فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۰۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
: این مقاله با هدف بررسی الگوی کاربرد «ب » با افعال مرکّب و پیشوندی در وجه التزامیِ زمان حال و وجه امری تدوین شده است. پیکره پژوهش و آمارهای حاصل، از قضاوت 12 سخن گوی زبان فارسی درخصوص کاربرد یا عدم کاربرد «ب » با افعال مرکّب و پیشوندی فراهم شده و هر سخن گو در پرسش نامه ها ترجیح کاربردیِ خود را ثبت کرده است (جمعاً 31548 نمونه برای 3588 نوع فعل مرکّب و پیشوندی). یافته های پژوهش نشان می دهد که درجه اجباری شدگیِ «ب » در افعال پیشوندی، عموماً کمتر از افعال مرکّب است و در میان افعال مرکّب نیز بیشترین سهم از ظهور اختیاری «ب » متعلق به همکردهای «کردن» و «شدن» است. در میان مقوله های جزء غیرفعلی نیز بیشترین آمارِ اجباری شدگی به قید و گروه حرف اضافه، و کمترین آمار به صفت تعلق دارد. از دید نگارندگان، تنوعاتی که در کاربرد «ب » با بعضی همکردها و مقوله های جزء غیرفعلی مشاهده می شود، در کنار سطح بسیار بالاتری از اجباری شدگی آن در بعضی افعال مرکّب و پیشوندی، و اجباری شدگیِ تقریباً کاملش برای افعال ساده، نشان دهنده وجود یک تحول جاری در نظام وجه زبان فارسی است. آینده تحولات زبانی به سادگی قابل پیش بینی نیست، ولی محتمل است که کاربردهای اختیاری «ب » هم به تدریج اجباری شوند و حتی بعضی نمونه های غیرمجاز به تدریج به قلمرو کاربرد اختیاری و نهایتاً اجباری بپیوندند.
اضافه شدن و حذف صامت /d/ بعد از صامت /r/ در کلماتی با هویت های دستوری مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ زبان فارسی بسیاری از واژه ها دستخوش تحولات گوناگون شده است؛ از جمله این تحولات، ظاهر شدن صامت غیراشتقاقی /d/ بعد از صامت /r/ در برخی کلمات است. این پدیده براثر نزدیک بودن واجگاه این دو صامت روی داده است. این تحول از قرن چهارم به بعد در شهرهای خراسان، ماوراءالنّهر، سیستان و مرکز دیده شده است. تحول دیگری که موضوع مورد بحث این مقاله است، حذف /d/ پس از صامت /r/ است. صامت /r/ به دلیل نزدیک بودن واجگاهش به واجگاه /d/ و برای سهولت تلفظ باعث حذف /d/ شده است. این تحول نیز از قرن چهارم به بعد در شهرهای خراسان و ماوراءالنّهر و مرکز رخ داده است. هردو تحول در کلماتی با هویت های دستوری مختلف دیده می شود.
دستورهای نظریه بنیاد زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از تدوین دستور سخن (1289ق) به دست میرزا حبیب اصفهانی، که عموماً نخستین دستورِ منظم و نوین زبان فارسی انگاشته می شود، بیش از 150 سال می گذرد. از آن هنگام تا کنون، دستورهای گوناگونی برای زبان فارسی تدوین شده است. دستورها غالباً به انواعی تقسیم و نام گذاری شده اند که از آن جمله می توان «دستور سنّتی»، «دستور تجویزی»، «دستور توصیفی»، «دستور جامع»، «دستور آموزشی» و «دستور علمی» را برشمرد . در این مقاله، طبقه بندیِ تازه ای را از انواع دستور مطرح می کنیم. در این طبقه بندی دستورها برمبنای معیارهای زبان شناختی و نظریهٔ زبانی به دو طبقه عمده تقسیم شده اند: دستور زبان شناختی و دستور غیرزبان شناختی. طبقهٔ زبان شناختی خود شامل دستورهای غیرنظریه بنیاد و دستورهای نظریه بنیاد است. سپس ویژگی های دستورهای این طبقات و زیرطبقات آنها معرفی شده است. مختصات هفت دستور با این معیارها ارزیابی شده اند: نگرش دستور به تعریف زبان و اجزایش، تعریف از خود دستور و سطوح آن، فرض ها، غایات و روش شناسی دستور، میزان توصیف گرایی دستور، سطوح کارایی، بهره گیری از مفاهیم بنیادین زبان شناسی و داشتن نظریهٔ دستور. نتایج این بررسی نشان می دهد که دستورهای نظریه بنیاد نسبت به دستورهای پیشین از توصیف گرایی و تبیین گری بیشتری برخوردارند. نگاهی به سیر تحولات مفاهیم و نوآوری های زبان شناسی نظری و انطباق آن با پیدایش انواع دستور در زبان فارسی گواه این اندیشه است که دگرگونی های نظری عالم زبان شناسی، در گذر زمان، آشکارا در حوزه تدوین دستور اثرگذار بوده و به شکل گیری گونه ای گفتمان علمی و تخصصی در حوزه دستور انجامیده است.
ضرورت های ساخت و کاربرد افعال تبدیلی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال تبدیلی یا به تعبیری افعال جعلی، افعالی هستند که از اسم یا صفت به اضافهٔ تکواژ ماضی ساز «اید» ساخته می شوند. بررسی ها نشان می دهد ساخت فعل ساده از اسم یا صفت از گذشته تا کنون در زبان فارسی وجود داشته و دلایل مختلف ازجمله مخالفت برخی از ادبا، دستورنویسان و ویراستاران با ساخت و کاربرد این افعال موجب شده است این افعال به ندرت در زبان نوشتار ظاهر شوند، و به تبع آن، زبان فارسی از این امکان آن گونه که بایدوشاید بهره مند نشود. ازآنجاکه این افعال در روزگار کنونی، یعنی روزگار مواجههٔ زبان فارسی با انبوه واژگان علمی، ضروری و لازم به نظر می رسد، در این مقاله پیشینهٔ ساخت این افعال و تعداد آنها در سه گونهٔ زبانیِ فارسی کهن، فارسی معیار و فارسی عامیانه بررسی شده و به طور خلاصه مشخص شده که از مجموع 280 فعل سادهٔ کهن و مهجور، 194 فعلْ تبدیلی است. از 220 فعل سادهٔ زبان فارسی معیار، 48 فعل تبدیلی است و از 67 فعل سادهٔ زبان فارسی عامیانه، 60 فعل تبدیلی است. به عبارت دیگر، از مجموع 567 فعل سادهٔ زبان فارسی، 302 فعل تبدیلی است. بنابراین، به رغم نظر برخی از محققان، بیش از نیمی از افعال زبان فارسی تبدیلی اند. در این مقاله همچنین، به مهم ترین اشکالاتی که بر ساختن و کاربرد این افعال وارد شده، پاسخ داده شده و نشان داده شده که فرایند ساخت فعل از اسم یا صفت هرگز نمرده و اکنون نیز فعال است و زبان فارسی در بحث معادل سازی واژگان علمی به شدت به این فرایند نیاز دارد.
مفردپنداریِ جمعِ مکسّر در متون فارسی تا پایان قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولاً واژه های بیگانه با ورود به زبان دیگر، به تناسب نوع پذیرش زبان دوم، در معنا یا صورت، تغییر می کنند. طبعاً این قاعده کلی، درمورد کلمات عربی که به زبان فارسی وارد شده اند نیز صادق است. از جمله این واژه ها، جمع های مکسرند که در کاربرد فارسی زبانان مفرد پنداشته شده اند و با آنها همانند اسم مفرد رفتار شده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که علت این مفردپنداری چیست و آیا در طول سال ها به شیوه ای یکسان بوده یا تفاوت داشته است. در این مقاله ما با بررسی متون متعدد از انواع نظم، نثر، ترجمه و تألیف، کاربرد جمع های مکسر را بررسی کرده ایم و نشان داده ایم که هرچه ورود کلمات عربی، ازطریق آموزش زبان و آشنایی با متون عربی بیشتر شده، از میزان این نوع مفردپنداری کاسته شده است و دایره این کاربردها به کلماتی منحصر شده که عامه فارسی زبانان از آن معنی جمع درنمی یافته اند.
شش دهه دستورنویسی آموزشی برای مدارس ایران (از سال 1298 تا 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا حبیب اصفهانی با انتشار دستور سخن ، اولین کتاب مستقل آموزش دستور زبان فارسی را در 1289ق تألیف کرد. پس از او نویسندگان دیگری به تأثیر از قواعد عربی یا دستور زبان های فرنگی، نگارش کتاب های آموزش دستور زبان فارسی را ادامه دادند. از این رهگذر، کتاب های دستور زبان آموزشی نگارش یافتند. در این پژوهش بیست کتاب درسی دستور زبان فارسی (از سال 1298 تا 1357ش)، که در مدارس ایران تدریس می شدند، مطالعه شد. ابتدا بازه زمانی 1298 تا 1357ش به سه دوره تقسیم و ویژگی های هر دوره بیان و سپس موارد اختلافی مباحث دستوری هر کتاب و چند مثال از آنها با کتاب دستور مفصّل امروز [1] بررسی و مقایسه شد. همچنین تأثیرپذیری هر کتاب از دستور زبان های دیگر، مانند عربی و فرنگی، مورد توجه قرار گرفت. براساس پژوهش حاضر به این نتیجه رسیدیم که اغلب کتاب های دستوری مورد بررسی به تأثیر از دستور عربی، اقسام کلمه را به سه بخش اسم، فعل و حرف تقسیم کرده و نکات هر مبحث را شرح و تفصیل داده اند. گرچه هر نویسنده، در عین تأثیرپذیری از نویسندگان پیشین یا معاصر، نظرات خود را هم آورده، اما کمتر کتابی دارای روش متمایز و خاص بوده و بیشتر کتاب ها رویکردی مشابه یکدیگر داشتند. البته، برخی کتاب ها در دوره خود تأثیر بیشتری گذاشتند و رویکرد خود را با دیدگاه غالب هم عصران خود متناسب و همراه کردند. دستور زبان هایی که عبدالعظیم قریب، پنج استاد، پرویز ناتل خانلری، انوری و احمدی گیوی و صادقی و ارژنگ نوشتند، ازجمله کتاب های پیشتاز این بازه زمانی بود. .[1] خسرو فرشیدورد، دستور مفصّل امروز ، سخن، تهران ۱۳۸۲.
نقش نمای مفعولی «را» در زبان فارسی: توصیفی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: «را» در زبان فارسی، به لحاظ نحوی، نقش نمای مفعولی است. همراهی نقش نمای مفعولی «را» با مفعول صریح برای برخی از افعال الزامی است ، اما در سایر موارد به نظر می رسد که امکان حضور یا عدم حضور آن در جمله با توجه به مفهوم گذرایی قابل تعریف باشد. در رویکرد هاپر و تامپسون (1980) گذرایی مفهومی پیوستاری و به عنوان ویژگی بند (و نه فقط به عنوان ویژگی فعل) در نظر گرفته می شود. براین اساس، علاوه بر ویژگی های افعال، ویژگی های فاعل و مفعول هم در میزان گذرایی نقش دارند. طبق تعریف هاپر و تامپسون، اگر مفعولِ کنش پذیر، اسم خاص، انسان (جاندار)، عینی، مفرد و اسم قابل شمارش و ارجاع پذیر باشد، بند مورد نظر گذراتر است. در این پژوهش با اتکا به این رویکرد تلاش شد تا وضعیت «را» در زبان فارسی مورد بررسی قرار گیرد. فرضیهٔ این پژوهش بر این استوار بود که باید میان حضور «را» و گذرایی بند رابطه ای وجود داشته باشد. برای بررسی این فرضیه از پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی (Rasooli et al., 2013) استفاده شد. این پیکره با حجمی حدود نیم میلیون کلمه و سی هزار جمله، حاوی برچسب های مختلف نحوی است که به صورت دستی برچسب گذاری شده اند. تعداد مفعول های مشخص شده در این پیکره حدود بیست هزار مورد است. بررسی های این پژوهش نشان داد پربسامدترین مفعول «را»یی، مفعول های اسمی مفرد بی جان است و در بحث معرفگی، اسم های معرفه و ضمایر مفعولی تمایل دارند که با «را» همراه شوند.
نقدی بر سیر تاریخی ساختمان فعل مرکب در کتب مهم زبان شناسی و دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
روش های تأکید کلمه در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
مبحث تأکید و روش های مؤکّد کردن اقسام کلمه از جمله مسائلی است که در دستورزبان، زبان شناسی و بلاغت مطرح است. در خلال کتاب هایی که در زمینه دستور زبان نوشته شده، معمولاً به صورت گذرا اشاره هایی به روش های مؤکّد کردن اقسام کلمه شده است. گاهی نیز در مقالاتی که در این زمینه نوشته شده، به صورت موردی به روش های تأکید بر یک قسمِ کلمه پرداخته شده است. در این تحقیق کوشش بر این است که پاسخی به این پرسش دهیم که اقسام کلمه در زبان فارسی چگونه مؤکّد می شوند؟ بر این مبنا با تکیه بر پژوهش های انجام شده، به شماری از روش های مؤکّد کردن اقسام کلمه اشاره شده است؛ از رهرو این بررسی دریافتیم که در زبان فارسی به منظورهای خاصِ دستوری و بلاغی، تمام اقسام کلمه از اسم و فعل گرفته تا شبه جمله و حتّی حروف اضافه می تواند مؤکّد گردد. ضمن این که پیرامون مؤکّد کردن جمله نیز مطالبی در این مقال ارائه شده است. این مؤکّد کردن اقسام کلمه و جملات به روش های گوناگونی انجام می شود که برخی از این روش ها در گذشته کاربرد بیشتری داشته است و برخی دیگر از آنها در فارسی امروز بیشتر به کار می رود.
ترکیبات اضافی محل تلاقی دستور زبان با دانش بلاغت و سبک شناسی(بر پایة کلیله و دمنه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از امکانات چشمگیر زبان فارسی، در ترکیبات اضافی یعنی در رابطة مضاف و مضاف الیه تظاهر می کند. به این معنی که از ترکیب مضاف و مضاف الیه، همیشه مفهوم واحد و یکسانی به دست نمی آید، بلکه روابط مختلفی از قبیل مالکیت، اختصاص، تشبیه و... میان آنها برقرار است و این باعث شده دستور نویسان از دیدگاه های گوناگون و ملاک های متنوع تقسیم بندی هایی از اضافه و انواع آن ارائه دهند که آشفته و نامنظم است و با معیارها و حوزه های زبانی و دستوری همخوانی ندارد. در این پژوهش ابتدا به بررسی ماهیّت و ارزش انواع ترکیبات اضافی و همچنین رابطة آنها با دانش هایی نظیر بلاغت و سبک شناسی پرداخته شده و سپس این ترکیبات در شاخص ترین کتاب نثر فنی، یعنی کلیله و دمنه مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجة این پژوهش بیانگر آن است که تقسیم بندی زبان شناسان از اضافه، بر اساس ملاک ها و معیارهای معنایی و ادبی است نه صوری و ساختاری که صرفاً به دستور زبان مربوط شود. همچنین کاربرد آنها در شعر و متون ادبی بیشتر و بارزتر است تا در زبان روزمره مردم که دستور زبان به آن می پردازد.
تحلیل کاربرد و ساختار صفت های اشاره، پرسشی و تعجبی در متون فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صفت یکی از مقوله های زبان فارسی است که انواعی دارد و از زوایای مختلف مورد بحث قرار می گیرد. صفت های اشاره، پرسشی و تعجبی جزء صفت های غیربیانی هستند که چه از نظر ساختار و چه کاربرد، از گذشته تاکنون با تحوّلاتی مواجه شده است. گاه کاربرد و ساختار پیشین را حفظ کرده است و با همان شیوه ادامة حیات داده اند، گاه نیز با تحوّلات اندک یا فراوان نسبت به دوره های پیشین، وارد حوزة زبان شده اند. تحلیل این صفت های سه گانه، با در نظر گرفتن سِیر تاریخی آثار، واقعیّات تازه ای را فراروی خوانندگان قرار می دهد. این مقاله ذکر نمونه های متعدّد از متونی که غالباً اثر برجستة عصر خویش هستند، از یک سو، شکل کاربرد یا ساختار این صفت ها را تحلیل کرده است و از دیگر سو، این امکان پیش روی خواننده قرار گرفته تا خود، تفاوت ها و طباق های هر دوره ای را نسبت به دورة پیشین دریابد و چون تحلیل مقوله های دستوری به میدان وسیعی نیاز دارد، پژوهندگان این مقاله را بر آن داشته تا پژوهش میدانی خود را گسترده تر کنند و آثار متعدّدی را بررسی نمایند.
گذرایی در زبان فارسی بر مبنای برنامة کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مقوله نقشی گذرایی موجود بین مقوله نقشی اسناد و فعل مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش که در چارچوب برنامه کمینه گرای بوورز[1] (2002) صورت گرفته، نگاهی متفاوت به ویژگی گذرایی در زبان فارسی دارد. طبق این رویکرد، گذرایی مقوله ای جهانی است که در ساخت هایی از قبیل ساخت های متعدی معلوم، مجهول و میانه وجود دارد. اگرچه هسته این مقوله نقشی، که می تواند به صورت یک فرافکن بیشینه (گروه گذرایی) نمود یابد، قابلیت اعطای نقش تتایی[2] به جایگاه مشخصگر خود را ندارد، اما در صورت داشتن مشخصه های فی[3] توانایی اعطای حالت مفعولی به مفعول صریح را دارا خواهد بود. طبق تحلیل حاضر و با استناد به داده های زبان فارسی (همانند زبان های انگلیسی، آلمانی، ایسلندی، اسکاتلندی، روسی و اوکراینی) عملکرد فعل سبک (فعل پوسته ای) لارسن (1988) در زبان فارسی را می توان به دو گروه نقشی گذرایی و اسناد واگذار نمود
بررسی فعل از جهت زمان در ترجمة کهن قرآن قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان از جمله مؤلّفه های اصلی فعل است که هر قومی به صورت های مختلف آن را به کاربرده اند. از آنجا که ترجمه کهن قرآن قدس، ترجمه ای تحت اللفظی است، رابطه ای تطبیقی بین دو زبان فارسی و عربی برقرارنموده، زمان های متفاوت فعل را به صورت های کهن یا با تغییرات آوایی یا متناسب با برخی از لهجه های مرسوم و در برخی موارد با شکل ویژه ای مطرح نموده است.در این پژوهش سعی شده تا فعل های مختلفی که مترجم قرآن قدس استفاده کرده، به دقّت از لحاظ زمانی مورد بررسی قرارگیرد. رابطه ای که بین این ترجمه با فارسی جدید و فارسی میانه، در استفاده از جزء صرفی «ب » بر صیغه های ماضی، مضارع و امر، آوردن «ی» در پایان فعل ماضی و شکل خاص برخی از فعل ها وجود دارد، نشان دهندة قدمت این ترجمه می باشد. حاصل این جستجو، انواع مختلف فعل های فارسی از لحاظ زمانی است که در قرآن قدس به کار رفته و بیانگر تحولاتی است که در برخی از آن ها رخ داده است.
نگاهی دوباره به اضافة اقترانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب دستورنویسان سنتی در شرح اضافة اقترانی از اضافة استعاری کمک می گیرند، اما تفاوت زیادی بین این دو اضافه وجود دارد. مهم ترین این تفاوت ها در ساختار تشبیهی اضافة استعاری است که اضافة اقترانی چنین ساختاری ندارد.
برخلاف نظر دستوریان که مضاف را در اضافة اقترانی قصد اصلی می دانند، آنچه در اضافة اقترانی مدنظر است ترکیبِ مضاف و مضاف الیه است نه هریک از آنها به تنهایی. در اغلب جمله هایی که در آنها اضافة اقترانی به کار رفته است با حذف مضاف یا مضاف الیه، جمله مفهومی کنایی پیدا می کند؛ مفهومی که از ترکیب اضافی به دست می آید.
راه کاری که دستورنویسان سنتی برای مشخص کردن ویژگی های اضافة اقترانی بیان کرده اند نادرست است. دستورنویسانی هم که از منظر زبان شناسی به بررسی موضوع پرداخته اند نیز نتوانسته اند حق مطلب را ادا کنند و به ظاهر ترکیب اکتفا کرده و همة اضافه ها را در یک گروه تحت بررسی قرار داده اند و از تفاوت های معنایی آنها غفلت کرده اند.
نتیجة تحقیق حاضر به این نکته منتهی شد که در توضیح اضافة اقترانی نباید مقایسه ای بین اضافة اقترانی و استعاری صورت گیرد. شباهت این دو اضافه صرفاً در ساختار «هسته+ ِ+ وابسته» است.
اگر در بررسی اضافه ها، فقط ساختار مدنظر باشد، همة اضافه ها در یک گروه قرار می گیرند اما صرفاً به ظاهر ترکیب اکتفاکردن کامل کنندة مفاهیم دستوری نیست.
بهتر است در بررسی های دستوری ساختار و معنا با هم در کانون توجه قرار گیرند. با این نگاه در اضافة اقترانی آنچه مدنظر است مفهوم کنایی این نوع اضافه است، نه مضاف و مضاف الیه به تنهایی.
