فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از مشکلات اساسی حوضه های آبخیز است. فرسایش پذیری خاک با عواملی چون، ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک مرتبط است. حوضه آبخیز تالار از جمله حوضه های فعال تکتونیکی در استان مازندران است. هدف از مطالعه، تحلیل دقیق رابطه بین شتاب زمین و خصوصیات خاک است. جهت مقایسه اثر شتاب بر خاک محدوده های شتاب بالا g(6/0- 5/0) و پایین g (4/0- 3/0) در زیرحوضه های 1 و 2 حوضه تالار تعیین شدند. سپس40 نمونه خاک از زیرحوضه های مختلف جمع آوری شده و آزمایش های بافت خاک، کربن آلی و حدروانی انجام و با استفاده از تحلیل رگرسیون خطی به بررسی رابطه بین شتاب زمین و خصوصیات فیزیکی خاک پرداخته شد. نتایج نشان داد که بیشترین ضرایب همبستگی در شتاب بالا زیرحوضه 1و 2 برای متغیرهای ماسه 97/0-، 95/0- و سیلت 77/0، 81/0 بود. در شتاب پایین، زیرحوضه 1 ماسه 93/0-، سیلت 84/0، رس 78/0، کربن آلی72/0، حد روانی74/0 و زیرحوضه 2 ماسه 94/0- است. رابطه عامل شتاب با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک همیشه به صورت خطی نبوده و بسیار وابسته به ویژگی های طبیعی حوضه آبخیز است. تحلیل متغیرها در محدوده های شتاب نشان داد که در مناطق شتاب بالا g(6/0- 5/0)، عامل بیشینه شتاب تاثیر مستقیمی بر انتقال و جابه جایی ذرات خاک (ماسه و سیلت) دارد. این نتایج با ایجاد یک مبنای علمی در جهت برنامه ریزی برای کاهش فرسایش برای مدیران و تصمیم گیران محیط زیست سودمند خواهد بود.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری آبی در خوزستان (با تأکید بر سازه های آبی)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی و توسعه جوامع معاصر است. گردشگری را ابزاری برای تحرک اقتصاد حاشیه ای، ترویج و توسعه از طریق ایجاد اشتغال و درآمد تعریف کرده اند که در طول چند دهه گذشته به شدت گسترش یافته است. یکی از جذاب ترین شاخه های صنعت گردشگری که در سال های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته، گردشگری آبی است.روش بررسی: هدف این مطالعه بررسی، امکان سنجی و تحقق بخشی چشم انداز توسعه گردشگری و ارائه راهبردهای کلان و پتانسیل یابی سازه های آبی جهت توسعه گردشگری آبی است. نوع تحقیق حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، پیمایشی مبتنی بر مطالعات میدانی (پرسشنامه ای) است. جامعه آماری این پژوهش شامل 376 نفر از مدیران و متخصصین دانشگاهی در حوزه گردشگری، علوم آب و برنامه ریزی شهری است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. برای تحلیل علمی از مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و همچنین آزمون آماری T در نرم افزار SPSS استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان می دهد که در وضع موجود بیشترین امکان تحقق پذیری مربوط به شاخص های زیست محیطی و اجتماعی- اقتصادی است؛ یافته های پژوهش بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین گردشگری آبی و توسعه پایدار منطقه موردمطالعه است؛ چنانکه با سطح معناداری 000/0 و اطمینان 99 درصد؛ به ترتیب و به طور میانگین در شاخص های زیست محیطی (1/3)، اجتماعی- فرهنگی (9/2) و اقتصادی (9/2) بیشترین تأثیر مثبت و مطلوب، اما در بُعد شاخص های هیدرولیکی (8/2) کمترین تأثیر را داشته است. نتایج به دست آمده بر مبنای مدل استراتژیک سوات که عوامل داخلی؛ نقاط قوت و ضعف و عوامل خارجی؛ فرصت ها و تهدیدها می باشد. با توجه به امتیازبندی گویه های موجود در تحقیق مجموع امتیاز عوامل داخلی 83/2 (قوت ها 023/1 و ضعف ها 81/1) و عوامل خارجی 03/3 (فرصت ها 35/1 و تهدیدها 68/1) به دست آمده است؛ بنابراین بهترین استراتژی و راهبرد تحقق الگوی گردشگری آبی در منطقه موردمطالعه، راهبرد تهاجمی SO یا تقویت و استفاده از فرصت های بیرونی با تمرکز بر نقاط قوت می باشد. یافته ها این پژوهش می تواند برای طراحی سیاست های توسعه و گسترش برنامه ریزی در آینده استان خوزستان استفاده شود؛ و به تدوین شیوه نامه اجرایی فعالیت های گردشگری و تفریحی در زمینه منابع آب و تأسیسات آبی ابلاغ شده از سوی وزارت نیرو به دستگاه اجرایی مرتبط کمک کند.
شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
53 - 66
حوزههای تخصصی:
برخورداری از سطح قابل قبولی از مشارکت شهروندان در امور مختلف شهری به ویژه مدیریت شهری، یکی از ارکان اصلی رعایت حقوق شهروندی و دستیابی به توسعه پایدار است. یکی از مهم ترین ابعاد مشارکت شهرندان در امور مختلف شهرها، مشارکت آن ها در فرایند تصمیم سازی شوارهای اسلامی شهر است که مستقیماً توسط آراء شهروندان انتخاب می شوند. هدف پژوهش کابردی حاضر، پیش بینی سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم-سازی های شوراهای اسلامی شهر و شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند مذکور است که به صورت مطالعه موردی در شهر ایلام انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر 194030 نفر از شهروندان شهر ایلام بوده که 384 نفر جهت مطالعه از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند، سپس با استفاده از پرسشنامه محقق-ساخته و به صورت تصادفی ساده اطلاعات لازمه از محلات رزمندگان، شادآباد، زمین شهری، بان بور، رسالت، شهرک کشاورزی در شهر ایلام جمع آوری شد. لازم به توضیح بوده روایی ابزار تحقیق به صورت صوری و پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (758/0 = α) مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، روش های آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها آزمون t تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی بود. نتایج پژوهش نشان داد علی رغم اینکه سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی شوراها با میانگین 2/2، در وضعیت نامناسبی قرار دارد، تمایل به مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراها با میانگین 17/3، در سطح بالایی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد پنج مانع اصلی جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام، که توانسته اند 662/79 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند، به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.
برآورد پتانسیل های رسوب دهی و وفرسایش حوضه آبریز رودخانه روئین با استفاده از مدل هیدروفیزیکی (CSY)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فرسایش خاک از معضلات مهم جهان محسوب می شود و به دلیل مدت زمان طولانی تشکیل خاک در ایران اهمیت این معضل در این کشور پررنگ تر جلوه می نمایید . این فرایندهمه ساله باعث تخریب اراضی، کاهش حاصلخیزی خاک وپرشدن مخازن سدها می گردد. بهترین مکان برای کنترل فرسایش، حوضه های آبریز می باشد. توجه به حوضه های آبریز در فرایند فرسایش به خصوص حوضه هایی که رودهای آنها نقش مهمی در تهیه آب آشامیدنی مناطق مسکونی، کشاورزی و پروژه های آمایش رودخانه ای دارند ضروری است. در این تحقیق با استفاده از مدل های هیدرو فیزیکی (CSY) پتانسیل رسوب دهی زیر حوضه های حوضه آبریز رودخانه روئین دردامنه های جنوبی کوه های آلاداغ در شمال خاوری ایران محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد عواملی چون وسعت، توپوگرافی، فرسایش پذیری، بارش و پوشش گیاهی زیر حوضه های این حوضه بیشترین تأثیر را در پتانسیل رسوب دهی زیر حوضه های این رود دارند همچنین پتانسیل فرسایش و رسوب دهی در تمامی زیر حوضه های این رودخانه یکسان نیست. بر این اساس پتانسیل رسوب دهی برای زیرحوضه روئین 390.05 تن معادل47.84درصد، برای زیرحوضه محمودی 182.04معادل 22.32درصد ، برای زیر حوضه کلات 143.91معادل 17.65درصد و برای زیرحوضه شیرویه 99.27 معادل 12.17درصدبه دست آمد. بنابراین زیرحوضه های روئین ومحمودی نسبت به دو زیر حوضه دیگر به فرایند های فرسایش حساس تر بوده و باید با اجرای طرح های حفاظت از خاک و مدیریت مناسب فرایند فرسایش در آن به درستی مدیریت گردد.
تحلیل علل پراکنده رویی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
125 - 148
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی شهری را بی شک باید یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرها به ویژه در کشور های درحال توسعه دانست. شهرهای ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. هرگونه برنامه ریزی برای کنترل پدیده پراکنده رویی شهری و سپس دستیابی به الگوی مدیریت پایدار اراضی شهری مستلزم شناخت نیروها و علل به وجود آورنده و هدایت کننده پراکنده رویی شهری است. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر شناخت علل مستقیم و غیر مستقیم پراکنده رویی در شهرهای ایران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به صورت توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری داده های آن به صورت اسنادی-کتابخانه ای بوده است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش حدود 80 مقاله داخلی در موضوع پراکنده رویی شهری (در دو دهه گذشته) جمع آوری و در چند مرحله منظم در نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل و کدگذاری شد. دلایل پراکنده رویی شهری استخراج شده از منابع بررسی شده در 16 دسته کلی تقسیم بندی شد. بر اساس نتایج پژوهش عواملی همچون ضعف، کمبود، ابهام و ناکارآمدی قوانین و مقررات شهری، نبود برنامه ریزی، نظارت و کنترل رشد و توسعه شهر، توسعه مسیر های ارتباطی و زیرساخت های حمل و نقل، سیاست های شهری کلان، مهاجرت به شهر، سوداگری زمین، شهرک سازی های برنامه ریزی شده، رشد طبیعی جمعیت، اثر های تهیه و تصویب طرح های شهری و توسعه صنایع سبک و سنگین در حاشیه شهر ها را می توان از مهم ترین علل پراکنده رویی در شهر های ایران دانست که هر یک نتیجه زمینه ها و علل مختلف دیگری است
ارزیابی مؤلفه های کلیدی عدالت فضایی با تأکید بر مفهوم قدرت انضباطی فوکو، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به نابرابری های اجتماعی و فقدان قدرت در گروهی از مردم، جستجو برای عدالت به یکی از اهداف برنامه ریزی تبدیل شده است. بنابراین شناخت فرایندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منجر به تولید فضا از جنبه عادلانه یا ناعادلانه بودن آن، اهمیت بیشتری در رویکردهای جدید عدالت فضایی دارد. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی مؤلفه های کلیدی عدالت فضایی – کالبدی در شهر رشت با تأکید بر قدرت انضباطی است. این پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه های و میدانی و جامعه آماری شامل شهروندان و متخصصان شهر رشت می باشد که نمونه گیری از جامعه آماری شهروندان به صورت تصادفی و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. جهت بررسی جایگاه عدالت فضایی در شهر رشت، مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری موردسنجش قرار گرفت و مقایسه وضعیت موجود و مطلوب با آزمون T تک نمونه ای صورت گرفت. برای ارزیابی تأثیر معیارهای عدالت فضایی -کالبدی بر آینده مطلوب شهر رشت با استفاده از تحلیل ساختاری و ماتریس ضرایب تحلیل اثر متقاطع و با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل روابط بین متغیرها پرداخته شده است. بر اساس چهارچوب مفهومی پژوهش، شاخص های به دست آمده شامل دانش فضایی، هدایت و کنترل و مشارکت می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که نادیده انگاشتن نقش قدرت در تدوین مبانی شهر عادلانه، عاملی است که تحقق پذیری رویکردهای عدالت فضایی-کالبدی را با تردید روبه رو می سازد.
ارزیابی تاب آوری طبیعی شهر خلخال در برابرِ زمین لرزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
113 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه دولت ها برای کاهش اثرات مخاطرات طبیعی، راهبردهای متنوعی را در پیش می گیرند. از این رو تاب آوری از دیدگاه بسیاری از محققان یکی از مهم ترین موضوع ها برای رسیدن به پایداری است که به دنبال ایجاد جوامع تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی هستند. بر این اساس تحلیل و افزایش تاب آوری سیستم های انسانی و محیطی در برابر سوانح طبیعی در مسیر رسیدن به توسعه پایدار از اهمیت بسزایی برخوردار است. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش عمدتاً میدانی است و در طول انجام پژوهش از روش کتابخانه ای نیز استفاده شده است. هدف عمده این پژوهش، سنجش و تحلیل فضایی مؤلفه های تاب آوری شهری شهر خلخال ازلحاظ طبیعی است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل اهمیت نسبی داده ها و وزن دهی به شاخص های تحقیق از مدل تحلیل شبکه ی ANP (تصمیم گیری چند معیارِ) در قالب نرم افزار Super Descision استفاده شده و در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی Arc GIS پس از تهیه نقشه آسیب پذیری برای هر معیار به تهیه نقشه نهایی شاخص طبیعی شهر خلخال در نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. با توجه به خروجی نرم افزار GIS می توان بیان نمود که بخش غربی شهر از نظر طبیعی آسیب پذیری بالایی دارد و شرایط این قسمت از شهر بحرانی است؛ بنابراین این امر موجب می شود که در هنگام زمین لرزه آمار تلفات جانی و مالی افزایش یابد. به طورکلی می توان گفت در محدوده مورد مطالعه همه شرایط و عوامل دخیل در آسیب پذیری در برابر زمین لرزه در ارتباط باهم عمل نموده و باعث شکل گیری نواحی با آسیب پذیری بالا گردیده است.
ارزیابی پایداری اقتصادی مقصدهای گردشگری روستایی از دیدگاه اجتماعات محلی در استان آذربایجان غربی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
404 - 424
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با استفاده از روش شناسی توصیفی- پیمایشی، درصدد پاسخگویی به این سوال اساسی است که بر اساس ابعاد و شاخص های مؤثر در توسعه پایدار گردشگری روستایی، روستاهای هدف استان آذربایجان غربی از چه سطحی از پایداری اقتصادی برخوردارند؟ به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. در این مطالعه با استفاده از پرسشنامه به صورت میدانی و با نظرخواهی از مردم محلی (سرپرستان خانوار) به ارزیابی و اندازه گیری پیشرفت به سوی پایداری اقتصادی گردشگری در روستاهای هدف استان آذربایجان غربی (شامل 4 روستای سهولان در شهرستان مهاباد، نصرت آباد در شهرستان تکاب، باغچه جوق در شهرستان ماکو و حسنلو در شهرستان نقده) به وسیله رادار پایداری پرداخته شد. سرپرستان خانوارها در چهار روستای هدف گردشگری استان آذربایجان غربی 1160 نفر می باشد. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی مورگان استفاده شد و حجم نمونه سرپرستان خانوار 290 بدست آمد. به منظور انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که وضعیت شاخص های مورد مطالعه در بین روستاهای مختلف یکسان نبوده، بطوریکه شاخص عدالت و رفاه اقتصادی بیشترین میزان میانگین از 50/3 در روستای باغچه جوق تا 15/3 در روستای نصرت اباد متغیر است و از نظر شاخص ثبات اقتصادی بیشترین میزان میانگین با 16/3 در روستای سهولان تا 99/2 در روستای حسنلو متغیر است.
مؤلفه های تأثیرگذار بر حس مکان و هویت از منظر شهروندان، مطالعه موردی: پیاده راه عالی قاپو اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
33 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی عناصر تأثیرگذار بر خوانش نقشه شناختی شهروندان در راستای تقویت حس مکان در پیاده راه عالی قاپو است که می تواند موجب ارتقاء کیفیت فضاهای شهری شود.روش تحقیق در این مقاله کاربردی و تحلیلی- توصیفی (توسعه ای) بوده است. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و روش های پیمایش میدانی و پرسش نامه استفاده شده است. با توجه به غیر نرمال بودن داده ها، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، رابطه همبستگی قوی بین مؤلفه های کالبدی - فیزیکی و هویتی - مکانی وجود دارد. با استفاده از آزمون فریدمن مشخص شد در بین مؤلفه های کالبدی- فیزیکی، تنوع فعالیت و سلسله مراتب بالاترین امتیاز و در بین مؤلفه های هویتی - مکانی، بناهای هویتی و آرامگاه شیخ صفی بیشترین تأثیر را در ایجاد حس مکان دارند. در نقشه های شناختی شهروندان بیشترین توجه به گنبد الله الله و مسجد عالی قاپو بود. علت این امر سابقه هویتی، تاریخی و خط آسمان متفاوت این بناها بوده است. شناخت ریشه های هویتی و تاریخی در ساخت پیاده راه ها و ایجاد کارایی بهتر و تقویت حس دل بستگی به مکان اهمیت زیادی داشته و می تواند نقشه های شناختی افراد را از این گونه فضاها تقویت کرده و در کنار این ویژگی های هویتی، شناخت کالبد فیزیکی و توجه به الگوهای هماهنگ با هویت و فرهنگ جامعه می تواند کارایی پیاده راه را افزایش دهد. مهم ترین عناصر تأثیرگذار در حس مکان و تصویر ذهنی شهروندان، عناصر تاریخی موجود در این پیاده راه است؛ لذا با توجه به مؤلفه های هویتی در پیاده راه های جدید، با استفاده از نمادهای تاریخی و هویتی شهر، می توان حس مکان و تصویر ذهنی شهروندان از پیاده راه را تقویت کرد.
بررسی قابلیت حضورپذیری و عوامل مؤثر بر تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: بوستان ملت شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت حضورپذیری، کلیدواژه اصلی در دستیابی به تعاملات اجتماعی و رمز موفقیت فضای شهری است. در این راستا، مطالعه حاضر تلاش دارد قابلیت حضورپذیری و تعاملات اجتماعی در فضای بوستان ملت شهر مشهد (به عنوان مهم ترین بوستان با عملکرد شهری)، را بررسی کند. مطالعه توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق، شامل: موقعیت فضایی عناصر بوستان و میزان اقبال عمومی به آن ها در راستای تعامل افراد است. حجم نمونه با توجه به تعداد بازدیدکنندگان و نوع آزمون های آماری، 200 نفر تعیین شد. پس از مطالعات اسنادی و تدوین مدل مفهومی تحقیق، همه عناصر مستقر در بوستان (شامل920 موقعیت)، با استفاده از دستگاه GPS برداشت و در پایگاه اطلاعات مکانی ذخیره شد. به منظور تحلیل داده ها از سه دسته مدل های 1) آمار کلاسیک (جداول فراوانی و آزمون تی)، 2) چیدمان فضایی و معیارهای آن (ارتباط، انتخاب، هم پیوندی، طول و عمق) و 3) معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که از منظر قابلیت حضورپذیری، بوستان ملت، تنوع کارکردی را نشان می دهد. از سوی دیگر محاسبه معیارهای چیدمان فضایی حکایت از آن داشت که بخشی از فضای بوستان، در مسیر حرکت بازدیدکنندگان قرار نمی گیرد. همچنین نتایج نظرسنجی حاکی از عدم آشنایی افراد با موقعیت برخی عناصر مهم بود. یافته های مطالعه درخصوص الگوهای تعامل افراد نشان داد باوجود تمایل نسبتاً مناسب تعامل افراد با یکدیگر، این تعامل عمیق نبوده و تنها شامل گپ های کوتاه مدت است؛ همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که در بین موقعیت های بوستان، مزار شهدا، کافی شاپ، تجهیزات ورزشی، دریاچه و فضای سبز بیشترین نقش را در بروز تعاملات اجتماعی نشان می دهند. استنباط از یافته های تحقیق بیانگر آن بود که سه موضوع تنوع کارکردی، موقعیت مکانی و ارزشمندی عناصر فضا می توانند به عنوان سرفصل های اصلی در تحقق تعاملات اجتماعی گسترده، در بستر فضای شهری مدنظر قرار گیرند.
واکاوی عوامل مؤثر بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی - فضایی حوضه آبریز گاوخونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مهم ترین هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدیِ تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی است.روش و داده: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. ماهیت داده ها آمیخته و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای، میدانی و پیمایشی است. در این پژوهش بعد از بررسی اسناد و متون معتبر، عوامل مؤثر بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی شناسایی و برای تعیین عوامل کلیدی از نرم افزار Micmac بهره گرفته شد.یافته ها: ۴۳ عامل مؤثر بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی شناسایی و با توجه به خروجی نرم افزار Micmac در قالب عوامل تعیین کننده (عوامل کلیدی)، دو وجهی یا تنظیمی، تأثیرپذیر و مستقل تنظیم شدند و نُه عامل به عنوان عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی شناسایی شد.نتیجه گیری: عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی از دیدگاه خبرگان پژوهش عبارتند از: افزایش دغدغه محلی- استانی تا حوضه ای – ملی، کاهش سرمایه اجتماعی حاکمیت به ویژه اعتماد، کاهش مشارکت در میان ساکنان حوضه آبریز، آسیب پذیری معیشت ساکنان حوضه آبریز، کاهش تولیدات صنعتی در استان های حوضه آبریز، کاهش نرخ رشد اقتصادی در استان های واقع در حوضه، کاهش فرصت های شغلی در میان ساکنان حوضه آبریز، پیدایش و گسترش گروه ها و باندهای خلافکار و تشدید فعالیت های غیرقانونی است و مناسب ترین راه حل برای بهبود مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی مدیریت متمرکز و یکپارچه منابع آب به دنبال عدالت اجتماعی، افزایش بازه اقتصادی و پایداری اکولوژیک شناخته شد. به عبارتی با نگرش به تفکیک مدیریت استانی منابع آب و برداشت بی رویه در بخش های مختلف حوضه، انتقال آب به بیرون از حوضه و کشمکش های ناحیه ای و استانی، به نظر می رسد با برپایی مدیریت یکپارچه در حوضه، توجه به نگرش سیستمی و مناسبات همکاری پایه در حوضه می توان به سمت بهبود وضعیت آبی در حوضه آبریز گاوخونی حرکت کرد.نوآوری، کاربرد نتایج: نوآوری این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مناسبات هیدروپلیتیک محور واحدهای سیاسی- فضایی حوضه آبریز گاوخونی با بهره گیری از نظرات خبرگان دانشگاهی و اجرایی است.
تحلیل محدودیت های حکمروایی مطلوب شهری و ارائه راهبردهای کاربردی (مطالعه موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همدان به عنوان یکی از شهرهای مهم کشور، با چالش های گسترده ای در فرآیند مدیریت شهری مواجه است. سوء مدیریت در ارائه خدمات در بین مناطق شهری، عدم عدالت فضایی، ناهمگونی های کالبدی- فضایی، عدم شفافیت در ارائه طرح ها و برنامه ها و افزایش مشکلات شهروندی در ارتباط با این حوزه سبب افزایش مشکلات شهر همدان شده است. هدف: به طوری که ادامه روند حاضر می تواند شهر را در سطوح مختلفی نیز با بحران هایی جدی مواجه کند که در این زمینه پرداختن به مساله چالش ها و محدودیت های حکمروایی شهری امری ضروری به نظر می رسد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی و توسعه ای، تبیین چالش ها و محدودیت های حکمروایی مطلوب شهری قرار می دهد و به ارائه راهبردهای کاربردی می پردازد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارشناسان خبره و عالی مجموعه مدیریت شهر همدان تشکیل می دهند که حجم نمونه آن ها تعداد 30 نفر تخمین زده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر همدان می باشد. یافته ها: تحلیل یافته های پژوهش بر اساس مدل های آزمون میانگین در نرم افزار SPSS و مدل ارائه استراتژی SWOT مورد پردازش قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد مهمترین چالش های حکمروایی مطلوب شهری شهر همدان شامل عوامل مشارکتی، اثربخشی و کارایی و عوامل فسادزا می باشد که راهبرد SO به عنوان مهمترین راهبرد حکمروایی مطلوب شهری شهر همدان به دست آمد. مهمترین فرصت های شهر همدان در راستای استفاده از راهبردهای مطلوب حاکمیت شهری شامل عواملی نظیر تغییر رویکرد شهرداری از یک نهاد خدماتی به یک نهاد اجتماعی، ایجاد و ارتقاء فناوری نوین در شهرداری مناطق مختلف شهر همدان و اهمیت و توجه به همدان به عنوان یک شهر بزرگ با پیشینه تاریخی و گردشگری، و برگزاری دوره های آموزشی در راستای تکریم ارباب رجوع در منطقه می باشد.
بررسی تطبیقی نقش منابع جغرافیایی قدرت در بحران های ژئوپلیتیکی (نمونه موردی: بحران اوکراین و تایوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
733 - 746
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و تطبیقی به بررسی بحران های ژئوپلیتیکی اوکراین و تایوان پرداخته و نقش مؤلفه های مختلف جغرافیای قدرت از جمله ترکیب های قومی و مذهبی، موقعیت استراتژیک، منابع طبیعی و ابعاد انسانی (حقوق بشر) را در شکل گیری و تشدید این بحران ها تحلیل می کند. یافته ها نشان می دهد که در اوکراین، ترکیب های قومی و زبانی در شرق کشور، موقعیت استراتژیک به عنوان پلی میان روسیه و غرب، و منابع طبیعی غنی مانند گاز و زمین های کشاورزی به طور مستقیم در رقابت های ژئوپلیتیکی نقش داشته و موجب مداخلات خارجی شده اند. در تایوان، هرچند ترکیب قومی کمتر متنوع است، اما تمایز هویتی تایوانی ها از چینی ها و موقعیت استراتژیک آن در آبراه های حیاتی دریای چین، این جزیره را به یکی از حساس ترین نقاط در تقابل های ژئوپلیتیکی میان چین و ایالات متحده تبدیل کرده است. همچنین، نقش تایوان در صنعت نیمه هادی ها به عنوان یک منبع استراتژیک در زنجیره تأمین جهانی فناوری، به شدت بر رقابت های بین المللی تأثیر گذاشته است. علاوه بر این، مسائل حقوق بشری در هر دو بحران به عنوان ابزارهای سیاسی برای توجیه مداخلات و حمایت های بین المللی به کار گرفته شده اند. این پژوهش نشان می دهد که چگونه عوامل جغرافیایی، هویتی و منابع طبیعی در تشدید بحران های ژئوپلیتیکی نقش داشته و به ابزارهایی برای پیشبرد اهداف قدرت های بزرگ تبدیل شده اند.
تأثیر امنیت بر میزان تمایل بانوان در استفاده از فضاهای عمومی شهر (مطالعه موردی: شهر بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان محل زندگی اکثریت جمعیت، نقشی حیاتی در رفاه و کیفیت زندگی افراد ایفا می کنند. فضاهای عمومی شهری بستر تعاملات اجتماعی، فعالیت های فرهنگی و اوقات فراغت شهروندان هستند. با این حال، دسترسی و استفاده از این فضاها برای همه افراد به طور یکسان امکان پذیر نیست. زنان به دلیل عوامل مختلف، از جمله جنسیت، سن، وضعیت تاهل، طبقه اجتماعی و قومیت، در مقایسه با مردان، احساس امنیت کمتری در فضاهای عمومی می کنند. این امر می تواند منجر به محدود شدن تحرک، کاهش مشارکت اجتماعی و به حاشیه رانده شدن زنان از جامعه شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر امنیت بر میزان تمایل بانوان در استفاده از فضاهای عمومی شهر و به طور خاص پارک ملت شهر بهشهر است. این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان ساکن در محدوده اطراف پارک ملت شهر بهشهر و حجم نمونه 380 نفر و به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos تجزیه و تحلیل شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و به منظور تأیید یا رد فرضیه های پژوهش از معادلات ساختاری و سایر آزمون های متناسب استفاده گردید. نتایج نشان داد که مهم ترین عامل تأثیرگذار بر تمایل بانوان به استفاده از پارک ملت، امنیت موجود در پارک است. سایر عوامل تأثیرگذار شامل آزادی و راحتی (آسایش)، امکانات موجود در پارک و زمان حضور ساکنین در پارک هستند.
تحلیل پراکنش کاربری های اراضی بر پایه عدالت فضایی و الگوی شهریادگیرنده (مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهریادگیرنده به عنوان یکی از استراتژی های نوین در برنامه ریزی شهری، با بهره گیری از مفهوم یادگیری مادام العمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالش هایی مجهز می سازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربری های یادگیرنده، مناسب ترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربری های یادگیرنده از منظر عدالت فضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربری های یادگیرنده شهرزنجان، برای توسعه رویکرد شهریادگیرنده می باشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و نحوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای-اسنادی است. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، از دو شاخص ظرفیت و عدالت اجتماعی در چارچوب مقایسه سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیک ترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل نحوه توزیع کاربری های یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربری ها در سطح شهر، به صورت متمرکز و خوشه ای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. به طوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سه گانه شهری به ویژه حواشی شرقی منطقه دو نشان می دهند. چنین مسئله ای توسعه رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبه رو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبود شان در نواحی پیرامونی شده است. به طوریکه نابرابری های عمیقی میان نواحی مسکونی شهر به وجود آمده است. در همین راستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربری های یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالت فضایی در سطح شهر، ارائه می دهد.
ارزیابی خسارات ناشی از زلزله در مناطق شمال شهر تبریز (مناطق 1، 5 و 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
1 - 22
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر آسیب پذیری لرزه ای مناطق شمالی شهر تبریز (مناطق 1، 5 و 10) مورد ارزیابی قرار گرفته است. ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای در طی پنج مرحله شامل: ارزیابی مکانی معیارهای موثر بر آسیب پذیری، فازی سازی معیارهای ارزیابی، استخراج وزن معیارها با استفاده از مدل AHP، روی هم گذاری و ترکیب معیارها و در نهایت محاسبه ضریب آسیب پذیری لرزه ای شهر به انجام رسید. نتایج حاصل از مدل AHP نشان داد که معیارهای فاصله از گسل و تراکم مسکونی هر دو با ضریب وزنی 229/0 و معیار تراکم جمعیت با ضریب وزنی 162/0 مهم ترین معیارهای موثر بر آسیب پذیری لرزه ای مناطق شمالی شهر تبریز می باشند. پهنه بندی آسیب پذیری لرزه ای نشان داد که تقریبا تمامی مناطق شمالی شهر نسبت به مخاطره زلزله از آسیب پذیری بالا تا بسیار بالایی برخوردارند. در حالت تطبیقی بالغ بر 6/16 درصد از فضاهای شهری مناطق مطالعاتی در کلاس با آسیب پذیری لرزه ای زیاد و 6/5 درصد در کلاس با آسیب پذیری لرزه ای بسیار زیاد واقع شده اند. این فضاها عمدتا شامل کاربری های مسکونی واقع در محلات غربی منطقه 1 و محلات مرکزی منطقه 10 می باشند. بر اساس ضریب آسیب پذیری لرزه ای برای زلزله ای با شدت 10 مرکالی حجم تخریب در این محلات بین 65 تا 100 درصد خواهد بود. از دلایل آسیب پذیری لرزه ای بسیار بالای بخش های غربی منطقه 1 و بخش های مرکزی منطقه 10 می توان به مجاورت با گسل بزرگ تبریز، تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، فقدان یا محدودیت شدید فضاهای باز شهری، ریزدانه بودن بخش قابل توجهی از ساختمان ها، وجود بافت فرسوده و حاشیه نشینی اشاره نمود.
ظرفیت سنجی توسعه میان افزا در بافت های فرسوده شهری (نمونه: محله صومعه بیجار شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه بی ضابطه شهرها و مشکلات ناشی از آن، سبب شده تا رویکردهای متنوعی برای توسعه درونی شهرها پیشنهاد شود؛ ازجمله این رویکردها می توان به توسعه میان افزای شهری اشاره کرد. بافت های فرسوده شهری بنابر ماهیت خود می توانند بستری مناسب برای این نوع توسعه باشند تا در کنار کاهش فضاهای مسئله دار شهری، از گسترش بی رویه شهری جلوگیری شده و توسعه درونی در شهرها محقق شود؛ اما پیش از هر گونه اقدامی باید ظرفیت این بافت ها برای این نوع توسعه سنجیده شود. براین اساس، هدف این پژوهش بررسی ظرفیت محله صومعه بیجار شهر رشت، که ازجمله محله های واقع در بافت فرسوده شهر رشت به شمار می رود، در راستای توسعه میان افزا است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. داده هاى مورد نیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و بازدید میدانى (برداشت کاربری ها) گردآورى شده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 347 خانوار تعیین شد. درنهایت، داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ناپارامتریک علامت، مدل AHP و تحلیل خاکستری تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که محدوده مورد مطالعه، به جز در بخش اقتصادی، در سایر بخش ها، ازجمله: اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی آمادگی لازم را برای اجرای توسعه درونی شهری با رویکرد توسعه میان افزا دارد؛ البته قابل ذکر است که این میزان در همه بلوک های محله مورد مطالعه یکسان نبوده و تفاوت هایی در بین آنها قابل مشاهده است. همچنین، محله صومعه بیجار برخلاف آنچه تصور می شود، آمادگی نسبتاً خوبی برای توسعه از نوع میان افزا دارد. هر چند که به نظر می رسد یکی از مهم ترین موضوع هایی که در این زمینه نیازمند توجه جدی است، اعتمادسازی مسئولان برای ساکنین محله برای اجرای بهینه طرح هایی مانند طرح های توسعه شهری است.
تحلیل وضعیت تاب آوری شهر مشهد در مواجهه با ناامنی آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ناامنی آبی یکی از بزرگ ترین خطرات برای حیات بشر محسوب می شود و شهرها را با چالش های عدیده ای همچون: تهدید سلامت و معیشت شهروندان، کمبود آب سالم و بهداشتی، افزایش فقر شهری، تهدید امنیت غذایی، محدود نمودن توسعه اقتصادی شهری و غیره روبرو نموده است. از این منظر، طی دهه های اخیر برای حل این چالش و کاهش اثرات آن در شهرها، راه حل ها و دیدگاه های مختلفی مطرح شده که یکی از مهم ترین این راه حل ها، توجه به مفهوم تاب آوری شهری بوده که طی سال های اخیر، توجه زیادی را در حوزه شهرسازی به خود جلب نموده است. به همین منظور، پژوهش حاضر در راستای سنجش وضعیت تاب آوری شهر مشهد در مواجهه با ناامنی آبی انجام گرفته است. در این پژوهش با روش کمی، ماهیت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر چهارچوب سنجشی، پرسش نامه هایی محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت و با استفاده از فرمول کوکران بین 400 نفر از شهروندان شهر مشهد و همچنین با استفاده از روش گلوله برفی بین 40 نفر از کارشناسان شرکت آب و فاضلاب شهر مشهد و شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی و 40 نفر از متخصصان و پژوهشگران مرتبط با موضوع پژوهش در سطح شهر مشهد توزیع شده و برونداد آن ها با آزمون تی تک نمونه ای، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شهر مشهد از تاب آوری لازم برای مواجهه با ناامنی آبی و کاهش اثرات آن برخوردار نبوده (پایین بودن میانگین آن از 3) و در صورت تقویت ظرفیت تاب آوری آن در بستر تأمین آب آشامیدنی و تصفیه آن برای شهروندان (ضریب همبستگی 868/0)، پایداری محیط زیست آب (ضریب همبستگی 729/0)، حکمروایی آب (ضریب همبستگی 698/0)، کاهش بلایای مرتبط با آب (ضریب همبستگی 635/0) و بهره وری و مقرون به صرفه بودن تأمین آب آشامیدنی برای شهروندان (ضریب همبستگی 548/0)، می توان انتظار تحقق امنیت آبی در سطح این شهر را داشت.
ارزیابی عوامل مؤثر بر حضورپذیری پارک های شهری به روش تحلیل محتوا، مطالعه موردی: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
137 - 152
حوزههای تخصصی:
در طول قرن گذشته، جمعیت مناطق شهری به طور قابل توجهی افزایش یافته و امروزه شهرها، با کاهش کیفیت زندگی و رفاه انسانی مواجه هستند. به این ترتیب، اکوسیستمها در مناطق شهری نقش کلیدی فزاینده ای در رفاه ساکنان ایفا می کنند. یکی از مهم ترین اکوسیستم های شهری، پارک ها و فضاهای سبز در شهرها هستند. هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی عواملی است که باعث افزایش حضور شهروندان در پارک های شهری خواهد شد. برای این منظور شهر خرم آباد برای مطالعه انتخاب شد. روش انجام این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و در چارچوب روش های کیفی قرار دارد. در پژوهش حاضر محتوای صحبت هایی که با شهروندان در شهر خرم آباد انجام شد، موردبررسی قرار گرفت. بر اساس مصاحبه با 200 نفر از شهروندان، 180 واحد تحلیل به دست آمد. بر اساس تحلیل جمع بندی واحدهای تحلیل، 140 کد و عبارت کلیدی از مصاحبه های شهروندان به دست آمد. بر اساس فرایند تحلیل محتوا، در سطح دوم کدهای مشابه و مرتبط با یک موضوع در قالب مفاهیم دسته بندی شدند. بر اساس مدل پیشنهادی، 20 مفهوم شناسایی شد. این مفاهیم نیز در سطح سوم و در قالب مقوله های مشترک دسته بندی شدند که 6 مقوله مشترک استخراج گردید. بر اساس یافته های تحقیق شش عامل اصلی بر افزایش حضور شهروندان در پارک های شهری تأثیر دارند. این عوامل عبارت اند از: عدالت و برابری، جذابیت بصری، فرهنگ شهروندی، فرصت ها و دارایی ها، مدیریت و نگهداری پایدار و مدیریت زیست محیطی.
کاربرد الگوریتم های طبقه بندی در پهنه بندی خطر فرسایش بادی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک ممکن است به از بین رفتن کیفیت خاک و در نتیجه، کاهش بهره وری خاک منجر شود. یکی از راه کارهای اساسی برای مهار و کاهش اثرات مخرب فرسایش، شناسایی مناطق مستعد فرسایش در مناطق است. به همین دلیل تعیین مناطق مستعد به فرسایش نقش مهمی در مدیریت فرسایش در منابع طبیعی دارد. تحقیق حاضر درصدد است تا با استفاده از دو روش یادگیری ماشینی جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان و 3327 نقطه وقوع فرسایش، مناطق مستعد به فرسایش را در استان اصفهان را تعیین نماید. عوامل محیطی در چهار گروه اصلی شامل عوامل توپوگرافی، عوامل اقلیمی، عوامل زیستی و عوامل انسان ساخت تهیه شدند. بررسی شاخص AUC نشان داد که هر دو مدل دارای دقت مناسبی بوده هرچند مدل جنگل تصادفی (AUC = 0.97) دارای دقت بالاتری نسبت به مدل ماشین بردار پشتیبان (AUC = 0.86) بود. بر اساس نتایج مدل ماشین بردار پشتیبان، حدود 6/11 درصد در کلاس پرخطر و حدود 6/68 درصد در کلاس خطر کم فرسایش قرار دارد. همچنین در مدل جنگل تصادفی حدود 1/20 درصد در کلاس پرخطر و حدود 2/49 درصد در کلاس خطر کم قرار دارد. در این زمینه، نتایج به دست آمده می تواند با ارائه گستره ای از مناطق استان اصفهان و بهره گیری از این دو مدل، به تصمیم گیران و برنامه ریزان در تدوین برنامه ای مدیریتی و نیز اتخاذ اقداماتی راهبردی در جهت کنترل فرسایش کمک کند.