مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شهرستان پلدختر
حوزه های تخصصی:
فرایند نوسازی آثار مختلفی بر زندگی انسانی داشته و این آثار در جوامع روستایی ملموس تر از شهرها بوده است. هدف این مقاله نیز بررسی آثار نوسازی در تغییر و تحولات سبک زندگی خانوارهای روستایی در بخش مرکزی شهرستان پلدختر می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، شیوه و ابزار جمع آوری داده ها در مطالعات نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه ی میدانی از طریق پرسش نامه می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان پلدختر می باشد (6874N=). 360 سرپرست خانوار از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کای دو، برازش رگرسیونی و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج یافته های تحقیق در مورد نگرش خانوارهای روستایی نسبت به مؤلفه های نوسازی از طریق آزمون خی دو نشان می دهد که آثار مدرنیته و نوسازی در مورد همه گویه های مورد بررسی از دیدگاه پاسخگویان مورد تأیید می باشد. همچنین بررسی تأثیرات نوسازی بر سبک زندگی روستاییان از طریق رگرسیون نشان می دهد که نوسازی تغییرات زیادی در سبک زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خانوارهای روستایی و گرایش آنها به سبک و زندگی شهری داشته است. در بین مؤلفه های سبک زندگی، نوسازی بیشترین تأثیر را در تغییر سبک زندگی فرهنگی داشته است؛ بطوری که باعث تغییر الگوهای فرهنگی و زبانی، الگوهای رفتاری، نوع پوشش و لباس محلی مخصوصا در بین قشر جوان شده است. لذا می توان گفت که بهترین راه برای رسیدن به توسعه ی روستایی توجه کافی به فرهنگ محلی می باشد که مناسب ترین سازگاری با اوضاع هر منطقه را دارد و به دلیل انطباق آن با جوامع محلی، برای رسیدن به توسعه ی پایدار بسیار ساده تر از کاربرد فناوری و تکنولوژی مدرن و پیشرفته می باشد.
تحلیل ارتباط شاخص های منطقه ای محرومیت با پایداری محیطی(مورد مطالعه: روستاهای شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل ارتباط ابعاد محرومیت روستایی با پایداری محیطی پرداخته شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، مصاحبه با مردم محلی، سالنامه آماری استان لرستان و داده های معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر می باشد (10619N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت شناسایی مهم ترین ابعاد محرومیت از آزمون رتبه ای هم انباشتگی اکتشافی، برای بررسی عوامل پایداری محیطی از آزمون t تک نمونه ای و نهایتا برای بررسی ارتباط ابعاد محرومیت روستایی و پایداری محیطی از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان محرومیت مربوط به محرومیت اقتصادی و فرهنگی بود. در زمینه عوامل پایداری محیطی نتایج نشان داد که هیچ کدام از عوامل مورد نظر در شرایط پایداری قرار ندارند. منابع آب، درختان و مراتع در وضعیت ناپایداری قرار دارند و تنها عاملی که وضعیتی نسبتاً پایدار داشته خاک می باشد. بررسی ارتباط بین ابعاد محرومیت و ناپایداری محیطی نشان داد که محرومیت اقتصادی (418/0) و محرومیت اجتماعی با ضریب (308/0) بیشترین اثر و رابطه را با ناپایداری محیطی داشته در حالی که محرومیت فرهنگی منطقه در سطح بالایی قرار داشته، ولی با ضریب (039/0) کمترین رابطه را با ناپایداری محیطی دارا بوده است. لذا برای کاهش ناپایداری محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست توجه به ابعاد محرومیت و برنامه ریزی برای کاهش آن باید در اولویت قرار گیرد.
سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی و نقش آن در امنیت غذایی خانوارهای روستایی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی اثرات زیادی بر معیشت خانوارهای کشاورز دارد که امنیت غذایی آنها را تحت تاثیر قرار داده است. هدف این مطالعه بررسی روش های سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی، همچنین نقش آن در امنیت غذایی خانوارهای روستایی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه بوده است. جامعه آماری شامل خانوارهای کشاورز شهرستان پلدختر (9431 N= ) بوده که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 380 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه (ساختاریافته و بدون ساختار) می باشد. برای تحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، ضریب همبستگی V کرامر و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج یافته ها نشان می دهد 97 درصد از خانوارهای مورد بررسی، آگاه بودند که تغییرات آب و هوا روی داده و اثرات زیادی بر روی تولید محصولات کشاورزی آنها داشته است. از میان اثرات تغییرات آب و هوایی، خشکسالی و سیل، و در مورد آثار احتمالی این تغییرات، کاهش سطح زیرکشت محصولات مهم ترین تقش را در ناامنی غذایی کشاورزان داشته است. در رابطه با روش های سازگاری، یافته ها نشان داد کشاورزانی که از چندین روش سازگاری استفاده نموده اند در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب کمتری دیده اند. در زمینه امنیت غذایی بررسی یافته ها نشان داد که 53 درصد خانوارها برای تامین مواد غذایی خود مشکلی نداشته اند؛ 32 درصد به مواد غذایی دسترسی داشته ولی کیفیت این مواد غذایی در حد پایینی بوده است؛ 11 درصد از پاسخگویان معتقد بودند که برای تامین مواد غذایی خانواده خود دچار نگرانی بوده اند، همچنین 3 درصد پاسخگویان معتقد بودند که در بعضی از روزها از سه وعده غذایی، به یک یا دو وعده غذایی دسترسی داشته اند. در مجموع می توان گفت، خانوارهایی که نسبت به تغییرات آب و هوا آسیب پذیر تر بودند دچار ناامنی غذایی بالاتری نیز بودند.
تحلیل ارتباط استراتژی های تنوع تأمین معاش با مدیریت اراضی کشاورزی مورد: مناطق روستایی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی و ارزیابی ژئومورفوسایت های کارستی با استفاده از مدل تلفیقی کوبالیکوا و کرچنر (نمونه موردی: ژئومورفوسایت های کارستی شهرستان پلدختر – استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوسایت های کارستی از جمله لندفرم هایی هستند که در جذب گردشگر تاثیر بسزایی دارند. این لندفرم ها علاوه بر ویژگی جذابیت، دارای ارزش های علمی - آموزشی هستند. پلدختر یکی از شهرستان های جنوبی استان لرستان است که دارای ژئومورفوسایت های کارستی و غیر کارستی متنوعی است. در این تحقیق ژئومورفوسایت های کارستی شهرستان شناسایی و با استفاده از مدل تلفیقی کوبالیکوا و کرچنر مورد ارزیابی قرار گرفتند. غار کلماکره، غار کوگان، دره خزینه، تنگ ملاوی، تنگ پاعلم، تنگ هلت، دره های تیپیک، آبشار افرینه، غار طلسم، تنگ گاوزرده، آبشار آب تاف، منطقه گول چپ و آبشار چشمه گوش به عنوان ژئومورفوسایت های مطالعاتی انتخاب شدند. ارزیابی ها نشان داد که ارزش های حفاظتی و اقتصادی آن ها در وضعیت مطلوبی نیستند و نتایج نهایی نشانگر این است که غار کلماکره، غار کوگان و منطقه کول چپ بیشترین امتیاز را کسب نموده و مهمترین ژئومورفوسایت های کارستی شهرستان پلدختر محسوب می شوند.
تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخص های منطقه ای مورد: شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش نابرابری و محرومیت بین مناطق شهری و روستایی اثرات منفی ناخواسته ای، مانند افزایش مهاجرت، شهرنشینی و افزایش جرم در جامعه را در پی خواهد داشت. برای تحقق توسعه روستایی، کاهش این نابرابر ی ها، باید به عنوان یک اصل برای سیاست گذاران در اولویت قرار گیرد. بدین سان، ارائه مدلی قوی از محرومیت برای شناسایی شاخص های محرومیت و پارامترهای مرتبط برای کاهش محرومیت مهم است. هدف پژوهش، تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخص های منطقه ای است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی برای شناسایی مهم ترین شاخص های محرومیت، و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به ارائه الگویی از محرومیت اقدام گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر است (11289 N = ). با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته ها نشان داد که از میان هیجده شاخص در نظر گرفته شده برای سنجش محرومیت روستایی، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند و روستاهای منطقه در زمینه این شاخص ها در وضعیت محرومی به سر می برند. از این یازده شاخص، سه شاخص درآمد و پس انداز (219/0)، مالکیت (120/0) و مسکن (114/0) مربوط به بعد اقتصادی محرومیت، سه شاخص آموزشی (147/0)، بهداشتی (127/0) و خدمات رفاهی (114/0) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساخت های فرهنگی (120/0) و حقوق قومیت ها و اقلیت ها (164/0) مربوط به بعد سیاسی-فرهنگی و سه شاخص محیط زیست روستا (135/0)، شبکه معابر روستا (102/0) و زیرساخت های روستایی (160/0) مربوط به بعد محیطی- کالبدی محرومیت بوده است. همچنین نتایج بدست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مرتبه دوم محرومیت تحت تأثیر عامل های پنهان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی- فرهنگی و محیطی- کالبدی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل مرتبه دوم فوق نشان از تأیید کلیه این روابط دارد.
تحلیل الگوی فضایی شاخص های منطقه ای محرومیت روستایی (مورد مطالعه: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله اندازه گیری محرومیت واحدهای جغرافیایی در بسیاری از کشورها، تبدیل به اولویت توسعه روستایی شده است. هدف پژوهش، تحلیل الگوی فضایی محرومیت روستایی شهرستان پلدختر بر اساس شاخص های منطقه ای می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر می باشد (11289 N =). از طریق فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سالنامه های آماری می باشد. از آزمون رتبه ای هم-انباشتگی نامحدود اکتشافی (جوهانسن) برای شناسایی شاخص ها، برای بررسی محرومیت مناطق مختلف از آزمون های تعقیبی ( Post Hoc )، و برای ارائه الگوی فضایی محرومیت از نرم افزار GIS استفاده شد. یافته ها نشان داد که از هیجده شاخص موردنظر، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند. از این تعداد، سه شاخص درآمد و پس انداز (2019/0)، مالکیت (120/0) و مسکن (114/0) مربوط به بعد اقتصادی، سه شاخص آموزشی (147/0)، بهداشتی (127/0) و خدمات رفاهی (114/0) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساخت های فرهنگی (120/0) و حقوق قومیت ها (164/0) مربوط به بعد سیاسی- فرهنگی و سه شاخص محیط زیست (135/0)، شبکه معابر (102/0) و زیرساخت ها (160/0) مربوط به بعد محیطی- کالبدی می باشند. برای ارزیابی شاخص های محرومیت، اهمیت شاخص های عینی بیشتر از شاخص های ذهنی می باشد. در مناطق روستایی تفاوت مکانی قابل توجهی در زمینه ابعاد محرومیت وجود دارد. لذا می توان گفت که شناسایی شاخص های محرومیت برای برنامه ریزی و کاهش محرومیت مهم می باشد.
بررسی وضعیت پایداری روستاهای شهرستان پلدختر بر اساس نگرش های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: از بین رفتن منابع طبیعی از جمله مشکلات مهمی می باشد که به طور قابل توجهی معیشت جامعه روستایی را متأثر ساخته است؛ زیرا ناپایداری در محیط نهایتا موجب ناپایداری جوامع انسانی خواهد شد. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت پایداری محیطی در نواحی روستایی شهرستان پلدختر صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر است. (11289N=). به روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 نمونه (136 روستا) انتخاب شد. برای بررسی وضعیت پایداری از آزمون t تک نمونه ای، برای بررسی تفاوت مناطق روستایی از نظر وضعیت پایداری از آزمون های تعقیبی (Post Hoc) و برای ارائه مدل پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. یافته ها/ نتایج: یافته ها نشان داد که منابع آب با میانگین (82/2)، جنگل ها و درختان (74/2) و مرتع و چراگاه ها (56/2) در وضعیت ناپایداری به سر می برند. تنها عاملی که در وضعیت تاحدودی پایدار قرار دارد عامل خاک (03/3) است. مدل پایداری محیطی نشان داد که عامل مراتع و چراگاه ها (Y1) با بار عاملی 82/0 بیشترین اثر را در ناپایداری محیطی داشته است. همچنین، تفاوت مکانی قابل توجهی بین مناطق روستایی از نظر عوامل ناپایداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که روستاهای شهرستان از نظر عوامل پایداری در شرایط ناپایداری قرار دارند. مهمترین عامل ناپایداری در این شهرستان عامل مراتع و چراگاه ها می باشند. دو دهستان میانکوه غربی و جایدر به ترتیب ناپایدارترین و پایدارترین دهستان های مورد بررسی هستند.
