضر با مرور مقاله های داخلی و خارجی در بازه سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳، به دسته بندی موانع و تسهیل کننده های تحقق مشارکت پرداخته است. در این پژوهش با مروری نظام مند، 148 مقاله، در دو پایگاه داده خارجی (Science Direct وGoogle Scholar) و سه پایگاه داده داخلی (نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، SID) مورد بررسی قرار گرفتند. بعداز مرور تمامی متن مقاله ها، 50 مقاله کمتر مرتبط کنار گذاشته شده و 96 مقاله باقیمانده برای استخراج کدها مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور تحلیل مفاهیم به دست آمده از تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد و درنهایت موانع تحقق مشارکت در قالب زیرمقوله های فردی، معنایی، محتوایی و فرایندی و نهادی و تسهیل کننده های تحقق مشارکت در قالب زیرمقوله های زیرساختی- محیطی، فردی و نهادی معرفی شدند. در نتایج به دست آمده از بررسی کدهای اولیه مشخص شد که زمینه های فردی، اجتماعی و نهادی بر تحقق مشارکت تأثیرگذار هستند و تحقق مشارکت در یک جامعه در گروی ایجاد فرهنگ مشارکتی در جامعه و نهادهای مرتبط و همچنین تأمین زیرساخت مناسب برای تحقق مشارکت است.
قواعد و چالش های نظری مؤثر بر مداخلات مرمتِ سازه ای میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
105 - 132
حوزههای تخصصی:
مداخلات مرتبط با حفاظت ومرمتِ سازه ای میراث معماری به دلیل هدف قرار دادن توأمان حفاظت از جان انسان ها و حفظ دارایی فرهنگی می توانند پی آمدهای متفاوت و گسترده تری را متوجه اثر تاریخی و کاربران آن نمایند. ازاین رو چگونگی طراحی و اجرای اصولی اقدامات مداخلاتی مذکور مبتنی بر مبانی نظری شفاف و قابل کاربرد ضرورت می یابد؛ اما به نظر می رسد که وجود سطحی از کلی نگری به مباحث نظری و عدم شفافیت درنحوه ارزیابی برخی اصول، باعث سردرگمی مرمّتگران سازه درزمینه ایجاد اتصال مناسب میان مباحث نظری و مداخلات اجرایی شده است. ازاین جهت، پژوهش به دنبال یافتن قواعد راهنما به منظور ارزیابی و اتخاذ رویکردهای مناسب در روند طراحی و اجرای راهکارهای مداخلاتی و همچنین چالش های فراروی کاربست مناسب آن ها در ارتباط با مداخلات مرمتِ سازه ای در میراث معماری، رهنمودهای مکتوب صاحب نظران این حوزه را مورد بررسی قرار داده است. پژوهش از گونه کاربردی است و رویکرد کیفی را دنبال می کند. داده های مورد نیاز ازطریق مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و تجزیه و تحلیل اطلاعات برمبنای تحلیل محتوای منابع مکتوب حاصل شده است. نتایج حاصل از پژوهش در قالب دو دسته قواعد راهنمای حفاظتی و فنّی (18 مورد) درراستای جهت گیری مناسب مداخلات مرمتِ سازه، چالش های کاربرد این قواعد نظری و راه کارهای برون رفت از این چالش ها ارائه شده است.
منزلت دبیران و نقش کنیزان در سیاست و هنر دوره سامانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
512 - 524
حوزههای تخصصی:
کاتبان و دبیران ایرانی در بین دولت های متقارن اسلامی بهترین جایگاه و منزلت را در زمان حکمرانان سامانی داشته اند. علاوه بر سعی و جدیت آنان در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی، دولت مردان سامانی خود مشوق آنان در این راه بوده اند. کنیزان نیز قطع نظر از گوناگونی کار و مشاغل آن ها، چه در دربار و چه در جامعه آن روز، صِرف عنصر زن بودن، نقش بسیار گسترده ای در توسعه فرهنگ و تمدن داشته اند. با روش توصیفی و تحلیلی که در این مقاله انجام گرفته، شفاف ساختن کار دبیران، کنیزان و دولت مردان و تعامل آن ها با یکدیگر در این راستا مدنظر می باشد. سؤال این است که آیا علاوه بر کاردانی و لیاقت حکومتگران سامانی، دبیران و کنیزان نیز در دوام و بقای دولت سامانی نقش مؤثری داشته اند؟ وضعیت هنر دوره سامانی چگونه بود؟ هدف در تبیین مطالب مقاله، آشکار ساختن این نکته است که با توجه به اینکه سامانیان با خلفای بغداد مشکلی را ابراز نکردند و خلفای مزبور چندان نظر خوبی نسبت به عناصر ایرانی نداشته اند، چگونه سازگار ساختن فرهنگ و تمدن ایرانی با فرهنگ اسلامی برای آنان میسر گردیده است؟ نتیجه، نوآوری و حرف جدید در نوشتار کنونی این است که دبیران و کنیزان از چه روشی برای ایجاد محبوبیت دولت سامانی در میان اقشار مختلف مردم استفاده نموده اند. همچنین هنر دوره سامانی در زمینه نقاشی، سفال و معماری پیشرفت قابل توجهی داشت.اهداف پژوهش:واکاوی منزلت دبیران و کنیزان دوره سامانی.بررسی هنر دوره سامانی.سؤالات پژوهش:منزلت دبیران و کنیزان دوره سامانی چگونه بود؟وضعیت هنر در دوره سامانی چگونه بود؟
نمادهای بصری با مفاهیم جامعه شناختی در داستان های بیژن نجدی و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
699 - 714
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی علم بررسی نظام های اجتماعی است که مبتنی بر کنش های متقابل، رفتارها و نقش های اجتماعی است. ادبیات هر دوره، نماینده روحیات و فرازونشیب های اجتماعی آن دوره بوده و همراه با تحولات اجتماعی در زمان های مختلف تغییر می یابد و در هر عصر معنی و مفهوم خاص خود را پیدا می کند؛ به طوری که اوضاع اجتماعی هر دوره را می توان از ادبیّات آن دوره شناخت و انعکاس آن را دریافت. بیژن نجدی ازجمله شاعران و نویسندگانی است که رویدادها و واقعیات اجتماعی عصر خود را در مجموعه داستانی خود منعکس نموده و به آن رنگ و بوی جامعه عصر خویش را داده است. باتوجه به اهمیت سیاسی و فرهنگی کشور و ضرورت روشن شدن اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه بررسی جامعه شناختی مجموعه داستانی «یوزپلنگانی که با من دویده اند» می تواند روشنگر وقایع و رویدادهای مهم آن دوره باشد. در مقاله حاضر که به شیوه توصیفی و تحلیلی نگاشته شده؛ پس از طرح مباحثی در مورد جامعه شناسی و ادبیات به بررسی مضامین جامعه شناسی در پنج حوزه خانواده، فرهنگ، مذهب، سیاست و اقتصاد پرداخته شده است. مسائل اجتماعی تا حد زیادی در این مجموعه داستانی بازتاب داشته است. هرکدام از این نهادهای مطرح شده به گونه ای هنری بیان کننده واقعیات و رویدادهای جامعه عصر نویسنده می باشد. بیژن نجدی یکی از نویسندگان بزرگ معاصر است که به خوبی توانسته مجموعه داستانی خود را در یک ژانر اجتماعی بگنجاند و جامعه داستانی خود را به جامعه واقعی نزدیک کند. اهداف پژوهش:بررسی واقعیات و مسائل اجتماعی در آثار داستانی بیژن نجدی.بررسی نمادهای بصری و واقعیات اجتماعی در شاهنامه فردوسی.سؤالات پژوهش:بازتاب عناصر جامعه شناختی در مجموعه داستانی «یوزپلنگانی که با من دویده اند» تا چه حدی است؟نمادهای بصری و واقعیات اجتماعی چه جایگاهی در شاهنامه فردوسی چه جایگاهی دارند؟
بررسی نقش کالبدی محیط در امنیت اجتماعی زنان در فضاهای عمومی شهری، مورد مطالعه: پارک های شهر ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
69 - 88
حوزههای تخصصی:
فضای شهری باید امنیت گروه های مختلف کاربری را تامین کند. ترس از جرم رفتار و حوادث در محیط شهری تأثیراتی بر زنان و گروه های آسیب پذیر اجتماعی و اقتصادی دارد. ناامنی زنان در فضاهای شهری مشارکت کامل آنان را در جامعه محدود و علاوه بر آسیب روانی فرد، خانواده ها و در نهایت کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد با نظر به نقش فعال پارک ها در توسعه حیات مدنی و همچنین ارتقاء کیفیت فراغت و تاثیر آن در ارتقاء کیفیت سکونت، این پژوهش به بررسی احساس امنیت زنان در سه بوستان شقایق، 15 خرداد و خانواده شهر ورامین می پردازد. کاهش حضور فعال زنان در پارک های شهر ورامین، علیرغم تلاش مدیریت شهری ورامین در تامین امکانات و تسهیلات و خدمات، مساله پژوهش حاضر است. نخست، مدل نظری پژوهش، با استفاده از مولفه های کالبدی و روانشناسی موثر براحساس امنیت زنان در فضاهای عمومی منتج از نظریات مرتبط با امنیت اجتماعی و فضای شهری تدوین و مولفه های به دست آمده به دو بخش عوامل کالبدی و عوامل غیرکالبدی تقسیم شدند. در گام بعدی، به روش پیمایشی، پرسشنامه ها توسط 400 نفر از زنان ساکن شهر ورامین پاسخ داده شدند و با تحلیل رگرسیون سهم هر یک از متغیرهای ویژگی های کالبدی محیط در پیش بینی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان مشخص شد. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین فضای شهری و احساس امنیت زنان است. در مقام مقایسه، ویژگی های کالبدی فضای عمومی شهری در احساس امنیت زنان بسیار تاثیرگذارند و این نقش بیش از ویژگی های غیرکالبدی آن است.
روند بهره برداری و تحولات باغ مسعودیه تهران، با تکیه بر اسناد و کاوش باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۴)
55 - 76
حوزههای تخصصی:
مسعود میرزا پسر ناصرالدین شاه، بناهایی چند در محدوده تهران ناصری ساخت که عمارت مسعودیه از چشمگیرترین آن ها است. این عمارت، مجموعه ای از بناها و فضاهای واجد ارزش تاریخی در مرکز شهر تهران است. این مجموعه در سال 1247 شمسی به وسیله مسعود میرزا از نظام الملک خریداری و به مسعودیه شهرت یافت. در سال ۱۲۹۵ قمری این عمارت به دستور ظل السلطان و به سرکاری رضا قلی خان در زمینی به وسعت حدود ۴ هزار مترمربع و مرکب از بیرونی و اندرونی و دیگر ملحقات بنا شده است. این عمارت در برگیرنده هفت سازه معماری بوده که با دو حیاط به یکدیگر راه داشته و هریک بافتی جداگانه داشته اند. ساختارها در پوششی از دو باغ سبز قرار داشتند که یکی از باغ ها از سر در تا حیاط مقابل دیوان خانه امتداد داشته و به وسیله ستون های آجری و نرده های چوبی به دو بخش تقسیم می شد و باغ دوم، دیگر بناها را پوشش می داد. در بخش انتهایی باغ اصلی عمارت دیوان خانه با حوض دایره ای شکل جای دارد که در دوره قاجار با شعاع دو متر آجرفرش بوده است. عمارت مسعودیه علاوه بر کارکرد اصلی خود، در ادوار مختلف عملکردهای متفاوتی داشته و متناسب با هر دوره دستخوش تغییر و تخریب بوده است. با توجه به وضعیت مبهم ضلع غربی مجموعه و نحوه ارتباط حیاط ها با یکدیگر و نیز ارتباط ضلع غربی مجموعه با خیابان ملت از اهداف و پرسش های اصلی پژوهش های باستان شناسی محوطه مسعودیه تهران بود؛ بنابراین، روش تحقیق به لحاظ ماهیت از نوع تفسیری-تاریخی است. درنتیجه مقاله حاضر در تلاش است با بررسی اطلاعات موجود در نقشه های عبدالغفار و نوسکوف، عکس هوایی سال ۱۳۳۵ ه.ش. متون تاریخی، اسناد خریدوفروش، تصاویر موجود در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به همراه نتایج کاوش های باستان شناسی انجام شده به تجزیه وتحلیل روند شکل گیری و ساخت مجموعه تا در اختیار میراث فرهنگی قرار گرفتن را بپردازد.