منوچهر تشکری

منوچهر تشکری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷ مورد.
۱.

بررسی و تحلیل زبان گفت و گو در کولی واره های سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۵
بررسی و تحلیل زبان گفت و گو در کولی واره های سیمین بهبهانی   چکیده       کولی واره ها مجموعه ی شانزده غزل نو از سروده های شاعر معاصر، سیمین بهبهانی، است که در دفتر دشت ارژن سال 1362 منتشر شده است. خواننده هنگام مطالعه ی این غزل ها با مجموعه ای از روایت ها روبه رو می شود که سازه ی اصلی آن را گفت وگو تشکیل می دهد؛ ازاین رو نویسندگان این مقاله به بررسی زبان گفت وگو در مجموعه ی کولی واره ها پرداخته اند. تحلیل زبان گفت وگو در روایت، از نظریه های ساختارگرایان است و در آن، عناصر زبانی دخیل در گفت وگو ازجمله: واژگان، ترکیبات، ضمایر، لحن، گزاره های گفت وگویی، عناصر ادبی دخیل در روابط آن و کارکرد گفت وگو بررسی می شود. در این پژوهش نیز ساختار زبانی گفت وگو در کولی واره های سیمین بهبهانی بررسی شده و نگارندگان به نتایج تازه و قابل تأمّلی در زمینه ی نوآوری های این شاعر برجسته ی معاصر در غزل دست یافته اند؛ ازجمله نتایج حاصل این است که کارکرد گفت وگو در کولی واره ها به صورت های «بازتاب حالات درونی شاعر، توصیف وضع موجود، آرزوی وضع مطلوب و ایجاد وحدت مضمون در محور عمودی غزل» انجام شده است. شاعر در این شانزده روایت، کولی را  که نمادی از خود و هر زن و انسان آزاده و تلاشگری است، به کوشش برای ساختن جامعه ای بهتر دعوت می کند. از دیگر یافته های پژوهش حاضر این است که کاربرد گفت وگو در کولی واره ها سبب شده این غزل های نو در دسته ی غزل روایی معاصر بگنجد؛ بدین گونه که شاعر از آمیختن غزل سنّتی با غزل نو و گنجاندن مفاهیم تازه در قالب یک روایت، دیالکتیکی را میان غزل سنّتی و نو برقرار کرده که به نوآوری در غزل روایی معاصر انجامیده است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و آماری انجام و در گرد آوری داده ها از شیوه ی اسنادی و ابزار برگه نویسی (فیش برداری) استفاده شده است. بستر اصلی پژوهش، مجموعه ی شانزده کولی واره از دفتر دشت ارژن سروده ی سیمین بهبهانی است.    
۲.

بررسی و تحلیل انواع پیکرگردانی در اساطیر و افسانه های هندی (بر اساس کتاب قصه ها و افسانه های مردم هند)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
پیشینه ادبی، تنوع فرهنگی حوزه وسیع ادبیات آیینی در هند، باعث پیدایی مجموعه ای غنی از داستان های اساطیری شده است که بسیاری از این اساطیر، هزاران سال به شکل شفاهی منتقل شده اند. از سویی، بیشتر اساطیر هندی، تنها در سطح فرهنگ شفاهی وجود دارند که باید ثبت شوند. برخی از این اساطیر، معرف سنت ها و روایت های ایزدان بزرگی اند که بخش اعظم ایزدان امروز هند را تشکیل می دهند و وقوع امور خارق العاده در آن ها، امری رایج است؛ بنابراین در افسانه ها با موجوداتی مواجه می شویم که ناگهان دگرگون می شوند و از جماد به حیوان، از حیوان به انسان، پیکرگردانی می کنند و به کارهایی خارج از محدود ه طبیعی انسان می پردازند. از سوی دیگر، این پیکرگردانی ها به عنوان آینه آمال و آرزوهای دست نیافتنی مردم آن دیار، ساخته و پرداخته شده اند؛ بنابراین هدف از این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و بر مبنای چارچوب نظری تحقیق، واکاوی و تحلیل کارکرد انواع پیکرگردانی در اسطوره ها و افسانه های هندی است که دایره ای وسیع از استحاله انسان، جانوران، فرشتگان، ایزدان، دیوان، پریان و اعمال، رفتار و حتی سخن گفتن ها و دگردیسی هایشان را دربرمی گیرد. این مقاله نشان می دهد، پیکرگردانی های موجود در اساطیر و افسانه های هندی، معرف بخش بزرگی از آرزوها و آیین های مردم هند است که در شخصیت و اَعمال ایزدان امروز آن دیار نیز بازتاب یافته است.
۳.

بررسی رمانِ دایی جان ناپلئون از منظرِ عناصر و مضامین گروتسک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروتسک عناصر گروتسکی رمان دایی جان ناپلئون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
گروتسک شبه گونه ای است که نویسنده یا گوینده ی آن، ناهنجاری های فردی و اجتماعی را با اغراقی نا خوشایند و هم زمان انزجار آمیز و خنده دار به سخره می گیرد. عناصرگروتسک در یک اثر ادبی و هنری فضایی دوگانه ایجاد می کند و ساختاری می آفریند که ترکیبی از افکار متضاد را در خود نهفته دارد؛ گروتسک در آن واحد هم مجذوب می کند و هم می رماند، هم می خنداند و هم می هراساند. گروتسک معمولاً سیمای انسان و هرآنچه را دستمایه قرارداده است، به شکلی مبالغه آمیز و دست کاری شده نشان می دهد و با ساختار های منظم و منطقی همچون توالی زمان و روابط علی و معلولی چنان رفتار می کند که انگار وقوع آن ها به نحوِ دیگری هم امکان پذیراست. رمان دایی جان ناپلئون نوشته ی ایرج پزشکزاد، از جمله آثار داستانی است که در آن از عناصر و فضاهای گروتسکی برای نقد برخی پندارها و رفتارهای جامعه ی ایرانی به خوبی بهره برداری شده است. در این رمان، 136 عنصر گروتسکی وجود دارد که از این میان، عنصر « نا بهنجاری» دارای فراوانی بیشتری است و نوع این نابهنجاری هم عمدتاً پنداری و رفتاری است؛ همچنین در عنصر گروتسکی«وحشت و کمیک»- که در این رمان پس از نابهنجاری دارای بسامد است- سویه ی کمیک و خنده آوری بر سویه ی وحشت و هراسناکی آن فزونی دارد.
۴.

بررسی تطبیقی گروتسک در داستان های بهرام صادقی و غلام حسین ساعدی؛ با تأکید بر نظریه فیلیپ تامسون(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
گروتسک، شبه گونه طنز ادبی و هنری است که نویسنده یا گوینده آن، ناهنجاری ها را با اغراقی نا خوشایند و هم زمان انزجار آمیز و خنده دار به سخره می گیرد. عناصرگروتسکی فضایی دوگانه می آفریند که ترکیبی از افکار متضاد را در خود نهفته دارد؛ در آنِ واحد هم مجذوب می کند و هم می رماند، هم می خنداند و هم می هراساند. بهرام صادقی و غلام حسین ساعدی از داستان نویسان تأثیر گذار دهه چهل ایران به شمار می روند که زندگی طبقه متوسط را پس از شکست کودتای مرداد 1332 در داستان هایشان نشان داده اند. هر دو نویسنده در رشته روان پزشکی تحصیل کرده اند و اصالت کارشان در نمایش و تحلیل ذهن پریشان انسان و نمایش درگیری های روانی اوست و از این رو داستان هایی با فضای گروتسکی می آفرینند. در این مقاله، ضمن پرداختن به دلایل و زمینه های ایجاد فضای گروتسکی در آثار این دو نویسنده، عناصر گروتسکی آثار داستانی غلام حسین ساعدی و مجموعه داستان سنگر و قمقمه های خالی و داستان بلند ملکوت بهرام صادقی بر اساس نظریه فیلیپ تامسون استخراج و بررسی گردیده و وجوه شباهت ها و تفاوت های این دو نویسنده  نشان داده شده است. برابر این بررسی، عناصر گروتسکی در داستان های ساعدی در مقایسه با داستان های صادقی از فراوانی بیشتری برخوردار است؛ در داستان های ساعدی 216 عنصر و در داستان های صادقی 75 عنصر گروتسکی وجود دارد.
۵.

دلیل آفرینی های هنری در شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاقانی بلاغت دلیل آفرینی هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۶۴
دلیل آفرینی در شعر به سبب ویژگی های تخیّلِ کلام، تأثیرگذاری و افزایش بُعد اقناعی، اهمّیّت بسیار دارد. ازسویی، خاقانی از سخنورانی است که با آگاهی از ظرفیّت های این بیان هنری، توجّه ویژه ای به انواع آن نموده؛ لذا بهره گیری وی از آرایه های دلیل آفرینِ مذهب کلامی، مذهب فقهی و حُسن تعلیل، بسامد بالایی دارد. به علاوه، دیگر دلیل آوری های هنری با زیرساختی بلاغی، در سخن وی نمود بسیار یافته که این مقاله به تحلیل آن ها می پردازد. فراوانی آرایه های مذکور تا حدّی است که باید دلیل آفرینی را از عناصرِ سبک سازِ خاقانی برشمرد و او را «شاعرِ دلیل آفرین» نامید. در این پژوهش کوشیده ایم، به این سؤال اصلی پاسخ دهیم که فراوانی بالای دلیل آفرینی در شعر خاقانی چه دلایلی دارد؟بدین منظور، با مطالعه دقیق دیوان خاقانی و استخراج انواع دلیل آفرینی ، دسته بندی آن ها و تدبّر در احوال و زندگی وی به تحلیل موضوع پرداخته شد.نتیجه بررسی ها آشکار نمود که مهم ترین اسباب فراوانیِ دلیل آفرینی وی، سه نکته است: نخست، وی به سبب آشنایی با دانشِ زمانه و برخورداری از ذهن علمی، برای همه سخنانش، دلیلِ هنری می آورَد تا جنبه های القایی سخن را افزایش دهد. دوم، در مفاهیم اندرزی و زاهدانه ای که تکیه بر عُزلت و ترک دنیا دارند نیز با ذکر دلیل، سخن می گوید تا تأثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد. سوم، او خویشتن ستاست و مدحِ خویش و قَدحِ دیگری برای مخاطب شعرش، تنها در ساختار دلیل آفرینی هنری، قابل توجیه است.
۶.

بررسی و تحلیل کنش های گفتاری منطق الطیر عطار در پیشبرد روایت با تأکید بر نظریه ی جان آر سرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان آر سرل روایت کنش گفتاری منطق الطیر عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
کنش گفتاری یا کارگفت از نظریات زبان شناسی و فلسفی کاربردشناسی زبان به شمار می آید. در این نظریه ، کاربرد افعال در ساختار گفت وگویی با توجه به موقعیت کلام و ارتباط های اجتماعی بررسی و واکاوی می شود. روایت منطق الطیر نیز با توجه به اینکه متن داستانی شاخصی در زمینه ی گفتمان روایی است، بر پایه ی گفت وگوها پیش رفته و روایت آن در پیوند با ساختار معنایی افعال و جملات گفت وگویی، با کنش گفتاری تلاقی می یابد و در ساختار نظام دهنده ی داستان یا روایت کلی آن بررسی می شود، چنان که معنای افعال در کنش گفتاری و در مسیر القای مفهومی خاص در هنگام کارکرد فعل بازیابی می گردد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل افعال و بافت موقعیتی پاره گفتارهای منطق الطیر با توجه به شاخصه های نظریه ی کنش گفتاری است و در پی پاسخ دادن به این پرسش است که گفت وگوهای هدهد و پرندگان قابلیت بررسی بر پایه ی پنج گونه کنش گفتاری دارد یا خیر. این پژوهش به روش تحلیلی و آماری، کنش گفتاری افعال را در پیشبرد گفتمان روایی منطق الطیر و با توجه به بررسی پنج گونه کنش گفتاری «گفت وگوهای هدهد و پرندگان» مطرح می کند و نشان می دهد که نوع کنش گفتاری اظهاری (توصیفی) در گفت وگوهای مذکور، کارکرد اجرایی بیشتری داشته و دیگر کنش های گفتاری موردبحث در سایه ی این گونه تحقق یافته اند؛ هرچند کنش عاطفی پرندگان و کنش ترغیبی افعال هدهد نیز درجهت گفتمان روایی و بافت موقعیتی ساختار جملات نقش برجسته ای داشته اند.
۷.

بررسی و تحلیل شیوه های هنری بیان حُسن طلب در شعر فارسی (از آغاز تا قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسن طلب سخن ادبی کنایه طنز تضمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۸
حُسن طلب از آرایه های ادبی است که نیاز و خواسته ای را با شیوه ی نیکو و اثرگذار بر پایه ی مقتتضای حال برای مخاطب خویش، بیان می-کند. این آرایه ی ادبی به عنوان یک متغیّر در بدیع معنوی، بر اساس ویژگی های خاصی چون نیاز، نوع تقاضا و مخاطب، به گونه های متفاوتی در قالب های شعری پدیدار می گردد. در مرکز این آرایه ی ادبی به عنوان یک سخن هدفمند، طلب قرار دارد و اجزای سازنده ی بافت شعر، چون واژه ها و ساخت زبان، تصویر، موسیقی و آهنگ کلام، احساس و عاطفه، لحن، قالب شعری و موقعیّت سخن که سبب «حُسن» آن می شوند، با تأثیرپذیری از عواملی مانند شخصیّت شاعر، سبک شعری، نوع مخاطب، مطلوب یا خواسته ی شاعر، شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حاکم بر جامعه ی شاعر، به گونه ای سبب بیان طلب می شوند که در این مقاله به عنوان شیوه های هنری حسن طلب با دیدی تحلیلی و آماری، بررسی شده و همچنین کاربرد هر شیوه که مربوط به مقتضای حال این آرایه ی ادبی است و ویژگی هریک از آن ها، مورد تحلیل قرار گرفته است. گفتنی است، تقسیم بندی شگردهای هنری شاعران در استفاده از این آرایه ی ادبی و نام گذاری هر شیوه، بر پایه ی تعریف نگارندگان از حسن طلب برای نخستین بار، انجام گرفته است.
۸.

تحلیل نشانه معناشناختی «مکان نمادین» در داستان دقوقی از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت نشانه معناشناختی مکان نمادین مکاشفه عرفانی مثنوی داستان دقوقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۶
مکان به عنوان یک عنصر مهمِ تولید معنا در هر روایت محسوب می شود و تجلی آن در گفتمان ها، یا عینی و فیزیکی است یا انتزاعی؛ لذا آن گاه که وجه عینی مکان ضعیف شود، ویژگی تخیلی و استعلایی می یابد و وجه نمادین آن در اولویت قرار می گیرد. داستان دقوقی روایتِ واقعه و مکاشفه عرفانی است. مکاشفه فراتر از محدوده شناخت های عادی است؛ به همین دلیل برای بیان آن از زبان رمز استفاده می شود. به دلیل ماهیت مکاشفه و زبان رمز در داستان دقوقی، حضور مکان ها در زبان کارکردی استعاری و نمادین دارد. این مکان ها به دو دسته کلیِ «مکان های واقعه» و «مکان های سیال» تقسیم می شوند. هدف از پژوهش حاضر این است که با برجسته کردن عنصر مکان و استعاره مکان و با عطف توجه به جنبه مکاشفه عرفانی و نمادهای عرفانی و وجه بینامتنیت مکان ها در این داستان، کارکرد نشانه معناشناسی مکان نمادین، چگونگی حضور مکان ها در کنش زبانی، فرایندهای تبدیل مکان به فرامکان و استعلای آن و کارکرد گفتانی آن را بررسی کند. این پژوهش نشان داد که زبانِ این روایت برای توصیفِ مکاشفه و القای آن، از اصطلاحات و تصاویرِ مکانیِ بسیاری مانند دریا، ساحل، بیابان و درخت به عنوان استعاره هستی و وجود، بهره برده و توانسته است قابلیتِ کینونیت بخشی و شفاف سازی گفتمان را که مشتمل بر بسیاری از حقایق و امور عرفانی است، ارتقا دهد. همچنین مکان ها به واسطه حضورِ سوژه از کارکردهای پدیداری، استعلایی و اسطوره ای برخوردارند.
۹.

بررسی و تحلیل کارکرد صفت در غزل های طنز و حسب حال حافظ بر اساس تئوری ارزیابی نقش گرای هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزل حافظ صفت هالیدی تئوری ارزیابی زبان شناسی نقش گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۸
  یکی از راه های شناخت عمق و غنای غزل حافظ می تواند استفاده از نظریات نوین باشد ؛ بنابراین در جستار حاضر مجموعه غزل های طنز و حسب حال حافظ با استفاده از نظریه ی «زبان شناسی نظام مند نقش گرای هالیدی» که در تجزیه وتحلیل متون گفتاری، نوشتاری، ادبی و سبک شناسی کاربرد فراوانی دارد، بررسی و تحلیل شده است. در این غزل ها و براساس تئوری ارزیابی که یکی از سه نظام تشکیل دهنده ی نقش بینافردی است و در ریزنظام نگرش، سه حوزه ی احساسی «تأثیر، قضاوت و قدردانی» قابل طرح است، بیشترین بسامد صفت ها به ترتیب در حوزه ی داوری، تقدیر و انفعال کاربرد دارند. این نکته نشان می دهد که حافظ در این غزل ها از واژه هایی که  بیانگر احساسات و فرایند ذهنی واکنش ها باشد، کمتر استفاده کرده و درمقابل، بیشترین استفاده را از واژه های بیانگر ارزیابی رفتار بشری برده است. ازسویی بسامد صفاتی که در نقش های غیرتوصیفی به کار رفته اند، بیشتر از صفاتی است که نقش توصیفی دارند و علت این امر، بزرگ نمایی، تأثیرگذاری و بلاغت بیشتر است. نتیجه ی فوق بیانگر این است که کاربرد صفات در غزل های حافظ، با فرانقش بینافردی در دستور نقش گرای هالیدی انطباق دارد؛ بنابراین با استناد به بسامد دقیق نقشِ استخراج شده از این غزل ها، اطلاعات مفید و ارزنده ای در قالب جدول و نمودار ارائه شده است.    
۱۰.

