مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
پیرامتنیت
حوزه های تخصصی:
رمان جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی روایت سرگذشت غم انگیز یک خانواده ی روستایی در سالهای اصلاحات ارضی (1350-1340) است. تصویری که این رمان رئالیستی از این پدیده ی تاریخی-اجتماعی و پیامدهای عینی آن در زندگی روستاییان به دست می دهد، عموما به عنوان قرائتی قابل اعتنا در باب این دوره از تاریخ معاصر ایران قلمداد شده است. عناصر پیرامتنی پیوسته این اثر (عنوان، طرح روی جلد، عبارت تقدیم و پیشگفتار) در القا و ارایه ی معنای مبنایی این تصویر نقش چشمگیری دارند.
با عنایت به این باور که یکی از کارکردهای راستین پیرامتنیت بازنمایی و بازآفرینی معنایی است که در عمل خوانش متن صورت می پذیرد، مقاله حاضر با تکیه بر تئوری های مطالعات پیرامتنی، که عمدتا مبتنی بر همنوایی زیرساخت های معنایی پیرامتن و متن می باشند، به بررسی قابلیت ها ی عناصر پیرامتنی رمان جای خالی سلوچ در تکمیل و بازنمایی معنای کلی این اثر می پردازد.
بینامتنیت در شرق بنفشه، اثر شهریار مندنی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای یافتن ردپای متون دیگر یا به عبارتی بینامتنیت در داستان شرق بنفشه اثر شهریار مندنی پور، نویسندة نسل سوم داستان نویسی ایران. خوانش بینامتنی مخاطب را از ارتباط یک متن با متون دیگر آگاه می کند و بنا بر نظریة بینامتنیت، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و نمی توان آن را بدون ارتباط با متون دیگر خواند یا تفسیر کرد. در داستان شرق بنفشه حضور متون دیگر در متن اصلی به روشنی محسوس است و مؤلف نشانه هایی به کار می برد که با بررسی آن ها می توان جنبه های بینامتنی را تشخیص داد و منابع آن را شناخت. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی و بر اساس نظریة بینامتنیت و بررسی شواهد به دنبال اثبات این فرضیه است که وجوه اشتراک بین داستان شرق بنفشه و سایر آثار مورد بحث، ازجمله غزلیات حافظ، غزلیات شمس، تذکرة الاولیا، بوف کور و ... که در پاره ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می کند، اتفاقی نیست و انگیزة مؤلف از به وجود آوردن عمدی این مجموعه از روابط بینامتنی، ایجاد یک نظام معنایی در جهت رسیدن به مفهومی عرفانی در متن است. پیرنگ همسان، عرفان مشترک، اعتقاد به هستی در نیستی و قدم نهادن به وادی فنا از گزاره های مشترک این اثر با برخی متون دیگراست که در طول داستان از آن ها نام برده می شود. بررسی و تحلیل این اشتراکات در جهت نشان دادن بینامتنیت این اثر با سایر متون مورد بحث و خوانش اثری با مضمونی شرقی از دیدگاه بینامتنی به عنوان نظریه ای امروزی از مهم ترین دستاوردهای این مقاله است.
بررسی تطبیقی «عنوان» در رمان های ادبیّات پایداری با تکیه بر رمان های اُم ّ سعد و دا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«میهن» و «دفاع» از مضامین مهمّ ادبیّات پایداری هستند. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش انجام شده است که چگونه در ادبیّات داستانی پایداری، اهمیّت مضمون دفاع از میهن می تواند در عنوان بازتاب داشته باشد؟ همچنین، چگونه «عنوان» به مثابة آستانه ای برای ورود به متن می تواند با بهره گیری از الگوی زن مادر به عنوان میهن، سبب شکل گیری اثری قابل توجّه در زمینه ادبیّات پایداری میهن محور گردد؟ برای این منظور با استفاده از پیرامتنیّت ارتباط عنوان داستان را با متن، در دو رمان ادبیّات پایداری «ام ّ سعد» اثر غسّان کنفانی و «دا» به کوشش سیّد اعظم حسینی بررسی می گردد. این دو داستان به عنوان دو اثر شاخص در ادبیّات پایداری انتخاب شده اند که می توان با آنها به پرسش پژوهش پاسخ داد. در هر دو داستان، «عنوان» درون متنی است؛ به این معنی که به متن داستان ارجاع دارد و نه بیرون از آن. در رمان «ام ّ سعد» نویسنده با به کارگیری مادر به عنوان نماد سرزمین فلسطین و انعکاس آن در عنوان داستان، داستانی میهن محور و قابل اعتنا در حوزه ادبیّات پایداری خلق کرده است، در حالی که در داستان «دا»، به رغم اینکه شخصیّت اصلی داستان بانویی مبارز و عنوان داستان به معنای مادر است، توجّه نکردن به ارتباط مادر و میهن، سبب شده این رمان نمونه خوبی برای ادبیّات پایداری میهن محور نباشد.
بررسی تطبیقی _ میان رشته ای چاپ و تولید کتاب های داستانی سیمین دانشور و بلقیس سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعات میان رشته ای گواه آن است که گرایش های گوناگون علوم انسانی در پیوند با هم هستند و بازدهی یکدیگر را افزایش می دهند. بررسی تطبیقی میان رشته ای به خوانش متون ادبی در پیوند با دیگر زمینه هایی که چندان ادبی نیستند، همانند «صنعت چاپ»و «نشر» کتاب می پردازد. این جستار تولید محصولات فرهنگی و شگردهای طراحی برای فروش بهتر آنها را بررسی می کند. «پیرامتنیت» از دیدگاه ژرار ژنت چارچوب نظری تحقیق است و این پژوهش سر آن دارد تا پیرامتن «درونی» و «بیرونی» را در کتاب های داستانی سیمین دانشور و بلقیس سلیمانی ارزیابی نماید. بنابراین، این مقاله، نخست به تعریف بررسی تطبیقی میان رشته ای پرداخته، سپس پیرامتن های درونی و بیرونی را در کتاب های داستان این نویسندگان جست وجو میکند. گردآوری داده ها کتابخانه ای است؛ اما در بخش هایی از روش مصاحبه با دست اندرکارانِ نشر استفاده شده است؛ داده ها به روش (توصیفی تحلیلی) بررسی شده اند. بررسی ها نشان می دهد که ویژگی هایی در ظاهر کتاب وجود دارند که بر خریدار تأثیر می گذارند. راهکارهای جلب خریدار در درازنای زمان دگرگون شده اند که بانی آن ساختارهای فرهنگی، استراتژی های تبلیغی و نوشته های منتقدان است. این دگرگونی در ظاهر کتاب ها برای داستان های سلیمانی که شهرت کمتری در مقایسه با دانشور داشته، دامنه گسترده تری پیداکرده و ناشران توانسته اند بازار بهتری را برای آثار او بیافرینند.
ترامتنیّت در رمان «آن مادیان سرخ یال» از محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
261 - 284
حوزه های تخصصی:
«آن مادیان سرخ یال» رمانی است که به زبان فارسی درباره بخشی از زندگی و احوال امرؤالقیس شاعر نامدار عرب نوشته شده است. این پژوهش برمبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین انواع روابط متون در این رمان براساس نظریه چندمتنیّت ژرار ژنت است. نتایج حاکی از آن است که رمان آن مادیان سرخ یال نمونه ای از متون چندمتنیّت است که خودآگاهانه با طیف های گوناگونی از متون عربی ارتباط برقرار کرده و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این متون، شامل روابط بینامتنیّت، بیش متنیّت، سرمتنیّت و پیرامتنیّت در نظریه چندمتنیّت ژرار ژنت است. براساس رابطه بینامتنیّت این نتیجه به دست آمد که در این رمان، متونی تاریخی که به نوعی با زندگی امرؤالقیس در ارتباط بوده، بازنگاری شده است. گَشتارهای کمّی و کاربردی این اثر نشان می دهد که در بخش های مختلف آن گسترش حوادث و تغییر در بخشی از وقایع و مضامین اصلی داستان نسبت به متون زِبَرمتن وجود دارد. علاوه بر این، تداخل انواع ادبی یکی از اساسی ترین مشخصه های سبک نگارش رمان آن مادیان سرخ یال است و این رمان از یادداشتی پایانی برخوردار است که دارای ویژگی پیرامتنی است.
نقش عناصر پیرامتنی در توسعه دریافت و فهم متن مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
249 - 268
حوزه های تخصصی:
پیرامتن ها آستانه های ورود به جهان متن اند و از این رو در زمره شاخص های کلیدی فهم و دریافت متن به شمار می روند.به عقیده ما، عناصر پیرامتنی کتاب مثنوی معنوی دربرگیرنده، تداوم بخش و تکمیل کننده متن کانونی مثنوی محسوب می شوند. این عناصر به خوبی از عهده ایفای مسلّم ترین نقش پیرامتن یعنی تحقّق و تکمیل معنای متن اصلی برآمده اند. عناصر پیرامتنی مثنوی معنوی ، آشکارا در جهت سامان دادن به ساختار و کلیّت روایت و ایجاد همپیوندی و تناسب بین دیگر اجزای متن پریشان نمای آن به کار گرفته شده اند. در واقع حضور پیرامتن ها در کتاب مثنوی ، نوعی مکانیسم جبران برای گسسته واری روساختی متن آن به شمار می رود. از سوی دیگر این عناصر پیرامتنی عرصه تحقق گفت و گویی راستین میان مؤلف و مخاطب و نشانه روشنی از عنایت مولانا به نقش چشمگیر مخاطب در معناآفرینی متن است. بنابراین مجموعه این عناصر پیرامتنی نه تنها در دریافت و فهم متن مثنوی تأثیر قابل اعتنایی دارند، بلکه عموماً در فرایند معناسازی و مشارکت فعال خواننده، نقش برجسته ای پیدا می کنند. مقاله حاضر در پرتو بررسی عناصر پیرامتنی این کتابنظیر دیباچه ها، عناوین منثور و پیش گویه مثنوی ، کارکردهای متصوّر برای به کارگیری پیرامتن توسط مولانا را مورد مطالعه قرار می دهد.
روابط ترامتنی آفرین نامه ابوشکور بلخی و بوستان و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه بینامتنی، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و هر متنی به شکل صریح یا غیر صریح از کتب پیش از خود تاثیر می پذیرد. ژرار ژنت با مطالعه روابط متون به موضوع ترامتنیت دست یافت و آن را به پنج مقوله: بینامتنیت، زبرمتنیت(بیش متنیت)، فرامتنیت، پیرامتنیت و سرمتنیت طبقه بندی کرد. بر این اساس، هدف این مقاله بررسی این پنج مقوله میان آفرین نامه ابوشکور بلخی و بوستان و گلستان سعدی است که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی انجام شده است. هر دو شاعر در زمینه های: علم و خرد، سخن، بخت و اقبال، نکوهش طمع ورزی و ارزش قناعت، بهره بردن از زندگی و در سر متن ادبیات تعلیمی دارای مشترکاتی هستند. آثار سعدی به عنوان «زیر متن» (متن دوم) از آفرین نامه به عنوان «زِبَرمتن» (متن اول) به شدّت متأثر بوده است و می توان گفت که آثار سعدی نمونه کاملی از مبحث ترامتنیت است که مقوله بینامتنیت و ترامتنیت بیشتری با زبر متن خود دارد.
پیرامتن عنوان در نظم و نثر فارسی از قرن پنجم تا نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیرامتنیت به مثابه مفهومی بنیادین در مطالعات ساختارگرایانه ادبیات می تواند علاوه بر کشف دلالتمندی متن ادبی، داده هایی را درباب سازمان بندی اندیشگانی نویسنده و شاعر و فضای فرهنگی و اجتماعی زیسته در آن به دست دهد. از میان گونه های مختلف پیرامتنیت، «عنوان» در جایگاه شاخص ترین پیرامتن از نظر گستردگی و تنوع کارکرد، ظرفیت بالایی برای تحلیل و واکاوی دارد. پژوهش حاضر با نگاهی به نگره های ژنت درباب پیرامتن و به روش توصیفی تحلیلی، پیرامتن عنوان را در شناخته شده ترین متون منظوم و منثور سنت ادبی فارسی از قرن پنجم تا نهم هجری بازاندیشی کرده است. پژوهش پیش رو در یک صورت بندی نسبی، عنوان های مورد مطالعه را در پنج گروه ژانرمحور، شخصیت محور ، مؤلف محور، شگردگرا و مستقیم طبقه بندی کرده است. در این دسته بندی، عنوان های شگردگرا دارای دو گونه مسجع و استعاری اند و عنوان های استعاری نیز به دو گروه عنوان های گفتمان گرا و فراگفتمانی صورت بندی می شوند. به طورعام، عنوان های استعاری در مقایسه با عنوان های مسجع شبکه دلالت های معنایی پیچیده تری را ایجاد می کنند و بنابراین، تراکم و انباشت معنایی بیشتری نسبت به عنوان های مسجع دارند. از منظری سبک شناختی، عنوان های دوره نخست ساده و کوتاه اند اما در دوره سپسین سبک شناختی، عنوان ها گسترده و دیریاب می شوند؛ اما، در پرتو توانایی مؤلف، دگرگشت های ژانریک و محتوای متن، عنوان هایی ظهور می یابند که به جای گسترش افقی، گسترش عمودی یافته، دلالت های معنایی متکثری را القا می کنند. میل به جزئی نگری به جای کلیت گرایی، پی گرفتن گونه ای نزاع اسطوره و تاریخ، فردیت نیافتن مؤلف به مثابه هویتی کنش مند و تاریخ زدایی از عنوان بخش دیگری از دستاوردهای برون تراویده از واکاوی عنوان های آثار ادوار مورد مطالعه است.
تحلیل پیرامتنی امضاءِ «اسدالله اصفهانی» بر شمشیرهای عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
71 - 87
حوزه های تخصصی:
در عصر صفویه با حمایت سلاطین از هنر و صنایع، رزم افزارهای فلزی دستخوش تحولاتی گردید. از جمله؛ شمشیرهای فولادی که علاوه بر کیفیت تیغه ها، بر تزیینات و کتیبه های آن نیز توجه بسیار شده است. این کتیبه ها به عنوان یکی از اجزاء ثبت تاریخی، از لحاظ محتوا؛ اطلاعاتی درباره تاریخ و شرایط اجتماعی عصر سازندگان و نام ایشان، نام های سفارش دهنده آثار و همچنین حاکمِ وقت ارائه می دهند. در این پژوهش برآنیم تا براساس رویکرد پیرامتنیت ژرار ژنت به بررسی ابعاد گوناگون امضاءِ «اسدالله اصفهانی» بر کتیبه شمشیرهای صفوی بپردازیم که به عنوان یک پیرامتن، امضاء و نام سازنده اثر چگونه می توانند در دریافت متن از سوی مخاطبان مؤثر واقع شوند؟ هدف، پی بردن به محتوای صریح و ضمنی امضاء، ارتباط متن، پیرامتن و در نهایت، مخاطب با یکدیگر بوده که به عقیده ژنت؛ پیرامتنیت، در آستانه متن قرار داشته اند و نقش مهمی در ارتباط، درک و دریافت متن از سوی مخاطبان دارند. یافته های حاصل، به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام گرفته اند، بیان می کنند با توجه به ویژگی های امضاءِ «اسدالله»، به عنوان پیرامتن بانام حقیقی- یکی از شمشیرسازان درباری- و نیز پیرامتن بانام مستعار - لقبی برای برتری تیغه های ساخت شمشیرسازان دیگر- به تنهایی درج نشده است. بلکه نام دارنده شمشیر نیز جزء لاینفک امضای اسدالله بوده که می تواند مظهر قدرت و عظمت سیاسی شاهان صفوی در رأس دربار باشد. سازنده این تیغه ها، علاوه بر وجه ظاهری امضاء و فرمانبرداری چاکرانه اش نسبت به شاه ولایت صفویان تلاش نموده تا با القاب و جملاتی، به اعتقادات شیعی شاهان صفوی تأکید نماید، که نشانگر وجه شاهانه، سیاست و اقتدار حکمرانان صفویه در زیر لوای اعتقادات شیعی و ارادتشان به خاندان نبوّت بوده است.
مطالعه تطبیقی کارکرد پیرامتنی طرح جلد کتاب در دهه هفتاد هجری شمسی و بازطراحی کنونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«پیرامتنیت»، به عنوان یکی از انواع پنج گانه ترامتنی، توسط ژرار ژنت، منتقد و نشانه شناس فرانسوی، در چهارچوب پارادایم ساختارگرایی مطرح شده است. پیرامتن ها، پاره متن هایی هستند پیرامون متن مرکزی که آستانه ای برای ورود به اثر و دریافت آن به شمار می آیند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای در صدد پاسخگویی به این پرسش است: جلد کتاب به عنوان «پیرامتن درونی همزمان» در طراحی اولیه و بازطراحی، دچار چه تغییراتی گشته است و ارتباط آن با گفتمان های مسلط دوره خلق اثر چیست؟ پیکره مطالعاتی، چهار عنوان کتاب ادبی است که در دهه هفتاد هجری شمسی به چاپ رسیده و پس از گذشت نزدیک به دو دهه، با طرح جلد جدید، تجدید چاپ گشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیرامتن جلد کتاب و تغییرات آن، برساخته ای از عوامل فرامتنی نظیر بافت فرهنگی جامعه، گفتمان های هنری رایج در دوره خلق اثر، سیاست های نشر و تولید و همچنین تغییرات تکنولوژیک است؛ از سوی دیگر با مطالعه نقش پیرامتنی جلد کتاب در می یابیم، در طول دو دهه، کارکرد پیرامتن ها، از بستر توصیفی و روایی خارج شده و به سمت کارکرد دلالت نهان و اغواگری، تغییر مسیر داده است تا جایی که می توان گفت پیرامتن خود به متنی مستقل بدل شده است.
مطالعه مفهوم اعتدال در نگاره«مرد شهری و روستایی» در سبحه الابرار جامی با رویکرد ترامتنی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
67 - 83
حوزه های تخصصی:
نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا از جمله نسخی است که با حمایت حاکم وقت خراسان و در کارگاه سلطنتی، مصورسازی و کتابت شده است. نگاره «مرد شهری و تاراج میوه» که برگرفته از حکایت «شهری و روستایی که وی را به باغ خود برد» از عبدالرحمن جامی، توسط هنرمندان آن زمان، مصور شده است. در این جستار، با خوانشی تطبیقی، شرح برگرفتگی و مطالعه آستانه های متن (دو جز ترامتنیت)، علاوه بر تفصیل لایه های معنایی متونی که از دیگر متن ها زاده می شوند، مبنای خلق نگاره تشریح خواهد شد؛ از همین رو، هدف پژوهش واکاوی متن نوشتاری و تصویری و هم چنین، خوانش بیش متنی در هویدا ساختن تاثیرمتن آیات قرآن و تفاسیر آن در تصویرگری نگاره مذکور است که با بررسی پیرامتن های نگاره، تبیین جایگاه ابراهیم میرزا به عنوان حامی اثر ارایه خواهد شد. پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی-تطبیقی و با استفاده از منابع تاریخی و کتابخانه ای به این پرسش می پردازد که، ارتباط میان حامی نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا و مفهوم اعتدال در نگاره مرد شهری و روستایی چیست. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که، نگارگر ضمن وفاداری به متن اصلی -شعر جامی- از متون دیگر مانند آیات سوره انعام پیرامون اسراف و دستورالعمل قرآنی در زمان برداشت محصول (حق حصاد) بهره برده که این موضوع با ترسیم شاهزاده صفوی در مرکز نگاره و اشاره به اعتدال و میانه روی در زمام داری حامی و سفارش دهنده اثر و عرض ارادت به ایشان در رابطه است.
کارکردهای پیرامتن در رمان نوجوان «این وبلاگ واگذار می شود» اثر فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکردهای پیرامتن در رمان نوجوان این وبلاگ واگذار می شود اثر فرهاد حسن زاده چکیده پیرامتنیت یکی از گونه های ترامتنیت ژرار ژنت است. ژنت ، نظریه پرداز فرانسوی، با نظریه ی ترامتنیت، هر نوع ارتباط یک متن را با متن های دیگر، به صورت گسترده و ساختنشانند بررسی کرد. در این نظریه، متن در پنج گونه ی پیرامتنیت، بینامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت بررسی می شود. این دسته بندی هرگونه رابطه ی متن با متنی غیر از خود را شامل می شود؛ روابط یک متن با عناصر پیرامونش، روابط براساس هم حضوری، بر پایه ی انتقاد و تفسیر، روابط طولی و ژانری و روابط بر اساس برگرفتگی. در این میان عناصر پیرامتنی عبارت است از تمام عناصری که اگرچه جزئی از متن محسوب نمی شوند، در جای جای متن حضور دارند، آن را احاطه کرده اند و همراهی اش می کنند و در خوانش خواننده تأثیر می گذارند؛ عناصری چون: طرح جلد، نام نویسنده، ناشر، پوستر های تبلیغی و... رمان نوجوان این وبلاگ واگذار می شود ویژگی خاصی دارد و آن ارائه ی روایت در قالب یک وبلاگ داستان نویسی است. این ویژگی عناصر پیرامتنی مهمی به وجود آورده است؛ بنابراین نویسندگان مقاله در پی آنند تا با بررسی این عناصر، کارکردهای آن را مشخص کنند. در ادامه مشخص خواهد شد عناصر پیرامتنی در این رمان گسترده، به دلیل شیوه ی ویژه ی روایت این اثر، در تمام صفحات حضور دارد و به این ترتیب متن را همراهی کرده و خواننده ی نوجوان را یاری و خوانش او را هدایت می کند.