جمال الدین مهدی نژاد

جمال الدین مهدی نژاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

اصول راهبردی طراحی فضاهای درمانی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی فضاهای درمانی طراحی مبتنی بر شواهد طراحی بیمار محور سالوتوژنیک ارتقاء کیفیت درمان نوروساینس حس انسجام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۹
بیمارستان از نیازهای ابتدایی هر مرکز جمعیتی است. با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی و همزمان با آن گسترش و تنوع احتیاجات بیمارستان و بیماریهای نو ظهور بسیار با اهمیت است. اصولا اغلب طراحان بر روی حل روابط فضایی متمرکز می شوند و از پرداختن به جنبه های دیگر و به خصوص جنبه های روحی روانی باز می مانند. رویکرد سالوتوژنیک با در نظر گرفتن جنبه های روحی روانی افراد، رویکردی جامع به طراحی دارد و از طریق ادراک پذیری، کنترل و مدیریت پذیری و معنی داری محیط سعی می کند به این هدف دست پیدا کند. این رویکرد با تکیه بر عوامل ارتقاء انسجام روحی روانی سعی بر کاهش استرس و ایجاد محیط مطبوع تر دارد. آنتونوفسکی در اواخر دهه هشتاد سالوتوژنیک را این چنین مطرح نمود که انسان ها در برخورد با عوامل استرس زا اگر دارای انسجام روحی، روانی باشند به سمت سلامتی و در غیر این صورت به سمت بیماری حرکت می کنند. هدف از تحقیق بررسی فاکتورهای علم سالوتوژنیک در فضاهای درمانی می باشد که در ارتقا کیفیت درمان مؤثر می باشند. تحقیق حاضردرگروه پژوهش های بنیادین نظری طبقه بندی می شود و از روش های دلفی و نظریه زمینه ای در آن استفاده شده است. جامعه آماری در روش دلفی شامل30 نفر از خبرگان دانشگاهی در حوزه طراحی فضاهای درمانی و دارای مدرک دکتری معماری یا دانشجوی دکتری و روش نمونه گیری به صورت تعمدی می باشد. پرسش نامه ای در دو راند بر اساس مؤلفه های به دست آمده از ادبیات تحقیق ارسال شد و مؤلفه های به دست آمده به وسیله شاخص روایی CVR و CVI تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های به دست آمده از روش دلفی به صورت پرسش نامه به بیماران داده شد. در روش پیمایشی روش نمونه گیری هدف مند بوده، حجم نمونه 100 نفر از بیماران ترخیص شده بیمارستان های بین المللی پارس و قائم رشت می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو نرم افزار SPSS26 و Smart PLS 3 استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل توصیفی شاخص های آمار توصیفی متغیرهای تحقیق به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، روابط بین متغیرها و به عبارتی تعمیم نتایج به دست آمده از نمونه به جامعه آماری پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی (CFA )استفاده شد. مشکلات بسیاری از فقدان عوامل تأثیر گذار سالوتوژنیک (نوروساینس، روانشناسی محیط، دکوراسیون، عوامل کالبدی و محیطی) در بررسی محیط های درمانی مشاهده می شود که در ارتقا. کیفیت درمان بیماران بسیار مهم و تأثیر گذار می باشد و همین امر اهمیت موضوع، توجه و استفاده از علم سالوتوژنیک را در فضاهای درمانی حیاتی و غیر قابل انکار می کند. مؤلفه های طراحی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان در قسمت های داخلی و خارجی فضاهای درمانی بسیار مهم و تأثیرگذار هستند. استفاده از این اصول در طراحی فضاهای درمانی موجب کاهش مدت بستری، سرعت در بهبود و ارتقاء کیفیت درمان می گردد. معماری که با رویکرد سلامت افزایی و سالوتوژنیک طراحی می کند می تواند باعث ارتقاء میزان بهبودی بیمار شود.
۲.

تعیین عوامل موثر بر ارتقاء «هویت مکانی» در رابطه با خانه؛ مورد مطالعه: بافت های مسکونی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت مکانی تعلق عاطفی روابط خانوادگی شان اجتماعی رضایت عملکردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۶۱
هویت مکانی به عنوان وجه سمبلیک - عاطفی تعلق به مکان، سطحی از تعلق عاطفی را شامل می شود که در آن، فرد مکان را از جمله شاخصه های هویتی خود محسوب می کند. خانه انسان، از جمله مکان هایی است که تاثیر قابل توجهی بر هویت او دارد. از رهگذر تاثیر بر هویت، می توان انتظار داشت که خانه در صورت احراز شرایطی که منجر به شکل گیری تعلق عاطفی در انسان شود، بر هویت مکانی او نیز موثر باشد. از آنجاکه تامین ایده آل ها ی انسان موجب برانگیخته شدن عواطف مثبت در او می شود، توجه به ایده آل ها در رابطه با مکان را نیز می توان زمینه ساز ایجاد تعلق عاطفی نسبت به آن دانست. با توجه به اینکه خانه یک مکان است، ایده آل ها ی مختلف در رابطه با خانه در قالب مولفه های ماهوی آن به عنوان یک مکان، قابلیت طبقه بندی و شناسایی دارند. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر تدوین مولفه های موثر بر هویت مکانی در رابطه با خانه بر مبنای نگاه به آن به عنوان «مکان» و با توجه به ضرورت شکل گیری تعلق عاطفی است. و در راستای بررسی چگونگی اثرگذاری مذکور، مدلی نظری تدوین شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش را اهالی بافت های مسکونی مختلف شهر اردبیل شامل: بافت کهن (محلات تاریخی)، شهرک های نوساز و بافت حاشیه ای تشکیل داده اند. روش پژوهش از نوع پیمایشی – همبستگی بوده است و از روش تحلیل عامل تاییدی در تدوین مقیاس سنجش، و از روش مدلسازی معادلات ساختاری به منظور تحلیل داده ها و روابط استفاده شده است. مطابق با یافته ها، انطباق خانه با ایده آل های ساکنین در سه حوزه: ساختار فیزیکی، فعالیت ها و مفاهیم (مولفه های ماهوی خانه)، بر ارتقای سطح هویت مکانی آنان نسبت به خانه موثر است. از میان این ایده آل ها، دستیابی به روابط خانوادگی رضایت بخش و شان اجتماعی مطلوب به ترتیب بیشترین اثرگذاری را دارند. برای ارتقاء هر دو عامل مذکور، تامین رضایت عملکردی ساکنین ضروری است که خود به انطباق خانه با ایده آل ها از نظر وسعت، وابسته است.
۳.

تدوین اصول ارتقای کیفیت فضای خصوصی مسکونی با رویکرد ادراک بصری مبتنی بر بوم شناسی بصری (ویدئواکولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بصری فضای خصوصی خانه ویدئواکولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۸
بخش عمده اطلاعات محیط از طریق بینایی و ادراک بصری کسب می شود. در واقع درک محیط توسط فرایندی پیچیده بین چشم ها و مغز صورت می گیرد. از طرفی دیگر تناسبات و زیبایی بصری محیط سکونت انسان که نقش عمده ای در شکل گیری رفتارها و رضایتمندی کاربران خواهد داشت از مباحث مهم و ضروری در معماری و شهرسازی می باشد. امروزه با پیشرفت تکنولوژی و علوم مهندسی و پزشکی مشخص شده است که تطابق تصاویر دریافتی به چشم از محیط اطراف با استانداردهای بینایی و فیزیولوژیک بینایی نقش اساسی را در حس زیباشناسی و رضایتمندی انسان ها از محل سکونتشان و در نتیجه کیفیت زندگی کاربرانخواهد داشت. لذا در این پژوهش به تدوین اصول ارتقای کیفیت فضای خصوصی مسکونی نظیر اتاق خواب با توجه به مولفه های کیفیت بصری با رویکرد ادراک بصری مبتنی بر ویدئواکولوژی یا بوم شناسی بصری پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع ترکیبی کمی و کیفی می باشد. همچنین نوع رویکرد پژوهش روش همبستگی و ارزیابی مولفه های کیفیت بصری مرتبط با مکانیسم های فیزیولوژیک بینایی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پرسش نامه می باشد. جهت رسیدن به هدف پژوهش مهم ترین مولفه های تاثیرگذار بر کیفیت بصری محیط مسکونی را بر اساس دیدگاه های نظریه پردازانی نظیر چپ من، راس ماسن مشخص کرده و با توجه به 5 مکانیسم فیزیولوژیک بینایی نظیر مکانیسم جواب روشن خاموش، تابع انعکاس، ساکاد، فرکانس فضایی و مکانیسم دید دو چشمی چهارچوب نظری پژوهش ترسیم و نتایج پرسشنامه ها بر اساس نرم افزارهای پردازش تصویر دیجیتال متلب، فوتوشاپ و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تمایلات مردم برای دیوارهای فضای اتاق خواب بیشتر به فرم ها و اشکالی است که دارای تناسبات مستطیل طلایی، خطوط منحنی به نسبت خطوط شکسته، دارای تقارن و نظم و ریتم در دو محور x,y می باشد. همچنین استفاده از مصالح طبیعی به نسبت مصالح مصنوعی، تغییرات ریتم رنگی در جبهه دیوارها و سقف به صورت پیوسته، کنتراست رنگی کم تر با توجه به آرامش بصری برای دیوار روبروی تخت و سقف و کنتراست رنگی بیشتر برای دیوار روبروی میزکار، فرم پنجره هایی با حالت منحنی با توجه به مکانیسم جواب روشن و خاموش و فعالیت بیشتر قشر سینگولیت قدامی در مغز نیز از دیگر نتایج این پژوهش می باشد.
۴.

تحلیل و ارزیابی شاخص های کالبدی موثر بر سرزندگی (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۶
مقدمه : توجه به فضاهای بازونیمه باز درمجتمع های مسکونی ونیازهای روانی ساکنین درمجتمع ها یکی ازمسائل مهم دردنیای امروزمی باشد.سرزندگی و نشاط ازکیفیت های مطلوب زندگی مردم قلمداد می شود که در سلامت جسمی و روانی شهروندان نقش به سزایی دارد. فضاهای باز، بستری برای بیان فرهنگ عمومی و توسعه زندگی اجتماعی بوده و اعتقادات شخصی و ارزش های عمومی کاربران را انعکاس می دهد، به همین جهت مطالعه درخصوص محیط های بیرونی در محیط های مسکونی، برای توسعه کیفیت زندگی اجتماعی در جوامع امروزی اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش : هدف پژوهش حاضر بررسی و شناخت شاخص های کالبدی موثر بر سرزندگی و میزان اثر هر یک از این شاخص ها در فضاهای باز و نیمه باز و ارائه راهبردهای طراحی بر مبنای شاخص های کالبدی مجتمع های مسکونی شهر رشت می باشد. روش شناسی تحقیق : روش تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمی-کیفی و از نطر روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی می باشد. بدین جهت با استخراج شاخص ها و مولفه های کالبدی از طریق مطالعات کتابخانه ای و انتخاب مولفه ها با استفاده از روش دلفی از متخصصین معماری و تهیه جدول هدف محتوی(کیفی) و تبدیل داده های کیفی به کمی با استفاده از طیف لیکرت به پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخت، نظرسنجی در میان ساکنین سه مجتمع مسکونی کاکتوس، پردیسان و لاکانشهر رشت انجام شد. قلمروجغرافیایی پژوهش : محدوده مورد مطالعه استان گیلان، شهر رشت می باشد. موضوع مورد مطالعه مجتمع های مسکونی شهر می باشد. یافته ها و بحث : یافته ها حاکی از آن است که عامل«تنوع کالبدی»با بالاترین میانگین 3.5بیشترین تاثیررا در میزان حس سرزندگی ساکنین گذاشته است. نتایج : با توجه به نتایج تحقیق، شش عامل«تنوع کالبدی، جذابیت بصری،بهره گیری از عناصر طبیعی،چشم انداز مطلوب،ایمنی ونورپردازی مناسب»ازمهمترین عوامل کالبدی موثربرسرزندگی هستند که همه دررتبه بالاترازحدمیانگین درمیزان احساس سرزندگی ساکنین تاثیرداشته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان