ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
۱۳۰۱.

«اقلیت شدن» در بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوف کور صادق هدایت میل شدن ژیل دلوز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۷ تعداد دانلود : ۹۴۹
بوف کور ظرفیت های متفاوتی در بررسی های ادبی دارد که از جمله آنها می تواند بررسی آن براساس دیدگاه های دلوز و گتاری باشد. اندیشه های ژیل دلوز، فیلسوف معاصر فرانسوی، در زمینه های علمی، فلسفی، هنری، نگرشی متفاوت پدید آورده است. از جمله میتوان به نظریه میل اشاره کرد که بر پایة آن، سرمایه داری میل و تمنای افراد را کانالیزه، و به فضای روانی- اجتماعی ویژه ای که قابل نظارت و کنترل باشد هدایت می کند تا زمینه بازتولید افراد را فراهم سازد. از دیدگاه دلوز هدف داستان این است که میل را رها نماید. آن هم با از هم گسیختن غل و زنجیرهایی که بر آن اند تا ما را به شیوه های خاصی از اندیشیدن مقید سازند. «اقلیت شدن»، از جمله از هم گسیختن همین قید و بندهاست تا با قلمروزدایی ها قلمروهای متعارف را از میان بردارد. این مقاله با تکیه بر نظریه «اقلیت شدن» ژیل دلوز به خوانش داستان بوف کور هدایت می پردازد و مشخص می کند که اثر حاضر از کدام ماشین های اجتماعی برمی آید، چه چیزهایی را در می نوردد و چه مرزهایی را مخدوش می کند.
۱۳۰۲.

پیشگامان بلاغت فارسی در شبه قاره هندوستان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شبه قاره بلاغت فارسی فقیر دهلوی آزاد بلگرامی جام هروی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۲ تعداد دانلود : ۴۹۴
بدون تردید شبه قاره هندوستان در غنا و ترویج زبان و ادبیات فارسی سهم انکارناپذیری داشته و آثار ماندگاری در حوزه های مختلف ادبیات به ویژه حوزه بلاغت فارسی خلق کرده است که با نوعی خلاقیت و ابتکار منحصربه فرد همراه بوده است. در این مقاله کوشیده ایم با تکیه بر چند اثر بلاغی برتر شبه قاره مانند جامع الصنایع و الاوزان سیف جام هروی و سبحه المرجان و غزلان الهند آزاد بلگرامی و حدایق البلاغه فقیر دهلوی این نکته را تبیین کنیم که این سه اثر برخلاف دیگر آثار بلاغت اسلامی که تا حدودی متأثر از اندیشه های یونانی بوده اند، عمدتاً تحت تأثیر بلاغت سانسکریت به رشته تحریر درآمده اند. همچنین نشان داده ایم که سه اثر نه تنها دربرگیرنده معیارهای نظری زیباشناسی و عناصر ادبی هستند بلکه نوعی نقد عملی را نیز دربرگرفته اند و در پایان به مهم ترین اشتراک های این آثار اشاره شده است.
۱۳۰۳.

تحلیلی بر دو رمان از محمدرضا بایرامی با نظری به اندیشه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی میشل فوکو بایرامی تکثّر گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۴ تعداد دانلود : ۶۹۲
محمدرضا بایرامی از نویسندگان توانمند معاصر است که دورمان او «پل معلّق» و «مردگان باغ سبز» به دلیل پرداختن او به عوامل برون زبانی مثل بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، تکثرگفتمانی را بین نسل ها و عصرهای متفاوت به لحاظ پیوند لاینفک این عوامل با ایدئولوژی و پیوند رمان ها با بافت اجتماعی و تاریخی، زمینه تحلیل گفتمان انتقادی را فراهم کرده است. از دو رمان وی «پل معلّق» جنبه روان شناختی و «مردگان باغ سبز» جنبه تاریخی و جامعه شناختی قوی تری دارند و موضوع اصلی رمان دوم او، جستجوی هویّت است. یکی از نظریه پردازان معروف در تحلیل گفتمان انتقادی میشل فوکوست که ظاهراً بایرامی در این دورمان از اندیشه او بهره گرفته است با این تفاوت که غرض وی همچون فوکو، از واژه «ایدئولوژی»، هر نظام فکری و گفتمان مسلّط، منهای اندیشه های متافیزیکی و تجربه قدسی نیست. پرسش محوری نگارنده در این پژوهش، میزان تأثیر پذیری بایرامی از نظریه فوکو و توانایی وی در خلق تکثّر گفتمان است و در نهایت با تجزیه و تحلیل این دورمان به شیوه توصیفی-تحلیلی، نشانه های تکثّر گفتمان را از منظر زبانی، روان شناختی، جامعه شناختی و ایدئولوژیکی برمی شمارد.
۱۳۰۴.

