فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرایندهای تکتونیکی نقش مهمی در شکل گیری و تغییر لندفرم ها دارند، بنابراین توجه به این فرایندها در برنامه-ریزی های مختلف حائز اهمیت است. بعضی از مناطق از جمله زون زاگرس دارای وضعیت تکتونیکی فعالی هستند به همین دلیل توجه به فعالیت های تکتونیکی در این منطقه ضروری است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به ارزیابی وضعیت تکتونیکی زاگرس استان فارس از محدوده اَوز تا کَرموستج پرداخته شده است. در این تحقیق از تصاویر راداری سنتینل 1، مدل رقومی ارتفاعی 5/12 متر SRTM و تصاویر ماهواره ای به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای مورد استفاده در تحقیق، ArcGIS، GMT و SPSS بوده است. همچنین در این تحقیق از 10 شاخص ژئومورفیک و مدل سری زمانی SBAS استفاده شده است. این تحقیق با توجه به اهداف مورد نظر در دو مرحله انجام شده است که در مرحله اول به ارزیابی وضعیت تکتونیکی منطقه با استفاده از 10 شاخص ژئومورفیک و در مرحله دوم نیز با استفاده از روش سری زمانی SBAS، وضعیت تکتونیکی منطقه ارزیابی شده است. نتایج بررسی وضعیت تکتونیکی زیرحوضه ها منطقه از نظر شاخص IAT نشان داده است که زیرحوضه 4 با میانگین ضریب 5/1 دارای کم ترین میانگین است و از نظر شاخص های مورد استفاده، دارای وضعیت تکتونیکی فعال تری نسبت به سایر زیرحوضه ها است و در مجموع نیز زیرحوضه های منطقه از نظر اکثر شاخص ها دارای وضعیت فعالی هستند. همچنین نتایج حاصله از روش تداخل سنجی راداری نشان داده است که محدوده مطالعاتی در طی سال های 2020 تا 2022 دارای 127 میلی متر بالاآمدگی و 109 میلی متر فرونشست بوده است که میزان بالاآمدگی رخ داده را می توان به عوامل تکتونیکی نسبت داد و بنابراین می توان گفت که صحت شاخص های ژئومورفیک مورد تایید است چراکه بر اساس تصاویر راداری نیز منطقه مورد مطالعه از نظر تکتونیکی دارای وضعیت فعالی است..
بررسی و شناسایی عوامل و مولفه های تاثیرگذار بر کسب و کارهای گردشگری روستایی پساکرونا مطالعه موردی روستاهای هدف گردشگری استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰
109 - 132
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صنعت گردشگری به دلیل ماهیت پویایی که دارد، به شدت از شیوع بیماری کرونا تأثیر پذیرفت و یک دوره رکود همراه با از بین رفتن بسیاری از مشاغل را تجربه کرد. احیا و بازسازی سلامت جامعه و کسب و کارهای گردشگری یک هدف مهم برای دولت ها و فعالین حوزه گردشگری است. بر اساس همین شناخت عوامل و مؤلفه های مؤثر بر کسب و کارهای گردشگری در دوران پساکرونا می تواند در بهبود شرایط و بازسازی سریع تر این صنعت حائز اهمیت باشد. این پژوهش به دنبال بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر کسب و کارهای گردشگری روستایی در دوران پساکرونا است.
روش شناسی: روش تحقیق مورد استفاده از نوع کمی و با توجه به هدف آن کاربردی بوده که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و در بازه زمانی بهار سال 1402 انجام شده است. قلمرو مکانی مطالعه حاضر در استان جهارمحال و بختیاری بوده و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه سرپرستان خانوار روستایی ساکن در 13 روستای هدف گردشگری در این استان بوده است و از بین آن ها 149 نفر به صورت تصادفی انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. روایی پرسش نامه به صورت صوری و توسط اساتید و نخبگان با اصلاحات لازم تأیید شد و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد آزمون و تأیید قرار گرفت. برای استخراج عوامل و مؤلفه ای مورد نظر، از تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: نشان می دهد که مجموع 7 عامل استخراج شده (زیرساختی-حمایتی؛ آموزشی-فرهنگی؛ پتانسیل سنجی و شناخت ظرفیت ها؛ بازیابی سلامت و شرایط روحی، توسعه تکنولوژی؛ تغییر رویکرد و انعطاف مدیریتی؛ و محیط محوری)، 62/56درصد از واریانس کل متغیر وابسته را تبیین کرده است.
نتیجه گیری و پیشنهادات: درصد تبیین 7 عامل استخراج شده به ترتیب اهمیت بدین گونه است: عامل اول: زیرساختی-حمایتی 75 /16؛ عامل دوم: آموزشی-فرهنگی 12/42؛ عامل سوم: پتانسیل سنجی و شناخت ظرفیت ها 9/97؛ عامل چهارم: بازیابی سلامت و شرایط روحی 8/74، عامل پنجم: توسعه تکنولوژی 5/26؛ عامل ششم: تغییر رویکرد و انعطاف مدیریتی 4/83 و عامل هفتم: محیط محوری 4/59درصد از واریانس کل متغیر وابسته را تبیین می کنند.
