مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
انتقاد
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۷ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقدپذیر بودن حکومت در نگاه دینی، انتقاد و اعتراض، از جمله حقوق و آزادی های سیاسی مردم و از منظر دینی، تکلیف مؤمنان به منظور اصلاح و بهبود یافتن امور حکومت به شمار می رود که بر اساس مبانی منطقی و عقلانی، استوار بوده و از نظر دینی، توجیه پذیر است.
نکته مهم در این رابطه، آن است که انتقاد و اعتراض، به مثابه نوعی از پیکار سیاسی؛ با حفظ مشروعیت نظام سیاسی و به عنوان مبارزه در حکومت، و نه مبارزه با حکومت، با هدف ایجاد اصلاحات و در راستای همگونی و همگونگی، صورت می گیرد. از این جهت، لازم است در طرح انتقاد و اعتراض، شیوه های متفاوت و گونه های مختلف آن مد نظر قرار گیرد که با توجه به هدف اصلی، می بایست بر اساس مراحل مختلف و به صورت تدریجی انجام پذیرد. علاوه بر آن، انتقاد و اعتراض نسبت به عملکردها و سیاست های دولت، حدود و شرایطی دارد که عدم رعایت آنها ممکن است مسیر سازنده و هدف اصلاح طلبانه انتقاد و اعتراض را منحرف نموده و تغییر دهد. بنابراین، لازم است در طرح انتقاد و اعتراض، آداب و قواعد حاکم بر آن رعایت شود.
اخلاق پاسخ گویی در دولت دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیستم مدیریت در نظام دینی، عهده داری مسؤولیتهایی الهی است و در پی برآوردن وظایف، تکالیف و مسؤولیتهای مقدس و الهی است. در چنین سیستمی اخلاق معطوف به ارزشهای والا نقش کلیدی و محوری دارد، که نهضت تربیتی اسلام در عرصهی مدیریت به ساختن مدیرانی لایق، متخلق و برخوردار از فضیلت اهتمام ورزیده، و نمونهی عالی چنین انسانی را لایق مدیریت در عرصهی اجتماع میداند.
در این نوشتار به نقش اخلاق در باروری مسؤولیتها پرداخته شده است. اخلاق سودمدارانه مورد انکار نهضت تربیتی اسلام است و اخلاق فضیلت، آرمان این نهضت مقدس است. زیرا که اخلاق فضیلت است که
میتواند پاسخ گویی را نهادینه و عملی نماید، لذا اخلاق مدیریت معطوف به فضیلت، منشوری مقدس دارد که در این منشور، درک وظیفه، مدیریت را امانت پنداشتن، دغدغهی بندگان خدا را داشتن، معاشرت نیکو، صداقت، انتقاد پذیری، رعایت بیتالمال و دوری از حرص و آزمندی و... به عنوان ابزار پاسخ گویی مطرح میباشند، همچنین پاسخ گویی، به لحاظ برخورداری از خصلتهایی منفی در اخلاق، به مانعهایی برمیخورد، همچون دنیاگزینی و ریاست خواهی و درک ننمون فضیلت معنوی خدمت، کنارآمدن با خطاکاران حوزهی حاکمیت و فقدان انصاف و عدالت. برعکس، برخورداری از این فضیلتها و رسیدن فرد مسؤول و مدیر به تعادل درونی، نفسانی و دست یازی او به ارزشهای مثبت اخلاقی، مدیریت را بالنده و بارور میسازد و، در نتیجه، عنصر پاسخ گویی، امری نهادینه، بالفعل و عینی میگردد.
