
مقالات
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، رسانه ها و به ویژه شبکه های اجتماعی نقشی کلیدی در شکل دهی به افکار عمومی ایفا می کنند. سلبریتی ها، به عنوان افرادی که به واسطه شهرت خود در کانون توجه قرار دارند، با موضع گیری های خود در فضای مجازی می توانند بر تحولات اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار باشند. این امر گاه موجب بسیج اجتماعی در جهت حمایت از مسائل عمومی و آگاهی بخشی شده و گاه منجر به بروز آنومی اجتماعی و رفتارهای اعتراضی سازمان یافته می شود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی این پرسش می پردازد که مواضع سلبریتی ها در فضای مجازی از منظر آموزه های جرم شناسی انتقادی تا چه اندازه می تواند به عنوان یک فرصت یا تهدید برای حاکمیت سیاسی تلقی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأثیرگذاری این افراد می تواند دوگانه باشد؛ در مواردی که این تأثیرگذاری مبتنی بر تحلیل سازنده و آگاهی بخشی عمومی باشد. فرصتی برای بهبود شفافیت و تقویت گفت وگوهای اجتماعی خواهد بود. در مقابل، اگر این موضع گیری ها بر اغراض شخصی و سیاسی غیرمنصفانه استوار باشد، می تواند تهدیدی برای ثبات اجتماعی محسوب شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اتخاذ رویکرد تعاملی از سوی حاکمیت، افزایش آزادی بیان و ترویج فرهنگ نقدپذیری می تواند به مدیریت و تعدیل تأثیرات مثبت و منفی سلبریتی ها کمک کند و از پیامدهای مخرب احتمالی جلوگیری نماید.
بررسی نقش و کاربرد هوش مصنوعی در خلق آثار هنری نوین و چگونگی تغییر رویکردهای هنری در دوره دیجیتال
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، هوش مصنوعی به عنوان ابزاری نوین در خلق آثار هنری، تحولی عمیق در رویکردهای هنری ایجاد کرده است. این تحقیق به بررسی نقش و کاربرد هوش مصنوعی در خلق آثار هنری نوین و تأثیر آن بر روندهای خلاقانه در دوره دیجیتال می پردازد. سؤالات تحقیق شامل این موارد است: چگونه هوش مصنوعی می تواند به تغییر رویکردهای هنری کمک کند؟ چه چالش هایی در استفاده از هوش مصنوعی در هنر وجود دارد؟ جامعه آماری این مطالعه شامل ۳۰ نفر از هنرمندان و طراحان فعال در حوزه هنر دیجیتال است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و از طریق مصاحبه های عمیق انجام شده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از روش تحقیق کیفی استفاده شده و داده ها از طریق مرور ادبیات موجود و تحلیل آثار هنری تولید شده با هوش مصنوعی جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که هوش مصنوعی نه تنها به عنوان ابزاری برای خلق، بلکه به عنوان شریک خلاق در فرآیند هنری عمل می کند. این فناوری به هنرمندان امکان می دهد به شیوه های جدیدی از بیان هنری دست یابند و مرزهای خلاقیت را گسترش دهند. برخی هنرمندان از الگوریتم های یادگیری ماشین برای تولید آثار منحصربه فرد و نوآورانه استفاده می کنند که به طور قابل توجهی با روش های سنتی متفاوت است. این تحقیق همچنین به چالش های اخلاقی و تکنیکی مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی در هنر اشاره کرده و پیشنهاد هایی برای تحقیقات آینده ارائه می دهد. این چالش ها شامل مسائل مربوط به مالکیت معنوی، اعتبار هنری و تأثیرات اجتماعی ناشی از استفاده گسترده از فناوری های هوش مصنوعی در هنر است. به طورکلی، این پژوهش به درک بهتر از تعامل بین هنر و فناوری کمک کرده و زمینه های جدیدی را برای تفکر و بحث در مورد آینده هنر دیجیتال فراهم می کند.
زیبایی شناسی معماری اسلامی در مسجد وکیل شیراز با تکیه بر آرای تیتوس بورکهارت
حوزههای تخصصی:
توجه به مسئله زیبایی و شناخت آن در اکثر آثار هنر و معماری در جهان، یکی از مهم ترین مسائلی است که از دوران کهن تا دوره معاصر، هم در ذهن هنرمندان برای خلق آثار هنری بوده و هم مورد توجه اندیشمندان حوزه های مختلف فلسفی، دینی و هنری قرار گرفته است. تیتوس بورکهارت ازجمله اندیشمندانی است که با رویکرد و اندیشه سنت گرایی به چیستی، چرایی و چگونگی ویژگی های هنر اسلامی پرداخته و در این میان، درباره مقوله زیبایی و زیبایی شناسی در هنر و معماری اسلامی به ویژه مساجد نیز دیدگاه هایی ارائه کرده است. سؤالات پژوهش چنین است: 1. شاخصه های زیبایی شناسی در معماری مسجد وکیل شیراز در دوره زندیه با توجه به دیدگاه های بورکهارت چگونه رقم خورده است؟ 2. آیا تمام ویژگی های ساختاری مساجد اسلامی، طبق دیدگاه های بورکهارت در مسجد وکیل شیراز در دوره زندیه، لحاظ شده است؟ پژوهش حاضر که به شیوه کتابخانه ای (اسنادی) گردآوری شده در تلاش است تا با روش توصیفی تحلیلی به بررسی، ارزیابی و تحلیل نظریات و دیدگاه های بورکهارت به عنوان یکی از اندیشمندان سنت گرا در رابطه با زیبایی شناسی معماری در جهان اسلام و تبیین چیستی و چگونگی مقوله زیبایی به عنوان یک ویژگی مهم در معماری مسجد وکیل شیراز بپردازد. یافته های پژوهش چنین است که با توجه به دیدگاه ها و نظریات بورکهارت، به شاخصه های مشترکی در زیبایی شناسی معماری مساجد اسلامی چون رمزپردازی، تجلّی اصل وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، تجلّی زیبایی بصری آیات الهی به صورت کتیبه های خوشنویسی شده در مساجد به ویژه در مسجد وکیل شیراز، می توان اشاره کرد. هرچند اکثر شاخصه های مهم زیبایی شناسی مساجد اسلامی که در نظرگاه بورکهارت آمده در ساختار کلی مسجد وکیل شیراز در دوره زندیه نیز به چشم می خورند، اما مسجد وکیل شیراز، فاقد دو عنصر گنبد و مناره است که در اکثر مساجد دوره اسلامی در ایران ساخته شده اند. البته فقدان این دو مورد در مسجد وکیل شیراز، چیزی از ارزش های معنوی و زیبایی شناسی مسجد کم نمی کند.
نحوه مواجهه سینمای ایران با آسیب های اجتماعی؛ مطالعه موردی دهه 90
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال آن است تا حضور آسیب های اجتماعی در آثار سینمایی ایرانی را ارزیابی کند. به عبارتی آنچه مورد سنجش قرار می گیرد، نحوه مواجهه سینمای ایران با آسیب های اجتماعی است. در این پژوهش با تمرکز بر مهم ترین آسیب های اجتماعی مورد اشاره در اسناد بالادستی و سیاست گذاری های کلان کشور، ۱۰ فیلم سینمایی ایرانی از دهه ۹۰ شمسی با موضوع محوری آسیب اجتماعی، به روش تحلیل روایت مطالعه شده اند. از مهم ترین نتایج مطالعه کیفیت مواجهه سینمای ایران با آسیب های اجتماعی می توان به این محورها اشاره کرد: جبرگرایی؛ قبح زدایی از اعمال خلاف عرف و قانون؛ والدین مسئول گناهان فرزندان؛ تقبیح نظام تنبیهی در غیاب معنادار دستگاه های تربیتی و ارشادی؛ انتقام شخصی به مثابه یک راه حل پیشنهادی؛ آشفتگی جامعه در گذار از سنت به مدرنیته؛ نگاه سطحی و غیرکارشناسی به آسیب های اجتماعی و عدم بیان راهکار یا نمایش روزنه ای از امید.