نوآوری و اصالت: کرونا پدیده ای بود که آسیب های جدی به کسب و کارهای مختلف به ویژه صنعت گردشگری وارد کرد و مسیر این کسب و کارها را عوض کرد، پرداختن به عواملی که بعد از کرونا می تواند در کسب و کارهای گردشگری به ویژه در مناطق روستایی تأثیرپذیر باشد تا حدودی مورد غفلت قرار گرفته است و این موضوع در استان هایی مانند چهارمحال و بختیاری نمود بیشتری دارد. بر اساس همین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کسب و کارهای گردشگری پساکرونا در مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری انجام شد.
مهاجرت شهروندان افغانستانی و نقش آن ها در حفاظت محیط زیست شهری: فرایند بازیافت پسماند (مطالعه تطبیقی: محله های ولنجک و شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
191 - 208
حوزههای تخصصی:
بخش زیادی از مردم افغانستان به دلیل وجود چالش های مختلف به سایر کشورهای همسایه از جمله ایران مهاجرت می کنند که به دلیل نبود مهارت کافی و تا حدودی نگاه حقیرانه به این افراد موجب شده در بخش های غیر رسمی مشغول شوند. از جمله زباله گردانی و اشتغال در فرایند بازیافت پسماند شهری. هدف این پژوهش ابتدا تحلیل زمینه ها و عوامل موثر بر مهاجرت افغانستانی ها تحلیل شود و در گام بعدی بررسی نقش ایشان در فرایند بازیافت پسماند و حفظ محیط زیست به صورت تطبیقی درمحله ولنجک در منطقه یک و محله شهر ری در منطقه 20 ، بوده است. روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و گردآوری داده به صورت پیمایشی بوده است. نتایج پژوهش نشان داده است که اقتضای مالی و اقتصادی و همچنین جنبه های مختلف اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی در مقصد مهاجرین دارد که محله شهر ری شاخص های ممکن و نسبی بیشتری نسبت به محله ولنجک دارد. نکته دیگر اینکه مهاجرین به طور کلی در بخش های غیررسمی مشغول به کار می شوند که یکی از این بخش ها زباله گردانی و اشتغال در فرایند بازیافت پسماند شهری به ویژه جمع آوری آن بوده است. نتایج نشان داد که مهاجرین افغانستانی در شهر ری بیش از از محله ولنجک در فرایند بازیافت زباله های شهری نقش دارند.
تعیین مکان های بهینه اسکان موقت شهری پس از زلزله به کمک رویکرد ادغام مکانی در منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
81 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به دنبال مکان یابی مراکز اسکان موقت در منطقه 22 شهر تهران به کمک معیارهای مؤثر است. این معیارها شامل: فاصله از هلال احمر، فاصله از پل، فاصله از مدارس، فاصله از جاده اصلی، فاصله از ایستگاه پلیس، فاصله از منبع گاز، فاصله از مساجد، فاصله از مراکز پخش مواد غذایی، فاصله از خطوط مترو، فاصله از ایستگاه مترو، فاصله از مراکز سلامتی، فاصله از پارک و فضای سبز، فاصله از بیمارستان، فاصله از مراکز آتش نشانی، تراکم جمعیت، ریسک زلزله و شیب است؛ بنابراین نوآوری تحقیق حاضر، استفاده از ترکیب مناسب و کافی از معیارها برای مکان یابی مراکز اسکان موقت می باشد. در این راستا، از روش ادغام داده محور رگرسیون وزن دار جغرافیایی «GWR» با دو هسته گوسین و مکعبی سه گانه استفاده شد. روش پیشنهادی مناسب برای مسائل، رگرسیون مکانی است، زیرا این روش با دو خاصیت منحصربه فرد داده های مکانی یعنی؛ خودهمبستگی مکانی و ناایستایی مکانی سازگار است. مقادیر «R2 و RMSE» حاصل از روش «GWR» با هسته مکعبی سه گانه به ترتیب 9413/0 و 3470/0 به دست آمد که نشان دهنده سازگاری بالای هسته مکعبی سه گانه نسبت به هسته گوسین است. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد که پارک چیتگر و مجموعه ورزشی آزادی، یکی از وسیع ترین و مناسب ترین پهنه ها برای احداث پناهگاه های اسکان موقت پس از بروز بحران زلزله برای منطقه 22 شهر تهران می باشند.
