مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تکتونیک
حوزه های تخصصی:
توده کوهستانی میشود داغ در شمالغرب ایران و در ضلع شمالی در یاچه ارومیه واقع است این کوهستانی در ضلع شمالی خود به دشت مرند که در جهت شرقی غربی کشیده شده است منتهی می شود گل مورب لغز شمال میشو و شاخه های فرعی آن مهمترین نقش را در مرفولوژی دامنه شمالی میشود داغ و جبهه کوهستانی مشرف به دست مرند ایفا نموده اند حرکات عمودی گسلهای منطقه علاوه بر آثار خود در داخل کوهستان در پراکندگی تکامل و مرفولوژی سطح مخروط افکنه ها تاثیر عمده ای داشته اند به وجود آمدن مخروط افکنه های چند بخشی در منطقه نتیجه عملکرد گسلها منطقه بوده است اثر فعالیتهای تکتونیکی حتی رسوبات کواترنر آغازین را نیز خمیده کرده وموجب به وجود آمدن مخروط افکنه های تود درتو ( تلسکو÷ی) در منطقه شده است قسمت فعال مخروط افکنه ها در میشو شرقی در راس و در میشو غربی در حاشیه یا پایین دست آنها قرار گرفته که نشانگر عملکرد متفاوت تکتونیک در دو بخش دامنه شمالی میشو می باشد شکل منحنی های میزان سطح مخروط افکنه ها در میشو شرقی و برخی مخروط افکنه های میشو غربی هیچ گونه اثری از عمل فعالیتهای تکتونیکی را نشان نمی دهد و منحنی های میزان آنها بخشی از یک دایره را تشکیل داده که راس مخروط افکنه ها بر مرکز دایره منطبق است در بقیه مخروط افکنه های میشو غربی منحنی های میزان بخشی از یک بیضی را تشکیل می دهند که نوعی کشیدگی در سطح مخروط افکنه در اثر فعالیتهای تکتونیک را نشان می دهد بدین ترتیب اثرات عملکرد تکتونیک در میشو شرقی در جبهه کوهستانی و در بخش غربی در سطح مخروط افکنه ها بیشتر مشهود است و لذا می توان مرفولوژی مخروط افکنه ها را بعنوان شاخصی برای ارزیابی فعالیتهای تکتونیکی به کار برد
بررسی و تحول کانال های گیسویی در سطح مخروط افکنه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانال های گیسویی انشعاباتی از جراینهای رودخانه ای هستند که بر سطح مخروط افکنه ها گسترش می یابند و مکانیسم تشکیل و تحول آنها به دینامیک جریان و ویژگیهای حوضه آبخیز وابسته است. بدیهی است بررسی این ویژگیها و مکانیسم ها می تواند ما را در شناخت تحول و پیش بینی خطرات ناشی از آنها آگاه نماید. مخروط افکنه رودخانه تنگوئیه یکی از بزرگترین مخروط افکنه های موجود در حاشیه کویر سیرجان است. با توجه به مطالعات میدانی انجام گرفته و نیز مشاهدات غیرمستقیم، شبکه متراکمی از کانال های گیسویی رد سطح این مخروط افکنه دیده می شود. هدف این مقاله، بررسی علل تغییراتی زمانی کانال های گیسویی بر سطح این مخروط افکنه ها است. برای دستیابی به این هدف از عکسهای هوایی منطقه با فاصله زمانی 37 ساله (1332 و 1372) به عنوان ((ابزار)) اصلی استفاده شده است. تکنیک کار، مقایسه تغییرات شبکه کانال ها بر سطح مخروط افکنه از طریق انطباق شبکه زهکشی در عکسهای هوایی دو دوره با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری بوده است. علاوه بر این، از داده های میدانی، اطلاعات آماری هواشناسی و هیدرولوژی استفاده شده و این اطلاعات در قالب روشهای آماری، تجزیه و تحلیل گردیده و در نهایت، نتیجه گیری بعمل آمده است. این نتایج نشان می دهد که کانال های گیسویی طی دوره تحت بررسی، ناپایدار بوده و موقعیت و مسیر آنها بطور نامنظم تحت تاثیر نحوه عملکرد سیلابها تغییر نموده است. استفاده از ((روش تحلیلی)) در مقایسه نسبت تغییرات، بیانگر این نکته است که جابجایی و تحول شبکه، هم از نظر زمانی و هم از نظر مکانی یکسان نبوده و عملکرد متفاوتی داشته است. شواهد نشان می دهد، جراینهایی که در دراز مدت تغییر کرده و متحول شده اند، تحت تاثیر فعالیت تکنونیکی منطقه بوده اند. عملکرد تکتونیک عموماٌ در راستای تثبیت حوضه و متقابلا سوبسیدانس چاله سیرجان به عنوان مصب این رودخانه بوده است. از سوی دیگر، جراینهایی که در کوتاه مدت تغییر کرده و جابجا شده اند، تحت تاثیر سیلابهای فصلی و ناگهانی با دبی و بار رسوبی زیاد و نیز تغییرات زمانی بارش قرار داشته اند.
