فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۳٬۵۶۰ مورد.
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
313 - 348
حوزههای تخصصی:
حوزه علمیه قم عالمان زیادی را در رشته های مختلف علوم اسلامی، ازجمله علوم قرآن، در سده چهاردهم هجری شمسی پرورش داده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی درصدد معرفی شخصیت های مهم علوم قرآنی حوزه علمیه قم در این سده و آثار پژوهشی آنها با هدف آشنایی بیشتر قرآن پژوهان با مفاخر علمی و ترویج دستاوردهای علوم قرآنی این حوزه علمی است. البته از این میان آیت الله معرفت به دلیل معرفی در مقاله ای مستقل، استثنا شده است. یافته های این بررسی نشان می دهد که طی سده اخیر، به ویژه سه دهه آخر این سده، در حوزه علمیه قم تعداد زیادی از اندیشوران فاضل در دانش علوم قرآن پرورش یافته اند که می توانند الگوی نسل فعلی و آینده حوزه ها در زمینه اندیشه ورزی و دانش اندوزی باشند. همچنین این دانشوران آثار علمی و پژوهشی فاخری را در موضوعات مختلف علوم قرآنی خلق کرده اند که دستاورد علمی افتخارآمیزی برای حوزه علمیه قم و میراثی ماندگار برای استفاده جامعه علمی ایران و جهان است.
واکاوی زبان چند وجهی قرآن درگزاره های تمثیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شماری از آیات قرآن، مشتمل برگزاره ها ی تمثیلی است و به جهت ارائه شدن تفسیر متقن، صحیح و جامعی از متن قرآن، ضروری می نماید، مفسران، در راستای دستیابی به مقاصد آیات از نوع زبان این گزاره ها مطلع شوند و مکتب خویش را نسبت به نظرات «زبان شناسی»روشن کنند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی بر اساس داده ها و اطلاعات کتابخانه ای به ویژه بهره جستن از کتب ادبی، بلاغی، تفاسیر متقدمین و متأخرین نگاشته شده است و یافته های حاصل از آن عبارتند از: تک وجهی نبودن زبان قرآن در بیان گزاره های تمثیلی و چندوجهی و ذوجهات بودن آن؛ به گونه ای که حقایق قرآن در قالبی ادبی و هنری به زبان تمثیلی و به صورت معرفت بخش و واقع گرا بیان شده است و از طریق کاربست این گزاره های تمثیلی، در عین تفهیم معنای سطحی و ظاهری گزاره ها، همزمان معنای عمیق، باطنی و واقعی ورای ظواهر کلام نیز القا می شود و تخیّل، توهّم و کذب در آن راه ندارد. زبان مقدس آن، زبان اصلاح گر باورهای درونی در اعتقاداتی همچون شرک، نفاق و دنیاگرایی است؛ و زبان اصلاح گر رفتارهای اجتماعی در اموری از قبیل نقض عهد و انفاق نامطلوب است؛ همچنین چند نوع دیگر از کاربست آن را در امور ذیل می توان برشمرد: زبان هدایتگری، حقیقت گرا، آینده نگری، عبرت گیری و معرفت بخشی عینی شناختاری؛
واژه قرآنی اَصْنام: خوانش سطور ناخوانده مفسران با روی کرد ریشه شناسی
حوزههای تخصصی:
درباره معنای واژه قرآنی اصنام و ترجمه اش به بُت بدیهی انگاری وجود دارد. بااین حال، کاوش درباره ریشه و خاستگاه این واژه و مؤلفه های معنایی و جایگاه آن در بافت فرهنگی عصر نزول ضروری به نظر می رسد. مطالعه کنونی برای تحقق این هدف صورت می گیرد. از نظر روش شناسی، در این پژوهش از روش های زبانشناسی تاریخی با تمرکز بر ریشه شناسی سامی و سومری و در جهاتی از مطالعه از تحلیل متنیِ قرآن کریم استفاده شده است. به عنوان نتیجه بحث می توان گفت که در سابقه زبان های سامی واژه صنم به ریشه ص ل م بازمی گردد که با معنایی نزدیک به کاربرد قرآنی مشترک میان بسیاری از آن زبان ها ست؛ اما در نهایت، ریشه همه این هم زادها به واژه ای اکدی بازمی گردد که در مسیر اشاعه خود از طریق آرامی به نَبَطی، و سپس به عربی کهن شمالی راه یافته است. واژه مورداشاره در اکدی ریشه سامی ندارد و خود از واژه ای سومری گرفته شده است؛ واژه ای که معنای لغوی و پیشااصطلاحی آن [شیءِ] تراشیده، شکل داده شده و برساخته است. در زبانِ عربی قرآن تعبیر اَوثان اشاره به بت های معمول در جامعه مشرکان درون عربستان دارد؛ اما اصنام تداعی کننده بت هایی ویژه تر، با کیفیت چهره پردازی شده، گاه با ابعاد بزرگ، و گاهی هم ساخته از موادی چون فلز بوده که ساختن شان تنها با فناوری و هنرهای موجود در مدنیّت های پیرامونی، هم چون بین النهرین و شام امکان داشته است.
بایسته های جرم انگاری فضاسازی رسانه ای در پرتو آیه اِرجاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
133 - 156
حوزههای تخصصی:
به موازات گسترش نقش رسانه ها در زندگی اجتماعی و افزایش تأثیرپذیری عموم مردم از آن ها، بازار اخبار و اطلاعات غیرواقعی و شوک آور، به ویژه اخبار مربوط به مسائل امنیتی و درگیری های مسلحانه، داغ تر شده است. از سوی دیگر، نهی از «اِرجاف» و تعیین کیفر شدید و تأکید بر سنت بودنِ برخورد با «مُرجِفُون» در آیات 60 تا 62 سوره مبارکه احزاب، مبنای فقهی حمایت از «امنیت روانی شهروندان» و مکمل جرم محاربه (تضمین کننده امنیت مادی شهروندان) است. از جنبه حقوقی، قانون گذار با جرم انگاری «بغی» و «تبلیغ علیه نظام»، نظام سیاسی را در برابر هر دو نوع آسیب سخت و نرم حمایت کرده است، لکن حمایت از مردم منحصر به جرم انگاری «محاربه» و محدود به آسیب سخت (جانی، مالی و امنیتی) است و در قبال آسیب به امنیت روانی مردم، از طریق خبرسازی و خبرپراکنی های سازمان یافته که موجب دلهره، ناامیدی و ناراحتی مردم و شهروندان می شود، سکوت اختیار کرده است. پرسش این است که چه ضرورتی برای جرم انگاری «فضاسازی رسانه ای» وجود دارد؟ نوشتار حاضر با شیوه توصیفی - تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده است و یافته های پژوهش نشان می دهد که تضمین امنیت روانی شهروندان (از مصادیق بارز حقوق عامه) نیازمند جرم انگاری جداگانه فضاسازی رسانه ای است.
کاربرد مفاهیم دینی و تصویرهای قرآنی در شعر معد الجبوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
168 - 195
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت یا تناصّ یکی از تکنیک های زبانی است که چگونگی ارتباط و تعامل میان انواع آفرینش های ادبی را بررسی می کند و در آثار منثور و منظوم ادیبان به اشکال مختلف نمود دارد. اشعار معد الجبوری شاعر معاصر عراقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. جستار حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در پی یافتن مهم ترین اهداف و دلالت های معنایی میراث قرآنی در شعر معد الجبوری برآمده است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که نشانه های بینامتنیت قرآنی در شعر معد الجبوری به اشکال گوناگون بازتاب یافته است. پیوند عمیق شاعر با قرآن سبب شده است تا به فراخور سخن، از تصاویر و داستان های قرآنی بهره بگیرد و آن را در متن ابداعی خود بگنجاند. استمداد از مفاهیم و مبانی قرآنی این امکان را به الجبوری می دهد تا با احساس غن یّ ش اعرانه و بیانی شیوا بتواند اوضاع مردم ستمدیده جهان عرب به ویژه کشور عراق را به درستی تبیین کند.
یونس در تفاسیر قرآن: مطالعه تطبیقی با روایت عهدین
حوزههای تخصصی:
در تفاسیر فریقین دو گزارش مختلف پیرامون ماجرایی که بر یونس نبی گذشته، نقل شده است. معنا و دلیل خشم یونس، متعلَّق گمان او، مفهوم حقیقیِ قدرت خداوند و چیستی خطای یونس از مباحث مهمی است که محمل ارائه آراء گوناگون مفسران شده است. بسته به اینکه مفسّر کدام گزارش را ترجیح داده باشد، پاسخی که به مباحث پیش گفته ارائه می دهد متفاوت است. هر کدام از این دو گزارش مشترکات و اختلافاتی با روایت کتاب مقدس از ماجرای یونس دارد. عناصر اصلی و تا اندازه زیادی ترتیب وقایع نقل شده در قرآن و کتاب مقدس از ماجرای یونس مشابهت دارد. برخلاف نقل مشهور از ماجرای یونس در تفاسیر، ترتیب نقل داستان در قرآن با آنچه در کتاب یونس نبی در عهد عتیق آمده مشابهت دارد. به نظر می رسد به جهت اجمال قرآن در روایت داستان یونس و همچنین فقدان احادیث معتبر، مفسران از گزارش کتاب مقدس در ارائه مطالب تفسیری خود تأثیر پذیرفته اند. بلعیده شدن یونس در عهد عتیق با گزارش دوم و دلیل خشم یونس با گزارش اول موجود در تفاسیر هم خوانی دارد در حالی که قرآن در این دو مورد ساکت است. پژوهش حاضر به نقد و بررسی تطبیقی منقولات تفسیری فریقین با گزارش کتاب مقدس از ماجرای یونس نبی پرداخته است.
رهیافتی جدید در معناشناسی واژه «کَبَد» با توجه به آیه 4 سوره بلد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 4 سوره بلد، درباره چگونگی خلقت انسان می فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ». فهم عمیق این آیه، نیازمند رمزگشایی دقیق از واژه «کَبَد» است. بیشتر مترجمان و مفسّران متأخر، معنای این کلمه را تنها به «رنج و سختی» اشاره و آیه را این گونه ترجمه کرده اند: «خداوند انسان را در رنج و سختی آفریده است»؛ اما آیا این نگاه تک بعدی منفی به آفرینش انسان، سبب ناامیدی او در زندگی نمی شود؟ آیا این مفهوم با رحمت و حکمت پروردگار تناسب دارد؟ طرح این سؤالات، فرضیه وجود معنای دیگری از واژه کبد و فهم دیگری از آیه را تقویت می کند. بنابراین، در پژوهش پیش رو با هدف دستیابی به معنایی جدید از واژه «کبد» و به دنبال آن کشف مفهومی متفاوت از آیه، به بررسی معناشناختی واژه «کبد» براساس لغت نامه ها، تفاسیر قدیم و جدید، روایات معصومان(ع) و تحلیل تاریخی این واژه در زبان عبری و متون دینی تورات و انجیل پرداخته و با کمک سیاق شناسی و ساختارشناسی و مستندات تفسیری و روایی و بررسی موضوعی آیات مربوط به خلقت انسان، به این نتیجه رسیده است که: ضمن احترام به مفسران متقدم که تنها از واژه کبد معنای رنج و سختی برداشت کرده اند، معنای دقیق تر واژه کَبَد در این آیه، «استواری، راست قامتی، اعتدال و قوام» است و بر این اساس، ترجمه آیه این گونه پیشنهاد می شود: «انسان را راست قامت، دارای تناسب اندام و معتدل آفریدیم»؛ از این رو، با جمع میان معانی واژه کَبد، می توان به فهم جدیدی از آیه درباره خلقت انسان دست یافت.
بررسی مصادیق قرانی حکمت متعالیه درحوزه جهان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
79-100
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان مهمترین رکن ساختار حکمت متعالیه و عمود خیمه این مکتب و نظام فلسفی، از نقشی قابل توجه برخوردار است. صدر المتألهین عشق و ارادتی زاید الوصف به قرآن کریم داشته و تمامی معارف و هنرهایش را سرانجام در استخدام فهم بیشتر این معجزه بزرگ الهی قرار داده است به گونه ای که با اعتقاد شدید و راسخ به قرآن کریم و حدیث که نه فقط در حل برخی از مسائل از روح قرآن الهام گرفته است بلکه در برخی از مسائل جهان شناسی اصل آیات قرآنی را بعنوان مؤید استدلال خود قرار می دهد . او در آیات زیادی به مسائل مختلف در باب جهان هستی به عنوان آیات الهی اشاره می کند که در این مقاله به پاره ای از مبانی فکری و دیدگاه ههای ملاصدرا در باب جهان شناسی از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود، امکان و وجوب، قوه و فعل، حرکت جوهری، حادث و قدیم و آفرینش جهان هستی به استناد آیات قرآنی می پردازد.
بررسی ازدواج سفید از دیدگاه فقه، حقوق و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
211-225
حوزههای تخصصی:
خانواده پایه اساسی جامعه را تشکیل داده، که خود متکی بر ازدواج است؛ ازدواج در اسلام و فرهنگ ما واژه ای مقدس است در حال حاضر با رواج پدیده های نوظهوری چون ازدواج سفید در فرهنگ ایرانی اسلامی تمایل به ازدواج دائم کمرنگ شده است زوجین در ازدواج سفید یا هم باشی بدون بیان صیغه ی لفظی و بدون ثبت قانونی آن زندگی خود را آغاز می کنند ازدواج سفید، نوعی رابطه عاطفی و جنسی میان دختر و پسر است که آن دو بدون خواندن صیغه نکاح و ازدواج رسمی، اقدام به تشکیل زندگی مشترک می کنندبعضی افراد ازدواج سفید را نوعی نکاح معاطاتی می دانند ؛ به عبارتی نکاح معاطاتی نکاحی است که در آن صرفا به اعلام توافق و تراضى طرفین بسنده شود و فاقد ایجاب و قبول لفظى باشد فقهاى اسلام همه اتّفاق نظر دارند که در انجام عقد نکاح نه تنها وقوع ایجاب و قبول لفظى لازم و ضرورى است، بلکه بدون آن رابطه زوجیّت ایجاد نمى شود و اثرى بر آن مترتب نمى گردد.هدف این مقاله برسی فقهی و حقوقی با هم بودن دختر و پسر بدون انشاء لفظی است.روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به شیوه ی کتابخانه ای می باشد.
Study of the Meaning of the Word “Shahr” in the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The word “Shahr” is an important word in the calendar system of the Qur'an. As the main element of the Qur’an, words have a special place within its text. Therefore, studying and analyzing the meaning of Qur’anic words is a necessary method of understanding and correct interpretation of verses. This article aims to investigate the meaning of the word shahr in the Qur'an based on a descriptive-analytical method; Explaining the literal and idiomatic meaning, the application of this word in the Qur'an are as follows: the time to do or leave a certain task, measurement tool for valuing a specific phenomenon, one of the main bases of the calendar, and expressing God's genesis law in the number of months of the year. Some of the examples of shahr in the Qur'an are specific, meaning the crescent moon. In the cases where there is no specific example, it means the crescent moon in the customary and literal sense, which in order to observe caution and make calculations easier in custom, it is also used to mean a numerical month (30 days). Since God has based the guidance and development of humans on time, at the end of some of the discussed verses, God speaks about the piety and the need to pay attention to Divine limits, such as observing the limits of certain months and their rules
تحلیل دستوری بلاغی جمله واره قرآنی «ما لکم» و همسان های آن و بازتاب آن در ترجمه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو، نگارندگان انواع کاربست های الگوی «ما (ی پرسشی) + لام (حرف جر) + ضمیر یا اسم اشاره» را از قرآن کریم استخراج کرده و پس از طبقه بندی، تحلیل نحوی و بلاغی کرده و آنگاه گردانیده های فارسی این نمونه ها را از دو منظر بررسی کرده اند. یکی مطابقت مفهومی با نحو جمله و دیگر میزان بهره مندی از نکات بلاغیِ متنِ مبدأ. ازجمله نتایج این پژوهشِ مبتنی بر گزارش و تحلیل، آن است که مترجمان بیشتر با شمّ زبانی یا با ملاحظه قدر مشترکِ ترجمه های دیگر، پیام متن را به درستی دریافته و در متن مقصد گنجانیده اند؛ هرچند ممکن است استدلال یا تحلیل درستی در دفاع از ترجمه خود نداشته باشند. دیگر آنکه برخورداری از دانش زبانی کافی به زبان های هر دو سوی ترجمه، راه را بر نقدهای بی پایه و بی مایه می بندد و به مترجم کمک می کند در ترجمه خود از اختیارات بیشتری بهره مند باشد.
روش های تدریس و آموزش تفسیر قرآن در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
155 - 172
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی شیوه های تدریس تفسیر قرآن مدرسان حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی می پردازد و هدفش استفاده از تجارب گذشته برای آموزش بهتر تفسیر قرآن در آینده است. شیوه مطالعه، کتابخانه ای و گاهی مشاهدات میدانی، و روش حل مسئله توصیفی تحلیلی بوده است. یافته های بررسی نشان می دهد که با توجه به اختلاف سطوح تحصیلی و تفاوت سبک ارائه تفسیر، در سده اخیر سه روش تدریس تفسیر در حوزه علمیه قم رایج بوده است: روش غیرفعال، نیمه فعال و فعال. روش غالب تدریس تفسیر در حوزه علیمه قم، روش غیرفعال با شیوه توضیح و سخنرانی بوده است. تدریس تفسیر به روش نیمه فعال که با مشارکت دادن بخشی از فراگیران در فرایند آموزش همراه است، در رتبه بعدی قرار دارد. گونه سوم، یعنی روش فعال در آموزش تفسیر، در طول سده کمتر مورد اهتمام مدرسان حوزه علمیه قم بوده و بیشتر در دو دهه پایانی این سده و در مراکز تخصصی به کار گرفته شده است. روش فعال به دو شیوه پرسش و پاسخ و مشارکت دادن فراگیران در بحث و ترغیب به ارائه کنفرانس یا به شیوه حل مسئله توسط فراگیران با راهنمایی استاد اجرا شده است.
واکاوی معنای آیات«...أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَهَ أَیَّامٍ إِلاَّ رَمْزا...» و «..أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا» در تفاسیر و ترجمه های فارسی و لاتین بر اساس مطالعه تاریخی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران و در پیِ ایشان، مترجمان، در معنای دو مفهوم «أَلاَّ تُکَلِّمَ» و «سَوِیًّا» از آیه ی 41 سوره ی آل عمران و آیه 10 سوره مریم - که در مورد بشارت حضرت زکریا به حضرت یحیی و واکنش ایشان به این بشارت است - اختلاف دیدگاه دارند. سیر تاریخی تفسیر دو آیه ی مورد بحث، نشان می دهد که مفسران عبارت «أَلاَّ تُکَلِّمَ» را دو گونه تفسیر کرده اند؛ یکی عدم قدرت زکریا در سخن گفتن و دیگری اختیاری بودنِ سخن نگفتن زکریا؛ و در مواردی یک مفسر از دو آیه، دو تفسیر مختلف ارائه داده است. در مورد واژه ی «سَوِیًّا» نیز گاهی آن را حال برای فاعل «أَلاَّ تُکَلِّمَ» و گاهی نیز صفت برای «لَیالٍ» عنوان نموده اند. روایات متعدی نیز در این زمینه وارد شده که از نظر سند مشکل دارند. اختلاف نظر مفسران بر ترجمه های فارسی و لاتین این عبارات تاثیر گذاشته و سبب پیدایش ترجمه هایی مختلف گردیده است. از طرف دیگر این موضوع در عهد جدید نیز آمده است که می تواند مؤید برخی دیدگاه ها باشد. این پژوهش با روش کتابخانه ای و رویکرد تاریخی تطبیقی برای رسیدن به معنای صواب از عبارات مذکور صورت پذیرفته است. نتایج حکایت از عدم توانایی حضرت زکریا در سخن گفتن دارد.
رهیافت های عقل برهانی ذیل تفسیر آیه «شهدالله» با تأکید بر رویکرد تفسیری جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۰۰-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم حوزه علوم قرآنی، تبیین و تفسیر نوع شهادت خداوند و آثار آن در آیه ۱۸ آل عمران است که در این نوشتار، رهیافت های عقل برهانی با توجه به آثار تفسیری و قرآنی آیت الله جوادی آملی مورد بازخوانی قرار گرفت. آیت الله جوادی آملی ذیل آیه: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» متفاوت از نظر علامه طباطبایی که قائل به شهادت قولی و خبری در آیه بوده، ایشان ضمن پذیرش شهادت قولی و فعلی و احتمال انشاء در شهادت، بر شهادت عینی و ذاتی خدا تأکید داشته است. آیت الله جوادی آملی براساس نظریه بسیط الحقیقه بودن واجب، معتقد است چون واجب حق تعالی بسیط محض است، شریک ندارد و از آن جهت که مشهود محض و از پیش معلوم و معروف است، خود برای شناخت خویش کافی است تا یکتایی او نیز اثبات گردد. ایشان تصریح می کند اگر شهادت در آیه قولی یا فعلی باشد، توحید در نظام کیهانی از طریق آیات آفاق قابل استدلال است و اگر مراد از آیه، شهادت عینی یا ذاتی باشد، استدلال بر وحدت خدا از راه ذات اوست، چه عواملی در کار باشد یا نباشد، او واحد است و چون خداوند شاهدی عادل است، عدالتش بر یگانگی اش نیز دلالت می نماید؛ چنان که در برهان صدیقین و آیه ۵۳ فُصّلت نیز چنین دریافت می شود.
کاوشی در مفهوم فرهنگ روزمرّگی از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
78 - 103
حوزههای تخصصی:
«روزمرّگی» از اصطلاحات عصر مدرنیسم است و انسان مدرن را اسیر خود ساخته است. روزمرّگی تکرار زندگی روزمره با اکتفا به اهداف پست و به دور از رشد است. نظر به فراگیر شدن چالش روزمرّگی در دوران معاصر، این پژوهش در نظر دارد تا در چهارچوب روش تحلیلی توصیفی این مفهوم را در قرآن کریم توصیف کند. معادل لفظی صریح و روشنی برای اصطلاح روزمرّگی در قرآن کریم وجود ندارد، اما با مطالعه و تحلیل آیات قرآن به دست می آید که طیف وسیعی از آیاتی که به زندگی دنیا و سبک زندگی مادی اشاره دارد، مشتمل بر مؤلفه های روزمرّگی است. نکته حائز اهمیت آن است که انسان ناگزیر از زندگی روزمره است و این مسئله با روزمرّگی تفاوت دارد؛ ازاین رو در قرآن کریم نیز این دو موضوع از یکدیگر تفکیک شده است. قرآن کریم انسان را از سرگرمی به تکرارهای بی ارزش و اهداف پست نهی می کند و از هرگونه توقف و ایستایی در گذر زمان و رشد نکردن، بلکه افول و سقوط نهی کرده است. این سرگرم شدن به امور روزمره و بی توجهی به رشد و کمال اصیل، انسان را از درک درست معنای حقیقی زندگی باز می دارد و به افسردگی مبتلا می سازد. به میزانی که این نشانه ها در زندگی انسان نمایان شود، او به روزمرّگی مبتلا شده است.
آشنایی زدایی در تضمین های نحوی افعال آیات سوره بقره قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی زدایی یکی از روش های برجسته سازی در یک اثر ادبی است که خروج از زبان معمول و معیار نامیده می شود. استفاده از این روش علمی - ادبی به زیبایی و پویایی کلام، منجر و موجب می شود شنونده و خواننده متن، به آن توجه ویژه ای داشته باشد. همچنین، تضمین نحوی این است که یک فعل به وسیله حرف جر غیرمعمول، متضمن معنای فعل دیگری باشد. درواقع یک فعل دارای دو معنا شود؛ یعنی فعل مذکور یک معنا داشته باشد و حرف جر آن، معنای دیگری به فعل بدهد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی تحلیلی، تضمین های نحوی به کاررفته در آیات سوره بقره را از منظر آشنایی زدایی بررسی کند و میزان توجه قرآن، به استفاده از امکانات زبانی و شگردهای زیباسازی کلمات قرآنی را آشکار سازد. همچنین، بر آن است که تضمین های نحوی به کاررفته در قرآن را با نظریه صورت گرایان در آیات سوره بقره تطبیق دهد. این مقاله با استفاده از کتاب های ادبی، نحوی، لُغوی و تفسیری، تأثیر تضمین نحوی را در فهم معانی کلمات قرآنی بررسی می کند و دشواری های نحوی آیات را با بهره گیری از صنعت تضمین نحوی و تأثیر آن را در بهتر فهماندن معانی قرآن بیان می کند و درصدد بررسی معنای تضمین نحوی افعال در آیات قرآن است.
نقد تفسیر مشهور آیه 52 سوره حج با روی کرد دانش لغت و تفسیر قرآن با قرآن
حوزههای تخصصی:
ترجمه و تفسیر واژگان ازجمله مباحث مهم علم تفسیر است که گاه سبب می شود واژه از معنای اصیل و مراد حقیقی دور گردد و معانی ثانوی، بعید و گاه نوین جای گزین آن شود. توجه به تحول لغت در هنگام بررسی متون کهن از اهمیت شایانی برخوردار است؛ زیرا کلام در متون قدیم با عنایت به معنای اصیل و حاکم در آن برهه زمانی صادرشده است و متأخران با عنایت به معانی غیر از آن معنای اصیل به متن توجه می کنند. واژه مَنَى و دو مشتق آن یعنی تَمَنَّى و أُمْنِیتِهِ در آیه 52 حج از جمله این موارد است. در کتب لغت قدیم معنای اصیل مَنَی را مرگ و تقدیر گرفته اند؛ درحالی که مفسران واژه تَمَنَّى را در معنای آرزو (الأُمْنِیّه) لِحاظ کرده اند. در پی آن پرسش از امکان نفوذ شیطان در ساحت وحی و ماجرای غرانیق در کتب تفاسیر و... در تأملات کلامی مسلمانان ایجاد شده است. در این مطالعه با درنگ و تأمل در معنای این واژگان در کتب لغت قدیم و توجه به سیاق و حقیقت وحی، احتمال حمل واژه تَمَنَّى بر معنای رسیدن و مقدر شدن زمان مرگ پیامبران را مرور خواهیم کرد. فرضیه ما در این مطالعه آن است که تمنا به معنای مرگ، و امنیه نیز به معنای آرزو است. با این روی کرد مرجع ضمیر هاء در کلمه امنیته در آیه 52 سوره حج نیز شیطان خواهد بود.
A Unique Structural Analysis of the Coherence of Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn in Light of the Theory of Symmetrical Order: An Aspect of the Linguistic-Semantic Miracle of the Holy Qur'an(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
143 - 154
حوزههای تخصصی:
The Holy Qur'an, the sacred book of Muslims, is recognized as the miracle of the Prophet of Islam (pbuh). Therefore, over the past 14 centuries, numerous scholars and thinkers have devoted themselves to studying the various aspects of the Qur'an's inimitability ('I'jᾱz). In recent decades, one prominent field in Qur'anic studies attracting Muslim scholars and Orientalists is innovative research in discovering new dimensions of the linguistic-semantic structure, particularly the order in the Qur'an. Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn is the third Surah and one of the Medinan Surahs of the Qur'an, located in the third and fourth Juz' (sections) of the Qur'an. This study, using a descriptive and analytical approach, examines the structural order of Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn. It begins by defining and introducing the concept of symmetric order theory, followed by a rhetorical analysis of Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn. This Surah is divided into eleven sections, and its circular symmetric order is proven using a comprehensive pattern of sequence and internal connection among its sections. Proving the existence of a circular structured order in Surah Ᾱl-e 'Imrᾱn demonstrates the unparalleled depth and precision in the structure of the Qur'an.
بررسی آیه 59 سوره احزاب همراه با نقد شبهات مرتبط با وجوب پوشش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۳۸-۹
حوزههای تخصصی:
از شبهات چالش برانگیز حجاب در سده اخیر میان فقها، مفسران و قرآن پژوهان، حکم پوشش جلباب در آیه 59 احزاب است. برخی آن را حکم مولوی و گروهی ارشادی دانسته اند. قائلان به مولوی بودن این حکم آن را ویژه عصر پیامبراکرم| می دانند. این تحقیق با هدف نقد دو دیدگاه؛ ارشادی بودن حکم پوشش در آیه در مقابل مولوی بودن و نیز موقت بودن آن در برابر دائمی بودن، به روش توصیفی تحلیلی و با اسناد کتابخانه ای به تبیین ادله هر یک از دیدگاه ها به نقد و تحلیل آن پرداخته است. مهم ترین دلیل کسانی که حکم پوشش جلباب را در این آیه حکمی موقتی یا ارشادی دانستند، شأن نزول های ذیل آیه است که موجب شده عبارت «ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ» را تنها برای بازشناسی زن آزاد از کنیز یا شناسایی زنان مؤمن و مسلمان از دیگران بدانند، در نتیجه با عدم وجود کنیز یا نبود زمینه آزار زنان بی حجاب، وجوب جلباب را منتفی دانسته اند؛ هر چند جمعی از اینان در برابر ادله دیگر معتقد به حجاب زنان اند. دستاورد این پژوهش طرح این آیه به عنوان یکی از ادله قرآنی وجوب پوشش به صورت الزامی و دائمی است. با بیان این نکته که کیفیت پوشش جلباب در این آیه به انگیزه دورداشت بیگانگان از آزار جنسی و به نشانه عفت مندی زن است که همچنان وجود دارد.
Tawfīqī1 or Ijtihādī of Naming Surahs of the Qur'an and Its Jurisprudential Effects(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Qur'an, like other holy books, has smaller sections that are called "Surahs" based on the Qur'anic verses. The significant and privileged position of the Qur'an is accepted by all Islamic religions, and the effort to preserve this position, along with the divinity of its words, has caused most of the debates that refer to the structure of the Qur'an to be considered Tawfīqī (non-arbitrary) matters. The arrangement of the verses and the scope of the Surahs is one of the things that there is a consensus on their being non-arbitrary; However, there are two general views regarding the naming of the Surahs of the Qur'an. Most of the Qur'anic scholars believe that based on narrative and rational reasons, the naming of Surahs is one of the non-arbitrary matters; while some experts have considered it as a matter of ijtihād2. The acceptance of each point of view will have different jurisprudential effects. This research is of a qualitative type and has investigated the mentioned issue through a descriptive-analytical method based on content analysis. This study by inferring the arguments of both views and relying on the historical analysis of the stages of naming the Surahs of the Qur'an, has preferred the view of Ijtihādī-oriented naming. Of the most important jurisprudential effects of accepting ijtihād in naming Surahs of the Qur'an is the permissibility of accepting new names for Surahs, the point that the Qur'anic names do not imply the valuing of people or the subject, the impossibility of inferring jurisprudential rulings by referring to the names of the Surahs or proving the virtue of names, etc.