ارزیابی سطح آسیب پذیری مناطق شهری در برابر بحران زلزله با استفاده از تکنیک همپوشانی وزنی و مدل RADIUS (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
348 - 323
حوزههای تخصصی:
زلزله به عنوان یکی از فاجعه بارترین و مخرب ترین انواع مخاطرات طبیعی محسوب می گردد که با خرابی ساختمان ها و زیرساخت های شهری، خسارت های گسترده ای را به اموال و دارایی ها به ویژه در نواحی شهری وارد کرده و تلفات انسانی بسیاری را موجب می گردد. بنابراین اولین و اساسی ترین مرحله در راستای برنامه ریزی و مدیریت بحران به منظور کاهش اثرات زلزله، شناسایی سطوح آسیب پذیر در برابر این بحران می باشد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف ارزیابی سطح آسیب پذیری شهر اردبیل در برابر بحران زلزله نگارش شده است. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (کمی و کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی و اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران و نخبگان شهر اردبیل بوده که حجم نمونه از طریق روش دلفی خبرگان 20 تعیین گردیده است. همچنین در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک AHP در نرم افزار Expert Choice، روش Weighted Overlay در نرم افزار GIS و همچنین مدل تخمین خسارت RADIUS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با بررسی 15 معیار، معیارهای فاصله از گسل، همجواری با کاربریهای خطرزا و دسترسی به مراکز خدمات رسان بیشترین اهمیت (تأثیر) را جهت ارزیابی آسیب پذیری در برابر زلزله داشته اند. همچنین با توجه به ارزش گذاری معیارهای مورد بررسی و تلفیق آن در روش همپوشانی فازی مشخص گردید که حدود 13 درصد از بافت شهر اردبیل در پهنه ی آسیب پذیری خیلی زیاد و حدود 18 درصد در پهنه ی آسیب پذیری زیاد قرار دارند. از طرفی نتایج مدل RADIUS نشان می دهد که تعداد 13853 ساختمان در معرض تخریب قرار دارند که 36 درصد آنها در منطقه 1 و 29 درصد آنها در منطقه 4 می باشند. همچنین تعداد مجروحان در زلزله ی احتمالی 67117 و تعداد کشته شدگان 3113 برآورد شده است.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
213 - 236
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و افزایش چشمگیر فعالیت های انسانی، تغییر الگوهای زندگی و تنوع فزاینده نیازهای بشر منجر به افزایش پسماندهای مختلف در جوامع شهری و روستایی شده است. روستاها به خصوص روستاهای حواشی شهرهای بزرگ ایران همچون دیگر جوامع انسانی تحت تأثیر این تحولات و خطرات واقع شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی در روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم از توابع استان اصفهان پرداخته است. تعداد 150 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه، انتخاب و اطلاعات به روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1403 جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی در نمونه مورد مطالعه همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه نیز نشان داد که اخلاقیات و اعتماد اجتماعی به ترتیب بیشترین اهمیت نسبی را در رفتار مدیریت پسماندهای روستایی ساکنان به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره گام به گام نشان داد مؤلفه های مشارکت و اخلاقیات اجتماعی در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی دارای اثرگذاری مثبت و معنی دار بر مدیریت پسماندهای روستایی بودند و بر این مبنا به عنوان مؤلفه های پیشگو در توضیح رفتار مدیریت پسماند روستایی در منطقه مورد مطالعه شناخته شدند. در نهایت، براساس نتایج به دست آمده، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت ترویج و بهبود اخلاقیات و مشارکت اجتماعی در مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و ارائه مشوق های مالی در مناطق روستایی توسط نهادهای ذی ربط مورد تأکید قرار گرفت.
ارزیابی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر مزیت های رقابتی گردشگری (نمونه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر، رقابت به عنوان یک مفهوم اقتصادی مطرح می باشد و این مفهوم، بر توسعه پایدار صنعت گردشگری تأثیرگذار است. اگرچه امروزه مطالعاتی پیرام ون مزی ت رق ابتی در مقص دهای گردش گری جه ان صورت گرفته اما مطالعات ج امع وک اربردی چن دانی در کش ور ما ص ورت نگرفت ه اس ت و ای ن امر ل زوم انج ام چن ین مطالعاتی را بیش ازپیش نمایان م ی س ازد. پژوهش حاضر دارای ماهیتی توسعه ای-کاربردی و روشی توصیفی- تحلیلی می باشد و با هدف ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر مزیت های رقابتی گردشگری استان گیلان انجام شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار جمع آوری گردید. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 379 خانوار برآورد شد. با بهره گیری از روش های کمی و آماری از جمله؛ رگرسیون چندگانه در محیط نرم افزار «SPSS»، معادلات ساختاری در محیط نرم افزار «Smart Pls» و تحلیل چند متغیره فازی در محیط «GIS»، به بررسی میزان مزیت های رقابتی گردشگری و اولویت بندی مؤلفه های مؤثر در منطقه مد نظر پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که شاخص های مزیت های رقابتی گردشگری به ترتیب اولویت شامل؛ شاخص های مدیریت مقصد، منابع و جاذبه های محوری، عوامل تقویت کننده و عوامل و منابع پشتیبان و برنامه ریزی و خط مشی توسعه مقصد با 511/0، 456/0، 287/0، 276/0 و 266/0 درصد بیشترین نقش را در مزیت های رقابتی گردشگری استان گیلان دارند که نشانگر مهم بودن بعد مدیریت مقصد نسبت به بقیه ابعاد است. استان گیلان دارای مزیت های رقابتی گردشگری متوسط رو بالا است به طوری که بیشترین مساحت مربوط به طبقه زیاد با مقدار 3900 کیلومتر مربع می باشد.
شناسایی مؤلفه های کالبدی - فضایی بافت روستاهای باارزش بومی مبتنی بر توسعه گردشگری (مورد مطالعه: روستاهای کوهپایه ای غرب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای با بافت تاریخی و بومی استان مازندران از مناطق مستعد توسعه گردشگری ایران محسوب می شود و به دلیل برخورداری از جاذبه های متعدد طبیعی، فرهنگی و تاریخی مورد بازدید روزافزون شهرنشینان قرار می گیرند و سالانه پذیرای حجم بالای سرریز گردشگران در استان هستند. اما گاهاً بی برنامگی و عدم توجه مسئولین و ساکنین به قابلیت های موجود و همچنین ورود افراد مهاجر در روستاهای مقصد گردشگری موجب شده تا محدودیت هایی متعدد کالبدی - فضایی در این مناطق ایجاد گردد که در این راستا شناسایی عوامل و معیارهای کالبدی - فضایی در راستای توسعه گردشگری این روستاها امری ضروری است. پژوهش حاضر ازلحاظ ماهیت، اکتشافی و از حیث بررسی داده ها، تجربی - پیمایشی است. جامعه آماری موردمطالعه شامل 250 نفر از متخصصین است که با استفاده از سیستم واقعیت مجازی، محیط 5 روستای شبیه سازی شده در قالب تور مجازی برای آن ها به نمایش گذاشته شده و سپس با استفاده از پرسش نامه پژوهشگر ساخت، مورد پرسشگری مستقیم قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق تحلیل عامل اکتشافی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داده است؛ 9/97 درصد از تغییرات توسعه گردشگری توسط عامل های کالبدی - فضایی شامل: کیفیت کالبدی - محیطی، سازمان فضایی و نفوذپذیری، عناصر تزیینی و سبک معماری، امکانات رفاهی و زیربنایی، سازگاری اقلیمی، سرسبزی و مناظر طبیعی، مراکز فرهنگی و مذهبی، آسایش کالبدی، هویت و شخصیت مکان، تبیین شده است. که عامل های کیفیت کالبدی - محیطی، سازمان فضایی و نفوذپذیری به ترتیب با ضریب تأثیر 674/0 و 348/0 بیشترین تأثیر را در توسعه گردشگری روستاها دارند.
کارایی الگوریتم های خوشه بندی فازی در بازشناسی خودکار الگو های مورفولوژیک (مطالعه موردی: رودخانه علاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۲
91 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ناحیه بندی فازی با استفاده از تصاویر ماهواره ای GeoEye-1 و الگوریتم های خوشه بندی و ادغام پیشنهادی است و کارایی این تکنیک ها در آشکارسازی عوارض و پدیده های سطح زمین و بازشناسی خودکار الگو های مورفولوژیک در رودخانه علاء بررسی می گردد. در این رابطه پس از پیش پردازش های رادیومتریک و هندسی، بر اساس ویژگی های فازی به ادغام تصاویر ورودی در نرم افزار MATLAB پرداخته و سپس با استفاده از الگوریتم های (FCM)، (PCM)، (GK) و (FSC) به ناحیه بندی مقاوم پوشش زمینی اقدام گردید. در این روش ها خوشه بندی فازی چندین بار و برای تعداد خوشه های مختلف (از c_min تا c_max) انجام گرفته و با ارزیابی خروجی خوشه بندی و انتخاب بهترین تعداد نواحی (c ̂) تعیین شده است. همچنین در مرحله پردازش جهت رسیدن به تعداد مشخصی خوشه، تصویر خوشه بندی می شود تا پس از اعمال Defuzzification بر روی آن، ناحیه بندی فازی صورت گیرد. در نهایت الگوریتم های خوشه بندی فازی مورد بررسی که دارای پارامترهای فازی هستند، بر روی تصاویرHR-PRS ورودی اعمال شده و نتایج آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج ناحیه بندی فازی و مقایسه روش های پیشنهادی در محدوده مطالعاتی نشان می دهد که روش Interval-valued Data Fuzzy c-means (FSC) که در آن ابهام موجود در تصاویر HR-PRS در ناحیه بندی لحاظ شده است، در مجموع دارای بهترین عملکرد جهت یافتن تعداد خوشه های بهینه و مراکز خوشه ها و آشکارسازی پدیده های سطحی می باشد. همچنین این الگوریتم قابلیت تفکیک پذیری عوارض را تنظیم و دقت بالاتری را ارائه می دهد و مرزهای اصلی را به خوبی تشخیص و مرزهای اضافی را حذف می کند. این نتایج همچنین نشان دهنده اثربخشی الگوریتم های خوشه بندی فازی جهت ناحیه بندی تصاویر سنجش از دور چند طیفی می باشد و کارایی روش های ناحیه بندی پیشنهادی را از منظر تشخیص عوارض و پدیده های مکانی و استخراج دقیق اطلاعات از تصاویر تایید می نمایند.
بررسی میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار محصول خرما در استان های خرماخیز کشور (رهیافت توبیت هکمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
23 - 46
حوزههای تخصصی:
خرما از محصولات باغی دارای مزیت نسبی و ارزآور کشور به شمار می رود که حمایت از تولید و صادرات آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. بیمه از ابزارهای حمایتی و کارآمد در راستای تولید محصول خرما است. هدف پژوهش بررسی میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار محصول خرما از منظر کارگزاران صدور بیمه نامه در استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، فارس، بوشهر و هرمزگان با استفاده از الگوی دومرحله ای هکمن بود. اطلاعات لازم با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از 105 کارگزار صدور بیمه نامه به صورت غیر حضوری در سال 1401 جمع آوری شد. نتایج آماره های مرحله نخست، مؤید قدرت توضیح دهندگی، دقت عمل و مناسب بودن مدل بود و نتایج مرحله دوم نشان داد سه متغیر سطح زیر کشت، بیمه کشاورزی و خرید تضمینی به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار خرما داشته اند. در این راستا پیشنهاد می شود سیاست گذاران با اقدامات حمایتی لازم زمینه یکپارچه سازی اراضی خرما را فراهم نمایند. همچنین با بیمه کشاورزی و قراردادهای بازاریابی در قالب خرید تضمینی، ریسک های نخل داران را کاهش داده تا با افزایش تولید و صادرات آن، زمینه حفظ و توسعه این محصول فراهم شود.
Globalization and Marsh’s Environment-Population in Iraq using GIS Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
171 - 185
حوزههای تخصصی:
Iraq's Hammar marsh was a key region for food production economically. The Hammar marsh's ecosystem had started to deteriorate by 1980 because of the war. Ever since then it has had serious issues brought on by both natural and human causes. We highlight these issues, their links, and how social and economic forces led to environmental deterioration in this essay by focusing on globalization. We measured changes in ecological, economic, and social systems using a variety of metrics during the last 20 years in order to quantify the issues and chronicle the changes. Significant climatological changes, including decreases in precipitation and humidity as well as temperature rises, have influenced environmental deterioration in the Hammar marsh. The Hammar marsh's social structures were also subjected to a great deal of stress, including as conflict and sanctions. To determine how the environment has changed across three periods between 2002, 2012, and 2022, we computed and examined categorization changes in Landsat images. Throughout the research region, changes in climatological variables were linked to changes in the vegetation and water.
بررسی و مطالعه سنگ مزارهای موزه سنگ هگمتانه در دوران اسلامی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1204 - 1225
حوزههای تخصصی:
چکیدهسنگ مزارها تجلی گاه ارزش های هنر اسلامی به شمار می آیند، به صورتی که بیان گر خصایص، نقوش، فرم، علایق، تفکرات و اعتقادات ارزش های ایرانی- اسلامی هستند. در ساخت سنگ مزارها و نشانه های در برگرفته از آن ها، در جوامع مختلف دیدگاه های متفاوتی نیز وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل و تطبیق سنگ مزارهای موزه هگمتانه همدان در دوران اسلامی با سایر مناطق همجوار بوده؛ از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی با نگرش گونه شناسی صورت گرفته و همچنین دسترسی به داده ها حاکی از دو مرحله، برداشت میدانی و مطالعات کتابخانه ای می باشد. نوشتار حاضر سعی بر آن دارد که به واکاوی سوالات ذیل بپردازد: 1- سنگ مزارهای موزه سنگ هگمتانه همدان از نظر گونه شناسی ساختاری به چند دسته تقسیم می شوند؟ 2- بررسی تطبیقی نقوش غالب و دسته بندی آن ها نسبت به سایر مناطق چگونه بوده است؟ نتایج نشان می دهند که سنگ مزارها از لحاظ ساختاری به 8 دسته: قبه ای یا پستانی، صندوقچه ایی، مصطبه ایی صندوقچه ای، گهواره ای، محرابی، سنگ مزار قوچ شکل، ایستاده و تخت تقسیم بندی می شوند. سنگ مزارهای مورد مطالعه دربرگیرنده نقشمایه های تزئینی از جمله: گیاهی، هندسی، حیوانی و انسانی، و در عین دارا بودن معنای نمادین خاص، متأثر از فرهنگ مکانی، زمانی و منطقه ای هستند. از نظر ریشه شناختی میان برخی از اشکال و نقشمایه ها، ارتباط نزدیکی بین هنر اسلامی و هنر دوران هخامنشیان و ساسانیان وجود دارد. نقوش اکثر سنگ مزارهای قابل مقایسه با مناطق غرب و شمال غرب کشور از جمله استان های لرستان، کرمانشاه، ایلام، قزوین آذربایجان غربی و شرقی می باشد.
تحلیل و سنجش ردپای اکولوژیکی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر موقعیت طبیعی (مورد مطالعه: بخش حٌمیل شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست پدیده ای ثابت و مطلق است و توان اکولوژیکی محدودی برای استفاده انسان دارد. بنابراین ضروری است نحوه مصرف منابع طبیعی در دسترس مورد ارزیابی قرار گیرد. یکی از ابزارهای مناسب در این زمینه، شاخص ردپای اکولوژیکی است. در این راستا پژوهش حاضر با سنجش و اندازه گیری میزان ردپای سکونتگاه های روستایی بخش حٌمیل به تحلیل و ارزیابی پایداری اکولوژیکی این مناطق پرداخته است. پژوهش انجام گرفته به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. از روش اسنادی و میدانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. قلمرو مورد مطالعه، سکونتگاه های روستایی دارای سکنه بخش حمیل هستند که 17 روستای آن با روش سیستمی (تعداد خانوار، فاصله از شهر و موقعیت طبیعی) انتخاب شدند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران، 360 خانوار تعیین شد. اطلاعات گردآوری شده با به کارگیری شاخص ردپای اکولوژیکی در پنج بخش مصرف (مسکن، غذا، حمل و نقل، زمین ساخته شده و کالاهای مصرفی) موشکافی شدند. همچنین جهت بررسی اثرات موقعیت طبیعی بر میزان ردپا از تحلیل واریانس فاکتوریل و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. سنجش ردپای اکولوژیکی منطقه نشان داد که از مجموع روستاهای مورد بررسی، 7/64 درصد معادل 11 روستا در شرایط ناپایدار و کسری اکولوژیکی قرار دارند. روستای کندهر دارای بیشترین کسری و روستای میان تنگ منصوری از بیشترین اضافه اکولوژیکی برخوردار است. همچنین نتایج بررسی روابط متقابل متغیرها نشان داد که بین اثرات موقعیت طبیعی در ردپای کل و ظرفیت زیستی روستاهای برگزیده تفاوت معنی داری وجود دارد و مشخص شد که روستاهای جنگلی ردپای بزرگ تری نسبت به روستاهای دشتی و کوهستانی دارند.