غلبه تیپِ مذهبیِ مزوّر، نمودی از فهم ناروا از دین در رمان اجتماعی (با تامّل در نمونه های برجسته)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی رمان اجتماعی تیپ مذهبی ریاکار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
تعداد بازدید : ۹۴۳ تعداد دانلود : ۶۴۵
رمان های اجتماعیِ پس از مشروطه، محصول جامعه دوره گذر از سنت به تجدد و میل به رهایی مطلق از سنت های گذشته بود. در غالب این رمان ها دین به عنوان شالوده سنن گذشته، آماج بیشترین انتقادها قرار گرفت. رمان نویسان این دوره در پی آن بودند که فرد را در جامعه، نزدیک به آنچه در عالم واقع اتفاق می افتد، به تصویر بکشند؛ اقتضای واقع گرایی ارائه تصویری است که خوبی ها و هنجارها را نیز در کنار ناروایی ها و پلشتی ها بنمایاند. مسئله این است که نویسندگان در تصویری که از طیف مذهبی جامعه در قالب داستان بازنموده اند، صرفا بر روی بخشی از این طیف، یعنی شخصیت های منفی و متظاهر تمرکز کرده و عملاً خصوصیات آنها را به دیگر تیپ های مذهبی تعمیم داده اند. آنها در این بین تیپ مذهبیِ دین دارِ راستین را تقریباً نادیده انگاشته اند. در قریب به اتفاقِ مواردی که شخصیتی مذهبی در رمان های اجتماعی حضور دارد، کانون تمرکز، رفتارهای منفی، گناه آلود و ریاکارانه اوست؛ از این رهگذر آثار مذکور غالبا از نوعی پیش داوری نسبت به مذهب رنج می برد. به نظر می رسد، در پدید آمدن چنین ذهنیتی تأثیر نوع نگاه غربی به دین در مفهومِ کلیسایِ خردگریز و علم ستیزِ قرونِ وسطایی که دین را در هیئتی منفور و تیره می دید، نمی تواند بی تأثیر باشد؛ نگارنده با مطالعه آثار داستان نویسان بزرگ نیمه نخست سده حاضر، تیپ های مذهبی شاخص را انتخاب کرده و در قالب چهار تیپِ روحانی، مذهبی غیر روحانی، زنان مذهبی و تیپ های غیر مذهبی متظاهر به مذهب، به صورت تحلیلی بررسی کرده است. بررسی مولفه های شخصیتی تیپ های مذکور نشان داد که نگاه منفی به تیپ های مذهبی و تعمیم صفات تیپ مذهبی ریاکارِ گناه آلود به دیگر طیف های مذهبی، تقریباً در همه داستان های این دوره، با اندکی تفاوت در شدت و ضعف، یک امر شایع است.
۱۳۰۵.

مردمی یا مرد، می نقد و تحلیل بیتی از رودکی سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک شناسی تصحیح متن دستور تاریخی دیوان رودکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۹ تعداد دانلود : ۶۱۵
رودکی سمرقندی از سرآمدان قلمرو شعر پارسی در سده سوم و چهارم هجری است که از انبوه اشعار او تنها حدود هزار بیت، آن هم به گونه پراکنده و برگرفته از میان آثار دیگر به دست ما رسیده است. فقدان نسخه کهن و اصیل، فاصله زمانی، دگرگونی های زبان فارسی، ضبط های مختلف منابع ثانوی و ... سبب شده است تا قرائت و مفهوم برخی از همین بیت های اندک این شاعر دشوار و دیریاب گردد. در این جستار قرائت های گوناگون و معانی ارائه شده مصححان از یک بیت از خمریّه مشهور رودکی به روش مقایسه ای تحلیلی نقد و بررسی شده است. حاصل پژوهش بیانگر آن است که بر اساس موازین سبک شناسی، قواعد دستور تاریخی زبان فارسی، شواهد درون متنی و شواهد برون متنی قرائت متعارف بیت رودکی مقرون به صحت نیست. در نهایت، این مقاله ضبط صحیح بیت را پیشنهاد کرده، معنا و تفسیر آن را با این قرائت به دست داده است.
۱۳۰۶.

شعر العلامة السید محمد حسین فضل الله فی ضوء النقد البنیوی (قصائد من دیوان فی دروب السبعین نموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: السید محمد حسین فضل الله فی دروب السبعین النقد البنیوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۹۱۶ تعداد دانلود : ۹۰۵
یحظى دیوان فی دروب السبعین للعلامة السید محمد حسین فضل الله بأهمیة خاصة بقصائده الکلاسیکیة والحدیثة ولغته الصوفیة والشعور المتقد تجاه رؤیة الخالق والتأمل فی حصیلة العمر. إن ما کان مؤثراً فی نقل رسالة الشاعر هو الصور البیانیة وبنیة القصیدة. تحاول البنیویة (structuralism) شق طریقها فی سبیل الکشف عن العلامات الجدیدة وفهم العلاقات الداخلیة للعمل الأدبی. تحاول هذه المقالة التطرق إلى سیرة العلامة السید محمد حسین فضل الله وقریحته الشعریة والتعریف بدیوانه، إضافة إلى دراسة أسس النقد البنیوی فی بعض قصائده. لأجل ذلک، ستعنی المقالة بمستویین من مستویات اللغة الشعریة هما المستویات الخارجیة التی تمثل الوزن والقافیة الشعریة والبنیة الصوتیة والکلامیة والنحویة والترکیبات الحدیثة والمستویات الوسطی التی تتناول الصور الشعریة والعلامات والرموز مع الإشارة إلى الشواهد والأمثلة. یحاول هذا البحث تقدیم شرح أدق للأشعاربافتراض وجود نوع من الوحدة بین البنیة والمضمون.
۱۳۰۷.

تحلیل برشتی از داستان ""خانه های شهر ری"" غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساعدی برشت فاصله گذاری خانه های شهر ری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۰ تعداد دانلود : ۸۷۲
برتولد برشت از نظریه پردازان تئاتر است. او تئاترش را نقطة مقابل تئاتر ارسطویی می داند. او با معرفی تئاترش به نام تئاتر حماسی به فکر ایجاد اختلال در پذیرش رضامندانة جهان از سوی تماشاگران بود و بدین سبب از تمهیداتی برای رسیدن بدین مقصود استفاده کرد که فاصله گذاری نام دارد. او با خلق شخصیت های شگفت انگیز مانع هم ذات پنداری مخاطب با بازیگر می شود. اگرچه نظریة او مربوط به نمایش نامه است، می توان در داستان هم از آن استفاده کرد. غلامحسین ساعدی نمایش نامه نویس بود: چوب به دست های ورزیل، آی باکلاه، آی بی کلاه، پرواربندان و... ازجمله نمایش نامه های او هستند. بنابراین با فنون تئاتر آشنا بود و می توان تأثیر نمایشنامه نویسی را در آثارش جست وجو کرد. نگارندگان این نظریه را در تحلیل داستان خانه های شهر ری غلامحسین ساعدی بررسی کردند و شگردهای فاصله گذاری را در حوادث و شخصیت های شگفت انگیز و همین طور مسائل اجتماعی جست وجو کردند. نتیجة این بررسی نشان می دهد نویسنده توانسته با ایجاد این فاصله گذاری ها روح تفکر مردم شهر ری، صورت بندی های اجتماعی، ارزش ها و هنجارها، مسائل روانی، اخلاقی، شخصیت های مونتاژگونه و داستانی گروتسک وار خواننده را به تغییر وادارد.
۱۳۰۸.

بررسی لحن در شعر اخوان (با تاکید بر مجموعه زندگی می گوید اما باز باید زیست)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لحن احساس اخوان ثالث زندگی می گوید اما باز باید زیست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۵ تعداد دانلود : ۷۸۹
لحن یکی از عناصر اصلی و تاثیرگذار متن به خصوص متن های روایی است که برخورد شاعر را نسبت به موضوع و شخصیت ها نشان می دهد. هدف این مقاله بررسی چگونگی لحن در شعر اخوان و نقش آن در تاثیرگذاری اشعار روایی او با تاکید بر مجموعه زندگی می گوید اما باز باید زیست است. این اثر جز نظم و انضباط های شعری مانند وزن و قافیه، بهره چندانی از عناصر شعر مثل تخیل و صورخیال نبرده است. این ویژگی در کنار روایی بودن اثر، موجب شده بررسی آن از حیث ارزش های روایی و داستانی، ضروری تر از بررسی شعریت آن باشد. در همین راستا مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی با تاکید بر عنصر لحن، در سه حوزه لحن شخصیت ها، عناصر دخیل در ساخت لحن، و نقش لحن در انتقال معانی ضمنی و ثانویه سخن مورد بررسی قرار داده است. اخوان به شیوه داستان پردازان امروزی، لحن را بر اساس جایگاه اجتماعی شخصیت ها، حوادث و موقعیت های روایی و فضای داستان قرار داده و در این راستا از عناصری مانند واژگان، تصاویر، زبان بدن، ساختمان جملات، موسیقی و... بهره برده است. علاوه بر آن، یکی از مهمترین کارکردهای لحن در شعر او انتقال معانی ثانویه و ضمنی سخن است که موجب تاثیرگذاری کلام و انتقال بهتر معنا و گاه ایجاد طنز شده است.
۱۳۱۰.

مقاله به زبان فرانسه: ویرانی سازنده مطالعه درونمایه هستی شناسی ""تئاتر و همزادش"" اثر آنتونن آرتو (Un fléau salutaire Étude de l’ontologie phénoménologique du théâtre et son double d’Artaud)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک تئاتر تقویم طاعون اپوخه رویکرد طبیعی رویکرد استعلایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۱ تعداد دانلود : ۷۲۷
آنتونن آرتو، نویسنده و نظریه پرداز به نام فرانسوی، تئاتر حقیقی را تئاتری عصیانگر می داند که علیه نظامهای فکری می شورد و خواستار رهایی ناب است تا طرحی نو دراندازد. به این منظور می بایست نخست صحنه تئاتر و نیز ذهن تماشاگر را از حضور ساختارهای از پیش تعریف شده پالود تا امکان رویارویی اصیل با پدیده های دنیا فراهم آید. آرتو کتاب "" تئاتر و همزادش"" را با تشبیهی این چنین آغاز می کند: تئاتر به مثابه طاعون شاید که از پس ویرانگری به استعلای وجود بیانجامد، به امکان بس گانگی معنای هستی هر هستنده در هر لحظه و هر مکان. این مقاله بر آن است درونمایه هستی آفرین چنین تعبیری از صحنه تئاتر را به کمک نظریه های فلسفه پدیدارشناسی بررسی نماید.
۱۳۱۱.

