فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۳٬۶۸۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی مفاهیم ذهنی، و ملموس و محسوس ساختن امور معنوی، در قالب پدیده های عینی، در جای جای قرآن کریم به چشم می خورد. اغلب این تصویرسازی ها از طریق استعاره های مفهومی بوده و خداوند تبارک و تعالی کلیدی ترین مفاهیم قرآنی را که نقش به سزایی در جهان بینی اسلامی و فهم عالم برای مخاطب داشته است، از طریق استعاره های شناختی برای او به تصویر کشیده است. از جمله این فضاسازی ها در آیاتی با رویکرد اعضای بدن نمود یافته است. اعضای بدن دارای معانی و کاربردهای گوناگونی است که برای ارائه ی معنایی خاص برای مفهوم سازی مفاهیم انتزاعی به کار گرفته شده است، از این رو نگارنده در پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی این دسته از آیات بر اساس استعاره های شناختی پرداخته اند یافته های پژوهش نشان داده است که قرآن کریم از اعضای مختلف بدن از جمله؛ قلب، وجه، پا، دهان و دست را که مفاهیمی عینی و مادی بوده برای مفهوم سازی مفاهیم انتزاعی و ذهنی به کار گرفته است و از این طریق پیام مد نظر را به مخاطب ارائه داده است.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله ناصر مکارم شیرازی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
249 - 262
حوزههای تخصصی:
از بدو تأسیس حوزه های علمیه، عالمان و اندیشوران مسلمان اهتمام ویژه ای به دانش تفسیر قرآن داشته اند. در سده چهاردهم هجری شمسی اقبال به مطالعات قرآنی و نگارش های تفسیری رشد روزافزونی پیدا کرد و علما و مفسران زیادی در این عرصه گام نهادند. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی شخصیت تفسیری آیت الله ناصر مکارم شیرازی به مثابه یکی از مفسران حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی پرداخته و نقش و فعالیت های ایشان در زمینه مطالعات قرآنی معاصر را باز گو کرده است. حاصل بررسی نشان می دهد که آیت الله مکارم از عالمان بزرگ و برجسته تفسیری سده اخیر است و آثار تفسیری و قرآنی ایشان، مد نظر اقشار گوناگون جامعه بوده و تأثیر بسزایی در فعالیت ها و پژوهش های قرآنی دوره حاضر داشته است. ایشان به هر دو سبک تفسیر «ترتیبی» و «موضوعی» قرآن را تفسیر کرده است. آثار تفسیری ایشان دارای انسجام ساختاری و جهت گیری هدایتی و تربیتی است. از ویژگی کار تفسیری ایشان روزآمدی و اتکا بر معیارهای معتبر در تفسیر آیات علمی، احیای روش مفسران قدیم شیعه، برخورداری از سبک معقول در پردازش محتوایی آیات، و اتکا به روش تفسیر اجتهادی قرآن است.
تبیین معنای آیه «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام » و دلالت آن در مسئله حجیت ادیان توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
109 - 132
حوزههای تخصصی:
بررسی حجیت ادیان ابراهیمی پس از ظهور اسلام همواره در میان مباحث کلامی مسئله ای زنده، پویا و در جریان است. با توجه به اهمیت کشف دیدگاه قرآن در این مسئله، دلایل نقلی محور اصلی جدال های دو طرف را تشکیل می دهد. از جمله موضوعات مرتبط، تعیین کاربست معنایی واژه «اسلام» در قرآن است. از مهم ترین آیات مورد نزاع آیه شریفه «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ» (آل عمران/19) است که دین را نزد خداوند، اسلام معرفی می کند. با وجود استناد موافقان و مخالفانِ حجیت ادیان ابراهیمی به این آیه، تحقیق مستقلی که همه شواهد و قراین را جمع آوری و ارزیابی کند انجام نشده است. این تحقیق با تأکید بر روش کتابخانه ای و تحلیلی، افزون بر تمایز دو قرائت اصلی درباره این آیه، شواهد هر یک را مورد ارزیابی قرار داده و قرائت سومی را در این تحقیق ارائه می دهد که بر معنای متفاوتی از «دین» و «اسلام» استوار است و اسلام را به معنای تسلیم و دین را نیز به معنای تدین مؤمنان معرفی می کند. نتیجه این تحقیق آن است که این آیه به لحاظ موضوع، با مسئله «حجیت ادیان» بیگانه است و ازاین رو موافقان و مخالفان حجیت ادیان نمی توانند این آیه را به عنوان سندی مستقل مدعای خود مطرح کنند.
Re-examining the Perception of Blessings in Islamic Culture and Its Impact on Mental Peace and Well-being(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
155 - 172
حوزههای تخصصی:
The sense of success or failure is contingent on an individual's attitude toward themselves and their circumstances. One of the primary reasons for feelings of failure is comparing oneself to others without considering distinguishing factors. Happiness is a subjective concept and is primarily achieved through focusing on one's own possessions. In the Quranic culture, God advises humans to perceive the blessings and divine favors bestowed upon them. Undoubtedly, recognizing successes and opportunities fosters a sense of achievement. Accordingly, this research, employing a descriptive-analytical approach and content analysis, seeks to identify the relationship between recognizing blessings and mental well-being. The findings indicate that appreciating blessings and reinforcing this perception facilitates the attainment of serenity, which is a key component of mental health. Factors such as contemplation and reasoning, lack of sadness, self-esteem, an elevated lifestyle, realistic perspectives, absence of pride, and being devoted to remembrance are impacts of recognizing blessings on mental well-being.
بررسی دیدگاه های تفسیری در باره ارتباط میان شرط و جزا در آیه تعدد زوجات در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرط و جزا در آیه تعدد زوجات حاوی یکی از بحث انگیزترین موضوعات این آیه به شمار می رود. در این مقاله به این پرسش پرداخته می شود که درباره رابطه شرط و جزاء در این آیه چه نظریاتی درگذر تاریخ میان مفسران پدید آمده است. بررسی ها نشان می دهد، در میان علمای شیعه برای نخستین بار، صاحب احتجاج با نقل روایتی که به امام علی نسبت داده، به اسقاط بیش از ثلث قرآن بین شرط و جزای این آیه قائل شده و از این رهگذر، وجود رابطه میان شرط و جزا در این آیه را انکار کرده است. اگرچه قرن ها پس از وی، برخی از مفسران شیعه نیز این ادعا را تأیید کرده اند؛ اما غالب مفسران شیعه از قرن چهاردهم به نقد آن روایت و رد ادعای طبرسی پرداختند؛ ولی قریب به اتفاق علمای اهل سنت و بیش تر مفسران شیعه به وجود رابطه میان شرط و جزا در این آیه قائل هستند. آنان همگی، بر شرط بودن عبارت «فإن خفتم» متفق اند؛ اما در تعیین جزا یا جواب شرط، میان آنان اتفاق نظر وجود ندارد. غالب مفسران، عبارت «فَانْکحُوا ما طابَ لکم» را در آیه مذکور جواب شرط دانسته اند؛ ولی ابوعلی جبایی (303ق) و معدودی از مفسران بعد از او «فَواحِدَهً» را جزای شرط می شمرند. تعیین رابطه شرط و جزا در آیه موردبحث از سوی مفسران مبتنی بر روایاتی بوده که از صحابه یعنی عایشه و ابن عباس به دست آمده و به ندرت بر اجتهاد مفسران اتکا داشته است. تنها ابوعلی جبایی که متکلم معتزلی بود، برای تعیین شرط و جزاء در این آیه به اجتهاد روی آورده و برخلاف عموم مفسران بر این نظر شده است که جواب شرط «فواحده» است.
ارزیابی انتقادی نظریه پلورالیسم نجات درقرآن کریم موردپژوهی نقد تمجید اهل کتاب
حوزههای تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت نجات پیروان ادیان و مکاتب دیگر است به منظور ارائه بحثی منطقی و معقول درباره وضعیت اخروی افراد یاد شده پژوهشی با محوریت آیات قرآن کریم، هدف اصلی این تحقیق است.در گفتمان غیر الهی پلورالیسم دینی به مفهوم پذیرش هر عقیده ای خواه الهی باشد و خواه غیر الهی بازخوانی میشود.اما آنچه طی بررسی صورت گرفته به آن پرداختیم میزان پذیرش و انعطاف پذیری آموزه های قرآنی در نیل به سعادت اخروی معتقدان به سایر ادیان ابراهیمی مطرح شده در قرآن است که عمل کنندگان بر اساس تعالیم یهود و نصرانیان تا چه میزان از سعادت اخروی بهره مند خواهند بود و اساسا جه عوامل و موانعی را از نگاه قرآنی میتوان ناظر بر نیل به سعادت اخروی معتقدین به سایر ادیان ابراهیمی غیر از اسلام دانست؟ بر این اساس طی بخشهای مختلف به این امور پرداختیم که:اصطلاحاتی مانند پلورالیسم، فوز وفلاح و... تعریف و مفاهیمی مانند نجات از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته همچنین ضمن بیان شاخه های پلورالیسم، به دیدگاه های مختلف درباره تنوع ادیان نیز اشاره شد.عوامل و موانع نجات از دیدگاه قرآن مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در ادامه .به دلائل تأیید پلورالیسم نجات از دیدگاه قرآن اشاره شد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
معناشناسی زیادت در دو آیه متشابه لفظی (23بقره و38 یونس) قرآن و بررسی ترجمه آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
101 - 116
حوزههای تخصصی:
معناشناسی آیات متشابه لفظی، یکی از مهم ترین محورهای پژوهش قرآن است. در قرآن آیاتی هستند که از الفاظ و تعابیر یکسانی برخوردارند، اما در ساختار کلام با اندکی تفاوت، دو یا چند بار تکرار شده اند. این تفاوت ها در تذکیر و تأنیث، تقدیم و تأخیر، حذف و اضافه، مفرد و جمع، فواصل آیات و معرفه و نکره است که هر یک می تواند در عرصه پژوهش مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش هدف، بررسی زیادت در آیات متشابه لفظی است که با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا با استفاده از قواعد واژه شناسی و فرهنگ لغات به معنای واژه یا حروف اضافی در آیه دست یافته سپس با در نظر گرفتن علم معناشناسی به اطلاعات پردازش شده توسط قرآن در سیاق روی می آورد، تا مفهوم سازی موقعیت هر آیه با آن تعبیر اضافی روشن شود، سپس نتیجه این مفهوم سازی را با معادل های ترجمه در انواع روش ترجمه ای مترجمان: مکارم شیرازی، دهلوی، خرمدل، الهی قمشه ای تطبیق داده ایم، در این پژوهش چهار ترجمه براساس روش ترجمه ی معنایی، تحت اللفظی، تفسیری و آزاد انتخاب شده است. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که زیادت در آیات متشابه دارای حکمت های مختلفی است مانند رعایت سیاق، تفاوت مخاطب و ارائه نکته و معنای جدید که مترجمان گاه هر دو آیه متشابه را یکسان ترجمه کرده اند و به زیادت حرف جر من در آیه توجه ای نکرده اند.
الگوی قرآنی سنت های الهی در تدبیر جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
114 - 141
حوزههای تخصصی:
سنت های الهی مجموعه قوانینی است که نظام بخش سلسله ای از رخدادهای جامعه و تاریخ انسانی بوده که شناخت آن ها ما را با علل پدیداری رخدادها و آثار و پیامدهای آن تحت قوانین مستمر آشنا می کند. در مقاله حاضر اجتماعی بودن سنت ها به حیثیات مختلفی ازجمله موضوع، کنشگران، اهداف و پیامدهایش موردبررسی قرارگرفته که در هر مرحله تاریخی شکل بروز ویژه و منطق واحدی داشته و در اشکال مختلف و صفات مشخصی در قرآن بیان شده است. نتایج حاصل از این جستار حاکی از آن است که علم به سنت های خلل ناپذیر الهی که نشانگر حسن تدبیر و قدرت او در آفرینش است، انسان را به احوال سرنوشت خود و تشابه سرنوشتش در تاریخ و اجتماع آگاه می کند تا با شناخت رخدادهای غیرمنتظره و آمادگی برای تقابل با آن، برنامه ریزی دقیقی برای مواجهه با آنچه سعادت و تکامل او را به مخاطره می اندازد و نهایتاً چاره اندیشی برای بهبود وضع موجودش داشته باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی صورت بندی سنت ها و مباحث نظری آن را از منظر آیات و شواهد قرآنی موردبررسی قرار داده و البته چون تحقیق نص بنیاد است به لحاظ ماهیت، کوشیده از روش عقلی نقلی که در زمره روش اجتهادی است بهره ببرد..
