مطالب مرتبط با کلیدواژه

زیادت


۱.

نحوه ی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عینیت زیادت علامه طباطبایی ذات الهی صفات کمالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۰ تعداد دانلود : ۴۸۹
علامه طباطبایی در آثار خود، دیدگاه های متفاوتی درباره ی نحوه ی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی دارد: الف) عینیتِ صفات با یکدیگر و با ذات الهی، ب) عینیت یک طرفه، ج) عینیت مفهومی و مصداقی ذات الهی با صفات. چنین به نظر می رسد که این سه دیدگاه بر مبانیِ متفاوت و در طول یکدیگر استوار است. هر دیدگاه با حفظ موضوع و مبانی اش تحقق داشته و دیدگاه های دیگر را نیز نقض نمی کند. در دیدگاه نخست، عینیت دو طرفه ی صفات کمالی با یکدیگر و با ذات الهی، کثرت مفهومی صفات الهی و وحدت تشکیکیِ غیر تفاضلیِ آن ها بر اساس آثار علامه طباطبایی تبیین می شود. دیدگاهِ عینیت یک طرفه اصطلاح مختصِ علامه طباطبایی است و چنین به نظر می رسد که با تحلیل مقامات الهی از نظر ایشان، می توان این دیدگاه را تبیین نمود. دیدگاه سوم مبتنی بر نظریه ی بدیعِ علامه طباطبایی یعنی توحید اطلاقی است، که نهایتاً به نفیِ نحوه ی اتصاف ذات الهی به صفات کمالی می انجامد.
۲.

ماهیت الهی از دیدگاه فخر رازی، خواجه نصیر الدین طوسی و ملاصدرا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ماهیت وجود زیادت عینیت فخر رازی خواجه نصیر طوسی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۳۸۸
مسئله اثبات یا نفی ماهیت به معنی الاخص برای واجبالوجود، جزء مسائل اساسی و تأثیرگذار در مباحث خداشناسی فلسفی است؛ زیرا با مسئله بساطت ذات الهی رابطه تنگاتنگی دارد. در این مقاله، این مسئله از دیدگاه سه تن از بزرگان، یعنی فخر رازی، خواجه نصیر طوسی و ملاصدرا با روشی تحلیلی بررسی شده و تفاوت دیدگاهها مشخص میشود. فخر رازی در آثارش، نظر ثابتی ندارد. در برخی آثارش دیدگاه عینیت و در برخی دیگر زیادت وجود بر ماهیت را پذیرفته است. خواجه نصیر طوسی نیز معتقد به عینیت وجود و ماهیت در واجب تعالی است. ملاصدرا، بنیانگذار حکمت متعالیه، بر اساس دیدگاه مبناییاش، یعنی اصالت وجود، قائل به عینیت وجود و ماهیت در واجبالوجود است. تفاوت دو دیدگاه مشایی و صدرایی پیرامون ماهیت الهی این است که بر اساس مکتب مشاء و دیدگاه خواجه وجود و ماهیت الهی، وجودی در کنار دیگر ماهیات است، اما بر اساس دیدگاه ملاصدرا که واجب تعالی را تنها وجود مستقل و بقیه وجودها را وجودی رابط میداند، تنها حقیقت بالذات هستی، وجود و ماهیت باری تعالی است و بقیه ماهیات، وجودهای طفیلی و وابسته به وجود حق تعالی هستند.
۳.

رابطه ذات و صفات الهی ازنظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۶
یکی از مسائل مهم و چالشی در باب صفات الهی، مسئله رابطه وجودی ذات و صفات الهی و کیفیت اتصاف ذات به صفات کمال است. خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب تجریدالاعتقاد از نظریه «عینیت ذات و صفات کمالی خداوند» دفاع کرده و آن را بر ویژگی واجب الوجود بودن خدا استوار ساخته است. اینک این پرسش مطرح است که چگونه می توان فقط با اتکا بر وجوب وجود، نظریه عینیت صفات و ذات الهی را مدلَّل کرد. فرضیه مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، آن است که خواجه، مفهوم «وجوب وجود» را عنوانی شامل برای برخی از مبانی وجودشناختی و الهیاتی خود قرار داده تا نظریه عینیت را مدلل کند. عمده مبانی وجودشناختی او در این مبحث، عبارت است از اشتراک مفهوم، اصالت و تشکیک وجود. همچنین بهره گیری او از برخی اصول الهیاتی مانند «عینیت وجوب ذاتی با وجود حق تعالی» «وحدت واجب بالذات» «بساطت حقیقت واجب بالذات» و «استغنای واجب بالذات» که برای استدلال کامل تر نظریه عینیت، مدد می رساند.
۴.

اضمار و زیادت حرف «لا» در قرآن با بررسی چالش های تفسیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
حذف و زائدبودن برخی حروف در قرآن کریم ازجمله مباحث چالش برانگیز در بین مفسران است. برخی علمای نحو، بین حذف و اضمار فرق قائل می شوند؛ حذف آن است که اثری از کلمهٔ محذوف در کلام نباشد، برخلافِ اضمار که در لفظ، پنهان؛ ولی در معنا، مدنظر است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و رجوع به کتب تفسیری درصدد بیان آیاتی است که در آن ها حرف «لا» مضمر یا زائد است و سپس اقوال گوناگون نحویان در خصوص آن آیات را بیان می کند و باتوجه به بافت و سیاق کلام به تحلیل و بررسی آن ها می پردازد. طبق بررسی کتب تفسیری و آرای نحویان، اضمار حرف «لا» به دو صورت قیاسی و سماعی است که فقط در آیهٔ 85 سورهٔ یوسف، قیاسی و در دیگر آیات، سماعی است. در آیات مدنظر، کوفی ها به اضمار حرف «لا» و بصری ها به تقدیرِ مضاف معتقدند. توجه به بافت و سیاق کلام، ازجمله موارد مهم در تفسیر و فهم متن است. درنظرگرفتن سیاق متن در آیاتی که حرف «لا» مضمر است، منجر به تأکید معنای کلام شده است. همچنین می توان بدون اضمار حرف «لا» به ترجمه و معنایی صحیح از آیات دست یافت. زیادت حرف «لا» در قرآن به معنای بیهوده بودن آن در کلام نیست؛ بلکه باتوجه به سیاق متن برای افادهٔ تأکیدِ نفی است.