مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
تماس زبانی
حوزه های تخصصی:
تحول نحوی روی نمی دهد مگر این که بتوان نشان داد علتی داشته است""(لانگوباردی:2001، 278). تحول زبانی مرتبط با واژه بست های ضمیری زبان فارسی که به لحاظ تاریخی در جایگاه دوم جمله ظاهر می شده اند در سه حوزه رخ داده ، در نتیجه، این زبان به سه الگوی ساختاری-رده شناختی زیر دست یافته است: الف) حرف اضافه+واژه بست در حالت متممی ب) اسمی+واژه بست در حالت اضافی و ج) مجاورت فعل متعدی صرفاَ در حالت مفعول مستقیم. این بررسی در چارچوب باورهای مطرح در دستور زایشی چامسکی و با هدف کشف علل تحول نظام واژه بستی ضمیری فارسی و در نهایت دستیابی این زبان به سه الگوی فوق صورت می گیرد؛ بررسی درزمانی نشان می دهد که چند عامل به صورت متوالی، و نه موازی، در تحول این نظام دخالت داشته-اند: اولاَ، برخی از تحولات ساختواژی تاریخی و تلاش گویشوران در جهت رفع ابهام ناشی از این تحولات، زمینه ساز اصلی تغییرات ساختاری دیگر شده است؛ ثانیاَ، پس از زمینه سازی های خاص ساختواژی، الگوهای الف و ب به قیاس از الگوهای زبانی از پیش موجود و تعمیم آنها تثبیت شده است؛ الگوی ج نیز در نتیجه ی بازتحلیل مکرر جایگاه واژه بست در جمله پدید آمده است؛ این الگو می تواند گویای مقطعی از روند دستوری-شدن این عناصر باشد که تحولات ساختواژی و فرایند بازتحلیل در برهه ای از تاریخ این زبان به آن سرعت بخشیده است. در پایان، تماس با زبان عربی نیز به عنوان عامل تسریع کننده ی کاربرد الگوهای سه گانه ی فوق در زبان معیار شناخته شد.
تأثیر تماس زبانی بر ویژگی های صرفی و نحوی گویش تاتی رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاتی رودبار از گویش های تاتی است که در بخش هایی از شهرستان رودبار در استان گیلان تکلم می شود. استیلو تاتی رودبار را در گروه تاتیک قرار داده که تمام گویش های تاتی، تالشی، وفسی، الویری و ویدری را در بر می گیرد اما آنها را در حال تغییر به زبان گیلکی، از گروه زبان های کرانه جنوبی دریای خزر دانسته است. در این مقاله با ذکر شواهدی از ویژگی های صرفی و نحوی تاتی رودبار، تفاوت های این گویش با دیگر گویش های تاتی و علت تغییر کنونی آن به نفع گویش گیلکی مورد بررسی قرار گرفته است. از میان گونه های تاتی رودبار، گونة جوبُنی برای تحقیق انتخاب شده است. روستای جوبُن در دهستان رستم آباد جنوبی در بخش مرکزی شهرستان رودبار در استان گیلان قرار دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که این گونه در صرف و نحو با دیگر گونه های تاتی متفاوت است.
سلسله مراتب قرض گیری زبان ترکی آذربایجانی از زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سلسله مراتب قرض گیری زبان ترکی آذربایجانی از زبان فارسی را مطالعه کرده است. داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. بخش عمده داده ها را تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی مناطق مرکزی استان اردبیل تشکیل می دهد. تحلیل داده ها نشان می دهد که گویشوران ترکی آذربایجانی افزون بر الگوهای جملات مرکّب زبان خود، با قرض گیری تکواژهای دستوری از الگوهای جملات مرکّب زبان فارسی نیز در پاره گفتارهای خود استفاده می کنند؛ همچنین گروه های اضافه و ملکی فارسی فراوانی به صورت ترکیب های قرضی در ترکی آذربایجانی به کار می روند، امّا هنوز ساخت اضافه و ملکی فارسی به صورت یک وام الگو به ترکی آذربایجانی وارد نشده است. گروه های حرف اضافه و پسوند – تر زبان فارسی نیز به مثابه عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه ها نقش آفرینی می کنند و با توجّه به معیار تمایز قرض گیری از رمزگردانی، نمی توان آن ها را عناصر قرضی درنظر گرفت. ارزیابی نتایج پژوهش در چارچوب سلسله مراتب تغییرات حاصل از تماس زبانی و پیشرفت همگرایی استولز و استولز (1996) نشان می د هد که الگوی پیوند بندهای جملات مرکّب ناهم پایه زبان فارسی در ترکی آذربایجانی تثبیت شده است، امّا وام گیری الگویی هنوز در سطوح دیگر ساخت زبان ترکی آذربایجانی، ازجمله ساخت گروه ها و واژه ها اتّفاق نیافته است.
