فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
64 - 69
حوزههای تخصصی:
تپه میل از ناشناخته ترین بناهای تاریخی کشور ایران، در محدوده باستانی ری است. مجموعه ای که تلاش ها برای توسعه آگاهی نسبت به آن، به علل گوناگون، تاکنون کم تر نتیجه بخش بوده است. از این رو نگاشته حاضر، «مشاهده» را به عنوان ابزار سنجش کشش های منظرین در یک «فضای ساخته» یافته؛ و به تدارک پاسخ برای این سؤال می پردازد که «منظر مجموعه تپه میل، در نسبت با محیط ، کارکرد و بازنمایی های پیشین، چگونه قابل توصیف است؟». در این راستا عرضه مشاهدات انجام گرفته، به بازنمایی های پیشین، ضمن انتزاع فرمی هرم گونه از ماهیت اولیه تپه و تخمین مسیرهای دسترسی روی آن؛ از ویژگی های تقویمی تپه نیز حکایت می کند. به این معنا که محور اصلی تپه و ساخته های استوار بر آن، از موقعیت مندی در نسبت با نقاط طلوع آفتاب در اول دی ماه و غروب آن در 31 خردادماه برخوردار هستند. لحظاتی که چه به لحاظ جغرافیایی و چه به لحاظ فرهنگی، اهمیت ویژه ای دارند.
تحلیل امکان کاربرد نظریه گوستاوو جووانونی به عنوان الگوی اقدام در بافت قدیمی و کهن شهر تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
24-1
حوزههای تخصصی:
اهداف: نظریه گوستاوو جووانونی در معماری، طراحی شهری و برنامه ریزی شهر ی به دلیل تأثیرات درخشانش بر کیفیت فیزیکی و افزایش هویت محله ها، و هدایت اقدام طراحی برای بهبود «کیفیت بافت های تاریخی» مشهور است. هدف از این تحقیق، تبیین نظر مردم و متخصصان درباره نظریه گوستاوو جووانونی است. فرضیه های پژوهش از کاربردی بودن آراء و اندیشه های گوستاوو جووانونی برای پاسخگویی به نیازهای بافت قدیمی و کهن شهر تاریخی تبریز حکایت دارند. روش ها: پژوهش در آغاز کار به صورت توصیفی، آراء و اندیشه های گوستاوو جووانونی را در پنج محور شامل 1- محکم کاری، 2- دوباره چینی یا آناستیلوز، 3- آزادسازی، 4- تکمیل کردن و 5- نوآوری؛ مورد تحلیل قرار می دهد و سپس با استفاده از پرسشنامه نطرات مردم و متخصصان درباره آن سوال می شود. پژوهش از نظر نوع، کاربردی؛ و ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی است. یافته ها: پیمایش صورت گرفته از 385 نفر از شهروندان (تعداد پرسش شوندگان با فرمول کوکران انتخاب شده است) و 37 نفر از متخصصان (تعداد بر اساس گلوله برفی انتخاب شده است) نتایج قابل توجهی را نشان می دهد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش تاکید دارد اولویت های پنجگانه شناسایی شده از آراء و اندیشه های گوستاوو جووانونی، هم توسط مردم و هم توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفته است. نکته قابل ملاحظه آن است که متخصصان بیش از مردم این اولویت ها را برای هدایت فرآیند مرمت شهری برای آینده بافت قدیمی و کهن شهر تاریخی تبریز مورد تاکید قرار می دهند.
بازشناخت نظری جایگاه و ابعاد دوچرخه در نظریه های نوین شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۵۱-۳۳
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دوچرخه، یکی از مهم ترین شیوه های سفر غیر موتوری و یکی از مهم ترین ارکان تشکیل دهنده نظام حمل ونقل پاک درون شهری است. چرخش های پارادایمی صورت گرفته دو حوزه رویکردهای نوین و فرا مدرن مهندسی حمل ونقل و نظریه های نوین شهرسازی جریان داشته و از این نظر نیازمند بررسی های تخصصی و علمی است. اهداف: هدف از این پژوهش، بازخوانی نظری و کیفی جایگاه و ابعاد دوچرخه در نظریه های نوین شهرسازی در قالب طیفی از انواع مفاهیم و رویکردهای نوین، جنبش ها و نهضت های فکری است. روش: رویکرد تحقیق این پژوهش؛ کیفی با تکیه بر روش پژوهش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای است و برای بازشناخت نظری جایگاه و ابعاد دوچرخه در نظریه های نوین شهرسازی از چهارده نظریه در قالب مفاهیم، رویکرد، جنبش یا نهضت فکری در دو قالب قرائت عام و قرائت خاص استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق؛ نشانگر ظرفیت های محسوس شناختی در جهت موقعیت یابی دوچرخه به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم ذیل الگوهای مطلوب استقرار دوچرخه در هر یک از این چهارده نظریه است. همچنین، در هر یک از آن رهیافت های نظری، ابزارهای مکمل چندضلعی پشتیبان استقرار دوچرخه نیز وجود داشته و دیدگاه های غالب علمی متفاوتی در هرکدام برقرار است. نتیجه گیری: امکان موقعیت یابی دوچرخه در بین طیف وسیعی از مفاهیم، منشورها و جنبش های فکری نوین شهرسازی وجود داشته و بدین ترتیب با بررسی صورت گرفته بخشی از خلاء های ملموس نظری کم توجهی به وسیله دوچرخه برطرف شده است.