طنز و خلاقیت
حوزههای تخصصی:
نمونه هایی از گونه های بیان شعر سیاسی تا اوایل قرن هفتم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجسته ایرانی از گذشته تا امروز، آیینه تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است، چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواریهای زندگی به مراتب تیز بین تر و حساس تر از سایر دانشمندان اجتماعی بوده اند، از خود مردم و در تعامل با آنان بودند و در قبال مسایل و مشکلات جامعه، احساس مسوولیت می کردند، در نتیجه با سرودن اشعار سیاسی و اجتماعی، در برابر ناراستی ها و کجرویهای هیات حاکم عکس العمل نشان می دادند. چنین افرادی گاهی با لحن آشکار و با شجاعت تمام به بیان انتقادات خود می پرداختند، گاهی نیز ترس از قتل و کشتار و چماق تکفیر، آنها را وادار می ساخت که از شیوه غیرمستقیم استفاده کنند و با بهره گیری از زبان پند و اندرز، و یا از زبان حیوانات، پیران، و عقلای مجانین، و یا با استفاده از ابزارهای طنز و هجو، رسالت خود را به انجام برسانند. هدف ما در این مقاله بررسی کلی و نقل نمونه هایی از این نوع اشعار تا اوایل قرن هفتم است.
تحلیل درون مایه های اشعار فرّخی یزدی بر اساس نظریه زیبایی شناسی انتقادی (با تکیه بر غزل و گاه رباعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب فرانکفورت یکی از جریان های فکری است که وظیفه اندیشیدن به زمان حال و درک زمان خود به کمک اندیشه را مؤلّفه ای برای هر گونه فعالیت عقلانی می داند. تجزیه و تحلیل فرانکفورتی ها از جامعه تا حدود زیادی به اندیشه های کارل مارکس باز می گردد؛ امّا محور اصلی اندیشه مکتب فرانکفورت را باید در نظریه انتقادی جست که مبیّن بررسی و تجزیه و تحلیل جنبه هایی از واقعیت اجتماعی است که مارکس و پیروان او اهمیت چندانی برای آن قائل نشده اند. این مکتب دربرگیرنده انتقاد از جامعه و جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی و فکری است. نظریه زیبایی شناسی انتقادی ( Critical aesthetic theory) از دل این مکتب بیرون می آید. این نظریه، درحوزه ها و رشته های متعددی از علوم انسانی و اجتماعی برای تجزیه و تحلیل مسائل و مشکلات جوامع معاصر به کار گرفته شده است. در این مقاله از دیدگاه این نظریه درباره هنر و ادبیات بهره گرفته ایم. اندیشمندان نظریه انتقادی برای هنر و ادبیات ویژگی هایی برشمردند تا بر اساس بینش انتقادی خود مرز میان هنر اصیل از هنر نااصیل را مشخص کنند. در نوشتار حاضر، ابتدا مفاهیم اصلی در زیبایی شناسی انتقادی؛ چون انتقاد در هنر (Critical of art)، منش ایدئولوژیکی- قوّه سیاسی- هنر(Ideological nature of art)، هنر انقلابی (Revolutionari art) و خودمختاری در هنر(Autonomy of art)، مورد بررسی قرار گرفته؛ در ادامه، با تحلیل مهمترین موضوعات سیاسی و اجتماعی دیوان فرخی یزدی اصالت هنر او طبق این نظریه نشان داده شد.
لحن، صحنه پردازی و فضا ابزار انتقاد و اعتراض بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آنیم تا با نگاه تأویل گرانه به عناصر داستانی، صحنه پردازی، فضاسازی و لحن شخصیت ها در تاریخ بیهقی و با کمک گرفتن از تداعی معانی و مفاهیم در محور عمودی و افقی کلام، این فرضیه را اثبات کنیم که ابوالفضل بیهقی از طریق عناصر مذکور، علاوه بر نوشتن تاریخ و داستان پردازی و زینت و آراستن کلام، از حکومت مسعود غزنوی و فضای غیرقابل اعتماد دربار او انتقاد کرده است. پس می توان ادعا کرد که قلم بیهقی، صرفاً محافظه کار نیست؛ بلکه قلم وی توأم با انتقاد است، انتقاد از مفاسدی که منجر به شیوع بی اعتمادی در دربار سلطان مسعود شده است؛ البته انتقادی زیرکانه و همراه با رعایت شأن پادشاه.
بررسی نقدهای سیداحمد فردید بر لیبرالیسم و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غرب و مفاهیم و اندیشه های مرتبط با آن مثل لیبرالیسم، مدرنیته، دموکراسی، سرمایه داری، سکولاریسم، تکنولوژی، توسعه و غیره موضوع هایی است که برای کشورهای غیر غربی مسئله ساز شده است.
برخی افراد در توصیف لیبرالیسم، به عنوان اصلی ترین و مهم ترین اندیشه در دوران معاصر، تعبیر «نظریه مدرن تمدن غرب» را به کار می برند. اندیشه لیبرالیسم و برخی جلوه های غرب و تمدن آن به کشورهای دیگر، از جمله ایران، به صورت واقعی و یا وارونه سرایت کرده است؛ برخی با آن همراه شدند و آن را پذیرفتند و برخی با آن مقابله کرده و به طرد، رد یا نقد آن پرداخته اند. همراهی با مدرنیته در اهمیت دادن به قانون و مشتقات آن نظیر قانون اساسی، پارلمان، برابری، مساوات، حق رای و محدود کردن قدرت پادشاه تبلور یافت؛ مقابله کنندگان نیز با قانون بشری، آزادی همه جانبه، برابری میان همه (مسلمان و غیرمسلمان)، سکولاریسم (جدایی دین از دنیا)، آزادی بیان گسترده و آزادی عقیده، مخالف بودند؛ مخالفان و منتقدان نیز نسبت به آزادی، قانونگذاری، عدالت و مساوات، تعریف خاص از انسان و شناخت و هستی و غایت زندگی از نوع غربی مخالف یا منتقد بودند.
در این مقاله به بررسی دیدگاه های سید احمد فردید می پردازیم که از جمله کسانی است که از منظر غرب ستیزی و با رویکردی از نوع علی و معلولی، در مخالفت با غرب و ابعاد لیبرالیسم (مبانی، ارکان و نتایج منتسب به لیبرالیسم) دیدگاه های انتقادی مطرح می کند.
ظرفیت طنز و نقد اجتماعی- اخلاقی در آثار فارسی شیخ بهایی
حوزههای تخصصی:
شیخ بهایی دانشمند بزرگ قرن ده و یازده هجری از هنرها و دانش های بسیاری چون معماری، شعر، ریاضی، نجوم، حکمت، فقه و حدیث بهره مند بود. اما، بی گمان، وجود طنز درآثار و افکارش و توجه او به نقد طنزآمیز، ْ لطیفه ای غریب می نماید و مقام شیخ الاسلامی و پایگاه و منصب فقهی و دینی او در دربار صفوی و در میان مردم نیز وجود این امکان را در اندیشه و سلوک و آثار شیخ بسی دور نشان می دهد؛ با این همه واقعیت آن است که طنز به عنوان ابزاری تاثیرگذار در کار انتقاد اجتماعی اخلاقی و آگاهی بخشی اجتماعی مورد توجه شخصیت ذوفنونی چون شیخ بهایی بوده است و علاوه بر وجود چند شعر و نوشته طنزآمیز در میان آثار او، گرد آوردن و تدوین کشکول و قصه رمزی گربه و موش نیز به تنهایی از توجه شیخ بهایی به ابزار طنز و استفاده از آن در نقد رفتار و گفتار برخی مردمان حکایت دارد. در این مقاله به ظرفیت طنز و نقد اجتماعی و اخلاقی در آثار فارسی بهایی پرداخته ایم.
صائب و انتقادهای اجتماعی او(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طنز در غزل های غزالی مشهدی؛ شاعر سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به اینکه تعهد شاعر چیزی جز مسئولیت پذیری او نیست، انتقاد از ریاکاران و ظاهرسازان از دیرباز، زبان و کلام شاعران و نویسندگان را که نسبت به جوامع انسانی احساس تعهد می کردند تحت تاثیر قرار داده است. یکی از شیوه های انتقاد شاعران، استفاده از شیوه یا نوع ادبی طنز است. می توان گفت در این مسیر زبان طنز بهترین وسیله است، زیرا که؛ طنز ادبی کلامی است هنری و خنده انگیز که ضمن انتقاد، هدفش اصلاح جامعه و یک اندیشه یا باور نادرست است. از شاعران موفقی که در ادب پارسی توانسته است از این شیوه بهره ی کافی و وافی ببرد، ملک الشعرا غزالی مشهدی است. طنز غزالی غالباً نقد اجتماعی است که شامل: انتقاد از اخلاق ریاکاران و شیوه ی زندگی معاشرت افراد به ظاهر خوش عمل و نیکوکار است که با تظاهر به تقوی و پرهیزگاری به مخالفت با عشق و محبت قلبی می پرداخته اند. غزالی از اینکه زاهدان ریاکار، عقل را در خدمت خواهش های نفسانی قرار داده اند آزرده است و چنین عقلی را نکوهش می کند ولی رندی را که با آزادگی، پاکی و زیرکی و عشق و دلدادگی همراه است می پسندد. طنزهای غزالی از افراد و جامعه ای که ساختارهای بنیادین آن با ساختارهای عارفانه ی غزالی تضادی عمیق دارد، کاملاً هماهنگ است.
