مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
در
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، شرح و گزارش چند بیت از متون ادب فارسی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. نگارنده با ارایه برخی از دلایل و شواهد، نکاتی در لغزش گزارش شارحان آن ابیات گوشزد نموده و کوشش کرده است با ارایه شواهد، مفهوم و معنی آن ابیات را روشن کند. تامل در شرح و گزارش این ابیات، ضرورت توجه به رو ساخت متون ادبی را برای دریافت درون مایه و ژرف ساخت آن آثار بیان می کند.
«عشق خریدنی»: بازتاب نقش و هویت همسری در مصرف تظاهری مدیریت بدن زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه انتخاب های مصرفی برای مدیریت بدن بویژه در بین زنان ، دلالت های نمادین متنوعی یافته وعرصه ای برای ابراز هویت و معناسازی اجتماعی گردیده است. هم دربافت های کلان شهری که رکن آن گمنامی و روابط زودگذر است، «بدن» از مهم ترین حامل های هویت است، و هم در بافت های اجتماعی که در آنها پیوندها و انتساب های خانوادگی اهمیت ویژه دارند. چنانکه در جامعه ایران بخش مهمی از مصارف تظاهری در چارچوب مناسبات خانوادگی و خویشاوندی ظهور پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد زنان متأهل ایرانی ساکن یک کلان شهر، در مواجهه با نقش و هویت همسری خود، از خلال مصارف تظاهری مدیریت بدن چه چیز را تجربه ی می کنند، و چه معانی ای را بر می سازند و مبادله می کنند. پژوهش با رویکرد کیفی انجام شده که طی آن ۳۸ مصاحبه عمیق با زنان ساکن مشهد در سال های ۹۴ و ۹۵ صورت گرفته است. متن مکتوب مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک تحلیل شده است. در نهایت سه معنای اساسی در مصرف تظاهری زنان در نقش همسری حاصل شده است: تسری منزلت ، کالانَمایی عشق، خود ابرازی مناسکی. به مدد مصرف تظاهری، منزلت بین زنان و همسران و حتی خانواده همسران شان و نیز سایر خویشاوندان تسری می یابد. مصرف تظاهری همچنین محمل نمایش مطلوبیت و محبوبیت زن در نقش خانوادگی خود است. مناسک و روابط ازدواجی نیز فرصتی مهم است که زنان همزمان خودابرازی و الزام را در قالب مصرف تظاهری در چارچوب امکان های آن تجربه می کنند. یافته های این پژوهش دلالت های تازه ای درباره ی تعامل بستر اقتصادی-اجتماعی ایرانی معاصر و معانی رفتارهای مصرفی
سنجش تاریخی و تطبیقی ویژگی های فنی و نقش پردازی پنج در موجود در مجموعهٔ شیخ جام شهرستان تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
4 - 17
حوزه های تخصصی:
مجموعه شیخ جام در شهرستان تربت جام موزه ای ست که از دوران سلجوقی تا قاجار آثاری به یادگار دارد. بخشی از آن درهای چوبی مجموعه به طور اخص درهای گنبدخانه و یکی در آب انبار محفوظ است. هدف مقاله بررسی فنی و هنری درهای مذکور و تعیین تاریخ ساخت درها (پنج دَر) با توجه به نقش و تکنیک منبت کاری دَرهاست. بنابراین، سؤال این است که تزیینات دَرهای داخلی گنبدخانه و دَرِ موجود در انبار مجموعه شیخ جام چیست و متعلق به کدام دوره تاریخی است؟ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و تاریخی است. دَرها پس از توصیف از نظر کتیبه، نقش و تکنیک اجرا مطالعه شده و جهت تاریخ یابی تطبیق و مقایسه می شوند. شیوه جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی، مصاحبه وعکس می باشد. تزئینات دَرها شامل کتیبه های روی دو دَر گنبدخانه و دَرِ آب انبار،نام پروردگار (الملک) به خط کوفی تزئینی و نقوشی با گردش های اسلیمی ها و قاب اسلیمی و تک اسلیمی ها که یک قاب را تشکیل می دهد و ختایی های که شامل گل ها وغنچه ها و برگ ها روی تمامی دَرها چشم نوازی می کند. تطبیق نقوش این پنج دَر با آثار شاخص تیموری، شیوه منبت جَست نقوش و کتیبه نشان از آن دارد که این آثار را می توان متعلق به دوره اول تیموری (نیمه اول قرن 9 هجری قمری) دانست.
تحلیل پدیدارشناسانه الگوهای تدریس و تأثیر آن بر طراحی معماری کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۵۵
113 - 138
حوزه های تخصصی:
تناسب فضای کلاس درس با الگوی تدریس نقش مهمی در موفقیت معلم در انتقال محتواهای درسی دارد. خلاقیت، اندیشیدن، کاوشگری و توانایی برقراری روابط اجتماعی از مهم ترین مفاهیمی است که از طریق الگوی تدریس می توان به دانش آموز یاد داد. این مقاله پژوهشی کیفی در زمینه طراحی فضاهای آموزشی است که با رویکردی پدیدارشناسانه به بررسی ارتباط بین فضای کلاس درس و تأثیر آن بر امکان اجرای الگوهای تدریس مختلف می پردازد. بررسی های اولیه این تحقیق نشان می دهد که با توجه به استفاده از انواع الگوهای تدریس در مدارس، طراحی کلاس های درس در اکثر نقاط کشور ما غیرمنعطف و ثابت بوده و پاسخگوی ماهیت متغیر الگوهای تدریس نیست. به عنوان راهکاری برای حل این معضل طراحی، باید به پدیدارشناسی فضای کلاس درس از یک سو و پدیدارشناسی الگوهای تدریس از سوی دیگر پرداخت تا بتوان الزامات طراحی را مشخص کرد. نتیجه چنین تحلیلی این نکته خواهد بود که هر الگویی الزامات خاص خود را دارد، پس بهترین راهکار برای داشتن کلاسی منعطف که قابلیت اجرای چند الگو را داشته باشد طراحی فضاهای ترکیبی است.
تاثیر آموزش راهبرد-محور و فرایند-محور بر راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی در مهارت نگارش فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
299 - 323
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مقایسه و بررسی میزان تاثیر روشهای آموزش نگارش راهبرد-محور و فرایند-محور بر راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی در مهارت نگارش است. بدین منظور، 60 نفر فراگیر زبان انگلیسی در دو گروه 30 نفری با استفاده از آزمون بسندگی تافل انتخاب شدند. قبل از آموزش، تمامی فراگیران یک مقاله (پیش آزمون) در مورد نموداری نوشتند. سپس یک مربی راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی را با روش نگارش راهبرد-محور به گروه آزمایش و فرایند-محور به گروه معیار طی شانزده جلسه آموزش داد. سرانجام، فراگیران همراه با یک پرسشنامه یک مقاله و پس ازدو هفته مقاله ی دیگری مانند پیش آزمون نوشتند. دو مربی با استفاده از معیار نمره ی آیلتس مقالات را ارزشیابی کردند. با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس مرکب (SPANOVA) مشخص شد که روش راهبرد-محور در استفاده از راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی در نگارش مقاله موثرتر و از میان سه متغیر سن، جنسیت و سطح دانش، سن در ایجاد این اثر نقش مهم تری داشته است. بنابراین، آموزش راهبردهای نگارش با استفاده از روش راهبرد-محور باید بخشی از آموزش نگارش باشد.
تفسیر زیملی «درْ» در فیلم های «خانه پدری» و «آشغال های دوست داشتنی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۷)
151 - 180
حوزه های تخصصی:
حیات فرهنگی اشیاء یکی از حوزه های مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی فرهنگی و بینا رشته ای است که در پژوهش های ایرانی محدود و کم بضاعت است. ما در این مقاله با عنایت به این کاستی پژوهشی تلاش خواهیم کرد تا به موجودیت اجتماعی و فرهنگی «در» به مثابه یک شیء و پدیدار نظر کنیم. این امر از خلال مطالعه ی تفسیری دو فیلم «خانه ی پدری» (کیانوش عیاری) و «آشغال های دوست داشتنی» (محسن امیر یوسفی) محقق خواهد شد. رویکرد نظری و روش شناختی ما در این مقاله مبتنی بر آرا و نظریات زیمل است. نتایج این مطالعه با پذیرش این پیش فرض که «انسان موجودی است مرز آفرین و دارای قوه وصل و فصل» نشان می دهد که پدیده «در» در این آثار عامل ایستایی، توقف و فروبستگی است. در فیلم خانه ی پدری مردان درْ می سازند، دیوار می کشند و پرده پوشی می کنند اما این زنان هستند که دیوار برمی چینند و قفل درها را می گشایند و از حقیقت پرده دَری می کنند. همچنین در این فیلم ها به واسطه عنصر «در» شاهد دیالکتیک درون و بیرون، پنهان و آشکار بودگی و همچنین امر شخصی و غیرشخصی هستیم. مطالعه این دو فیلم نشان می دهد که «در» همچنین با مقوله جنسیت، فردیت، سلطه، رازداری و امر تاریخی، گره خورده است. همچنین در کنار عنصر «در» عناصری دیگر همچون دیوار، قاب، پنجره و قفل، چونان یک موتیف و منظومه ای معنایی عمل می کنند که باب تفاسیر اجتماعی و فرهنگی را به خوانش متن می گشایند.