زبان میانجی، تماس و جغرافیا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این جستار به بررسی رابطه کلان میان جغرافیا، زبان و تحرک گروه های انسانی، و نقش تاریخی این عوامل اساسی در شکل دهی به ترکیب زبانیِ سرزمین ما می پردازد. ازنظر نگارندگان، سه عامل عمده در ترکیب کلان زبانی در ایران مؤثر بوده اند: ۱) جغرافیایی، ۲) جمعیت شناختی و ۳) زبانی. عوامل جغرافیایی (=بوم شناختی+زمین نگاشتی) در شکل دهی به روال های جمعیت شناختی (=سکونت+مهاجرت) دخالت دارند؛ زمین نگاریِ گسترده و گسسته ایران، سبب کاهش ارتباط میان زبان های منطقه ای می شود، و در عین حال، همه گونه ها را با زبان میانجی (=پهلوی، فارسی) در تماس پیوسته قرار می دهد. بنابراین، مؤلفه زبانی تماس/انزوا نیز خود معلول روال های جمعیت شناختی و جغرافیایی است. این وضعیت، سبب «±انباشت ارتباطی» می شود و آن عاملی است که مرگ و زایش گویش ها و زبان های مستقل را از دل گونه های تاریخی-جغرافیایی تسهیل می کند. در طی سده ها، این چرخه همیشگی، ارتباط موفق میان قوم-زبان ها را نیازمند وجود زبان مشترک کرده و درنتیجه، از زبان های رایج در این پهنه گسترده، همواره یکی به عنوان میانجی یا میان گفت به کار رفته است. ترکیب این عوامل، در ایران به ایجاد دو وضعیتِ کاملاً متمایز انجامیده است: زبان میانجی در مرکز، و گسترش آن به حاشیه چندزبانه
آسیب شناسی طرح جایگزینی واژگان بیگانه در کتب درسی با واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
31 - 63
حوزه های تخصصی:
با رشد روزافزون دوزبانگی و افزایش تعاملات بین زبان ها، تمامی زبان ها تغییراتی را تحت تأثیر این تماس های زبانی در سطوح مختلفی تجربه می کنند. یکی از این سطوح، لایه واژگان است که بیش از سطح دیگر زبانی منشأ دغدغه سیاست گذاران در عرصه برنامه ریزی زبانی بوده است. در این میان استفاده از واژگان قرضی و یا جایگزین کردن آنها با واژگان مصوّب موضوع اختلاف نظر شده است. لذا، این پژوهشِ پیمایشی با رویکرد کیفی با هدف آسیب شناسی طرح جایگزینی واژگان تخصصیِ بیگانه با واژگان مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کتب درسی «زیست شناسی» مقطع متوسطه مدارس ایران انجام گرفت. به این منظور در این مصاحبه ساختاریافته نگرش 126 نفر از مخاطبان این طرح مشتمل بر دانش آموزان فارغ التحصیل رشته تجربی، دبیران زیست شناسی، دانشجویان زیست شناسی، پزشکی و پیراپزشکی و اساتید زبان شناسی پیرامون ضرورت انجام این طرح، دلایل موفّقیّت یا عدم موفّقیّت این طرح و پیشنهاد هایی در خصوص اجرای بهتر آن موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد اکثریت قریب به اتّفاق مصاحبه شوندگان (97%) موافق اجرای آن با سبک و سیاق اجراشده در کتب درسی نبودند. ازنظر مصاحبه شوندگان مهم ترین دلایل این مخالفت ایجاد سردرگمی در مخاطبان، عدم هماهنگی در استفاده از واژگان مصوّب در محیط های آموزشی و بین المللی بودن واژگان تخصصی بودند. همچنین از نظر آنها این طرح ناموفّق بوده است و دلایل عمده آن عدم استفاده مخاطبان از واژه های مصوّب و بین المللی بودن واژگان تخصصی بوده است. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی ضمن تلاش مجدّانه برای پاسداشت قوام زبان فارسی به عنوان زبان علم در کشور می بایست با تدوین اصول و ضوابط واژه گزینی مختص اصطلاحات تخصصی در کمّ و کیف اجرای این طرح بازنگری نمایند.