فلسفه پژوهش تربیتی: بررسی بنیادهای فلسفی پارادایم های تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی بنیادهای فلسفی سه پارادایم پژوهشی تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی است. روش پژوهش نیز تحلیل تطبیقی از رویکردهای پژوهش کیفی است. در پارادایم تبیین، با پذیرش هستی عینی و مستقل جهان از آدمی، پیروی جهان اجتماعی از جهان طبیعی و جدایی واقعیت از ارزش، حقیقت در انطباق با واقعیت سنجیده می شود و از این رو هدف از پژوهش در تعلیم و تربیت همچون علم های طبیعی، تبیین علی و پیش بینی رفتار آینده بر بنیاد مطالعه رفتار کنونی قلمداد می شود. در پارادایم فهم با پذیرش تفاوت بنیادی علم های انسانی و طبیعی و با نقد بنیادهای هستی شناسانه و شناخت شناسانه پارادایم تبیین، بر اهمیت دو چندان تفسیر و فهم بویژه در قلمرو تربیت تأکید می شود؛ در فرایند پژوهش تربیتی، معنابخشی به رفتارهای آدمی از سوی پژوهشگری است که خود تفسیرکننده و معنا بخش است. این پارادایم به سبب پذیرش جدایی واقعیت از ارزش و علم های طبیعی از انسانی، نقد شده است و بر در کار بودن فهم در هر پژوهشی تأکید شده است. از سوی دیگر آدمی بیش از دلبستگی های فنی و عملی، در جستجوی تغییر جهان برای آزادی و دادگری بیشتر است و روش آن نیز انتقاد است و در این راه یکی از راهکارهای مهم، فراهم کردن وضعیت آرمانی گفت و گو است. بر بنیاد یافته های پژوهش در بررسی چیستی و چرایی پژوهش تربیتی، رویکرد پیوستاری به جای رویکرد پارادایمی، برگزیده شده و استدلال شده است که هر پژوهش تربیتی دربردارنده تبیین، فهم و انتقاد است. در پایان نیز به برخی تلویح های چنین نگرشی اشاره شده است.
چیستی طنز و کارکردهای اسلامی آن
حوزههای تخصصی:
درک مفهوم «طنز»، مستلزم بررسی واژه شناسی، تعریف شناسی و کارکردهای آن است. این تحقیق، با سؤال از چیستی طنز، در پی شناسایی معنی لغوی طنز و مشابهات آن، جایگاه آن در هنرها، تعریف دقیق از آن و اَشکال و قالب های موجود آن است. عناصر ذاتی یک طنز از قبیل ماهیت، هدف، کارکرد و درون مایه، باید برای کشف عمیقی از آن بررسی گردد که این نوشتار به آن پرداخته است. نگاه اجتماعی به طنز، ضرورت توجه به کارکردهای آن را اثبات می کند. سه کارکرد انتقاد، سرگرمی و سرکوب را از طنز می توان در رابطه با مخاطب شناخت. سؤال دیگر، موضع دین اسلام در برابر کارکردهای طنز است که بر اساس «موضوع شناسی مسائل مستحدثه»، نویسنده به مطالعه تطبیقی در متون اسلامی دست زده است. وی نتیجه می گیرد که همه این کارکردها را با رعایت چارچوب هایی می توان در جهت اهداف دینی به کار گرفت و هیچ یک، تعارض ذاتی با هنجارهای یک رسانه دینی ندارد. در متون دینی اسلام، می توان شواهدی برای تأیید این سه کارکرد و ضرورت آن برای جامعه اسلامی یافت.