استراتژی های حمل بار در عصر هخامنشی با تکیه بر شناسایی روش های حمل مصالح سنگی در تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
69 - 94
حوزههای تخصصی:
جابه جایی مصالح در محورهای افقی و عمودی،یکی از چالش های اساسی در ساخت همه ابنیه ازجمله بناهای تاریخی است. معماران و مهندسان تمدن های باستان،راهبرد های ساده ولی کاربردی برای حل این چالش ها توسعه دادند. در معدود پژوهش های محققان، حوزه فناوری تاریخی ساختمان موضوع حمل بار در دنیای باستان مورد توجه قرار گرفته، اما پاسخی قاطع برای ابزارها و روش های حمل مصالح در بخش های مختلف فرایند استخراج تا اجرا وجود ندارد. تمدن هخامنشی ازجمله تمدن های برجسته تاریخی بوده و مجموعه تخت جمشید به عنوان شاخص ترین پروژه این تمدن، دربرگیرنده دستاوردهای بدیع مهندسی و هنری است. با توجه به استفاده از قطعات سنگی بسیار بزرگ و سنگین در ساخت این مجموعه، و به ویژه مسیر های طولانی میان معادن برداشت سنگ و محلکاربرد آن ها، استفاده از راهکارهای هوشمندانه و ابزارهای کارآمد برای فائق آمدن بر مشکلات جابه جاییمصالح،اهمیتی ویژه داشت. در این مقاله،نویسندگان در جست وجوی شناسایی استراتژی های به کار گرفته شده توسط سازندگان هخامنشی برآمده اند؛بدین منظور با بررسی روش های حمل بار در تمدن های پیش از هخامنشی یا هم عصر با آنان، که مطابق با شواهد تاریخی تأثیر قابل توجهی بر شکل گیری فرهنگ معماری هخامنشی داشته اند، به فرضیه پردازی درخصوص روش های حمل مصالح در فرایند ساخت تخت جمشید پرداخته اند. شواهد باستانی، برداشت های میدانی، و داده های جغرافیایی در بستری از تاریخ فناوری معماری، پارامترهایی هستند که محققان حاضر برای شناسایی صحت فرضیات خود بر آن ها اتکاکرده اند.نتایج این تحقیق نشان از آن دارد کهبنا بر موقعیت شیب طبیعی زمین، ماشین هایساده متکی بر چرخ و سورتمه، برای حمل بار بر روی زمین مورد استفاده قرار گرفته اند. در دامنه های با شیب بسیار تند استفاده از صفه بندی های محدود نیز دور از انتظار نیست. مواجهه با آب برای سازندگان چالش برانگیز نبوده است و شناورها یا پل های موقت برای انتقال بار کاربرد می یافتند.جرثقیل هایی متشکل از قرقره مرکب و طناب محتمل ترین راه برای بالابردن مصالح سنگین در محور عمودی است.
مطالعه کیفی و گونه شناسی بادگیرهای یک طرفه در شرق ایران نمونه موردی: شهرستان خوسف و روستای خور در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
231 - 250
حوزههای تخصصی:
بادگیر به عنوان یک عنصر معمارانه و مهندسی در معماری بومی ایران، در سیمای شهرهای گرم و خشک دیده می شود. امروزه با ورود تکنولوژی و تغییر سبک زندگی و همچنین افزایش میزان گردوغبار در منطقه، بادگیر جایگاه پیشین خود را در این منطقه از دست داده و بومیان به استفاده از سیستم های سرمایشی متداول مانند کولر آبی و گازی روی آورده اند. در این مقاله، شهرستان خوسف و روستای خور از توابع بیرجند به عنوان نمونه های مورد مطالعه از اقلیم گرم و خشک در شرق ایران برگزیده شده اند. در اینجا سعی می شود ضمن معرفی شهرستان خوسف و روستای خور و بررسی مختصر بافت و خانه های بومی منطقه، معماری بادگیرهای یک طرفه و ساختارکالبدی آن ها نیز مطالعه گردد. هدف اصلی مقاله، گونه شناسی بادگیرهای منطقه ازطریق بررسی موقعیت قرارگیری بادگیر در پلان و مقطع بنا، پلان و نمای بادگیر و ارتباط بین اتاق بادگیر و سایر فضاهاست. بادگیرهای مورد مطالعه با کمک مستندات موجود از بادگیرها و مشاهدات و برداشت های میدانی، براساس سلامت بنا، امکان دسترسی به بنا و محدودیت های تحقیق انتخاب و سعی شده تنوعی از بادگیرهای شناخته شده منطقه در این نمونه ها باشد. روش تحقیق حاضر، توصیف و تحلیل منطقی است. نوع تحقیق کیفی است و روش اصلی یافته اندوزی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و اندازه گیری های دقیق در ﺑﺮداﺷﺖﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ است. این مطالعه بیانگر سه گونه بادگیر یک طرفه در منطقه است که براساس زبان محلی با عناوین خول، شرفه و بادگیر دسته بندی می شوند. هریک از این انواع با توجه به سهولت ساخت، هزینه و میزان تأمین تهویه، به تعداد و در بخش های معینی از فضاهای خانه مورد استفاده قرار گرفته اند. در انتها، بر پایه اطلاعات حاصل در این مطالعه و کمبودهای اطلاعاتی در منطقه شرق ایران، پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
ریشه یابی کارکرد سازهای موسیقی در آئین های سوگواری بر پایه تفسیر آیکونوگرافیک نگاره سوگواری برای اسکندر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت چندبعدی سوگ، که ذیل دین، باورهای ماورءالطبیعه و فرهنگ تعاریف متعددی دارد، در بطن خود حاوی محتوای واحد بازآفرینی مرگ و رستاخیر ایزدان باروری است. موسیقی، در قامت یکی از عناصر آئین های سوگواری علاوه بر تعمیم اندوهی مشترک به سوگواران، وجهی نمادین و معنایی ثانویه نیز دربر دارد. ازاین رو جستار حاضر با هدف تبیین کارکرد سازهای موسیقی در آئین های سوگواری، درصدد پاسخ به این دو پرسش است که «در آئین های سوگواری از چه ادوات موسیقی استفاده می شده است؟» و «کارکرد و معنای نمادین این سازها چه بوده است؟»در همین راستا این مقاله یک نگاره از اقبال نامه نظامی به شماره ثبت 4363 با موضوع سوگواری برای اسکندر را به روش هدفمند (شاخص محور) برگزیده و با رویکرد آیکونوگرافی از طریق منابع کتابخانه ای مطالعه کرده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که ادوات موسیقی -هواصداها، خودصداها و پوست صداها - به لحاظ واژه شناسی و ماهوی با مفهوم سوگواری همبستگی دارند و به منظور دفع شر و طلب باران به کار گرفته می شوند. این سازها به عنوان ابزاری روحمند و پیونددهنده میان زمین و آسمان، درخواست بارش باران و سرازیری رزق را طنین انداز می کنند. این معنای نمادین از اسطوره ها آغاز شده و تا آئین های سوگواری برای قهرمانان تاریخی کارکرد خود را حفظ کرده است.
