مطالب مرتبط با کلیدواژه

روایت شناسی پسااستعماری


۱.

بررسی و تحلیل متون مهاجرت فارسی با رویکرد روایت شناسی پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت گفتمان مهاجرت روایت شناسی پسااستعماری حاشیه ای بودن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسااستعماری
تعداد بازدید : ۲۰۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۴۷
ادبیات مهاجرت فارسی بخش مهمی از ادبیات معاصر ایران را تشکیل می دهد که از ژانر روایت برای بیان مسائل و دغدغه های مهاجران در سرزمین میزبان استفاده می کند. این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی روایت شناسی و مطالعات پسااستعماری در تحلیل نوع ادبی رمان مهاجرت فارسی درپی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان متون مهاجرت فارسی را نوعی روایت پسااستعماری دانست و برای بررسی و تحلیل آن از ترکیب روایت شناسی با نظریه پسااستعماری، به تبیین نوع خاصی از روایت شناسی به نام روایت شناسی پسااستعماری دست زد؟ فرض پژوهش بر این است که ادبیات مهاجرت فارسی با توجه به مفاهیم متعدد پسااستعماری مطرح شده در آن، گونه ای روایت پسااستعماری است که در دفاع از گروه اقلیت و به حاشیه رانده شده مهاجران در سرزمین میزبان و دادن قدرت و توانایی سخن گفتن به آنها، با استفاده از واژگان و قالب توانمند روایت، در فضایی موسوم به فضای سوم، به دست نویسنده پسااستعماری مهاجر نوشته می شود. نویسنده مهاجر با انتخاب موضوع ""مهاجرت"" در روایت خود، همه تلاش خود را برای به مرکزآوردن فرد به حاشیه رانده شده مهاجر، مطرح کردن خواست ها، علایق و روایت ویژه او به کار می بندد.
۲.

بررسی کارکرد راوی در رمان همه چیز فرو می پاشد اثر چینوا آچبه از منظر روایت شناسی پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آچبه استعمار زدایی راوی روایت شناسی پسااستعماری کانون دید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۶۲
تصویر ارایه شده از سرزمین های تحت سلطه در نوشتههای نویسندگان غربی، همواره نظر ورزانه و یک جانبه بوده است. در این راستا، ارائ? تصویری صحیح از این سرزمین ها برای باز پس گیری عزت از دست رفت? بومیان، از اهداف ادبیات پسااستعماری است. رمان همه چیز فرو می پاشد اثر چینوآچبه تلاشی در این زمینه است. مقال? حاضر، با معرفی روایت شناسی پسااستعماری که به پیوند عناصر روایت و مفاهیم پسا استعماری توجه دارد، به بررسی رابط? زاویه دید با استعمار زدایی در این رمان می پردازد. برای این منظور، این جستار با استمداد از روایت شناسی ژرارد ژنت که در آن زاوی? دید به دو بخش کانون دید و راوی تقسیم بندی می شود، نشان می دهد چگونه آچبه توانمندی های راوی برون داستانی را همچون وثوق بالا، تسلط بر اثر و... در خدمت هدف خود قرار می دهد. به عبارت دیگر، انتخاب این راوی موقعیت هایی را برای تحقق هدف نویسنده در اختیار وی قرار می دهد که با انتخاب راوی دیگری ممکن نمی شد.