نگرش اسلام به فرزند و جمعیت؛ کمیت اصل است یا کیفیت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
170 - 200
حوزههای تخصصی:
افزایش کمیت فرزندان در جامعه اسلامی مؤکداً مورد تشویق متون اسلامی است. اکنون، پرسش آن است که آیا قرآن و روایات به ارتقای سطح کیفیت فرزندان نیز توجه داشته اند. بدیهی است که این مسئله بر اندازه خانواده و جمعیت مسلمانان تأثیرگذار خواهد بود. با نیم نگاهی به متون، معلوم می شود که کیفیت فرزندان نیز قطعاً مدنظر بوده است؛ اما اینکه تا چه حد باید در پی ارتقای کیفیت بود و با کدام شاخص های کیفیت می توان آن را رصد کرد، نیازمند بررسی های بیشتر است. هدف از انجام این پژوهش، پاسخگویی به این پرسش است که در نگرش اسلام به فرزند و جمعیت، تعداد فرزندان اصل است یا کیفیت آنان. روش ما در گردآوری داده ها، کتابخانه ای و در حل مسئله، توصیفی تحلیلی تفسیری است. مهم ترین نتایج عبارت اند از: 1. افزودن بر کمیت فرزندان، نخستین اصل جمعیتی است؛ 2. به موازات این اصل، ارتقای «کیفیت»، اصل جمعیتیِ دیگری است که با فرزند آوری مرتبط است و این دو اصل باید به موازات یکدیگر پیش روند؛ 3. مهم ترین شاخص های اثباتی برای کیفیت فرزند از دیدگاه قرآن و روایات، بدین شرح اند: ایمان، اخلاص در بندگی، محبت اهل بیت علیهم السلام، پرهیزکاری، نیکوکاری به والدین و پیشواییِ پرهیزکاران.
The Scientific Authority of the Quran in Creating Transformative Frameworks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
concepts and subjects centered on the word of God, playing an irreplaceable role in the system of religious knowledge. The scientific authority of the Quran, which involves multiple interpretations, has a direct relationship with the comprehensiveness of the Quran and the perfection of religion. One dimension of the authority of the word of God is the modeling of the transmission of Quranic teachings in accordance with the varying situations and conditions of the target community. The present study aims to explore the model of the scientific authority of the Quran in relation to the process of social transformation among Muslims. A descriptive-analytical examination of this issue traces the various cognitive topics in the gradual descent of the revelations, aligning with the circumstances and conditions of society and its audiences, and demonstrating an intelligent and hopeful authority for the Quranic teachings in fostering growth and transformation within society. Based on verse 29 of Surah al-Fatḥ (order of revelation: 112), the teachings of the Quran encompass four transformative stages: The germination of the religious identity of believers; growth alongside the strengthening of the believing community in the face of cultural and ideological aggression against them; the development and perfection of the impact of religion in all spheres of human life; and the creation of opportunities for designing a cyclical evolution for the expansion of Islam in the period following the revelation of the Quran. This presents a comprehensive program for all cultural administrators and stakeholders in transformation-seeking communities.
کارکردهای زبانی و روابط معنایی در واژگان مکّی و مدنی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
111-132
حوزههای تخصصی:
با گسترش مطالعات میان رشته ای، زبان شناسی نیز که علم مطالعه زبان است، به عنوان دانشی که کاربردهای مختلفی و زیادی در علوم انسانی دارد، در حوزه پژوهش های قرآنی نیز، جایگاه ویژه ای یافت. یکی از رویکرد های زبان شناختیِ مطالعات قرآنی، معناشناسی ساخت گرا است که با روشی نوین به مطالعه قرآن کریم می پردازد؛ لذا این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوا انجام شده، بدنبال بررسی واژه های قرآن کریم در دو گروه مکّی و مدنی، استخراج نقش های زبانی و یافتن انسجام یا عدم انسجام معنایی در بین آنهاست. بدین منظور ابتدا پربسامدترین واژه های خاصِّ مکّی و مدنیِ قرآن کریم استخراج و پس از بررسی اطلاعات واژگانی و معنایی با ترسیم جدول و نمودارهایی، کارکردهای زبانی استخراج شده و روابط معناییِ آنها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بررسی های انجام شده نشان داد که کارکردهای زبانیِ استفاده شده در دو گروه، دارای تفاوت بوده و واژگان مورد مطالعه در هر گروه، دارای ارتباط موضوعی و مفهومی هستند.
ارزیابی فرضیه شناختِ بدنمند در شکل گیری مفهوم «مالکیت» در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناختِ بدنمند یکی از چارچوب های نظری در علوم شناختی است که بر اساس آن، شناخت امری جسمانی شده است که از طریق تعامل بین بدن، محیط و ذهن شکل می گیرد. این مقوله با بسیاری از مفاهیم انتزاعی قرآن که «مالکیت» یکی از مهم ترین آن ها است در ارتباط است. در پژوهش حاضر کوشش شده است با شیوه توصیفی– تحلیلی و با رویکرد معناشناسی شناختی، تأثیر شناخت بدنمند در شکل گیری مفهوم انتزاعی «مالکیت» در زبان قرآن مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. داده های بررسی شده در این پژوهش عناصر واژگانی مرتبط با اعضای بدن و افعال مرتبط با این اعضا است که برای اشاره به مالکیت استفاده می شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شناخت و درک مفهوم مالکیت و انواع آن در زبان قرآن به تجربه جسمانی و فعالیت های بدنی انسان وابسته است و دانشِ تجربی انسان از اعضای بدنش، مانند دست، پا، سر، دهان و کنش های مرتبط با آن، مانند: گرفتن، ساختن، کسب کردن، به چنگ انداختن، ایستادن و خوردن، مبنای نگاشت استعاری برای شناخت مفهوم انتزاعی مالکیت بر مبنای استعاره مفهومی " رابطه انتزاعی به مثابه رابطه عینی» در زبان قرآن می باشد که می تواند به درک بهتری از این مفهوم در قرآن و ارتقای دانش ما در این زمینه کمک کند.
عقلانیت گفتاری در قرآن کریم (بررسی موردی: اصل پرهیز از عدم ثبات درگفتار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
34 - 48
حوزههای تخصصی:
هدایت انسانها یکی از مهمترین اهداف نزول قرآن کریم است و خداوند بنا دارد در قالب الفاظ گفتاری آن را آشکارسازد. ازسوی دیگر انسانها به عنوان مخاطب این گفتارها، خود را تنها ملتزم به پذیرش سخنانی می دانند که گوینده آنها، خود را ملتزم به رعایت اصولی کرده باشد که به اصول عقلانیت درگفتار شناخته می شوند.یکی از این اصول پرهیز گوینده از عدم ثبات درگفتار است.انسان ها همچنانکه سعی می کنند گفتار خودشان تزلزل نداشته و به گونه ای نباشد که پیوسته با گفتاری جدید سخنان قبلی خود را باطل کنند، همچنین سخن کسی را که واجد این ثبات درگفتار نیست فاقدعقلانیت می دانند و پذیرش آن را امری موجّه نمی دانند وبالتبع از آن سخن انتظار ارشاد وهدایت هم ندارند. برخی از مستشرقان با التفات به آیات نسخ درقرآن چنین پنداشته اند که قرآن به این اصل پایبند نبوده است. آنان برای این مدعا شواهدی را از آیات قرآن ذکر می کنند؛ این در حالی است که مسلمانان قرآن را کلام الهی می دانند و معتقدند گفتار قرآنی اصل مزبور را رعایت کرده است. این پژوهش که با مطالعه کتابخانه ای و تحلیل در آثار قرآن پژوهان مستشرق و مسلمان نگارش یافته به این نتیجه رسیده است که غالب شبهات مستشرقان به دلیل اینکه به علوم قرآنی مسلط نبوده اند رخ داده و برخلاف پندار آنها نسخ در قرآن کثرت نداشته و وجود همین موارد معدود نسخ در قرآن در طول نزول 23 ساله آن در راستای هدایت انسان ها بوده و امری معقول و مقتضای زمان بوده است.
حجم آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
91 - 110
حوزههای تخصصی:
«علوم قرآن» دانشی است که عوارض ذاتی و اختصاصی قرآن را بررسی می کند. در این مقاله آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده چهاردهم شمسی با روش توصیفی تحلیلی معرفی و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اندیشمندان و دانشوران حوزه علمیه قم در سده اخیر، به ویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران، پژوهش های شایان توجهی را در موضوعات و مباحث علوم قرآن رقم زده اند. این آثار را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: 1. تحقیقات اندیشمندان دانش های اصول، فقه و کلام در ارتباط با مسائل مرتبط با علوم قرآن؛
2. مباحث علوم قرآنی موجود در مقدمه برخی از تفاسیر یا در لابه لای مطالب تفسیری آنها، مانند مقدمه تفسیر المیزان و مقدمه تفسیر تسنیم و نیز برخی مطالب درون این دو تفسیر؛ 3. کتاب های مستقل مشتمل بر مباحث اساسی یا مهم علوم قرآن. از این دسته، کتاب های قرآن در اسلام، التمهید فی علوم القرآن، قرآن شناسی، مدخل التفسیر، تاریخ و علوم قرآن، آراء حول القرآن و القرآن الکریم و روایات المدرستین را باید یاد کرد؛ 4. تک نگاری های خاص یا موضوعی در زمینه علوم قرآن. کتاب های المفسرون حیاتهم و منهجهم، روش شناسی تفسیر قرآن، مکاتب تفسیری، تاریخ تفسیر قرآن، آسیب شناسی جریان های تفسیری را در این دسته می توان قرار داد.
معناشناسی حالات اخروی صالحان و گنهکاران در نیمه نخست قرآن کریم براساس نظریه تلفیق مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه علم معناشناسی از جمله علومی است که در پژوهش های قرآنی کاربرد فراوانی دارد. معناشناسی شناختی به عنوان شاخه ای از علم معناشناسی است که ارتباط بین صورت و معنا را ارتباطی محکم می داند که هیچکدام مستقل از دیگری نیست. نظریه تلفیق مفهومی(1993: فوکونیه و ترنر (نیز با این رویکرد مورد توجه بسیاری از زبان شناسان شناختی است و در مسائل مختلف زبان شناسی توانسته راهگشای بسیاری از ساخت های زبانیِ دارایِ معنای مجازی و بیان کننده معنای دقیق و جامعی -از آنها باشد. موضوع حالات صالحان و گنهکاران از جمله موضوعات قرآنی است که با تعابیر مختلفی بدان پرداخته شده است. برای درک وفهم دقیق این موضوع، نظریه تلفیق مفهومی ابزاری دقیق و رهگشاست. تلفیق های ساخته شده از لحاظ ساختار به دو نوع تلفیق ساده و چندگانه و از لحاظ شبکه یک پارچه سازی به چهار نوع؛ تلفیق های بسیط، آینه ای، تک منظر و دومنظر تقسیم می شوند که در این پژوهش توصیفی – تحلیلی، ابتدا ساختار آنها بررسی و سپس از لحاظ شبکه ای نوع هر کدام تعیین شده است. نتیجه حاکی از این است که اغلب نمونه های قرآنی در این پژوهش دارای ساختاری ساده هستند. از نظر شبکه های یکپارچه سازی نیز تعداد تلفیق های دومنظر بیشتر از مابقی است و این خود دالّ بر تازگی و میزان پیچیدگی در نمونه های بررسی شده می باشد.
واکاوی هنجارگریزی واژگانی در سوره یوسف (ع) بر مبنای نظریه زبان شناسی شناختی صورت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با الهام از الگوی زبان شناختی صورت گرایان (فرمالیسم) و به کمک ابزار توانمند هنجارگریزی[1] یا آشنازدایی در حوزه زبان شناسی، مفهوم واژگانی[2] آن در سوره مبارکه یوسف (ع) بررسی شد. کاربست هنجارگریزی واژگانی، گریز از قواعد زبان هنجار و عدم مطابقت با زبان معیار تعریف می شود و مفاهیم واژگانی ازنظر زبان شناختی خارج مصداق عینی و ظاهر واژگان هستند. در پرتو رمزگشایی واژگانی مفاهیم غیرمتعارف، قرآن کریم (الهی قمشه ای، 1384 ش) سعی دارد خواننده را به تفکر وادارد تا فرد بتواند به رمزگشایی مفاهیم واژگانی غیر مستقیم بپردازد و به رمزگشایی دست یابد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی تحلیلی در چارچوب نظریه لیچ (1969م) انجام شد و نتایج نشان دادند هنجارگریزی واژگانی حادث شده در سوره مبارکه یوسف (ع) به دو بخش تقسیم می شود: هنجارگریزی واژگانی که فقط یک بار و منحصراً در سوره یوسف (ع) ذکر شده اند و بیشترین بسامد را داشتند؛ هنجارگریزی واژگانی که منحصراً دو بار در سوره یوسف (ع) نام برده شده اند و از بسامد کمتری برخودار بودند. یافته ها نشان می دهند هنجارگریزی واژگانی در این سوره در قالب مفاهیم استعاری و قاعده افزایی به زیبایی طرح داستان کمک بسیاری کرده است.
[1] defamiliarization
[2] Lexical concepts
بررسی و نقد ترجمه جمله های مؤکّد با نون تأکید در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه قرآن ، به علّت داشتن ظرایف و دقایق بلاغی و نحوی از حساسیّت بالایی بر خوردار است و معمولاً به عنوان یکی از دشوارترین انواع ترجمه به شمار می رود . ازجمله این ظرافت های بلاغی ، تأکید با نون است که همواره در قالب یک ساختار نحوی ، جهت تأکید مضمون فعل یا جمله می آید و در هر ساختار و اسلوبی بر معنایی خاص دلالت دارد ؛ پرواضح است که مترجم با شناخت چنین پدیده زبانی ، بخشی از چالش های ترجمه قرآن را پشت سر گذاشته و در انتقال معنای دقیق آن – با رعایت اصول بلاغی– دچار لغزش نمی شود . لذا در این جستار به منظور شناخت کارکرد معنایی نون تأکید در قرآن کریم و با روش توصیفی– تحلیلی و رویکرد مقابله ای ، فر آیند ترجمه «نون تأکید» در چهار ترجمه فارسی آقایان الهی قمشه ای، فولادوند ، انصاریان و مکارم شیرازی از سوره اعراف موردنقد و بررسی قرار گرفته است . بر آیند پژوهش نشان داد که در مقوله معادل یابی برای نون تأکید از جهت تعدّد در یک آیه و برخی ظرافت های نحوی ، پیچیدگی هایی وجود دارد که عدم دقّت نظر در آن ترجمه را دچار نارسایی کرده است . مناسب ترین معادل معنایی نون تأکید ثقیله در جمله های مثبت ، قید تأکید «قطعاً» و در جمله های منفی قید «هرگز» است و در میان مترجمان، انصاریان نسبت به سه مترجم دیگر موفق تر عمل کرده است .
The Goals and Components of Educational Reproach with an Emphasis on the Views of Allamah Ṭabāṭabāʼī in the Tafsir of al-Mīzān(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
139 - 172
حوزههای تخصصی:
In the Holy Quran, God addresses sinners in various ways and speaks to them through clarification of sins, admonition, prohibition, warning, and so on. It seems that sometimes God has reproached sinners: "O you who have believed, why you say what you do not do?" (Quran, 61:2) and "Why do you not spend in the way of Allah while to Allah belongs the heritage of the heavens and the earth?" (Quran, 57:10). Reproach is a communicative behavior, a speech-action, and a type of purposeful and active performance; when it is done correctly, can have positive individual and social effects. However, when it is unethical and irrational, it will leave destructive effects. Despite its importance, reproach has been neglected in research works and has not been addressed as an educational method in educational books. Some individuals have even focused on the negative aspects of reproach. Therefore, reproach as an educational method is almost unknown. The present study aims to extract the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach and its goals in the Holy Quran based on the interpretation of al-Mīzān. Literature Review Some researchers have examined the reproachs of Imam Ali (AS) in Nahj al-Balagha. For example, Hashemizadeh and Fahimi Tabar (1393) have studied reproach in Nahj al-Balagha only regarding the people of Kufa. Kiani and Zare (1394) have focused on reproach in Nahj al-Balagha solely from a literary style perspective. Hassani Satehi (1395) has examined reproach only in the hadith of Imam Ali (AS) and found that it has been done in two forms: verbal and behavioral. Naseri Esfandagheh et al. (1401) have analyzed the meanings and examples of reproach in letters 17, 39, and 41 of Nahj al-Balagha. The mentioned researchers have not examined reproach in the Holy Quran nor analyzed its components. Tussoulis and Abdulhaidar (2012) have studied the Sufi (malamatiyya) method of reproach. Researchers who have focused on examining reproach in the Holy Quran have not specifically examined the components and objectives of reproach, especially from an educational perspective. For example, Sharifi Isfahani (1381) examined the apparent contradiction in God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) in relation to his impeccability and demonstrated that there is no contradiction between the two. Barati (1389) analyzed God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) and found that the existence of such reproachful verses is itself strong evidence that the Quran is the word of God. Karbalaei Pazooki and Taheri (1394) investigated the apparent contradiction between verses praising and condemning humans in the Quran and concluded that instances where God reproaches humans are related to situations where they have misused their instincts and talents. On the other hand, both positive and negative instincts and qualities of humans are necessary for their growth, and there is no contradiction between verses praising and reproaching humans. Bint Alameen et al. (2018) discussed reproach based on the Quran; however, this study pertains to reproach from humans towards other humans. The present study aims to examine the reproach of wrongdoers by God, provide a more detailed analysis of reproach, and analyze its components. Methodology The research method employed was descriptive-analytical of Tafsir al-Mīzān. To identify and collect relevant verses, keywords such as "Malāmah," "ʻItāb," "Dhamm," "Shimātah," "Tawbīkh," and "Tathrīb" were searched in the Quran and its interpretations. Additionally, other verses that seemed to contain reproachful content based on the Tafsir al-Mīzān were identified. A total of 81 verses were extracted and organized into 44 analytical units. The data was then coded, categorized, and organized, and the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach, as well as the objectives of God (through reproach), were obtained through analytical study of the Quran based on the Tafsir al-Mīzān. Results According to al-Mīzān, in the Holy Quran, when reproaching a wrongdoer, God creates cognitions and emotions in the wrongdoer through words and actions, leading to their remorse for the mistake and encouraging them to repent and reform themselves. Therefore, we find cognitive, emotional, and behavioral components in reproach. Based on the findings, the cognitive component of reproach includes recognition of: humans, divine attributes, divine blessings, divine traditions, the Quran, the Holy Prophet (PBUH), virtues