سازبندی و سازشناسی در تعزیه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
27 - 41
حوزههای تخصصی:
تعزیه از نمودهای بارز تجلی موسیقی سوگ در اجتماعات مذهبی ایران به شمار میرود که در پیوند با سنت به جایگاه مهم، فراگیر و تاثیرگذاری در هنر آیینی ایران دست یافته است.موسیقی، نظام بخش و جزء لاینفک هنر تعزیه است و به دو گونه سازی و آوازی در آن بروز و ظهور دارد. تحقیق حاضر به روش توصیفی-تحلیلی از طریق مطالعه کتابخانه ای و میدانی با استفاده از مستندات موجود و احصاءنظر صاحب نظران، در پی آنست که ضمن شناسایی و معرفی آثار متقابل تعزیه و موسیقی ایرانی بر یکدیگر، از دو منظر سازبندی و سازشناسی ابعاد موسیقایی این نمایش آیینی را مورد واکاوی، تحلیل و معرفی قرار دهد. از یافته های تحقیق چنین استنتاج گردید: موسیقی تعزیه که منبعث از موسیقی نواحی و دستگاهی ایران است،علاوه بر کمک به حفظ، اشاعه، ترویج و تبدیل آرام حرمت های موسیقی به حلیت ها، موجب شکل گیری موارد مهمی چون: ایجاد نیاز در مذهبیون برای فراگیری آواز، بکارگیری صدای پسران نابالغ بجای صدای زنان، تبادل محتوا با انواع گونه های موسیقی و نهایتا بسترسازی برای ابداع مرکب خوانی شده است. از سوی دیگر ویژگی های بارزی باعث شده بسیاری از سازها در سازبندی تعزیه مورداستفاده قرار نگیرند،این موارد شامل: لزوم داشتن حجم و شدت صوتی بالا، عدم نیاز به اعمال کوک، تطبیق تاریخی-مکانیسمی، قابلیت اجرا در حین دسته روی، عدم حرمت از نظر فقها، قابلیت قرینه سازی تاریخی و داشتن جنس صدای حزین یا رعب آور می باشد. در این مقاله دوگروه از سازهای بادی و کوبه ای مورداستفاده در سازبندی مرسوم تعزیه موردمعرفی و تشریح از منظر سازشناسی قرارگرفته است. از دیگر نتایج حاصله کارکردهای موسیقی سازی در تعزیه است که تحت عناوینی چون: تشریفات، تقویت حس حماسی، همراهی آواز، تشدید یا تلطیف دراماتیک، رابط و فضاساز، بسترساز رخدادهای آینده، نفس گیری شبیه خوانان، افزایش جذابیت صحنه، القای نظم زمانی، ایجادتنوع صوتی و ایجاد آمبیانس غالب، موردمعرفی و تشریح واقع شده اند.
گونه شناسی فضایی -کالبدی مساجد تاریخی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
151 - 168
حوزههای تخصصی:
فارس همواره به عنوان یکی از مراکز مهم سیاسی، اجتماعی و مذهبی در ایران شناخته شده و بناهای متعددی با کاربری های مختلف در آن شکل گرفته اند. در دوران اسلامی نیز ساخت مسجد به عنوان یک پایگاه مذهبی در این منطقه جایگاه ویژه ای یافته که سبب تبدیل برخی آتشکده های آن به مسجد یا ساخت مساجدی با الگوهای ساده تا پیچیده شده است. با گذر زمان و رسیدگی نکردن به این بناها، برخی از آن ها ویران شده یا با مرمت غیراصولی، بنیان اولیه خود را از دست داده اند؛ اما تعدادی از آن ها همچنان حفظ شده و به ثبت رسیده اند. هدف نوشتار پیش رو، معرفی مساجد تاریخی ثبت شده در استان و گونه شناسی آن هاست. ازاین رو با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و استدلال منطقی با بررسی 63 مورد از مساجد ثبتی استان، به گونه بندی نمونه ها براساس عناصر فضایی تشکیل دهنده و نوع آن ها به لحاظ محصوریت فضایی (بسته، باز و نیمه باز) پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مساجد فارس به سه گونه اصلی شامل مساجد فاقد فضای باز و نیمه باز «تک شبستانه»، مساجد دارای فضای بسته و باز «شبستان و حیاط» و مساجد دارای فضای بسته و باز و نیمه باز «شبستان، حیاط و رواق ایوان » قابل تفکیک اند. علاوه بر این سه گونه ، شش مورد از مساجد مورد مطالعه نیز به دلیل برخی ویژگی های منحصربه فرد، جزء نمونه های خاص در نظر گرفته شده است که ازجمله آن ها به مسجد سنگی ایج، سنگی داراب، جامع داراب، ایزدخواست، شیدان بوانات و خان جهرم می توان اشاره کرد.
تحلیل تصویرسازی کتاب های الفبا آموز در ایران (دهه شصت تا به امروز) مبتنی بر دیدگاه رشدی-شناختی ژان پیاژه
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴)
37 - 72
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، محتوای تصویری بیست کتاب الفباآموز از دهه ۶۰ به بعد که به روش نمونه گیری تصادفی هدفمند انتخاب شده ، بر اساس دیدگاه رشدی-شناختی ژان پیاژه و به شیوه توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام گرفته است. استاندارد کیفی بالاتر در تصویرگری و چاپ، گزینش تصویرگران حرفه ای، وجود ناشران معتبرتر نسبت به ناشران دیگر، کاربرد و فروش بالای این کتاب ها براساس دفعات تجدید چاپ، معیار انتخاب آن ها از میان تعداد بسیار زیاد کتاب های الفباآموز موجود در بازار بوده است. هدف از این پژوهش، شناخت مولفه های مناسب تصویرگری در آموزش الفبا به کودکان رده سنی مذکور براساس نظریه ی رشدی-شناختی پیاژه است و پرسش هایی که مطرح می شود این است که مولفه های مناسب در آموزش الفبا به کودکان مذکور براساس آن نظریه چیست و تصویرسازی آموزشی الفبای فارسی برای کودکان آن رده سنی با چه شیوه و تکنیکی مناسب است؟ از نگاه پیاژه، «بازی» و جست وجو در محیط، فعالیت اکتشافی و ایجاد تعادل بین دو فرایند درون سازی و برون سازی در یادگیری نقش اساسی دارند و می توان از «بازی» به عنوان فرصتی مناسب برای آموزش، تمرکز و تمرین مهارت های مختلف استفاده کرد. با تحلیل و نقد الفباآموزها بر مبنای مولفه بازی، فعالیت اکتشافی و رفتارهای رفت و برگشتی که زیرمجموعه بازی هستند، و نیز بررسی کیفیت مولفه های تصویرسازی در یادگیری فعال مشخص گردید که تعداد محدودی از الفباآموزها با دیدگاه رشدی-شناختی و استانداردهای تصویری مربوطه همخوانی دارند و بیشتر نمونه های تصویری در سطح متوسط و تعدادی نیز در سطح ضعیف قرار دارند. این امر دلالت بر وجود کاستی هایی در تصویرگری آموزشی الفبای فارسی و عدم توجه کافی به مقوله تصویرسازی الفباآموزها دارد.
تحلیل لایه های بصری و مضمونی بزم نگاری در نقاشی قهوه خانه ای (مطالعه موردی: نقاشی بارگاه کی خسرو و شب چله)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
7 - 20
حوزههای تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای شیوه ای از نقاشی عامیانه است که با گسترش در قهوه خانه ها در دوره قاجار و توسط نقاشان مردمی به شکوفایی رسید. این نقاشی ها ضمن بهره مندی از پیشینه فرهنگی غنی، در عین سادگی در فرم واجد محتوایی عمیق هستند. مضمون بزم به عنوان یکی از مضامین تکرارشونده در فرهنگ و هنر ایران از مضامین اصلی نقاشی های قهوه خانه ای نیز محسوب می شود. هدف از این پژوهش ضمن بررسی جنبه های بصری دو نقاشی بزمی «بارگاه کی خسرو» و «شب چله»، تحلیل جنبه های مضمونی این نقاشی هاست که در پیوند با اوضاع فرهنگی و سیاسی اجتماعی دوره قاجار شکل گرفته اند؛ بنابراین در پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ داده شده است که ویژگی های بصری و مضمونی دو نقاشی قهوه خانه ای مذکور با مضمون بزم چیست؟ پژوهش از لحاظ هدف بنیادی، از منظر ماهیت توصیفی تحلیلی با رویکرد کیفی است و گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش ویژگی های بصری این دو نقاشی عبارت اند از: کاربست ترکیب بندی و پرسپکتیو مقامی متأثر از سنت بصری مقامی در هنرهای تصویری ایران، تصویر کردن صحنه نقاشی از روبه رو و بالا برای ایجاد عمق و ژرفا در فضا، انتشار یکدست نور و عدم ایجاد سایه، به کارگیری فرم های ساده و واقع گرایی در شخصیت پردازی، انطباق پوشش و پیرایش شخصیت ها و عناصر معماری با دوره قاجار، کاربرد نمادین رنگ های شاد و شفاف در راستای هماهنگی صورت و محتوا، ذره گرایی و پرهیز از فضای خالی در صحنه نقاشی، تصویرسازی رامشگران، خنیاگران و نوازندگان زن به عنوان ارکان اصلی مجالس بزم و شادی. مضامین بزمی این آثار روایتگر دو گونه از مناسب های بزمی ازجمله بزم پس از پیروزی در طبقه حاکم و جشن شب چله در طبقه عامه هستند. مضمون بزم در این نقاشی ها بازتابی از ویژگی های فرهنگی، آمال و آرزوهای مردم است. درون مایه اصلی روایت هر دو اثر نویدبخش پیروزی خیر بر شر، سلطه نهایی نور بر تاریکی و آینده ای روشن است که آینه ای تمام نما از شرایط حاکم بر جامعه قاجار پس از جنبش مشروطه است. نتیجه آنکه نقاشی قهوه خانه ای با بهره گیری توأمان از سنت های نقاشی ایرانی و برخی ویژگی های نقاشی غرب در خلال ارتباط نزدیک با مردم موفق به خلق گونه ای از هنر اجتماعی شد؛ هنری که در آن توجه به فرهنگ، سنت ها و اسطوره های ملی، نیازها و عقاید مردم در اولویت قرار داشت.
خوانش بینامتنی نقاشی پشت شیشه و نگارگری دوره صفوی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
33 - 42
حوزههای تخصصی:
هنر نقاشی پشت شیشه به عنوان هنری تزیینی پس از رواج یافتن در کشورهای اروپایی به کشورهای آسیایی نیز سوق یافت و در دوره صفویه وارد ایران شد. هنرمندان ایرانی، توانایی خاصی در این هنر یافته و همچون نگارگری رنگ وبوی بومی بدان بخشیده و رواج دادند. نگارگری ایران نیز در دوره صفویه با شکل گیری مکاتب مختلف هنری، هم زمان با تحولات سیاسی و اجتماعی آن دوره رونق داشت. علیرغم تقارب زمانی، تأثیر و تأثرات نقاشی پشت شیشه و نگارگری دوره صفوی مورد مطالعه قرار نگرفته، درحالی که بررسی آن و به طورکلی رابطه بین متون تصویری مختلف با رویکرد بینامتنیت می تواند در تبیین بهتر این روابط راهگشا باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط بینامتنی در آثار هنری مذکور دوره صفویه بر مبنای نظریه ریفاتر درصدد پاسخ به این پرسش اصلی که چه رابطه بینامتنی مابین هنر نقاشی پشت شیشه و نگارگری دوره صفوی وجود دارد؟ برآمده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به نظر ریفاتر و نقش اصلی مخاطب در خوانش متن، بین نقاشی پشت شیشه و نگارگری دوره صفوی بینامتنیت احتمالی برقرار است و نقاشی پشت شیشه این دوره ضمن حفظ ویژگی های منحصربه فرد خود تأثیر متون تصویری دیگر را نمایان می سازد.
تحلیل کارایی عملکردی مدارس ایران براساس شاخص سازگاری فضا (نمونه موردی: مدرسه چهارباغ، دارالفنون، البرز و سلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
706 - 728
حوزههای تخصصی:
هر محیط به طورکلی از منظر فیزیکی و متافیزیکی دارای سه جنبه عملکردی، فرمی و معنایی است. از آنجایی که بین انسان و محیط همواره کنش متقابل وجود دارد، پیکره بندی فضایی آن تأثیر مستقیمی بر ابعاد رفتاری کاربران دارد و به طور کلی منعکس کننده میزان رضایت افراد است. لذا چنین به نظر می رسد که مطلوبیت یک فضا تا حد زیادی تابع عملکردهای مختلفی است که در آن اتفاق می افتد که این موضوع در علم نحو فضا تحت عنوان کارایی عملکردی فضا شناخته می شود؛ به همین منظور، پژوهش حاضر با انتخاب چهار مدرسه تحولات کارایی عملکردی را همگام با تحولات ساختاری فضایی آن ها مورد بررسی قرار داده است سازگاری عملکردی فضا در قالب چهار شاخص؛ نظارت فضایی، سلسله مراتب انواع حوزه های نفوذ، کیفیت همسایگی فعالیت ها، بررسی مفهوم تمایز عملکردی فضاها مورد سنجش قرار گرفته و تأثیر هرکدام از شاخص های مذکور بر کارایی عملکردی مدارس موردنظر تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که در مدارس سنتی، به دلیل استقرار حیاط در مرکز بنا و چینش حجره ها اطراف آن، افزایش یکپارچگی و نظارت و ارتباط فضایی را ایجاد کرده و نیز امکان پیکره بندی فضایی در قالب یک نظام سلسله مراتبی را برای مدرسه فراهم آورده است این درحالیست که در مدارس نوین و معاصر یکپارچگی فضایی میان فضاهای مدرسه و دسترسی فیزیکی فضاها به حیاط کاملاً محدود شده که این امر زمینه حذف عملکردی حیاط از نظام فضایی مدرسه و تبدیل آن به یک فضایی صرفاً برای رسیدن به بنا را ایجاد کرده و راهرو بالاترین نقش را در ساماندهی دسترسی ها ایفا می کند و به عنصر اتصال دهنده فضاها تبدیل شده است.اهداف پژوهش:تحلیل کارایی عملکردی مدارس سنتی ایران براساس شاخص سازگاری فضا.بررسی شاخص سازگاری فضا در مدارس چهارباغ، دارالفنون، البرز و سلمان.سؤالات پژوهش:تحولات ساختار فضایی در مدارس سنتی چه تأثیراتی بر کیفیت عملکرد فضاها داشته است؟تحولات ساختاری فضا چه نقشی در کارایی عملکردی فضاهای مدارس سنتی داشته است؟
گونه شناسی جعل سفالینه های تاریخی و فرهنگی در ایران
حوزههای تخصصی:
پرداختن به مقوله جعل برای تعیین اصالت اشیاء هنری و تاریخی از اهمیت بسیاری در مطالعات حوزه آثار تاریخی- فرهنگی برخوردار است، سفال ها از مهم ترین دست آوردهای بشری بوده که در طول تاریخ دستخوش گونه های مختلف جعل قرار گرفته اند. پیش شرط تعیین اصالت در آثار سفالی شناخت چند وجهی ماده سازنده و روش ساخت و آراستن اشیاء و همچنین شناخت گونه های جعل است. بررسی شناخت جعل در اشیاء سفالین مستلزم ارزیابی جنبه های اصالت هنری- تاریخی و زیبایی شناختی شئ ساخته شده، اصالت فناوری ساخت و تولید اجزا و اصالت مداخلات و الحاقات بعدی است. به همین دلیل تعیین اصالت، در مقابل جعل مستلزم دید و نگرشی تخصصی در رابطه با اشیاء مشکوک است. در این مقاله سعی بر آن است تا با بررسی انواع جعل در زمینه سفال ها به برآیندی از گونه شناسی و روش های جعل سفالینه های تاریخی- فرهنگی ایران پرداخته شود. نتایج فارغ از مباحث جعل در دوره تاریخی نشان دهنده توسعه جعل اشیاء سفالی در طی قرن اخیر و در بازار عتیقه و مرمت آثار تاریخی بوده است.
خوانش گفتمان های مفهومی «قدرت» در مطالعات شهری و شهرسازی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش پیرامون نقش قدرت در شهرسازی از دهه 70 میلادی در سطح جهانی مورد توجه قرار گرفته، با این حال چنین پژوهش هایی در ایران سابقه چندانی ندارد. علی رغم توجه به این مفهوم در دهه های اخیر، تعاریف و مختصات «قدرت» دچار ابهامات فراوانی بوده و ادبیات موضوع برداشت های متفاوتی را نسبت به ماهیت قدرت به دست داده اند؛ که احتمالا ریشه های این ابهامات را باید در تعدد معانی قدرت در علوم اجتماعی و سیاسی جستجو کرد. هدف پژوهش: هدف اصلی این مقاله، فهم گفتمان های مفهومی «قدرت» و تبیین وجوه گوناگون آن در مطالعات شهری است. هدف مذکور در ارتباط با پرسش اصلی مقاله یعنی «چیستی» مفهوم قدرت و نسبت آن با «چرایی» و «چگونگی» روابط قدرت در پژوهش های شهری تعریف شده است.روش شناسی: در پاسخ به سوال اصلی تحقیق و در چارچوب پارادایم تفسیرگرایی، از روش شناسی کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی هدایت شده استفاده شده است. تحلیل محتوا و کدگذاری داده ها براساس مضامین انجام شده و نگارندگان براساس تفسیر متن به طبقه بندی، تلخیص و فهم داده های متنی موجود در مطالعات شهری مرتبط پرداخته اند.یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد که مضامین متفاوت قدرت در مطالعات شهری را می توان وجوه متفاوتی از «قدرت» تلقی نمود که نه به صورت منفک بلکه به صورت درهم تنیده و یکپارچه، کلیت سیال، پویا و پیچیده «روابط قدرت» را بازنمایی می کنند. همچنین در میان گفتمان های مفهومی قدرت، رویکرد «شبکه ای» میشل فوکو به دلیل دربردارنگی سایر وجوه قدرت و توانایی لازم برای تحلیل شبکه روابط پنهان و آشکار، رسمی و غیررسمی قدرت، از کاربرد وسیع-تری در مطالعات شهری برخوردار است.نتیجه گیری: قدرت پژوهی به ما کمک می کند تا قدرت را فراتر از مفهوم دولت و سیستم رسمی، در ارتباط با جزیی ترین و خردترین مسائل و روابط آشکار و پنهان کنشگران در فرآیندهای شهرسازی جستجو و آن را در راستای تحقق هرچه بیشتر منافع عمومی به کار گیریم.
خانه توانای یزد بازشناسی معماری خانه در سده هشتم هجری (روزگار آل مظفر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۳)
450 - 473
حوزههای تخصصی:
خانه توانا واقع در کُنج محله شاه ابوالقاسم به فاصله 150 متر از حد شرقی مسجد جامع، در میان بافت فشرده مسکونی یزد قرار دارد. این خانه به وسعت 410 متر مربع، همسایه میدان حسینیه صندوق سازها و خانه هایی خشتی است. از نظر طرح معماری، این خانه حیاطی با اضلاع نابرابر دارد و فضاهای ساخته شده در دو سوی غربی و جنوبی قرار دارند. ایوانی با طاق تخریب شده و اتاق هایی در کنار آن و فضاهایی به دنبال هم با نظم خطی در ضلع جنوبی وجود دارند. اجزای متفاوت از هم در نقشه خانه جا گرفته است. باتوجه به پرونده ثبت بنا و برخی توصیف های دیگر، تاریخ ساخت این خانه به سده هشتم هجری نسبت داده شده است. با این فرض که در گذر زمان بنا دچار دگرگونی و تحولات عمده ای شده، پرسشی که پیش می آید این است که تحولات معماری خانه چه بوده و ساختمان اولیه خانه چه ویژگی هایی داشته است. روش پژوهش «تاریخی تحلیلی» است و ضمن بررسی و تحلیل شواهد موجود در اثر، با انجام مطالعات تطبیقی و تحلیل شواهد معماری، امکان فهم ابهامات فراهم آمده است. هدف این است که تصویر روشنی از تحولات تاریخی خانه به دست آید. خانه نخستین با الگوی خانه های سده هشتمی یزد انطباق دارد. بنا در صورت نخستین و اصیل از گونه یک ایوانی، با حیاط کوچکی بوده است. بخش مفقود شرقی و شمالی خانه و نظام ورودی آن با ذکر احتمالاتی، معلوم می شود. ضلع شمالی در طرح نخستین صفه ای هم دهانه ایوان جنوبی داشته و ضلع شرقیِ تخریب شده می توانسته به قرینه ضلع غربی از دو صفه تشکیل شده باشد و ورودی نیز به صورت دالانی با گردش نود درجه از صفه شرقی به حیاط منتهی می شد.
ارزیابی موضوعی پژوهش های حوزه هنر اسلامی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس با تأکید بر مقالات پژوهشگران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
21 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هنر دوره اسلامی با گستره ای فراتر از مرزهای جغرافیای کشورهای اسلامی، به فراخور کارکرد یا کاربرد آن در همه نقاط جهان، همواره تکثیر و بازنمایی شده و محور کار پژوهشگران مراکز علمی و پژوهشی بوده است. از اشکالی که این پژوهش ها در قالب آن منتشر میشوند مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی معتبر است که پایگاه اطلاعاتی بین المللی «اسکوپوس» یکی از آن ها است. براین اساس در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا مقالات حوزه هنر اسلامی در مجلات نمایه شده این پایگاه به صورت موضوعی ارزیابی شده، و به سؤالاتی چون چیستی موضوعات اصلی پژوهش های حوزه هنر اسلامی و اینکه چه کشورها و سازمان هایی در تولید پژوهش های این حوزه مشارکت داشته اند، پاسخ داده می شود. همچنین معرفی برترین مجلات و مقالات این حوزه موضوعی و وضعیت پژوهش های ایران در پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس از مسائل دیگر این پژوهش است.
هدف: شناخت رویکرد موضوعی پژوهشگران حوزه هنر اسلامی و نیز موضوعات اصلی و پرتکرار این حوزه هدف پژوهش حاضر است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی بوده که براساس شاخص های علم سنجی، جامعه آماری ۴۷۵ مدرک در حوزه هنر اسلامی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس را بررسی می کند. با استفاده از تحلیل هم واژگانی، موضوعات کلیدی حوزه هنر اسلامی بررسی و نقشه هم رویدادی با نرم افزار «وس ویوور» ترسیم شده و با تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزار اکسل، مقاله ها، مجلات، کشورها و نویسندگان برتر این حوزه شناسایی شدند.
یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد در این بررسی ﭘﺮﺗﮑﺮارﺗﺮﯾﻦ ﮐﻠﻤﺎت ﮐﻠﯿﺪی در ﮐﻞ ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮرﺳﯽﺷﺪه، ﺑﻪ ﺟﺰ هنر اسلامی، موزه، صنایع دستی، هنر و هندسه نقوش بوده و مجله «Hali»به عنوان برترین مجله حوزه هنر اسلامی با دارا بودن بیش ترین انتشار مقالات بوده است. همچنین مشخص گردید که کشور آمریکا بیش ترین تولیدات را در این حوزه و دانشگاه «محمد بن عبداله»، «آکسفورد» و «هنر اسلامی» تبریز رتبه اول را در مشارکت تولیدات این حوزه داشته اند. دیگر نتایج نشان داد روند انتشار پژوهش های حوزه هنر اسلامی صعودی است و بیش ترین تولیدات علمی این حوزه در سال ۲۰۱۶ میلادی منتشر شده است. همچنین کشور ایران رتبه پنجم میزان تولید انتشارات حوزه اسلامی را به خود اختصاص داده است.
جایگاه تقابل در شعر و نگاره های عاشقانه ی خمسه ی تهماسبی با تکیه بر نظریه ی ترامتنیت ژرار ژنت؛ مطالعه ی موردی نگاره ی شیرین در چشمه سار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات همواره همچون چراغ راهی برای هنر ایرانی- اسلامی بوده است و از میان هنرها، بیش از همه، نگارگری ایرانی متأثر و وام دارِ صورتِ نظم ادبیات است. نمونه هایی همچون خمسه ی تهماسبی ماحصل همگامیِ شعر و نگارگری ایرانی اند، که این درآمیختگی خاصیت چند بعدی به آن بخشیده است. براین مبنا در این پژوهش سعی شده است تا از منظری دیگر به مقوله ی عشق در داستان خسرو و شیرین پرداخته شود و از صورتِ شعر و نگاره ی شیرین در چشمه سار، به کمک نظریه ی بینامتنیت، به معنای درونیِ عشق دست یافته شود. از این رو هدف در این پژوهش، شناسایی و معرفی بن مایه ی تقابل و تأکید بر محوریت آن به عنوان اصلی ترین عنصر سازنده ی عشق در شعر و نگاره ی شیرین در چشمه سار است و پرسش اصلی عبارت است از: بن مایه ی تقابل در شعر و نگاره ی شیرین در چشمه سار چگونه بروز و ظهور نموده است؟ روش تحقیق در این پژوهش با رویکرد نظریه ی ترامتنیت، دارای ماهیت توصیفی- تحلیلی و تطبیقی است و گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای- اسنادی انجام پذیرفته است. نتیجه بنیادین این پژوهش حاکی از آن است که در شعر، بن مایه تقابل در عناصر ساختاری و واژگانی و همچنین در ابعاد مختلف شخصیت ها نمود پیدا کرده است و در یک رابطه بینامتنی در نگاره نیز، عنصر تقابل از ارتباط عناصر تصویری و بصریِ متضاد حاصل گشته است. همچنین تقابل در قالب بیش متنی در شعر و نگاره، در صورت و پیکر شیرین و شیهه ی شبدیز نمایان گشته است و از حالت درونی به حالت بیرونی تغییر شکل داده است.
سپهر نشانه ای نگارگری ایرانی در دوران پهلوی اول براساس نظریه یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروپاشی سلسله ی قاجار و برآمدن سلسله ی پهلوی شروع یک نظام جدید فرهنگی در ایران بود. تجدد گرایی و گفتمان های برآمده از آن مانند ملی گرایی، سکولاریسم و باستان گرایی منجر به تحولات متعدد فرهنگی شدند که بخش مهمی از آن گرایش به غرب بود؛ ولیکن با وجود تمایل به تجدد و غرب گرایی، این دوران شروع تازه ای برای هنرهای سنتی به ویژه نگارگری ایرانی بود. حال مسئله اینجاست که چه عواملی باعث شد تا در فضای تجددگرایانه ی فرهنگی پهلوی اول توجه به نگارگری شدت گرفته و موج تازه ای از تحولات سبک شناختی در آن شکل بگیرد؟ با این پرسش و با هدف شناخت سیر تحول و نوگرایی در نگارگری دوران پهلوی اول، این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی و اسنادی به مطالعه و بررسی عوامل تأثیر گذار در تحولات نگارگری دوران پهلوی اول می پردازد که برای این منظور از نظریه ی سپهر نشانه ای یوری لوتمان برای ترسیم سپهر نشانه ای استفاده می شود. آنچه منتج به طرح الگویی با هسته ی نگارگری مکتب اصفهان و لایه های تراوایی تأثیر پذیری از نقاشی اروپایی، فرد گرایی و قرار گرفتن در افق معنایی غالب آن دوران می شود. بر اساس این الگو نگارگران عصر پهلوی اول، با مرکز قرار دادن مکتب اصفهان به مثابه امر اصیل و ملی، مجموعه تحولاتی را در نگارگری آن دوران به وجود آوردند که همه ی آن ها مبتنی بر گفتمان های متعدد فرهنگی دوره ی پهلوی اول بود. در این میان همراهی با گفتمان تجدد گرایانه ی پهلوی در قالب تأثیر پذیری از نقاشی غرب، فردگرایی و هماهنگی با افق معنایی غالب آن دوران، باعث تحول در ساختار نگارگری شد، آنچه به مشروعیت و رونق بیشتر این هنر در عصر پهلوی اول منجر شد.
تحلیل عرفانی رنگ در بافته های پنج نگاره تکیه هفت تنان متکی بر آرای ابوالمفاخر یحیی باخرزی در رساله فصوص الآداب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
97 - 110
حوزههای تخصصی:
تکیه هفت تنان شیراز از بناهای سودمند برای عامه مردم در عصر زندیه بوده است. معماری بنا و تزئینات وابسته به آن زمینه های پژوهشی گوناگونی را فراهم می آورد. در هر دوره تاریخی، نوع خاصی از آرایه ها جلوه گر شده است. در عصر زندیه نیز نقاشی دیواری از تزئینات شاخص ابنیه است. وجود پنج نگاره در عمارت هفت تنان گواهی بر این ادعاست. موضوع آیینی- عرفانی نقاشی ها هم سو با کاربرد عرفانی بناست. مسئله پژوهش تحلیل عرفانی رنگ در بافته های پنج نگاره تالار ستون دار است. بافته ها در دو دسته داری و دستگاهی به نوعی و جامگانی و غیرجامگانی به گونه ای دیگر طبقه بندی شده و بدین ترتیب رنگ در پوشاک، پرده و محفظه ها از منظر آراء باخرزی در رساله فصوص الآداب مطالعه شده است. رنگ های به کاررفته در نگاره ها از منظر عرفانی چگونه قابل تبیین است؟ به نظر می رسد در پنج مجلس عمارت هفت تنان رنگ های به کاررفته در انتقال حس عرفانی به سبب قرارگیری در دسته رنگ های پربسامد اسلامی، مؤثر هستند. پژوهش از نوع کیفی و در دامنه تحقیقات کاربردی جای دارد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات حاصل مشاهده عینی مجالس پنج گانه بنا و فیش نویسی از منابع کتابخانه ای است. نمونه گیری پژوهش غیراحتمالی بوده و پنج نگاره هفت تنان مطالعه شده است. نتیجه این که تمامی رنگ ها با تکیه بر رساله فصوص الآداب از رنگ های معنادار در عرفان ایرانی اسلامی بوده و رسانه ای جهت انتقال حس معنوی است.
دگردیسی بصری خلاق در کتاب های تصویری کودک: بر اساس مدل ایده یابی اسکمپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکمپر SCAMPER مخفف هفت روش ایده سازی خلاق است که از نخستین حروف واژه های «جایگزینی substitute»، «ترکیب combine»، «تطبیق adapt»، «اصلاح modify»، «تغییر کاربرد put to another use»، «حذف eliminate» و «وارونه سازی reverse» اتخاذ شده است. مقاله پیش ِرو در پی پاسخ به چگونگی استفاده از مؤلفه های اسکمپر برای ایجاد دگردیسی خلاق در بازی های تصویری کتاب های کودک است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی؛ گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است. گستره مطالعه آن، کتاب های کودکانه مبتنی بر دگردیسی تصویر است. منظور از «دگردیسی تصویر» تغییر عینی و ناگهانی ماهیتِ سوژه داخل تصویر است. حاق مطلب بیانگر این است که ایده های نوینِ دگردیسیِ تصاویر در کتاب های کودک از طریق به کارگیری یکی از شگردهای اسکمپر یا به کارگیری چند شگردِ همزمان به دست می آید. به عبارتی دیگر، تازه ها چیزی جز تغییر قدیمی ها نیستند. مضاف بر این، مقاله پیش ِرو نشان می دهد، تصویرسازان و طراحان کتاب هایی که از شگرد اسکمپرِ واحدی برای نوآوری های خود استفاده می کنند؛ تمایزهایی از جنبه های مختلف با یکدیگر دارند؛ مثلا از منظر نوع نظام نشانه شناختی، میزان مشارکت طلبی، جایگاه شگرد استفاده شده در سلسله مراتب نوآوری، سطح ابهام و امثالهم. «دگردیسی بصری» از موتیف های تصویرسازی در کتاب های کودک است که می تواند خلاقیتِ نهفته در خود را به مخاطبش انتقال دهد.