فرسایش واژگان زبان مادری در میان مهاجران کُردزبان سردشتی ساکن تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در موقعیت های تماس زبانی به ویژه دریک جامعه ی دوزبانه ی ناپایدار، هنگامی که حوزه های کاربردی زبان مادری از بین می رود، الگوی واژگانی گویشوران در آن زبان تغییر می نماید. گروه های قومی- زبانی مهاجردر کشورما، برای دست یافتن به جایگاه اجتماعی و اقتصادی مناسب و نیز فراهم نمودن امکانات آموزشی بهتر برای فرزندان خود، ناگزیر به یادگیری زبان فارسی هستند و این امر زمینه را برای تماس هر چه بیشتر با زبان فارسی فراهم نموده است پژوهش حاضر به بررسی فرسایش و تغییرات واژگانی زبان کودکان سردشتی مقیم تهران پرداخته است. 66 نفر گویشور کُردزبان سردشتی در این مطالعه شرکت کردند. آن ها از دو جامعه ی زبانی مختلف (تهران/ سردشت) انتخاب شدند. برای تعیین میزان فرسایش واژگانی افراد شرکت کننده از یک آزمون نامیدن واژگان تصویری مربوط به زبان اول استفاده گردید. در این مطالعه همچنین رابطه ی بین نگرش زبانی و میزان فرسایش واژگانی بررسی گردید. برای تعیین نگرش مثبت افراد نسبت به زبان مادری از یک پرسش نامه ی سنجش نگرش استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده نشان می دهد که کودکان سردشتی ساکن تهران از فرسایش واژگانی معناداری برخوردار بودند. درواقع آن ها به لحاظ کُنش واژگانی در زبان کُردی در مقایسه با هم زبانان خود در شهر سردشت، ضعیف تر بودند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش همچنین نشان داد که رابطه ی معناداری بین نگرش گویشوران نسبت به زبان کُردی و میزان فرسایش واژگان در زبان اول وجود دارد.
شباهت ها و تفاوت های واژگانی در ترکی رایج درکرمان و ترکی آذری تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
149 - 186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی شباهت ها و تفاوت های واژگانی ترکی رایج در آبادی های ترکی زبانِ شهرستان ارزوئیه در استان کرمان و ترکی آذری گونه تبریزی پرداخته است. پیکره پژوهش از داده های موجود در نرم افزار اطلس ملی زبانی ایران اقتباس شده است؛ اطلس زبانی ایران که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در حال تدوین است. این داده ها، به وسیله پرسشنامه ای مشتمل بر 105 واژه و پاره گفته و 36 جمله به روش مصاحبه رودرو از گویشوران ترکی زبان ساکن در آبادی های ترک زبان شهرستان ارزوئیه در استان کرمان گردآوری شده اند. پیکره این پژوهش شامل 860 واژه است. داده ها بر اساس مبنای نظری پژوهش، توصیف و تحلیل شده و با واژه های ترکی آذری گونه تبریزی مقایسه شده اند. مبنای مقایسه برای ترکی آذری، شمّ زبانی نگارنده و فرهنگ های ترکی است. ترکی رایج در شهرستان ارزوئیه استان کرمان، از جنبه واژگانی، شباهت های بسیاری با ترکی آذری گونه تبریزی دارد. تفاوت های واژگانی بین این دو گونه ترکی ناشی از معادل هایی است که گویشوران تحت تأثیر زبان فارسی محلی رایج در آن منطقه در گویش خود به کار می برند. به سبب آنکه هدف از پژوهش حاضر بررسی شباهت های واژگانی بین این دو گونه ترکی است، تفاوت های آوایی در این معادل های واژگانی، نادیده انگاشته می شوند. به طور کلی، شباهت های بسیار زیادِ معادل های واژگانی در زبان ترکی رایج در آبادی های ترکی زبانِ شهرستان ارزوئیه استان کرمان با معادل های زبان ترکی آذری گونه تبریزی، نشان می دهد که ترکیِ رایج در منطقه مورد بررسی، همانند ترکی آذری گونه تبریزی از شاخه اوغوز در خانواده زبان های ترکی تبار است.
تغییرات نحوی صورت گرفته در ترکی قشقایی در اثر تماس زبانی با فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
ترکی قشقایی از زبان های ترکی جنوب غربی (اُغوز) است که در جنوب ایران به آن تکلم می شود. تماس زبانی شدید و طولانی مدت ترکی قشقایی با فارسی باعث شده است تا این زبان در همه سطوح زبانی دچار تغییراتی عمیق در مشخصه های بومی خود شده و همگرایی آن با زبان فارسی روز به روز افزایش یابد. در این تحقیق در چارچوب مدل کپی رمز که توسط لارس یوهانسون معرفی شده است، به تغییرات نحوی ایجاد شده در این زبان در اثر تماس با زبان فارسی پرداخته شده است. تغییر در راهکارهای سببی سازی، راهکارهای بیان مقوله وجهیت، بیان فعل «داشتن»، حذف پسوند اضافی در ترکیب های اضافی-ملکی، تغییر در بیان افعال ربطی و وجودی، بررسی مقوله گواه نمایی، بررسی ترکیب نوساخته «پسوند ملکی+belä»، تغییر پس اضافه تحت حاکمیت برخی افعال، بررسی حضور ساخت اضافه فارسی، نکره فارسی و معرفه کردی در ترکی قشقایی، حذف پی بست پرسشی ساز -mI و تغییری که در ترتیب صفت و حرف تعریف نکره (bir) پدید آمده است، از جمله مواردی است که در این پژوهش مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته اند. در این تحقیق با بررسی و تحلیل پیکره ای نوشتاری متشکل از هفت کتاب داستان و با تکیه بر آمار بدست آمده از این بررسی، علاوه بر ارزیابی مجدد ادعاهای پژوهش های پیشین در زمینه تغییرات نحوی پیش آمده در ترکی قشقایی، دستاوردهای جدیدی نیز معرفی شده است.
واکاوی ورود واژه های ترکی به زبان فارسی: مطالعه موردی «دستور شهریاران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پ ژوهش کوشش می شود از رهگذر بررسی یک پیکره نوشتاری، یعنی کتاب دستور شهریاران که از متن های مهم دوره صفویه است، تحلیل و تبیینی پذیرفتنی برای ورود واژه های ترکی به زبان فارسی به دست داده شود. متن هایی از نوع متن یادشده، افزون بر ارزش تاریخی، به لحاظ زبان شناسی نیز اهمیت دارند؛ بدین دلیل که با بررسی آن ها به اطلاعات مهمی درباره وضعیت زبان فارسی و دیگر زبان های رایج در ایران در دوره نگارش آن ها دست می یابیم. این پژوهش نشان می دهد که واژه های ترکی در برخی از حوزه ها به صورت انبوه وارد زبان فارسی شده اند و کاربرد آن ها در زبان فارسی تا حدود صد سال پیش تداوم یافته است. واژه های ترکی واردشده در زبان فارسی، دامنه چشم گیری از مفاهیم سیاسی، نظامی، حکومت داری و... را بیان می کرده و می کنند. دلایل بسیاری می توان برای پرکاربردشدن واژه های ترکی در زبان فارسی برشمرد که از جمله آن ها پیوندهای دیرین مردمان ایرانی با ترک زبان ها، تماس دیرپای دو زبان فارسی و ترکی، ارتباط های ایران با همسایگان ترک زبان خود و حاکمیت دودمان های ترک زبان بر ایران است. در نتیجه دگرگونی هایی که در یک سده اخیر در ایران به وجود آمده، بخش زیادی از واژه های ترکی واردشده به زبان فارسی رفته رفته مهجور و کم کاربرد شده اند.
ثبات یا تغییر اصطلاحات خویشاوندی در اثر تماس زبانی: مطالعه موردی در چند روستای دوزبانه خراسان دهه 50(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تأثیر تماس زبانی در قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی در چند روستای دوزبانه خراسان دهه 50 بررسی می شود. داده های زبانی پژوهش از بخش واژگان پرسشنامه اطلس زبانی ایران استخراج شده اند که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در حال تدوین است. داده های زبانی 9 آبادی دو زبانه در بخش احمدآباد شهرستان مشهد مورد مطالعه قرار گرفته اند. در هر یک از این آبادی ها، یکی از زبان های ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی در کنار زبان فارسی رایج است. پیکره پژوهش 153 واژه دارد و از تجمیع معادل های گویشی 17 اصطلاح خویشاوندی موجود در پرسشنامه در چهار زبان مورد بررسی به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بر خلاف نظر عمده پژوهش گران پیشین، در آبادی های مورد مطالعه قرض گیری در حوزه اصطلاحات خویشاوندی نیز صورت می گیرد. میزان قرض گیری در این اصطلاحات در تماس هر یک از زبان های مورد اشاره با فارسی متفاوت ولی جهت آن همواره از فارسی به هر یک از زبان های مورد بررسی بوده است. علاوه بر این، نتایج تحلیل داد ه ها از نظر ساخت واژی و معنایی نشان می دهند که میزان قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی بسیط نسبت به مرکب بیشتر و از لحاظ طبقه بندی سببی/ نسبی، قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی سببی بیش از نسبی است. همچنین از نظر طبقه بندی این اصطلاحات به درجه یک/ دو میزان قرض گیری درجه دو بیش از درجه یک است. در بین چهار زبان ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی، زبان ترکی بیش ترین و زبان ترکمنی کم ترین میزان قرض گیری را نشان می دهد. در دو زبان عربی و بلوچی میزان قرض گیری در واژگان خویشاوندی در حد میانه این دو و تقریباً به میزان مشابه است.
وقتی منفی مثبت است: بررسی ساخت نفی تهی در فارسی همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به یک ویژگی ساختاری در فارسی همدانی می پردازیم. در این گویش، جملاتی وجود دارند که نشانه منفی بر روی فعل قرار دارد، اما معنای منطقی جمله منفی نیست. در مطالعات رده شناختی این ساخت را ساخت نفی تهی می نامند. با استفاده از پیکره گفتاری گویش همدانی، نشان داده ایم که این ویژگی در برخی بندهای قید زمان، و نیز برای بیان عمل غیرمنتظره و شکایت و ابراز تاسف در بندهای وابسته قیدی به کار می رود. پس از تعیین جایگاه این ساخت ها در مطالعات رده شناختی، سعی در تبیین وجود این ویژگی پرداخته ایم. ابتدا نشان داده ایم که این ساخت در واقع نوعی وجهیت معرفتی را در فارسی همدانی نشان می دهد، که بر عدم قطعیت، عدم امکان و عدم تمایل از سوی گوینده اشاره دارد. همچنین دلیل وجود این ساخت در فارسی همدانی، و نبود آن در فارسی گفتاری (تهرانی)، در این نکته نهفته است که گویش همدانی، این ویژگی را در تماس با زبان ترکی قرض گرفته است.
گونه های ترکی استان لرستان، اثرپذیری از موقعیت تماس زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، وضعیت گونه های ترکی استان لرستان بررسی شده است. زبان های غالب این استان لری، لکی و در برخی مناطق، گونه ای فارسیِ متأثر از زبان لری است، اما در شهرستان های الیگودرز، ازنا و بروجرد این استان، شماری روستای ترک زبان نیز وجود دارد. ترکی رایج در این روستاها، به لحاظ واژگانی و گاه ساخت واژی و نحوی ویژگی های خاصی دارد. از این رو، این مسئله مطرح می شود که چنین ویژگی هایی ممکن است حاصل قرار داشتن این گونه های زبانی در موقعیت تماس با زبان لری، به عنوان رایج ترین زبان منطقه باشد. بررسی های این پژوهش از یک سو نشان می دهد که در سطح واژگانی، اثرپذیری گونه های ترکی لرستان از لری و فارسی در برخی از مقوله های واژگانی به نحو معناداری بیش از مقوله های دیگر است، و از سوی دیگر، میزان اثرپذیری گونه های ترکی سه شهرستان مذکور از لری یکسان به نظر نمی رسد و با توجه به شرایط جامعه های زبانی که این گونه های ترکی در آن به کار می روند، باید چشم انداز متفاوتی برای آن ها متصور شد.