مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
کمپبل
حوزه های تخصصی:
جوزف کمپبل با توجه به شباهت های ساختاری اسطوره ها و قصه های کهن، الگویی واحد برای تمامی داستان ها ترسیم کرد. او در برایند نظریات خویش از نظریة کهن الگوی یونگ بهره جست و به تبیین الگوی پیشنهادی خود با عنوان «سفر قهرمان» پرداخت. این الگو، اگرچه به لحاظ تفاوت فرهنگ ها و زمان ها دچار تغییر و تحوّل می شود اما اساس و بنیاد آن همواره ثابت است و شامل مراحلی همچون: دعوت به سفر، گذر از آستانه، آزمون، پاداش و بازگشت است. منظومة مانلی نیما، به لحاظ پرداخت به لایه های ژرف اندیشه و روان انسان و با بهره گیری از نمادها، نمونه ای کامل از مراحل اسطوره ای سفر قهرمان را به تصویر می کشد. در این منظومه، مراحل الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل بی هیچ کم و کاستی اجرا می شود. مانلی، قهرمان این منظومه، در سیر و سلوک عرفانی و اجتماعی خود، ضمن پشت سر گذاشتن موانع و آزمون ها، با عشق همراه می شود و به شناختی تازه از جهان دست می یابد. نیما در آفرینش شخصیت مانلی، تجربه های زندگی شخصی خود را مد نظر داشته است؛ در واقع مشکلات و درگیری های ذهنی مانلی، همان دغدغه ها و مسائل روزمرة زندگی خود شاعر است
بررسی نمود اسطورة قهرمان هزارچهره در حماسة برزونامه بر اساس نظریّة جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف کمپبل (Joseph Campbell ) اسطوره شناس آمریکایی، الگو و ساختاری یگانه را برای تمام اساطیر جهان ارائه می دهد؛ الگویی که بر اساس آن، برای همة اسطوره های قهرمانی، هسته ای را که در بردارندة سه بخش جدایی _ تشرّف و بازگشت است، در نظر می گیرد. در سیر تکامل اندیشه و تمدّن انسانی، اسطوره و مؤلّفه های اسطوره ای بویژه اسطورة قهرمان، در حماسه ها (به عنوان یکی از تجلّی گاه های اسطوره) جلوه پیدا می کنند. حماسة ملّی برزونامه، یکی از این آثار حماسی است که به نظر می رسد دارای ساختاری مشابه با ساختار و الگوی اسطوره ایی کمپبل است؛ الگویی که بنا به بافت و فضای داستان این حماسه، در روساخت، جهت رشد و استقلال فردی برزو و ورود او به طبقة جنگاور و درژرف ساخت، جهت الگودهی و تشویق جوانان کشاور بومی جهت پیوستن به سپاهیان شکل گرفته است. روش انجام پژوهش در این مقاله اسنادی-کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل یافته هاست .
عناصر کهن الگویی در داستان ماهان از هفت پیکر نظامی براساس نظریه تک اسطوره کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل عناصر کهن الگویی داستان ماهان از هفت پیکرِ نظامی براساس نظریه تک اسطوره ژوزف کمپبل است. ماهان نمادِ خودآگاه وجودِ ماست که به خواست ناخودآگاه، به کُنه وجود راه می برد و با ""من"" های نیک و بد درون رویاروی می شود و با شناخت کارکردهای آنان، به ناشناخته ترین بخش زیرینِ ضمیر راه می یابد. او به منابعی که رفتارهای نیک و بد را تغذیه می کنند پی می برد و پس از همراهی با ""من"" های شرورِ ناخودآگاه، به یاری ""منِ"" نیکِ وجود، به عالم بیداری و هشیاری بازمی گردد. دیدار او با خضر درون، تولد دوباره خودآگاه و رسیدن به یگانگی و خرسندی وجود است. مسیر ماهان در این سفر درونی انطباق زیادی با مراحل سفر در نظریه کمپبل دارد.
