مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مدل AHP
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد و گسترش تجارت الکترونیکی و افزایش حجم مبادلاتی که در این حوزه صورت می گیرد یکی از موضوعات مهم ، سیستم پرداخت و امنیت آن در شبکه جهانی اینترنت است . در این مقاله ابتدا روشهای پرداخت الکترونیکی و موضوعات امنیتی که لازم است در تعاملات الکترونیکی مورد توجه قرار گیرند ، شناسایی شده و سپس با بهره گیری از یک مدل تصمیم گیری چند معیاره ، روشهای پرداخت الکترونیکی مناسب برای خرده فروشی های ایران ارزیابی می شود ....
ارزیابی عملکرد مراکز آموزش عالی (مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان)
منبع:
مدیرساز ۱۳۸۲ شماره ۱۴
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است عملکرد مراکز آموزش عالی به صورت مقایسه ای در استان سیستان و بلوچستان ارزیابی شود . استفاده از روش مقایسه ای ضمن دخالت دادن مسایل خاص منطقه امکان الگوبرداری از واحدهای موفق را میسر می سازد . یکی از تکنیکهایی که به خوبی توانست در این جهت موثر و مفید باشد مدل DEA یا تحلیل پوششی داده ها بود . از این رو ، ابتدا ورودیها و خروجیها مشخص شدند و به علت زیاد بودن ورودیها و خروجیها با استفاده از روش AHP یا تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی مهمترین ورودیها و خروجیها شناسایی شدند و مورد استفاده قرار گرفتند .
سطح بندی شهرستان های استان اصفهان از لحاظ زیرساخت های گردشگری با استفاده از مدل TOPSIS و AHP
حوزه های تخصصی:
یکی از مسایل و مشکلات گردشگری در ایران از جمله استان اصفهان، عدم توازن در سازمان فضایی و عدم سلسله مراتب مبتنی بر رابطه تعاملی میان نواحی گردشگری است. رتبه بندی زیرساخت های گردشگری در نواحی مختلف یک استان و توزیع متعادل زیرساخت ها و تعدیل نابرابری در نواحی مختلف، یکی از اقدامات اساسی توسعه گرشکری است. بنابراین، در برنامه ریزی های آمایش سرزمین به منظور هدایت گردشگران با توجه به امکانات و زیرساخت های گردشگری و همچنین برای رفاه گردشگران و کاهش آسیب های زیست محیطی رتبه بندی نواحی ضروری است. هدف این مقاله، سطح بندی بر اساس برخی از عوامل موثر در جذب گردشگر شهری با بهره گیری از دو مدل TOPSIS و AHP است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل AHP و TOPSIS و برنامه SPSS استفاده شده است. نتایج اولیه تحقیق نشان می دهد که با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده برای سطح بندی شهرستان ها، شهرستان های اصفهان، شاهین شهر و کاشان از طریق مدل TOPSIS به ترتیب در سطح یک تا سه از نظر دارا بودن زیرساخت های گردشگری قرار دارند. و با ترکیب دو مدل فوق الذکر، شهرستان اصفهان و کاشان به ترتیب به عنوان نواحی اول و دوم گردشگری بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. همچنین همبستگی بین متغیر زیرساخت ها و تعداد گردشگران، مثبت و ضریب همبستگی بیش از 98 درصد را نشان می دهد.
پهنه بندی آگروکلیمایی مرکبات در استان لرستان با استفاده از مدل همپوشانی شاخص و منطق فازی و مقایسه مدل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین عوامل مختلف تاثیرگذار در تولید محصولات کشاورزی، شرایط جوی و اقلیمی از مهم ترین متغیرهای محیط طبیعی بوده که انسان در مقیاس کوچک و آن هم با صرف هزینه های گزاف، قادر به کنترل آن نیست. بنابراین تنها راه ممکن برای مقابله با محدودیت های طبیعی به خصوص محدودیت های اقلیمی، شناخت این محدودیت ها و سازگاری با آن ها و لحاظ مدیریت محصولات زراعی است. در این مطالعه نیز به پهنه بندی اراضی مستعد باغات مرکبات در سطح استان لرستان پرداخته شده تا بهترین مکان ها برای کاشت مرکبات از لحاظ پارامترهای محیطی به ویژه عناصر اقلیمی در این محدوده مشخص گردد. در این بررسی، عناصر اقلیمی دما، بارش، درجه روز از 6 ایستگاه سینوپتیک در سطح استان لرستان و پارامترهای محیطی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه هیدروگرافی و خاک به عنوان فاکتورهای موثر در پهنه بندی اراضی مستعد مرکبات استان لرستان، مورد بررسی و استفاده قرار گرفت.