and vices, and strategies for reforming wrongdoers. Additionally, the emotional components of reproach include: shame towards God, shame towards oneself, feeling of sin, feeling of disgrace, and feeling of remorse. How exactly does God reproach sinners? Based on the findings, the behavioral components of educational reproach in the Holy Quran are as follows: questioning, gratitude, labeling, belittling, presenting arguments, inciting and drawing attention to speech, expressing disgust and aversion, giving examples, making comparisons, emphatic and decisive repetition, and explanation. Furthermore, the objectives of reproach (including: reforming thinking patterns, strengthening faith in God, attention to the resurrection, strengthening faith in the Prophet Muhammad (PBUH), respect and obedience to him, understanding the ugliness of one's mistakes, feeling regret and deciding to repent, performing obligations and avoiding prohibitions and mistakes) and the ultimate goal (guidance and true happiness of human beings) were obtained. Conclusion Based on the findings, the reproach in the Holy Quran carried out by God is a speech-action in which God creates or reminds a set of cognitions in the wrongdoer and incites feelings in them that lead to remorse for the wrongdoing and ultimately urge them to reform. In order to guide wrongdoers back on the right path, God deals with them both very seriously and very compassionately. He reminds them of how despite their faults and wrongdoings, they have been and is still under the mercy and grace of God. This intelligent behavior causes the sinner to feel regretful for what they have done, but not to lose hope entirely. On the other hand, the findings show that God's educational reproach is not only emotional but also has a cognitive aspect. During reproach, God creates deep cognitions in the wrongdoer and tries to correct their cognitive errors. He does not want to simply make them feel guilty, but rather wants them to fully understand the situation and consciously decide to abandon the wrongdoing.
The Role of Gender and Culture in The Traditional and Modern Interpretation of the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The existence of differences in the interpretive opinions of Muslims is undeniable, and one of the serious issues in exegetical discussions is to find the root of the differences in the opinions of commentators of the Holy Qur’an (especially in presenting traditional or modern interpretations). Commentators have different preconceptions and views on various issues, especially about some verses related to women. Some commentators have a traditional view and some have a modern view. This essay examines culture and gender and their role in providing traditional and modern interpretation. The method of collecting materials is desk study and the method of processing them is descriptive-analytical. After the investigations, it was found that different presuppositions and cultures play a role in presenting different interpretations and an example of traditional commentary about women can be seen in the commentary of Banu Amin and an example of modern interpretation can be seen in the opinions of Amina Wadud, and their opinions also had problems that were pointed out. The factors causing modern interpretations are: 1- The flourishing of human reasons; 2- Journeys; 3- meeting special people, 4- Cultural and social conditions.
تحلیل جنگ و حقوق اسیران جنگی از منظر اسلام در پرتو آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اسلام، اصل بر آزادی و حریّت انسانی است و اسارت یک امر تحمیلی و عارضی به جامعه شمرده می شود. در فرضِ وضع محدودیت های اجتماعی نیز، این محدودیت ها و به صورت خاص، اسیر گرفتن، صرفاً در راستای تأمین منافع اجتماعی است و نه تنها یک عمل سرکوب گرایانه، بلکه یک اقدام پیشگیرانه است. دین اسلام جنگ را صرفاً به عنوان یک ضرورت و آخرین راه حل می انگارد و فلسفه جهاد در اسلام همان فلسفه تجویز دفاع مشروع در منشور ملل متحد است و این امر به وضوح مؤید سبقه تاریخی حقوق بشردوستانه اسلامی بر حقوق بشردوستانه بین الملل است. رویکرد عمل گرایانه دین اسلام که در پرتو آیات قرآن کریم در قبال اسیران جنگی اتخاذ شده، مؤید این است که موازین بشردوستانه به ویژه رعایت حقوق اسیران جنگی در ابواب مختلف، سرلوحه عمل این دین و پیروانش در جنگ های مبتلابه بوده است. سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که آموزه های دین اسلام در خصوص مسائل مرتبط با جنگ و رعایت حقوق اسیران جنگی در تئوری و میدان، دارای وحدت است یا تعارض؟ با ملاحظه آیات قرآن کریم و روایات (جنبه نظری تحقیق) از یک سو و رویکرد پیامبر اکرم 9و ائمه معصومین علیهم السلام و سپاهیان اسلام در جنگ ها از سوی دیگر(جنبه میدانی تحقیق)، آشکار می شود که در دو حوزه فوق وحدت نظر و عمل وجود دارد. روش تحقیق حاضر، توصیفی تحلیلی و رویکرد آن تاریخی است.