نقد کهن الگویی سفرِ قهرمان در داستان هفت خان اسفندیار بر اساس نظریّة ژوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این نوشتار، تحلیل نمادهای داستان هفت خان اسفندیار، بر اساس نظریّة فرآیند فردیّت یونگ است که در نظریّة تک اسطورة ژوزف کمپبل، نمود یافته است. کمپبل برای سفر قهرمانان اساطیری، به منظور دست یافتن به فردیّت، الگویی در نظر گرفته که از سه مرحلة اصلی عزیمت، تشرّف و بازگشت تشکیل شده است. در این مقاله، سفر اسفندیار در هفت خان با این الگو و مراحل خردتر آن سنجیده و نشان داده شده است. خودآگاهِ ایرانی در هیأت اسفندیار، در پی توران که ناخودآگاهِ اوست، به آن سرزمین سفر می کند. اسفندیار که نمادی از کهن الگوی قهرمان است، می کوشد تا با ناخودآگاهِ درون بوحدت برسد. او به یاری پیرِ فرزانه و امدادهای غیبی، نخست در هفت وادی، سایه را با خود هم راه می کند و سپس با ورود به آستانِ تشرّف و غلبه بر نفسِ امّاره، با سه آنیمای درون بوحدت می رسد و با برکتی که از این سفر بدست می آورد، به سویِ جامعة خویش بازمی گردد تا با در دست گرفتنِ قدرتِ وعده داده شده از سویِ خودآگاه، به اصلاح و تحوّل جامعه بپردازد. این که اسفندیار بعدها به رویارویی با رستم برمی خیزد و قدم در راه بی بازگشت می گذارد، بیان گر این واقعیّت است که در سفر مثالیش نتوانسته با ناخودآگاه بِیگانگی برسد. بی بهرگیِ او از فرایند فردیّت و سیر ناقص او در روندِ کمال، موجب می شود تا بر تخت شاهی ننشیند و در نیمة راه زندگی، جان بسپارد.
نقد کهن الگویی «سفر قهرمان» در افسانه بانوی حصاری هفت پیکر نظامی براساس نظریه یونگ و کمپبل
حوزه های تخصصی:
جوزف کمپبل با توجه به شباهت های ساختاری قصه ها و افسانه های کهن، با طرح نظریه «تک اسطوره» و «سفر قهرمان»، مبتنی بر نظریات گوستاو یونگ نقد کهن الگویی را به گونه ای نو مطرح و الگویی واحد برای تمام داستان ها ترسیم کرد. به ویژه افسانه ها و حماسه هایی که در آن پهلوان برای حصول به هدف، مراحلی را طی می نماید. افسانه بانوی حصاری یکی از هفت داستانی است که نظامی در هفت پیکر، به رشته نظم کشیده است. سؤال اساسی در این پژوهش بر این استوار است که افسانه بانوی حصاری هفت پیکر نظامی، چه اندازه قابلیت تطبیق با این الگو را دارد؟ نتایج حاصل از پژوهش که به روش تحلیل محتوا انجام گردیده، بیانگر آن است که قهرمان افسانه، ضمن پیروزی در مأموریت خویش و به دست آوردن پاداش مادّی به نوعی کمال معنوی دست می یابد که منطبق بر خویشکاری اصلی در کهن الگوی «سفر قهرمان» کمپبل است.
بررسی سفر قهرمان در منظومه مهر و ماه جمالی دهلوی براساس الگوی کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه مهر و ماه داستان غنایی جمالی دهلوی مربوط به قرن دهم است که کهن الگوی سفر قهرمان با بیشتر مراحلش در آن نمود می یابد. ماه شاهزاده بدخشان که به صورت غیرمعمول تولد یافته است، با دیدن رویای مهر، شاهزاده مینا سفر می آغازد و با گذر از آزمون های پرخطر به معشوق رسیده فنا را نیز تجربه می کند. این سفر که از شرق به غرب - غرب نماد فنا است-صورت می گیرد سیر و سلوکی است عرفانی که با کهن الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل قابل تطبیق است. در این منظومه مانند بیشتر داستان هایی که کهن الگوی سفر قهرمان در آن دیده می شود، یاریگران و نیروهای ماورا طبیعی، قهرمان را درگذر از آزمون های سخت یاری داده تولد دوباره و فنای وی را میسّر می سازند. این سفر چون اغلب سفرهای قهرمان اسطوره ای در یک رفت و بازگشت حرکت دایره واری نمود می یابد.
تحلیل عناصر کهن الگویی سفر قهرمان در داستانِ تلخون از صمد بهرنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، بر اساس نظریه تک اسطوره ژوزف کمپبل به تحلیل نمادهای داستانِ تلخونِ صمد بهرنگی می-پردازد. کمپبل برای سفر قهرمانان اساطیری به منظوردست یافتن به فردیت، الگویی در نظر گرفته که از سه مرحله اصلی عزیمت، تشرف و بازگشت تشکیل شده است. آه، پیکی است که به واسطه تاجر، تلخون (خودآگاه) را به سفر دعوت می کند. تلخون و ناخودآگاه (مرد جوان) در مرحله نخست به سلامت از آستانه می گذرند و پیش از گذر از جاده آزمون ها به وصل (ازدواج جادویی) می رسند. با مرگ جوان، تلخون به یاری پیک، سفرِ دیگری را از بازار برده فروشان آغاز می کند و در مسیر تشرف با دیو هایِ طمعِ مال و شهوت مبارزه می کند و پس از به زانو درآوردنِ دیو نفس، با پرِ مرغ و آبی، که نمادی از "برکت نهایی" و رهاورد سفر اوست، برای احیای ناخودآگاه خویش بازمی گردد. بازگشت او به یاری "پیک "، نشان از آزادی او در آمد و شد میان دو جهان خودآگاه و ناخودآگاه دارد. این داستان نمادین با نظریه کمپبل هم خوانی زیادی دارد. با این تفاوت که دو بار دیدار میسر می گردد. یک بار قبل از گذر از مسیر تشرف، و بارِ دیگر با موفقیت در عبور از جاده آزمون ها و پس از دریافت برکت نهایی رخ می دهد
تحلیل و تفسیر اسطوره قهرمان در کلیدر دولت آبادی بر اساس نظریه جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره حاصل تفکر، اعتقاد و اندیشه بشر و یکی از عناصر اصلی سازنده فرهنگ و هویت ملل است. جوزف کمپل اسطوره شناس آمریکایی، برای تمام اساطیر جهان الگو و ساختاری یگانه ارایه می دهد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی، تحلیلی و مروری و بر مبنای الگوی کمپبل به این نتیجه رسیده است که رمان کلیدر با زیرساخت حماسی ساختاری مشابه با الگوی جهانی اسطوره قهرمان دارد. الگویی که بر مبنای آن گل محمد قهرمان کلیدر قهرمان انسانی است که دوباره متولد می شود و با گذر از سه مرحله عزیمت، آیین تشرف و بازگشت به شیوه خاص خود به مرتبه شهود، ادراک تقدس و به مرتبه اسطوره قهرمان نزدیک می شود. دولت آبادی از ظرفیت اسطوره قهرمان در روایت پردازی و انسجام ساختاری و همچنین خلق معانی جدید در رفتار چون ردّ دعوت استفاده کرده است. با توجه به نوع کارکرد اسطوره قهرمان در کلیدر می توان گفت این اثر از رویکرد سطحی و تلمیحی به اسطوره های گذشته گذر کرده است و به بازپردازی و بازآفرینی آن ها رسیده است و توانسته است یک الگوی منطبق با زمان ارایه دهد.
بررسی سفر قهرمان در رمان سه گانه ی اَشَوَزدَنگهِه اثر آرمان آرین براساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف کمپبل با بررسی داستان های جهان، الگوی واحد و گسترده ای با عنوان «سفر قهرمان» برای تمام داستان ها و حتی زندگی انسان ها مطرح کرد. تکیه بر قهرمان به عنوان یکی از عناصر داستان نوجوان، اهمیتی خاص دارد و انتخاب روش زندگی و منش قهرمانان می تواند دید نوجوانان را به زندگی و هدف آن گسترده تر کند. مجموعه رمان اسطوره ای قهرمانی اَشَوَزدَنگهِه و شخصیت اصلی آن با ویژگی جاودانگی و هدف معنادارش، گزینه ی مناسبی برای بررسی الگوی سفر قهرمانی بود. ازاین رو، هدف از این پژوهش، نقد سفر قهرمان و بررسی تفاوت های روایتِ اشوزدنگهه با الگوی سفر قهرمان کمپبل بود؛ به همین دلیل، مراحل هفده گانه ی الگوی کمپبل در سفر قهرمانِ نوجوانِ داستان بررسی شد. در این بررسی مشخص گردید که قهرمان داستان در نبرد درونی خویش و در برابر اهریمن پیروز و به ارباب دو جهان تبدیل می شود. همچنین محققان در مراحل شکم نهنگ، امداد غیبی، زن در نقش وسوسه گر و جاده ی آزمون ها، جابه جایی و تکرار را در مقایسه با الگوی کمپبل ملاحظه کردند. براساس بررسی های صورت گرفته می توان گفت که الگوی سفر قهرمان با اینکه برگرفته از داستان های جهان است، نمی تواند جوابگوی همه ی رخدادهای داستانی باشد؛ با وجود این تفاوت ها، داستان اشوزدنگهه با کلّیت الگوی سفر قهرمانی کمپبل هم خوانی دارد.
تحلیل کارکرد اسطوره ای معدن الدرر شمس الدین محمد مرشدی، براساس نظریه جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
247 - 275
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مضامین معدن الدرر منطبق با مفاهیم اساطیری است و باورهای اساطیری نقش بارزی در شکل گیری مطالب این تذکره عرفانی دارد. این پژوهش به روش تحلیلی تطبیقی به بررسی تجربه عرفانی و مراحل سیر و سلوک شیخ حاجی ناصرالدین عمر مرشدی بر مبنای نظریه جوزف کمپبل پرداخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان سنخیّت مضامین معدن الدرر با نظریه جوزف کمپبل و موارد انطباق عرفان با اسطوره است. نتایج تحقیق نشان می دهد که قداست اسطوره ای قهرمان معدن الدرر، همانند ایزدان و دیرینه الگوها است. مطابق با نظریه تک اسطوره کمپبل، سفر قهرمان معدن الدرر در سه مرحله: عزیمت، تشرف و بازگشت قابل تبیین است. شیخ مرشدی به عنوای قهرمان جستجوگر برای تحقق فردانیت، سفر انفسی خود را با ندای آهو آغاز، و با گذر از آستان و خروج از زهدان غار، تولدی دوباره را تجربه می کند و با گذراندن آیین تشرف و بازگشت، به تجلّی مقدّس دست می یابد. در پایان سفر انفسی، قهرمان به مقامی فراتر از تضادها دست می یابد و خداوند در همه چیز برای او متجلی می شود. شیخ مرشدی در تجربه عرفانی خود، الگوهای اساطیری را تکرار می کند. بسیاری از حکایت های معدن الدرر با مؤلفه های سفر قهرمان کمپبل همخوانی دارد و تنها در برخی از مؤلفه ها جابه جایی دیده می شود.
تحلیل بازنمود زال، کودک اسطوره ای (رها شده) در نگاره ی "گفتار اندر داستان سام نریمان و زادن زال" از شاهنامه طهماسبی با استفاده از رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
69 - 78
حوزه های تخصصی:
داستان هایی که دارای قدرت تاثیریِ جهانی هستند، برخوردار از عناصر ساختاری مشترک و جهان شمولی تحت عنوان کهن الگوی سفر قهرمان می باشند که در آنها به مضامینی از جمله مضمون کودکان اسطوره ای (رها شده) پرداخته شده است. مؤید این مطلب کتاب شاهنامه فردوسی است. متنی جامع و سرچشمه ای که بارها و بارها مورد استفاده یِ هنرمندان مختلف از جمله نگارگران قرار گرفته است. بررسی موفقیت نگارگرانِ این نگاره ها در بازنمایی مضمون فوق، هدف محوری این پژوهش می باشد. در همین راستا مقاله ی حاضر، زال را به عنوان نمونه ی مورد مطالعه از کودکان شاهنامه انتخاب و عناصر ساختاری داستان زال را بر اساس مراحل الگوی کمپبل در نگاره ی «گفتار اندر داستان سام نریمان و زادن زال » از شاهنامه طهماسبی، با استفاده از رویکرد بینا متنیت تطبیق می دهد. پژوهش با این روش، به رابطه یِ بین دو متنِ کلامیِ شاهنامه و متنِ تصویریِ (نگاره) می پردازد. فرض اساسی این مقاله بر آن است که شاهنامه طهماسبی، برخلاف بسیاری از نسخه های تصویریِ شاهنامه ها، با توجه به بافت فرهنگی مذهبی صفویه از عناصری نمادین و در جهت تاکید بر معانیِ اسطوره ای باستانی بهره برده و موفق به بازنمایی مضمون کودکان اسطوره ای و همچنین اعتقاد مردم دوره صفویه به متافیزیک و باورهای خرافی گشته است.
تحلیل مقام توبه در حکایت پیرزن و ملکشاه «مصیبت نامه عطار» بر اساس کهن الگوی «بازگشت قهرمان» جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان رمزیِ پیرزن و ملک الب ارسلان در مصیبت نامه عطار، ظرفیت های بسیاری برای انواعِ خوانش های رمزگشایانه دارد. داستان پیرزن و ملکشاه را می توان مبتنی بر آرای کمبل بررسی کرد. یکی از شیوه های مناسب برای درکساختار رمزی این داستان، کهن الگوی سفرِ قهرمان کمپبل است. قهرمان داستان با ندای فراخوان به سرزمین دیگری کشیده می شود و سفرش را آغاز می کند. او در جریان سیر در آفاق تنها داشته معیشت خود را از دست می دهد و در نبردی متهورانه در مقابل ملکشاه می ایستد و او را به باز پس دادن حق رعیت تذکار می دهد و در ادامه او را از خوف گذر از پل و رویارویی با هیبت و ابهت نیروی الهی می ترساند؛ در پایان در حالی که به حق خود دست یافته است؛ در پیشگاه الهی تضرع و دعا می کند که از قصور شاه در گذرد تا او به نوعی کمال و پختگی دست یابد، ملکشاه در اثر خواب متحول می شود و به مقامِ پیشین خویش باز می گردد، در حالی که اکسیر حیات را نیز به همراه دارد تا افاضه رعایا و یاران کند. در این سفر ها، سالک قهرمان با اجابت ندای فراخوان ییر زال برای نجات رعیت ایران، پای در سفری پر مخاطره و دشوار می نهد و با گذر از مراحل نبرد، ضمن توفیق در مأموریت خود و کسب مواهب مادّی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می شود که این امر، علاوه بر خویشکاری قهرمان اصلی؛ مطابق با آرای کمبل درباره کهن الگوی «سفر قهرمان» با دعا وکرنش در مقابل ایزد و استعانت از حضرتش، به تحول حاکمیت سرزمین خود نایل می گردد.
معراج عرفانی در هشت کتاب سهراب سپهری بر اساس الگوی کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هشت کتاب» در یک نگاه کلّی سفری است از خودآگاه به ناخودآگاه و از ناخودآگاه به دنیای آگاهی. یافته های سپهری در این کتاب شباهت بسیاری با دریافت های شهودی متفکّرین و عرفا دارد. در این کتاب الگوی سفر دیگر الگوها را به هم می پیوندد. به عبارتی سایر الگوها چون الگوی مواجهه با آنیما، پیر خردمند و سایه و... از رهگذر الگوی سفر امکان پذیر می شود. سپهری خود قهرمان سفر است. او سفری اسطوره ای عرفانی را از دنیای خاموش «مرگ رنگ» آغاز می کند تا در «ما هیچ، ما نگاه» به نگاهی روشن از هستی برسد. این سفر قهرمانی از دو دیدگاه قابل بررسی است؛ اوّل از دیدگاه مراحل معراج عرفانی و دیگر بر اساس الگوی کمپبل که ادّعا می شود بیشتر اسطوره های جهان بر اساس آن پی ریزی شده اند. کمپبل سه مرحله برای سیر تحوّل و سفر تک اسطوره قهرمان در نظر می گیرد که عبارتند از: جدایی، رهیافت و بازگشت. از آنجایی که «هشت کتاب» شرح سفری عرفانی اساطیری است، ارزیابی آن بر اساس الگوی کمپبل، می تواند جایگاه شهودی شاعر سالک را در هر دفتر شعری نشان دهد