«تحلیل ساختاری شعر هزارة دوم آهوی کوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روایت شفیعی کدکنی تکرار انسجام هزاره دوم آهوی کوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۳۰۴
شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» یکی از اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی است که شاعر سعی کرده است در آن، با استفاده از زبان ادبی فاخر، تناسب محکمی میان صورت و محتوا ایجاد کند. اصولا شعر، یک نیاز درونی است که در زبان شکل می گیرد و به فعلیت می رسد. زبانی که از امکانات و عناصر خاصی بهره برده و به درجة هنری رسیده است. در سایة کاربست همین عناصر و امکانات است که ساختار شعر، شکل می گیرد. بررسی ساختاری یک اثر ادبی به معنی بررسی مجموعة اجزا و عواملی است که کلّیت آن اثر را به وجود آورده است. در این مقاله با روشی تحلیلی - توصیفی به مولفه های تکرار، انسجام و روایت در شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» پرداخته شده است تا نقش روابط موجود بر عناصر ساختاری این شعر که دلالت کلّی این شعر را ساخته اند، تبیین و از این طریق مهم ترین ویژگی های ساختاری این شعر نشان داده شود. نتیجة پژوهش بیانگر این است که شاعر با کمک گرفتن از این اصول، زبان شعری خود را از زبان عادی متمایز ساخته و با استفاده از این تمهیدات زیباشناختی، وحدت خاصی میان صورت و محتوای شعر برقرار ساخته است. راز مقبولیت شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» در استفادة بجا و مناسب از همین روابط ساختاری در کلیّت شعر است.
۱۳۱۳.

بررسیِ مؤلفه های زمانِ روایی در رمان «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان» سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی ژرار ژنت سیمین دانشور جزیره سرگردانی ساربان سرگردان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۴ تعداد دانلود : ۷۴۲
زمان روایی یا به تعبیر ژِرار ژِنت زمان داستانی، در انتقال مفاهیم، شخصیّت پردازی و توصیف نقشی غیر قابل انکار دارد. استفادة از مؤلفه های زمان روایی و لایه های مختلف زمان، از بارزترین ویژگی های رمان دو جلدی سیمین دانشور به شمار می رود. در این پژوهش، نویسندگان با روش استقرایی، مؤلفه های زمان روایی را در سه مقوله نظم، تَداوم و بَسامد در رمان دو جلدی «جزیرة سرگردانی» و «ساربان سرگردان» سیمین دانشور مورد بحث و بررسی قرار داده اند. تحلیل این دو رمان، نشان می دهد که زمانِ کرنولوژیک جاری در کل اثر، حوادث و اتفاقات حدود چهار سال زندگی اشخاص رمان را دربرمی گیرد. گذشته نگری به عنوان وجهِ غالب داستان، ابزار اصلی سبک روایی نویسنده به شمار می رود که در این بین گذشته نگری درونی، با مرور ذهنیِ خاطرات شخصیّت های اصلی، اغلب برای ترسیم روابط بین شخصیّت ها و کُنش فردی و اجتماعی شان استفاده شده است. زمان پریشی آینده نگر گرچه سهم اندکی در دو رمان مذکور دارد اما تصویرگر آشفتگی های روحی و دغدغه های شخصّیت های داستان است. شتاب مثبت که اصلی ترین مؤلفه آن در داستان ها، گفتگو است، دانشور از آن به بهترین شکل برای نشان دادن حالات درونی شخصیّت ها استفاده می کند. بسامد مفرد، دیگر عنصر روایی غالب در رمان است که منجر به شتاب مثبت شده است. بسامد مکرر و بسامد بازگو نیز برای تأکید بر عادات و ویژگی های شخصیّتی در دست نویسنده است.
۱۳۱۴.

تحلیل نشانه معنا شناختی «دیدن» و پدیدارهای دیداری درکشف الاسرار و مکاشفات الانوار روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی تنش ادراک و احساس جسمانه شکل گردانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۷۸۴
در نظریة نشانه شناسی دیداری پساگرماسی، عناصر صوری گفتمان به محتوایی باز می گردد که نظیر آن محتوا در ساحت نشانه شناسیک جهان طبیعی حضور دارد؛ پس می توان به وابستگی متقابل میان زبان و ادراک جهان قائل شد. آن چه این پیوستگی را ممکن می سازد، وجود واسطه ای به نام جسم است. در نتیجه، از یک سو، فرآیند معنادهی برخاسته از زبان در اختیارمان است و از دیگر سو، ادراکی است که از واکنش حسی به پدیده های جهان حاصل می شود. این مقاله در نظر دارد با اتکا به بعد حسی ادراکی موجود در تصویرهای دیداری مکاشفه های روزبهان و با کاربست نظریه نشانه -معناشناسی فونتنی و گرماس،سه عامل اساسی را در فرایندهای دیداری، شامل دامنه نوع ادراکات حسی، نقش ادراک حسی و جایگاه جسمانه در شکل گردانی پدیدارهای دیداری در کشف الأسرار و مکاشفات الأنوار تبیین کند. حاصل پژوهش در مورد نخست، حکایت از وجود دو طیف کمی-شناختی و کیفی- عاطفی در این اثر دارد؛ که البته، طیف نخست، به جهت گسترده بودن فضای تجربة عرفانی و ابهام و رازوارگی آن بر صراحت و فشردگی طیف دوم غلبه دارد. در مورد دوم، پیوند میان ادراک عارف با دو عامل موقعیت (گونه های مختلف دیدن) و ذهنیت (باورها، سلائق) موجب درنگ در روند تکوین و روایت مشاهدات و خلق تصویرهای هنری در آن می شود. شکل گردانی مبیّن اهمیت جسمانه در جریان تجربه و دیدار است و به ایجاد هنجارگریزی در تصویرها و زبان عارفانه مبتنی برمقام تشبیه نزد روزبهان می انجامد.
۱۳۱۵.

«تحلیل نشانه شناختی گفتگو در فیلمنامة داستانی دوازده رخ هوشنگ گلشیری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتگو ادبیات معاصر نشانه شناسی گفتمانی فیلمنامه داستانی دوازده رخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۲ تعداد دانلود : ۶۰۷
به رغم اهمیت فیلمنامة داستانی و توجه پژوهشگران ادبی بر اولویت آن و خواندن آن همچون گونه ای از داستان روایی، این عرصه کمتر مورد نقد و تحلیل علمی قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با توجه به جنبه های کاربردی نظریات گردآوری شدة کر الام در نشانه شناسی متن با تمرکز بر عنصر گفتگو و عوامل بافتی بیش از عرصه های دیگر در آن و بررسی اصولی چون؛ نظام نشانه ای فرا زبان (رمزگان مشترک، لهجة فردی، محدودیت زبان)، جهت گیری اشاره ای، صنایع بلاغی، تضمین دریافت و اصول مکالمه گرایس به تحلیل نشانه شناختی فیلمنامة داستانی دوازده رخ هوشنگ گلشیری بپردازد. داشتن نقش محوری کارکردهای نشانه ای گفتگو در این فیلمنامه آن را به اثری حائز اهمیت برای بررسی های نشانه شناختی اشاره شده تبدیل کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شخصیت آقاجان در گفتگو با سایر شخصیتهای فیلمنامه علی رغم حضور فعالانه در گفتگو و درک شنونده و موقعیت گفتگوها (جهت گیری های اشاره ای) با زمینه سازی برای ایجاد نظام فرازبان با دو زیر مجموعة رمزگان و محدودیت زبان، نقض اصول مکالمه گرایس در چهار زمینة کمیت، کیفیت، ارتباط و شیوه، استفاده از صنایع بلاغی در چهار مورد (: این رانندة احمق، رستم، پیران و گم شدن)، بر آن است تا نشان دهد که چگونه با آشکارا ناقص کردن یا ناکامل بودن گفتار خود به بیش از آنچه گفته است نظر دارد ولی شخصیت های دیگر نمی توانند معنایی را که در ظاهر کلمات او وجود ندارد درک کنند.
۱۳۱۶.

نگاهی دوباره به اضافة اقترانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه اسمی دستورزبان ترکیب وصفی وابستة اسمی مضاف و مضاف الیه اضافة اقترانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۲۷۶
اغلب دستورنویسان سنتی در شرح اضافة اقترانی از اضافة استعاری کمک می گیرند، اما تفاوت زیادی بین این دو اضافه وجود دارد. مهم ترین این تفاوت ها در ساختار تشبیهی اضافة استعاری است که اضافة اقترانی چنین ساختاری ندارد. برخلاف نظر دستوریان که مضاف را در اضافة اقترانی قصد اصلی می دانند، آنچه در اضافة اقترانی مدنظر است ترکیبِ مضاف و مضاف الیه است نه هریک از آنها به تنهایی. در اغلب جمله هایی که در آنها اضافة اقترانی به کار رفته است با حذف مضاف یا مضاف الیه، جمله مفهومی کنایی پیدا می کند؛ مفهومی که از ترکیب اضافی به دست می آید. راه کاری که دستورنویسان سنتی برای مشخص کردن ویژگی های اضافة اقترانی بیان کرده اند نادرست است. دستورنویسانی هم که از منظر زبان شناسی به بررسی موضوع پرداخته اند نیز نتوانسته اند حق مطلب را ادا کنند و به ظاهر ترکیب اکتفا کرده و همة اضافه ها را در یک گروه تحت بررسی قرار داده اند و از تفاوت های معنایی آنها غفلت کرده اند. نتیجة تحقیق حاضر به این نکته منتهی شد که در توضیح اضافة اقترانی نباید مقایسه ای بین اضافة اقترانی و استعاری صورت گیرد. شباهت این دو اضافه صرفاً در ساختار «هسته+ ِ+ وابسته» است. اگر در بررسی اضافه ها، فقط ساختار مدنظر باشد، همة اضافه ها در یک گروه قرار می گیرند اما صرفاً به ظاهر ترکیب اکتفاکردن کامل کنندة مفاهیم دستوری نیست. بهتر است در بررسی های دستوری ساختار و معنا با هم در کانون توجه قرار گیرند. با این نگاه در اضافة اقترانی آنچه مدنظر است مفهوم کنایی این نوع اضافه است، نه مضاف و مضاف الیه به تنهایی.
۱۳۱۷.

ساختار قصّه در قصص الأنبیاء کسایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن عناصر داستان قصص الأنبیاء کسایی ساختار قصه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۹ تعداد دانلود : ۷۸۵
«قصص الأنبیاء» کسایی اثری است به زبان عربی که به قلم محمّدبن عبدالله کسایی نگارش یافته است. هویّت واقعی نویسندة آن به درستی معلوم نیست. این اثر با نام هایی همچون «بدء الدّنیا و قصص الأنبیاء»، «قصص الأنبیاء و المبتدا» و «بدءالخلق و قصص الأنبیاء» در جوامع اسلامی، به ویژه در میان عوام رواج داشته است. انسجام در ساختار قصّه ها، این کتاب را به یک متن ادبی داستانی تبدیل کرده است. نویسنده در تصنیف قصّه های خود، از قصص قرآن و روایات تاریخی بهره گرفته است و کتاب را با چاشنی تخیّل آمیخته است. قصّه های این کتاب در دو دسته قابل بررسی است: قصّه هایی در آفرینش هستی (امور نخستینه؛ مثل لوح، قلم، عرش، کرسی، بهشت، دوزخ و ...) و قصّه های پیامبران. مهم ترین بخش داستانی کتاب، به قصّة پیامبران اختصاص دارد. در این پژوهش، انواع قصّه و تحلیل ساختاری آن به همراه بررسی عناصر داستان و برشمردن بنمایه های قصص الأنبیاء کسایی به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد.
۱۳۱۸.

مقایسه ساختاری داستان های همای و همایون خواجوی و سلامان و ابسال جامی براساس نظریه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراپ همای و همایون سلامان و ابسال مقایسه ساختاری حرکت و بسط داستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۹ تعداد دانلود : ۸۱۳
تحلیل ساختاری پراپ روش عملی و دقیقی است که می توان آن را بر روی قصّه های ادب فارسی، به خصوص منظومه های غنایی و حکایات عرفانی و تعلیمی نیز اعمال کرد. هدف از این تحقیق آن است که همای و همایون خواجوی کرمانی و سلامان و ابسال جامی طبق الگوی پیشنهادی پراپ و براساس نقد ساختار گرایانه وی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای این منظور ابتدا مقدمه ای دربارة تعریف و تبیین ریخت شناسی، روایت شناسی، روش مطالعاتی پراپ، و معرفی خواجوی کرمانی و قصّة همای و همایون و معرفی جامی و قصّة سلامان و ابسال مطرح شده است. برای مقایسة ساختاری این دو داستان از نظر کارکردها، صحنة آغازین، راه های ترکیب حکایات، بسط داستان، شخصیّت ها و صفات شخصیّت ها جداولی تنظیم گردید تا تفاوت ها و شباهت های ساختاری این دو اثر براساس جدول ها، تحلیل و بررسی شود. یافته های این پژوهش گویای تطابق داستان همای و همایون و سلامان و ابسال با کارکردهای ریخت شناسانة پراپ است. مقایسة ساختاری داستان همای و همایون با سلامان و ابسال بیانگر این است که هر دو اثر از نظر خویشکاری ها، شخصیّت ها، و صفات اشخاص قصَه، ساختار حکایات، نوع بسط و صحنة آغازین ساختاری مشابه دارند.
۱۳۲۰.

«عناصر مضمون آفرین در پنجاه غزل برگزیده از بیدل «(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک هندی عناصر بیدل دهلوی بن مایه مضمون آفرین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک هندی
تعداد بازدید : ۱۰۶۲ تعداد دانلود : ۲۲۷۴
بیدل دهلوی شاعر معروف سبک هندی ، به منظور مضمون آفرینی، از هر شیء یا پدیده ای که در طبیعت می دیده بهره گرفته است تا اصول عرفانی، ارزشهای اخلاقی و سنت های عاشقانه را که همواره در متون ادبی موضوع سخن بوده است با تصاویری متنوع، بازآفرینی نماید. تداعی معانی در این میان نقش بسزایی دارد و شبکه هایی از تصاویر را ایجاد می کند که از سنت های شعری سبک هندی است، دراین مقاله به معرفی سه گروه از عناصر مضمون آفرین در پنجاه غزل از بیدل و شیوه مضمون آفرینی شاعر از آنها پرداخته ایم.گروه نخست، عبارتند از اشیاء نوساخته مانند آینه های شیشه ای، ظروف چینی، عینک، تفنگ- گروه دوم، عناصر عمومی شامل پدیده هایی مانند آبله و حباب یا شیئی مانند بوریاست گروه سوم؛عناصرهنری مانند سواد ، تصویر، نسخه. نگاه ژرف اندیش و تخیل نیرومند شاعر، به کشف روابطی پنهانی میان اشیاء و پدیده ها می انجامد که شاعر را به استفاده از اسلوب معادله، ناگزیر می سازد، آینه در گروه نخست از این بن مایه ها بیشترین بسامد را دارد، در گروه دوم؛ بوریا و درگروه سوم هنر نقاشی داری بیشترین بسامد است. کوشش بیدل در مضمون آفرینی بر ارشاد وتهذیب استوار است وبر وارستگی تاکید ویژه دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان