رهپویه هنرهای تجسمی

رهپویه هنرهای تجسمی

رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره 7 بهار 1403 شماره 1 (پیاپی 23) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی نگاره نبرد رستم با دیو سپید در مکاتب تیموری و صفوی با رویکرد روایت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره صفوی دوره تیموری نگارگری ایران شاهنامه روایت شناسی نبرد رستم و دیو سپید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۶
گستردگی روایت شناسی در حوزه ی تصویر سبب شده تا نتایج به دست آمده از مقایسه متن و تصویر به عنوان دو رویه متفاوت نشان داده شود. ماهیت بیانی و مستقل تصویر از متن شناخت و فهم تصویر را در تطبیق با متن ادبی ضروری نموده استغیره «نبرد رستم و دیو سفید» از رویدادهای شاهنامه بوده که بعدها در مکاتب مختلف نگارگری مانند مکتب تیموری و صفوی به تصویر درآمده است. سؤالی که مطرح است: چگونه می توان این نگاره را با مؤلفه های روایت شناسانه بررسی نمود؟ هدف این تحقیق شناسایی واحدهای روایی پیرنگ، شخصیت پردازی، زاویه دید، درون مایه، زمان و مکان، برجسته سازی و حذف در متن و تصویر این دو نگاره و بررسی شباهت ها و تفاوت های آن ها با یکدیگر است. روش گردآوری توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی روایت شناسانه انجام گرفته است. نتایج حاصل این است که: نقاشی خلق و بازنویسی مجدد متن بوده به گونه ای که این اثر خلق هنری دیگری برای نقاش است. نقاش درحالی که از شعر پیروی کرده اما سبک او نسبت به هر دوره تاریخی و زندگی زیسته اش متفاوت است. اگرچه در متن (شعر) پیوستگی بین واژه ها وجود داشته و داستان گام به گام و بدون تسلسل با توجه به زمانمندی روایت جلو رفته، اما نقاش همواره با محدودیت هایی مواجه است. بر این اساس لحظاتی از متن را به عنوان رستاخیز اثر برجسته سازی و پیام را با تصویر بیان کرده است. با توجه به بررسی های انجام شده، از میان مؤلفه های روایت شناسی مؤلفه حذف و برجسته سازی برای هنرمند از اهمیت بیشتری برخوردار است.
۲.

تحلیل بینانشانه ای فضاسازی در متن کلامی و متن تصویری معراج نامه میرحیدر با تأکید بر نقش نگارگر در خلق اثر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری ایرانی مکتب هرات نگارگر معراج نامه ترامتنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۶
آنچه در نگاره های معراج نامه میرحیدر حائز اهمیت است، توصیف تصویری دنیایی است که نگارگر تلاش کرده با بهره گیری از روایت کلامی، القای مضامین ماورایی آن را ممکن سازد. در مورد مضامین و شخصیت های آن، پژوهش های متعددی شکل گرفته است؛ اما فضایی که این عناصر بر پیکر آن نقش بسته و سهم نگارگر در بازتاب این فضای ماوراءطبیعی، مورد التفات پژوهش های پیشین واقع نشده است. هدف از این پژوهش: کشف تفاوت های فضا در متن کلامی و فضاسازی در متن تصویری معراج نامه میرحیدر و شناسایی سهم نگارگر به واسطه تفسیر وی در خلق اثر است. سؤال پژوهش عبارت است از: با مطالعه بینانشانه ای فضا در متن کلامی و متن تصویری معراج نامه میرحیدر چه تفاوت هایی را می توان یافت که حاصل تفسیر نگارگر است؟ پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش گردآوری داده ها به شیوه اسنادی و مطالعات کتابخانه ای با روش تطبیق و تحلیل بینانشانه ای و با رویکرد ترامتنیت ژنت صورت گرفته است. این رویکرد به دلیل خوانش و طبقه بندی روابط میان دو متن در تفکیک سهم مصوِّر از مؤلف رویکردی کارآمد است. نتایج نشان می دهد، نگارگر با تفسیر خویش از متن کلامی، خلق فضا در متن تصویری را با کاهش یا افزایش عناصر توأمان کرده و منجر به تراگونگی در بیش متنیت شده است. حاصل تفسیر نگارگر در قالب عناصر فضاساز در راستای بازسازی قصد مؤلف با افزودن بخش های متکی به حافظه بصری و فرهنگی او باعث شده، دریافت و ادراک سایر مخاطبین هدایت و کنترل گردد. سهم نگارگر در گونه جایگشت با تکثیری جدی در فضایی جدید، منتج به تبیین و توصیف متن کلامی، ماندگاری مفاهیم و ادراک بخش های ناپیدای متن کلامی گشته است.
۳.

