فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۲۴۱ تا ۱۰٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی پردازش معناشناختی واژه های گفتاری (اسم ها) در نوجوانان مبتلا به فلج مغزی و مقایسه آن با نوجوانان سالم بوده است. بدین منظور، 30 نوجوان مبتلا به فلج مغزی 10 تا 15 ساله به روش نمونه گیری در دسترس برای پژوهش انتخاب شدند که عارضه همه آن ها از نوع اسپاستیک بود. برای گروه کنترل، 30 نوجوانان سالم مطابق با جنسیت، سن و تحصیلات نوجوانان مبتلا به فلج مغزی انتخاب شدند. در این پژوهش متغیرهای مستقل و وابسته به ترتیب عارضه فلج مغزی و نمرات کسب شده آزمودنی ها در آزمون واژه های گفتاری بود. متغیرهای کنترل نیز جنسیت، سن و تحصیلات را دربرمی گرفت. برای گروه کنترل، 30 نوجوانان سالم مطابق با جنسیت، سن و تحصیلات نوجوانان مبتلا به فلج مغزی انتخاب شدند. جهت ارزیابی آزمودنی ها، از آزمون (47) انطباق واژه گفتاری با تصویر (پالپا) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک در واژه های گفتاری به طور معناداری نسبت به همتایان سالم ضعیف تر است. همچنین، الگوی رشد واژه های گفتاری نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک نسبت به همتایان سالم دچار تأخیر است. علاوه براین، تحلیل داده ها مشخص کرد نوجوانان مبتلا به فلج مغزی از نوع اسپاستیک در پردازش واژه های گفتاری دچار اختلال در شبکه واژگانی و اختلال ادراکی هستند، اما اختلال ادراکی آن ها به مراتب بیشتر است.
بررسی تطبیقی گرایش های طبیعت گرایانه در آثار صادق چوبک و جک لاندن از دیدگاه نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
11 - 38
حوزههای تخصصی:
مکتب طبیعت گرایی مدعی است که هنر و ادبیات باید جنبه علمی داشته باشند و تلاش می کند روش تجربی و جبر علمی را در ادبیات رواج دهد. در ایران، صادق چوبک یکی از نویسندگانی است که گرایش های طبیعت گرایانه مشهودی در آثار خود بروز می دهد. مشابه چنین تصوری، در ادبیات آمریکا برای جک لاندن وجود دارد. بااین حال، ادعای تعلق لاندن در ادبیات آمریکا و چوبک در ادبیات معاصر ایران به مکتب طبیعت گرایی موردبحث پژوهشگران ادبی بوده است. پژوهش حاضر بر آن است با بهره گیری از برخی اصول دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، تحلیلی از داستان های «مردی در قفس» و «افروختن آتش» داشته باشد تا براین اساس میزان تعلق دو نویسنده به گرایش های طبیعت گرایانه را مورد سنجش قرار دهد. در مرحله نخست، فراوانی رخداد متغیرهای مقوله فرایندهای فرانقش اندیشگانی و مقوله های وجه نمایی و زمان داری فرانقش بینافردی تعیین شدند. سپس، براساس ساختار بند و اصول دستور نقش گرای نظام مند، تحلیلی آماری از میزان فراوانی مؤلفه های موردنظر ارائه شده و با استناد به متن دو داستان تبیینی کیفی از میزان گرایش های طبیعت گرایانه دو نویسنده ارائه شده است. یافته های پژوهش در پیوند با مؤلفه فرآیندهای فرانقش اندیشگانی نمایانگر آن است که سه فرایند مادی، رابطه ای و رفتاری در هر دو اثر بالاترین فراوانی را دارند که این خود تأییدکننده بازنمایی ویژگی های طبیعت گرایی در این آثار است. همچنین، فراوانی پایین فرایندهای کلامی و وجودی در هر دو اثر نشان از نگاه واقع گرا و طبیعت گرایانه نویسندگان دارد. افزون براین، مقایسه داده های به دست آمده از بررسی وجوه بندهای دو داستان نیز نشان می دهد که وجه خبری با اختلاف چشمگیری نسبت به دیگر وجه ها در بالاترین جایگاه قرار دارد که این ویژگی، قابل تعمیم به بیشتر آثار روایی است. گفتنی است که فراوانی رخداد دیگر وجه ها ناچیز بوده و نتیجه گیری بر مبنای آن ها پشتوانه محکمی نخواهد داشت. اگرچه به نظر می رسد فراوانی کم وجه هایی همچون شرطی و آرزویی در دو اثر را می توان ناشی از نگاه خالی از ناامیدی نویسندگان دانست. یافته های مربوط به مقوله زمان داری نیز نشان داد که در هر دو داستان زمان گذشته بالاترین میزان رخداد زمان دستوری را دارا است که با توجه به ماهیت روایی داستان های کوتاه، تأییدکننده این حقیقت است که نویسنده روایت گر وقایع طبیعی در زمان گذشته است. افزون براین، به نظر می رسد بتوان درصد پایین فراوانی کاربرد زمان آینده در دو داستان را نشانه ای از نامیدی به عنوان نماد بارزی از ویژگی های مکتب طبیعت گرایی دانست.
نقش پلنیوم گیجگاهی در پردازش مشخصه های شخص و شمار در افراد دوزبانه: شواهدی از fMRI(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
285 - 318
حوزههای تخصصی:
پلنیوم گیجگاهی یک ناحیه مغزی است که درون شیار سیلوین و بخش خلفی قشر شنوایی (شکنج هشل) قرار گرفته و به سبب همپوشانی اش با ناحیه ورنیکه، به عنوان کانون کارکردی شبکه زبان قلمداد می شود. پژوهش های بسیاری اهمیت ویژه پلنیوم گیجگاهی چپ را در انواع فرایندهای شنیداری و زبان -ویژه نشان داده اند. شواهد دیگری نیز بر دخالت پلنیوم گیجگاهی راست در توجه شنیداری و تکالیف محرک محور دلالت دارد. با وجود حجم گسترده بررسی های انجام شده درباره نقش پلنیوم گیجگاهی، هنوز میزان دخالت این ناحیه مغزی در دوزبانگی در هاله ای از ابهام قرار دارد. افزون براین، نگارندگان علاقمندند تا نقش پلنیوم گیجگاهی را در مطابقه شخص-شمار در دوزبانه ها پیگیری کنند. به این منظور، تعداد 36 نفر دوزبانه ترکی-فارسی (21 زن) که زبان دوم شان را به صورت رسمی در سن 7 سالگی آموخته بودند، انتخاب شدند. برمبنای شاخص تسلط دوزبانه، هیچ تفاوتی بین سطوح بالای بسندگی شرکت کنندگان در زبان اول (ترکی) و دوم (فارسی) وجود نداشت. شرکت کنندگان یک آزمون شنیداری قضاوت دستوری بودگی با الگوی زبان گردانی جایگزین را به هنگام گرفتن تصاویر اف.ام.آر.آی اجرا کردند. یافته های پژوهش نشان داد که در طول اجرای یک آزمون دوزبانه، دخالت پلنیوم گیجگاهی چپ در مقایسه با پلنیوم گیجگاهی راست در مطابقه شخص-شمار بیشتر بود. همچنین، بدون در نظرگرفتن نوع زبان مورد پردازش، آزمایش فعلی نشان داد که در ناحیه پلنیوم گیجگاهی، جمله های دارای مشخصه شمار فعالیت بیشتری را در مقایسه با جمله های دارای مشخصه شخص ایجاد کردند که دال بر پردازش متمایز زیرساختی عبارات ارجاعی و ضمیرها در این ناحیه مغزی است.
تحلیل الگوهای معناشناسی و جامعه شناسی زبان "شایعه" در جامعه ایرانی: تحلیل محتوایی شایعات رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شایعات به عنوان یکی از قدیمی ترین اشکال ارتباط ، در شرایط نامعلوم و تهدیدآمیز در جامعه پدید می آیند و می توانند بینشی مورد درک عمومی و نگرانی ها موجود در لایه های زیرین جامعه فراهم کند. با وجود اهمیت شایعه، مطالعات بسیار اندکی به بررسی آن در جامعه و محیط ایرانی پرداخته اند. بنابراین، تحقیق حاضر ۴۰۷ شایعه را که از رسانه های اجتماعی ایران گرد آوری شده بودند، بررسی کرد تا انگیزه های اولیه، موضوعات و گروه های هدف شایعات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. نتایج نشان داد که علاوه بر شایعات شناخته شده قبلی، دو نوع شایعه جدید در جامعه ایرانی وجود دارد: شایعه حمایتی که از گروه خاصی حمایت می کند و شایعه ما در برابر آنها که ترکیبی از شایعات حمایتی و دشمنی است. درباره موضوعات شایعه این تحقیق نشان داد که هفت موضوع اولیه در ایران عبارتند از: سیاست, دین, مردم، جامعه، کیفیت زندگی، حوادث و مردم. یافته ها نشان داد که دشمنی مهم ترین انگیزه برای شایعه پراکنی و اسلام و جمهوری اسلامی ایران اهداف اصلی شایعه در جامعه ایرانی بودند. با توجه به یافته های مطالعه، می توان نتیجه گرفت که نوع و فراوانی شایعه و انگیزه های آن ، بسته به نوع جامعه و بافت آن، متفاوت است. در پایان ، پیامدهای این تحقیق به تفصیل بیان شده اند.
نقش مشخصه های معنایی فعل و عنصر کنش پذیر، در فراگیری ساخت مجهول در گفتار کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش فارسی زبانان به افزایش کاربرد افعال مجهول، لزوم توجه به آن را در فراگیری زبان مطرح می سازد. نظر به اهمیت روند فراگیری مجهول، پژوهش حاضر با درنظر گرفتن سن دو تا سه سالگی به عنوان دوره حیاتی تکامل نحوی زبان کودکان، گروهی 60 نفره از کودکان دختر و پسر 24 تا 36 ماهه فارسی زبان را که در مراکز مهدکودک در معرض تماس با گروه های همسالان و مربیان قرار داشتند، با شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و ضمن تقسیم آن ها به گروه های سنی 4 ماهه، با ضبط و جمع آوری داده های زبانی آن ها به دو شیوه «گفتار انفرادی و خودکار» و «مصاحبه گروهی و هدفمند» کیفیت و نحوه ظهور نشانه های مجهول و مجهول سازی را در گفتار این گروه مطالعه کرده است. همچنین جهت مطالعه تأثیر گفتار اطرافیان بر گفتار کودک با استفاده از شیوه «شبه آزمایشی»، داده های مرتبط با تولید جملات مجهول در دو گروه کنترل و آزمایش جمع آوری و ارزیابی شده است. نتایج حاصل از مطالعه حاضر مؤید آن است که مشخصه های معنایی فعل ازجمله «حرکتی» و «حسی» بودن آن، و نیز مشخصه معنایی عنصر کنش پذیر فعل در درک معنای جمله مجهول در گروه سنی 24 تا 28 ماه اثرگذار است. همچنین اولویت ظهور ساخت مجهول در این گروه سنی نشان دهنده تقدم تولید ساخت «صفت ساده/نسبی + شدن» بر دو الگوی «صفت مفعولی + شدن» و «اسم + شدن» در گفتار کودک فارسی زبان است. همچنین نتایج آزمون شبه آزمایشی صورت گرفته، شواهدی از تأثیرپذیری ساخت و فراوانی جملات مجهول کودک از گفتار اطرافیان را نشان می دهد.
بررسی رابطه آگاهی از راهبردهای فراشناختی با درک شنیداری فارسی آموزان غیرایرانی سطح پیشرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
105 - 137
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه «آگاهی فارسی آموزان از راهبردهای فراشناختی» و توانایی آنان در زمینه «درک شنیداری» انجام پذیرفت. آزمودنی های این پژوهش 29 فارسی آموز دختر و پسر سطح پیشرفته مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) بودند که زبان فارسی را برای ادامه تحصیل در رشته های دانشگاهی گروه فنی- مهندسی و پزشکی در دانشگاه های ایران می آموختند. برای بررسی چهار فرضیه پژوهش، از دو ابزار گردآوری داده بهره گرفته شد: یک پرسشنامه 21 گویه ای آگاهی از راهبردهای فراشناختی شنیداری (Vandergrift, et al., 2006) شامل پنج مؤلفه طرح ریزی و ارزشیابی، توجه هدایت شده، دانش فرد، ترجمه ذهنی و حل مسأله، و یک آزمون درک شنیداری با 25 پرسش. برای تحلیل داده های به دست آمده، از آزمون های همبستگی، رگرسیون خطی، و آزمون های تی مستقل استفاده شد. یافته های بررسی داده ها نشان داد که بین آگاهی فارسی آموزان از راهبردهای فراشناختی و توانایی شان در درک شنیداری، رابطه مثبتی وجود دارد و حدود 47 درصد تغییرات متغیر وابسته، به وسیله پنج متغیر مستقل تبیین می شود. ازسویی دیگر، بین فارسی آموزان دارای تحصیلات دانشگاهی (کارشناسی و کارشناسی ارشد) و فارسی آموزان دارای تحصیلات سطح دیپلم، و همچنین بین فارسی آموزان زن و مرد، تفاوتی از نظر آگاهی از راهبردهای فراشناختی وجود نداشت. این نبود تفاوت در زمینه میزان آگاهی آنان از راهبردها، با توجه به رشته های تحصیلی (فنی و پزشکی) نیز آشکار بود. روی هم رفته، یافته های پژوهش پیشنهاد می کند که آگاهی فارسی آموزان از راهبردهای فراشناختی می تواند نقش مؤثری بر ارتقاء و بهبود مهارت شنیداری آن ها داشته باشد. از این رو، الزامی است مدرسان زبان فارسی در کلاس های درک شنیداری، در پی به کارگیری راهکارها و رویه هایی برای تقویت آگاهی فراشناختی فارسی آموزان و نیز آموزش این راهبردها به آنان باشند.
Exploring English Language Pre-service Teachers’ Technological Pedagogical Content Knowledge(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۴, N. ۱ , ۲۰۲۵
163 - 188
حوزههای تخصصی:
Based on Shulman's (1986) concept of Pedagogical Content Knowledge (PCK), Technological Pedagogical Content Knowledge (TPACK) emerged and became a helpful framework for comprehending the objectives of using technology in pre-service teacher training programs. The purpose of the present study was to evaluate Iranian pre-service EFL teachers’ (PSEFLTs) perceptions towards their TPACK regarding their gender and academic year of study. To this aim, 254 Iranian PSEFLTs across various academic years of study filled out a 39-item EFL TPACK questionnaire developed by Baser et al. (2016). The questionnaire included seven categories: Content Knowledge (CK), Pedagogical Knowledge (PK), Technology Knowledge (TK), PCK, Technological Pedagogical Knowledge (TPK), Technological Content Knowledge (TCK), and Technological Pedagogical Content Knowledge (TPCK). Based on the collected data, which were subjected to the Kolmogorov-Smirnov test, descriptive statistics, t-tests, one-way ANOVA, and post-hoc analysis, it was found that PSEFLTs generally held mildly favorable perceptions towards their TPACK. Notably, the lowest mean score was observed for the TK component, while the component with the highest mean score was the CK component. In terms of the gender effect, statistically significant differences were found in the TK and TPCK dimensions, where males outscored females in both TK and TPCK and females outscored males in CK. Furthermore, an examination of the relationship between participants' TPACK and their academic years of study manifested a statistically significant difference primarily between freshmen and seniors. The results are expected to encourage curriculum planners to develop PSEFLTs’ training programs by integrating technology courses into the ELT curriculum.
دیوهای بابِلی و غول های آرامی در کیش مانوی: رویکردی متن شناسانه به برخی شخصیت های اهریمنی در متن های نیایشی و جادویی به ایرانی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تشخیص هویت و عملکرد نیروها و شخصیت های دیوی با اصالت بابِلی و آرامی در کیش مانوی می پردازد و می کوشد آنها را در اندرکنش با اسطوره های کافرکیشی و یهودی بازشناسد. در اینجا، هم به انگاره ها و چهره های اهریمنی آتالیا، ایدرا، اَتْنَبیش، هوبابیش، وزبیش، اُهْیا، و لِوْیاتین و هم به گروه های غولان، ایرها، نِفیل ها و فرشتگان هبوط کرده پرداختیم تا نشان دهیم دیوشناسی مانوی تا چه حدّ به سنّت های آرامی و به ویژه به کتاب حنوخ و کتاب غولان یهودی وابسته است. در جستار حاضر، نه تنها کلان فرشتگان بزرگ مانوی یعنی رُفائیل و میخائیل و گبرائیل و سَرائیل را باز خواهیم شناخت، بلکه به نقش آفرینی اینان به سرداریِ پادشاه افتخار در برابر یورش غولانی خواهیم پرداخت که بر اساس داستان آفرینش مانوی به زمین گریختند. مقاله نشان می دهد بازسازی کتاب غولانِ مانی به شدت به بررسی های دیوشناسانه وابسته است.مقاله حاضر به تشخیص هویت و عملکرد نیروها و شخصیت های دیوی با اصالت بابِلی و آرامی در کیش مانوی می پردازد و می کوشد آنها را در اندرکنش با اسطوره های کافرکیشی و یهودی بازشناسد. در اینجا، هم به انگاره ها و چهره های اهریمنی آتالیا، ایدرا، اَتْنَبیش، هوبابیش، وزبیش، اُهْیا، و لِوْیاتین و هم به گروه های غولان، ایرها، نِفیل ها و فرشتگان هبوط کرده پرداختیم تا نشان دهیم دیوشناسی مانوی تا چه حدّ به سنّت های آرامی و به ویژه به کتاب حنوخ و کتاب غولان
تحلیلی بر پیکرۀ برچسب گذاری شدۀ حاصل از محتوای کتاب های درسی پایه های اول تا ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
155-192
حوزههای تخصصی:
در سند نقشه جامع علمی کشور، به ارتقای جایگاه زبان فارسی در مقام زبان علم در بین زبان های بین المللی علمی اشاره شده است. یکی از راه کارهای رسیدن به این هدف کلان، گسترش زبان فارسی ذکر شده است. برای رسیدن به این هدف که می تواند در حوزه سیاستگذاری های مربوط به زبان فارسی مطرح شود، به درک بیشتر از محتوای زبانی نیاز است. از این منظور، کتاب های درسی دانش آموزان که با مفاهیم پایه آموزش می بینند اهمیت زیادی پیدا می کند. توصیف این ویژگی ها می تواند به هنگام تهیه محتوای زبانی مد نظر قرار گیرد. در این پژوهش، پیکره ای از متون درسی کلاس های اول تا ششم ابتدایی به حجمی در حدود 208هزار واژه تهیه شده و برچسب گذاری شده است. این دروس شامل فارسی، علوم، مطالعات اجتماعی و هدیه های آسمانی است. تمام جملات دروس مختلف به تفکیک پایه و درس، در فایل های متنی ساده حروف نگاری شده و پس از هنجارسازی در فرایند پیش پردازش، در چهار سطح آوایی، بن واژه-ای، مقوله دستوری و تجزیه سازه ای نحوی برچسب گذاری شده و بررسی شده است. نتایج حاصل از این می تواند به شناخت بیشتر از محتوای کتاب های درسی کمک کند و در حوزه آموزش و سیاستگذاری در این حوزه مفید باشد.
میزان وام گیری حروف اضافه و ضمائر در کردی کلهری در افراد دوزبانه کرد-فارس زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
227 - 255
حوزههای تخصصی:
تماس زبانی می تواند دارای پیامدهای بسیاری برای زبان های درگیر باشد. وام گیری واژگانی یا ساختاری یکی از پیامدهای تماس زبانی است که در آن عناصری از زبان غالب ممکن است وارد زبان پذیرا شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان بهره گیری از حروف اضافه و ضمیرهای بومی یا وام واژه معادل فارسی آن ها در کردی کلهری است. برای گردآوری داده ها، از یک پرسشنامه (فهرست) محقق ساخته بهره گرفته شد تا روشن شود که گروه های مختلف تا چه اندازه از واژه های بومی یا وام واژه های فارسی بهره می گیرند. براساس متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات، افراد انتخاب شده به هشت گروه دسته بندی شدند: مردان/ زنان باسواد جوان، مردان/ زنان با سواد مسن، مردان/ زنان بی سواد جوان و مردان/ زنان بی سواد مسن. یافته های پژوهش نشان داد که در گروه های مختلف اجتماعی به طور متوسط بین 7. 82 تا 100 درصد از حروف اضافه بومی و بین 08. 76 تا 100 درصد از ضمیرهای کردی استفاده نموده اند. زنان جوان باسواد بیشترین میزان بهره گیری از حروف اضافه (3. 17 درصد) و ضمیرهای غیربومی (92. 12 درصد) را در بر داشتند. آزمون آماری مورد استفاده (آنالیز واریانس سه عاملی) نشان داد که دو عامل تحصیلات و سن (برخلاف جنسیت) هم به تنهایی و هم در تعامل با هم نقش معناداری در تنوعات مشاهده شده آن ها بر عهده دارند.
مشخّصه های آکوستیکی و نرخِ تغییراتِ واکه های دوگانه گویشِ خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
127 - 111
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، پس از معرّفی و بررسی واکه های دوگانه گویشِ خوافی و ذکر نمونه هایی از کلماتِ دارایِ این نوع واکه ها، نتایج آزمایشی که برای اندازه گیری مشخّصه های آکوستیکی این واکه ها انجام پذیرفته، ذکر، بررسی و تحلیل شده است. مقاله حاضر بخشی از تحقیق مفصلی است که با هدف آوانگاری دقیق و علمی واحدهای واژگانی این گویش صورت گرفته و نتایج آن برای تألیف فرهنگ گویشِ خوافی و نیز گردآوری ادبیاتِ عامیانه آن ضروری است. در این مقاله، مشخّصه های آکوستیکی واکه های مذکور در واژه های تک هجایی بررسی گردیده است. این پژوهش مطابقِ روش سوکَده (2008) صورت گرفته است؛ براساس این شیوه، نخست میانگینِ بسامدِ سازه هایِ اول و دومِ آغازه و پایانه واکه هایِ دوگانه خوافی محاسبه و بررسی شده و سپس فضای واکه های مرکب این گویش ترسیم گردیده است. در ادامه مقاله، نرخِ تغییراتِ بسامدِ سازه هایِ اول و دومِ واکه هایِ دوگانه خوافی محاسبه و تحلیل شده است. مقاله با اندازه گیری دیرش این واکه ها به پایان می رسد. نتیجه کلّیِ این پژوهش نشان می دهد که حرکتِ سازه اوّلِ واکه هایِ دوگانه خوافی از واکه ای باز به سمت واکه ای بسته است و حرکتِ سازه دوم آن ها، غیر از [ou]، در جهت پیشین شدگی است.
مقایسه ای واژگانی میان خلجی و ترکی آذربایجانی/A Lexical Comparison between Khalaj Language and Azerbaijani Turkic(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
141 - 178
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مقایسه واژگانی و بررسی تنوع آن بین ترکی خلجی و آذربایجانی انجام شده است. داده های زبانی و پیکره پژوهش، مستخرج از سامانه اطلس زبانی ایران از خلجی رایج در آبادی های خلج زبان استان های مرکزی و قم بوده که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در دست تدوین است. زبان خلجی شاخه مستقلی از زبان های ترکی تبار است که با زبان های هم خانواده خود تفاوت ها و شباهت هایی دارد و از جمله زبان های درخطر در ایران به شمار می آید. در گام نخست،1280 واژه بررسی شده در پژوهش حاضر، باتوجه به مقوله های معنایی در 7 گروهِ اصطلاحات مربوط به روابط خویشاوندی، طبیعت، اعضای بدن، حیوانات، گیاهان، خوراکی ها و اعداد دسته بندی شدند. سپس، بر اساس مبنای نظری پژوهش، این واژه ها توصیف و تحلیل و با واژه های ترکی آذربایجانی مقایسه شدند. مبنای مقایسه برای ترکی آذربایجانی، شمّ زبانی نگارنده و فرهنگ های ترکی بوده است. صرف نظر از تفاوت های آوایی و علی رغم شباهت های زیاد واژگانی بین ترکی خلجی و آذربایجانی، تفاوت های واژگانی و تنوع صوری نیز در این مقایسه مشاهده شد. همچنین، در پژوهش حاضر، چگونگی تماس زبانی خلج زبانان مناطق موردمطالعه با فارسی زبانان و ترکی زبانان روستاهای همجوار آنها نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که تماس زبانی مذکور بر اساس پیوستار مشروح در مبانی نظری پژوهش، در مواردی از نوع «شدت کم» و در مواردی نیز، از نوع «شدت زیاد» بود.
Combined Effects of Task Sequencing and Corrective Feedback on EFL Learners’ Writing: a comparison between human raters and ChatGPT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study, which has been derived from a larger project, examined how effective ChatGPT, compared to human raters, is for scoring writing tasks when tasks were arranged from simple to complex or vice versa. In so doing, a correlational design was employed. The participants were 113 EFL learners. Two sets of writing tasks were customized based on the SSARC (simplify, stabilize, automatize, reconstruct, complexify) model. The participants were divided into two groups. They took a pre-test and did tasks in two different orders. The tasks were rectified by the researcher and returned to them later. The participants enhanced their text based on comments on tasks. After that, they took a posttest. Human raters and ChatGPT scored the pretests and posttests. A Pearson Correlation test was run to obtain the correlation between a human rater and ChatGPT. The results indicated a strong positive correlation between scores assessed by human raters and those by ChatGPT when tasks were arranged from simple to complex (r = 968, p > 05) or complex to simple (r = 860, p > 05). These findings suggest that ChatGPT can be an effective tool for writing assessments. Suggestions for further research are discussed.
کاربرد تمثیل در قطعه ای تعلیمی به زبان ختنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
3 - 17
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از سبک های مهم ادبی و از شاخه های پربار انواع ادبی محسوب می شود که با بیان هنرمندانه و با استفاده از ابزارهای کارآمد ادبی همچون تمثیل به طرح مباحث تعلیمی می پردازد و پیام خاص خود را به مخاطبش انتقال می دهد. آنچه در آثار ادبی تعلیمی می تواند پند و اندرزهای اخلاقی را پررنگ تر کند، کاربرد ابزارهای بلاغی برای ملموس کردن برخی مفاهیم انتزاعی و غیرحسی است. در این پژوهش به بررسی آرایه های ادبی در متنی به زبان ختنی می پردازیم. زبان ختنی یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که در مقایسه با سایر زبان های ایرانی باستان و ایرانی میانه غربی کمتر مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است، مقاله حاضر بر آن است که به بررسی آرایه های ادبی موجود در فصل دوم کتاب زمبسته بپردازد. کتاب زمبسته حاوی مطالب تعلیمی و آموزه های بودایی مکتب مهایانه است. بنابراین، می توان آن را در زمره آثار تعلیمی به شمار آورد و به کارگیری این ابزارها در این فصل از کتاب شاید بیانگر این است که نویسنده با استفاده از آنها سعی در تفهیم بهتر مطالب تعلیمی به مخاطبان خود داشته است. همچنین، این مطالعه نشان می دهد که زبان ختنی نیز مانند دیگر زبان ها از چنین ابزارهای بلاغی بی بهره نبوده است.
رمزگذاری موضوع در محمول تجربی «تمشا کردن» در کردی گروسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
35 - 67
حوزههای تخصصی:
«تمشا کردن» محمولی تجربی در کردی گروسی است که ساخت موضوعی و رویدادی آن به صورت یک محمول مرکب فعل یاری بیان می شود. این پژوهش به جستار چگونگی رمزگذاری موضوع ها در ساختار محمول-موضوع «تمشا کردن» بر اساس منظر رده شناختی کرافت (2022) می پردازد. هدف آن بررسی این است که «تمشا کردن» از چه راهبردهایی برای بیان نقش شرکت کننده هایش بهره می جوید، بخش های سازنده ی آن میزبان کدام کارکردهای دستوری و معنایی هستند و چگونه ساخت رویدادی این محمول در راستای ساخت موضوعی اش بازنمایی می یابد. بدین منظور، پژوهشی میدانی صورت گرفت و 30 گویشور بومی کردی گروسی مصاحبه شدند. فیلم «داستان گلابیِ» ولس چیف بستر گرداوردی داده ها واقع شد و روایت های کردی ضبط شدند. 88 نمونه ی دارای محمول «تمشا کردن» از پیکره ی گفتمانی فوق، برای بررسی راهبردهای رمزگذاری موضوع استخراج شدند. مشاهده شد که این محمول مرکب تجربی در رمزگذاری موضوع شرکت کننده ها و نوع رویدادی که بیان می کند دارای بازنمایی های گوناگونی بود. اساساً از راهبرد تجربه-محور بهره می جست و تجربه گر را به صورت یک عبارت موضوعی فاعلی بیان می کرد. اما موضوع محرک آن در کاربرد راهبرد رمزگذاری تنوع قابل ملاحضه ای را نمایان می کرد و به صورت های عبارت موضوعی مفعولی، عبارت موضوعی متممی، و عبارت موضوعی بند متممی بازنمایی می یافت. از میان 88 نمونه از محمول «تمشا کردن»، تنها 16 مورد ساخت موضوعی فاعلی-مفعولی داشتند. پربسامدترین راهبرد رمزگذاری موضوع، راهبرد رمزگذاری فاعلی-متممی شناسایی شد که دارای محرک مکانی/هدف بود. این محمول مرکب همچنین مشاهده شد که به صورت یک زیررویداد در ساخت فعل پیاپی شرکت می جست و در برخی موارد با ساخت رویدادی متفاوتی بیان می شد.
An Introspective Analysis of Appropriacy Indices in ELT Curriculum Policy and Practice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to explore how the ELT curriculum is perceived, adopted, and implemented by EFL high school teachers. This study also shed some light on several effective factors in curriculum planning and practicing. Data for this study came from a survey and follow-up interviews with EFL teachers. The Findings revealed some critical systemic gaps between policy and practice: (1) a disconnect between policymaking processes and established ELT pedagogical theories; (2) insufficient incorporation of stakeholder voices, particularly teachers, during policy formulation; (3) neglect of teacher agency, professional needs, and motivational factors in curriculum design; and (4) an absence of foundational needs analysis research to inform policy decisions. The study underscores the imperative of prioritizing teacher autonomy, participatory policymaking, and evidence-based frameworks in curriculum development. To mitigate disparities between policy objectives and classroom practices, recommendations include decentralizing decision-making to empower educators, integrating teacher feedback into policy cycles, leveraging academic expertise, and fostering context-sensitive adaptations of global ELT methodologies. These insights contribute to broader regional discussions on educational equity, teacher professionalization, and sustainable language policy reforms in institutional settings.
مقایسه نگرش دبیران زبان به مسائل هویتی – فرهنگی در کتاب های زبان انگلیسی پایه هفتم و اول راهنمایی پیشین/A Comparison of the Attitudes of English Language Teachers towards the Identity-Cultural Issues in English Language Textbooks of the 7th Grade (former system) and the 1st Grade (Newly Authored)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
179 - 210
حوزههای تخصصی:
از منظر جامعه شناسی زبان، مسائل هویتی - فرهنگی به عنوان آن روی سکه زبان، یکی از مهم ترین مسائلی است که می تواند از طریق کتاب های درسی از جمله کتب زبان انگلیسی مطرح شود. باتوجه به اهمیت موضوع پژوهشگر بر آن شد تا میزان حضور این مهم را از منظر دبیران زبان در کتاب زبان انگلیسی تازه تألیف بسنجد و آن را با کتاب پیشین مقایسه کند و مهم ترین نقاط قوت و ضعف کتاب جدید را برشمرد. جامعه آماری این پژوهش تمامی دبیران شاغل در آموزش وپرورش سراسر کشور است. در این تحقیق توصیفی و تحلیلی، روش نمونه گیری به شیوه خوشه ای چندمرحله ای (جغرافیایی) است. برای انتخاب نمونه معلمان از کل استان های ایران، پنج استان بر اساس منطقه جغرافیایی، در نظرگرفته شده و در مرحله بعد از هر استان 40 دبیر به صورت تصادفی انتخاب گردیده است. پژوهش نشان داد 74 درصد دبیران به ضرورت توجه به عناصر فرهنگی و هویتی در کتاب تازه تألیف (Prospect 1) در حد بسیار زیاد و زیاد معتقدند و تنها 3 درصد دبیران، پاسخ کم و بسیار کم ارائه داده اند و 69 درصد دبیران، موفقیت کتاب تازه تألیف در معرفی و پرداختن به عناصر هویتی و فرهنگی را زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند. همچنین 55 درصد دبیران، موفقیت کتاب اول راهنمایی سابق را در این زمینه در حد بسیار کم و کم ارزیابی می کنند و این نشان دهنده این مطلب است که کتاب های سابق نسبت به کتاب های تازه تألیف به مسائل فرهنگی هویتی، توجه کمتری داشته است. نتایج این تحقیق می تواند برای برنامه ریزان، مؤلفان و دبیران زبان راهگشا باشد.
تحول فرایند تضعیف در گویش تاتی خلخال (دِرَو) از ایرانی باستان تا به امروز: بر پایه نظریه بهینگی
منبع:
پازند سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
39 - 54
حوزههای تخصصی:
کاهش قدرت یک آوا را تضعیف می نامند. در تحقیق حاضر تحول فرآیند تضعیف در گویش تاتی خلخال (دِرَو) از دوره ایرانی باستان تا به امروز توصیف می شود. فرایندی که در طی آن آواهای ایرانی باستان با درجه گرفتگی کمتری در گویش تاتی به کار می روند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در گویش تاتی خلخال فرایندهایی از جمله سایشی شدگی، واکدار شدگی و حذف در رابطه با همخوان ها وجود دارد. در پژوهش حاضر فرایندهای مذکور بر مبنای نظریه بهینگی تحلیل و مشخص شدند. در فرآیند تحول تاریخی گویش تاتی خلخال صورت های بهینه صورت هایی هستند که در آنها فرآیند تضعیف اعمال شده است. از این رو، این فرایند محدودیت های نشانداری هستند که بر تعیین صورت بهینه حاکم اند..
A Qualitative Assessment of Supervisors’ Views towards Examiners’ Perceptions: A Fair Justice or Not?(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۵, Summer ۲۰۲۳
161-168
حوزههای تخصصی:
This study aimed at exploring Iranian thesis supervisors’ views on examiners’ fair in examining M.A. Teaching English as a Foreign Language (TEFL )thesis in Iran. In so doing, a phenomenological design was used. 20 M.A. thesis supervisors participated in the study who were selected through purposeful sampling. To collect the data, a semi-structured interview was used. Data analysis was conducted via manual thematic analysis. According to the results, the following views were among those extracted for M.A. theses supervisors about examiners’ fair: Examiners’ unfair in Examining Theses; Inattention to the Standards of Thesis Writing; Judgment Based on Personal Mood; Examiners’ Personal Problems with Supervisors; and Examiners’ Relation with Students. Based on the results of this study, it can be concluded that according to the perceptions of Iranian TEFL thesis supervisors, examiners are not just and fair in examining theses. They pay attention to the issues such as previous relations, personal problems, practicing power and such matters which are non-relevant to thesis itself. It can also be concluded that Iranian TEFL thesis examiners, at least according to thesis supervisors' views, are illiterate or unknowledgeable in terms of statistics and some research topics. This is a reason for their unfair in examining theses. The results have some implications for M.A. thesis examiners, students, higher education administrators, and researchers.
Effects of Genre-Based Pedagogy on Iranian Medical Researchers’ Discussion Writing Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
97 - 113
حوزههای تخصصی:
Genre-based pedagogy has gained a lot of attention since the mid-1980s. Genre is defined in relation to the use of language in conventionalized communicative situations. In this research, there was an attempt to scrutinize the effects of genre-based pedagogy on Iranian medical researchers’ discussion writing ability. To examine the formulated hypotheses, A group of 35 subjects were randomly selected from medical researchers in Zanjan and Tehran Universities of Medical Sciences. Both male and female researchers were invited to this study. A within-group pre-test and post-test design was implemented. The instructional procedures went on for four sessions before the posttest was administered. The results of the paired t-test revealed that genre-based pedagogy had a significant effect on the discussion writing ability of Iranian researchers of medical sciences. Ultimately, in a Focus-group interview, the participants contended their expertise in writing significantly increased due to the treatment sessions. Implications of this study may include genre-based pedagogy in the Iranian ESP curriculum.