شناسایی روستاهای مستعد توسعه گردشگری در مسیرهای ارتباطی شهرستان پل دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی بخشی از صنعت گردشگری است که هدف آن استفاده از منابع طبیعی، فرهنگی - تاریخی و سایر منابع و خصوصیات سکونتگاه های روستایی برای توسعه محصول پیچیده گردشگری است. استان لرستان با پتانسیل های گردشگری متعدد به ویژه در مناطق روستایی، از جمله مناطق مستعد توسعه گردشگری روستایی در کشور ایران است. هدف از این تحقیق، شناسایی و اولویت بندی روستاهای دارای پتانسیل های گردشگری جهت برنامه ریزی و مدیریت مقاصد گردشگری در 30 روستای واقع در حریم 1 کیلومتری مسیرهای ارتباطی منتهی به شهرستان پلدختر در جنوب استان لرستان است. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی بوده و از ابزارهایی مانند پرسشنامه محقق ساخته و مدل های آنتروپی شانون و ویکور جهت انجام کار استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که برخی از روستاهای واقع در حریم یک کیلومتری مسیرها ارتباطی مورد مطالعه، دارای قابلیت های شاخص گردشگری مانند گردشگری کشاورزی (زیودار، بن لار و سبزوار)، گردشگری طبیعی(افرینه و ولیعصر)، گردشگری مذهبی(چم دیوان و حیات الغیب) و گردشگری تاریخی(قلعه نصیر و زیر تنگ چمشک) هستند. همچنین از بین مسیرهای ارتباطی شهرستان پلدختر، مسیر خرم آباد- پل دختر دارای بیشترین پتانسیل و بهترین مسیر پیشنهادی جهت توسعه گردشگری روستایی است. نتایج نهایی اولویت بندی روستاها براساس مدل ویکور نشان می دهد که روستاهای سبزوار، بن لار و افرینه در رتبه های اول تا سوم جهت توسعه گردشگری روستایی در محورهای گردشگری مورد مطالعه قرار دارند.
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی شهرستان پلدختر با استفاده از تصاویر ماهواره لندست
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
۱۰۳-۱۱۵
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی منطقه پلدختر در طی دوره زمانی 31 ساله انجام شده است. برای انجام تحقیق از تصاویر سال 1986، 200 و 2017 سنجنده TM، ETM+و TM ماهواره لندست استفاده شده و پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیش پردازش، با طبقه بندی شیءگرا تصاویر در محیط نرم افزارهای (TerrSet)، (Envi) نقشه آشکارسازی تغییرات تهیه شده و نتایج نهایی ارائه شده است. تجزیه و تحلیل تغییرات نشان داد که مساحت نیمی از جنگل های انبوه کاهش یافتند و جای خود را به جنگل های تنک شده و مراتع دادند و همچنین اراضی کشاورزی (زراعت دیم، زراعت آبی و باغات) که هر کدام به ترتیب 4.7 درصد افزایش یافتند؛ همچنین مناطق مسکونی نیز نسبت به دوره های پیشین دستخوش تغییر شده است، این تغییرات می توانند علاوه بر اثرات منفی بر محیط زیست و منابع طبیعی، سبب افزایش بلایای طبیعی شود و همچنین با توجه به روند رو به رشد جمعیت و شهرنشینی نتایج حاصل از این پژوهش، اطلاعات ضروری را جهت اخذ تصمیمات اساسی در تدوین سیاست های مدیریتی برای برنامه ریزان و مدیران منطقه ای جهت پایداری و ارزیابی منابع طبیعی را فراهم می نماید.
بررسی موانع و چالش های بازاریابی محصولات کشاورزی بخش مرکزی شهرستان پلدختر با استفاده از تحلیل شبکه فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
59 - 78
حوزه های تخصصی:
پلدختر یک شهرستان کشاورزی است که بیشتر مردم آن در روستاها زندگی می کنند. این بخش بزرگترین منبع اشتغال در این منطقه می باشد که درآمد و رفاه خانوارهای روستایی بستگی زیادی به آن دارد. با این حال بازایابی محصولات روستاهای منطقه در سطح پایینی است. بازاریابی محصولات یکی از مهم ترین شاخص های توسعه روس تایی محسوب می گردد که بهبود زندگی اقتصادی روستاییان را به دنبال خواهد داشت. هدف این مطالعه بررسی موانع و مشکلات کشاورزان در مورد بازاریابی تولیدات روستایی است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه خبرگان بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان امور کشاورزی و مدیریت بازاریابی بخش مرکزی شهرستان پلدختر بوده، که با روش نمونه گیری هدفمند 30 کارشناس برای انجام مقایسات زوجی انتخاب شد. موانع و چالش بازاریابی محصولات روستایی با استفاده از نظر کارشناس امور کشاورزی و مدیریت بازاریابی بخش مرکزی شهرستان پلدختر در قالب پنج طبقه اصلی، فیزیکی، فرهنگی، مالی، ساختار بازار و موانع ترویجی و بیست و پنج زیر موانع تعیین گردید. برای شناسایی رابطه میان این موانع همچنین تعیین کمیت روابط و اهمیت وزن آنها از فرآیند تحلیل شبکه ای فازی(FANP) استفاده شد. نتایج به دست آمده از مدل ارائه شده نشان می دهد که از میان پنج مانع اصلی در زمینه بازاریابی محصولات کشاورزی، مهم ترین موانع به ترتیب مربوط به فقدان زیرساخت های فیزیکی (316/0)، موانع فرهنگی (217/0) و ساختار بازار (174/0) و در زمینه زیر موانع به ترتیب مربوط به فقدان صنایع تبدیلی و فرآوری، عدم آگاهی کشاورزان و وجود واسطه ها و دلالان می باشد. لذا به منظور کاهش موانع پیش روی بازاریابی محصولات کشاورزی از سوی مسئولین و سازمان های مربوطه، باید حمایت های بیشتری در این زمینه صورت گیرد که مهم-ترین آن ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی در این منطقه می باشد.