ابتدا داده های مربوط به عناصر اقلیمی استخراج و اطلاعات موردنظر به دست آمد، سپس نقشه های مربوط به این پارامترها و عناصر در نرم افزار Arc GIS با روش های مختلف مانند درون یابی و ... تهیه شده و این نقشه ها با استفاده از منطق همپوشانی شاخص و منطق فازی و معیارهایی که برای کاشت درخت مرکبات در نظر گرفته می شود، استاندارد شده و به هر کدام وزن خاصی داده شده است. سپس همه نقشه های استاندارد شده با استفاده از مدل AHP با هم تلفیق و نقشه پهنه بندی اراضی مستعد کاشت مرکبات در استان لرستان به دست آمد. بدین ترتیب در نقشه نهایی به روش هم پوشانی شاخص، 56/981523 هکتار از اراضی استان برای کشت مرکبات بسیار مناسب، 14/968921 هکتار دارای قابلیت متوسط و 22/922175 هکتار نیز برای کاشت مرکبات نامناسب هستند.
در نقشه نهایی به روش منطق فازی نیز 231/1003218 هکتار از اراضی استان برای کشت مرکبات بسیار مناسب، 982/1018497 هکتار دارای قابلیت متوسط و 428/837386 هکتار نیز برای کاشت مرکبات نامناسب هستند. نتایج نهایی نشان می دهد که نقش هر یک از عناصر اقلیمی و زمینی، متناسب با مراحل مختلف رشد و در مناطق استان متفاوت است و از طریق تلفیق لایه های موثر در فرآیند کاشت مرکبات در محیط GIS، امکان شناخت مناطق جهت کاشت مرکبات وجود دارد.
مکان یابی بهینه فضاهای ورزشی شهر زنجان با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)
حوزه های تخصصی:
فضاهای ورزشی، یکی از مهمترین مراکز خدماتی در سطح شهر محسوب می گردند، که سطح درخور توجهی از فضاهای شهری را به خود اختصاص داده است، بنابراین، توجه به این نکته که فضاهای ورزشی باید به نحو شایسته-ای در سطح شهر مکان یابی گردند، ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش، به بررسی وضع موجود فضاهای ورزشی شهر زنجان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) جهت مکان یابی بهینه فضاهای ورزشی شهر زنجان پرداخته شده است. پس از مطالعه وضع موجود فضاهای ورزشی، مشخص گردید که توزیع فعلی فضاهای ورزشی در سطح سلسله مراتب شهری مناسب نبوده است، به طوری که تفاضل سطح و سرانه بین وضع موجود و استاندارد فضای ورزشی به ترتیب محله، ناحیه، منطقه و شهر برابر با 0.85، 0.33، 0.33،0.58 متر مربع است. از مجموع 19 فضاهای ورزشی شهر زنجان، 9 فضای ورزشی در مقیاس محله، 6 فضای ورزشی در مقیاس ناحیه، 3 فضای ورزشی در مقیاس منطقه، 1 فضای ورزشی در مقیاس شهر، خدمات رسانی می کنند. برای تحلیل سازگاری کاربری ها و ارزیابی نحوه قرار گیری کاربری های همجوار با کاربری ورزشی از ماتریس سازگاری استفاده شد و مشخص گردید، که 35 درصد از کاربری های همجوار با کاربری ورزشی کاملاً سازگار و 65 درصد کاربری های همجوار با کاربری ورزشی نسبتاً ناسازگار هستند. به طور کلی، توزیع فضاهای ورزشی در سطح شهر زنجان مناسب نبوده است، بنابراین، در سناریوی مکان یابی بهینه فضای ورزشی نتایج زیر حاصل گردید: زمین های کاملاً نامناسب برای مکان یابی فضاهای ورزشی شهر 0.13 هکتار(1درصد)، زمین های نسبتاً نامناسب 1.56 هکتار(7 درصد)، زمین های بی تفاوت یا متوسط 11.04 هکتار(44درصد)، زمین های نسبتاً مناسب 9.4 هکتار(43 درصد) و زمین های کاملاً مناسب 1.4 هکتار(6درصد) از اراضی شهر زنجان را به خود اختصاص داده است.
بررسی و تحلیل مکان یابی بهینه مدارس ابتدایی موردی: شهر شادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله ی مکان گزینی مدارس به عنوان یکی از مراکز خدمات رسان در سطح شهری از جمله مباحثی است که در فرایند توسعه و سعادت هر جامعه ای دارای اهمیت است. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای معیارها و ضوابط مکان-یابی، با هدف مکان یابی مناسب مدارس ابتدایی شهر شادگان و ارائه الگویی بهینه پراکندگی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) صورت گرفته است. در این راستا داده های مکانی گردآوری شده مربوط به هر معیار به فرمت قابل تبدیل در GIS برای اعمال مدل و انجام تحلیل های فضایی از طریق تشکیل پایگاه داده ها و ایجاد لایه های اطلاعاتی جدید، تبدیل شدند. نهایتاٌ به منظور الگوسازی هر کدام از معیارها بر اساس ارزش و اهمیت آن ها در مکان یابی مدارس، در نرم افزار Expert Choice وزن مناسبی به هریک از لایه های اطلاعاتی داده شده است. نتایج حاصل ازتلفیق لایه های وزن دهی شده که برای مکان یابی مدارس ابتدایی شهر شادگان در نظر گرفته شد نشان می دهد که در معیارهایی چون نزدیکی به کاربری مسکونی، فرهنگی، مذهبی، ورزشی و فضای سبز 4 مدرسه (معادل 30 درصد)، حریم ضوابط مکان یابی را رعایت نکرده و دارای وضعیتی نامناسب هستند. در رابطه با معیارهایی چون فاصله از بیمارستان، آتش نشانی، اداری و نظامی، 11 مدرسه (معادل 7/84 درصد) از مدارس شهر شادگان در وضعیت نامناسبی به سر می برند، در رابطه با معیار هایی چون فاصله از کاربری صنعتی، تجاری، پمپ بنزین و خیابانهای اصلی همه ی مدارس در وضعیتی کاملاً نامناسب هستند.، اما دوری از ترمینال و رودخانه در وضعیتی مناسب قرار گرفته اند.
شناسایی پهنه های مستعد توسعه اکوتوریسم در شهرستان کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوتوریسم و ژئوتوریسم یکی از گرایش های نسبتاً جدید در ارائه جاذبه های گردشگری است که به معرفی چشم اندازهای طبیعی به گردشگران با حفظ هویت مکانی آنها می پردازد، شهرستان کازرون به علت داشتن میراث های طبیعی از مناطق مستعد، دارا بودن پدید ه های جالب ژئومورفولوژیکی، ویژگی های متنوع اقلیمی و چشم اندازهای جالب اکولوژیک، آثار وابنیه تاریخی و همچنین ویژگی های محیطی منحصربه فرد، از منظر توسعه اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل های مناسبی است. هدف از این پژوهش شناسایی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم در شهرستان کازرون می باشد. با توجه به عوامل مؤثر در مکان یابی نواحی مستعد توسعه اکوتوریسم، فاکتورهای اطلاعاتی مختلف شامل لایه پوشش گیاهی، لایه هم دما، لایه مسیرهای ارتباطی، لایه مکان های اقامتی وپذیرایی،لایه شبکه آبراهه ها، چشمه ها و دریاچه ها تهیه و پس از رقومی سازی در محیط نرم افزاری Arc GIS مورد پردازش قرار گرفت. وزن دهی و اهمیت نسبی هریک از لایه های اطلاعاتی نسبت به یکدیگر از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) انجام شد. بدین صورت که معیار و زیرمعیارهایی انتخاب و سپس از طریق نرم افزار Expert Choice به صورت دوبه دو مقایسه گردیدند. درنهایت براساس وزن های بدست آمده از مدل مذکور و پردازش آنها، نقشه نهایی پهنه بندی اکوتوریسم شهرستان تهیه شد. درمحدوده مورد مطالعه مکانهایی مانند دشت شاپور، تالاب پریشان، دشت میان کوهی کازرون، دشت برم، دشت کمارج به دلیل داشتن اشکال زئومورفولوژیکی، مهمترین ژئومورفوسایت های منطقه می باشند که در نقشه پهنه بندی در پهنه هایی با جذابیت بالا و متوسط قرار می گیرند. نتایج نشان داد که این منطقه از نظر جاذبه های اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل های بسیار مطلوبی بوده و بایستی برای استفاده از این جاذبه ها برنامه ریزی های مناسب صورت گیرد.
شبیه سازی احتمال وقوع لغزش در حوضه آبخیز جوانرود با مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با تاکید بر ویژگی های مورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فرآیندها ( AHP ) مبادرت به پهنه بندی خطر لغزش (به مفهوم عام ) در حوضه آبخیز جوانرود واقع در شمال غرب زاگرس چین خورده (در محدوده استان کرمانشاه ) شده است. برای این منظور31 نقطه لغزشی در سطح حوضه مورد مطالعه از طریق پیمایش زمینی شناسایی شد و با انتقال آنها بر روی نقشه پایه، لایه پراکنش نقاط لغزشی حوضه تهیه گردید. سپس با توجه به این نقشه و تحقیقات صورت گرفته، 7 عامل تاثیر گذار بر حرکت های توده ای منطقه مورد مطالعه انتخاب و آنگاه به منظور مقایسه زوجی در جدول ماتریس، بر اساس میزان ارجحیت (سلسله مراتب) در وقوع پدیده مورد نظر رده بندی گردیدند. این لایه ها شامل لیتولوژی، شیب، فاصله از زهکش، فاصله از جاده، فاصله از روستا، جهت گیری دامنه، کاربری اراضی بوده اند که در تهیه آنها از نقشه های توپوگرافی 25000/ 1 زمین شناسی10000 / 1، تصویر ماهواره ای ETM استفاده شده است. در مرحله آخر به کمک نرم افزار ArcGIS عملیات وزن دهی و همپوشانی از لایه های انتخابی صورت گرفت و با توجه به ضرایب حاصل، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش در 4 پهنه خطر کم، خطر متوسط، خطرزیاد و خطر خیلی زیاد به دست آمد. مقدار عددی ضریب نهایی از جمع اعداد حاصل از ضرب وزن هر معیار در شاخص آن در هر نقطه بین صفر تا 100تعریف گردید که در آن هر چه ضریب حاصله به سمت 100 میل کرده باشد نشان دهنده پر خطر بودن وقوع زمین لغزش است و هر چه این ضریب به صفر نزدیک تر شده باشد نشاندهنده کم خطر و یا نهایتا بی خطر بودن وقوع آن است. نتایج مشخص کرده است که 58 درصد از سطح حوضه جوانرود از نظر وقوع لغزش جزو منطقه بسیار پر خطر و پر خطر است. این مناطق منطبق بر گسترش سازندهای گورپی و رادیولاریتی است که شرایط اقلیمی نیمه مرطوب سرد حاکم بر منطقه باعث تشکیل قشر ضخیمی از مواد رگولیتی و خاک بر سطح آنها شده است. شکل این عوارض به صورت تپه ماهور های مدور با شیب کمتر از 16 درصد است اما هنگامی که پای آنها توسط زهکش ها و یا احداث جاده زیربری شود، جابجائی ناگهانی مواد هوازده بر سطح آنها در قالب لغزش اجتناب ناپذیر خواهد بود که به کمک مدل AHP نیز این نتایح حاصل شده است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS در شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر با افزایش خسارات ناشی از وقوع زمینلغزش، بشر در صدد کاهش زیانهای آن برآمده است. از آنجا که پیش بینی زمان دقیق وقوع زمینلغزش از توان علمی انسان خارج است، بنابراین، با شناسایی مناطق مستعد زمینلغزش و رتبهبندی آنها می توان تاحدودی از خطرات ناشی از رخداد این پدیده جلوگیری نمود. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر در زمینلغزش و پهنه بندی شهرستان خرمآباد به لحاظ وقوع این رخداد، با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS است. در این راستا، ابتدا با توجه به موقعیت زمینلغزشهای به وقوع پیوسته، مطالعات تطبیقی و نتایج سایر محققان، 5 معیار، 13 زیرمعیار و 77 کلاس برای این مهم شناسایی شد. سپس با استفاده از مدل AHP عوامل مربوطه ارزیابی و تعیین وزن گردید. در پایان لایههای رستری عوامل در محیط نرم افزار Arc GIS تهیه و تلفیق گردید. نهایتاً مدل و نقشه پهنهبندی خطر زمین لغزش منطقه تهیه و ارائه گردید. برای تأیید نتایج، مدل ارائه شده با رخدادهای مشاهده شده مورد ارزیابی مقایسهای قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که در بین عوامل موثر، زیرمعیارهای فاصله از جاده، فاصله از آبراهه و تراکم آبراهه به ترتیب با اوزان 2043/0، 1717/0 و 1545/0 به عنوان مهمترین عوامل در ایجاد زمینلغزش در منطقه مطالعاتی شناسایی شدهاند. براساس مدل ارائه شده، حدود 51/25 درصد (8/ 1603 کیلومترمربع) از مساحت شهرستان خرم آباد دارای خطر وقوع بسیار زیاد (17/6 درصد) و خطر وقوع زیاد (34/19 درصد) است. نتایج حاصل از ارزیابی دقت و صحت مدل تهیه شده، روند صعودی شاخص زمینلغزش از پهنه خطر خیلی کم به سمت پهنه خیلی زیاد را نشان داده و نشان دهنده دقت لازم مدل مزبور است.
پهنه بندی اقلیم کشاورزی ذرت دانه ای در استان لرستان با استفاده از تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین عوامل مختلف تأثیرگذار در تولید محصولات کشاورزی، شرایط جوی و اقلیمی از مهمترین متغیرهای محیط طبیعی است. در این مطالعه به پهنهبندی اراضی مستعد کشت ذرت دانهای در سطح استان لرستان پرداخته شده تا بهترین مکان ها برای کشت مشخص گردد. در این بررسی، عناصر اقلیمی دما، بارش، درجه روز از 7 ایستگاه سینوپتیک در سطح منطقه و پارامترهای محیطی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه هیدروگرافی و خاک به عنوان فاکتورهای مؤثر در پهنه بندی، مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا داده های اقلیمی استخراج و اطلاعات مورد نظر بدست آمد، سپس نقشه های مربوط به این پارامترها با استفاده از توابع عضویت فازی و معیارهایی که برای کاشت ذرت دانه ای در نظر گرفته شده، استاندارد شد و به هر کدام بر اساس روشAHP وزن خاصی داده شده است. سپس همه نقشه ها با یکدیگر تلفیق و نقشه پهنهبندی اراضی مستعد کشت ذرت دانهای در استان لرستان به دست آمد. بدین ترتیب در نقشه نهایی بدست آمده، 299521 هکتار از اراضی استان برای کشت بسیار مناسب، 809956 هکتار مناسب، 1040944 دارای قابلیت متوسط، 529535 هکتار نامناسب و95930 هکتار نیز برای کشت ذرت دانهای بسیار نامناسب هستند. نتایج نشان می دهد که نقش هر یک از عناصر اقلیمی و زمینی، در مناطق مختلف استان متفاوت است و از طریق تلفیق لایه های مؤثر در فرایند کشت در محیط GIS، امکان شناخت مناطق مستعد جهت کشت این گیاه زراعی وجود دارد.
تحلیل مکان یابی جایگاه های سوخت CNG در شهر مشهد با استفاده از مدل AHP در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب صنعتی، شهرها به طور ناموزون شروع به توسعه یافتند، فضاهای باز شهری ناپدید شدند، مسائل حادّ بهداشتی، آموزشی، مسکن و اشتغال در شهرهای پرجمعیت به وجود آمد و تعادل در روابط اجتماعی و انسانی بین ساکنان شهری به هم خورد. با افزایش جمعیت شهرها، بحث توزیع فضایی مناسب خدمات شهری دارای اهمیت زیادی شد. با افزایش استفاده از وسایل نقلیه و موتوری، بحث مکان یابی جایگاه-های سوخت رسانی به این وسایل نقلیه در شهرها مورد توجه قرار گرفت. پراکنش نامناسب مکانی جایگاه های سوخت گاز طبیعی در شهرها از جمله مشکلاتی است که ذهن بسیاری از محققان مسائل شهری را به خود مشغول نموده است. موقعیت مکانی نیز از مهم ترین عوامل مؤثر در موقعیت یک جایگاه سوخت محسوب می شود و منجر به کسب درآمد بیشتر برای آن ها و ارائة خدمات مناسب تر برای استفاده کنندگان با حدأقل هزینه های ممکن می شود. هدف کلی این تحقیق شناخت و ارزیابی وضع موجود توزیع مراکز جایگاه های سوخت رسانی و ارزیابی مکان یابی این جایگاه ها در سطح شهر مشهد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در راستای توزیع عادلانه خدمات و ارتقاء رفاه جامعه و شهروندان می باشد. بنابراین در این پژوهش به بررسی تمامی ایستگاه های گاز طبیعی از لحاظ وضعیت مکان یابی بر اساس چهار شاخص مطلوبیت، سازگاری، ظرفیت و دسترسی در مدل AHP با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) پرداختـه شـده است.
تحلیل فضایی توسعه فیزیکی شهر اقلید با استفاده از روش سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه فضائی و پایدار، از مبانی اولیه و اجتناب ناپذیر برنامه ریزی توسعه کالبدی شهرها می باشد. در راستای این رویکرد، و بنا بر ضرورت های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی، توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید مورد بررسی قرارگرفت. شهر اقلید به دلیل قرارگرفتن در یک محیط کوهستانی و فعال زمین ساختی و زمین ریخت ساختی، نیاز مبرم به یک برنامه ریزی دقیق و مستمر جهت هدایت و برنامه ریزی توسعه آتی و بهبود وضعیت فعلی شهر دارد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مناسب توسعه فیزیکی شهر می باشد که در محدوده حریم قانونی، اقدام به شناسایی عوامل موثر در توسعه شهر و معرفی آنها به عنوان معیارهای مورد بررسی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل AHP نموده است. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی- اسنادی، تحلیلی، علٌی و کمٌی است و از روش میدانی- اسنادی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل طبیعی در شکلدهی شهر اقلید موثر بوده و الگوی خطی شهر اقلید، حاصل تأثیر عوامل و موانع طبیعی بوده است. در نقشه نهایی حاصل از فرایند مدل AHP ، اراضی واقع در حریم شهر به پنج طیف «بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و خیلی نامناسب» طبقه بندی شدهاند. نهایتا اراضی داخل شهر که قابلیت توسعه دارند به عنوان اولویت اول، اراضی بلافصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» واقع شدهاند در اولویت دوم و اراضی منفصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» قرار میگیرند در اولویت سوم جهت توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید پیشنهاد می شوند.
مکانیابی دفن پسماند جامد شهری با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS (مطالعه موردی: شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر رشد بی رویه جمعیت و توسعه شهرنشینی موجب بروز انواع ناسازگاریهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نظیر تولید انواع پسماند جامد شهری شده که دفع غیراصولی آن را به دنبال داشته است، بهطوری که امروزه چگونگی دفع، مکانیابی و مدیریت صحیح محل دفن زبالههای جامد به عنوان یکی از معضلات زیست محیطی شهری تبدیل شده است. بنابراین یافتن محل مناسب برای این مهم از اهداف اصلی و اولیه طرحهای توسعه شهری جهت نیل به توسعه پایدار میباشد. بخش مرکزی شهرستان کوهدشت، با تولید روزانه 110 تن زباله، به دلیل عدم وجود تجهیزات بازیافت و مکانیابی نامناسب دفن آن با معضلات زیست محیطی، اجتماعی و بهداشتی متعددی در این زمینه روبرو است. هدف از این پژوهش مکانیابی محل مناسب دفن زباله در شهرستان کوهدشت با استفاده از تحلیل پارامترهای انسانی، زیست محیطی، هیدرولوژیکی، زمینشناسی و ژئومورفولوژی منطقه از طریق مدل AHP و تکنیک GIS میباشد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از کارآمدترین تکنیک های طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چنـدگانه است، زیرا امکـان فرموله کـردن مسائل پیچیده را به صورت سلسله مراتبـی فراهم مـی سازد. نتایج نشان میدهدکه پهنههای دفن زباله در شهرستان کوهدشت را میتوان به پنج کلاس طبقهبندی نمود. در این میان پهنههای بسیارمناسب و مناسب به ترتیب با مساحت 18/205 و 319/198 کیلومترمربع بالاترین ارجحیت را جهت دفن پسماند دارا بوده و در مجموع با داشتن 14/10 درصد مساحت کل محدوده شهرستان در اولویت نخست طرحهای دفن پسماند قرار میگیرند. نتایج حاصل از این پژوهش در مدیریت سیستمی محیط زیست شهری و همچنین در طرحهای دفع بهینه پسماندهای جامد شهری منطقه مطالعاتی مثمر ثمر خواهد بود.
پهنه بندی زمین برای توسعه شهری بخش مرکزی منطقه آزاد ارس با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با توجه به اهمیت و ضرورت شناخت ویژگی های محیط طبیعی جهت تمیز و تشخیص نقاط مناسب برای ایجاد بناها و ساختمان ها شهری، از مناطق نامساعد، دست به پهنه بندی اراضی بخش مرکزی منطقه آزاد ارس، برای توسعه شهری زده شده است. برای این منظور 6 شاخص (فاصله از گسل، حریم رودخانه ارس، حریم مسیل ها، جنس زمین، فرسایش و شیب) در نظر گرفته شده و دست به تهیه و تولید آن ها زده شد. بعد از تولید شاخص ها، با توجه به موضوع پژوهش با استفاده از مدل AHP، هر یک شاخص ها وزن دهی شده و با استفاده از قابلیت های نرم افزار ARC GIS دست به ترکیب شاخص ها زده شد و نقشه پهنه بندی زمین برای توسعه شهری منطقه آزاد به دست آمده و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشانگر آن می باشد که مطلوب ترین مکان برای توسعه شهری بر اساس دوری از عوامل بحران آفرین طبیعی در سمت جنوب، جنوب غربی و غرب منطقه قرار دارد که 4762 هکتار از مساحت منطقه را به خود اختصاص داده است. این در حالیست که 2300 هکتار از اراضی این منطقه، اراضی با عدم مطلوبیت برای توسعه شهری می باشد.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد فدراسیون های ورزشی ایران با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد فدراسیون های ورزشی ایران، از دیدگاه صاحب نظران و با استفاده از مدل AHP بود. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان فدراسیون-های ورزشی و همچنین اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود (167 نفر) که تعداد 60 نفر، با در نظر گرفتن تعداد نمونه مورد نیاز برای تصمیم گیری در مدل AHP، به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. در مرحله اول تحقیق، جهت شناسایی شاخص های ارزیابی عملکرد، با مرور ادبیات و پیشینه تحقیق فهرستی از شاخص تدوین گردیده و در اختیار صاحب-نظران قرار داده شد. پس از دریافت و جمع بندی نظرات، چهارچوب نهایی شاخص های ارزیابی عملکرد فدراسیون های ورزشی ایران، در چهار معیار کلی و با 43 زیر معیار تدوین گردید. در مرحله بعد تحقیق جهت اولویت بندی این شاخص ها و تعیین میزان اهمیت هر یک از معیارها و زیر معیارهای تدوین شده، از مدل AHP استفاده گردید. بر اساس این اولویت بندی در میان چهار معیار کلی ارزیابی عملکرد فدراسیون ها، امور پشتیبانی و برنامه ریزی، توسعه زیر ساخت های ورزش، امور فنی و ورزشی و توسعه منابع کالبدی و تجهیزاتی به ترتیب در اولویت های اول تا چهارم قرار گرفته اند.
مکان یابی بهینه توسعه مجتمع های آب درمانی در شهر سرعین
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع فضایی وتعیین مکانهای بهینه جهت احداث مجتمع های آب درمانی شهر سرعین و با مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفته است. بی شک توجه به نحوه توزیع فضایی این مجتمع ها و رعایت معیارها و استانداردهای مکانیابی در جانمایی آنها می تواند شهر سرعین را به یکی از قطب های مهم توریستی تبدیل نموده و رضایت خاطر گردشگران را جلب نماید. در این پژوهش برای رسیدن به هدف مذکور، از معیارهای مانند، کاربری های سازگار با مجتمع های آب درمانی، دسترسی به معابر شهری، نزدیکی به مراکز مسکونی و فاصله مناسب از مراکز صنعتی و کارگاهی و ارتفاع و شیب استفاده شده است. یافته های تحقیق حاصل از خروجی مدل (AHP) نشان می دهد که بیشترین اراضی مناسب جهت احداث مجتمع های آب درمانی، خارج از بافت مسکونی و در ضلع جنوب و جنوب شرق شهر قرار دارد. همچنین مشخص شد که از محدوده 7/1111 هکتاری مورد بررسی قرار گرفته، 154 هکتار جزء اراضی خوب و خیلی خوب، 7/176 هکتار جزء اراضی متوسط و 1/781 هکتار شامل اراضی ضعیف و خیلی ضعیف جهت احداث مجتمع های آب درمانی است، و در نهایت با توجه به نقشه نهایی ارزش گذاری اراضی، 3 پهنه که هم در طبقه اراضی خیلی خوب و خوب بوده و هم جزء اراضی بایر بوده و نیز با رعایت حریم مناسب از مراکزآب درمانی فعلی، جهت احداث مجتمع های آب درمانی پیشنهاد گردید. این سه پهنه پیشنهادی می توانند به عنوان زونهای تفریحی ورزشی، گردشگری و درمانی و به صورت مختلط مورد بهره برداری قرار گیرند.
مکانیابی بهینه محل دفن مواد زاید جامدشهری با استفاده از مدل (AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزمره تولید مواد زاید شهری یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده سلامت محیط زیست جهانی می باشد. در حال حاضر دفن مواد زاید شهری عمدترین روش دفع در بسیاری از کشورها از جمله ایران است. نوع تحقیق توسعه ای و کاربردیوروشبررسیآنتوصیفی و تحلیلیاست.در این تحقیق از نرم افزارهای SPSSو 10 وARC/GISجهت تحلیل های مکانی و آماری استفاده گردیده است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش بصورت کتابخانه ای شامل : منابع کتاب ها و فیش برداری و استفاده از مقالات شبکه اینترنت، سیمنارها و پایان نامه ها بوده است. هدف اینمقاله،تعیین مکانمناسببرایدفنموادزائدشهریدر شهرستان تنکابناست. در فرایندمکا یابیاراضیمناسب برایمحلدفنموادزائد،9 لایه اطلاعاتی شامل لایه های فاصله از مناطق شهری و روستایی، سطح آب های زیرزمینی،فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، نوع خاک،بارش،فاصله از راه های ارتباطی،کاربری اراضی و شیب کلاس بندی شده، با استفاده از فرایندهم پوشانی و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با استخراج وزن های مؤثر در عملیات مکان یابی به کار گرفته شد. بر اساس نتایج بدست آمده در این پژوهش، 12/34 هکتار از مساحت کل شهرستان تنکابن دارای اهمیت فوق العاده قوی می باشدکه 12/0 درصد منطقه را در اختیار دارد. همچنین 90/1827 هکتار از مساحت منطقه اهمیت خیلی قوی دارد که 95/6 درصد از منطقه را در اختیار دارد. این درحالی است که 82/9904 هکتار از مساحت منطقه دارای اولویت کم اهمیت است که 70/37 درصد منطقه و اهمیت متوسط با 63/7233 هکتار حدود 53/27 درصد منطقه را در اختیار دارد. منطقه دارای اهمیت قوی با مساحت 35/7267 هکتار و 66/27 درصد و منطقه خیلی قوی با مساحت 90/1827 و 95/6 درصد، جهت پیشنهاد محل دفن موادزائد جامدشهری مورد توجه قرار گرفته اند.
تحلیلی بر مکانیابی جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر اردبیل با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اردبیل به عنوان مرکز استان اردبیل در طی چند دهه ی اخیر رشد و گسترش شتابانی را به خود دیده است. رشد 5/7 برابری جمعیت شهر نسبت به اولین دوره سرشماری و حدود 5/3 برابری آن بعد از جدایی استان اردبیل از آذربایجان شرقی همزمان با گسترش کالبدی 4/3 برابری آن نسبت به دوره های قبل گواه این مسأله می باشد. ادامه بروز این مسأله که در دهه ی اخیر دلیل اصلی گرایش به توسعه فیزیکی شهر در قسمت های مختلف به خصوص جنوب این شهر بوده، باعث گردیده تا مسأله مکان یابی جهات بهینه توسعه فیزیکی برای جمعیت در حال افزایش شهر یک ضرورت جدی تلقی گردد. در پژوهش حاضر که با رویکرد « توصیفی – تحلیلی» به انجام رسیده است، مکان یابی جهات مطلوب توسعه فیزیکی شهر به عنوان هدف اصلی پژوهش مد نظر قرار گرفته است. در راستای برآورد هدف و با توجه به شرایط فیزیکی منطقه شهری اردبیل و داده های در دسترس اقدام به تهیه و ترسیم نقشه های مربوط به شاخص های دخیل در امر مکان یابی گردیده. در این راستا از مجموعه 14 متغیر در قالب عوامل انسانی و طبیعی مؤثر در مکان یابی جهت بهینه توسعه فیزیکی شهر استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده اقدام به ارزش گذاری شاخص های منتخب پژوهش با استفاده از نظرات 10 نفر از کارشناسان مربوط به حوزه بحث با استفاده از مدل AHP در قالب نرم افزار Edrisi شده و نتایج بدست آمده جهت نمایش فضایی آنها در قالب نرم افزار Arc GIS تلفیق گردیده است. برابر با نتایج بدست آمده، از دیدگاه کارشناسان و با توجه به وضعیت منطقه، شاخص عوامل طبیعی با کسب 527/0 وزن در مدل AHP دارای اهمیت و وزن بیشتری در بحث مکان یابی جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر اردبیل گردید که در این بین بیشترین وزن های کسب شده از سوی خط گسل موجود در منطقه و توپوگرافی زمین بود. از سوی دیگر تلفیق وزن های بدست آمده و ترکیب آنها برای نمایش فضایی و آگاهی از جهت بهینه توسعه فیزیکی برای شهر اردبیل نشان داد که جهات شرقی شهر نسبت به سایر جهات مناسب ترین جهت برای توسعه فیزیکی احتمالی شهر خواهد بود. توپوگرافی مناسب، دوری از خط گسل اصلی و شیب مناسب زمین از عوامل اصلی انتخاب جهت شرقی برای توسعه فیزیکی برای شهر اردبیل بودند.
ارزیابی تناسب عملکردی پارک های بانوان با استفاده از مدل AHP (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارکها و فضاهای سبز مختص بانوان، به عنوان یکی از مهم ترین مراکز خدمات رفاهی و تفریحی بوده است که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی عملکرد پارک های بانوان شهر تبریز با توجه به معیارهای کاربری اراضی ( کالبدی) و اجتماعی می باشد. در این راستا عملکرد پارک های بانوان تبریز با استفاده از مدل AHP، از نظر معیارهای کاربری اراضی شهری ( دسترسی، سازگاری، همجواری) و معیارهای اجتماعی ( محرمیت و نیازهای بانوان) مورد ارزیابی قرارگرفت. بررسی شعاع دسترسی بیان کننده این واقعیت است که پارک های بانوان موجود تبریز تمام محدوده شهر را تحت پوشش قرار نمی دهند و نیاز به مکانیابی و ایجاد پارک های بانوان جدید وجود دارد اما بررسی سازگاری پارک های بانوان با کاربری های همجوار حاکی از این واقعیت است که این پارک ها از نظر سازگاری در وضعیت نسبتا مناسبی قرار دارند. در بررسی معیارهای اجتماعی نیز مشخص شد که از منظر کاربران این پارک ها از نظر شاخص محرمیت وضعیت مناسبی ندارند و از ساختما ن های مسکونی بلند مرتبه مجاور قابل مشاهده هستند. ولی بررسی شاخص نیازهای بانوان نشان داد که این پارک ها در برآورده کردن نیازهای مختلف بانوان (همانند کاهش وزن و تناسب اندام، احساس آرامش، افزایش کارایی، افزایش روحیه شادی و نشاط ،ایجاد و تقویت جمع های دوستانه، تقویت اعتماد به نفس، توانمند سازی) عملکرد مطلوبی داشته اند. در کل نتایج نشانگر آن است که: بیشتر پارکهای بانوان تبریز دارای تناسب عملکردی متوسط (6/66) می باشند و 4/33 درصد دارای تناسب بسیار پایین می باشند.