سیر تحول نمادهای خورشید و ماه در هنر ایران باستان (با تأکید بر هنر ساسانی)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل و بررسی سیر تحول نمادهای خورشید و ماه در هنر ساسانی می پردازد. از دیرباز، انسان ها برای تجسم مفاهیم و باورهای خود از نمادها و نشانه های تصویری استفاده می کردند. در این میان، خورشید و ماه به عنوان دو پدیده طبیعی مهم، جایگاه ویژه ای در هنر و فرهنگ ایرانی داشتند. خورشید به عنوان نماد زندگی، روشنایی و قدرت، و ماه به عنوان نماد باروری و رشد شناخته می شد. در طول تاریخ، این نمادها در هنرهای مختلف ایرانی، به ویژه در دوران ساسانی، تحولاتی را تجربه کردند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - -تحلیلی و بررسی منابع کتابخانه ای و آثار باستان شناسی، سعی دارد تا سیر تحول این نمادها را در دوره ساسانی موردمطالعه قرار دهد. روش تحقیق به کاررفته، تحلیل محتوای هنری و نمادشناسی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و مستندات تاریخی انجام شده است. داده ها از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و بررسی آثار باستان شناسی جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که در سکه های ساسانی، نمادهایی مانند دایره با پرتوهای خورشید، بال عقاب و هلال ماه به چشم می خوردند. دایره و پرتوهای خورشید به عنوان نمادهایی از قدرت و شکوه شاه، و بال عقاب به عنوان نمادی از عظمت، در کنار هلال ماه که نمادی از باروری و رشد است، نمایانگر پیوند معنایی میان خورشید و ماه در هنر ساسانی بودند. این نمادها در کنار هم نمایانگر عظمت سلطنت ساسانی و اهمیت باورهای مذهبی در آن دوره بودند.
بررسی نقش مروارید در نقاشی های فتحعلی شاه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی دلایل فراوانی استفاده از مروارید در نقاشی های دوره فتحعلی شاه قاجار انجام شده است و با تحلیل دقیق آثار هنری این دوره، به ویژه نقاشی های مهرعلی، نقاش باشی فتحعلی شاه، به این پرسش پاسخ داده می شود.در طول تاریخ هیچ پادشاه قاجاری مانند فتحعلی شاه خود را با انواع جواهرات به ویژه مروارید نیاراسته است. علاقه به جواهرات و استفاده از آن ها در نقاشی های فتحعلی شاه توسط مهرعلی پژوهشی بود تا به جستجوی این پرسش که علل فراوانی مروارید در نقاشی های در این دوره چه بوده و عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی چه تأثیری در این روند گذاشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فراوانی استفاده از مروارید در نقاشی های این دوره ریشه در عوامل متعددی دارد. دسترسی آسان به مروارید در خلیج فارس، ارزش نمادین مروارید به عنوان نمادی از ثروت، قدرت و پاکی در فرهنگ ایرانی و علاقه ویژه فتحعلی شاه به جواهرات، از جمله مهم ترین دلایل این پدیده هستند. علاوه بر این، استفاده فراوان از مروارید در نقاشی ها به عنوان ابزاری برای نمایش شکوه و عظمت حکومت قاجار و تبلیغ قدرت ایران در سطح بین المللی قابل تفسیر است. باتوجه به شواهد موجود در نقاشی ها و اسناد تاریخی، می توان نتیجه گرفت که جواهرات مرواریدنشان موجود در نقاشی ها، تا حد زیادی انعکاسی از واقعیت تاریخی هستند و نشان از ثروت و قدرت دربار قاجار دارند.