تفاوت شهر و روستا از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی برق (مطالعه موردی: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انرژی نقش اساسی در تأمین رفاه خانوارهای شهری و روستایی دارد و اصلاح الگوهای مصرف انرژی علاوه بر متعادل کننده های قیمت، مستلزم شناخت و اعمال متغیرهای فرهنگی و اجتماعی موثر بر الگوی مصرف و صرفه جویی است. با توجه به اهمیت صرفه جویی در مصرف برق و ارتباط آن با رفتار مصرف کنندگان، در پژوهش حاضر به بررسی تفاوت جوامع شهری و روستایی از نظر عوامل موثر بر صرفه جویی در مصرف انرژی برق پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه با خانوارهای شهری و روستایی شهرستان پلدختر می باشد. جامعه آماری شامل خانوارهای شهری و روستایی در شهرستان پل دختر می باشد (30012N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 379 خانوار (244 خانوار شهری و 135 خانوار روستایی) انتخاب گردید. در بخش تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس و رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین عوامل و شاخص های موثر بر صرفه جویی در مصرف برق در مناطق روستایی و شهری وجود دارد. صرفه جویی در مصرف برق در مناطق شهری در درجه اول تحت تأثیر عامل فردی و عامل مدیریت رفتار و خرید می باشد، درحالی که عامل موقعیتی مهم ترین عامل صرفه جویی در مصرف برق خانوارهای مناطق روستایی است.
ساماندهی فضای- مکانی حاشیه رودخانه های شهری بارویکرد توسعه گردشگری (نمونه موردی شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ساماندهی رودخانه ی کشکان شهرستان پلدختر سعی دارد با استفاده از این عنصر با ارزش طبیعی، شهر را احیا و ساماندهی نموده و از پتانسیل های آن در جهت سرزندگی و توسعه گردشگری و رونق اقتصادی استفاده نماید. مسیر رودخانه های درون شهر به دلیل خطی بودد می توانند به عنواد یک محور پایدار گردشگری شهری مورد استفاده قرار گیرند. در صورت ساماندهی فضایی و مکانی رودخانه ها برای چنین مقصودی، می توان از الگوهای متنوع و در عین حال استاندارد برای شکل دهی و مدیریت طول رودخانه ها بهره گرفت. در نهایت یافته های مطالعات کتابخانه ای و نتایج یک بررسی میدانی از طریق توزیع پرسشنامه و با استفاده از نرم افزار SPSS از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است، که ضریب به دست آمده در این پژوهش معادل837/0 محاسبه شده است که مبین اعتبار مناسب برای گردآوری داده ها می باشد. در مرحله آخر با استفاده از نرم افزار AMOS و روش معادلای ساختاری رابطه بین مولفه های اصلی پژوهش و متغیر های تشکیل دهنده هر کدام مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده اند. محدوده نتایج نشان داد مهم ترین راهبرد برای ایجاد گردشگری رودخانه شهری در پلدختر عبارت است از: تلاش برای ایجاد محیطی اجتماعی و امن با امکانات و سهولت دسترسی و تاکید خاص نسبت به مسائل زیست محیطی و بوم شناختی. به همین منظور معیارهای اصلی طراحی مبتنی بر قابلیت های محلی تعریف می گردد. لازم به ذکر است در زمینه های اجتماعی، تفریحی، تاریخی و زیست محیطی نیز روال بر همین منوال است و این بدان معناست که کلیه راهبردها و معیارهای ساماندهی فضایی و مکانی رودخانه در راستای بومی گرایی و توجه به خواسته های مردم ساکن در محدوده و در یک کلام استفاده کنندگان از طرح به کار گرفته شده است.
عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل در روستاهای کوهستانی مستعد طغیان سیل شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
117 - 139
حوزه های تخصصی:
مدیریت مخاطرات شامل کلیه اقداماتی است که از طریق آن ها بتوان از بروز حوادث ناگوار، پیشگیری نمود یا در صورت بروز آن حادثه، بتوان اثرات آن را کاهش داده و آمادگی لازم را برای امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع فراهم نمود. از اقدامات مهم مدیریت مخاطرات، توجه به افزایش آمادگی فردی در مواجهه با مخاطرات است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل پرداخته است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری پژوهش 3861 خانوار ساکن در روستاهای کوهستانی در معرض طغیان سیل شهرستان پلدختر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 360 خانوار از 30 روستای سیل گیر به عنوان نمونه انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل رگرسیون لجستیک باینری و تحلیل کیفی صورت گرفت. یافته های پژوهش در زمینه عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل حاکی است که از بین چهار عامل مدنظر در این پژوهش به ترتیب عوامل: جامعه شناختی فردی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده، تأثیر جامعه و سازگاری با خطر بیشترین نقش را در آمادگی فردی برابر سیل داشته اند. بررسی الزامات و اقدامات آمادگی در مواجهه با سیل نیز نشان داد که به ترتیب: توسعه اقتصاد محلی، توسعه زیرساخت های محلی، اعطای اعتبار خرد برای افزایش آمادگی، کمک های دولتی و افزایش استراتژی های تنوع معیشت خانوارها برجسته ترین الزامات و اقدامات مهم برای افزایش آمادگی در مواجهه با رخداد سیل می باشند.
اثرات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیرساختی گردشگری بر جامعه میزبان از نگاه مسولان و مردم محلی (مطالعه موردی روستاهای افرینه، پران پرویز و ولیعصر شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
84 - 97
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از مه م ترین صنعت های اقتصادی در سرتاسر دنیا شناخته می شود که رشد و گسترش آن اثرات بسیار زیادی بر جامعه محلی می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیرساختی گردشگری بر جامعه میزبان از نگاه مسئولان و مردم محلی در روستاهای شهرستان پلدختر انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است که به دو روش مطالعه کتابخان ه ای و پیمایشی میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دو گروه مسئولین و مردم محلی تشکیل داده اند. در گروه اول تعداد 30 نفر از مسولین شهرستان و مسئولین روستاهای مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. همچنین در گروه مردم محلی براساس سرشماری سال 1395 جمعیت سه روستای افرینه، پران پرویز و ولیعصر برابر با 4084 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 351 نفر به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی طبقه بندی شده انتخاب گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون دانکن و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که مهم ترین اثر گردشگری از نگاه مسئولین بر جامعه میزبان بر بعد اقتصادی با میانگین 544/3 است ولی از نظر مردم محلی بیشترین تأثیر بر بعد کالبدی با میانگین 224/3 است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بعد اقتصادی با مقدار اثر کلی 734/0 بیشترین تأثیر را بر توسعه روستایی جامعه میزبان داشته است و بعد کالبدی با مقدار اثر کلی 321/0 کم ترین تأثیر را داشته است. همچنین نتایج آزمون میزان اثرگذاری گردشگری بر ابعاد مختلف در روستاهای مورد مطالعه متفاوت بوده است.
ارزیابی شیوه های مدیریت آب کشاورزی در حوضه کوهستانی رودخانه کشکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
163 - 187
حوزه های تخصصی:
انتقال آب مناطق کوهستانی استان لرستان به سایر استان ها، ورود کشاورزان غیربومی به منطقه، در کنار وقوع خشکسالی باعث کاهش سطح آب رودخانه های استان لرستان و همچنین رودخانه کشکان شده است. این موضوع کشاورزانی را که از منابع آب سطحی برای کشاورزی استفاده می کنند، با مشکلاتی روبرو ساخته است. برای سازگاری با این چالش، مدیریت آب از موضوعات مهم است که می تواند به بهره وری بهینه آب کشاورزی کمک کند. هدف این مطالعه ارزیابی مدیریت آب کشاورزی در حوضه رودخانه کشکان در شهرستان پلدختر است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه است. پژوهش حاضر دارای دو جامعه آماری است. جامعه آماری اول کشاورزان حوضه رودخانه کشکان است که از طریق فرمول کوکران 354 کشاورز برای تحلیل های کمی انتخاب شد. جامعه آماری دوم شامل کارشناسان کشاورزی و مدیریت آب است که با روش نمونه گیری هدفمند 30 کارشناس برای تحلیل های کیفی انتخاب شد. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) و تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که استفاده از لوله برای انتقال آب، کاهش دفعات آبیاری، آبیاری در زمان تبخیرکم، سیمان زدن جوی های آب، لایروبی کانال های آب و استفاده از مخازن کوچک آب مهم ترین شیوه های مدیریت منابع آب کشاورزی در منطقه می باشند. نتایج کیفی نشان داد که اقدامات مهندسی، تکنولوژی، نهادی/مدیریتی، اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی مهم ترین اقداماتی است که می تواند جهت مدیریت بهینه آب کشاورزی در حوضه رودخانه کشکان از سوی کشاورزان مورداستفاده قرار گیرد.
