مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تغییر اقلیم
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه تغییرات بارش سالیانه تبریز با ناهنجاریهای دمایی کره زمین و شبیه سازی عددی آن با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق داده¬های مربوط به ناهنجاریهای دمایی کره زمین و بارش متوسط سالیانه ایستگاه تبریز در طی دوره آماری 1951-2005 استفاده شده¬اند. روشهای اصلی به¬کار¬ گرفته شده در این مطالعه عبارت است از روش تعیین ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مؤلفه روند سری¬های زمانی، رگرسیون خطی ساده و رگرسیون پولی¬نومیال به عنوان یک روش نیمه¬خطی و شبکه¬های عصبی مصنوعی. نتایج حاصل از کاربرد و تحلیل همبستگی پیرسون نشانگر همبستگی منفی و معکوس معنا¬داری بین بارش سالیانه تبریز و ناهنجاریهای دمایی کره زمین است. این به آن معنا است که غالباً با منفی¬شدن ناهنجاریهای دمایی کره زمین، بارش سالیانه تبریز افزایش¬پیدا کرده و ترسالی به¬وقوع می¬پیوندد و برعکس با مثبت شدن ناهنجاریهای دمایی کره زمین، متوسط بارش سالیانه تبریز کاهش پیدا کرده و خشکسالی به وقوع می¬پیوندد. تحلیل مؤلفه روند بلندمدت سری¬های زمانی نشان می¬دهد که در طول دوره آماری از بارش متوسط سالیانه تبریز کاسته می¬شود، اما روند ناهنجاریهای دمایی کره زمین روندی افزایشی از خود نشان¬می¬دهد. ارتباط بارش متوسط سالیانه تبریز با گرمایش جهانی نیز با استفاده از شبکه¬های عصبی مصنوعی شبیه¬سازی شده است. نتایج حاصل از کاربرد روشهای مختلف در این مطالعه نشان می¬دهد که روش شبکه عصبی مصنوعی در مقایسه با روشهای رگرسیون خطی ساده و رگرسیون نیمه خطی پولی¬نومیال درجه 6، روش شبیه¬سازی بهتر و دقیقتر است. روشهای مختلف شبکه¬های عصبی مصنوعی به¬کار گرفته شده در این مطالعه نشان¬ می¬دهد که روش پرسپترون چند لایه با 3 لایه مخفی و الگوریتم آموزش پس انتشار قابلیت بسیار عالی در پیش¬بینی همبستگی بین سری¬ها دارد.
روند شاخص های حدی دما و بارش در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به تغییرات اقلیمیدر سال های اخیر به علت پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و خسارات مالی مربوط به رویدادهای حدی جوی اهمیت زیادی پیدا کرده است. در اکثر مطالعات توجه به تغییر اقلیم فقط در صدد آشکارسازی روندهای پتانسیلی یا نوسانات در متوسط طولانی مدت علائم اقلیمی است؛ اما مطالعه تغییر پذیری و تغییر رفتار رویدادهای حدی جوی نیز مهم می باشد. برای بررسی رویدادهای حدی، شاخص های اقلیمیحدی برای داده های سطح زمین به وسیله گروه کاری آشکارسازی تغییر اقلیم سازمان هواشناسی جهانی و کمیته اقلیم شناسی و برنامه تحقیقاتی تغییر پذیری اقلیم و قابلیت پیش بینی معرفی شده است. در این مقاله روند این شاخص های حدی بر اساس سریهای زمانی روزانه دما و بارش ایستگاه تهران در دوره آماری 2003 ـ 1951 مطالعه شده است .علاوه بر این، توزیع دنباله های حدهای گرم و سرد و کاربرد شاخص ها در موارد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که شاخص های FD و ID یا شاخص های حدهای سرد روند کاهشی محسوسی دارند. از طرف دیگر روند دمای حداقل و دمای متوسط روزانه کاملاً افزایشی است و شیب مثبت دارد. این در حالی است که روند افزایشی دمای حداکثر شیب کمتری دارد. روند افزایشی حدهای گرم مانند 40T (دماهای حداکثر بالاتر از 40 درجه)، شاخص CDDو GDD و روند کاهشی HDD و DTR نیز در همة مدل های بکار گرفته شده در این مقاله بارز میباشد. شاخص های حدی بارش نیز روند کاهشی با شیب بسیار کم را نشان می دهد. توزیع دنباله های سری های زمانی، دمای حداقل و دمای متوسط هماهنگی زیادی با هم دارند و هر دو گرمایش متقارنی را نشان می دهند. از نتایج این تحلیل میتوان سناریوهایی برای مطالعه موردی مناطق مختلف در زمان وقوع رویدادهای حدی اقلیمی ارائه و پیشبینی کرد. واژگان کلیدی: تغییر اقلیم، رویدادهای اقلیمیحدی، شاخص های حدی، روند
مقایسه انتشار گازهای گلخانه ای در انواع نیروگاه های برق با استفاده از رویکرد LCA
حوزه های تخصصی:
هیچیک از سامانه های تولید برق فاقد اثرات زیست محیطی نیستند. اثرات زیست محیطی در کل مراحل زنجیره تولید انرژی برق شامل استخراج منابع، ساخت تجهیزات، حمل و نقل مواد، استفاده از برق و دفع زائدات رخ می دهد. برخی از اثرات عمده زیست محیطی همراه با تولید برق شامل آلودگی هوا (انتشار آلاینده های CO، NOx، SO، PM0، آلاینده های سمی نظیر جیوه و غیره)، انتشار گازهای گلخانه ای، استفاده از زمین، اثر بر اکوسیستم (فون و فلور)، اثر بر سلامت انسان می باشد. استفاده از روش ارزیابی چرخه حیات (LCA) به خوبی می تواند اثرات زیست محیطی در کلیه مراحل چرخه حیات تولید برق را مشخص کند. همچنین با استفاده از LCA می توان روش های مختلف تولید برق را از دیدگاه های زیست محیطی با یکدیگر مقایسه نمود. با توجه به اهمیت موضوع انتشار گازهای گلخانه ای و تغییر اقلیم در این مقاله به مقایسه انتشار گازهای گلخانه ای چرخه حیات فناوری های مختلف تولید برق (شامل نیروگاه های با سوخت فسیلی، نیروگاه های هسته ای، نیروگاه های فتوولتائیک، نیروگاه های بادی، نیروگاه های برق آبی و نیروگاه های زیست توده) پرداخته شده است.
تغییر اقلیم ، کاترینا و امنیت ملی
حوزه های تخصصی:
توفان سهمگین کاترینا دوشنبه 7 شهریور 1384 با سرعتی معادل 250 کیلومتر در ساعت سواحل جنوبی آمریکا در خلیج مکزیک را در نور دید و 3 ایالت لوئیزیانا الایاماومی سی سی پی موجب کشته شدن هزاران نفر و خسارات مالی فراوان شد. کاترینا هر چند یک بلای طبیعی بود اما ساخته دست بشری و عملکردهای نابهنجار بشر با محیط طبیعی و استفاده فراینده از گازهای گلخانه ای در کشورهای سنعتی بالاخص در آمریکا بوده است. در ادامه می توان چنین عنوان کرد که یکی از نتایج سیاسی وقوع کاترینا ایجاد اختلال در امنیت و نظم عمومی در طی وقوع این رخداد بوده است.
بازیابی تغییر اقلیم در نیمه غربی کشور با استفاده از تحلیل های آماری چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بازیابی وجود یا عدم وجود روند معنی دار تغییر اقلیم در نیمه غربی کشور می باشد. داده های ماهانه 16 متغیر اقلیمی در12 ایستگاه سینوپتیک برای دوره 50 ساله(2000-1951) استفاده گردیده است. داده ها شامل دو گروه متغیرهای دما و رطوبت می شوند. روش تحقیق مبتنی بر تحلیل آماری چند متغیره و مدل های پیش بینی باکس جنکینز می باشد. با توجه به محاسبه های صورت گرفته بر روی داده ها، متغیرهای دمایی بویژه میانگین حداقل دما، حداقل مطلق و دمای نقطه شبنم دارای روند تغییرات معنی دار ولی با جهت های متفاوت بودند(اصفهان، بوشهر، تهران و تبریز با روند افزایشی و اورمیه، خرم آباد و همدان با روند کاهشی)، با دقت در نتایج به دست آمده در ایستگاه های مختلف مجاورت با شهرهای بزرگ و موقعیت نسبی جغرافیایی در جهت روند تغییرات مؤثر بوده است. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده داده های رطوبت و بارش غالبا از روند تغییرات معنی دار ی برخوردار نیستند.
ارزیابی تاثیر تغییر اقلیم بر دما و بارش ایران در دهه های آینده با کمک مدل MAGICC-SCENGEN(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله شرایط اقلیم ایران در دهه های 2000، 2025، 2050، 2075 و 2100 با استفاده از خروجی دو مدل گردش عمومی جو HadCM2 و ECHAM4 و با در نظر گیری 18 سناریوی انتشار IPCC، مدل سازی شده است. از مدل MAGICC-SCENGEN برای ریزمقیاس نمایی داده های با قدرت تفکیک کم خروجی مدل های گردش عمومی استفاده شد. در این تحقیق به بررسی و مقایسه نتایج دو مدل HadCM2 و ECHAM4 پرداخته شده است. بر این اساس، نتایج مدل HadCM2 حاکی از کاهش بارش های ایران تا دهه 2100 به میزان 5/2 درصد است، در حالی که برای دوره مشابه در مدل ECHAM4 بارش های کشورمان به میزان 8/19 درصد افزایش یافته است. تحلیل منطقه ای نتایج مدل HadCM2 نشان می دهد که در دهه های آینده استان های مازندران، گلستان، خراسان شمالی، شمال خراسان رضوی و سمنان، تهران و بخش هایی از گیلان و قزوین با افزایش بارش مواجه خواهد شد، در حالی که مدل ECHAM4 برای مناطق مذکور کاهش بارش را پیش بینی کرده است. همچنین مدل HadCM2 برای نواحی جنوب شرق کشورمان شامل استان های هرمزگان، کرمان، بوشهر، جنوب فارس و بخش هایی از سیستان و بلوچستان کاهش بارش را پیش بینی کرده است، اما در مدل ECHAM4 مناطق مذکور در دوره مشابه با افزایش بارش مواجه خواهند بود. براساس بررسی های به عمل آمده، نتایج هر دو مدل بیانگر افزایش دمای تمامی استان های کشورمان در دهه های آینده است. این دو مدل تا دهه 2100 به طور میانگین افزایش دمای 3 تا 6/3 درجه سانتیگراد را برای کشورمان پیش بینی می کنند، که در این دو مدل توزیع مکانی افزایش دما با هم مطابقت دارند.
بررسی نقش و تاثیر تغییر اقلیم بر روی اقلیم آسایش شهر یزد با استفاده از مدل اوانز (EVANZ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی و توسعه ی شهرها به همراه افزایش شتابان جمعیت و توسعه ی فعالیت های صنعتی با مصرف بی رویه سوخت های فسیلی، آلودگی ها را بشدت افزایش داده است که عواقب آن در کوتاه مدت بروز بیماری های مختلف و در بلندمدت موجب تشدید برخی نوسانات اقلیمی و تاثیرات زیست محیطی آن، از جمله تغییر دوره های زمانی مطلوب از نظر اقلیم آسایش است. در این پژوهش با استفاده از داده های آب و هوایی 50 ساله (2006-1957) دما و رطوبت نسبی ایستگاه یزد و نیز بهره گیری از مدل اقلیم آسایش اوانز، ماههای مطلوب برای آسایش فیزیولوژی انسان در 5 دوره ی ده ساله تعیین و روند خطی این تغییرات برای ده سال بعد که مقارن با سال 2016 می باشد، پیش بینی گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روند دمایی در ایستگاه یزد در حال افزایش بوده و اکثر ماهها روند گرمایش دارند، بطوری که انتظار می رود در آینده ی نزدیک، ماههای سرد شرایط مساعدتری جهت آسایش و راحتی فیزیولوژی برای انسان داشته باشند و متقابلاً در ماههای گرم تنش گرما، ازدیاد مشخصی یابد.
بررسی تغییر برخی عناصر اقلیمی در سواحل شمالی خلیج فارس با استفاده از آزمون کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور آشکارسازی تغییر اقلیم در سواحل شمالی خلیج فارس، داده های مربوط به 5 پارامتر دمای حداقل، دمای حداکثر، دمای میانگین، رطوبت نسبی و بارش سه ایستگاه سینوپتیک بندرعباس، بوشهر و آبادان در یک دوره آماری پنجاه ساله(1956-2005) انتخاب و سپس کلیه این دادهها در یک پایگاه اطلاعاتی شامل 130 ماتریس(26×5) در محیط نرمافزار MATLAB وارد شدند و با استفاده از آزمون 12د„''> کندال و از طریق برنامهنویسی در نرمافزار مربوطه، روند تغییرات آنها بررسی گردید . نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییرات دمای میانگین در هر سه ایستگاه، مشابه با روند تغییرات دمای حداقل آنهاست و آنچه موجب افزایش دمای میانگین ایستگاههای منطقه شده، بیشتر دمای حداقل بوده است. همچنین رطوبت نسبی در هر سه ایستگاه مذکور، بیشتر یا دارای روند نزولی معنیدار و یا فاقد روند معنیدار است که این روند در ماههای گرم سال آشکارتر است. در مورد پارامتر بارش، فراوانی روندهای معنیدار نزولی در ایستگاههای مورد مطالعه دیده می شود و هیچگونه روند صعودی معنیداری در آنها مشاهده نمیشود
مطالعه جابه جایی هسته های زمانی و مکانی دماهای حداقل در غرب و شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر آب و هوا، یکی از چالش های برجسته سده جاری است. در این میان تغییرات دما به عنوان پایه ای ترین عنصر آب و هوایی هر ناحیه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه، فرضیه جابه جایی هسته های زمانی و مکانی موج های هوای سرد در قالب پایین ترین دماهای ماهانه برای ناحیه کوهستانی غرب و شمال غرب ایران بررسی شد. در جهت دستیابی به این هدف، داده های پایین ترین دماهای ثبت شده ماه های نوامبر تا می برای یک دوره 30 ساله (2005-1976) برای 11 ایستگاه منتخب از سازمان هواشناسی کشور دریافت گردید. سپس با انتخاب موج های شاخص سرماهای سالانه که بر پایه معیارهایی همچون حداقل چهار ایستگاه در قالب یک گروه دارای پایین ترین دماهای حداقل و همچنین دو روز فاصله میان موج انتخاب شده با گروه ایستگاه های قبل، جابه جایی های زمانی و مکانی موج های سرما و روند تغییرات آنها بررسی شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که: یک جابه جایی در هسته های مکانی موج های شاخص سرما در طول دوره مورد مطالعه (2005-1976) از عرض های جغرافیایی حدود 35 درجه به سمت عرض های جغرافیایی بالاتر از 36 درجه انجام شده است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل روند هسته های زمانی موج های شاخص نیز نشان دهنده از یک جابه جایی در هسته های زمانی وقوع سرماهای شدید در غرب و شمال غرب ایران است؛ بدین صورت که هسته های زمانی شاخص سالانه ازاوایل ماه فوریه و اواخر ماه ژانویه به سوی اوایل ماه ژانویه و حتی اواخر ماه دسامبر جابه جایی نشان می دهند، اما شایان ذکر است که این جابه جایی ها در سطح احتمالاتی 5 درصد تأیید نشده است. نکته دیگری که از این پژوهش منتج گردیده، این است که با توجه به جابه جایی هسته های مکانی و زمانی موج های سرماهای شاخص در غرب و شمال غرب ایران، دمای موج های شاخص روندی کاهشی داشته اند؛ یعنی به سمت سردتر شدن سوق پیدا کرده اند.
بررسی تغییرات اقلیمی شهر یزد در رابطه با توسعه شهری و منطقه ای
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم یکی از مسایل مهم زیست -محیطی به شمار می رود که مطالعات زیادی را به خود اختصاص داده است. شهر یزد، از جمله شهرهای واقع در منطقه خشک است که در سالهای اخیر به دلیل افزایش کارخانجات صنعتی و آلودگی هوا، ناهنجاریهای اقلیمی درخور توجهی را تجربه کرده است. به دلیل اهمیت این موضوع، این تحقیق بر آن است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مدل رتبه ای من- کندال به مطالعه تغییرات عناصر اقلیمی شامل حداقل، حداکثر و متوسط دما، بارش، رطوبت و ابرناکی ایستگاه یزد در طول دوره آماری 2005-1953 پرداخته، ضمن مشخص نمودن زمان تغییرات ناگهانی و روند احتمالی در وضعیت اقلیمی شهر و منطقه، راهکارهایی را ارائه نماید. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که با توجه به مطابقت روند های دما و بارش، از سال 1997 به بعد، وضعیت خشکی در منطقه حاکم و روز به روز بر شدت آن افزوده شده است. وجود چنین روند خشکسالی فزاینده ای در منطقه یزد، کار برنامه ریزان شهری را تا حدودی محدود و سخت می کند که باید برای احتراز از این خشکسالی و پیامدهای دیگر آن، برنامه های توسعه شهری و منطقه ای در راستای مقابله با بحران و به صورت مدیریت ریسک جهت یابی شود
ضرورت توسعه بیمه کشاورزی زیستی با توجه به آسیب پذیری کشور ایران در برابر تغییر اقلیم
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم در عصر حاضر به عنوان مهم ترین تهدید برای توسعه پایدار مطرح است؛ زیرا به منابع طبیعی، منابع پایه، محیط زیست، سلامت انسان، امنیت غذایی، فعالیت های اقتصادی و... آسیب رسانده و حیات انسان روی کره زمین را با خطر جدی مواجه ساخته است. در حدود دهه 70 میلادی، این مبحث مورد توجه محافل علمی قرار گرفت و دانشمندان درباره افزایش میزان گازهای گلخانه ای در جو زمین هشدار دادند. طی دو دهه اخیر، به دلیل تلاش بیشتر کارشناسان و فعالان محیط زیست، توجه بیشتری به این مسئله معطوف شده و نشست های گوناگونی پیرامون آن تشکیل شده است. پتانسیل کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در کشور به دلیل فرسودگی صنایع مصرفکننده حامل های انرژی بالاست. در بخش انرژی، سیاست های اصلی مبتنیبر تولید برق با استفاده از فناوریهای پاک و پربهره و نیز پالایشگاه های دوستدار محیط زیست، بهینه سازی فناوری وسایل نقلیه و ناوگان حمل ونقل عمومی و استفاده از لوازم برقی و ساختمان های با بهره وری بیشتر است. به همین ترتیب در بخش غیرانرژی استراتژیهای کاهش شامل مدیریت مزارع و ترویج دامداری مدرن، محافظت از جنگل ها و سایر منابع طبیعی، کنترل مضاعف و تصفیه پساب ها، مدیریت مواد زائد و بازیافت آنهاست. در مقیاس جهانی، جنگل داری و کشاورزی (ازجمله دامپروری و آگروفورستری) پتانسیل بالایی را برای جذب کربن دارند که با اعمال روش های مدیریتی میتوان تأثیرات قابل توجهی را از این طریق به دست آورد. از جمله این روش های مدیریتی میتوان به کشاورزی زیستی (ارگانیک، آلی) اشاره کرد که تأثیر بیشتری بر جذب کربن دارد. کشاورزی زیستی از روش های بسیار قدیمی کشاروزی است که بشر در طول قرن های گذشته با آن آشنا بوده ولی رشد سریع جمعیت، افزایش فرهنگ مصرف و عدم تعادل بین تولید و مصرف باعث شد که کشاورزی صنعتی جایگزین کشاورزی سنتی شود. در این مقاله ابتدا خلاصه ای در مورد تغییر اقلیم، وضعیت کشور ایران و نقش کشاورزی زیستی در کاهش تغییر اقلیم توضیح داده شده و سپس به عوامل مهم در تنظیم بیمه نامه های مخصوص کشاورزی زیستی و ریسک های خاص این نوع کشاورزی، با نگاهی به تجربه دیگر کشورها، اشاره شده است.
مغزه های یخی رمزگشای رازهای اقلیم گذشته
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی دوره پنجم پائیز و زمستان ۱۳۸۴ و بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۶ و ۷
حوزه های تخصصی:
درک سیستم زمین و بویژه اقلیم آن، یکی از دغدغه ها و چالش های فکری عمده در مقابل دانشمندان است. فرایندهای تاثیر اقلیم، مکانیزم های عمل-کننده و واکنش های آنها، به نسبت اهمیت آنها پیچیده بوده و کمتر درک می شوند. از آنجایی که گزارشات ناشی از فرایندهای اقلیمی در سال های اخیر تاریخ زمین، صرفاً متاثر از دخالت ها و فعالیت های انسانی در طبیعت بوده است، گزارش های مربوط به اقلیم در گذشته برای پیشرفت درک علمی -سیستم های اقلیمی محلی، منطقه ای و جهانی حائزاهمیت فراوانی می باشد. در این زمینه، مغزه های یخی بیشترین توان تجزیه و تحلیل و بررسی جو گذشته را فراهم می کند که در این مقاله به تجزیه و تحلیل آن به عنوان راهنمایی جهت نتیجه گیری از اقلیم در گذشته پرداخته شده است .
تحلیل روند دما در برخی از ایستگاه های مناطق خشک و نیمه خشک کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم و افزایش دما از مسایل مهم زیست محیطی بشر به حساب می آید. با بررسی روند تغییرات میانگین دمای هوا می توان تغییرات اقلیمی در منطقه را ردیابی نمود. پژوهش های انجام شده در جهان به طور عمده بیانگر افزایش تدریجی دمای متوسط است. در این تحقیق به منظور شناسایی تغییرات زمانی پارامتر های دمایی (حداقل، حداکثر و متوسط) از مشاهدات 10 ایستگاه سینوپتیک در دوره 1384-1335 در مناطق خشک و نیمه خشک کشور استفاده شده است. در این تحقیق از روش رگرسیون خطی و نیز با توجه به ماهیت غیرخطی بودن عناصر اقلیمی از روش نا پارامتریک من-کندال بهره گرفته شده است، که معنیداری در هر دو روش، نتایج تقریباً یکسانی را نشان می دهد.
نتایج در دوره ی مشترک آماری نشان داد که در دمای حداکثر، حدود 70 درصد ایستگاه ها و در دمای متوسط و حداقل حدود 90 درصد ایستگاه ها شاهد روند معنیدار مثبت سالانه بودند. بیشترین تغییرات در بین پنج دهه ی مورد مطالعه، به میزان 49 درصد در دهه های سوم و چهارم به وقوع پیوسته است. روند افزایشی دما به خصوص برای میانگین های ماهیانه دمای حداقل شبانه مشهودتر بود. نتایج نشان داد که استثنائاً در شهر بیرجند، در بعضی ماه ها روند معنی دار منفی به وقوع پیوسته است.
بررسی تغییرات کمینه ها و بیشینه های سالانه دما در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از آزمون آماری – گرافیکی من- کندال که یکی از روش های پیشنهادی سازمان هواشناسی جهانی برای تحلیل سری های زمانی است روند تغییرات میانگین دمای حداقل و حداکثر سالانه در ایران بررسی می شود. برای بررسی این روند و دستیابی به یک الگوی مناسب در این زمینه، داده های مربوط به دو متغیر فوق برای 44 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در یک دوره آماری 40 ساله (2008-1969) از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بیشتر گستره ایران، هم شاهد تغییرات در میانگین دماهای حداکثر و هم حداقل بوده است؛ اگرچه این تغییرات در گستره ایران به یک شکل و اندازه نبوده است. 28 ایستگاه در گستره ایران زمین که در غرب، شمال غرب، جنوب غرب، شمال شرق و مرکز ایران بوده اند، دارای تغییرات افزایشی در میانگین دماهای حداکثر بوده اند که همگی این افزایش ها در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار بوده اند. از میان ایستگاه های باقیمانده، دو ایستگاه چابهار و تربت حیدریه دارای روند کاهشی بوده اند و در بقیه ایستگاه ها تغییراتی مشاهده نشده است. نوع تغییرات رخ داده نیز همگی از نوع تغییرات ناگهانی و بیشتر آن هم در دهه سوم (1998-1989) به وقوع پیوسته است. از 33 ایستگاهی که افزایش در میانگین دماهای حداقل در آنها مشاهده گردیده است، 19 مورد دارای تغییراتی از نوع روند و بقیه از نوع تغییرات ناگهانی بوده است. این تغییرات افزایشی بجز در قسمت های کوچکی از غرب، جنوب غرب، جنوب و یک ایستگاه در شرق ایران در دیگر قسمت های ایران مشاهده گردیده است. دو ایستگاه فسا و شهرکرد نیز دارای روند کاهشی در دماهای حداقل بوده اند و در بقیه ایستگاه های باقیمانده روندی مشاهده نشده است. از لحاظ زمانی هم بیشترین تغییرات رخ داده در دهه سوم رخ داده است. میانگین حسابی آماره های آزمون من – کندال برای دماهای حداکثر 24/0 و برای میانگین دماهای حداقل 4/0 بدست آمد که حاکی از تقریباً دو برابر بودن تغییرات در میانگین دماهای حداقل در مقایسه با میانگین دماهای حداکثر است.
آشکارسازی تغییرات سهم دوام های روزانه ی بارش در تأمین روزهای بارشی و بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، جهت فهم تغییرات سهم دوام های روزانه ی بارش در تأمین روزهای بارشی و بارش ایران، سهم سالانه و ماهانه ی داوم های 1، 2 و 3 روزه مورد ارزیابی قرار گرفته است. این داوم ها به ترتیب مهم ترین دوام های بارش ایران محسوب می گردند و تغییرات احتمالی در نقش آنها شواهدی بر تغییر اقلیم بارش ایران می باشد. نتایج این پژوهش بر اساس داده های شبکه ای بارش روزانه ی ایران در دوره ی 1340 تا 1382 شمسی استوار است. ارزیابی روند سری ها به کمک آزمون های پارامتریک رگرسیون خطی و ناپارامتریک من-کندال و سنس استیمیتور شواهدی آشکار ساخت که حاکی از تغییر بارش ایران می باشد. سهم سالانه ی دوام هایی 1، 2و 3 روزه در تأمین روزهای بارشی و بارش گستره ی دارای روند ایران، به ترتیب کاهشی، افزایشی و افزایشی بوده است. مساحت گستره ی بدون روند در داوم های 1، 2و 3 روزه نیز افزایشی است. در تأمین روزهای بارشی گستره ی دارای روند ایران، سهم دوام های یک روزه در ماه های اردیبشهت، فروردین و اسفند کاهشی و سهم دوام های دو روزه در ماه آذر افزایشی بوده است. در تأمین بارش نیز سهم دوام های یک روزه در ماه های فروردین و اردیبهشت کاهشی و سهم دوام های دو روزه در ماه های آذر، دی و بهمن افزایشی بوده است.
آشکارسازی تغییرهای زمانی- مکانی عناصر دما و بارش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، تغییرهای اقلیمی (دما و بارش) را در کل محدودة ایران بررسی و ارزیابی کرده ایم. به همین منظور، به محاسبه و تحلیل میانگین بارش، میانگین دما و حداکثر و حداقل دما پرداخته ایم. ایستگاه های مورد مطالعه برمبنای طول دورة آماری و درستی داده های آماری از چهل ایستگاه در دوره زمانی 1966- 2005 به طول چهل سال است. برای انجام تحلیل ها از روش بررسی آزمون آماری- گرافیکی من کندال و میانگین متحرک پنج ساله استفاده کرده ایم. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد زمان شروع بیشتر تغییرها، ناگهانی و از نوع روند و نوسان است. در بیشتر ایستگاه ها، در متغیرهای دما یعنی میانگین دما، حداکثر و حداقل دما، روند مثبت و بارش، روند منفی را نشان می دهد. در منطقه های جنوبی کشور، روند منفی بارش در ماه های گرم سال، یعنی می تا سپتامبر به وضوح دیده می شود و روند مثبت دماها در ماه های مختلف در منطقه های گوناگون ایران پراکنده شده است؛ همچنین زمان و نوع تغییرها در متغیرهای دما و بارش حاکی از تغییرهای ناگهانی افزایشی و کاهشی است. در متغیرهای حداقل و حداکثر دما در ماه های مختلف سال، تغییرهای ناگهانی افزایشی به وضوح دیده می شود. در جنوب کشور، تغییرهای ناگهانی کاهشی بارش بیشترین گسترش را دارد.
اثرات بالقوه ی تغییر اقلیم بر کشاورزی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های آینده، تغییر اقلیم بر امنیت غذایی و آب اثر خواهد گذاشت و شواهد محکمی مبنی بر این که کشورهای در حال توسعه متحمل فشار ناشی از پیامدهای زیان بار تغییر اقلیم می شوند، وجود دارند. بخش کشاورزی به دلیل وابستگی اش به وضعیت منابع آب و درجه حرارت، آسیب پذیرترین بخش نسبت به تغییر اقلیم است. در نتیجه، مهم است که اثرات تغییر اقلیم بر کشاورزی و منابع طبیعی در کشورهای در حال توسعه شناخته شود. هدف این مطالعه برآورد اثرات بالقوه ی تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی استان فارس است. به این منظور مطالعه ی حاضر در سه بخش سازماندهی شده است. در بخش اول، داده های سری زمانی مربوط به عملکرد محصولات، متغیرهای اقلیمی و غیر اقلیمی، طی دوره ی زمانی 21 ساله (84 - 1367) برای تخمین توابع پاسخ عملکرد، استفاده شدند. در بخش دوم، به منظور بررسی اثر فیزیکی سناریوهای گوناگون از معادلات عملکرد استفاده شد. در بخش آخر، به منظور شبیه سازی تغییرات عملکرد تحت سناریوهای گوناگون تغییر اقلیم از یک مدل برنامه ریزی قیمت درون زا استفاده شد. شانزده ترکیب از سناریوهای تغییر اقلیم گوناگون که 0، 27/0، 54/0، 35/2 درجه سانتی گراد برای درجه حرارت و 13-، 5/6-، 0، 20+درصد برای بارندگی را شامل می شدند، بر اساس یافته های مطالعه ی روان (۳) ساخته شد. نتایج نشان داد که درجه حرارت و بارندگی اثری معنی دار و غیر یکنواخت بر عملکرد محصولات بر جای می گذارند. نتایج تطبیقی نشان داد که اثرات رفاهی تغییر اقلیم در بیشتر موارد مثبت بودند و اثرات آن بر تولید کنندگان خیلی معنی دارتر از مصرف کنندگان بود. اگر کاهش بارندگی با عدم تغییر درجه حرارت همراه باشد رفاه جامعه تا 5/1درصد کاهش پیدا می کند، اما رفاه در گرم ترین و مرطوب ترین سناریو تا 13درصد افزایش پیدا می کند. در نهایت مشخص شد که درجه حرارت در تغییر رفاه جامعه، فاکتور مؤثرتری از بارندگی است.
اثرتغییر اقلیم منطقه ای بر نیاز آبی غلات دیم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بدنبال شبیه سازی اثر گرمایش جهانی بروی نیاز آبی غلات دیم(پاییزه) در مناطق مختلف ایران می باشد. در این تحقیق برای شبیه سازی مولفه های آب و هوایی تا سال 2100 از مدل MAGICC/SCENGEN 5.3 استفاده گردید. در این پژوهش برای شبیه سازی تغییر اقلیم آینده از نتایج مدلINMCM-30 برای دما و ترکیب دو مدل GISS—EH و CNRM-CM3 برای بارش استفاده گردیده و از سناریوی واحدی بنامp50 که میانگین سناریوی SRES یا سناریوهای انتشار می باشد استفاده گردد. نتایج روند تغییرات دما در دوره های مشاهداتی گویای افزایش دما در هر دهه برای اکثر نواحی آب و هوایی ایران می باشد. اما این افزایش معنادار در مولفه حداقل دما از شتاب بیشتری برخوردار بوده است. پروژه شبیه سازی دما تا سال 2100 نشان دهنده افزایش میانگین دمای ایران به میزان 4.25 درجه سانتیگراد نسبت به میانگین درازمدت 1961 تا 1990 است که این افزایش دما برای تمام فصول مشاهده می گردد. قابل ذکر است که علی رغم افزایش36 درصدی بارش سالانه کشور تا سال 2100 نسبت به میانگین دراز مد 1990-1961، نسبت به روند صعودی دما پتانسل تبخرپذر بالا برده و تکافوی نیاز آبی را نخواهد کرد. نتیجه اینکه کمبود آب در دوره رشد غلات دیم (پاییز تا بهار) از5.2 درصد در سال 1980 به 23 درصد در سال 2050 و در نهایت به 38 درصد در سال 2100 منتهی خواهد شد.
بررسی روند تاریخ آغاز و خاتمه آستانه های بارش 1/0 و 5 میلی متر در ایستگاه-های منتخب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند گرم شدن کره زمین در طی قرن گذشته علاوه بر اثراتی که بر میزان هریک از عناصر جوی داشته بر زمان رخداد هر یک از عناصر جوی در طول سال زراعی نیز میتواند تأثیرگذار باشد. به منظور بررسی تغییرات احتمالی در سریهای زمانی تاریخ گذر آغاز و خاتمه آستانههای بارش 1/0 و 5 میلیمتر در سطح کشور و تشخیص نوع و جهت روند آنها، از دادههای بارش روزانه 29 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک کشور با دوره مشترک 45 ساله (2006-1962) استفاده به عمل آمد. تاریخ آغاز و خاتمه آستانههای بارش 1/0 و 5 میلیمتر بیشتر، بر اساس سال زراعی به صورت کدبندی ژولیوسی استخراج گردید. همگنی سریها به وسیله آزمون ران-تست تعیین و به روش خود همبستگی بازسازی دادههای مـفقود انجام پذیرفت. از آزمون رتبـهای من-کنـدال تصادفی بودن دادهها آزمایش و سریهایی که درسطح اطمینان 95 درصد دارای تغییر یا روند بودند شناسایی گردید، از آزمون گرافیکی من-کندال و میانگین متحرک 5 ساله، نوع و زمان آغاز روند مشخص و میزان تغییرات بر حسب روز محاسبه گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در تاریخ آغاز و خاتمه آستانههای بارش برخی از ایستگاهها روند وجود دارد، در برخی از ایستگاهها تاریخ آغاز بارش به سمت جلو و در برخی از ایستگاهها به طرف عقب جابجا گردیده است و طول دوره بارش نیز در برخی از ایستگاهها کاهش یافته است.