بررسی و نقد تعاریف حُسن تعلیل ارائه کارکردها و تقسیم بندی های تازه و پیوند آن با دیگر آرایه های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیع معانی حسن تعلیل ارکان حالات چهار گانه جملات پرسشی و خبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۵۵
حُسن تعلیل، یکی از آرایه های بدیع معنوی، همواره مورد توجه اهل بلاغت قرار گرفته و اغلب آنان در آثار خویش، به تعریفی کوتاه و ذکر چند شاهد مثال از آن بسنده کرده اند. در این پژوهش، ضمن تحلیل و نقد تعاریف مذکور و اشاره به برخی از نارسایی های آن ها ، دو تقسیم بندی تازه از این آرایه ارائه شده که برمبنای آن، این ظرفیت هنری شامل دو رکن اساسی و یک رکن غیراساسی است. در تقسیم بندی معنوی، این ارکان ممکن است به چهار حالت مختلف ظاهر شود. در تقسیم بندی لفظی، براساس وجود چند رکن در هر سوی حُسن تعلیل، به سه حالت پدیدار می شود که البته هریک از این ها ارزش بلاغی و هنری متفاوتی دارد. در این پژوهش، آشکار می شود که برخلاف نظر بلاغیان، حُسن تعلیل پیوندی خاص با علم معانی دارد؛ زیرا ساخت آن برمبنای جملات پرسشی و خبری است که هدف گوینده معانی ثانو ی نهفته در آن جملات است. به علاوه به مهم ترین اهداف به کارگیری حُسن تعلیل با ذکر شواهد پرداخته شده که شامل کارکردهایی همچون «مدح، توصیف، صحنه آرایی، حُسن تعلیل برای حُسن طلب و...» است. در بخش پایانی نیز، به پیوند حُسن تعلیل با دیگر آرایه های بلاغی اشاره و تأکید شده که این آرایه بدون حضور عناصر بلاغی دیگر موجودیت ندارد و درواقع کاربرد این آرایه ها در قالب جملات پرسشی و خبری به شکل گیری حُسن تعلیل می انجامد.
۱۱.

نقد و تحلیل تعاریف«حُسن طلب» همراه با دریافتی تازه از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سخن ادبی بدیع حسن طلب نیاز مخاطب خاص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۰ تعداد دانلود : ۶۳۰
حُسن طلب، از آرایه های ادبی است که نیاز و خواسته ای را با شیوه ی نیکو و اثرگذار برای شنونده ی خویش بیان می نماید؛ این آرایه ادبی به عنوان یک متغیّر در بدیع معنوی، بر پایه ی نیاز، نوع تقاضا و  جایگاهِ مخاطب، به گونه های متفاوتی در قالب های شعری پدیدار می گردد و در مرکز آن  طلب به عنوان یک سخن هدفمند نمود دارد. اجزای سازنده ی بافت شعر، همچون واژگان و زبان، تصویر،آهنگ کلام، عاطفه، لحن و جایگاه سخن که موجب حُسن آن می شوند، با تأثیرپذیری از عواملی مانند شخصیّت شاعر، سبک شعری، نوع مخاطب، مطلوب یا خواسته ی شاعر، شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاکم برجامعه ای که شاعر درآن زندگی می کند، سبب بیان طلب می شوند؛ این نکته در تعاریف کتاب های پیشین بدیع و بلاغت نیامده است. این مقاله با بررسی، نقد و تحلیل تعاریف موجود درمنابع بلاغی، بر پایه ی شیوه های استفاده ی شاعران ازحسن طلب، تعریفی نوین  با دیدگاهی تازه، از این آرایه، ارائه کرده است.       
۱۲.