شواهد ژئوموفولوژیکی عملکرد گسل های تبرته و تخلفات در فرونشست چاله میقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین شواهد ژئومرفولوژیکی میزان و نحوه عملکرد خطوط گلی – ویژگی های ژئومرفولوژیک عوارض پیرامون آنها و به ویژه مرفولوژی مخروط افکنده و سلسله مراتب آنها از نظر زمانی – مکانی و توپوگرافی است . محدوده تحت بررسی – چاله مرفوتکتونیکی کویر میقان اراک می باشد . از آنجا که متغیر های موثر در تکامل ژئومرفولوژیکی این حوضه فراتر از خط تقسیم پیرامون آن عمل نموده اند . بنابراین محدوده تحت بررسی به چهار گوش نقشه زمین شناسی قم تعمیم داده است . فرضیه تحقیق ارتباط هیدرولوژیکی دو حوضه مسیله و چاله میقان اراک را حکایت می کند . بر اساس این فرضیه – حوضه میقان تا اواخر پلیوستوسن یکی از زیر حوضه های چاله مسیله بوده است . سرانجام فعالیت گسل های حاشیه ای ( گسل های تلخاب و تبریه ) و جهش گرابنی آنها موجب تفکیک چاله میقان از حوضه مسیله شده است . بررسی شواهد موجود از جمله مرفولوژی مخروط افکنه های قدیمی و جدید – موفقیت – جهات و جهش گل ها – رسوب شناسی چاله میقان و همچنین بررسی اختلاف ارتفاع موجود بین سطوح مخروط افکنه ای قدیمی و خط تقسیم بین حوضه های میقان و چاله مسیله از مهمترین شواهدی هستند که فرضیه فوق را اثبات می کنند.
نقش سنجش از دور و بررسیهای میدانی در تجزیه و تحلیلهای مورفوتکتونیکی: مطالعه موردی زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به دلیل قرارگرفتن در منطقه همگرایی صفحه عربستان در جنوب و صفحه اوراسیا در شمال، از نظر تکتونیکی یک منطقه بدون ثبات محسوب می شود. وقوع زلزله های مکرر و مخرب در ایران این واقعیت را تایید کرده است. زلزله ای با بزرگی گشتاوری 6/6 در تاریخ 5 دی ماه 1382 شهر تاریخی بم را بشدت تخریب کرد. وقوع این زلزله را در ابتدا ناشی از فعالیت گسلی می دانستند؛ که تقریبا با امتداد شمال- جنوب از میان شهرهای بم و بروات عبور کرده است اما بعداّ مشخص شد عامل این زمین لرزه، فعالیت یک گسل پنهان در زیر شهر بم بوده است که یکی از انشعابات گسل بم محسوب می شود. در بررسی حاضر ضمن مروری بر کاربردهای سنجش از دور، بهویژه سنجش از دور حرارتی در مطالعات مربوط به زلزله، چگونگی واکنش سازندهای زمینشناسی منطقه بم در مقابل امواج زلزله، شواهد ژئومورفولوژیکی فعالیتهای تکتونیکی منطقه در طول کواترنر، مشخصات هندسی گسل بم و آثار آن بر چشم انداز ژئومورفولوژیکی منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که سازندهای منطقه در تشدید، تداوم امواج زلزله و رساندن دامنه امواج به مرحله تخریب کامل دخیل بودهاند. به وجود آمدن تدریجی یک پرتگاه 15 - 20 متری، انحراف جریانهای سطحی، وجود آبکندهای (خندقها) عمیق و ناپایداریهای دامنهای همگی بیانگر بی ثباتی منطقه بم از نظر تکتونیکی می باشد. با توجه به این شواهد، امکان فعالیت مجدد گسلهای منطقه در آینده نیز وجود دارد.
تحلیل اثرات فعالیت های نئوتکتونیکی در نیمرخ طولی رودخانه های حوضه قرنقوچای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل تکتونیکی از عوامل دینامیکی محسوب می شوند که بر تمامی اجزا سیستم های زهکشی تاثیر می گذارند. حوضه های زهکشی به طور اعم و نیمرخ طولی رودخانه ها به طور اخص، به تغییرات حاصل از فعالیت های تکتونیکی عکس العمل نشان می دهند. نحوه این عکس العمل ها در نیمرخ طولی رودخانه ها، در تغییر در فرآیندهای فرسایشی و نهشته گذاری و در الگوی جریان رودخانه ها منعکس می شود. حوضه قرنقوچای (با مختصات 46o/27’ تا 47o/42’ طول شرقی و 36o/58’ تا 37o/44’ عرض شمالی، واقع در شمال غرب کشور) به عنوان بزرگ ترین حوضه کوهستان سهند، در طول تاریخ فعالیت های تکتونیکی متعددی را تجربه کرده و این فعالیت ها در قالب حرکات نئوتکتونیکی هنوز هم ادامه دارد و آثار این فعالیت ها در تمامی بخش های حوضه، بویژه در بستر جریان رودخانه ها قابل پی گیری است. در این مقاله آثار فعالیت های نئوتکتونیکی در نیمرخ طولی رودخانه ها با استفاده از شاخص SL با انطباق با واحدهای لیتولوژیکی و ویژگی های زمین شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که در بعضی از بخش های حوضه علی رغم یکسان بودن نوع لیتولوژی مقادیر SL بسیار بالا است که این امر حاکی از تحت تاثیر قرار گرفتن نیمرخ طولی رودخانه ها از فعالیت های تکتونیکی و تغییر در فرآیندهای نهشته گذاری و فرسایشی است.
بررسی پدیده تسونامی و احتمال رخداد آن در ایران
حوزه های تخصصی:
تسونامی یک پدیده طبیعی است که نمی توان از وقوع آن جلوگیری نمود و به عنوان یکی از مهمترین بلایای اقیانوسی در جهان مطرح می باشد. در این مجموعه ضمن ارائه تعریفی از آن، انواع و علل رخداد آن را مطرح نموده و با توجه به توزیع جغرافیایی اش در اقیانوس ها و مکان های تحت تاثیر سابداکشن سعی شده مکان های خاص معرفی....
تکتونیک فعال در رشته کوه بینالود با تکیه بر بررسی های مورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه مورد مطالعه، بخشی از رشته کوه بینالود است که بین عرض های جغرافیایی´11 ْ36 و´30 36 شمالی و طول های جغرافیایی´35 58 و 59 شرقی واقع شده است. هدف این پژوهش بررسی دقیق نقش تکتونیک فعال در توسعه ساختارها، براساس بررسی های مورفوتکتونیکی و مورفومتری است. اولین گام به منظور انجام مطالعات مورفوتکتونیکی در منطقه مورد مطالعه، تهیه اطلاعات لازم و موجود از قبیل نقشه هاست. در این راستا، نقشه های توپوگرافی با مقیاس 50000/1 تهیه گردید و به وسیله نرم افزار ArcGIS دیجیتایز شد. سپس محاسبات مورفومتری به طور دقیق و کامل به وسیله این نرم افزار انجام گرفت و نتایج حاصل تفسیر شد. با توجه به اندیس های مورفومتری محاسبه شده (نامتقارن بودن حوضه آبریز، سینوسیتی پیشانی کوه، درصد مسطح شدگی پیشانی کوهستان، و نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن) منطقه مورد مطالعه به طور کلی از نظر تکتونیکی فعال است، ولی با توجه به تقسیم بندی انجام شده، فعالیت نسبی در همه جا یکسان نیست. وجود آبراهه های گسلی (تاثیر زمین ساخت بر ایجاد شبکه آبراهه ها) و مخروط افکنه های جوان در راس مخروط افکنه های قدیمی، گواه بالاآمدگی شدید در امتداد گسل های جوان مجاور دشت است، و این نظر را تحکیم و تقویت می کند که بینالود به خاطر موقعیت خاص زمین ساختی که دارد (محل برخورد صفحات ایران و توران و زمین درز پالئوتتیس) از لحاظ تکتونیکی فعال و در حال بالا آمدن است.
تحلیلی بر اثرات عوامل تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی در بلایای طبیعی به ویژه زلزله با تاکید بر کلان شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز در حریم یک گسل بزرگ و فعال بنا شده است. این گسل با طول حدود 500 کیلومتر از مرزهای غربی آذربایجان تا میانه و سراب نقشه برداری شده است. این سامانه گسلی، رشته کوههای بزرگی مانند بزقوش، میشوداغ و موروداغ را در برگرفته است. و در طول تاریخ علاوه بر تبریز شهرهایی که در مجاورت این گسل بوده اند. بارها دچار ویرانی شده اند .
گسل تبریز در ادامه شمال غربی خود با روند SE – NW دارای ساز و کاری راستا لغز با مولفه راست براست. و یکی از لرزه خیزترین گسل های ایران در ناحیه آذربایجان است. در قسمت های مختلف این گسل وجود آثار ریخت شناسی متعدد ناشی از فعالیت های زمین ساختی در راستای آن است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که مناطق با غمیشه، ولیعصر و سیلاب از مناطق مخاطره آمیز شهر هستند. اما از دیدگاه تکتونیکی به لحاظ پراکندگی گسل های فرعی در سراسر منطقه در برابر زلزله آسیب پذیری برای همه جا یکسان است
بررسی نقش تکتونیک در شکل گیری و تحول مخروط افکنه ها (مطالعه ی موردی : مخروط افکنه های دامنه ی تاقدیس قلاجه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاقدیس قلاجه در جنوب استان کرمانشاه با روند شمال غربی- جنوب شرقی کشیده شده است. با توجه به استمرار فعالیت های تکتونیکی در دوران کواترنر و عصر حاضر در منطقه ی مورد مطالعه، مخروط افکنه های منطقه شواهد خوبی برای بررسی این گونه حرکات اند. با توجه به این که ویژگی های مورفولوژی مخروط افکنه ها در کنار سایر عوامل تاثیرگذار بر آنها، به شدت تحت تاثیر فعالیت های تکتونیکی قرار دارند، هدف از این پژوهش بررسی نقش عوامل تکتونیکی در شکل گیری و تحول مورفولوژی مخروط افکنه های منطقه است. در این پژوهش نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، عکس های هوایی و تصاویر سنجنده IRS منطقه، به عنوان داده های اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین مورفولوژی مخروط افکنه های منطقه از نزدیک و به صورت میدانی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از شاخص های ژئومورفیک (Sl1، Vf2، Smf3، Lat4) میزان فعالیت های تکتونیکی در منطقه بررسی شد و سپس فرمول β وAf5 مخروط افکنه های منطقه محاسبه گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تکتونیک منطقه (گسل ها) نقش اصلی را در شکل گیری و تحول مورفولوژی مخروط افکنه های منطقه دارند. به گونه ای که با حذف سازند آسماری و رخنمون شدن سازندهای سست گورپی ـ پابده، توسط راندگی گیلان غرب، بیشتر مخروط افکنه های منطقه در امتداد این گسل شکل گرفته اند. نحوه ی قرار گرفتن مخروط افکنه ها با فعالیت های تکتونیکی دوران پلیو- کواترنر منطقه هم خوانی کامل دارد. در سطح مخروط افکنه های منطقه سه فاز نهشته گذاری قابل تشخیص است که نشان دهنده ی سه فاز بالا آمدگی در دوران کواترنر در منطقه می باشد. ویژگی های مورفومتری و مورفولوژی مخروط افکنه های منطقه توسط تکتونیک کنترل می شود.
تحلیل کمی تاثیر لیتولوژی و تکتونیک بر پروفیل طولی رودخانه در حوضه-ی آبریز رودخانه مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مورفومتری رودخانه با به کارگیری نقشه های توپوگرافی و مدل ارتفاعی رقومی و داده-های میدانی برای تعیین نقش تغییر مقاومت لیتولوژی و تکتونیک بر روی پروفیل طولی در حوضه ی آبریز رودخانه مهاباد در جنوب دریاچه ی ارومیه مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور حوضه ی آبریز مورد نظر به پنج بخش تقسیم شده است. آبراهه ها، براساس روش استرالر رتبه بندی شده اند. برای تعیین شکستگی ها پروفیل طولی هر رتبه با سازندهای زمین شناسی و تکتونیک از نقشه های زمین شناسی 100000/1 انطباق داده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در محدوده های دریاس و آگری تغییر از یک لیتولوژی مقاوم به لیتولوژی نامقاوم سبب شکستگی واضحی در پروفیل طولی شده است و شکستگی ها تنها در مرز سازندها دیده می شوند که نشان دهنده ی تاثیر زیاد لیتولوژی بر روی پروفیل طولی است. در محدوده های کوتر و بیطاس شکستگی ها در داخل لیتولوژی دیده می شوند و در مرز سازندها شکستگی وجود ندارد.
بر اساس شاخص ژئو-تکتونیکی محدوده های کوتر و بیطاس از فعالیت تکتونیکی بیشتری در مقایسه با دیگر محدوده ها برخوردارند. بر این اساس، چنین استنباط شده است که ارتباط بین بالاآمدگی ناشی از تکتونیک و تاثیر سنگ بستر روی پروفیل طولی معکوس است. بنابراین بالاآمدگی تکتونیک از تاثیر سنگ بستر بر روی پروفیل طولی می کاهد.
ارزیابی نقش تکتونیک در میزان برش رأس مخروط افکنه های واقع در حاشیه ی طاقدیس دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر بررسی تأثیر بالاآمدگی تکتونیکی طاقدیس دنه خشک در مقدار برش مخروط افکنه ها است. جهت دستیابی به هدف فوق، محدوده ی 103 مخروط افکنه به کمک تصویر ماهواره ای کویک برد و مطالعه ی میدانی ترسیم گردید و سپس در محیط نرم افزار ILWIS رقومی شد. به منظور تعیین مقدار برش سطح مخروط ها، طیّ مطالعات میدانی، عمیق ترین کانال در رأس هر مخروط افکنه شناسایی شد. سپس اختلاف ارتفاع بستر کانال با سطح قدیمی مخروط افکنه در سمت راست و سمت چپ کانال اندازه گیری گردید. شیب ساختمانی لایه ها در پهلوی طاقدیس در جبهه کوهستان(در بالادست مخروط افکنه ها) با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بررسی مقادیر برش سطح مخروط افکنه ها و شیب ساختمانی پهلوی طاقدیس نشان می دهد که با افزایش شیب لایه ها، مقدار برش سطح مخروط افکنه ها افزایش می یابد. نتیجه ی این تحقیق بیانگر آن است که بیشترین مقدار برش، بر سطح مخروط افکنه های واقع در پرشیب ترین پهلوهای طاقدیس اتفاق افتاده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که بین برش سطح مخروط افکنه ها و شیب لایه-ها در بالادست مخروط ها رابطه ی مستقیمی با ضریب همبستگی 65 درصد وجود دارد. نتایج نشان می دهد که در مخروط های دارای حوضه های آبخیز بزرگتر (با مساحت بین 50 تا 85/736 هکتار)، ضریب همبستگی بین مقدار برش سطح مخروط و شیب ساختمانی پهلوی طاقدیس، بالاتر(86 درصد) است. این موضوع نشان می دهد که مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر نسبت به مخروط های با حوضه های کوچکتر، به بالاآمدگی تکتونیکی بسیار حساس تر هستند. نتایج همچنین نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین مساحت حوضه ی بالادست مخروط ها با میزان برش سطح مخروط ها دیده نمی شود به طوری که ضریب همبستگی بین دو پارامتر مذکور 09/0 است. به طور کلی نتیجه ی این تحقیق بیانگر آن است که برش سطح مخروط افکنه های مورد مطالعه کاملاً متأثر از وضعیت تکتونیکی یا شیب ساختمانی پهلوهای طاقدیس است.
تحلیل عوامل موثر در آنومالی الگوی شبکه زهکشی تاقدیس نسار (زاگرس شمال غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاقدیس نسار در غرب کشور و در جنوب استان کرمانشاه واقع شده است. الگوی شبکه زهکشی در هر منطقه تحت تاثیر عوامل متعددی شکل می گیرد که این الگو در تاقدیس نسار علی رغم وسعت کم آن دارای آنومالی شدید است و این امر منعکس کننده لیتولوژی متفاوت، تاثیرات تکتونیک و تغییرات شیب در تاقدیس است. هدف از این پژوهش شناخت عوامل مؤثر و میزان تأثیر هر یک از این عوامل در آنومالی الگوی شبکه زهکشی تاقدیس نسار است. در این تحقیق، ابتدا با توجه به نوع الگوی زهکشی ، تاقدیس به شش زیرحوضه تقسیم گردید. سپس لیتولوژی، تکتونیک و شیب توپوگرافی به عنوان متغیرهای اصلی ارزیابی و تحلیل شدند. نتایج بررسی حاکی از آن است که لیتولوژی عامل اصلی آنومالی الگوی زهکشی در تاقدیس نسار است. الگوی موازی در سازندهای سخت (آهکی) و نواحی پرشیب شکل گرفته و الگوی درختی (دندریتی) در سازندهای سست (گورپی- پابده) و نواحی کم شیب تر تکامل یافته است. ویژگی های مورفومتری شبکه زهکشی تا حدودی متاثر از جنس سازندها و میزان شیب هستند. وقوع زمین لغزه و دخالت تکتونیک، از دیگر عوامل تاثیر گذار در نوع الگوی زهکشی تاقدیس هستند. تکتونیک با حذف سازند آسماری و رخنمون سازندهای گورپی و پابده نقش اصلی را در شکل گیری الگوی درختی در زیر حوضه-های 4 و5 ایفا می کند، اما در زیر حوضه های دیگر تاثیر کمی به صورت جابه جایی و قطع شدگی آبراهه توسط گسل ها دارد.
تحلیل تکتونیک فعال طاقدیس گلیان با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طاقدیس گلیان در جنوب شیروان در استان خراسان شمالی قرار دارد و از نظر زمین شناسی بخشی از زون ساختمانی آلاداغ- بینالود محسوب می شود. هدف این تحقیق ارزیابی تکتونیک های فعال طاقدیس گلیان با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیک است.
برای دستیابی به هدف فوق، داده های مورد نیاز از نقشه های توپوگرافی 50000/1 و زمین شناسی 100000/1 و تصاویر ماهواره ای کویک برد استخراج شد. همچنین مطالعات میدانی از اشکال و فرآیندهای ژئومورفولوژیک انجام شد. داده های مورد نیاز برای محاسبه ی شاخص های k، سطوح مثلثی شکل، دره های ساغری شکل، سینوسیته جبهه ی کوهستان و نسبت فاصله بندی رودخانه (R)، بعد از ورود به نرم افزار ILWIS به دست آمد. طاقدیس مورد مطالعه، بر اساس شیب، ارتفاع و عرض طاقدیس، به 3 زون تکتونیکی تقسیم شد.
نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که مقدار شاخص های K،W (نسبت حداکثر عرض دره ساغری به عرض خروجی دره)، R، شیب، طول قاعده و مساحت سطوح مثلثی در زون 3 بیشتر از دیگر زون ها می باشد. مقدار سینوسیته جبهه ی کوهستان در تمام زون ها، نزدیک به 1 است. به طور کلی بررسی شاخص های ژئومورفولوژیک در طاقدیس گلیان نشان می دهد که اولاً طاقدیس گلیان از نظر تکتونیکی فعال است و ثانیاً میزان فعالیّت های تکتونیکی از جنوب شرق طاقدیس به سمت شمال غرب آن افزایش می یابد.