امکانات دستوری و لزوم توجه به آن ها در شعر فارسی (مطالعه موردی: شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمود دستوری و تصویرگونگی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از امکانات تحلیلی یا کلمات نقشی آزاد، یکی از روش های بیان مفاهیم دستوری در زبان های دنیاست. افعال معین از اجزای مهم دستوری هستند که می توانند به صورت کلمات نقشی آزاد در بیان مفهوم دستوری «نمود» استفاده شوند. این افعال همگی از رهگذر دستوری شدگی پا به عرصه وجود می گذارند. دستوری شدگی فرآیندی تدریجی است که طی آن واحدهای واژگانی زبان با از دست دادن بعضی مؤلفه های معنایی خود، خصوصیات دستوری کسب می کنند و به صورت کلمات نقشی درمی آیند و یا کلمات دستوری، دستوری-تر می شوند. هدف این مقاله بررسی تحول فعل واژگانی «رفتن» به افعال معین نمودنمای آغازی و تکمیلی یا فرایند کلی «معین شدگی» این فعل است. این بررسی، با پذیرش مفاهیم بنیادی انگاره هاینه یعنی «زنجیره دستوری شدگی فعل به نشانه نمود» و «طرحواره رویداد زنجیری» به انجام رسیده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مفاهیم پیشنهادی هاینه، در بررسی همه جانبه معین شدگی فعل «رفتن» برای کسب نقش دستوری «نمود» تا حدودی ناکارآمد است و در تکوین عناصر دستوری مذکور، «تصویرگونگی خطی» نقشی اساسی دارد.
انواع «ی» در زبان فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهمی که در دستور زبان فارسی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، مبحث چندگونگی «ی» در این زبان است، «یائی» که هم در مقام واژه، هم در مقام تکواژ تأثیر فراوانی بر غنای زبان فارسی دارد اما دستور نویسان فارسی هیچ گاه این مقوله را به طور مشخص و مستقل مطرح نکرده اند و غالبا در خلال مباحث دیگر مثل «معرفه و نکره»، یادی هم از «ی» کرده اند. پژوهش حاضر که با روش تحلیلی-توصیفی نگاشته شده است، در صدد است تا خلأ مذکور را پر کند و با نگاهی دوباره به مسأله «ی» یک دسته بندی جامع و نو از آن ارائه دهد؛ مهمترین یافته های این پژوهش بیانگر آن است که انواع مختلفی از «ی» از دید دستور نویسان دور مانده است که از قضا کاربرد فراوانی در زبان فارسی دارد، انواعی مانند «ی» تأکید قید و «ی» زمینه ساز وصف.
مظاهر تباین الفکر النحوی عند المحدثین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف آراء و نظرات دستورنویسان درهای فکر و اندیشه را بر روی دستور زبان عربی گشود و منجر به اختلاف و نزاع فکری بین دستورنویسان گشت. این نزاع فکری, شکوفایی اندیشه و برپایی نهضت علمی در راستای علم دستور را برای زبان عربی به ارمغان آورد. دستورنویسان معاصر نیز به پیروی از پیشینیان در پاره ای از مسائل دستوری با هم اختلاف نظر داشته اند. این مسأله پژوهش حاضر را بر آن داشت که به بررسی موارد اختلاف آراء و نظرات دستوریان معاصر که با اختلاف دو مکتب دستوری بصره و کوفه شباهت دارد, بپردازد. بر این اساس با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بررسی آراء و نظرات دستوریان معاصر در پاره ای از مباحث دستوری, جلوه ها و موارد اختلاف آراء ایشان در چند قسمت مورد بحث و مداقه قرار گرفته شد, که عبارتند از: شیوه پژوهش زبانی, انواع کلام, مفهوم جمله, اعراب و علامت های آن, مرفوعات, منصوبات, مجرورات, توابع و اعراب فعل. شایان ذکر است که اختلاف نظر دستورنویسان معاصر غالبا به منظور دست یابی به روشی بنیادی و کارآمد برای تصحیح سبک دشوار و پیچیده دستور سنتی بوده است. بدین منظور برخی از دستوریان معاصر نظرات خود را بر پایه نحو کوفه که از نظر ایشان به سهولت و تفصیل مباحث مشهور بود, بنیان نهادند, و برخی دیگر برای رهایی از دشواری و پیچیدگی ناشی از دستور سنتی تنها به آنچه برای زبان آموزان آسان می نمود اکتفا کردند.