بررسی و تحلیل کنش ها و ویژگی های قهرمان پهلوان در داستان های قهرمانی عامه فارسی و مقایسه آن با شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه ادب عامه سمک عیار حسین کرد قصه حمزه امیرارسلان نامدار قهرمان - پهلوان کنش ها ویژگی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۴ تعداد دانلود : ۶۱۵
قهرمان گرایی یکی از موضوعات اساسی در داستان های عامه منثور فارسی است. قهرمان پهلوان در این داستان ها از نظر کنش، الگو و عملکرد، ویژگی هایی دارد که عموماً متعلق به باورهای اسطوره ای و سنت های قهرمانی پیش و پس از اسلام در ایران است. عوامل تاریخی و اجتماعی زیادی را می توان در نگاه داشت و انتقال این سنت ها و باور ها مؤثر دانست که وجود شاهنامه فردوسی یکی از مهم ترین آنهاست. به گونه ای که در اغلب موارد می توان کنش ها و ویژگی های پهلوان در شاهنامه را پروتوتایپ یا نمونه نخستین قهرمان پهلوان ادب عامه دانست. در این پژوهش، با بررسی چهار اثر منثور قهرمانی از ادب عامه فارسی ( سمک عیار ، حسین کرد ، قصه حمزه ، امیرارسلان ) که هر یک متعلق به دوره ای خاص هستند و زمینه غالب در هر کدام قهرمانی است، به شناسایی برخی از ویژگی های جسمانی، اخلاقی و کنش های رزمی، سیاسی و اجتماعی قهرمان پهلوان و مقایسه آن با شاهنامه پرداخته ایم. نتایج به دست آمده از این تحقیق به این قرار است: با وجود شکل گیری آثار مزبور در سده های تاریخی، قهرمان پهلوان بسیاری از ویژگی های اسطوره ای و حماسی پهلوان شاهنامه را در خود حفظ کرده است. برخی از این کنش ها و ویژگی ها کاملاً با نمونه های اسطوره ای و حماسی شاهنامه مطابقت دارد و راویان و نویسندگان سعی در هم سان سازی قهرمان پهلوان ادب عامه با شاهنامه داشته اند. در مواردی نیز با وجود شباهت، تفاوت هایی میان این کنش ها و ویژگی ها دیده می شود. تفاوت ها اغلب در اخلاق و برخی از کنش های سیاسی و اجتماعی قهرمان پهلوان بوده است که حاصل موقعیت فکری و فرهنگی دوران پدیدآمدن آثار ادب عامه و تغییر و تحولات نظام عیاری است. بیشترین شباهت ها نیز در ویژگی های ظاهری، قدرت جنگاوری، نوع تولد، تربیت، مراحل رشد و سال های آرمانی قهرمان پهلوان دیده می شود.
۱۳.

بررسی و تحلیل کارکرد حُسن طلب در قالب های شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسن طلب مقتضای حال قالب شعری قصیده قطعه رباعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۷ تعداد دانلود : ۳۴۵
حسن طلب، سخنی ادبی و به مقتضای حال با درونمایه ی نیاز است که مخاطب خاص دارد و قالب های شعری به عنوان ساخت زبانی برای بروز آن، رابطه ی تنگاتنگی با تأثیرگذاری این آرایه ی ادبی دارند. از سویی،برگزیدن قالب شعری مناسب برای بیان حسن طلب،یکی از مهم ترین عوامل ایجاد ارتباط و تأثیر آن بر مخاطب است؛ چنان که آرایه ی مذکور در آغاز، میانه وپایان قالب هایی چون قصیده، قطعه، ترکیب بند، ترجیع بند، رباعی وغزل باشیوه های گوناگون و با درنظر گرفتن تمهیدات وشگردهایی ویژه، به کار رفته است.از این رو، قالب شعری به عنوان یکی از عناصر زیباساز و تأثیرگذار طلب در بافت شعرو نیزچگونگی قرارگرفتن حسن طلب در آن،از عوامل زیبایی و هنری بودن این آرایه ی ادبی به شمار می روند؛ بنابراین، در این مقاله تلاش شده تا سیرکارکردی را که حسن طلب در قالب- های شعری از آغاز تا قرن هشتم هجری سپری کرده است و جایگاه آن در قالب های مورد استفاده و میزان کاربرد آن را در هریک از آن قالب های شعری در هر دوره ، با نگاهی تحلیلی و آماری، بر پایه ی دیوان های شعری شانزده تن از شاعران برجسته ی شعر فارسی بررسی شود. قالب قصیده با شیوه های متنوع، بیشترین کاربرد را دارد پس ازآن به ترتیب قالب های قطعه، غزل، رباعی، ترجیع بند وترکیب بند و به یک نسبت مثنوی و مسمّط تحت تأثیر ویژگی های خاص این آرایه ی ادبی، به کار رفته است.
۱۴.