بررسی تاثیر تکتونیک در ویژگیهای مورفومتریک شبکه زهکشی و سطوح مثلثی شکل تاقدیس دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاقدیس دنه خشک در استان کرمانشاه نمونه ای تیپیک از یک تاقدیس در حال رشد در زون ساختمانی زاگر س چین خورده است. هدف این تحقیق بررسی نقش تکتونیک در ویژگیهای سطوح مثلثی شکل، تراکم و الگوی زهکشی در تاقدیس مذکور است. ابعاد سطوح مثلثی شکل با استفاده از تصویر ماهواره ای کویک برد و مطالعات میدانی تعیین شد. شبکه های زهکشی به کمک نقشه های توپو گرافی 50000/1 و تصویر ماهواره ای کویک برد تعیین گردید و سپس وارد نرم افزار ILWIS گردید. درجه بندی آبراهه ها به روش استراهلر انجام و طول آبراهه ها با درجات مختلف تعیین گردید. شیب ساختمانی لایه ها در جبهه کوهستان با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بر اساس شیبهای ساختمانی اندازه گیری شده و عرض پهلوی تاقدیس در بخشهای مختلف، تاقدیس مورد مطالعه به 8 زون تکتونیکی تقسیم شد. میانگین شیب ساختمانی، میانگین طول قاعده سطوح مثلثی، میانگین مساحت سطوح مثلثی و تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 در زونهای تکتونیکی محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد رابطه مستقیم معنی داری بین میانگین شیب لایه ها و میانگین طول قاعده مثلثها با ضریب همبستگی مناسب(92%) وجود دارد به طوریکه با افزایش میانگین شیب لایه ها، میانگین طول قاعده مثلثها نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش میانگین شیب لایه ها، میانگین مساحت سطوح مثلثی شکل نیز افزایش می یابد. مطالعه حاضر نشان می دهد که سطوح مثلثی شکل در زونهای با شیب ساختمانی تند (زونهای 3، 4 و 5 ) تشکیل شده اند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد با کاهش عرض پهلوی تاقدیس، تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 افزایش می یابد به طوری که بیشترین تراکم زهکشی آبراهه های درجه 1 (39/3 کیلومتر در کیلومتر مربع) مربوط به زون 8 است که کمترین عرض را دارد. بررسی ها نشان می دهد که سر شاخه آبراهه ها در دو انتهای شمال غربی و جنوب شرقی تاقدیس مورد مطالعه دارای انحراف به سمت مرکز تاقدیس است که این امر بیانگر رشد طولی تاقدیس به سمت شمال غرب و جنوب شرق است. به طور کلی نتیجه تحقیق حاضر بیانگر آن است که پارامتر هایی مانند سطوح مثلثی شکل، تراکم زهکشهای درجه 1 و الگوی زهکشی شاخصهای مناسبی برای تعیین تکتونیکهای فعال و تفاوتهای محلی آن در تاقدیس مورد مطالعه می باشند.
برآورد حجم مخروط افکنه های واقع در حاشیه طاقدیس دنه خشک و ارتباط آن با تکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش تکتونیک در حجم مخروط افکنه های واقع در حاشیه طاقدیس دنه خشک در استان کرمانشاه است. جهت دستیابی به هدف فوق، ابتدا محدوده مخروط افکنه ها، زاویه جاروب (S) و شعاع مخروط افکنه (R) به کمک تصاویر ماهواره ای کویک برد و مطالعه میدانی و سپس اختلاف ارتفاع راس و قاعده مخروط افکنه ها (h) با استفاده از نقشه توپوگرافی 50000/1 بدست آمد. بر اساس پارامترهای مذکور، حجم مخروط افکنه ها (V) محاسبه شد. شیب ساختمانی لایه ها در پهلوی طاقدیس(DAL) در جبهه کوهستان (در بالادست هر مخروط افکنه) با استفاده از دستگاه شیب سنج محاسبه شد. بر اساس شیب ساختمانی پهلوی طاقدیس، طاقدیس مورد مطالعه به 7 زون تقسیم گردید و میانگین پارامترها در هر زون بدست آمد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین شیب ساختمانی لایه ها (DAL) و حجم مخروط افکنه ها (V) با ضریب همبستگی 33 درصد وجود دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که در مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر( بین 180 تا 737 هکتار) ضریب همبستگی بین DAL و V بالاتر است. این موضوع بدان معنی است که در مخروط افکنه های با حوضه های بزرگتر، تکتونیک تاثیر بیشتری بر حجم مخروط افکنه ها دارد. بررسی رابطه بین میانگین DAL و V در زون های تکتونیکی نشان می دهد که رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی 69 درصد بین دو پارامتر مذکور وجود دارد. رابطه معنی داری بین میانگین مساحت حوضه ها و میانگین حجم مخروط ها در زون های تکتونیکی وجود ندارد. رابطه ای مستقیم با ضریب همبستگی ضعیف بین میانگین شیب حوضه ها و میانگین حجم مخروط ها در زون های تکتونیکی وجود دارد. تحقیق حاضر نشان می دهد که وجود گسل در حوضه های بالادست مخروط افکنه ها نیز تاثیر زیادی در افزایش حجم مخروط ها ایفا نموده است به طوری که در هر زون، بالاترین مقدار پارامتر V مربوط به مخروطی است که در حوضه بالادست آن گسل وجود دارد
بررسی فعالیت های تکتونیکی بر ژئومتری رودخانه (مطالعه موردی: رودخانه خرتوت از حوزه آبخیز اترک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه سیستم های رودخانه ای در ارتباط با جنبه های مختلف محیط طبیعی شامل هیدرولوژی، هیدرولیک، فرآیندهای فرسایش و رسوب گذاری و همچنین شکل کانال های رودخانه ای است. برای درک صحیح از شرایط طبیعی رودخانه، استفاده از مدل های مفهومی و پردازش تئوری، یک ضرورت محسوب می شود. در این تحقیق مدل هیدرولیکی HEC-RAS از طریق الحاقیه HEC-Geo-Ras جهت بررسی خصوصیات هندسی و هیدرولیکی رودخانه خرتوت واقع در استان خراسان شمالی مورد استفاده قرار گرفت. پس از اجرای مدل، تجزیه و تحلیل نتایج خروجی از مدل برای دبی با دوره بازگشت 25 ساله، برای 25 بازه که 10 بازه آن محل تلاقی گسل ها و 15 بازه محل اتصال شاخه های فرعی به رودخانه اصلی بوده، انجام شده است. بهترین معادله از روابط رگرسیونی که دارای کمترین خطای استاندارد و ضریب تشخیص بالاتر بود، انتخاب گردید. از طرفی جهت بررسی تأثیر فعالیت های تکتونیکی بر مشخصات هندسی و هیدرولیکی رودخانه، از تحلیل مورفومتری و شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf) استفاده شده که این شاخص فعالیت های تکتونیکی را در 4 طبقه، فعالیت کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد نشان می دهد. در برخی مقاطع وجود گسل ها سبب افزایش عمق، عرض، شیب و شعاع هیدرولیکی و در بعضی مقاطع سبب کاهش این پارامترها شده است. نتایج نشان می د هد که فعالیت تکتونیکی در طول بازه سبب فروافتادگی یا برخاستگی کف بستر رودخانه می شود که تأثیر بسزایی در تغییر وضعیت ژئومتری رودخانه دارد.
مطالعه ی عوامل مؤثر در شکل گیری مخروط افکنه های گوزل دره و کرفس و بررسی فعالیّت های تکتونیکی در دامنه های جنوبی خرقان (همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی مخروط افکنه های منطقه به خاطر استقرار سکونتگاه ها، مراکز اقتصادی و انسانی، تأمین آب و عبور راه های ارتباطی نقش مهمی در زندگی انسان های ساکن در این مناطق دارد. مخروط افکنه های گوزل دره و کرفس در دامنه های جنوبی ارتفاعات خرقان در استان همدان قرار گرفته است. هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری مخروط افکنه های جنوبی ارتفاعات خرقان و بررسی میزان فعالیّت های تکتونیکی در منطقه ی مورد مطالعه می باشد. برای رسیدن به هدف فوق از روش های کتابخانه ای، آزمایشگاهی و میدانی استفاده شده است. مواد این تحقیق نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، داده های اقلیمی و عکس های هوایی می باشد. از نرم افزارهای ArcGIS، Excel و Google Earth برای ترسیم نقشه ها و نمودارها و مشاهده ی عوارض استفاده شده است.
بررسی شاخص های کمّی ژئومورفولوژی، نشان دهنده ی فعال و نیمه فعال بودن تکتونیک در منطقه می باشد. به عنوان نمونه شاخص Vf با مقدار 11/0 و 72/0 و شاخص S با مقدار 14/1و7/1 به ترتیب برای حوضه ی گوزل دره و کرفس محاسبه شده است که حاکی از فعال بودن فعالیّت های تکتونیکی در منطقه می باشد. با توجه به داده ها و شواهد حاصل شده، در شکل گیری مخروط افکنه های منطقه عوامل مختلفی دخالت داشته اند، که بیشترین اهمیت مربوط به عامل تکتونیک است. نقش اقلیم منطقه در سال های اخیر در ارتباط با توسعه ی مخروط افکنه ها، کاهش پیدا کرده است. همچنین بین بسیاری از ویژگی های مخروط افکنه های منطقه و حوضه های شکل دهنده ی آنها مثل فیزیوگرافی و وسعت حوضه ی آبخیز، روابط منظم و منطقی برقرار است. در مجموع نتایج تحقیق نشان می دهد که در شکل گیری مخروط افکنه های منطقه عامل تکتونیک به عنوان عامل اصلی و سایر عوامل مثل اقلیم، لیتولوژی و غیره در رده ی بعدی قرار دارند.
تحلیل کمی ناهنجاری سلسله مراتبی شبکه زهکشی و ارتباط آن با تکتونیک، مطالعه موردی: 10 حوضه آبخیز زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی(∆a)، و تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی (ga) 10 حوضه آبخیز محاسبه گردید و رابطه آنها با پارامترهای PAF (درصد عدم تقارن حوضه)، Bs (نسبت کشیدگی حوضه)، CR (ضریب گردواری حوضه)، R (شاخص انشعابات آبراهه ها)، Rb ( نسبت انشعابات)، Dd (تراکم زهکشی) و Df (فرکانس زهکشی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بیشترین مقدار شاخص ∆a مربوط به حوضه 7 (3.4) و کمترین مقدار مربوط به حوضه 1 (64/0) است. بالاترین مقدار شاخص ga نیز مربوط به حوضه 6 (12.1) و کمترین مقدار آن مربوط به حوضه 10 (1.54) است. بررسی رابطه بین پارامترها نشان می دهد که پارامتر های g a و∆a بعنوان شاخصهای معرف ناهنجاری شبکه زهکشی، بیشتر تحت تاثیر پارامترهای PAF ، Bs و CR قرار دارند. این موضوع نشان می دهد که ناهنجاری شبکه زهکشی حوضه های مطالعاتی کاملا تحت تاثیر درصد کج شدگی حوضه ها و کشیدگی حوضه ها قرار دارند به گونه ای که حوضه هایی که بیشتر کج شده اند و همچنین دارای شکلی کشیده هستند، دارای بیشترین مقدار ga و ∆a هستند. داده ها نشان می دهند که تراکم زهکشی و فرکانس زهکشی تاثیر زیادی بر مقدار ga و∆a ندارند. نتایج نشان می دهد که میزان فشردگی، بالاآمدگی و روند طاقدیسها کنترل کننده شکل حوضه های آبخیز، کج شدگی حوضه ها و ناهنجاری شبکه زهکشی هستند. با توجه به اینکه کج شدگی حوضه ها و شکل آنها تحت تاثیر خصوصیات چینهای زاگرس قرار دارد، می توان نتیجه گرفت که تکتونیک عامل تعیین کننده ای در مقدار شاخصهای ga و∆a محسوب می شود.
تحلیل پایداری شیب با استفاده از مدل فرآیندیSINMAP (مطالعه موردی: پهنه لغزشی هاونان، بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستای هاونان در 15کیلومتری جنوب غرب بیرجند و در دامنه شمالی رشته کوه باقران واقع شده و تاریخ اولین حرکت اصلی لغزش در منطقه در سال 1364 و تاریخ آخرین حرکت اصلی در سال 1385 است. در این مقاله پهنه بندی حساسیت به لغزش و تحلیل پارامترهای فیزیکی- هیدرولوژیکی و تکتونیکی به منظور شناسایی بیشتر وضعیت شکل گیری توده های لغزشی منطقه و تحلیل پایداری دامنه ها به کمک مدل فرآیندی SINMAP انجام شده است. این مدل نشان می دهد بخش اندکی از پهنه لغزشی هاونان در محدوده رطوبتی اشباع قرار می گیرد و کمتر از 30 درصد آن دارای حساسیت متوسط تا بالا به لغزش است؛ لذا بایستی در این محدوده به دنبال علل خارجی تأثیرگذار در پدیداری لغزش بود. محدوده هاونان متأثر از سه سری گسل اصلی با روندهای مختلف می باشد و در اثر تقاطع این سه سری گسل، واحدهای سنگی (اسپیلیت ها، پریدوتیت ها و گابروها) به صورت بلوک های گسلی کشیده درآمده و در اثر ادامه فرآیند برش، این بلوک ها متحمل تغییر شکل، جابجایی و چرخش شده اند. ترکیب سنگ شناسی (قرارگیری اسپیلیت بر روی سرپانتینیت) و وجود دو سری شکستگی به موازات گسل های هاونان و مزار مهم ترین عوامل ناپایداری هستند. علاوه بر این برخاستگی رشته کوه باقران باعث افزایش تدریجی نشیب دامنه و رخداد زمین لرزه ای ادواری نیز موجب تشدید لغزش می گردد.
ارزیابی مورفومتری دره ها و ارتباط آن با تکتونیک های فعال در طاقدیس دنه خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده منطقه مورد مطالعه، طاقدیس دنه خشک در جنوب غرب شهر سرپل ذهاب در استان کرمانشاه و بخشی از زون ساختمانی زاگرس چین خورده محسوب می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش بالاآمدگی تکتونیکی در مورفومتری 103 دره واقع در دامنه های طاقدیس دنه خشک می باشد. جهت دستیابی به هدف فوق، محدوده 103 دره بر اساس مطالعات میدانی و به کمک تصویر ماهواره ای Quickbird، تعیین گردید. پارامترهای کمی دره ها مانند عرض خروجی دره (Vow)، حداکثر عرض دره(Vmw)، طول دره(VL) بر اساس تصاویر ماهواره ای استخراج شد. جهت تعیین مساحت دره ها(A)، محدوده دره ها وارد نر افزار ILWIS شد و مساحت دره های مورد مطالعه استخراج گردید. طاقدیس مورد مطالعه، بر اساس شیب پهلوی طاقدیس(S) به 9 زون تکتونیکی تقسیم شد و میانگین پارامترهای مورفومتریکی دره ها و شیب لایه ها در هر زون بدست آمد. سپس رابطه خطی بین میانگین شیب ساختمانی و میانگین پارامترهای مورفومتریکی دره ها در زونها بدست آمد. بررسی این تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین پارامتر S و نسبت حداکثر عرض دره به عرض خروجی دره (Vmw/Vow) با ضریب همبستگی 91 درصد وجود دارد. همچنین رابطه مستقیمی بین پارامتر S و نسبت حداکثر عرض دره به طول دره(Vmw/VL) با ضریب همبستگی 75 درصد وجود دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که رابطه مستقیمی با ضریب همبستگی نسبتا پائین بین شیب ساختمانی و مساحت دره ها و حداکثر عرض دره وجود دارد. رابطه معنی داری بین شیب ساختمانی و طول دره ها وجود ندارد. با این وجود رابطه معکوسی با ضریب همبستگی پائین بین شیب ساختمانی و عرض خروجی دره ها وجود دارد. به طور کلی نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که در بین پارامترهای مورفومتریکی دره ها، نسبت حداکثر عرض دره به عرض خروجی دره(Vmw/Vow) و نسبت حداکثر عرض دره به طول دره(Vmw/VL) کاملا تحت تاثیر تکتونیک یا شیب ساختمانی طاقدیس قرار دارند. بنابراین پارامترهای Vmw/Vow و Vmw/VL می توانند بعنوان شاخص های ژئومورفولوژی مناسب جهت تعیین درجه فعالیتهای تکتونیکی در طاقدیسها در نظر گرفته شوند.