فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۳٬۶۸۰ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
155 - 172
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشی ترین مسائل انسان شناسی در طول تاریخ حیات بشری، بحران هویت است. که آن نیز ناشی از عدم شناخت همه جانبه انسان نسبت به ابعاد متفاوت خویش است. مقاله پیش رو به دنبال روشن شدن تفاوت فطرت و غریزه انسان به عنوان دو ویژگی تکوینی از منظر آیات و روایات متون اسلامی با روشی توصیفی ، نقلی و تفسیری است. پژوهش حاضر نشان می دهد، انسان دارای شخصیت مرکّبی از دو هدف تکوینی فطرت و غریزه است. فطرت، بعد الهی، ناخودآگاه و هدف نهایی از کمال انسان است. که هویت حقیقی، ذاتی و فرا حیوانی او را تشکیل می دهد. فطرت در لسان آیات و روایات به عنوان اسلام، معرفت خدا و توحید یاد شده، که دارای ویژگی هایی همچون همگانی، همگاهی، غیر اکتسابی، ثابت، معصومیت ازخطا و اشتباه است. ویژگی تکوینی دیگر انسان، غریزه است که بُعد حیوانی، ابزارای و مقدمه الکمال آدمی است. بینش و گرایش هایش همچون حیوانات محدود به نیازهای بُعد مادی وحیوانی است. بر این اساس، علت بحران هویت در انسان را بایستی در خلط دو هدف تکوینی مذکور و عدم توجه و تعقل او در حقایق خود شناسی قرآنی جستجو کرد.
مفهوم شناسی واژه مستقیم در قرآن با تمرکز بر کتب لغت وبافت آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
193-212
حوزههای تخصصی:
به دنبال جستجو برای تبیین اهداف روشنگرانه خداوند برای انسان، درنگ در آیات قرآن نشان از کاربست هر واژه در جایگاه معنایی منحصر به خود را دارد.
این امر گاهی از سوی برخی مفسران و مترجمان قرآن مورد غفلت واقع شده و بعضا در مواردی، حق جایگاه معنایی برخی کلمات را آنگونه که باید ادا ننموده اند. این پژوهش با هدف جبران این خلأ، به بررسی یکی از این واژه ها، واژه مستقیم، در بستر تمرکز بر کتب لغت، بافت قرآن، تفاسیر و ترجمه های قرآن و با نگاه همزمانی به معنا پرداخته است و کوشیده تا با روش توصیفی تحلیلی به تبیین حوزه معنایی ویژه این کلمه از حیث معنای دقیق تر و آگاه بخش تر بپردازد. یافته ها نشان می دهد؛ مستقیم در قرآن، در معنای اولیه راست یا نهایتا درست معنای کاملی نیست و نوعی ایستایی، رسیدن و عدم پویایی را به ذهن مخاطب خود، القا میکند اما در مفهوم تخلف ناپذیری، محافظت و دوام و پیوستگی، محوریت کاملتر داشته؛ در راستای انتقال پیام قویم قرآن، هدایتگری بیشتری دارد.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله جعفر سبحانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
231 - 247
حوزههای تخصصی:
در سده چهاردهم شمسی، حوزه علمیه قم شاهد ظهور عالمان و مفسران برجسته ای بوده است. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی شخصیت علمی آیت الله جعفر سبحانی از دانشمندان بزرگ حوزه علمیه قم در سده اخیر پرداخته است. هدف پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های علمی این عالم فاضل در دانش تفسیر قرآن است. بررسی ها نشان می دهد که آیت الله سبحانی شخصیتی اثرگذار و مفسری توانا و پرکار و دارای آثار فراوان در تفسیر و پژوهش های قرآنی است. ویژگی های اقدامات و آثار علمی ایشان در تفسیر موضوعی قرآن عبارت اند از: اولویت دهی به تفسیر موضوعی، توجه به مباحث کلامی و شبهات مرتبط با آنها، توجه به روش تفسیر قرآن به قرآن، اجتهاد در به کارگیری روایات تفسیری، رعایت نظم ترتیبی و موضوعی در تفسیر. اما ویژگی آثار ایشان در تفسیر ترتیبی قرآن را می توان توجه فراگیر به مباحث علوم قرآن با توجه به نقش پایه ای آنها برای تفسیر قرآن، خرق سنت های گذشته در تألیف تفسیر قرآن بر حسب ترتیب مصحف و عنایت به جامعیت موضوعی مباحث در تفسیر هر دسته از آیات برشمرد.
بررسی عناصر انسجام متن در سوره قلم براساس نظریه هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسجام و یکپارچگی علت اصلی معناداربودن و هدفمندبودن متن است و سبب جذّابیت و زیبایی آن می شود. پژوهش حاضر، سوره قلم را براساس نظریه انسجام «مایکل هالیدی و رقیه حسن» با روش توصیفی تحلیلی ارزیابی کرده و میزان مؤلفه های انسجام را ارائه داده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد در این سوره، 375 مورد عوامل انسجام از قبیل واژگانی و دستوری و پیوندی وجود دارد. از میان این عوامل، «انسجام واژگانی»، 179 مورد است که 142 مورد به تکرار و 37 مورد به باهم آیی مربوط می شود و 140 مورد «انسجام دستوری» در این سوره وجود دارد که از این میان 136 مورد به ارجاع و 4 مورد به حذف اختصاص دارد. انسجام پیوندی در این سوره، 56 مورد است که 15 مورد به ارتباط اضافه ای و 13 مورد به ارتباط سببی و 14 مورد به ارتباط زمانی و 14 مورد به ارتباط خلاف انتظار مربوط می شود. از میان این دسته از موارد انسجام، تکرار و ارجاع به ترتیب بالاترین درصد انسجام را به خود اختصاص داده است. موارد دیگر انسجام، به ترتیب میزان به کاررفته در این سوره، مراعات النظیر، ارتباط اضافه ای، ارتباط زمانی و تباین، ارتباط سببی، باهم آیی دستوری، تضاد و حذف هستند.
Ways to Achieve “Mutual Consent” in Social Interactions According to Qur’anic Teachings(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The level of satisfaction of individuals with life is one of the important criteria in the ideal lifestyle, and "mutual satisfaction" is one of the crucial manifestations of "satisfaction with life." Speaking of "satisfaction" in bilateral relationships implies the presence of both "Rāḍī" (well- pleased) and "Marḍīyy" (pleasing) aspects for both sides of these relationships. Considering the presence or absence of these two qualities in interpersonal relationships, three conceivable assumptions are possible: 1) Both parties are "Rāḍī" with each other, hence each party is also "Marḍīyy" with the other; 2) Only one of the parties is pleased with the other, therefore one is "Rāḍī" and the other is "Marḍīyy"; 3) Both parties are not "Rāḍī" with each other, hence neither is "Marḍīyy" with the other. The best case is the first assumption, and the worst case is the third assumption. When we find ourselves in the third situation, we must strive to at least transform it into the second assumption and then elevate the second assumption to the first assumption. But how is this transformation possible? The present study suggests that in one's interactions with others, instead of expecting to find oneself "Rāḍī," one should try to "Rāḍī" the other and let oneself become "Marḍīyy" with the other; because in order to be "Rāḍī" with the other, we do not have control over all the factors that lead to satisfaction, as we cannot determine or change the behaviors of the other party according to our desires. However, everyone has the choice and actions are up to them and can act according to the desires of the other party. If both parties in all bilateral relationships follow this recommendation, they will reach the ideal situation (the first assumption), which means being "Rāḍī and Marḍīyy at the same time."
چهارچوب نظری باستان شناسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیربنای چهارچوب نظری باستان شناسی که عمدتاً از سایر رشته های علمی وام گرفته شده است، تاریخچه نسبتاً کوتاهی در باستان شناسی دارد. با وجود این، جامعه باستان شناسی ایران از یک دوره کوتاه قبل از انقلاب اسلامی و با یک وقفه کوتاه پس از آن، تحولات در زمینه چهارچوب های نظری در باستان شناسی را پذیرفته است. هرچند این پذیرش بدون مشکل نبوده، عمدتاً ناشی از ناآشنایی با مطالعات موردی مرتبط با این چهارچوب های نظری است. انطباق چهارچوب های نظری که در بافت جوامع آمریکای باستان آزمایش شده، با چشم انداز تحقیقاتی ایران، تلاشی پیچیده و دشوار است. این مقاله به بررسی کلی چهارچوب های نظری باستان شناسی از منظر قرآن کریم می پردازد. پرداختن به آیات مرتبط با این موضوع از حوصله این نوشتار خارج است، اما نویسنده می کوشد نمونه های خاصی از آیات قرآن را ارائه دهد. چهارچوب های نظری مطرح در باستان شناسی تاریخ- فرهنگی، باستان شناسی فرایند محوری و باستان شناسی پسافرایندمحوری که همگی منشأ غربی دارد، در آیات خاصی از قرآن کریم طنین روشنی پیدا می کند. درواقع، برخی از آیات قرآن به عنوان بازتاب جامعی از چهارچوب های نظری باستان شناسی در این سه محور عمل می کند. هدف این مقاله برجسته کردن ظرفیت قرآن کریم به عنوان منبع راهنمای چهارچوب نظری برای باستان شناسی به ویژه در زمینه میراث ایرانی است. با استفاده از بینش قرآن، باستان شناسان می توانند درک عمیق تری از گذشته به دست آورند و تفاسیر دقیق تری از داده های باستان شناسی ارائه دهند.
The Role of Principle of “Individualization” in Education from the Perspective of Qur’an and Hadith(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
“Individualization” (Tafarrud), a fundamental principle of education, means that a person, despite similarities with his fellows, has psychological characteristics and unique abilities that distinguish him from others. It is important to pay attention to this principle in identifying the talents and abilities of people and their proper direction for correct education. This article investigates the role of the principle of "individualization" in education from the perspective of the Qur’an and Hadith and examines its position in education based on a descriptive-analytical method. Findings show that the differences between people are divided into two categories, individual and group differences, and for individual differences, there are two concepts of inter-individual and intra-individual differences. People have inter-individual differences in terms of faith, knowledge, talents and abilities, emotions, and feelings. In addition, in terms of differences in abilities and talents in a person, they have intra-individual differences. Also, there are social differences in terms of social position, gender, geographical location, etc., so that paying attention to these differences is effective in the formation of correct education. Therefore, in educational matters, in order to achieve educational goals, attention should be paid to individual and social differences.
بازشناسی برداشت از آیه «ید الله فوق أیدیهم» با توجه به گفتمان های تاریخی و پیش فرض های مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
203 - 230
حوزههای تخصصی:
قرآن کلام و سخن بی نظیر خدا، به سبب محوریت در منظومه زندگی فرد مسلمان، همواره محل تأمل و فهم و تدبر بوده است. از زمان نزول اولین آیات، اندیشمندان اسلامی برای فهم و کاربست متن مقدس در عرصه های مختلف زندگی تلاش کرده اند. به سبب تفاوت و تعدد پیش زمینه ها، خروجی این فهم و برداشت به صورت تفسیر ذیل آیات مختلف بوده است. آیه دهم سوره فتح از جمله این موارد است که در طول تاریخ، حاملِ فهم های متعدد شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و سطح تحلیلِ محتوا به دنبال تبارشناسی تاریخی و گفتمانی آیه مذکور است و در نهایت، به ارائه دلالت آیه بدون پیش زمینه های کلامی متأثر از گفتمان های زمانه مفسران می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در قرن دوم، به سبب نزدیکی به قراین فهم و نبودن پیش زمینه های کلامی، مفسران در برداشت از متن دچار ابهام نشده اند. در قرن سوم، تستری با اندیشه های عرفانی دست به تأویل آیه زده است و از قرن چهارم نگاه کنایی به تعبیر «یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدِیهِمْ » شروع شده و در قرون بعدی تقویت گردیده است. دلالت آیه با محوریت سیاق و متأثر از فرهنگ وحیانی در مقوله چگونگی رابطه خداوند و پیامبر(ص) در امر هدایت ترسیم می شود و در این گفتمان، تعبیر «ید» در معنای حقیقت و دست رسول(ص) معنا شده است و مفهوم بیعت با رسول الله(ص) به منزله بیعت با خداوند و نافی برداشت های ادبی و کلامی است.
ابهام، ایهام و رازآفرینی در سوره یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
231 - 254
حوزههای تخصصی:
ابهام، ایهام و رازآفرینی از آرایه های ادبی هستند که در داستان سرایی جایگاهی ویژه دارند. ازاین رو، کاربست آن ها در سوره یوسف که داستانی ستوده شده است، شایسته بررسی است. فایده این سه آرایه ادبی، عمق بخشی و ایجاد وقفه های کلامی است تا ذهن مخاطب با تأمل و ژرف نگری در متن به لایه های عمیق تر و زوایای مخفی سخن پی ببرد. این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی در پی یافتن بسامد و گستره به کارگیری ابهام، ایهام و راز در محتوای این سوره است. بدین منظور، چند مصداق آشکار از ابهامات، ایهامات و رازپردازی های این سوره مورد واکاوی قرار گرفت و این نتایج حاصل شد: ابهامات بررسی شده در آیات این سوره که ناشی از تعدد احتمالات معنایی و تعدد مرجع ضمیر بودند، به گونه ای هستند که بر هر یک از این احتمالات گواه و شاهدی می توان یافت و همگی پذیرفتنی اند. ایهام واژه «ربّ» در سه آیه بررسی شده، بیانگر دو نگاه مادی و توحیدی است و هر دو معنای «خداوند» و «مالک» را می توان هم زمان لحاظ نمود. رازپردازی های این سوره، ناشی از توجیه ناپذیری رفتار شخصیت های داستان و همچنین سکوت ها و ناگفته های متن است، به طوری که پس از اتمام داستان، سؤالات بی پاسخ بسیاری به ذهن مخاطبان خطور می کند که جواب قطعی برای آن نمی توان یافت.
مؤلفه های تمدن ساز در سیره امام علی (ع) با رویکرد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
46 - 75
حوزههای تخصصی:
حضرت علی (ع) پس از پیامبر (ص) نقش بسیار مهمی در شکل گیری تمدن اسلامی ایفا نمود. برای تبیین این نقش، بررسی مؤلفه ها و شاخص های تمدن ساز در سیره حضرت بسیار اهمیت دارد. مسئله این پژوهش آن است که مؤلفه های تمدن ساز در سیره امام علی (ع) کدام است؟ این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی، سیره علوی و نقش امام علی (ع) در تمدن سازی اسلامی را واکاوی کرده و با هدف بررسی و تبیین مؤلفه های تمدن ساز در سیره نظری و عملی ایشان با رویکردی قرآنی، تحقق یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد حضرت علی (ع) بینش تمدنی و شخصیتی تمدن ساز داشته است. نقش اساسی حضرت در تمدن اسلامی، تقویت مؤلفه های تمدن ساز فرهنگ اسلامی در میان مردم و به کارگیری آن در حکومت خویش است. اخلاق، عزت و کرامت انسانی، آزادی و آزاداندیشی، صبر و مقاومت، عدالت و هم بستگی از مؤلفه های معنوی تمدن ساز در سیره و حکومت علوی است.
طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
36 - 71
حوزههای تخصصی:
طراحی، برنامه ریزی و ایجاد شهر طیب اسلامی که متشکل از اصول و ارزش ها اصیل اسلامی قرآنی است، می تواند زمینه رشد و کمال به سمت جامعه مطلوب و آرمانی را فراهم سازد. در چند دهه اخیر هجوم الگوهای مدرنیته غربی و کاربست آن در شهرهای کشورهای اسلامی، فضای شهرهای کشور را با بحران بی هویتی مواجه ساخته است. برای مقابله با هجوم فرهنگ بیگانه و رفع مشکلات پیش آمده در فضا شهرهای کشور، احیای شهر طیب اسلامی و بازگشت به معیارهای اصیل اسلامی قرآنی در ساختار شهرهای کشور راهبردی ضروری است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش 70 نفر از افراد متخصص و اساتید در سطح دانشگاه ها و حوزه های علمیه نقاط مختلف کشور است. جهت تحلیل الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی،36 شاخص مهم با استفاده از آیات قرآنی استخراج و موردبررسی قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل شاخص های موردپژوهش و تعیین راهبردهای کلیدی مؤثر در طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی از نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد از 36 مؤلفه بررسی شده در تحقیق حاضر، 12 معیار (پشتکار و اراده احیای شهر طیب، رونق عبادت در شهر، گسترش تقوا و معنویت در شهر، کمک به محرومان و مستضعفان، گسترش علم و فن آوری در شهر، کرامت انسانی و حقوق شهروندی، برقراری عدالت، پرهیز از شایعه پراکنی و سوءظن، تأمین امنیت و آرامش، رونق اقتصادی و رفاه عمومی، شهر اخلاق مدار و رهبریت صالح) به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی انتخاب شده اند.
Methodology of Structural Research in the Qur’ān; Case Study: Surah Nās, Surah Falaq and Surah ʿAṣr(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recognition the relationship of the verses inside a surah and structural research of that surah are new approaches that although there were detailed in earlier commentaries, but has been considered so seriously by more recent Qur’ān scholars. According to the science of surah recognition, every surah has a purpose and its own specific main subject, so that the all verses of surah circulate around it thereby the meaningful relationship between its verses are recognised. In this study, according to the method of surah recognition, the conceptive structure of the two Surahs Nās and ʿAṣr and the links and reciprocal interaction between the two surahs Nās and Falaq as a case study are reviewed. Therefore, this research revolves around two axes: Methodology of structural research in the Qur’ān; including topics like: Stages and principles of structural research, thematic units (Rukūʿāt) and gradual revelation of the Qur’ān, linkage and connection between the surahs, thematic axis or basic subject of surahs, difference between structural research and interpretation, and at the end of this paper, the meaning and structural cognition of the two Surahs Nās and ʿAṣr are discussed. Based on this research, the exact semantic connection between Surah Nās and Falaq was extracted, and then Surah ʿAṣr was conceptualized using the method of pondering (tadabbur); and as a result, it was concluded that Surah ʿAṣr, despite its small volume, is the most comprehensive and complete Surah of the Qur’an, which contains heavenly and life-giving Quranic teachings
شخصیت های تفسیری حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
263 - 295
حوزههای تخصصی:
این مقاله به معرفی شخصیت های مهم تفسیری حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی با هدف شناساندن چهره علمی و آثارشان و ترویج دستاوردهای تفسیری حوزه قم در سده اخیر می پردازد. پژوهش با شیوه مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی تاریخی انجام شده و دامنه آن محدود به افرادی است که طی صد سال اخیر تحصیلات تفسیری آنها در حوزه علمیه قم بوده یا با اقامت در این حوزه، به تدریس یا نگارش تفسیر پرداخته اند، جز پنج تن از مفسران (علامه طباطبائی، آیت الله جوادی، آیت الله مصباح، آیت الله سبحانی و آیت الله مکارم) که شخصیت و آثار هر یک از این بزرگواران در مقالات دیگری مستقلا معرفی شده است. حاصل بررسی نشان می دهد که طی سده اخیر در حوزه علیمه قم، دانشمندان فاضل زیادی در دانش تفسیر پرورش یافته و با تولید حجم گسترده ای از آثار تفسیری فاخر، کارنامه افتخارآمیزی را برای حوزه قم در سده چهاردهم رقم زده اند که می تواند برای نسل فعلی حوزه و آینده سرمشق خوبی باشد.
بازکاوی مفهوم «قانتات» در آیه« فَالصّاَلِحَتُ، قَانِتَاتٌ ... » (نساء، 34) (از دیدگاه مفسران و زنان اندیشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 34 سوره نساء یکی از آیات چالشی در حوزه مباحث زنان و خانواده است. چالش بخش میانی آیه، مرتبط با مفهوم واژه " قانتات" است که باتوجه به معنای اصیل لغوی و کاربرد قرآنی قنوت، پذیرش دیدگاه های گوناگون مطروحه از سوی بیشتر مفسران فریقین دشواری است. از سویی زنان نواندیشان مسلمان در دوره معاصر دیدگاههای سنتی را برنتافته، به بازاندیشی معنای " قانتات" پرداخته و نظریه متفاوتی را ارائه نمودهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است. بررسی پیشینه موضوع، ارائه تحقیق جامع و مستقلی را دراین رابطه نشان نمی دهد. نتیجه، بیانگر آن است که دیدگاههای مفسرانی که با تعابیری مانند: «مطیعات، مطیعات لله، مطیعاتٌ للّه فی أزواجهن، مطیعاتٌ للّه تعالی قائماتٌ بحقوق الأزواج، مطیعاتٌ لأزواج، مطیعاتٌ لله و لأزواجهن، مطیعاتٌ للّه قائماتٌ بما یجب علیهن من حقوق اللّه و حقوق أزواجهن» و مشابه آنها مقصود از " قانتات " را ارائه نموده اند از دقّت لازم برخوردار نیست؛ چرا که معنای دقیق لغوی یا کاربرد قرآنی "قنوت" یا هر دو را با هم موردتوجه قرار نداده اند. گرچه مفسران معدودی هرچند با تعابیر نه چندان کامل مقصود درست و دقیق از قانتات را بیان کرده اند. علاوه برآن نگارنده دیدگاه خود را با تبیینی جامع و دقیق از واژه قانتات ارائه نموده است.
بررسی و تفسیر فرازهای قرآنی «وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ» و «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ» با تکیه بر نقد تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۱۵۰-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
ازجمله فرازهای قرآنی، که مفسران در تفسیر آن اختلاف نظر دارند، عبارت «وَاصْبِرْ لِحُکْم ِ رَبِّکَ» در آیات 48 سوره طور و 48 سوره قلم و عبارت «فَاصْبِرْ لِحُکْم ِ رَبِّکَ» در آیه 24 سوره انسان است؛ بررسی تفاسیر شیعه و سنی در ادوار گوناگون تاریخی حکایت از آن دارد، که عمده مفسران در تفسیر این فراز از آیات سه گانه، به خطا رفته و یا دستِ کم تفسیری ناقص ارایه نموده اند. به طورکلی، چهار تفسیر با وجه مشترک تنذیری، برای این عبارت های ارائه شده که عبارتند از: قضای پروردگار، فرمان پروردگار، امتحان الهی، انذار نسبت به نزول عذاب. این نوشتار که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته در غایت خویش، نشان می دهد، هیچ یک از این معانی تفسیریِ چهارگانه، معنای امیدبخشی و بشارت الهی را به همراه ندارد، درحالی که، براساس سیاق آیات و به ویژه به استناد روایات، این حقیقت روشن می شود، که اتفاقا این فرازهای قرآنی، دربردارنده یکی از مهم ترین بشارت های الهی؛ یعنی وعده ظهور حضرت حجت# است.
هنجارگریزی و برجسته سازی در آیات دعا، بر اساسِ نظریه جفری لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برجسته سازی یکی از اصطلاحات بنیادین در دیدگاه صورتگرایان به شمار می آید. این رویکرد به دو گونه هنجارگریزی و قاعده افزایی در متون تجلّی می یابد. هنجارگریزی به معنای خروج از زبان معیار با هدف آفرینش زبان ادبی است. این روش مخاطب را به تفکر واداشته و بر لذّت ادبی او از متن می افزاید. لیچ زبان شناس انگلیسی هنجارگریزی را به 8 نوع آوایی، نحوی، واژگانی، معنایی، گویشی، سبکی نوشتاری و زمانی تقسیم می کند. قاعده-افزایی بیانگر آن است که قواعدی به زبان معیار افزوده می شود که منجر به برجستگی در ساختار ادبی و زبانی می-شود.آیات دعا از آیاتی به شمار می آیند که برجسته سازی به شکل فراوانی در آن ها نمود یافته است. این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی برجسته سازی را در آیات دعا واکاوی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این آیات هنجارگریزی آوایی، نحوی و معنایی به کار رفته است. مؤلفه های هنجارگریزی آوایی شامل ادغام و حذف در آیات دعا است. هنجارگریزی آوایی سبب آشنایی زدایی و توازن آوایی کلام الهی شده است. هنجارگریزی نحوی در قالب تقدیم و تأخیر به کار رفته است. هنجارگریزی معنایی با کاربست استعاره نمود پیدا کرده است. در این گونه از آیات قاعده-افزایی به شکل تکرار تجلّی یافته است. در آیات دعا میان معنا و لفظ هماهنگی و انسجام کاملی وجود دارد و این هماهنگی نقش بسزایی در دریافت مضامین و پیام های موجود در آیات دارد. برجسته سازی در این آیات سبب انحراف از اصل شده و این خروج نه تنها در معنای آیات خللی وارد نکرده؛ بلکه سبب زیبایی بیشتر آن ها شده است.
بررسی معنای «کتاب الله» در خطبه های 17 و 147 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
68 - 87
حوزههای تخصصی:
دوحدیث در خطبه های 17 و 147 نهج البلاغه ذکر شده که از قول امیرمؤمنان (ع) تحریف را به کتاب الله نسبت می-دهند، این دو روایت مورد استناد موافقان تحریف قرآن قرار گرفته است؛ با توجه به اهمیت موضوع، لازم است از لحاظ محتوایی و دلالی مورد بررسی قرار گیرند. پرسش اصلی این که منظور از تحریف و منظور از کتاب در این روایات چیست؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته و هدف از آن بررسی دلالی و متنی روایات مذکور است. نتایج به دست آمده از آن روشن می سازد که محتوای مصحف حضرت(ع) از جنس وحیانی بوده و شامل تنزیل و تأویل می باشد، یعنی علاوه بر وحی قرآنی، وحی بیانی نیز در حاشیه مصحف حضرت ثبت شده بود. امیرمومنان (ع) به آن مجموعه واژه کتاب الله اطلاق کرده است. پس واژه کتاب اعم از واژه قرآن بوده و رابطه بین کتاب و قرآن، عموم و خصوص مطلق است. و منظور از تحریف حذف وحی بیانی از کتاب الله است. از خلال بررسی این حدیث معنای واژه کتاب در حدیث ثقلین نیز روشن می گردد.
جستاری در کاربست روش نظام واره ای تنزیلی در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان (مطالعه موردی سوره های علق و بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
32 - 55
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم یک نظام واره معرفتی بی همتاست؛ بدین معنا که تمام بخش ها و اجزای آن با هم مرتبط است و در سیر نزول سوره ها به ترتیبی خاص و پی درپی نازل شده است و گام به گام انسان ها را در تمام عرصه های موردنیاز، تربیت و هدایت می کند. امروزه هرگونه تفسیر و پژوهش در قرآن کریم به ترتیب نزول، «روش تنزیلی» نامیده می شود. آنچه با نظر به تحولات اجتماعی و نیازهای انسان ها در عصر حاضر ضروری به نظر می رسد، لزوم استخراج علوم انسانی قرآن بنیان است که در به کارگیری روش ها با موانعی روبه رو بوده است. مسئله اصلی در پژوهش حاضر پی جویی نوآوری در ترسیم روش ها با جُستاری در شناخت جایگاه و کاربست روش نظام واره ای تنزیلی در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، دو سوره علق و بقره را به عنوان نخستین سوره مکی و نخستین سوره مدنی بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، کاربست نگاه نظام واره ایِ تنزیلی می تواند به عنوان روش و تحولی نو در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان به شمار آید. در این رویکرد، سوره علق، به عنوان نخستین سوره نازل شده، معارفی چون راهکارهایی نو در دعوت و تبلیغ دینی، مراحل تربیت دینی، ابتنای قرآن کریم بر معرفت بخشی و ابهام زدایی را ارائه کرده است؛ همچنان که از سوره بقره، به عنوان نخستین سوره مدنی، معارفی مانند انسجام بخشی به جامعه نبوی، راهبری ترقی ساز جامعه نبوی، شناخت دقیق جامعه نوپای دینی و پیشگیری از فعال شدن گسست های اجتماعی قابل استخراج است.
Critical Review of Purposefulness of Divine Actions from the Point of View of Rene Descartes, Relying on Islamic Sources(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purposefulness of divine actions is an important religious issue among thinkers. Belief in God's knowledge, wisdom, power, and justice requires the purposefulness of God's actions. This research is based on Rene Descartes' view on the answer to the question of determining the purposefulness of divine actions, which has been carried out through a descriptive-analytical method. In findings chapter, it explains Descartes' point of view in two areas of “the principle of the purposefulness of divine actions and the possibility of knowing the goals of divine actions. While confirming the first area of his view, in the second area and based on extra-religious evidence (reason) and internal religious foundations (Qur'an and hadiths), the raised misconception has been criticized and investigated. The result of the research shows that despite believing in the purposefulness of divine actions, Descartes considers it impossible to access and know the ultimate cause in divine actions due to human limitations, while in criticizing and confronting this matter and based on external evidence and teachings in the Qur’an and religion, divine actions not only have purpose, but also their recognition is possible and it has been acknowledged in various cases.
Effective Discourses in the Formation of Interpretive Innovations during Last Two Centuries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Exegetical theories of human knowledge include human understanding of the divine word. No textual theory is formed in a vacuum. The prominent events and currents in the society, both political and cultural, create discourses in the society. Social events such as Marxism, liberalism, nationalism and other schools, the formation of international institutions and human rights, the occurrence of religious reformism, the fight against colonialism in Islamic countries, etc. during the last century created discourses in the society that caused changes in scientific attitudes and human and Islamic sciences, and then, the interpretation of the Qur'an. Compared to the traditional interpretation of the past fourteen centuries, these discourses placed in the form of a re-thinking or new-thinking interpretation. According to the claim of the immortality of the Qur'an, this validity is responsible for its relevance to the times. The interpretation and reading of the Qur'an is responsible for this update. Therefore, this article tries to refer to the effective discourses in recent centuries with the help of social issues and analytical approach and to measure the reflection of these discourses and the new and innovative opinions of commentators and researchers in the form of concrete examples of the impact of these discourses. The selected discourses are the discourse of religious reformation and return to the Qur'an, the discourse of new schools and isms, and the discourse of experimental sciences. However, there are definitely other effective discourses that cannot be discussed in this article. The purpose of this research is to gain self-awareness in discourse-oriented interpretations and attempt to conceptualize discourses. It is an attempt to provide a framework for some of the effective factors in interpretive innovation.