امکان سنجی توسعه گردشگری تالابهای پلدختر بر اساس مدل تحلیلیSWOT
امروزه بهره برداری بهینه از امکانات و توان های بالقوه و بالفعل هر سرزمین در چارچوپ اهداف توسعه پایدار به صورت یکی از دغدغه های اصلی محلی، ملی و بین المللی در آمده است. گردشگری فعالیتی است که امروزه مورد توجه بسیاری از دولت ها قرار گرفته است و در حال حاضر یکی از پردرآمدترین بخش های اقتصادجهانی است. در این پژوهش به امکان سنجی توسعه گردشگری تالاب های شهرستان پلدختر بر اساس مدلSWOT که یک مدل تحلیلی اساساً یک ابزار برنامه ریزی استراتژیک است پرداخته شده است. این تحقیق در راستای این سوالات صورت گرفته است:دستیابی به پتانسیل ها و محدودیت های بالقوه و بالفعل در راستای توسعه گردشگری؟ ارایه استراتژی مناسب جهت توسعه پایدار گردشگری؟ جهت دستیابی به اهداف تحقیق، ابتدا با استفاده از روش ترکیبی (پیمانی، مطالعات میدانی) به تعیین پتانسیل ها و محدودیت های بالقوه و بالفعل منطقه مورد مطالعه که در راستای توسعه گردشگری زمینه مساعد یا بازدارنده دارند، به تنظیم پرسش نامه پرداخته شده است، نتایج بررسی نشان داد که در منطقه مورد مطاله تعداد 21 نقطه قوت داخلی و فرصت خارجی به عنوان مزیت های منطقه و تعداد27 نقطه ضعف داخلی و تهدید خارجی بعنوان تنگاهای امکان سنجی توسعه گردشگری در منطقه وجود دارد. از تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده چنین نتیجه گرفته شد که آستانه آسیب پذیری تالاب ها به خاطر گردشگری بودن بالاست و نیازمند بازنگری و ارائه سیاست های مناسب و استفاده از قابلیت ها و توانمندی های آن می باشد.
مکانیابی پهنه های اکوتوریستی شهرستان پلدختر در فصول سال بر اساس GIS با تأکید بر زاویه تابش خورشید
صعنت گردشگری به عنوان یکی از منابع درآمد و ایجاد اشتغال در سطح ملی و منطقه ای می تواند رهیافتی برای توسعه اقتصادی در قلمرو ملی باشد. یکی از منابعی که امروزه توجه برنامه ریزان در امر گردشگری را پیش از پیش به خود جلب کرده، اکوتوریسم هستند. شهرستان پلدختر به دلیل داشتن میراث های طبیعی مستعد، آثار و ابینه تاریخی، شرایط اقلیمی منحصر به فرد آب و هوای معتدل در دوره سرد سال، جاذبه تالاب های 11 گانه، آداب و رسوم و فرهنگ غنی و کهن از نظر اکوتوریسم و ژئوتوریسم دارای پتانسیل های مناسبی است. این پژوهش در راستای این سوال ها صورت گرفته است: بهترین زمان برای انجام فعالیت های اکوتوریستی در شهرستان پلدختر چه فصلی می باشد؟ در بین انواع فعالیت های اکوتوریستی کدام یک بیشترین پتانسیل را در شهرستان پلدختر دارند؟ جهت دستیابی به اهداف تحقیق، عوامل مورفولوژیک شیب، جهت شیب (مقدار تابش دریافتی در فصول مختلف)، ارتفاع و کاربری اراضی را به منظور بررسی امکان سنجی فعالیت های اکوتوریستی در منطقه بوسیله توابع Overlay از نوع هم پوشانی منطقی (Logical overlay ) و هم پوشانی اجتماعی، با یکدیگر ترکیب نموده تا پهنه های مناسب اکوتوریستی در فصول مختلف سال مشخص شده باشند. نتایج پژوهش نشان داد که از بین فعالیت های مختلف اکوتوریستی، فعالیت طبیعت گردی با 82/81درصد سطح شهرستان پلدختر بیشترین پتانسیل مناسب فعالیت اکوتوریستی را در شهرستان دارا می باشد. از لحاظ تغییرات روزانه پهنه های مناسب اکوتوریستی، به ترتیب موقع انقلاب تابستانی با 2 /10 درصد و هنگام اعتدالین با 3/3 درصد، بیشترین و کمترین نوسانات روزانه را داشته اند. بنابراین بهترین زمان برای فعالیت اکوتوریستی در شهرستان پلدختر موقع اعتدالین می باشد.
راهکارهای توسعه توریسم کوهستانی در شهرستان املش با مدل تحلیلی SWOT
مناطق کوهستانی در جهان به عنوان یکی از مقصدهای مورد علاقه گردشگران است. فقدان برنامه مناسب از سوی سازمان های ذی ربط و ناآگاهی گردشگران از پتانسیل های گردشگری روستاهای کوهستانی و عدم تمایل سرمایه گذاری بخش خصوصی در فقدان تأسیسات و تجهیزات مناسب برای گردشگران در محدوده های کوهستانی باعث گردیده است صنعت گردشگری در این مناطق دچار توسعه نیافتگی گردد. پژوهش حاضر در یکی از محدوده های کوهستانی استان گیلان و در راستای پاسخ گویی به این سوال بانجام رسیده که مزیت ها و محدودیت های توسعه توریسم در منطقه کوهستانی شهرستان املش کدامندو چه راهکارهایی جهت توسعه توریسم کوهستانی وجود دارد؟ با توجه به اینکه شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید و برنامه ریزی در جهت رفع محدودیت ها و تقویت مزیت ها و ایجاد تحولات اقتصادی و اجتماعی در منطقه از اهداف بارز این تحقیق است، بدین منظور مقاله حاضر با استفاده از روش پیمایش (توصیفی- تحلیلی)، مطالعات میدانی و تکمیل پرسش نامه توسط سه نمونه جامعه آماری (گردشگران، خانوار روستایی (مردم)، مدیران محلی) و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید در قالب عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، طبیعی و کالبدی و نهادی به شیوه SWOT به تدوین استراتژی های چهارگانه در جهت توسعه توریسم کوهستانی در شهرستان املش پرداخته است. مطالعات و بررسی ها نشان داد که با توجه به وجود نقاط قوت و فرصت در منطقه، میزان تهدیدها و ضعف ها نیز بسیار بالاست و منطقه به لحاظ توسعه گردشگری از سطح آسیب پذیری برخوردار است و توزیع و تخصیص مجدد منابع و برنامه ریزی درست و منطقی در سطح منطقه امری الزامی است.
مکان یابی بهینه صنایع تبدیلی و تکمیلی روستایی بخش مرکزی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
از جمله راهبردهای توسعه سکونتگاه های روستایی صنعتی کردن آن ها در قالب ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی اس ت. وجود این صنایع از راهکارهای توسعه اقتصادی نواحی روستایی است. انتخاب مکان بهینه آن با توجه به امکانات و قابلیت های موجود هر منطقه، می تواند نقش موثری در توسعه آن منطقه ایفا کند. هدف این مطالعه انتخاب مکان بهینه برای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش مرکزی شهرستان پلدختر می باشد. جامعه آماری کارشناسان جهاد کشاورزی و صنایع روستایی شهرستان پلدختر می باشند. 20 کارشناس به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه خبرگان (به صورت مقایسه زوجی) می باشد. برای انتخاب مکان بهینه از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) ، و برای تحلیل فضایی شاخص ها، از سیستم اطلاعات جغرافیا (GIS) استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین اهمیت شاخص ها به ترتیب مربوط به شاخص های دسترسی به منابع آب (173/0)، سودآوری اقتصادی (172/0)، دسترسی به مواد اولیه محلی (158/0) و همجواری با زمین های کشاورزی (156/0) می باشد. همچنین بهترین اولویت مکانی برای استقرار صنایع تبدیلی روستایی در منطقه مورد مطالعه بر اساس وزن گزینه های مورد نظر، مربوط به دهستان جایدر با مرکزیت سراب حمام (484/0) می باشد. به ترتیب مراکز روستایی مورانی (217/0)، واشیان (171/0) و پاعلم (128/0) در اولویت های بعدی قرار دارند. بنابراین برای مکان یابی صنایع تبدیلی، باید توجه بیشتری به شاخص های موثر و چگونگی ارتباط آنها در منطقه انجام گیرد، تا بیشترین هماهنگی بین عوامل را ایجاد کرد. چونکه مکان یابی بهینه صنایع روستایی می تواند نقش تعین کننده ای در استقرار، سوددهی و پایداری این صنایع داشته باشد، که نهایتا باعث توسعه معیشت خانوارهای روستایی گردد.