شناسایی الگوهای برساخت طراحی ملّی در مواجهه با طراحی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت ملی طراحی صنعتی دیالکتیک امر عام و امر خاص جهانی شدن تاریخ طراحی مطالعات پسااستعماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۷
طراحی محصول علاوه بر انطباق با نیاز های جامعه کاربری، نمایشگر سبک زندگی ایشان و به گونه ای روایتگر فرهنگ زمانه ی خود است. با شروع قرن جدید طراحی صنعتی از طراحی محصول صرف به سمت گونه ای کنشگری در جامعه حرکت نموده است و ظهور و رشد گرایش هایی مانند مدیریت طراحی و رویکردهای فرهنگی-اجتماعی از نتایج همین روند کلان طراحی صنعتی جهان است. به همین ترتیب، در پی رشد مطالعات پسااستعماری در هنر و طراحی، پژوهش در طراحی ملل و کشورهای پیرامونی به تعبیر ویکتور پاپانک جایگاه ویژه ای در مطالعات دانشگاهی طراحی صنعتی یافته است. لذا با عنایت به مبانی نظری جهانی شدن، نوعی رابطه ی دیالکتیکی در قالب طراحی جهانی به مثابه ی امر عام و طراحی بومی، ملّی و محلی به عنوان امر خاص طراحی است. هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی الگوها و رویکردهای هویت یابی کنشگران (طراحان، مورخین و نظریه پردازان طراحی صنعتی) کشورهای پیشرو و در حاشیه ی طراحی در مواجهه با الزامات عام و جهان شمول طراحی جهانی است. این پژوهش با رویکردی تفسیری و به روش تحلیل اسنادی و روش شناسی کیفی انجام شده و در تجزیه وتحلیل داده های اسنادی از روش کدگذاری موضوعی استفاده شده است. پژوهش حاضر، در چگونگی تعامل و تقابل نظریه پردازان و مورخین طراحی ملّی در قاره های مختلف، چهار الگوی کلی مواجهه همراهی کامل، خلاقانه، چندگانه و التقاطی با طراحی را شناسایی نموده که همگی در مجموعه تجربیات جهانی-محلی گرایی قرار گرفته و الگوی فرضی محلی گرایی محض از طریق رد کامل آموزه های طراحی جهانی دیده نمی شود. به نظر می رسد که دلیل آن، برتری فناورانه روش تولید و مواهب غیرقابل انکار آن در دنیای معاصر است. بخش عمده ی تمایزسازی طراحی ملّی نیز با توجه به شرایط فرهنگی-اجتماعی و از طریق بهره گیری از نمادهای بومی، فرم های کلاسیک تثبیت شده و ارزش های فرهنگی بومی و با اولویت در زیبایی شناسی طراحی محصول جلوه گر شده است.
۴.

مسائل پیچیده طراحی: ارائه مدل مفهومی به منظور شناسایی مؤلفه های مسائل خبیث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسائل خبیث مسائل طراحی فرایند حل مسئله پیچیدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۷
مسائل طراحی طیف گسترده ای از مسائل بشری را در برمی گیرند. طراحان وظیفه دارند که این مسائل را بر اساس توانایی های خود و نیازها و تمایلات ذی نفعان به شکل مطلوبی برطرف کنند. با پیشرفت و پیچیدگی جوامع بشری، مسائل پیش روی طراحان نیز همواره پیچیده تر شده تا جایی که نوع خاصی از این مسائل با نام مسائل خبیث در برابر روش ها و راهبردهای معمول برای حل مسئله مقاومت کرده و رویکردهای جدیدی را در رابطه با نحوه مواجهه با این مسائل طلب می کنند. طراحان به شکل روزافزونی درگیر مسائلی می شوند که تاکنون در حوزه فعالیت شان قرار نمی گرفته است و بنابراین باید خود را آماده رویارویی با زمینه های مختلف کنند که به دلیل درهم تنیدگی با متغیرهای اجتماعی، پیچیده تر و آشفته تر از مسائل فنی حوزه طراحی اند. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های مسائل خبیث در ارتباط با ذی نفعان و زمینه وقوع آن هاست. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و در راستای شناسایی ویژگی های مسائل خبیث در فرایند حل مسئله و تبیین نحوه تأثیر آن ها بر این مسائل انجام شده است. در این راستا اطلاعات به روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شد و به شیوه کیفی مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه این پژوهش که شامل سه گروه ویژگی برای مسائل خبیث در فرایند حل مسئله و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر است، در قالب یک مدل مفهومی ارائه گردید. این مدل مفهومی می تواند به منظور مطالعه مسائل خبیث و بررسی شاخصه های آن ها مورداستفاده پژوهشگران و فعالان حوزه طراحی قرار بگیرد.
۵.

تحلیل گرافیک رابط کاربری در اپلیکیشن فرهنگ و هنر گوگل بر اساس مؤلفه های خلاقیت گیلفورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرافیک رابط کاربری طراحی تعاملی اپلیکیشن فرهنگ و هنر گوگل خلاقیت جوی پال گیلفورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
با پیشرفت تکنولوژی و فناوری در صنعت ارتباطات، برقراری ارتباط بین افراد با ابزارهای الکترونیکی به خصوص در رایانه ها و تلفن های همراه افزایش یافته است. ازاین رو برای سهولت و مؤثر بودن این تعامل بسیاری از متخصصینِ رابط کاربری و تجربه کاربری در این زمینه به طراحی سیستم عامل ها یا اپلیکیشن ها می پردازند که هدف آن ها فراهم کردن محیطی مناسب برای کاربران است. مناسب بودن یک اپلیکیشن به میزان کاربردی بودن و قابل فهم بودن آن برمی گردد که در این زمینه فاکتورهای بسیاری از جمله گرافیک رابط کاربری حائز اهمیت هستند. گرافیک رابط کاربری با هدف بهبود و دل چسب کردن فضای اپلیکیشن با استفاده از عناصر بصری همچون رنگ، نوع چیدمان، آیکون، دکمه و دیگر عناصر در برقراری این تعامل نقش دارند. اما نکته مهمی که باعث تمایز بین اپلیکیشن ها و محبوب بودن آن ها بین کاربران می شود، رویکردهای خلاقانه در آن هاست. این مقاله به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که اپلیکشین فرهنگ و هنر در طراحی گرافیک رابط کاربری خود از کدام مؤلفه های خلاقیت استفاده کرده است؟ لذا با استفاده از نظریه خلاقیت پال گیلفورد که شامل هشت مؤلفه و ویژگی از جمله: سیالی، انعطاف پذیری، تازگی، گسترش، ترکیب، تحلیل، سازمان دهی و پیچیدگی است به رویکردهای خلاقانه در بخش های مختلف گرافیک رابط کاربری این اپلیکیشن پرداخته است. این تحقیق که از نوع تحقیقات کیفی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته، از شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده کرده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که در طراحی گرافیک رابط کاربری اپلیکیشن فرهنگ و هنر گوگل استفاده صحیح و توجه خاص به مؤلفه های تازگی، سیالی، گسترش موجب ایجاد جذابیت، پرکاربرد بودن و استقبال مخاطبان شده است.
۶.

رویکردهای عکاسی خیابانی در ثبت وقایع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی خیابانی رویکردهای عکاسی انقلاب اسلامی ایران جنگ تحمیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۲
یکی از ژانرهای عکاسی که وابسته به زندگی مردم است، عکاسی خیابانی است. این ژانر، شکلی از عکاسی مستند است، اما قطعاً گزارش نیست و به ندرت داستانی را بیان می کند. تحقیق حاضر بر آن است تا رویکردهای عکاسی خیابانی را در رویدادهای ثبت شده انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایران شناسایی و موردبررسی قرار دهد؛ رویدادهایی که مهم ترین مقاطع سیاسی و اجتماعی ایران را در سال های 1357 و 1360ه.ش در برمی گیرند و مجموعه ای از سوژه های ناب را فراهم می سازند. عکاسانی که از جوامع مختلف در این وقایع حضور داشتند؛ توانستند از ژانر عکاسی خیابانی به خوبی استفاده کنند و رویکردهای متنوعی را به نمایش بگذارند. به همین دلیل و با توجه به اینکه تاکنون، چه در نمایشگاه های عکاسی و چه در تحقیقات کاربردی، توجه بسیار کمی به این ژانر عکاسی در این مقطع زمانی خاص شده، مطالعه این آثار اهمیت می یابد. پرسش اصلی این است که: چه رویکردهایی در عکاسی خیابانی وقایع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ایران به کار گرفته شده است؟ این تحقیق در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی، مطالعات کتابخانه ای و الکترونیکی تنظیم شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که از میان رویکردهای شش گانه، رویکرد تهاجمی در هر دو واقعه بیشتر مورداستفاده قرار گرفته و رویکرد کلاسیک و مستند اجتماعی در واقعه جنگ تحمیلی کمتر مدنظر بوده است. علت این امر را می توان در ماهیت و جز جدانشدنی این قبیل واقعه ها که درگیری و تهاجم است، جستجو کرد.
۷.

تحلیل بازنمایی مکان زندگی روزمره در آثار عکاسان معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امر روزمره مکان عکاسی هنر معاصر هنرمندان ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۶
مکان زندگی روزمره، ازجمله موضوعاتی است که همواره موردتوجه هنرمندان معاصر بوده است. دلیل این امر نه تنها ارزش گذاری به مکان، بلکه تلاشی بر دیالکتیکی بودن تأمل و درک انتقادی از فرهنگ و زندگی روزمره بوده است. نمایش فضای خصوصی ازجمله خانه در هنر به ویژه عکاسی، در معنابخشی به زندگی روزمره مهم تلقی گشته و به درک امر روزمره به عنوان موضوعی درخور تأمل می انجامد. این مقاله بر آن است با طرح این پرسش که هدف از بازنمایی خانه در آثار عکاسان معاصر ایرانی چه بوده است، به تحلیل بازنمایی مکان در آثارشان نائل آید. مطالعه آثار و تحلیل نشانه های صریح و ضمنی نمایش مکان زندگی روزمره در آثار این هنرمندان، گویای این امر است که بازنمایی خانه در این آثار به منظور بازنمایی امر روزمره، بازیابی خاطرات، حس نوستالژیک و نقد مدرنیته صورت گرفته و هنرمندان با طرح این پرسش ضمنی برای مخاطب که آدم های این مکان ها کجا رفته اند و چگونه می توان این مکان ها را دوباره احیا کرد، به خلق اثر پرداخته اند. این پژوهش کیفی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. نقد مدرنیته، حس نوستالژیک، اهمیت به مکان زندگی روزمره و خانه، بازیابی خاطرات، ازجمله اهداف مشترک هنرمندان در بازنمایی مکان زیسته و تجربه شده در زندگی روزمره بوده است. یافته های این پژوهش و نتایج این بررسی در جداولی مجزا بر اساس الگوی هولستی در انتهای مقاله قبل از نتیجه گیری ارائه شده است. همچنین در جدولی دیگر مدل تحلیلی داده های این پژوهش رسم گردیده است. عکس ها و نقاشی های این مقاله با توجه به پرسش پژوهش و بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