فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۳٬۷۲۸ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
1 - 19
حوزههای تخصصی:
مثبت اندیشی از مقوله های پرکاربرد در علم روانشناسی است که درایجاد رضایت باطنی و آرامش درونی انسان، نقش بسزایی دارد. این حس آرامش، شادی و سلامتی در زندگی، در گرو نگرش انسان نسبت به زندگی و تحلیل او از رویدادها و حوادث می باشد. از سویی دیگر، آموزه های اسلام و به ویژه احادیث قدسی نقش مهمی در ایجاد این بینش در فرد داشته و با ارائه مضامین و محتواهای عالی به تقویت باورمندی مثبت گرایی نسبت به زندگی و و هدف آفرینش و چگونگی رویارویی انسان در حوادث و مشکلات می پردازد. این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل مثبت اندیشی و با تاکید بر مقوله احسان و نیکوکاری از نگاه علم روز روانشناسی و نیز اندیشه اسلامی مثبت گرا و با تاکید بر احادیث قدسی، انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سازه مثبت اندیشی در نگاه آموزه های اسلامی در عین مشابهت های بسیاری با ادبیات روان شناسی، دارای امتیازاتی نیز نسبت به این مقوله می باشد. از موانع احسان در اندیشه مثبت گرا می توان به منت، بخل، ازدیاد طمع، غفلت از خود واقعی و از عوامل زمینه ساز احسان در اندیشه مثبت گرا میتوان به درک ارزش کارخیر و گره گشایی از مشکلات همنوعان، کمک به سائل به عنوان ابزاری برای آزمایش انسان، وعده پاداش الهی به حامیان ایتام اشاره نمود.
بررسی دلالت های واژگانی در داستان سجده فرشتگان بر آدم (ع) بر اساس بافت زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
63 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین در پژوهش های زبانی، به ویژه علم معناشناسی توجه به بافت متن است. در واقع کشف زنجیره معنایی واژگان در پرتو بافت میسر می باشد. از آنجا که تمامی واژگان قرآن کلمات وحی می باشند تکرار برخی از آیات در عین وجود اختلافاتی جزئی بدون دلیل نیست. از این رو، توجه به آیات متشابه لفظی اهمیت می یابد که جز از طریق توجه به مقوله بافت و توجه به رویکرد همنشینی و جانشینی نمی توان به جزئیات و معانی ظریف آیات متشابه پی برد. هدف از این پژوهش، بررسی واژگان داستان سجده فرشتگان به آدم (ع) و سرپیچی شیطان از فرمان الهی با رویکرد بافت زبانی با روش توصیفی – تحلیلی است. یافته های این پژوهش نشان داد که واژگان ب ه ک ار رفته در آیات متشابه داستان سجده آدم در سوره های پراکنده قرآن کریم در یک زنجیره معنایی با یکدیگر در ارتباطند به گون ه ای ک ه واژگان آن چنان در بافت خویش، دقی ق ب ه کار رفته که امک ان جانش ینی آن ه ا ب ا سایر واژگان وجود ندارد.
روش های تدریس و آموزش تفسیر قرآن در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
155 - 172
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی شیوه های تدریس تفسیر قرآن مدرسان حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی می پردازد و هدفش استفاده از تجارب گذشته برای آموزش بهتر تفسیر قرآن در آینده است. شیوه مطالعه، کتابخانه ای و گاهی مشاهدات میدانی، و روش حل مسئله توصیفی تحلیلی بوده است. یافته های بررسی نشان می دهد که با توجه به اختلاف سطوح تحصیلی و تفاوت سبک ارائه تفسیر، در سده اخیر سه روش تدریس تفسیر در حوزه علمیه قم رایج بوده است: روش غیرفعال، نیمه فعال و فعال. روش غالب تدریس تفسیر در حوزه علیمه قم، روش غیرفعال با شیوه توضیح و سخنرانی بوده است. تدریس تفسیر به روش نیمه فعال که با مشارکت دادن بخشی از فراگیران در فرایند آموزش همراه است، در رتبه بعدی قرار دارد. گونه سوم، یعنی روش فعال در آموزش تفسیر، در طول سده کمتر مورد اهتمام مدرسان حوزه علمیه قم بوده و بیشتر در دو دهه پایانی این سده و در مراکز تخصصی به کار گرفته شده است. روش فعال به دو شیوه پرسش و پاسخ و مشارکت دادن فراگیران در بحث و ترغیب به ارائه کنفرانس یا به شیوه حل مسئله توسط فراگیران با راهنمایی استاد اجرا شده است.
کاوشی در مفهوم فرهنگ روزمرّگی از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
78 - 103
حوزههای تخصصی:
«روزمرّگی» از اصطلاحات عصر مدرنیسم است و انسان مدرن را اسیر خود ساخته است. روزمرّگی تکرار زندگی روزمره با اکتفا به اهداف پست و به دور از رشد است. نظر به فراگیر شدن چالش روزمرّگی در دوران معاصر، این پژوهش در نظر دارد تا در چهارچوب روش تحلیلی توصیفی این مفهوم را در قرآن کریم توصیف کند. معادل لفظی صریح و روشنی برای اصطلاح روزمرّگی در قرآن کریم وجود ندارد، اما با مطالعه و تحلیل آیات قرآن به دست می آید که طیف وسیعی از آیاتی که به زندگی دنیا و سبک زندگی مادی اشاره دارد، مشتمل بر مؤلفه های روزمرّگی است. نکته حائز اهمیت آن است که انسان ناگزیر از زندگی روزمره است و این مسئله با روزمرّگی تفاوت دارد؛ ازاین رو در قرآن کریم نیز این دو موضوع از یکدیگر تفکیک شده است. قرآن کریم انسان را از سرگرمی به تکرارهای بی ارزش و اهداف پست نهی می کند و از هرگونه توقف و ایستایی در گذر زمان و رشد نکردن، بلکه افول و سقوط نهی کرده است. این سرگرم شدن به امور روزمره و بی توجهی به رشد و کمال اصیل، انسان را از درک درست معنای حقیقی زندگی باز می دارد و به افسردگی مبتلا می سازد. به میزانی که این نشانه ها در زندگی انسان نمایان شود، او به روزمرّگی مبتلا شده است.
رهیافتی جدید در معناشناسی واژه «کَبَد» با توجه به آیه 4 سوره بلد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 4 سوره بلد، درباره چگونگی خلقت انسان می فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ». فهم عمیق این آیه، نیازمند رمزگشایی دقیق از واژه «کَبَد» است. بیشتر مترجمان و مفسّران متأخر، معنای این کلمه را تنها به «رنج و سختی» اشاره و آیه را این گونه ترجمه کرده اند: «خداوند انسان را در رنج و سختی آفریده است»؛ اما آیا این نگاه تک بعدی منفی به آفرینش انسان، سبب ناامیدی او در زندگی نمی شود؟ آیا این مفهوم با رحمت و حکمت پروردگار تناسب دارد؟ طرح این سؤالات، فرضیه وجود معنای دیگری از واژه کبد و فهم دیگری از آیه را تقویت می کند. بنابراین، در پژوهش پیش رو با هدف دستیابی به معنایی جدید از واژه «کبد» و به دنبال آن کشف مفهومی متفاوت از آیه، به بررسی معناشناختی واژه «کبد» براساس لغت نامه ها، تفاسیر قدیم و جدید، روایات معصومان(ع) و تحلیل تاریخی این واژه در زبان عبری و متون دینی تورات و انجیل پرداخته و با کمک سیاق شناسی و ساختارشناسی و مستندات تفسیری و روایی و بررسی موضوعی آیات مربوط به خلقت انسان، به این نتیجه رسیده است که: ضمن احترام به مفسران متقدم که تنها از واژه کبد معنای رنج و سختی برداشت کرده اند، معنای دقیق تر واژه کَبَد در این آیه، «استواری، راست قامتی، اعتدال و قوام» است و بر این اساس، ترجمه آیه این گونه پیشنهاد می شود: «انسان را راست قامت، دارای تناسب اندام و معتدل آفریدیم»؛ از این رو، با جمع میان معانی واژه کَبد، می توان به فهم جدیدی از آیه درباره خلقت انسان دست یافت.
نگرشی تحلیلی به مضمون «إِنِّی أُوتِیتُ الْقُرْآنَ وَمِثْلَهُ مَعَهُ»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
89 - 106
حوزههای تخصصی:
روایات متعددی در کتاب های شیعه و اهل سنت وجود دارد که به احادیث نزول «مثل» و «مثلین» قرآن معروف است؛ ازجمله: «إِنِّی أُوتِیتُ الْقُرْآنَ وَمِثْلَهُ مَعَهُ» و «أوتیتُ الْقُرآنَ وَمِثْلَیهِ». محتوای این روایات، نزول یک یا دوبرابر قرآن به همراه نزول خود قرآن از سوی خدا بر پیامبر گرامی (ص) است. با توجه به جایگاه محوری قرآن میان مسلمانان و اهمیت آن در معارف اسلامی، روایات معیت نزول «مثل» و «مثلین» با قرآن، اذهان اندیشوران فریقین را برای کشف چیستی آن و چگونگی ارتباط آن با قرآن به خود مشغول داشته است. نتیجه تلاش علمی ایشان، تفسیر «مثل» به «سنت» بوده است. به این دیدگاه اشکالاتی وارد است. قراین و شواهد موجود در خود این روایات و دیگر احادیث نشان می دهد اراده خصوص «وحی بیانی و تفسیری» از «مثل» و «مثلین»، نزدیک تر به حقیقت و بلکه متعین است، نه «سنت» به معنای اصطلاحی و عام که مطالب غیرمرتبط با تفسیر قرآن را نیز شامل می شود.
کاربرد زیبایی شناسانه دو صفت «احد» و «صمد» در قرآن طبق ساختارگرایی و سبک شناسی آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
117 - 134
حوزههای تخصصی:
«احد» و «صمد» دو صفت الله، در قرآن دارای سبک و ساختاری زیبایی شناسانه در دو محور جانشینی وهم نشینی است و اشاره به یگانگی و بی نیازی الله در عین نیازمندی بقیه به او دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، سبک شناسی آماری و رویکرد ساختارگرایی، طبق نظریه دوسوسور و در دو محور جانشینی وهم نشینی، درصدد بررسی کاربرد زیبایی شناسانه دو صفت «احد» و «صمد» در قرآن است. صفت «احد» 73 بار در قرآن تکرار شده که فقط یک بار به عنوان صفت الله در آیه اول سوره توحید در ساختار جمله اسمیه و مثبت و در جایگاه فصل بلاغی به صورت نکره برای بزرگداشت الله و ناشناخته ماندن او و نشان دادن جدایی او از تمام موجودات در یگانگی و اثبات یگانگی همیشگی او ذکر شده است. صفت «صمد» نیز فقط یک بار در قرآن آمده است. در آیه دوم سوره توحید، این کلمه صفت الله است و در ساختار جمله اسمیه و مثبت و در جایگاه فصل بلاغی همراه با الف ولامِ حصر قرار گرفته است تا وجود فقط یک بی نیاز همیشگی یعنی الله را ثابت کند. کیفیت به تصویر کشیدن این مفاهیم حاصل از صفت «احد» و «صمد» از خلال تناسب آن دو با معانی شان و ساختار جملات، طبق ساختارگرایی، در دو محور جانشینی و همنشینی سوسور به جای دو صفت «واحد» و «غنیّ» یا «قویّ» یا مترادف های دیگر حاصل می گردد. این مفاهیم با قرار گرفتن در همنشینی واژگان متناسبِ «هو» و «الله» و تکرار «الله» دال بر وابستگی دو صفت به هم و تأییدکننده یکدیگر برای اثبات یگانگی الله از خلال بی نیازی او، به زیبایی به تصویر کشیده شده است؛ به گونه ای که صفت «صمد»، علاوه بر بی نیازی همیشگی الله، یگانگی همیشگی اش را هم ثابت می کند.
تفسیر «استعفاف» و چگونگی دستیابی به آن با محوریت آیه 33 سوره نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۰-۹
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم برای تعامل صحیح با غریزه جنسی دو راهکار «نکاح و استعفاف» را ارائه نموده است. از منظر قرآن تنها راه صحیح برای ارضای غریزه جنسی، نکاح است، اما کسانی که دسترسی بدان ندارند، به «استعفاف» امر شده اند. نوشته پیش رو تلاشی است توصیفی تحلیلی در آشکار ساختن چیستی، چرایی و چندگونگی استعفاف و چگونگی دستیابی به آن در پرتو آیات قرآن با تأکید بر آیه 33 سوره نور. از یافته های پژوهش می توان دانست استعفاف، خواستن پدیداری حالتی برای نفس است که با آن از بروز نابه جای شهوت جنسی جلوگیری شود و روح پاکدامنی حاکم گردد. در تفاسیر، وجود دو دیدگاه درباره معنای اصطلاحی استعفاف، باعث اختلاف نظر در کشف مراد الهی از آن شده است؛ از این رو برخی امر به آن را عام و برخی خاص می دانند. بر پایه نتیجه پژوهش، استعفاف قسیم «انکاح» و مختص کسانی است که هیچ کدام از اقسام ازدواج دائم و موقت برایشان فراهم نیست و تفسیر آن به ازدواج موقت با عام بودن معنای استعفاف تناسب دارد، اما موافق با سیاق آیه نیست. راهکار استعفاف در ابعاد شناختی، پذیرش جهان بینی درست، توجه به کرامت انسانی است و بر اساس آن، الگو پذیری از اسوه های قرآنی عفاف نمود می یابد. همچنین از آیات قرآن کریم، راهکار کنترلی به دست می آید و چهار ساحت: پندار، دیدار، شنیدار و ارتباط را شامل می شود.
واکاوی مصداق «یوم الفتح» بر اساس دلالت سیاق آیات پایانی سوره سجده: پژوهشی در چیستی مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۶۸-۳۹
حوزههای تخصصی:
ترکیب «یوم الفتح» در آیه 29 سوره سجده از جمله تعابیر قرآنی، است که بر اساس روایات، ناظر به مهدویت است. در بیشتر تفاسیر اجتهادی، با إکتفاء به نقل روایت، اقوال دیگری نظیر: «فتح مکه»، «پیروزی در جنگ بدر»، «حکم یا قضاء میان مردم در قیامت»، «قضاء میان رسول الله| و امت در آخرالزمان» یا «عذاب استیصال در دنیا»، به عنوان مصداق «یوم الفتح» مطرح و مورد بحث قرار گرفته است و هر یک با اشکال هایی روبرو است. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، بر آن است تا وجه تناسب میان آیات 23 تا 30 سوره سجده را طی سه مرحله مورد مطالعه قرار دهد و بر اساس دلالت سیاق آیات مذکور، قول معصوم^ مبنی بر «فتح دنیا به روی امام قائم#» را به عنوان صحیح ترین دیدگاه در تعیین مصداق «یوم الفتح»، مورد تأکید قرار دهد. حاصل پذیرش چنین نتیجه ای دست یابی به رویکردی قرآنی برای مطالعه واقعه ظهور امام زمان# از طریق مفاهیم و مباحث مطرح در آیات پایانی سوره سجده خواهد بود.
مکاتب تفسیری رایج در حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در دانش تفسیر قرآن، همانند برخی از دانش های دیگر، در طول زمان مکاتب مختلفی پدید آمده است. روش ها و آثار تفسیری مفسران حوزه علمیه قم در سده اخیر نیز قابل ارجاع به مکاتب تفسیری مختلفی است. این مقاله با رویکرد تاریخی و روش توصیفی تحلیلی می کوشد با شناسایی تفاسیر مهم و قابل اعتنای عالمان حوزه علمیه قم در سده اخیر و کشف و تحلیل روش و اصول تفسیری به کاررفته در آنها، مکتب تفسیری مورد اتّباع هر یک از آنان را مشخص و به معرفی و تحلیل آن بپردازد. حاصل پژوهش نشان می دهد که مفسران سده اخیر حوزه علمیه قم تابع سه مکتب تفسیری مختلف بوده اند: 1. مکتب تفسیری اجتهادی قرآن به قرآن به دو شکل افراطی و اعتدالی؛ 2. مکتب تفسیری اجتهادی روایی؛ 3. مکتب تفسیری اجتهادی نسبتاً جامع.
آشنایی زدایی در تضمین های نحوی افعال آیات سوره بقره قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی زدایی یکی از روش های برجسته سازی در یک اثر ادبی است که خروج از زبان معمول و معیار نامیده می شود. استفاده از این روش علمی - ادبی به زیبایی و پویایی کلام، منجر و موجب می شود شنونده و خواننده متن، به آن توجه ویژه ای داشته باشد. همچنین، تضمین نحوی این است که یک فعل به وسیله حرف جر غیرمعمول، متضمن معنای فعل دیگری باشد. درواقع یک فعل دارای دو معنا شود؛ یعنی فعل مذکور یک معنا داشته باشد و حرف جر آن، معنای دیگری به فعل بدهد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی تحلیلی، تضمین های نحوی به کاررفته در آیات سوره بقره را از منظر آشنایی زدایی بررسی کند و میزان توجه قرآن، به استفاده از امکانات زبانی و شگردهای زیباسازی کلمات قرآنی را آشکار سازد. همچنین، بر آن است که تضمین های نحوی به کاررفته در قرآن را با نظریه صورت گرایان در آیات سوره بقره تطبیق دهد. این مقاله با استفاده از کتاب های ادبی، نحوی، لُغوی و تفسیری، تأثیر تضمین نحوی را در فهم معانی کلمات قرآنی بررسی می کند و دشواری های نحوی آیات را با بهره گیری از صنعت تضمین نحوی و تأثیر آن را در بهتر فهماندن معانی قرآن بیان می کند و درصدد بررسی معنای تضمین نحوی افعال در آیات قرآن است.
بررسی تطبیقی روش تفسیر واعظانه در تفسیر روض الجنان و تفسیر سورآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
173 - 192
حوزههای تخصصی:
تفاسیر واعظانه از جمله تفاسیری است که به منظور وعظ، ارشاد، هدایت و در نتیجه تربیت معنوی عموم مردم به رشته تحریر درآمده و مفسرانی همچون عتیق نیشابوری (سورآبادی) و ابوالفتوح رازی از جمله مفسرانی هستند که در کتب تفسیری خود به بیان جلوه های واعظانه از آیات قرآن کریم پرداخته اند. معرفی و بیان ویژگی های این تفاسیر، به دلیل ترویج بیشتر تعالیم و آموزه های دینی در میان عموم مردم، ضروری می نماید. این پژوهش بر آن است که با نگاهی توصیفی و تحلیلی، به بررسی دو تفسیر واعظانه روض الجنان ابوالفتوح و تفسیر سورآبادی بپردازد و مولفه ها و رویکردهای واعظانه آنها را بیان نماید. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تفاسیر پیش گفته، همچون دیگر تفاسیر واعظانه، آموزشی هستند، جذابیت بالایی داشته و در آنها پند و اندرز به وفور مشاهده می شود. تأکید بر اشعار، قصص، باورهای عامیانه، توجه به مباحث کلامی، بیان مسایل ماورائی، آرایه های ادبی و باورهای عصری از مولفه ها و رویکردهای مهم مشترک تفاسیر سورآبادی و روض الجنان به شمار می آید. و از جمله وجوه تمایز این دو تفسیر آن است که در تفسیر روض الجنان توجه به اشعار فارسی، بررسی قصص تمامی انبیاء، نقد اسرائیلیات و اساطیر مدنظر قرار گرفته، درحالی که در تفسیر سورآبادی از توضیح زندگی و حوادث برخی پیامبران اجتناب شده و جز در یکی دو مورد ردپایی از نقد اساطیر و اسرائیلیات به چشم نمی خورد. گذشته از اینکه در تفسیر سورآبادی نسبت به تفسیر روض الجنان، شمار زیادی مولفه های اسرائیلی وجود دارد
Study of the Meaning of the Word “Shahr” in the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The word “Shahr” is an important word in the calendar system of the Qur'an. As the main element of the Qur’an, words have a special place within its text. Therefore, studying and analyzing the meaning of Qur’anic words is a necessary method of understanding and correct interpretation of verses. This article aims to investigate the meaning of the word shahr in the Qur'an based on a descriptive-analytical method; Explaining the literal and idiomatic meaning, the application of this word in the Qur'an are as follows: the time to do or leave a certain task, measurement tool for valuing a specific phenomenon, one of the main bases of the calendar, and expressing God's genesis law in the number of months of the year. Some of the examples of shahr in the Qur'an are specific, meaning the crescent moon. In the cases where there is no specific example, it means the crescent moon in the customary and literal sense, which in order to observe caution and make calculations easier in custom, it is also used to mean a numerical month (30 days). Since God has based the guidance and development of humans on time, at the end of some of the discussed verses, God speaks about the piety and the need to pay attention to Divine limits, such as observing the limits of certain months and their rules
Answer to Misconception of Materiality of Extravagance; An Etymological and Semantic Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Commentary writing on the Holy Qur'an has been a very important matter due to the position of this book among Muslims. Many works have been written in this field since long ago. One of the important points regarding the interpretations is their effect on the understanding of the Book by ordinary people and as a result, forming a public discourse of the Holy Qur’an. Extravagance (isrāf) is a Qur’anic term that occurs 23 times in this Holy Text. The discourse in the general culture of the meaning of extravagance brings the misconception that it has only a material and economic meaning. Based on this concept, many commentators have taken the task of justifying some of the uses of extravagance, such as “asrafū ‘alā anfusihim.” This research intends to answer the doubt by using etymological methods and structural semantics, in library tools. It concludes that there are two types of extravagance in the Holy Qur’an: first, the economic and material extravagance that is related to the consumption and can be seen in usages such as “kulū wal-shrabū wa lā tusrifū”. Second, which results from the application of the two mentioned methods, is equal to the mental state arising from excitement, greed, and lust. This meaning does not necessarily relate to the consumption, but appears in applications such as “lā tusrif fī al-qatl”.
بازخوانی وجوه تفسیری استثناءِ ناظر به ابراهیم (ع) در آیه چهارم سوره ممتحنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۱۷۸-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
در تعیین مستثنی منه «الا» در آیه: «إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ» سه وجه بیان شده است: «استثناء متصل و مستثنی منه، اسوه بودن»، «استثناء منقطع و مستثنی منه، تبری جستن» و «استثناء منقطع، جمله معترضه و مستثنی منه، اشاره به زمان تبری جستن». در این پژوهش که با روش تحلیلی انتقادی انجام شده است، نگارندگان ضمن بررسی و نقد ادله هر یک از وجوه سه گانه، وجه سوم را برگزیده اند. بر اساس نتایج پژوهش، برخورد ابراهیم× با عمویش آزر، دو مرحله داشته است؛ مرحله قبل از تبیّن قطعی بر کفر و مرحله بعد از تبیّن قطعی بر کفر. تبری جستن ابراهیم× از عموی کافرش در مرحله اخیر قرار دارد و از اطلاق جمله «إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» به دست می آید. در مقابل در مرحله قبل از تبیّن قطعی بر کفر، استغفار برای کافر نه تنها جایز بلکه وظیفه است و تبری از آنان جایز نیست؛ چنان که ابراهیم× زمانی که بر هدایت و بازگشت عمویش از کفر امید داشت، به او وعده استغفار داد. استثناء در سوره ممتحنه نیز به این زمان اشاره دارد. با توجه به اطلاق آیه، دیگران نیز با تاسی از ابراهیم× می توانند برای کافرانی که به هدایت آنان امید دارند؛ اعم از خانواده یا غیرخانواده، استغفار نمایند. بر این اساس ابراهیم× در همه اعمالش، از جمله استغفار برای عموی کافرش، اسوه و الگو برای بشریت است.
بررسی تفسیری «لسان قوم» در آیه 4 سوره ابراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۹۲-۶۹
حوزههای تخصصی:
از جمله آیاتی که در تفسیر آن اختلاف آراء بسیاری وجود دارد آیه چهارم سوره ابراهیم: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ ...» است. به رغم روشنی واژگان به کار رفته در آیه، مفهوم فراز «لسان قوم» معرکه آراء مفسران و پژوهشگران علوم قرآنی است. با مطالعه بیانات مفسران در ذیل آیه و دیدگاه های محققان، نظرات آنها در چهار دیدگاه قابل دسته بندی است. نویسنده با بررسی و تحلیل دیدگاه ها به این نتیجه دست یافته است که منظور از «لسان قوم» هماهنگی محتوای وحی با فهم و سطح درک مخاطبان و به تعبیر دیگر همراهی قرآن با زبان قوم است. سیاق آیه، حکمت ارسال رسولان الهی و حکمت پیام رسانی (تفهیم و مفاهمه) از ادله مورد استناد نویسنده در تأیید این دیدگاه است.
تفسیر آیه 88 سوره نمل با نگاه به نظریه حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۴۶-۱۲۲
حوزههای تخصصی:
آیه 88 سوره نمل سخن از حرکت کوه ها و تشبه آن به حرکت ابرها را به میان آورده است. مفسرین در تفسیر این آیه شریفه وجوه مختلفی را بیان کرده اند. صدرالمتالهین مراد از حرکت را در این آیه، حرکت جوهری قلمداد کرده است. هدف از این پژوهش بررسی تفاسیر مختلف این آیه و تاثیر نظریه حرکت جوهری در تفسیر آن است. محقق در این پژوهش با روش تحلیل – انتقادی به بررسی تفاسیر مختلف از این آیه پرداخته است و چگونگی تطبیق حرکت جوهری بر آیه شریفه را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه ای که در نهایت حاصل شد این است که از میان سه تفسیر رایج در خصوص این آیه، تفسیر به حرکت کوه ها در روز قیامت و متلاشی شدن آن ها قابل نقد است؛ اما تفسیر به حرکت مکانی کوه ها به تبع حرکت انتقالی زمین و همچنین حرکت جوهری کوه ها و اجسام انسانها، بلکه همه موجودات مادی قابل قبول و صحیح است.
بررسی تحلیلی و تفسیری ریشه و زمینه های طغیان انسان با تأکید بر آیات سوره علق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۱۲۴-۹۹
حوزههای تخصصی:
طغیان از مهم ترین آسیب های زندگی فردی و اجتماعی انسان و بزرگترین چالش پیش روی بشر امروزی است. درمان این آفت می تواند بسیاری از ناملایمات و ناهماهنگی های زیست اجتماعی انسان ها را کنترل یا دفع نماید. در اهمیت این مسئله همین بس، که خداوند متعال در اولین سوره ای که بر رسول الله| نازل فرمود از طغیان به عنوان بزرگترین آسیب انسان یاد نموده و به ریشه، زمینه جریان طغیان، راهکار های کنترل و دفع آن اشاره کرده است. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و تفاسیر ارزشمند نگارش یافته است. از نوآوری پژوهش سوره ای و صرفاً با تکیه بر تفسیر آیات سوره مذکور برای حل مسئله بهره برده است. سوره علق گام نخست تحول در وجود انسان را ارائه داده است؛ ازاین رو با تأمل در به هم پیوستگی مفهومی آیات این سوره و بهره مندی از تفاسیر به دست می آید سرکشی، آسیب طبیعت وجود مادی انسان و دور شدن وی از آموزه های فطرت الهی است که از محیط به انسان سرایت می کند و خداوند با تبیین علل و زمینه های سرکشی و آثار استمرار برآن راهکار برون رفت از آن را در این سوره ارائه داده است.
کاوش هایی از نشانه های زیباشناختی در آیات قرآن کریم (مطالعۀ موردی قَسَم و کاربردهای موضوعی آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
49 - 67
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم با داشتن عنوان الکتاب متضمن مباحث مهم و ارزشمندی است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در زندگی انسان دخیل است. از جمله مباحثی که خداوند در قرآن کریم به آن پرداخته است، مبحث قسم و مباحث مربوط به آن است. اسلوب قسم به عنوان یکی از اسالیب پربسامد در قرآن کریم، یکی از شیوه های تأکید و استوارسازی سخن است که خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم مواردی از قسم را ذکر کرده که نشانگر ارتباط ویژه بین یاد کننده قسم(خداوند) و آنچه که بدان قسم یاد شده، است. هر چه شأن و مقام یادکننده قسم بالاتر باشد حکایت از اهمیت بالای آن موضوع دارد. از منظر علمای نحو قسم جمله-ای است که با آن خبر مورد تأکید قرار می گیرد. از جمله نتایج پژوهش اینکه در آیاتی که به ذات اقدس الهی قسم یاد شده، هدف از این قسم، فرستادن رسولان الهی جهت اتمام حجت است. قسم در چنین آیاتی در قالب روایت و داستان گونه بیانگر جلوه زیبایی کاربرد قسم در قرآن است. میزان به کارگیری عناصر تأکید که قسم برجسته ترین نوع آن است، با توجه به عوامل پیرامونی متفاوت است و این نشان دهنده زیباشناسی قسم در آیات قرآن است و آن چیزی که به آن قسم یاد می شود باید ارجمندتر و شریفتر از آن چیزی باشد که به خاطر آن قسم یاد می شود.
بررسی مصادیق قرانی حکمت متعالیه درحوزه جهان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
79-100
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان مهمترین رکن ساختار حکمت متعالیه و عمود خیمه این مکتب و نظام فلسفی، از نقشی قابل توجه برخوردار است. صدر المتألهین عشق و ارادتی زاید الوصف به قرآن کریم داشته و تمامی معارف و هنرهایش را سرانجام در استخدام فهم بیشتر این معجزه بزرگ الهی قرار داده است به گونه ای که با اعتقاد شدید و راسخ به قرآن کریم و حدیث که نه فقط در حل برخی از مسائل از روح قرآن الهام گرفته است بلکه در برخی از مسائل جهان شناسی اصل آیات قرآنی را بعنوان مؤید استدلال خود قرار می دهد . او در آیات زیادی به مسائل مختلف در باب جهان هستی به عنوان آیات الهی اشاره می کند که در این مقاله به پاره ای از مبانی فکری و دیدگاه ههای ملاصدرا در باب جهان شناسی از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود، امکان و وجوب، قوه و فعل، حرکت جوهری، حادث و قدیم و آفرینش جهان هستی به استناد آیات قرآنی می پردازد.