کیفر مقدّس تحلیل بوم گرایانه رمان آخرین سفر زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهاد کشوری آخرین سفر زرتشت بوم گرایی طبیعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۵۱۵
فرهاد کشوری یکی از داستان نویسان معاصر خوزستانی است که بستر روایی داستان هایش تلفیقی از واقعیت و خیال است. در واقع، نوعی واقع گرایی که گوشه چشمی هم به فضا و بیان سوررئال دارد. آخرین سفر زرتشت، رمانی است با فضایی تخیّلی که هدف نویسنده در قالب گفتگوهای بسیار، برجسته ساختن درون مایه نیکی و دانایی بوده است. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی بوم گرایانه این رمان پرداخته است. نتایج نشان می دهند که بوم گرایی در تمام ابعاد آن، وجه بارز و روشن این رمان است. درون مایه داستان که حول دانایی و نیکی شکل گرفته است با طبیعت و عناصر آن پیوند خورده است، مهربانی که وجه بارز اندیشه زرتشت است در ارتباط با طبیعت برجسته شده است، ملاک مثبت یا منفی بودن شخصیت های داستانی، نحوه تعامل آن ها با طبیعت است، تقابل ها کاملاً برخاسته از زیست محیط هستند و نقش ها و تصاویر نیز در تمام ارکان خانه ها و زیستگاه ها، از گل ها، درختان و حیوانات است که هر کدام نماد و نمودِ نکته ای در داستان هستند.
۱۶.

شخصیت دایه و دلّاله در داستان های شفاهی و رسمی(با تکیه بر داراب نامه ی بیغمی، فیروزشاه نامه، داراب نامه ی طرسوسی، سمک عیّار، سندبادنامه، طوطی نامه و جامع الحکایات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واسطه دایه دلاله قوّادگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زنان و ادبیات
تعداد بازدید : ۱۵۲۱ تعداد دانلود : ۹۶۹
یکی از نمودهای بارز حضور زنان در داستان های ادبیات شفاهی و رسمی، به ویژه در داستان های عاشقانه که اغلب چهره ای مثبت و موثّر از زنان سالخورده را به تصویر کشیده شخصیت «دایه» است. دایه که اصلی ترین وظیفه اش شیردهی و پرورش فرزندخوانده در کودکی است، در دوران بزرگسالی دختران گاهی حتّی پررنگ تر از مادر در داستان حضور می یابد و فرزندخوانده را در سخت ترین چالش های زندگی اش یاری می دهد. افزون بر این، گاه دایه ها به عنوان یک رهنما یا یاریگرِ شخصیت های اصلی در داستان ظاهر می شوند و با استفاده از تجارب خود، در مواقع حسّاسِ داستان، گره گشایی می کنند. واسطه گری میان عاشق و معشوق، یاری رساندن به عاشق و معشوق در راه وصال، عیّاری و شجاعت و یاری کردن مبارزان و عیّاران، فعّالیّت اجتماعی سیاسی و نجات جان فرزندخوانده، ازجمله کارهایی است که از دایه ها در داستان ها پدیدار می شود. ازسویی، گاه درمقابل دایه های مثبت، عمدتاً در داستان های رسمی، با شخصیت دلّاله های قوّاده مواجه می شویم که در داستان های ضدّ زن، نقش معناداری را ایفا می کنند و تصویری منفی از شخصیت زنان را به نمایش-می گذارند. در این پژوهش به بررسی نقش ها و فعّالیّت های دایه در کتاب های داراب نامه ی بیغمی، فیروزشاه نامه، داراب نامه ی طرسوسی، سمک عیّار، سندبادنامه، طوطی نامه و جامع الحکایات پرداخته می شود. هدف این پژوهش تبیین یکی از ابعاد مختلف شخصیّت زن در ادبیات عامه و بازتاب آن در آثار ادبی است که به لحاظ فرهنگی در جریان فکری جامعه اهمیّت می یابد.
۱۷.

مصادیق «پیرنگ» فرمالیستی در داستان های کوتاه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیرنگ آشنایی زدایی فرمالیسم داستان کوتاه فارسی صناعات روایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فرمالیستی (صورتگرا)
تعداد بازدید : ۲۴۷۶ تعداد دانلود : ۱۸۹۴
بر مبنای تعاریف نوینی که در بوطیقای فرمالیسم، از دو مقولة «داستان» و «پیرنگ» ارائه گردیده است، «داستان» یا همان زنجیرة رخدادها در توالی زمانی، به منزلة مادّة خام و سازمایة روایت شناخته شده است و «پیرنگ» برخلاف پندار منتقدان پیشافرمالیسم، نه به ساختمان منطقی و علّی اثر روایی، بلکه به تمام تمهیدات زیبایی شناسانه و آشنایی زدایانه ای اطلاق می گردد که برای پیکربندی هنری آن مادّة خام به کار بسته می شود. این تمهیدات در سه سطح «زبان، درونمایه و صناعات» متجلّی گردیده است و پیرنگ هنری روایت داستانی را برمی سازند. نویسندگان داستان کوتاه معاصر فارسی با عنایت به جریانات نوگرایانة ادبی، به ویژه آرای فرمالیستی و به مدد بهره گیری مبتکرانه از امکانات زبانی، صناعتی و درونمایگانی، گونه ای شکل شکنی خلاّقانه را در روایتگری داستان هایشان رقم زده اند، به گونه ای که داستان را از بافتی متکّی بر حادثه پردازی و پیرنگ سازی در مفهوم سنّتی و پیشافرمالیستی خود خارج ساخته و تلاش برای برجسته سازی فرم داستان از رهگذر کشف و کاربست تکنیک های روایی جدید را جایگزین آن کرده اند و بدین سان، آشنایی زدایی و پیرنگ هنری مطمح نظر فرمالیست ها را محقّق ساخته اند. نظر به اینکه مصادیق پیرنگ سازی هنری در سطح صناعات داستانی از گستردگی و تنوّع بیشتری برخوردار است، در این جستار، بر آن بوده ایم تا به واکاوی و دسته بندی مصادیق و جلوه های گوناگون آشنایی زدایی و پیرنگ سازی در این سطح از داستان های کوتاه شکل گرای معاصر بپردازیم و بدین وسیله، از اصلی ترین عوامل رازناکی و غریب نمایی جهان این داستان ها پرده برداریم.
۱۸.

تاثیر عامل جغرافیای اقلیم گرای شهری و طبیعی بر داستان کوتاه نویسندگان خوزستان (با تاکید بر داستان های بهرام حیدری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات جنوب نویسندگان خوزستان اقلیم گرایی داستان کوتاه بهرام حیدری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۱
اقلیم جنوب ایران با تنوع فرهنگی و طبیعت خاصی که دارد، منبع الهام فوق العاده ای برای فضاسازی در داستان است. وجود نخلستان، شط و دریا، نفت و صنعت، و حتی گرما که از زمینه های بومی جنوب است، نویسندگان این خطه را بر آن داشته است که در آثار خود از این نعمات خدادادی بهره ببرند و با این شیوه نوعی تشخص سبکی به آثار خویش بدهند. در واقع خوزستان به عنوان مهم ترین قطب ادبیات اقلیمی ایران، بعد از انقلاب و جنگ و به دلیل مهاجرت نویسندگانش ضربات بسیاری متحمل شد. همچنین با توجه به شتاب تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و به تبع آن تحولات فرهنگی در دهه های اخیر، ضرورت بررسی این تحولات، به خصوص در ادبیات، بیش از پیش حس می شود. هدف ما از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل داستان های کوتاه بهرام حیدری یکی از نویسندگان اقلیم گرای خوزستان و بررسی نقش جغرافیا و محیط زندگی شهری در آثار اوست.
۱۹.

تحلیل ساختار روایت در داستان های بیژن نجدی از منظر بوطیقای مدرنیسم (با تأکید بر آرای چارلز می و سوزان فرگوسن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روایی بیژن نجدی داستان کوتاه مدرنیستی چارلز می سوزان فرگوسن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۰۸
بیژن نجدی از داستان نویسان پرآوازة معاصر است که حاصل تراوش های قلم او شگفتی و تحسین مخاطبان عام و خاصّ ادبیّات داستانی را برانگیخته است. به کار بستن خلاّقانة تمهیدهای شکل گرایانه ای همچون تلفیق امکانات نثر و نظم در نحوة به کارگیری زبان، پیچیده سازی ساختار روایی به واسطة کاربست روایات ذهنی و نیز بهره جویی از شگردهای گسست در روایت، در هم آمیختن عین و ذهن و گذشته و حال در سطحی گسترده، بهره گیری از پیرنگ های حذفی و استعاری و بسیاری از تکنیک های روایی دیگر که در این نوشتار به تفصیل بدان ها پرداخته ایم، افزون بر آنکه سیاق داستان نگاری وی را به عنوان سبکی مستقل، منحصر به فرد و با قابلیّت پیروی و تداوم در حافظة تاریخ داستان نویسی ادب فارسی به ثبت می رساند، مشابهت ها و مطابقت های گسترده ای را در ساختار روایی تکنیکی داستان های او با آنچه نظریّه پردازان مدرنیستی همچون چارلز می و سوزان فرگوسن در آرای خود به شرح و تبیین آن پرداخته اند، رقم می زند. بر همین اساس، در این جستار بر آن بوده ایم که داستان های او را از منظر نظریّات این دو منتقد صاحب نام بازخوانی کنیم تا ضمن شناسایی و ارزیابی وجوه کمّی و کیفی این تطابق ها، ابداعات و خلاّقیت های سبک آفرین نجدی در این زمینه را نیز با نگاهی تحلیل گرانه بکاویم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان