فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۰ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
237 - 258
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تسهیل و تسریع بیشتر تبادل اطلاعات میان زنان روستا مفید و تأثیرگذار بوده و می تواند توانمندسازی آنان را در ابعاد مختلف به همراه داشته باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان روستایی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای 18 سال ساکن در نه روستای انتخاب شده با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده (روش قرعه کشی) بخش کاغذکنان استان آذربایجان شرقی است که دارای 2134 زن بالای 18 سال بود. تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران 318 زن روستایی محاسبه شد. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شد. روایی پرسش نامه با استفاده از نقطه نظرهای ده نفر از اساتید دانشگاه تبریز و زنجان مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم بر روی آن اعمال شد. جهت ارزیابی میزان پایایی شاخص های تحقیق از روش آلفای کرونباخ برای 30 نمونه اولیه استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ برابر 75/0 به دست آمد که نشان دهنده مناسب بودن پایایی ابزار تحقیق است. جهت تحلیل مطلوبیت مؤلفه های توانمندسازی زنان از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. براساس نتایج آزمون، به ترتیب مؤلفه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بیشترین مطلوبیت را داشته اند و مؤلفه روان شناختی نیز نامطلوب بوده است. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد فناوری اطلاعات و ارتباطات بیشترین تأثیر را در توانمندسازی روان شناختی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی به ترتیب با مقدار بار عاملی 0/481، 0/354، 0/301 و 0/247 دارند. ارتقای دسترسی زنان به فناوری اطلاعات و ارتباطات همراه با آموزش های مرتبط مهم ترین پیشنهادهای تحقیق حاضر بود.
اثرات راهبردهای انطباقی بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در حوضه آبریز بختگان و طشک: کاربرد رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
47 - 82
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی همواره آسیب پذیری بالایی در برابر تغییر اقلیم داشته و این موضوع امنیت غذایی خانوارهای روستایی را تحت تأثیر قرار داده است. در این شرایط، مهمترین اقدام، بکارگیری راهبردهای انطباقی با تغییر اقلیم است. لذا در پژوهش پیش رو، اثر اتخاذ اقدامات تطبیقی بر امنیت غذایی با رویکرد تطبیق نمرات تمایل (PSM) و عوامل مؤثر بر اتخاذ راهبردهای تطبیقی با بهره گیری از مدل پروبیت چندمتغیره در سطح حوضه آبریز بختگان و طشک مورد مطالعه قرار گرفت. در این راستا، نمونه ای متشکل از 300 زارع جهت مصاحبه و جمع آوری داده های مورد نیاز خانوار با روش نمونه گیری چندمرحله ای در حوضه آبریز بختگان و طشک انتخاب شدند. نتایج رویکرد تطبیق نمرات تمایل نشان داد که چنانچه زارعین، راهبردهای تطبیقی تنوع فعالیت های معیشتی، نوین سازی سیستم های آبیاری، احداث استخرهای آبیاری و استفاده از ارقام اصلاح شده با نیاز آبی کم را اتخاذ نمایند، کالری روزانه دریافتی خانوارهای نمونه به ترتیب حدود 219/85، 182، 137/82 و 83/23 کالری افزایش می یابد. بنابراین، مهمترین راه حل جهت تعدیل پیامدهای منفی تغییر اقلیم بر ناامنی غذایی، تنوع بخشی فعالیت های معیشتی است. همچنین نتایج حاصل از مدل پروبیت چندمتغیره نشان داد که سن زارع، تحصیلات زارع، بعد خانوار، درآمد خانوار زارع، دسترسی به اعتبارات، دسترسی به آب آبیاری، مالکیت ماشین آلات کشاورزی، دسترسی به خدمات ترویج کشاورزی، تعداد محصولات کشت شده و کیفیت خاک به عنوان تعیین کننده های معنی دار راهبردهای تطبیقی محسوب می شوند. ازاین رو، پیشنهاد می شود که نتایج پژوهش به ویژه اثرات اتخاذ راهبردهای تطبیقی با تغییر اقلیم بر امنیت غذایی در تدوین برنامه های ملی امنیت غذایی مدنظر قرار گیرد.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
213 - 236
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و افزایش چشمگیر فعالیت های انسانی، تغییر الگوهای زندگی و تنوع فزاینده نیازهای بشر منجر به افزایش پسماندهای مختلف در جوامع شهری و روستایی شده است. روستاها به خصوص روستاهای حواشی شهرهای بزرگ ایران همچون دیگر جوامع انسانی تحت تأثیر این تحولات و خطرات واقع شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی در روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم از توابع استان اصفهان پرداخته است. تعداد 150 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه، انتخاب و اطلاعات به روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1403 جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی در نمونه مورد مطالعه همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه نیز نشان داد که اخلاقیات و اعتماد اجتماعی به ترتیب بیشترین اهمیت نسبی را در رفتار مدیریت پسماندهای روستایی ساکنان به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره گام به گام نشان داد مؤلفه های مشارکت و اخلاقیات اجتماعی در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی دارای اثرگذاری مثبت و معنی دار بر مدیریت پسماندهای روستایی بودند و بر این مبنا به عنوان مؤلفه های پیشگو در توضیح رفتار مدیریت پسماند روستایی در منطقه مورد مطالعه شناخته شدند. در نهایت، براساس نتایج به دست آمده، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت ترویج و بهبود اخلاقیات و مشارکت اجتماعی در مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و ارائه مشوق های مالی در مناطق روستایی توسط نهادهای ذی ربط مورد تأکید قرار گرفت.
بررسی میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار محصول خرما در استان های خرماخیز کشور (رهیافت توبیت هکمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
23 - 46
حوزههای تخصصی:
خرما از محصولات باغی دارای مزیت نسبی و ارزآور کشور به شمار می رود که حمایت از تولید و صادرات آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. بیمه از ابزارهای حمایتی و کارآمد در راستای تولید محصول خرما است. هدف پژوهش بررسی میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار محصول خرما از منظر کارگزاران صدور بیمه نامه در استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، فارس، بوشهر و هرمزگان با استفاده از الگوی دومرحله ای هکمن بود. اطلاعات لازم با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از 105 کارگزار صدور بیمه نامه به صورت غیر حضوری در سال 1401 جمع آوری شد. نتایج آماره های مرحله نخست، مؤید قدرت توضیح دهندگی، دقت عمل و مناسب بودن مدل بود و نتایج مرحله دوم نشان داد سه متغیر سطح زیر کشت، بیمه کشاورزی و خرید تضمینی به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر میزان رضایتمندی روستاییان بیمه گذار خرما داشته اند. در این راستا پیشنهاد می شود سیاست گذاران با اقدامات حمایتی لازم زمینه یکپارچه سازی اراضی خرما را فراهم نمایند. همچنین با بیمه کشاورزی و قراردادهای بازاریابی در قالب خرید تضمینی، ریسک های نخل داران را کاهش داده تا با افزایش تولید و صادرات آن، زمینه حفظ و توسعه این محصول فراهم شود.
سنجش و تحلیل برندسازی گردشگری در مقاصد هدف گردشگری مناطق روستایی استان اصفهان با تأکید بر گردشگری کم شتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
129 - 160
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش گسترده گردشگری در رشد اقتصادی کشورها، شناسایی عواملی که باعث افزایش برندسازی مقاصد گردشگری می شوند، می تواند به حفظ جایگاه رقابتی مقصد و درآمدزایی بیشتر از آن کمک کند. با در نظر داشتن این نکته، هدف این مقاله شناسایی مهمترین اولویت های برندسازی گردشگری کم شتاب از دیدگاه ساکنان روستایی هدف گردشگری است. در این راستا، در پژوهش کاربردی حاضر که با روشی توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است، وضعیت برندسازی گردشگری کم شتاب با جمع آوری داده ها مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری شامل گردشگرانی است که در بهار سال 1402 به مناطق روستایی استان اصفهان عزیمت کرده اند. با توجه به اینکه تعداد آنها بالاتر از صد هزار نفر بود، براساس فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 384 محاسبه که با روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند و سپس تجزیه و تحلیل آنها با آزمون های استنباطی (خی دو، تی تک نمونه ای) انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که با توجه به میانگین به دست آمده برابر 2/77 می توان عنوان کرد که وضعیت برندسازی مقاصد گردشگری در سطح رضایت بخشی نیست. دراین میان، میانگین سطح محصول گردشگری کم شتاب با میانگین 2/71، بعد فرایند گردشگری کم شتاب با میانگین 2/73 و برنامه گردشگری کم شتاب با میانگین برابر 3/14 محاسبه شد.
ارزیابی سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی براساس عوامل ساختاری – کارکردی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان شهر بابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 110
حوزههای تخصصی:
شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه روستایی ایفا می کند. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان شهربابک در استان کرمان است تا از این طریق مشکلات و محدودیت های دهستان های مورد مطالعه، شناسایی و برای حل آن ها اقدامات لازم صورت پذیرد. پژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و از لحاظ روش توص یفی-تحلیل ی اس ت. در راس تای گ ردآوری داده ه ا از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ها و تعیین اولویت بندی، شش معیار اصلی (محیطی- اکولوژیک، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و ساختار فضایی) و 47 زیر معیار تکنیک تحلیل شبکه و برای رتبه بندی دهستان ها ازنظر شاخص های توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شش دهستان بخش مرکزی شهرستان شهربابک با جمعیت ۱۰۳۹۷5 نفر است که حجم نمونه مورد مطالعه براساس فرمول کوکران 382 نفر برآورد شد. یافته های پژوهش نشان داد که دهستان های استبرق، میمند و باقلعه در طبقه محروم و ناپایدار و دهستان های خورسند و خاتون آباد در سطح برخوردار و پایدار جای گرفته اند و دهستان مدوارات در جایگاه نیمه برخوردار و نیمه پایدار قرار دارد. بررسی وضعیت کلی مبین شرایط نامناسب حاکم بر دهستان های بخش مرکزی شهرستان شهربابک است. بنابراین انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان روستایی و منطقه ای است.
بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری (اقتصادی- محیط زیستی) خانوارهای روستایی منطقه سیستان در برابر خشکسالی و عدم آورد رودخانه هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردها برای فائق آمدن بر پدیده خشکسالی، رویکرد تاب آوری است که نیازمند شناخت جامع و اصولی عوامل مؤثر بر آن در نظام بهره برداری کشاورزی است. این پژوهش با هدف تعیین تاب آوری خانوارهای روستایی سیستان به دلیل شرایط خشکسالی و نیز عدم آورد رودخانه هیرمند در این منطقه انجام شد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه و مراجعه مستقیم به سازمان های ذی ربط گردآوری و با کمی سازی متغیر تاب آوری، تأثیر متغیرهای دموگرافیکی، اقتصادی و محیط زیستی بر این متغیر با استفاده از مدل لاجیت ترتیبی ارزیابی شد. نتایج نشان داد تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی پایین بوده و متغیرهایی چون توانمندی و تعلق مکانی و عوامل جمعیتی و اقتصادی بر تاب آوری کل اثر مثبت و معنی دار و متغیرهایی چون تحصیلات کشاورزان اثر منفی و معنی دار بر احتمال قرار گرفتن خانوار در سطوح بالاتر از میزان تاب آوری داشته است. در بین این متغیرها، شاخص های مربوط به درآمد (از سطح کم به زیاد)، سرمایه جانبی و تعلق مکانی به ترتیب به مقدار 27/42، 14/19 و 13/95 درصد بیشترین اثر را بر تاب آوری کل داشته اند. همچنین در بین این متغیرها، شاخص های مربوط به درآمد (از سطح کم به زیاد)، سرمایه جانبی، تعلق مکانی و توانمندی به ترتیب به مقدار 24، 13/44، 15/46و 8/75 درصد بیشترین اثر را بر تاب آوری اقتصادی و سرمایه جانبی، تعلق مکانی، درآمد (از سطح کم به زیاد) و توانمندی به ترتیب به مقدار 14/19، 12/84، 11/15 و 10/18 درصد، بیشترین اثر را بر تاب آوری محیط زیستی داشته اند.
تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری روستاها: مورد مطالعه شهرستان درمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 212
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب لازمه توسعه پایدار روستایی از طریق مدیریت مبتنی بر مشارکت حداکثری مردم و سازگار با ارزش های اجتماعی و زیست پذیری در ابعاد مختلف زندگی روستایی است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری سکونت گاه های روستایی شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی انجام شده است. این پژوهش ازنظر ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی – تحلیلی و از لحاظ هدف در زمره تحقیات کاربردی به حساب می آید. جامعه آماری پژوهش شامل 23 روستا با 1801 خانوار است که برحسب معیار طبقه های جمعیتی، موقعیت قرارگیری و پراکنش فضایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه مورد مطالعه در سطح خانوار با استفاده از فرمول کوکران 317 خانوار به دست آمد. مؤلفه حکمروایی خوب با 8 شاخص در قالب 31 گویه و مؤلفه زیست پذیری با 11 شاخص در قالب 53 گویه از طریق پرسش نامه محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که مؤلفه های حکمروایی و زیست پذیری از منظر جامعه محلی در سطح مطلوبی قرار ندارند؛ اما تحلیل همبستگی میان شاخص ها بیانگر همبستگی مثبت و نسبتاً قوی بین آن ها است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر این است که متغیرهای پاسخگویی، مسئولیت پذیری و قانون محوری دارای بیشترین تأثیر و متغیرهای مشارکت، عدالت محوری و شفافیت دارای کمترین تأثیر بر زیست پذیری روستایی هستند.
طراحی الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی گردشگری پایدار روستایی با تأکید بر نقش جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری سبز (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 192
حوزههای تخصصی:
واحدهای کارآفرین در حوزه گردشگری روستایی به دلیل نداشتن جهت گیری مناسب و استفاده نامطلوب از سرمایه های فکری در حفظ قابلیت های خود در کسب مزیت رقابتی و مقابله با رقبا، با مشکلاتی مواجهند. عوامل متعددی بر دستیابی واحدهای کارآفرین گردشگری به مزیت رقابتی تأثیرگذار است که از مهمترین این عوامل می توان به شناخت نیاز بازار گردشگری و خواسته های گردشگران و پاسخگویی مناسب و به موقع به این نیازها و خواسته ها با توجه به منابع موجود اشاره کرد. بر این اساس سرمایه های نامشهود جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری در این زمینه بسیار کاربردی هستند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو و تبیین نقش پیشایند جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری بر کارآفرینی گردشگری پایدار روستایی در روستاهای شهرستان شاهرود انجام گرفته است. روش پژوهش، ماهیت اکتشافی دارد و ازنظر هدف، بنیادین است. جامعه آماری مورد مطالعه، 15 نفر از خبرگان و فعالین حوزه کارآفرینی گردشگری روستایی در شهرستان شاهرود است. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تئوری داده بنیاد و برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق استفاده شد. یافته های تحقیق عبارت است از شناسایی ابعاد آینده گرایی، بازارگرایی، هزینه گرایی، یادگیری گرایی، رسمیت گرایی، برندگرایی، نوآوری گرایی، کارآفرینی گرایی و در نهایت سلطه گرایی. براساس یافته های پژوهش، مقوله آینده گرایی درزمینه شرایط علی، مقوله بازارگرایی، درزمینه پدیده اصلی و مقوله هزینه گرایی و یادگیری گرایی در رابطه با شرایط مداخله گر شناسایی شد. مقوله رسمیت گرایی در بخش بستر حاکم و مقوله های برندگرایی، نوآوری گرایی و کارآفرینی گرایی در رابطه با راهبرد اصلی شناسایی شدند. لازم به ذکر است که سلطه گرایی در بازار، پیامد اصلی این الگو بود.
طراحی الگوی عوامل جامعه شناختی صندوق های کارآفرینی امید با رویکرد تحلیل مضمون در روستاهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 128
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی با توجه به نگرش متفاوت نسبت به مقوله اقتصاد، کسب و کارها را بخش اصلی و مبنای اساسی ظرفیت اقتصادی و اجتماعی هر جامعه ای می داند. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی با هدف طراحی الگوی عوامل تأثیرگذار جامعه شناختی صندوق های کارآفرینی امید بر توسعه کسب و کارهای خرد است. بر این اساس با استفاده از روش تحلیل مضمون، مفاهیم و عوامل نهفته در مضامین بیان شده در مصاحبه با افراد با تجربه شناسایی شد. مشارکت کنندگان پژوهش، مدیران صندوق های کارآفرینی امید و مدیران کسب و کارهای خرد روستایی هستند. گردآوری اطلاعات از نوع مصاحبه های نیمه ساختاریافته است و حجم نمونه به روش نظری تعیین شد. بر همین اساس با 18 نفر در روستاهای استان گیلان در سال 1402 به روش اصل اشباع نظری مصاحبه انجام شد که 12 نفر مدیر کسب و کار و 6 نفر مدیر صندوق های کارآفرینی امید بودند. براساس یافته های تحقیق، شش عامل اصلی مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کوچک به لحاظ جامعه شناختی وجود دارند که می توان به واسطه دریافت وام از صندوق های امید وضعیت آن ها را در جامعه بهبود بخشید و به عملکرد اقتصادی مطلوب تری دست یافت. تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از تحلیل مضمون به ایجاد مدل و شناسایی شش مؤلفه اصلی انجامید که عبارتند از رضایت اجتماعی، امنیت اجتماعی، عدالت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، همبستگی (انسجام) اجتماعی.
ارزیابی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طرح آبخیزداری از دیدگاه روستاییان حوضه آبخیز گرم آباد استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
51 - 78
حوزههای تخصصی:
بدون تردید به دنبال اجرای هر پروژه عمرانی در بستر طبیعت، ارزیابی اقدامات و بررسی پیامدهای آن به منظور رفع نواقص و بهبود کارهای آتی ضروری است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طرح آبخیزداری از دیدگاه روستاییان حوضه آبخیز گرم آباد استان فارس در سال 1400 انجام گرفت. این پژوهش به روش پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه سرپرستان خانوار (895N=) در روستای گرم آباد واقع در شهرستان مرودشت استان فارس بودند که از میان آن ها 112 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخت بود که روایی صوری آن بر اساس نظرات تعدادی از متخصصان موضوعی تأیید شد و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه 0/65-0/84 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که در حیطه اثرات زیست محیطی، چهار دسته عوامل ایجاد چشم انداز زیبا و بهبود زیرساخت، کنترل فرسایش و افزایش سطح مراتع، بهره برداری از نزولات آسمانی، و کنترل سیلاب و بهبود وضعیت بهداشتی روستا توانستند 67/88 درصد از واریانس اثرات زیست محیطی را تبیین نمایند. پنج عامل در حیطه اقتصادی شامل افزایش میزان و سطح تولید، کاهش هزینه های تولید، افزایش مالکیت و دارایی ها، افزایش اعتبارات و توسعه روستا و اشتغال و درآمدزایی از مهم ترین اثرات اقتصادی طرح آبخیزداری بودند که در مجموع 71/80 درصد از واریانس را تبیین نمودند. در حیطه اجتماعی نیز پنج دسته عوامل مشارکت و همکاری، تثبیت جامعه، افزایش آگاهی، پیگیری نهادی، و تبادل فرهنگی توانستند 69/56 درصد از واریانس را تببین نمایند.
تحلیل و بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان طرقبه شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش به کارگیری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در زندگی انسان ها، گسترش و توسعه آن به یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع تبدیل شده است. با توجه به نقش مؤثری که فناوری های نوین می تواند در توسعه جوامع داشته باشد در این میان جوامع روستایی برخلاف جوامع شهری در استفاده از فناوری های جدید بسیار محتاطانه عمل می کنند؛ بنابراین به کارگیری فناوری های اطلاعاتی در جامعه روستایی ابتدا نیازمند پذیرش این فناوری ها توسط روستاییان است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطح پذیرش اجتماعات روستایی از فناوری های نوین، همچنین عوامل مؤثر بر پذیرش آن است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همسبتگی اسپیرمن، تی دو نمونه مستقل و رگرسیون (روش Enter)) و نیز تحلیل عاملی اکتشافی و مدل تصمیم گیری PSI جهت رتبه بندی روستاها استفاده شد. در این تحقیق تعداد دوازده روستای دهستان شاندیز واقع در شهرستان طرقبه شاندیز به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. از طریق روش نمونه گیری کوکران 234 سرپرست خانوار مورد پرسش قرار گرفتند. یافته های پژوهش گویای این است که سطح پذیرش روستاییان مورد مطالعه از فناوری های نوین در حد متوسط است و مهم ترین عوامل مؤثر بر پذیرش و به کارگیری فناوری های جدید شامل عوامل آموزشی و امکانات (با مقدار ویژه 99/9)، عوامل فرهنگی و اعتقادی (با مقدار ویژه 29/2)، عوامل اقتصادی (با مقدار ویژه 93/1) و عوامل فردی (با مقدار ویژه 31/1) است.
شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان با استفاده از پژوهش روش های آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
227 - 254
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی از پتانسیل قابل توجهی برای مشارکت در فعالیت های اجتماعی-اقتصادی برخوردار هستند و ارتقای توانمندسازی آن ها، موجب حرکت به سمت توسعه می شود. هدف از این پژوهش، شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان با رویکرد اکتشافی و استفاده از پژوهش روش های آمیخته کیفی- کمّی متوالی است. جامعه آماری مراحل کیفی (تحلیل داده بنیاد) و کمّی بعدی مطالعه شامل زنان روستایی شرکت کننده در برنامه های آموزشی- ترویجی سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان و کارشناسان حوزه زنان روستایی استان لرستان در سال 1399 است. داده ها از طریق مرور منابع، اجرای مصاحبه گروه متمرکز و پیمایش پرسش نامه ای جمع آوری شد. روایی صوری و محتوایی و پایایی ابزار سنجش با کسب نظر اصلاحی کارشناسان حوزه زنان روستایی و انجام آزمون های مربوطه تأیید شد. یافته ها نشان داد که پنج بعد آموزش جامع، ویژگی های فردی- روان شناختی، اقتصادی، ساختاری و اجتماعی- فرهنگی در توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان نقش دارند. 52 گویه نیز برای مؤلفه nهای این ابعاد تبیین شد. بنابراین، توصیه می شود که این ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی برای بهبود کیفیت اجرای پروژه ها و برنامه های ویژه زنان روستایی استان لرستان مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی و تبیین چارچوب شایستگی های کارآفرینانه زنان تسهیلگر روستایی (مطالعه ای در استان های همدان، قم و مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
133 - 164
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی شایستگی های کارآفرینانه زنان تسهیل گر روستایی و ارائه چارچوبی برای تبیین مجموعه شایستگی های کارآفرینانه آن ها در سه استان همدان، قم و مرکزی انجام شد. این تحقیق، نوعی تحقیق کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق 473 نفر از زنان تسهیل گر در این سه استان بودند که بر اساس فرمول کوکران 212 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود که روایی آن توسط متخصصین تأیید و برای ارزیابی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای ارزیابی چارچوب شایستگی ها از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. بر مبنای نتایج تحقیق، برخورداری زنان تسهیل گر از تمامی مؤلفه های مرتبط با شایستگی های کارآفرینانه در حد متوسط تا زیاد بوده و در بین شایستگی های مورد نظر، مؤلفه های مرتبط با شایستگی اخلاقی، شایستگی شخصی و شایستگی فنی به ترتیب در اولویت های اول تا سوم قرار داشتند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مؤلفه های دوازده گانه شایستگی از دقت لازم برای ارزیابی و پیش بینی شایستگی های کارآفرینانه زنان برخوردار بوده و چارچوب مورد نظر مورد تأیید قرار گرفت. در مجموع، زنان تسهیل گر از تنوع مطلوبی از شایستگی های کارآفرینانه مشتمل بر ویژگی های شخصی و اخلاقی، دانش و توانمندی های مرتبط و نیز هنجارها و نگرش های مناسب برخوردار بوده و می توان انتظار داشت توانمندی و ظرفیت لازم در زنان تسهیل گر برای ایفای نقش مؤثر در فرایند توسعه کارآفرینی و اشتغال زنان روستایی وجود داشته باشد.
مدل سازی روابط بین مؤلفه های هوشمند سازمانی برای توسعه تعاونی های تولیدی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
221 - 249
حوزههای تخصصی:
هوشمندکردن تعاونی های تولیدی روستایی برای مقابله با تغییرات شدید محیط کسب وکار و به منظور توسعه اقتصادی بسیار پراهمیت است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و مدل سازی روابط بین مؤلفه های هوشمند سازمانی برای توسعه تعاونی های تولیدی روستایی است. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت داده ها، آمیخته (کیفی-کمّی) است و در سال 1400 انجام شده است. بیست مؤلفه در بخش کیفی با روش داده بنیاد و کدگذاری از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج و سپس با روش دلفی فازی انتخاب شدند. روابط و سطح بندی مؤلفه ها در بخش کمی با روش مدل سازی تفسیری-ساختاری انجام شد. جامعه تحقیق، خبرگان شامل مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت جهاد کشاورزی بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد دوازده نفر تا اشباع نظری انتخاب شدند. یافته های تحلیل داده ها نشان داد که مؤلفه های هوشمند سازی در دوازده سطح در مدل قرار داشتند. مؤلفه های «قوانین»، «حمایت ها و مشوق های دولت»، «رقابت» و «ساختار» در هوشمندی سازمانی بیشترین قدرت هدایت را داشتند که در نهایت موجب بهبود «توسعه بازار» و «توسعه رقابت» در تعاونی های تولیدی روستایی خواهند شد. بنابراین، می توان با برنامه ریزی مناسب برای بهبود مؤلفه های دارای قدرت هدایت بیشتر، به اهداف توسعه تعاونی های تولیدی روستایی دست یافت.
بررسی مؤلفه های اثرگذار بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های ایران رهیافت پانل پروبیت کسری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
27 - 50
حوزههای تخصصی:
نقش تغذیه در سلامت جامعه و ارتباط آن با توسعه اقتصادی سبب شده است تا امنیت غذایی در بین اولویت ها و اهداف برنامه های توسعه هر کشور قرار گیرد. تدوین و طراحی برنامه هدفمند به منظور ارتقاء و بهبود وضعیت امنیت غذایی مستلزم شناسایی و سنجش میزان اثرگذاری مؤلفه های مؤثر بر آن است. ازاین رو، در این مطالعه مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های ایران در دوره زمانی 1385-1398 با استفاده از روش پانل پروبیت کسری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که متغیرهای ضریب جینی، تورم، مالیات سرانه و بیکاری، اثر منفی و معنی دار و متغیرهای درآمد سرانه و توسعه مالی اثر مثبت و معنی داری بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های کشور داشته است. به طوری که با افزایش یک درصدی هریک از این متغیرها شاخص امنیت غذایی به ترتیب به میزان 0/07-، 0/17-، 0/99-، 0/06-، 0/84 و 0/13 درصد تغییر می یابد. با توجه به اثر منفی مالیات سرانه بر امنیت غذایی و تأثیر منفی مالیات بر توزیع درآمد و درآمد در دسترس و همچنین اثر منفی ضریب جینی بر امنیت غذایی و اثر توزیع درآمد بر آن، با بهبود ضریب جینی و افزایش درآمد در دسترس، ارتقاء امنیت غذایی میسر خواهد بود. ازاین رو، پیشنهاد می شود در راستای بهبود امنیت غذایی، با توجه به اثرگذاری مثبت ضریب توسعه مالی بر امنیت غذایی و همچنین افزایش درآمد در دسترس، دولت با توجه بیشتر به مناطق روستایی و کمتر توسعه یافته با اعطای تسهیلات و وام های ارزان قیمت و هدفمند، زمینه های افزایش سرمایه گذاری و درآمد و کاهش بیکاری و فقر را فراهم آورد.
عوامل مؤثر بر دسترسی خانوارهای روستایی به غذا در دهستان شاوور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
49 - 74
حوزههای تخصصی:
دسترسی به غذای کافی و سالم در هر زمان و مکانی از حقوق مسلم اولیه انسان ها بوده و بایستی تأمین نیازهای غذایی مردم از مهم ترین هدف های دولت ها به شمار آید. علی رغم اینکه جامعه روستایی تأمین کننده اصلی مواد اولیه غذایی است، اما وضعیت امنیت غذایی در جوامع روستایی نسبت به شهری مطلوب نیست. ازآنجاکه دسترسی به غذا از مهم ترین عوامل امنیت غذایی است، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر دسترسی خانوارهای روستایی به غذا در دهستان شاوور واقع در شهرستان شوش انجام شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه خانوارهای روستایی دهستان شاوور بودند (2624 خانوار). حجم نمونه مورد استفاده در این تحقیق 300 خانوار بود که به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد دسترسی فیزیکی به غذا در جامعه مورد مطالعه نسبت به دسترسی اقتصادی و تداوم دسترسی در وضعیت نامطلوب تری قرار دارد. همچنین، چهار دسته عوامل فردی- خانوادگی، اجتماعی، فیزیکی-کالبدی و اقتصادی بر سطح دسترسی خانوارهای روستایی به غذا تأثیر دارند که دراین بین، تأثیر عواملی نظیر سطح درآمد خانواده، نوع الگوی مصرف خانواده و سطح تحصیلات سرپرست بیشتر است. تنوع بخشی به منابع درآمدی، اصلاح الگوی مصرف (کمیت و تنوع)، توسعه شبکه بازار و کنترل نوسانات قیمت از جمله راهکارهای بهبود سطح دسترسی خانوارهای روستایی به غذا است.
تبیین رابطه مدیریت روستایی با کیفیت زیست پذیری روستاهای گردشگری پیراشهری (مورد مطالعه: روستای اله آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 102
حوزههای تخصصی:
گردشگری در روستاهای پیرامون شهری می تواند به عنوان منبع جدید اشتغال و درآمد ساکنان از سوی مدیران محلی در ارتقاء سطح کیفیت زندگی به کار گرفته شود؛ اما پیش از آن، افزایش کیفیت زندگی منوط به انجام یک برنامه ریزی مدون برای ایجاد و توسعه شاخص زیست پذیری روستاهای پیراشهری است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت روستایی با زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی روستاهای دارای توان گردشگری پیراشهری است. روش پژوهش مورد استفاده ازنظر هدف، کاربردی با ماهیت پیمایشی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام ساکنان محلی روستای اله آباد استان یزد در فروردین 1400 بوده است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی و با بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 363 نفر انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با مدیریت محلی (دهیاری و شورای اسلامی) رابطه مستقیم و معنادار دارد و شدت رابطه زیست پذیری اقتصادی با مدیریت محلی در حد مناسب ولی بیشتر از سایر متغیرها است. نتایج همبستگی نیز گواه این موضوع است که با بهتر شدن وضعیت مدیریت محلی، تمامی ابعاد زیست پذیری بهبود پیدا خواهند کرد.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزههای تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
بررسی نقش بیمه کشاورزی بر اقتصاد روستایی ایران با تمرکز بر بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
251 - 274
حوزههای تخصصی:
اقتصاد روستایی به ویژه بخش کشاورزی آن با مخاطرات گوناگونی مواجه بوده و سیاست ها و ابزارهای حمایتی، در چنین شرایطی، نقش مهمی در حفظ رشد اقتصادی آن دارند. در این مطالعه برای بررسی اثر بیمه کشاورزی بر ارزش افزوده کشاورزی ایران از روش تخمین حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده (FMOLS) استفاده شد. دوره زمانی مورد مطالعه، داده های سالانه 98-1368 بود. ضریب نفوذ بیمه کشاورزی با استفاده از آمارهای موجود، محاسبه شد. نتایج، حاکی از اثرگذاری مثبت و معنی دار متغیرهای موجودی سرمایه خالص کشاورزی، نیروی کار کشاورزی، بهره وری موجودی سرمایه خالص کشاورزی، بهره وری نیروی کار کشاورزی و ضریب نفوذ بیمه کشاورزی در دوره زمانی مزبور بر رشد اقتصادی این بخش بوده است. در راستای تداوم رشد اقتصادی مناطق روستایی کشور با تکیه بر بخش کشاورزی در آینده، بر افزایش هدفمند سرمایه گذاری کشاورزی، کاهش استهلاک سرمایه های کشاورزی، توسعه بیمه محصولات و دارایی های کشاورزی و بهبود رابطه مبادله به نفع مناطق روستایی و کشاورزی تأکید می شود.