نقد سبک شناسانه سروده «بکائیه إلی شمس حزیرانِ» عبدالوهاب البیّاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سروده «بکائیّه إلی شمس حزیران» از جمله سروده های انتقادی وکوبنده عبدالوهاب البیاتی شاعر نامدار معاصر عربی(1926-1999) است که با زبانی ساده و درعین حال مبهم، به بازنمایی اوضاع سیاسی- اجتماعیِ کشورهای عربی و آسیب شناسیِ علل شکست ژوئن 1967 اختصاص یافته است. بیاتی خود را جدا از تعهد به جامعه و مردم آن نمی داند و در پرتو آن، پرداختن به جامعه از اصلی ترین دغدغه های شعری اوست. پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی سبکی سروده یاد شده بپردازد و می کوشد از رهگذر کاوش در سه سطح زبانی، ادبی و فکریِ اثر به ارزیابی و نقد سبک شناسانه آن اقدام نماید. از جمله جلوه های سبکی این متن، شکستن قالب های سنتی شعر، توجه به زمان ماضی، نماد پردازی و بینامتنی است. دیگر آن که شاعر برای بیان اندیشه مورد نظر به شکل مناسبی از ابزار زبانی بهره گرفته، به گونه ای که می توان تناسب دو سطح فکری و زبانی را به بهترین وجه شاهد بود. سطح فکری سروده نیز حکایت از آن دارد که گرچه بیاتی، ترسیم آشکاری از خواسته ها و آرزوهایش ارائه نمی دهد، با این همه در لایه پنهان و کم رنگ متن، دعوتِ عرب ها به همدلی و خیزش سیاسی را در دستور کار
تحلیل مبنای سمانتیکی ابن تیمیه در مفهوم سلف با توجه به صفات خبریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن تیمیه برای بیان مطالب جدید و فتواهای بحث برانگیز خود، مجبور بود مفهوم برخی از الفاظ را تغییر دهد و معانی آنها را چنان تعریف کند که از دل این مفاهیم، فتواهای دلخواهش را بر اساس اجتهاد خویش صادر کند. مهم ترین لفظی که مفهوم آن توسط ابن تیمیه تغییر یافت، عبارت است از: تضییق مفهوم سلف، که طبق مبنای او، سلف فقط شامل افرادی است که نزدیک به قرن پیامبر بودند. طبق این نظریه، فقها، علما و دانشمندان خلف پس از سلف، از دایره فهم متون دینی و کتاب مقدس، خارج می شوند و باید طبق فهم سلف، فهم خویش را تصحیح کنند؛ چرا که سلف دارای فهم برترند. در این پژوهش با استناداتی که در ادامه ارائه خواهد شد، اساس مبنایی ابن تیمیه در مفهوم مذکور را به سنجه تحلیل می کشانیم و نشان می دهیم که فهم علمای اسلام از این لفظ در طول تاریخ اسلام، دقیق تر از فهم ابن تیمیه بوده و برداشتی که او از این لفظ داشته، ناصواب و بلکه تصرف نادرستی در معناست.
موازین حقوقی ناظر بر انتقاد از دولت و مقامات دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقاد و موازین ناظر بر آن یکی از مسائل مهم و مناقشه آمیز در حوزه آزادی بیان است. انتقاد
از دولت و مقامات دولتی با نشان دادن عیوب و کاستی های موجود یا احتمالی در اقدامات و
تصمیمات آنها، ذاتاً تلخ و گزنده است اما با توجه به اینکه به اصلاح امور عمومی کمک میکند
ثمره شیرین دارد. در واقع، حمایت از انتقاد، حمایت از بیان هایی است که نه توهین هستند، نه افترا،
نه نشر اکاذیب، نه تبلیغ علیه نظام و نه جرم سیاسی. انتقاد با همه این عناوین وجوه اشترک و افتراق
دارد اما تاکنون، عمدتاً به وجوه اشتراک آن ها پرداخته شده و وجوه افتراق آن ها در پرده ابهام قرار
دارد و تبیین نشده است. ازاینرو، این مقاله درصدد است تا پس از تبیین مبانی مختلفی که در
توسیع و تحدید انتقاد از دولت و مقامات دولتی وجود دارد با استفاده از تعالیم اسلامی و تجارب
سایر نظام های حقوقی، ضوابط و معیارهایی برای تمییز بیان های انتقادی قابل حمایت از غیرقابل
حمایت، به دست دهد.
بدین منظور، مقاله در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اول، مبانی توسیع و تحدید انتقاد از
دولت و مقامات دولتی مطالعه شده و در بخش دوم، بر مبنای دلایل و توجیهات مطرح در بخش
اول، ضوابط و معیارهایی که برای تمییز انتقاد مجاز از غیرمجاز قابل استفاده هستند معرفی و تبیین
شده اند.
بازشناسی دگردیسی فکری عاطفی قیصر امین پور در بستر گزاره های پرسشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردشناسی به کارکرد زبان در بافت مربوط است و هر جمله ثابت در بافت های متغیر می تواند کارکردهای متفاوتی داشته باشد؛ ازاین رو، معنا همان کاربرد است و مستقل از بافت وجود ندارد، اما نوع جمله ها از عوامل تعیین کننده در استنباط معانی است. جمله پرسشی در زبان فارسی دارای دوگونه ایجابی و غیرایجابی است. هدف از گزاره های پرسشی غیرایجابی یا بلاغی انتقال پیام به طرز غیرمستقیم و مؤثرتر است. قیصر امین پور در دفترهای پنج گانه شعری از گزاره های پرسشی به صورت گسترده و گوناگون استفاده می کند. پرسش های هریک از دفترها محصول اوضاع اجتماعی و افق های فکری عاطفی شاعرند و هرچه از دوره اول به دوره سوم نزدیک تر می شویم، ازنظر کیفی و ژرف اندیشی، خردمندانه تر و واقع گرایانه تر می شوند؛ به همین دلیل، با بررسی انگیزه های گزاره های پرسشی براساس فرایند زمانی می توان به بازشناسی دگردیسی فکری عاطفی شاعر دست یافت. مهم ترین این انگیزه ها عبارت اند از: 1) حیرت 2) تردید 3) انتقاد 4) امیدواری. حیرت در اشعار قیصر از یقین به آرمان های انقلاب و جنگ، به حیرت در خودشناسی و دست یابی به مقصود منجر می شود و تردید امین پور اساساً مربوط به دوره سوم و رهاورد حیرت هایش است و ابعاد اعتقادی و عمل گرایانه و واقع گرایانه را دربرمی گیرد. مهم ترین دگردیسی های فکری عاطفی شاعر عبارت اند از: 1) از یقین به تردید 2) از آرمان شهر به شهر و زندگی واقعی مردم 3) از فردگرایی به جمع گرایی 4) از نگرش به بینش یا از مشاهده به اندیشه 5) از پیروزی در جنگ به پیروزی بر جنگ 6) از نومیدی به امیدواری.
اصول و روشهای نقد از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقّادی و نقدپذیری در جامعة اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. انتقاد صحیح موجب شناخت نقاط قوّت و ضعف می شود و از این طریق به پیشرفت و اصلاح امور می انجامد. برای اینکه هدف اصلی نقد که تکامل و اصلاح فرد و جامعه است و مورد تأکید دین اسلام نیز می باشد، محقّق شود، لازم است نقد مبتنی بر اصول و روش های صحیح انجام شود. بهترین راه برای دست یافتن به اصول و روش های صحیح نقد که مورد پذیرش دین اسلام نیز باشد، استفاده از متون دینی یعنی قرآن مجید و کلام معصومان، علیهم السّلام، است. با بررسی انتقادهایی که در قرآن مجید و نهج البلاغه صورت گرفته، می توانیم به اصول و روشهای نقد صحیح و سازنده پی ببریم.
بررسی تطبیقی سبک ادبی میرزا علی اکبر صابر طاهرزاده و اشعار سید اشرف الدین گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر اشعار فکاهی انتقادی میرزا علی اکبر صابر طاهرزاده بر سبک ادبی اشعار سید اشرف الدین گیلانی در روزنامة نسیم شمال بررسی شده است. علی اکبر صابر طاهرزاده یک مکتب ادبی را در ادبیات آذربایجان پایه ریزی کرد. این شاعر در زمان انقلاب مشروطه، در آثار خود مفاهیمی همچون مبارزه با جهل، خرافات، بی سوادی، پاسداشت حقوق زنان و ... را با اندیشه رئالیستی تبیین و با قلمی ساده و عامیانه سروده و در روزنامة ملا نصرالدین منتشر کرده است. او اشعار زیادی را در بحبوحة انقلاب مشروطة ایران سرود. علاوه بر این که از سبک ادبی او در آذربایجان تقلید شد، هم زمان در ایران، سید اشرف الدین گیلانی تحت تأثیر او در روزنامة نسیم شمال، اشعاری فکاهی با زبانی ساده و فرم و محتوایی جدید سرود. این اشعار به صورت اقتباس، نظیره و ترجمه می باشند. همچنین در برخی آثار او، ردپای اندیشه های صابر را نیز می توان یافت. ویژگی های رفتاری موجود در شخصیت های اشعار صابر در شعر سید اشرف الدین منعکس شده اند؛ از این رو می توان گفت که او فقط تقلیدو یا اقتباس نکرده، بلکه بر حسب ذوق شاعری خود، لحن، زبان، آهنگ شعر را تغییر داده است. او در بعضی از اشعار، مضمون اصلی را از صابر گرفته و بنا بر سلیقة خود و البته ضرورت، ابیات دیگری را به آن اضافه کرده است. این جنبه از شعر سید اشرف الدین از نظر محققان پنهان مانده است. از این رو در این پژوهش، ابعاد این گونه از تأثیرپذیری سید اشرف الدین از صابر بررسی و آشکار شده است.
اخلاق نقد و ارزیابی در کلام امیرالمؤمنین (ع)
نقّادی و نقدپذیری در جامعه اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. انتقاد صحیح موجب شناخت نقاط قوّت و ضعف می شود و از این طریق به پیشرفت و اصلاح امور می انجامد. همراه این مسأله اخلاق نقد و ارزیابی از جمله نیازهایی است که امروزه بدان محتاجیم. در این مقاله با بررسی این نوع از اخلاق در کلام امیرالمومنین(ع) می توان به مهم ترین اصول اخلاق کاربردی در این حوزه دست یافت.
بررسی شگردهای انتقادی در شعر پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروین اعتصامی(1320-1285ش)، از شاعران برجسته ی دوره ی رضاشاهی محسوب می گردد؛ عصری که غلبه ی نظام سانسور و فشار اختناق حاکم بر آن، امکان طرح مستقیم اندیشه های اجتماعی و بیان نقد های سیاسی را به شدّت سرکوب نمود. امّا پروین، با استفاده از شیوه ای خاص و با تکیه بر خلاقیّت هنری و استعداد شاعری خویش به سبکی ویژه در نقد دست یافت که ضمن گریز از فشارهای موجود، آزادی او را نیز در جهان شعری به دنبال داشته است. استفاده از شگردهایی چون مناظره پردازی، تمثیل سازی، بهره گیری از طنز و گسسته سرایی و... و نیز ویژگی های مختلف ساختاری در بافت شعری، امکانات جالبی در حوزه ی نقد سیاسی و اجتماعی در اختیار او نهاده است. در نتیجه انتخاب راه کارهایی برای آفرینش متنی چند بعدی و لایه لایه، به طرح غیرمستقیم نقد و نظرات سیاسی و اجتماعی او منجر شده است تا با ایجاد نوعی خودسانسوری که در مورد اعتصامی بیش تر به رویکردی اعتلا یافته و زیرکانه قابل تعبیر است، بعد هنری شعرهایش را نیز تقویت نماید. بدین ترتیب مقاله ی حاضر با هدف تحلیل جوانب مختلف این موضوع و بررسی شیوه های انتقادی پروین، نقد شعر او را با تکیه بر شیوه ای تحلیلی- آماری در دستور کار قرار داده است.