ارزیابی خطر سیلاب استان خوزستان با تلفیق داده های ماهواره ای و هیدرولوژیکی (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب یکی اصلی ترین بلای طبیعی و یک مسئله مهم جهانی است به ط وری ک ه ب ا اف زایش رخ داد س یل، نگرانی های در خصوص افزایش مرگ و میر و ضررهای اقتصادی ناشی از آن افزایش می یابد. در ایران به دلیل وسعت زیاد، تنوع اقلیمی، تغییرات کاربری اراضی و دگرگونی های رخ داده در مقیاس های زمانی و مکانی بارش ها، همه ساله سیلاب های رخ می دهد. تحقیق حاضر جهت ارزیابی خطر سیلاب حوضه های آبریز استان خوزستان براساس ترکیب مدل های منطق فازی (Fuzzy) و سلسله مراتبی (AHP) است. در این پژوهش از پارامترهای بیشینه بارش، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه، پوشش گیاهی و شیب استفاده شد. نقشه های رقومی پارامترها با استفاده از نرم افزار ArcGIS 10.3 تهیه شد. احتمال رخداد سیل برای هر کلاس از هر فاکتور و اهمیت هر فاکتور نسبت به سایر فاکتورها در وقوع سیل توسط نظرات کارشناسی بررسی گردید و وزن های مربوطه در نرم افزار Arc GIS 10.3 محاسبه گردید. وزن های بدست آمده برای هر کلاس به لایه های مربوطه اعمال گردید در نهایت نقشه های احتمال سیل منطقه مورد بررسی تهیه و در ۵ کلاس آسیب پذیری خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم ارزیابی گردید. نتایج حاکی از آن است که فاکتور بارش دارای بیش ترین تاثیر بر وقوع سیل بوده و کم ترین تاثیر مربوط به فاکتور پوشش گیاهی است و از مجموع مساحت 6292521 هکتاری استان خوزستان، 74/9% در کلاس ارزیابی خطر خیلی کم؛ 47/53% ارزیابی خطر کم؛ 10/21% ارزیابی خطر متوسط، 97/6% ارزیابی خطر زیاد و 69/%8 ارزیابی خطر خیلی زیاد قرار دارد. بخش های جنوب و جنوب غربی استان از پتانسیل بالای سیلاب برخوردار هستند و علاوه بر این شهرهای آبادان، خرم شهر، چوئبنده، شادگان، دارخوین، هویزه، قسمت های جنوبی اهواز و روستاهای اطرف آن ها در منطقه با آسیب پذیری خیلی زیاد قرار گرفته اند. نقشه ارزیابی خطر سیلاب به دست آمده می تواند به عنوان یک سامانه پشتیبانی تصمیم ساز برای پیش بینی سیلاب های آینده در منطقه مورد مطالعه استفاده شود.
بررسی سازوکار ادراک شهروندان در شهر همدان از فضاهای بازآفرینی شده در محدوده مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
71 - 90
حوزههای تخصصی:
پژوهش درخصوص بافت های تاریخی در مرکز شهرها در دو دهه اخیر به صورت چشم گیری از نظر مدیران شهری و متخصصان افزایش پیدا کرده است. این روند، موجب شده است که رویکردهای نوینی در برنامه ریزی و توسعه این مناطق ارزشمند شهری ارائه که یکی از برجسته ترین آن ها رویکرد بازآفرینی است. مرور این پژوهش های عملی و نظری نشان می دهد در فرایند بازآفرینی محدوده های تاریخی و فرسوده شهرها غالب آنان صرفاً به جنبه های عینی و کالبدی بدون توجه به ذهنیت شهروندان که برگرفته از هویت و فرهنگ آنان است توجه داشته اند. بر همین مبنا، پژوهش حاضر با هدف دستیابی به چگونگی درک شهروندان از فضاهای بازآفرینی شده تحت مفهومی به نام بازآفرینی ذهنی شکل گرفته است. در همین راستا، پس از تبیین مدل مفهومی پژوهش برپایه مرور ادبیات موضوع، پرسشنامه ای ساختار یافته طراحی و در بین شهروندان همدانی برای استخراج ذهنیت آنان از فضاهای بازآفرینی شده میدان مرکزی شهر همدان توزیع شد. سپس، داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و در نرم افزار Smartpls مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که دو عامل کالبد و اجتماع در سازوکاری طولی موجب بحرانی ترین اثرگذاری در ذهن شهروندان در راستای شکل گیری ذهنیت آنان از فضاهای بازآفرینی شده میدان مرکزی شهر همدان شده اند.
بازشناسی مدل مفهومی بازآفرینی هسته مرکزی شهرها مبتنی بر فرهنگ جامعه محلی با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
73 - 98
حوزههای تخصصی:
هسته مرکزی شهرها به عنوان میراثی ارزشمند و معرف هویت شهر، امروزه با مسائل متعددی مواجه هستند. به دنبال تحولات در زمینه های تکنولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و نیز جابجایی جمعیت و فعالیت ها، هسته مرکزی شهرها با کاهش کیفیت فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی مواجه شده و این روند موجب کاهش پویایی محلات و ایجاد بافت های مسئله دار شهری شده است. درنتیجه اندیشیدن به ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی و هویتی و نیز یافتن پیوندی مناسب میان آن ها با بعد کالبدی و فضایی در هسته مرکزی شهرها امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بازشناسی زمینه های تحقق پذیری توسعه فرهنگ جامعه محلی در بازآفرینی هسته مرکزی شهرها با مرور نظام مند مطالعات به روش فراترکیب است، به نحوی که با فراهم آوردن نگرش سیستماتیک برای محققان از طریق ترکیب پژوهش های کیفی انجام شده به کشف موضوعات و استعاره های جدید و اساسی در ارتباط با موضوع پژوهش پرداخته شود. این مقاله سعی براین است که با روش فرا ترکیب از مطالعات انجام شده مبتنی بر توسعه فرهنگ جامعه محلی و بازآفرینی فرهنگ مبنا با استفاده از روش هفت گانه ساندوسکی و باروسو ارائه شود. نتایج نشان می دهد که توسعه فرهنگ جامعه محلی، یکی از شاخص های اصلی خودباوری جامعه است به نحوی که با برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی به نیازهای معنوی و مادی افراد جامعه خود پاسخ دهد.
کنشگری زنان در کاهش سیل با نگاهی به چارچوب سندای (مطالعه موردی: سیلاب 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یک موضوع نگران کننده برای توسعه جوامع محسوب می شود و نیازمند توجه دولت و مشارکت مردم است. به همین علت سازمان ملل همواره با تصویب اسناد مختلف تلاش می کند که به کاهش آسیب پذیری جوامع و توانمندسازی آنان کمک کند. دراین بین آخرین سند مصوب سازمان ملل با نام چارچوب سندای راه حل هایی را برای گذار از مخاطرات اقلیمی ارائه می دهد. ایران نیز یکی از کشورهای سیل خیز جهان است. سیل به دلیل گستردگی بالای آن افراد زیادی را درگیر می کند اما پیامدهای جنسیتی ناشی از سیل خنثی نیست و زنان بیشتر از مردان در برابر بلایا آسیب پذیر هستند. در جریان سیل 1398 که بزرگترین سیل تاریخی ایران بوده است نیز زنان به شدت درگیر شدند. این پژوهش که به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است به هدف بررسی اثرات مخرب سیل بر زنان و ارائه راه حل های موجود با اتکا به چارچوب سندای انجام شد. داده های پژوهش نشان داد آسیب های اقتصادی، فقدان آموزش و اطلاعات، فقدان مشارکت زنان، مشکلات مربوط به سلامت و آسیب های اجتماعی از مسائل خاص زنان در سیل بود؛ بنابراین با تکیه بر اصول راهنمای چارچوب سندای که شامل توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی زنان، استفاده از دانش بومی زنان محلی، حمایت از سمن ها و متخصصین و پژوهشگران زن است، می توان از آسیب های آینده پیشگیری نمود. لذا پیشنهاد می شود نیازها و ظرفیت های زنان در سیاست گذاری ها به طور ویژه موردتوجه قرار گیرد.
بررسی اثرات مدیریت منابع آبی در بهبود معیشت پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
20 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه عامل اصلی و مهم مهاجرت های روستایی کاهش میزان منابع آبی و عدم مدیریت صحیح منابع آبی به خصوص در بخش کشاورزی است که معیشت خانوارهای روستایی را با مشکلات فراوانی روبرو ساخته است. این پژوهش با هدف بررسی اثرات مدیریت منابع آبی در بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان پلدختر انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف به عنوان یک پژوهش کاربردی است که از نظر شیوه اجرا به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گردیده است. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستاهای شهرستان پلدختر تشکیل داده است که بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 برابر با 7358 خانوار بوده است. به منظور مشخص نمودن تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده گردیده است که بر طبق آن تعداد 365 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. به منظور بررسی وضعیت مدیریت منابع آبی در روستاهای شهرستان پلدختر از آزمون تی تک نمونه ای استفاده گردیده است نتایج آزمون نشان داد که گویه میزان بهره گیری از الگوی کشت مناسب با مقدار میانگین 376/3 بیش ترین میانگین را به خود اختصاص داده است و گویه میزان مشارکت بانک کشاورزی در اعطای وام به کشاورزان جهت تأمین و انتقال آب مورد نیاز با مقدار 706/2 کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. در مجموع وضعیت مدیریت منابع آبی با مقدار میانگین 118/3 با توجه به سطح معناداری و حد بالا و حد پایین که هر دو مثبت هستند در روستاهای شهرستان پلدختر مطلوب ارزیابی شده است. به منظور بررسی اثرات مدیریت منابع آب بر معیشت پایدارروستایی از تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که مدیریت منابع آبی بر متغیر معیشت اجتماعی با مقدار ضریب بتای 325/0، بر متغیر معیشت اقتصادی با مقدار ضریب بتای 276/0، بر متغیر معیشت انسانی با مقدار ضریب بتای 213/0 و بر متغیر معیشت فیزیکی با مقدار ضریب بتای 178/0 تاثیر گذار بوده است.
بررسی و ارزیابی شاخص های بیمارستانی با جمعیت به عنوان معیار سلامت در زندگی هوشمند (مورد مطالعه: منطقه 15 تا 20 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
256 - 235
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین پیامد های رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های گذشته، پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدمات شهری بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان و میزان برخورداری از کاربری های خدمات شهری شده است. بیمارستان ها بعنوان بخش جدایی ناپذیر از یک سازمان اجتماعی که وظیفه فراهم نمودن مراقبت کامل سلامت شامل اقدامات درمانی و اقدامات پیشگیری در جمعیت را به عنوان یک معیار مهم در سلامت شهر در هوشمند سازی بر عهده دارد. در این تحقیق به بررسی میزان دسترسی جمعیت به بیمارستان در مناطق جنوب شهر تهران با استفاده از روش 2 مرحله ایی حوضه آبریزشناور و پیش پردازش بلوک های جمعیتی و شاخص های درمانی پرداخته شد. جهت جلوگیری از تورم عرضه وتقاضا نسبت به ایجاد محدوده های دسترسی جمعیت به بیمارستان با روش آنالیز شبکه اقدام و مناطق محروم که دسترسی به بیمارستان نداشتند تعیین گردید. نتایج بیانگرآن است که درمنطقه 15 شهرداری تهران کمتر از 15 درصد کل جمعیت منطقه دارای دسترسی به بیمارستان می باشند، درمنطقه 16 عدم توزیع ، پراکندگی نامناسب وعدم توجه به روند تغییرات و پیش ببینی جمعیت دلایل اصلی عدم دسترسی جمعیت به خدمات درمان وبستری می باشد، درمنطقه 17 نحوه مکان یابی صحیح تنها بیمارستان موجود باعث شده که نیمی از جمعیت به خدمات درمانی دسترسی داشته باشند، درمنطقه 18 مکان یابی نامناسب و عدم توجه به روند تغییرات جمعیت باعث شده که 65 درصد جمعیت به خدمات درمانی دسترسی کافی نداشته باشند، درمنطقه 19 عدم توجه و برنامه ریزی و نبود بیمارستان باعث گردیده که جمعیت این منطقه جهت استفاده از خدمات بیمارستانی به مناطق دیگر روی آورند، درمنطقه 20 ، عدم توجه به روند تغییرات جمعیت باعث گردیده نیمی از جمعیت درمحدود خدمات بیمارستانی قرارنگیرند.
تحلیل عوامل مؤثر بر تاب آوری شهری در مواجهه با بحران آب در شهرهای کوچک مطالعه موردی: شهر کبودر آهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب وهوایی با پیامدهای کاهش نزولات جوی، افزایش دما، خشک سالی و افزایش شدید جمعیت و استفاده نامتوازن از سفره های آب زیرزمینی باعث ایجاد بحران هایی در حوزه آب برای شهرها شده است. شهر کبودرآهنگ در استان همدان نیز به دلیل برداشت های بی رویه، نیروگاه برق آبی مفتح و سو مدیریت مصرف آب، بیش ازپیش با بحران آب روبروست. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش عوامل مؤثر بر تاب آوری شهری در شهر کبودرآهنگ در برابر مواجهه با بحران آب، جهت مصارف کشاورزی روستاهای حاشیه شهر و مصارف صنعتی نظیر نیروگاه و آب شرب مصرفی در شهر، پرداخته است. بدین منظور پرسش نامه ها بین ساکنین شهر توزیع شد. برای تحلیل داده ها و مشخص نمودن بحرانی ترین مسیر نیز از مدل سازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که عامل اصلی بحران آب در محدوده موردمطالعه ضعف مدیریتی و برنامه ریزی نادرست در استقرار نیروگاه شهید مفتح در دشت کبودرآهنگ می باشد. همچنین در بعد اقتصادی عدم آگاه سازی اقتصادی در بعد کالبدی، توسعه عمرانی و فناوری های جدید، در بعد نهادی، عدم مدیریت صحیح سازمانی (در مصرف، منبع و توزیع)، در بعد اجتماعی، عدم آگاه سازی مردم در فضای حقیقی و مجازی با ارائه گزارش های واقعی، در بعد زیست محیطی بهره برداری و برداشت آب بیش ازحد از سفره های زیرزمینی و در بعد روان شناختی نیز ناامیدی به آینده در بین مردم شهر از مهم ترین عوامل هستند